تاریخ: شنبه 17 دی 1390 - 00:52 عنوان: ****غول بزرگی به نام بیکاری****
همكار در ساوهسرا
عضو شده در: 16 تیر 1390 پست: 1290 محل سکونت: ساوه
امتياز: 33520
شاگرد بدی نبود تو دبیرستان، بین درسا شیمی رو خیلی دوست داشت، وقتی دفترچه کنکور و گرفت، فرم بخش سهمیههاش خالی بود!!!!؟ به امیده دولتی رفت سره جلسهی کنکور...اما آزاد قبول شد اونم شیمی، باباش کارگر بود، خرج آزادم که....رفت کارگری تو یه کارگاه چوب بُری، هم درس میخوند، هم کار میکرد، بعد چهار سال که میلیونی پول تو حلقوم دانشگاه ازاد ریخت مدرک لیسانس شو گرفت، دنبال کار گشت اما...؟؟ تصمیم گرفت فوق لیسانس بخونه، هم کار کرد هم درس خوند، اینبار دولتی قبول شد، بعد دو سال فوق لیسانس شیمی گرفت از یه دانشگاه دولتی توی همین سرزمین! باباش مرد!!! شد نون آور خونه...دنبال کار گشت اما بازم کار و پیدا نکرد عین بازی قایم باشک!! حالا یک سالی میشه که مهمون یه وزارتخونس!!!!
اما راش نمیدن تو؟؟؟ جلوی درش نشسته................دستاش سیاه و بوی واکس میده!؟؟؟ این واقعیت زندگی، باور کنید.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دوستان تحصیل کردهی پر درد بیکار!!! این تاپیک مال شماست، بیاین ببینیم چی کار کنیم با این غول بی شاخ ودم بیکاری؟؟؟
دلتون از کجا پره؟
از کی؟
چرا؟
بیاین حرف بزنیم . بیاین این کلاف سردرگمه بیکاری رو یه جورایی باز کنیم!
تاریخ: یکشنبه 18 دی 1390 - 00:14 عنوان: پاسخ به «****غول بزرگی به نام بیکاری****»
همكار در ساوهسرا
عضو شده در: 16 تیر 1390 پست: 1290 محل سکونت: ساوه
امتياز: 33520
از خندههای دوستان عزیز استفاده کردیم
به نظر من یکی از دلایل بیکاری در ایران، تکثیر قارچ گونهی مکانهای عجیب و غریبی است که با داشتن چند اتاق و تعدادی میزو صندلی و کامپیوتر اسقاطی، و چندین فارغ التحصیل که مهر مدرکشان هنوز خشک نشده به نام استاد، ویک آبدارچی! ویک دستگاه فکس و پرینت! و زدن بنری 3 در 4!! (ابعادش سلیقهایِ) اما هر چقدر بزرگتر باشه بهتر تو چشم و نوشتن نام دانشگاه با خطی زیبا( که اینم سلیقهایِ) بر سر در آن، به دانشگاه و محل فراگیری علم و دانش تبدیل میشوند و با حول و قوه الهی فرط وفرط لیسانس و کاردان تولید میکنند و تحویل اجتماعی میدهند که با آغوشی باز منتظر این نوگلان خندان است! تا هر چه سریعتر در اسرع وقت کاری در خور رشته و بنا به استعدادهای ماورایی این عزیزان حســـــــــــــــــاس به آنها سپرده شود!!! زیرا چیزی که در این مملکت زیاد است کار و پول! البته منهای مقدار ناچیزی که اختلاس میشود و.....
آخه مگه یه مملکت چقدر تحصیل کرده میخواد؟؟؟؟؟
اینا که اینقدر دانشجو تولید کردن خوب بلدن به فکر کارم هستن واسه جونی که چهار ساله پیش دیپلم بود و کم توقع، ولی حالا باد به غبغب میندازه که لیسانس و فوق لیسانسم وهر کاری نمیکنم جز پشت میز نشینی؟؟؟ چهار ســــــــــــــــال درس خوندم که چی؟؟!
باشه قبول دانشجو تربیت کنید با سواد نخواستیم لا اقل کم سواد، دیگه بی سواد نوبره به خدا....
