يك شنبه 30 اردیبهشت 1403

   
 
 پرسشهای متداول  •  جستجو  •  لیست اعضا  •  گروههای کاربران   •  مدیران سایت  •  مشخصات فردی  •  درجات  •  پیامهای خصوصی


فهرست انجمن‌ها » بحث‌هاي عمومي » خاطرات شــب یلدا

ارسال موضوع جدید  پاسخ دادن به این موضوع   تشکر کردن از تاپیک
 خاطرات شــب یلدا « مشاهده موضوع قبلی :: مشاهده موضوع بعدی » 
نویسنده پیام
adame_haji
پستتاریخ: دوشنبه 5 دی 1384 - 04:16    عنوان: خاطرات شــب یلدا پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

عضو فعال
عضو فعال

عضو شده در: 30 آبان 1384
پست: 627
محل سکونت: بسیج یک
iran.gif


امتياز: 16869

- بوبایی گوشی رو وردار
- ای !!! بوبایی گوشی رو بردار دیگه
+ جون بوبا بوگو
- بوبا امشب شب چلیه ( با لهجه ساوه ای ) دو تا هندونه بگیر بیار خونه
+ ای !!! بوبا هندونه کیلویی 700 تومن تو سوه ( همون ساوه ) . بوبا حرووومه خوردن این میوه ها Very Happy


خیلی جالب شده میوه چقدر تو شب چله گرون میشه . حالا تو ساوه هندونه 700 تومنه تو تهران اگه پیدا بشه بالای 1200 تومنه

بیخیال قیمت شب چله رو چگونه گذروندید ؟

ما که حالی بردیم اساسی همه جمع شدیم رفتیم خونه ننه بزرگه تو کوچه جوزقی اون ته ساوه
مشتی نشستیم انار و پرتغال و سیب و تخمه خوردیم تا پاسی از شب
یه بازی جالبی که کردیم این بود یه کتاب حافظ گرفته بودیم و باس این و اون الکی فال میگرفتیم به این صورت که مثلا من کتاب حافظ رو باز میکردم و برای زنداییم یه فال میگرفتم صفحه رو باز میکردیم و رو کتاب نیگاه میکردیم و الکی از خودمون یه شعر خنده دار میخوندیم که مثلا آره این فال تو بود . کلی خندیدیم .

بچه داییم که اسمش نیلوفر بود ( 4 ساله ) بهش میگفتیم بگو " دو "
میگفت " دو "
میگفتیم بگو " چرخه "
میگفت " چرخه "
میگفتیم بگو دوچرخه
میگفت تو چرخه Laughing

این از خاطرات ما از شب چله امسال
هر کی خاطره داره بیاد اینجا بنویسه

یا علی
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی مشاهده وب سایت این کاربر شناسه عضویت در MSN Messenger [وضعيت كاربر:آفلاین]
تشکرها از این تاپیک
adame_haji از این تاپیک تشکر میکنم 
adame_haji
پستتاریخ: چهار‌شنبه 7 دی 1384 - 17:07    عنوان: پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

عضو فعال
عضو فعال

عضو شده در: 30 آبان 1384
پست: 627
محل سکونت: بسیج یک
iran.gif


امتياز: 16869

راستی یه خاطره از روز قبل از شب یلدا دارم
اجازه دارم بگم ؟
با اجازه صاب تاپیک Very Happy

شب قبل از شب یلدا تو میدون مادر پیش یکی از بچه ها بودم که دیدم بغل اورژانس پهلوی داروخانه شبانه روزی سابق چند تا ماشین واستادن و موز و سیب و پرتغال میفروشن .
من یهو صدای اصحکاک آهن با آسفالتو شندیم و سرمو برگردوندم و دیدم اه یکی از ماشین ها که پرتغال داره راه افتاده و ترازوش ته ماشینش گیر کرده و داره به زمین میکشه و حرکت میکنه Surprised من گفتم یعنی خودش این صدا رو نمیشنوه که واسته و برشداره . یهو دیدم در یکی از اون ماشین ها محکم بسته شد و یه نفر ترازوشو برداشت و انداخت پشت نیسان . فهمیدم که شهرداری حمله کرده Laughing
آره ریخته بودن و خون مردم رو که این قروشنده ها داشتن میکردن تو شیشه و میبردن رو پس میگرفتن Very Happy خداییش شب یلدا خیلی میوه گرون میشه . اون ماشین ها ظرف یه ساعت اندازه پول دو ماه آدم کارگر رو درآورده بودن

یا علی
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی مشاهده وب سایت این کاربر شناسه عضویت در MSN Messenger [وضعيت كاربر:آفلاین]
Hamid
پستتاریخ: چهار‌شنبه 7 دی 1384 - 18:55    عنوان: پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

مدیريت كل سایت
مدیريت كل سایت

عضو شده در: 19 شهریور 1384
پست: 1201
محل سکونت: ساوه
iran.gif


امتياز: 28580

از شب يلدا نگو كه دلم خونه Sad Angry
شب يلدا (ساعت 8 تا 1 شب) اولين روز كاري من بود! Worried
در حالي كه همه داشتن هندونه مي‌خوردن، من بدبخت رفته بودم سر كار! Crying

البته اونجا هم با بروبچ هندونه‌اي آتيش كرده بوديم و ... Cool Eshve صفا! اما...

اميدوارم به شما خوش گذشته باشه Winking
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی مشاهده وب سایت این کاربر [وضعيت كاربر:آفلاین]
Meysam
پستتاریخ: چهار‌شنبه 7 دی 1384 - 23:29    عنوان: پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال

عضو شده در: 2 آذر 1384
پست: 290

blank.gif


امتياز: 7580

آقا ماهم رو كه نگو ما هم كه تازه دستمون رو عمل كرده بوديم، نشسته بوديم يك گوشه و جم نمي‌خورديم ولي وقتي كه ميوه‌ها را مادرم اورد و گذاشت وسط اتاق Smiling

اين بابام هي به من مي‌گفت بلند شو ميوه‌ها رو پخش كن Exclamation منم مي‌گفتم مگه نمي‌بيني دستمو عمل كردم Cool
ولي اون مي‌گفت هيچيت نيست و خودتو لوس مي‌كني و از اون موقع به بعد هم همش گير داده به اين دست ما و همش ما رو اذيت مي‌كنه Mad

آقا ما هم اين سي‌دي بروبكس‌تون رو ديديم خيلي خيلي جالب بود من قبلاً هم يك سي‌دي با اين مضمون از بچه‌هاي تهران ديده بودم كه رقص تكنو مي‌زدن و اسم كارشون رو بچه‌هاي محله گل ياس گذاشته بودند اما به اين نمي‌رسيد
اين سي‌دي خيلي بهتر بود مخصوصاً چندتاي آخري Applause Applause Applause
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email [وضعيت كاربر:آفلاین]
adame_haji
پستتاریخ: پنج‌شنبه 8 دی 1384 - 11:35    عنوان: پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

عضو فعال
عضو فعال

عضو شده در: 30 آبان 1384
پست: 627
محل سکونت: بسیج یک
iran.gif


امتياز: 16869

Hamid, جان خیلی دلم برات کباب شد Crying از کانون گرم خانواده چه شبی رو که دور نبودی .
راستی یه سوال دارم . هندونه رو مگه آتیش میکنن Confused من شنیدم هندونه رو میترکونن Very Happy

میثم جان حالا خودتو لوس نکن دیگه پاشو میوه ها رو پخش کن Very Happy
راستی این سیدی که از بچه های تهران دیدی همونی نیست که اولش نوشته Dj TV Confused بعدش بچه ها تو خونه تکنو میزدن ، وسط کار هی میشتن زمین پارو میزدن Luighing حدود 30 نفر تو یه اتاق 24 متری بودن ؟
اگه اون نیست و سیدش دم دستته خیلی دوست دارم یه نسخه از اون رو داشته باشم :oops: اگه داری یه دستی برسون love struck
یا علی
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی مشاهده وب سایت این کاربر شناسه عضویت در MSN Messenger [وضعيت كاربر:آفلاین]
Meysam
پستتاریخ: جمعه 9 دی 1384 - 13:53    عنوان: پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال

عضو شده در: 2 آذر 1384
پست: 290

blank.gif


امتياز: 7580

Confused حاجي جون والا اوني‌ رو كه ما داريم فقط يكدفعه يكشيون اونم آخرش مي‌شينه زمين انگار توي قايق نشسته و پارو مي‌زنه تازه رنگ پيراهنش هم آبي.

ببين اگه اون نبود سي‌دي شو به دستت برسونم ولي زيادم تعريفي نيست چون فقط روي رقص خودشون آهنگ تكنو انداختن همين Eshve
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email [وضعيت كاربر:آفلاین]
adame_haji
پستتاریخ: شنبه 10 دی 1384 - 01:52    عنوان: پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

عضو فعال
عضو فعال

عضو شده در: 30 آبان 1384
پست: 627
محل سکونت: بسیج یک
iran.gif


امتياز: 16869

میثم جان دمت گرم . اونو من دارم پسره کلاه سفید میزاره یه بار هم کلاش از سرش میفته .

جالبه تاپیک رو کاملا از بحثش خارج کردم Very Happy
با عرض شرمندگی و پوزش از صاب تاپبک Very Happy

یا علی
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی مشاهده وب سایت این کاربر شناسه عضویت در MSN Messenger [وضعيت كاربر:آفلاین]
Meysam
پستتاریخ: شنبه 10 دی 1384 - 22:24    عنوان: پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال

عضو شده در: 2 آذر 1384
پست: 290

blank.gif


امتياز: 7580

باشه بابا صاحب تاپيك از خودمونه Winking توهم ديگه شمرنده كه نتونستيم كمكي كنيم Razz
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email [وضعيت كاربر:آفلاین]
Meysam
پستتاریخ: شنبه 10 دی 1384 - 22:27    عنوان: پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال

عضو شده در: 2 آذر 1384
پست: 290

blank.gif


امتياز: 7580

بازهم بلافاصله ببخشيد چون تو پيام بالا يك كلمه جديد از خودم ساختم و به جاي شرمنده نوشتم شمرنده Laughing Very Happy
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email [وضعيت كاربر:آفلاین]
nima
پستتاریخ: دوشنبه 8 اسفند 1384 - 10:01    عنوان: پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

خوب داره پيش مي‌ره
خوب داره پيش مي‌ره

عضو شده در: 30 بهمن 1384
پست: 48



امتياز: 1205

حاجي جان سلام اين قد به اين واون گير نده اگه خودت ميتوني سريع بگوسه بار
دوچرخه سيبيل بابات ميچرخه
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی [وضعيت كاربر:آفلاین]
adame_haji
پستتاریخ: دوشنبه 8 اسفند 1384 - 14:18    عنوان: پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

عضو فعال
عضو فعال

عضو شده در: 30 آبان 1384
پست: 627
محل سکونت: بسیج یک
iran.gif


امتياز: 16869

ای بابا خداشاهده قصد گیر دادن ندارم
تو هم میدونی دست رو چی بزاری تا منو بپیچونی ها .
خوب وقتی آدم زبونش نچرخه هیچکاری نمیتونه بکنه .
مثلا خودم به زبونم نمیچرخه بگم "محمد رضا" بجاش میگم "مهندس" Very Happy

نقل قول:
دوچرخه سيبيل بابات ميچرخه


با اینکه سخته ولی باشه میگم . ولی از اولش میگم

دوچرخت که از پل گذشت چه یک وجب چه صد وجب ، سیبیل بابات میچرخه ، عمو زنجیر باف دم کرخر ما از بچگی کنده شده بود Very Happy سندباد جونم Very Happy

اینم از این نفر بعدی بیاد جلو
یا علی
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی مشاهده وب سایت این کاربر شناسه عضویت در MSN Messenger [وضعيت كاربر:آفلاین]
نمایش پستها:   
ارسال موضوع جدید  پاسخ دادن به این موضوع   تشکر کردن از تاپیک صفحه 1 از 1

فهرست انجمن‌ها » بحث‌هاي عمومي » خاطرات شــب یلدا
پرش به:  



شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید
شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید
شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید


Home | Forums | Contents | Gallery | Search | Site Map | About Us | Contact Us
------------------------------------------------------------------------

Copyright 2005-2009. All rights reserved.
© by Aftabgardan Cultural Center : Aftab.cc