جمعه 10 فروردین 1403

   
 
 پرسشهای متداول  •  جستجو  •  لیست اعضا  •  گروههای کاربران   •  مدیران سایت  •  مشخصات فردی  •  درجات  •  پیامهای خصوصی


فهرست انجمن‌ها » شعر » ☼ ☼ تاپیک شعر ☼ ☼

ارسال موضوع جدید  پاسخ دادن به این موضوع   تشکر کردن از تاپیک رفتن به صفحه قبلی  1, 2, 3 ... 36, 37, 38, 39, 40, 41  بعدی
 ☼ ☼ تاپیک شعر ☼ ☼ « مشاهده موضوع قبلی :: مشاهده موضوع بعدی » 
نویسنده پیام
mahdiss
پستتاریخ: دوشنبه 21 مهر 1393 - 22:05    عنوان: پاسخ به «☼ ☼ تاپیک شعر ☼ ☼» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

عضو فعال
عضو فعال

عضو شده در: 3 بهمن 1390
پست: 529
محل سکونت: ساوه ...
iran.gif


امتياز: 13590

گاهی مسیر جاده به بن بست می رود
گاهی تمام حادثه از دست می رود
گاهی همان کسی که دم از عقل می زند
در راه هوشیاری خود مست می رود
گاهی غریبه ای که به سختی به دل نشست
وقتی که قلب خون شده بشکست می رود
اول اگر چه با سخن از عشق آمده
آخر خلاف آنچه که گفته است می رود
افشین یداللهی
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی [وضعيت كاربر:آفلاین]
mahdiss
پستتاریخ: پنج‌شنبه 22 آبان 1393 - 14:20    عنوان: پاسخ به «☼ ☼ تاپیک شعر ☼ ☼» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

عضو فعال
عضو فعال

عضو شده در: 3 بهمن 1390
پست: 529
محل سکونت: ساوه ...
iran.gif


امتياز: 13590

در خیالات خودم
در زیر بارانی که نیست
می رسم با تو به خانه،
از خیابانی که نیست

می نشینی روبرویم،
خستگی در میکنی
چای می ریزم برایت،
توی فنجانی که نیست

باز ميخندی و ميپرسي
كه حالت بهتر است؟!
باز میخندم که خیلی،
گرچه میدانی که نیست

شعر می خوانم برایت،
واژه ها گل می کنند
یاس و مریم میگذارم،
توی گلدانی که نیست

چشم میدوزم به چشمت،
مي شود آیا کمی
دستهایم را بگیری،
بین دستانی که نیست..؟!

وقت رفتن می شود،
با بغض می گویم نرو...
پشت پایت اشک می ریزم،
در ایوانی که نیست

می روی و
خانه لبریز از نبودت می شود
باز تنها می شوم،
با یاد مهمانی که نیست...!

بعد تو
این کار هر روز من است
باور این که نباشی،
کار آسانی که نیست...!
زندگي گاه به كام است و بس است
زندگي گاه به نام است و كم است
زندگي گاه به دام است و غم است

چه به كام و
چه به نام و
چه به دام،
زندگي معركه همت ماست،.. زندگي ميگذرد.. زندگي گاه به نان است و كفايت بكند
زندگي گاه به جان است و جفايت بكند
زندگي گاه به آن است و رهايت بكند
چه به نان
و چه به جان
و چه به آن،
زندگي صحنه بي تابي ماست، ..
زندگي ميگذرد..
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی [وضعيت كاربر:آفلاین]
forouzan
پستتاریخ: یکشنبه 25 آبان 1393 - 01:41    عنوان: پاسخ به «☼ ☼ تاپیک شعر ☼ ☼» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

داره کولاک می‌کنه!
داره کولاک می‌کنه!

عضو شده در: 30 مهر 1390
پست: 130

iran.gif


امتياز: 3265

به یاد مرتضی پاشایی!

یکی هست تو قلبم که هر شب واسه اون می نویسم اون خوابه
نمیخوام بدونه واسه اون که قلب من این همه بی تابه
یه کاغذ ,یه خودکار , دوباره شده همدم این دل دیونه
یه نامه که خیسه پر از اشک و باز کسی اون رو نمیخونه
یه روز همینجا توی اتاقم یه دفعه گفت داره میره
چیزی نگفتم آخه نخواستم دلش رو غصه بگیره
گریه میکردم درو که می بست میدونستم که میمیرم
اون عزیزم بود نمیتونستم جلوی راشو بگیرم
میترسم یه روزی برسه که اون و نبینم بمیرم تنها
خدایا کمک کن نمیخوام بدونه دارم جون میکنم اینجا
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی [وضعيت كاربر:آفلاین]
soveh
پستتاریخ: پنج‌شنبه 29 آبان 1393 - 01:06    عنوان: پاسخ به «☼ ☼ تاپیک شعر ☼ ☼» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

مديريت كل انجمن‌ها
مديريت كل انجمن‌ها

عضو شده در: 2 فروردین 1389
پست: 3473
محل سکونت: IRAN
blank.gif


امتياز: 87705

خورشيد خم شد تا نگاهت را ببوسد

گل غنچه شد تا قرص ماهت را ببوسد

هفت آسمان افتاد در آيينه‌ی آب

تا لحظه‌اي ردّ نگاهت را ببوسد

افتاده حتي سايه‌ی خورشيد بر خاک

تا ذره‌اي از گرد راهت را ببوسد

شب خيمه زد بر سايه روشن‌هاي نيزار

تا تار مژگان سياهت را ببوسد

در برکه خم شد روي عکس ماه در آب

نيلوفري‌، تا روي ماهت را ببوسد

با سوز سينه بر لب تفتيده‌ی عشق

آتش زدي تا دود آهت را ببوسد

دل آستين افشاند بر وهم دو عالم

تا آستان بارگاهت را ببوسد


از دفتر گل‌ها همه آفتابگردانند... قیصر امین پور
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email شناسه عضویت در Yahoo Messenger [وضعيت كاربر:آفلاین]
soveh
پستتاریخ: شنبه 29 آذر 1393 - 17:22    عنوان: پاسخ به «☼ ☼ تاپیک شعر ☼ ☼» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

مديريت كل انجمن‌ها
مديريت كل انجمن‌ها

عضو شده در: 2 فروردین 1389
پست: 3473
محل سکونت: IRAN
blank.gif


امتياز: 87705

این برگ‌های زرد
به خاطر پاییز نیست که از شاخه می‌افتند
قرار است تو از این کوچه بگذری
و آن‌ها پیشی می‌گیرند از یک‌دیگر
برای فرش کردنِ مسیرت...

گنجشک‌ها از روی عادت نمی‌خوانند،
سرودی دسته‌جمعی را تمرین می‌کنند
برای خوش‌آمد گفتن به تو...

باران برای تو می‌بارد
و رنگین‌کمان
ـ ایستاده بر پنجه‌ی پاهایش ـ
سرک کشیده از پسِ کوه
تا رسیدن تو را تماشا کند.

نسیم هم مُدام می‌رود و بازمی‌گردد
با رؤیای گذر از درزِ روسری
و دزدیدن عطرِ موهایت!
زمین و عقربه‌ی ساعت‌ها
برای تو می‌گردند

و من
به دورِ تو...

"یغما گلرویی"
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email شناسه عضویت در Yahoo Messenger [وضعيت كاربر:آفلاین]
soveh
پستتاریخ: یکشنبه 30 آذر 1393 - 20:57    عنوان: پاسخ به «☼ ☼ تاپیک شعر ☼ ☼» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

مديريت كل انجمن‌ها
مديريت كل انجمن‌ها

عضو شده در: 2 فروردین 1389
پست: 3473
محل سکونت: IRAN
blank.gif


امتياز: 87705

افق تاریک
دنیا تنگ
نومیدی توانفرساست
می دانم!
ولیکن ره سپردن در سیاهی ،رو به سوی روشنی زیباست،

فریدون مشیری
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email شناسه عضویت در Yahoo Messenger [وضعيت كاربر:آفلاین]
mahdiss
پستتاریخ: دوشنبه 15 دی 1393 - 03:02    عنوان: پاسخ به «☼ ☼ تاپیک شعر ☼ ☼» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

عضو فعال
عضو فعال

عضو شده در: 3 بهمن 1390
پست: 529
محل سکونت: ساوه ...
iran.gif


امتياز: 13590

بقا
ده دقیقه سکوت به احترام دوستان و نیاکانم
غژ و غژ گهواره های کهنه و جرینگ جرینگ زنگوله ها دوست خوب من
وقتی مادری بمیرد قسمتی از فرزندانش را با خود زیر گل خواهد برد
ما باید مادرانمان را دوست بداریم
وقتی اخم می کنند و بی دلیل وسایل خانه را به هم می ریزند
ما باید بدویم دستشان را بگیریم
تا مبادا که خدای نکرده تب کرده باشند
ماباید پدرانمان را دوست بداریم
برایشان دمپایی مرغوب بخریم
و وقتی دیدیم به نقطه ای خیره
مانده اند برایشان یک استکان چای بریزیم
پدران ‚ پدران ‚ پدرانمان را
ما باید دوست بداریم
حسین پناهی
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی [وضعيت كاربر:آفلاین]
msalas
پستتاریخ: دوشنبه 15 دی 1393 - 13:36    عنوان: پاسخ به «☼ ☼ تاپیک شعر ☼ ☼» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

خوب داره پيش مي‌ره
خوب داره پيش مي‌ره

عضو شده در: 22 آذر 1393
پست: 87
محل سکونت: sove
blank.gif


امتياز: 2220

دستتو ازم نگیر
دست من رو بپذیر
داره میــــسوزه تنم
تو حریقی ناگزیر
از کنار من نــرو
تاغم از, اینجا بره
بزار ایــــن چشمه یبار
تاخوده دریا بره


فرصت داشتن دستات
اگه کوتاهـــه و نایاب
اگه ناممکن و سخته
اگه رویاست اگه یک خواب
واسه من قشنگترینه, معنی زندگی اینه
داشتن گرمی دستات ارزوی آخرینه



دستتو ازم نگیر, ای همیشه دیره دیر
تو قفس عاشق تره این قناریه اسیر
لحظه رفتن تو, خونه ماتم میگیره
بغض آینه می شکنه دل عالــــم میگیــــــــره
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی مشاهده وب سایت این کاربر [وضعيت كاربر:آفلاین]
soveh
پستتاریخ: جمعه 26 دی 1393 - 00:19    عنوان: پاسخ به «☼ ☼ تاپیک شعر ☼ ☼» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

مديريت كل انجمن‌ها
مديريت كل انجمن‌ها

عضو شده در: 2 فروردین 1389
پست: 3473
محل سکونت: IRAN
blank.gif


امتياز: 87705

شیرین بهانه بود!
فرهاد تیشه می زد تا نشنود،
صدای مردمانی را که
در گوشش می خواندند: دوستت ندارد!
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email شناسه عضویت در Yahoo Messenger [وضعيت كاربر:آفلاین]
soveh
پستتاریخ: پنج‌شنبه 23 بهمن 1393 - 00:40    عنوان: پاسخ به «☼ ☼ تاپیک شعر ☼ ☼» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

مديريت كل انجمن‌ها
مديريت كل انجمن‌ها

عضو شده در: 2 فروردین 1389
پست: 3473
محل سکونت: IRAN
blank.gif


امتياز: 87705

به انگشت نخی خواهم بست
تا فراموش نگردد فردا ،
زندگی شیرین است ،
زندگی باید کرد .
گرچه دیر است ولی ؛
کاسه ای آب به پشت سر لبخند بریزم ، شاید
به سلامت ز سفر برگردد
بذر امید بکارم ، در دل
لحظه را در یابم .
من به بازار محبت بروم فردا صبح ،
مهربانی خودم ، عرضه کنم ،
یک بغل عشق از آنجا بخرم .
یاد من باشد فردا حتما ،
به سلامی، دل همسایه ی خود شاد کنم ،
بگذرم از سر تقصیر رفیق ،
بنشینم دم در ،
چشم بر کوچه بدوزم با شوق ،
تا که شاید برسد همسفری ،
ببرد این دل مارا با خود .
و بدانم دیگر ،
قهر هم چیز بدیست .
یاد من باشد فردا حتما ،
باور این را بکنم ،
که دگر فرصت نیست ،
و بدانم که اگر دیر کنم ،
مهلتی نیست مرا .
و بدانم که شبی خواهم رفت ،
و شبی هست، که نیست ،
پس از آن فردایی......
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email شناسه عضویت در Yahoo Messenger [وضعيت كاربر:آفلاین]
msalas
پستتاریخ: شنبه 25 بهمن 1393 - 23:18    عنوان: پاسخ به «☼ ☼ تاپیک شعر ☼ ☼» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

خوب داره پيش مي‌ره
خوب داره پيش مي‌ره

عضو شده در: 22 آذر 1393
پست: 87
محل سکونت: sove
blank.gif


امتياز: 2220

منـــــــــطق عشــــــــــــق همیــــــــــن اســـــت

کــــــه لــــــــیلا باشـــــــی...
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی مشاهده وب سایت این کاربر [وضعيت كاربر:آفلاین]
forouzan
پستتاریخ: سه‌شنبه 5 اسفند 1393 - 00:50    عنوان: پاسخ به «☼ ☼ تاپیک شعر ☼ ☼» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

داره کولاک می‌کنه!
داره کولاک می‌کنه!