جوون ایرانی پر توقع به سوادش نگاه نمیکنه به مدرکش نگاه میکنه، مهندس کامپیوتر! حالا اگه بلد نبود یه برنامه هم نصب کنه اشکالی نداره! با خودش چی میگه؟؟ بله...مگه همهی اینایی که رفتن سره کار با سوادن؟
اینجاست که میرسیم به بند پ
الحمدالله چیزی که تو این مملکت اصلاً حرفشو نزن!!! پارتی بازی!!
به خدا ناراحت میشم اگه بگید بحث سهمیه و اینجور حرفا.....
و کارهایی که همه بر پایهی تخصص و دانش بنا شده است! آقا لیسانس ادبیات کارمنده بانکه!! مهندس کشاورزه دبیره؟؟ شیمی خونده تو ادارهی بیمه هست!!
تاریخ: یکشنبه 18 دی 1390 - 10:01 عنوان: پاسخ به «****غول بزرگی به نام بیکاری****»
کاربر دائمی
عضو شده در: 24 آبان 1389 پست: 1253 محل سکونت: حوالی خدا
امتياز: 32905
الان گرفتن لیسانس که سهله دکترا دیگه کاری نداره فقط باید پول داشته باشی وقتی دانشگاه آزاد همین جوری میگه بیا پول بده مدرک بگیر دیگه روی مدرک نباید حساب باز کرد.
الان بیشتر ادما برای اینکه بگن دانشجو هستیم و شونه خالی کنن از بقیه کارا میرن دانشگاه.
بهترین کار الان دانشجو شدن هست تا یه کاری بهت میگن من درس دارم یا امتحان دارم بالخره یه بهونه هست.
بیکاری به خیلی چیزا ربط پیدا میکنه . وقتی هرکس دوست داره پشت میز و جلوی کولر گازی بشینه و ماهی چندصد تومن بگیره معلومه بیکاری هست .
تو این بین افرادی هم هستن با پشتکارشون و تلاششون نشون دادن که کار هست البته سختی داره
تو همین ساوه سرا فکر کنم افرادی هستن که با تلاش خودشون الان کار خوبی داشته باشن.
تاریخ: یکشنبه 18 دی 1390 - 17:32 عنوان: پاسخ به «****غول بزرگی به نام بیکاری****»
شروع فعالیت
عضو شده در: 10 دی 1390 پست: 21
امتياز: 575
خب کیا هستن
بیان بگن علت موفقیتشون چیه
الان چرا توی شهر صنعتی ساوه این قدر خانم کارگر داریم؟ اصلاً چه معنی داره زن بره سره کار
اونم هر کاری؟
این قدر کم توقع و تو سری خور هستن که باعث شدن حق کارگرای مرد هم نادیده گرفته بشه و مدیران و صاب شرکتا خیلی خوشحال تر میشن کارگر زن داشته باشن تا مرد
اونم با قرارداد های روزانه آخه خدا رو خوش میاد؟ جوونی که درس نخونه باید کارگری کنه آخه باید یه تامین شغلی داشته باشه یا نه ای هووووار!
تاریخ: یکشنبه 18 دی 1390 - 23:24 عنوان: پاسخ به «****غول بزرگی به نام بیکاری****»
همكار در ساوهسرا
عضو شده در: 14 خرداد 1390 پست: 13
امتياز: 350
سلام دوستان!
یه جورایی با dordooneh, موافقم، تو رو خدا خانمها احساساتی نشن و نگن زنها رو پایین نیارین و بذارید برن سر کار!!!!!
آخه خانم من، اگه شما با این توقع کم و با رضایت به هر شغلی شخصیت والای خودت رو خورد نکنید و نری سر کار، مسلماً آقایون به اندازهی کافی شغل و درآمد خواهند داشت که نیازهای شما رو برطرف کنن.
البته این یک نظره، وگرنه علت بیکاری فقط این نیست، یه چیزی میگم شما رو به خدا بهش فکر کنین، نبودن ایمان به خداوند باعث تمام گرفتاریها و حتی بیکاریهاست، همون بند پ ای که rezvaneh, جان گفت، و علت بسیاری از حقخوریها هم همینه، به دلیل همین نداشتنِ ایمانه
اگر هرکسی توقع خودش رو در حد نیازش بیاره پایین دیگه مشکلی برای کسی پیش نمیاد.
