عضو شده در: 1 اسفند 1384 پست: 204 محل سکونت: .:: ساوه -خيابان اميركبير::.
امتياز: 5420
يه سلام ساوجي خدمت شما ساوجي هاي با مرام
آقا ديشب داشتيم با حميد صحبت مي كرديم و تاپيك هاي ساوه سرا رو بالا پائين مي كرديم كه بر خورديم به سوتي خود جناب مدير
خلاصه كلي خنديديم و هال كرديم ( اولين سوتي ) *حال
پيش خودم گفتم يه تاپيك واسه سوتي هاي خودمون بزنم و سوتي هاي خودمو مجاني ( توجه كه كرديد مجاني در معرض ديد شما علاقمندان سوتي قرار بدم
پس اولين سوتي خودم مي نويسم :
آقا ما هفته پيش مي خواستيم بريم كارگر خونه يكي از رفقاي قديمي داشتم از ميدون مخابرات رد مي شدم كه برم سمت شريعتي كه يه رانندهي قلچماغ با صداي واقعا مليحش به من گفت : ( كلفت بخونيد )
شهرك ميري آقا ؟ شهرك يه نفر سوار شو
منه بد بخت انقدر هول كرده بودم كه نفهميدم چه جوري سوار شدم سوار شديم .... ما رو برد يه جايي پيادمون كرد و گفت آخره خط پياده شو ما هم پولش رو حساب كرديم يارو به من گفت پول خوورد نداري ؟ منم از ترسم گفتم چيزه قابل داري نيست باشه باقيه پولش . اونم از خدا خواسته گازش رو گرفت و رفت .
من يه نفس راحت كشيدم وخدا رو شكر كردم كه دختر نشدم بد همين جوري كه به حرف خودم نسبت به جنسيتم مي خنديدم دستم و كردو تو جيبم ديدم واي................... جيب خاليه خاليه .......حتي شپش ها هم اسباب كشي كردن........ يدونه محكم زدم تو سر خودم
بد در حالي كه اونجام به شدت مي سوخت تا كارگر 32 پياده رفتم
عضو شده در: 30 آبان 1384 پست: 627 محل سکونت: بسیج یک
امتياز: 16869
محمد جان اونوقت اینی که شما تعریف کردی سوتی بود
سوتی باید واقعا سوتی باشه من خودم از اونام که باید همیشه هرچی سوتی میدم یه جایی بنویسم ولی الان چیزی یادم نمیاد ولی بجاش یه سوتی که تو تهران با گوشای خودم شنیدم براتون تعریف میکنم
یه بار تو اتوبوس بودیم و اتوبوس هم خیلی شلوغ بود .
یه بنده خدایی (ترک 6 طبقه بود) میخواست با خانومش سوار اتوبوس بشن . بعد از دور داد میزن :
برو بالا ، برو بالا . تو به راننده نده من به راننده میدم (منظورش بلیط بوده) (
البته اینا رو به ترکی گفت و کل اتوبوس منفجر شدن بعدش از دوستم خواستم که برای منم دوبله کنه وقتی دوبله کرد من تا 2 ساعت میخندیدم
عضو شده در: 17 بهمن 1384 پست: 348 محل سکونت: فعلا در تهرانم
امتياز: 13370
مديريت كل انجمن‌ها
بیشتر دوست دارم در ساوه سرا (حتی در سوتی سرا) متون باادبی بنویسیم.
خیلی بی تربیتی ها در جامعه هست که بهتره، فضای نوشته های سایتمان را مسموم نکند.
(می دونم موافقی )
عضو شده در: 19 شهریور 1384 پست: 1201 محل سکونت: ساوه
امتياز: 28580
سلام؛
قبل از اينكه چيزي بنويسم، مي‌خوام بدونم كسي تاريخچه‌اي از لغت "سوتي" مي‌دونه؟ اين لغت يه دفعه از كجا آمد توي زبان ما؟!
قبلا ما چيزي به نام "سوتي" و امثالهم نداشتيم! درست مي‌گم؟!
يادمه "آدم حاجي" يه تاريخچه‌اي از لغت "جوات" برام گفت، جالب بود، از اين لغت چي مي‌دونيد؟
عضو شده در: 17 بهمن 1384 پست: 348 محل سکونت: فعلا در تهرانم
امتياز: 13370
یک توضیح: می شود ادبی ننوشت اما با تربیت بود. با تربیت بودن زمینه ادبی نمی خواهد. من چند نمونه از "گاف" هایی را که شاهد بودم یا شنیدم را می گویم، بی تربیتی اش را پیدا کنید.
دبیرستان که بودیم، ناظم مدرسه ما آمد سر صف در مورد بارندگی حرف بزند، گفت: " بارش آب و هوا " (یادش بخیر یکی از همکلاسی ها که الان تهران است در دفترچه سوتی هاش یک صفحه را اختصاص داد به همین آقای ناظم و کلی سوتی دیگر هم پیدا کرد)
همین دفترچه در زیر نام من یک سوتی بود... من جایی گفته بودم "مداد رنگی سیاه و سفید"
یکی از دوستانم در مدرسه شان (مالک اشتر تهران) یک سخنران می آورند سر صبحگاه... آقا داشته سخرانی می کرده ، بچه ها گوش نمی دادند. ناظم اون مدرسه که مشهور است، می رود در جایگاه و میکروفن را از آقای سخنران می گیرد و می گوید:"ساکت باشید ببینیم چه ذری می زند!!!"
خودم وقتی دوره آموزشی سربازی بودم، یکی از همدوره ای هامان فوت کرد (در اثر تصادف درگذشت و دعا می کنم خدا رحمتش کناد) یکی از مسئولان آموزشی آمد سر صف گفت: "از شما می خوام برای سلامتی روح این دوستتان صلوات بفرستید!!" همه زدند زیر خنده. او هم برای جمع کردن "گاف" حود گفت: "این طوری گفتم ببینم حواستون جمع است یا نه؟!"
می خواهید صبح تا شب براتون از این اشتباهات لفظی که بعضی هاشون جور دیگری برداشت می شوند بگویم اما شما بی تربیتی در آنها نبینید. (می شود با ادب بود و نشان داد برای شنونده یا خواننده مطلب حرمت قائلیم.)
بچه‌ها ما يه چندتا دوست ااريم كه خداي سوتي‌اند
يكي از اون سوتي‌هيي كه مي‌دادند يكيش اين بود كه اومد ضرب المثل بزنه گفت: نر به خربون مي‌ره آقا مارو مي يگ به قول بچه‌ها منفجر شديم
و يا امير دانش خودمون كه مي‌شناسيدش، يه شب كاروان برده بوده جمكران بعد مي‌گه خانوم‌ها و آقايون بعد از دعا همه بياييد تا زود بريم بعد يكي از آقايون مي‌گه ماشينو چه جوري پيدا كنيم. اميردانش هم مي‌گه مرتيكه خر ماه به اين بزرگي رو نمي‌بيني بالاي ماشين
عضو شده در: 24 آبان 1386 پست: 33 محل سکونت: امیرکبیر 10
امتياز: 895
حالا دیگه نوبت منه!
دوستم شیراز بود و من ساوه،زمان اعلام نتیجه کنکور هم بود.اونجا به اینترنت دسترسی نداشتش.زنگ زد به من گفت توی اینترنتی؟ گفتم آره! گفت من شماره داوطلبیم رو واست بلوتوث میکنم بزن ببین چیکار کردم.منم گفتم وایسا بلوتوثم رو روشن کنم بعد بفرست.اونم گفت تا تو روشن کنی من میگردم پیداش میکنم.بعد یهو جفتمون زدیم زیر خنده
عضو شده در: 19 شهریور 1384 پست: 1201 محل سکونت: ساوه
امتياز: 28580
Farhad17 نوشته است:
دوران مدرسه یادمه یه روز مدیرمون سر صف گفت:برای سربلندی آمریکا و اسراییل صلوات بلند بفرستید.میخواست بگه برای سربلندی اسلام ومسلمین
اتفاقاً این داداش ما هم چند روز پیش یک کلیپ از راهپیمایی توی تهران آورده بود، اونی که شعار می‌داد داغ کرده بود، وسطاش یه دفعه گفت: مرگ بر فلسطین بعد، سریعاً درستش کرد...
عضو شده در: 6 آبان 1386 پست: 179 محل سکونت: غرب ساوه
امتياز: 5550
خوبه...
17 اردیبهشت 88 بود با بچه ها رفتیم سد ساوه یکی از دوستامون سعید بچه مامانی بود و یکی از بچه ها وحید بود که کراک میکشید به شوخی میگفت من ایدز دارم و البته با اشاره به ما میگفت میخوام این سعید مامانی رو سر کار بذارم
بعد آقا وحید یه سوزن درآوورد بیرون آروم جلو چشمای سعید کرد تو کف دست خودش بعد به سعید گفت ایدز پاستوریزه میخوای آقا این سعید تا سوزن خونی و اسم ایدز و دریافت کرد 6 تا پا اجاره کرد و دِ فـــــــــــرار.....
رفت تو آب سد بعد چشمتون روز بد نبینه پای سعید گیر کرد به لنسر فرید یکی از دوستای ما که منو فرید داشتیم با لنسر(قلاب) ماهی میگرفتیم زنگوله صدا داد آقا فرید تا صدای لنسرشو شنید لنسرو گرفت دستش دِ بکش
فکر کرد ماهیه دیگه بنده خدا جالب اینجاست که اون لنسر تو آب ننداخته بودیم فقط تا 3 متری پرت کردیم که نخ به پای سعید پیچیده بود این فرید چنان با لذت تمام تر و فشار و زور میکشید سعید کلله ملغ شد
شاید بشه گفت سوتی داشت
جاتون خالی.... یکی از عکسها هم تو امضامه همین پایین...
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید
.gif){kind=icon}
.gif){kind=icon}
كرديم ( اولين سوتي .gif){kind=icon}
) *حال
.gif){kind=icon}
.gif){kind=icon}
تا كارگر 32 .gif){kind=icon}
پياده رفتم
.gif){kind=icon}
.gif){kind=icon}
.gif){kind=icon}
.gif){kind=icon}
.gif){kind=icon}
.gif){kind=icon}
.gif){kind=icon}
.gif){kind=icon}