عضو شده در: 30 مهر 1390
پست: 130

iran.gif


امتياز: 3265

بلبل طبعم غزلخوان در هوای زینب است
مرغ روحم پرزنان اندر هوای زینب است
میلادت مبارک خاتون خانه ی ولایت,ای پرستار زخم های عاشورایی!
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی [وضعيت كاربر:آفلاین]
soveh
پستتاریخ: جمعه 15 اسفند 1393 - 01:50    عنوان: پاسخ به «☼ ☼ تاپیک شعر ☼ ☼» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

مديريت كل انجمن‌ها
مديريت كل انجمن‌ها

عضو شده در: 2 فروردین 1389
پست: 3473
محل سکونت: IRAN
blank.gif


امتياز: 87705

می توانی بی اینکه بپرسی چرا،
دوستم داشته باشی؟
و موهایت را
به بادی که از لای انگشتانم عبور می کند
قرض بدهی؟
می توانی به نامم تکیه کرده
لباست را مرتب کنی
قبل از سلام
آب گلویت را قورت بدهی
و با صدایت
هزار نت به گلوی سه تار بریزی؟
عزیزم!
همه می دانند از دهانت
صدای بوسه می آید
و چشم هایت
سکوت را به دریا تحمیل می کند
خوش به حالت که زنی
و خوش به حالم
که دوستت دارم!
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email شناسه عضویت در Yahoo Messenger [وضعيت كاربر:آفلاین]
soveh
پستتاریخ: جمعه 15 اسفند 1393 - 01:51    عنوان: پاسخ به «☼ ☼ تاپیک شعر ☼ ☼» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

مديريت كل انجمن‌ها
مديريت كل انجمن‌ها

عضو شده در: 2 فروردین 1389
پست: 3473
محل سکونت: IRAN
blank.gif


امتياز: 87705

دیوانگی بد نیست
برای یک بار هم که شده
دیوانه تر از من باش
و بگذار چنان گم شوم در تو
چنان گم شوی در من
که یکی دیده شویم از بالا


ما جهان را به آغاز زمین می بریم
و پلنگ ها آهوها را نمی درند
و نفت و اتم را حذف می کنیم از خلقت
تا این همه جنگ نشود!

دیوانگی بد نیست
هوس کرده ام
چنان گیج شوم از تو
چنان مست شوی از من
که زمین سرگیجه بگیرد
و اشتباهی سالی سیصد و شصت و شش دور بگردد
یک روز اضافه تر، دور ِ تو
برای یک بار هم که شده
چشم هایت را ببند
و سال ها بخواب
به جای تمام سال هایی که نخوابیدی
روی سینه ام
من شهرزاد نیستم
اما قصه گوی خوبی ام!...
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email شناسه عضویت در Yahoo Messenger [وضعيت كاربر:آفلاین]
soveh
پستتاریخ: جمعه 15 اسفند 1393 - 01:53    عنوان: پاسخ به «☼ ☼ تاپیک شعر ☼ ☼» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

مديريت كل انجمن‌ها
مديريت كل انجمن‌ها

عضو شده در: 2 فروردین 1389
پست: 3473
محل سکونت: IRAN
blank.gif


امتياز: 87705

می بینی
ترسِ نبودنت چه به روزم آورده است؟
و وحشت گم کردن دستی گرم
چگونه تا مغز استخوانم نفوذ کرده است ؟

دیگر چگونه بگویم چقدر دلتنگ توأم؟
وقتی دندان هایم از ترس یا سرما
– چه فرق می کند اصلاً ؟ –
واژه هایم را تکه تکه می کنند
و ناچارم
بریده بریده
د و س ت ت د ا ش ت ه ب ا ش م.
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email شناسه عضویت در Yahoo Messenger [وضعيت كاربر:آفلاین]
نمایش پستها:   
ارسال موضوع جدید  پاسخ دادن به این موضوع   تشکر کردن از تاپیک رفتن به صفحه قبلی  1, 2, 3 ... 36, 37, 38, 39, 40, 41  بعدی صفحه 37 از 41

فهرست انجمن‌ها » شعر » ☼ ☼ تاپیک شعر ☼ ☼
پرش به:  



شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید
شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید
شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید


Home | Forums | Contents | Gallery | Search | Site Map | About Us | Contact Us
------------------------------------------------------------------------

Copyright 2005-2009. All rights reserved.
© by Aftabgardan Cultural Center : Aftab.cc