در ادامهی نظر رضوانه جان:
مثلاً دانشگاه(دانش گاه)،باید یک مکانی برای کسب علم اونم نه هر علمی، علمی که به درد بخوره و مفیده، باشه، اما الان یه نگاه به این مکانها بندازید! طرف هر چی که از جهل و فریب و دزدی و تقلب و تقلب و حق خوری و بی حیایی و ... بلد نیست، اونجا یاد میگیره.
اون وقت آخره سالی این داشنجو( دانش! جو!!!!) به عنوان تحصیل کرده!! وارد جامعه میشه برای پیدا کردن کار، کدوم کار؟؟؟؟؟
اینی که گفتم، بدبینی نیست، واقعیته....
متاسفانه ما ایرانیها یاد گرفتیم که فقط به مشکلات مملکتمون بخندیم، منتظریم یه اتفاقی، اختلاسی، چیزی بشه و سریع واسش جک بسازیم و بخندیم .
البته به قول گفتنی، کارم از گریه گذشتهست، بر آن میخندم...
تاریخ: یکشنبه 18 دی 1390 - 23:58 عنوان: پاسخ به «****غول بزرگی به نام بیکاری****»
همكار در ساوهسرا
عضو شده در: 16 تیر 1390 پست: 1290 محل سکونت: ساوه
امتياز: 33520
به به!! چه به!! چه چه!! soojy گلم! راه گم کردی؟
ماشاءالله در و گوهر میباره حرف نیست لا...ب!!!
دردونه جان کم اون موهارو بکن، با کچل شدن من و شما که کاری پیش نمیره آبجی جوون
پس تا اینجا دلایل بیکاری شد:
1-رشد قارچ گونهی مکانهایی به نا دانشگاه
2-پر توقع بودن جوان ایرانی و ایضاً بی سواد بودن ایشان یعنی همون جوون ایرانی
3-تحریم؟؟؟( البته به توضیح و شرح بیشتری نیاز داره)
4-وجوده خانمها
5-نبودن ایمان
تاریخ: سهشنبه 20 دی 1390 - 00:29 عنوان: پاسخ به «****غول بزرگی به نام بیکاری****»
همكار در ساوهسرا
عضو شده در: 16 تیر 1390 پست: 1290 محل سکونت: ساوه
امتياز: 33520
بابای خدا بیامرزه ما! عقیده داشتن زن جاش تو خونه هست، باید تو خونه باشه، خانمی کنه و بچهها شو به بهترین شکل تربیت کنه، حالا اگرم خواست کاری انجام بده، کار تو آموزش و پرورش و السلام!
حالا چرا کار نکنه؟
کار نکردن زن در اجتماع به معنی خار و حقیر شمردن زن نیست، بلکه نشون دهندهی ارزش والای زن در اجتماع، متأسفانه در جامعهی امروز ما نقش زن به اندازهای سیر نزولی داشته که غیر قابل باور...
یکی از مشاغلی که بیش از اندازه شأن زن رو پایین میاره کارگری..شاید شغل کارگری برای مرد عبادت باشه اما برای زن چیزی جز رسوایی و فساد نیست هم برای خودش و هم اطرافیانش...
شرکت کیش چیپس یا بوتان که خودم آمارشو دارم...تعداد کارگرای خانم اگه بیشتر از مردها نباشه کمتر نیست! چرا؟؟؟؟ چون احتیاج دارن؟ خیر، چون پر توقع و زیاده خواه هستن و برای به دست آوردن پول خیلی چیزهای با ارزش دیگه رو از بین میبرن... نه همه اما کم نیستند دختر خانمهای مجردی که تنها به علت خواستن استقلال مالی در خانهی پدر!! میان کارگری میکنن و در محیط خشن و غریبه با خلق و خوی زنانه کار میکنن!آیا واقعاً این کارگری عبادته؟ من که همچین فکری نمیکنم با توقعات پایین و به زبان ساده تر تو سری خوردن هاشون غیر از لطمهای که به آقایون کارگر از نظر شغلی و نادیده گرفتن حقوق قانونیشون میزنن، خواسته یا ناخواسته محیط شرکتها رو به محیطی پر از نگاههای هوس آلود، گناه و فحشا تبدیل میکنن و این بی قید و بندیها به جاهای فوق العاده باریک هم کشیده شده و میشود...
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید