تاریخ: پنجشنبه 18 آذر 1389 - 21:34 عنوان: روستا هاي شهرستان ساوه در سال 1370و نقش آب در فرهنگ ساوه
مدیر انجمن
عضو شده در: 30 بهمن 1388 پست: 2274
امتياز: 60455
روستا هاي شهرستان ساوه در سال 1370 و اهميت آب در فرهنگ ساوه
تاريخچه روستا هاي شهرستان ساوه
روستا هاي شهرستان ساوه ريشه و پيشنه باستاني بسيار كهن دارند و با توجه به زبان شناسي و ريشه يابي نام ها مي توان قسمتهايي از تاريخچه نام هر روستا را علارغم تغيير و تحولات فراوان در طول تاريخ تا امروز رديابي كرد. پسوند و يا پيشوند نام بيستري از شهرها و يا روستاها با كلمه "آو" يا "آب" شروع و يا خاتمه مي يابد كلمه اب با دين كهن ايرانيان مهر پيوند عجيبي دارد و كلمه اي زيبا تر از اب وجود ندارد اين كلمه آ سمبولي است زيبا كه يك آبشار در حال سرازير شدن رابه سوي پائين نشان ميدهد و ابري كه ان بالا بر روي اين آبشار چتر گسترده است. در ايران زمين هر جا كه آب وجود داشته ، آنجا محل زيست و زندگي محسوب مي شده و در انجا شهرها و روستا ها بنا نهاده ميشده اند واثارتمدن بوجودمي امده. در سراسر ايران زمين شهرها و روستا هاي فراواني وجود دارند كه با ريشه كلمه اب و يا آو ساخته و پرداخته شده اند در لغت نامه دهخدا در باره آب و آباداني و آبادي..... مي خوانيم... مولف
آبادي
(حامص ) (از پهلوي آواتي ۞ ، عمران . سعادت ) عمارت . عمران . برابر ويراني :
.
(اِ)
جاي آباد و جاي معمور. آباداني ، از ده و شهر و امثال آن :
كه جغد آن به كه آبادي نبيند... نظامي
آباداني . (حامص مركب ) عمران . عمارت . (دستوراللغة) : آن زمين را كه دروست بركت و آباداني و قاعده هاي استوار مي نهد.....(اِ مركب ) محل معمور. آبادي . قريه . ده . شهر : زاغ روي به آباداني نهاد. (كليله و دمنه ).
آفتابي كه رسد منفعت است
بخرابي و به آباداني
آبادكرد. [ ك َ
/ ك ِ ] (ن مف مركب ) بناكرده . معموره . آبادكرده . ساخته :
اين نهال نشانده را مشكن
مكن آبادكرد خويش خراب ....مسعودسعد
آباد شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مركب ) عمران پذيرفتن
معموره ٔ ارض . ربع مسكون : و اين [ هندوستان ] بزرگترين ناحيت است اندر آباداني شمال . (حدودالعالم ). و خراسان نزديك ميانه ٔ آباداني جهان است . ....سكنه و پيشه وران و نظاير آن كه اساس عمران بر آنها است : و اين مداين شهري بزرگ بود و با آباداني و آباداني وي ببغداد بردند. (حدودالعالم ). || (حامص مركب ) بسيارمردمي : و جايهايي اند با خواسته و نعمت و آباداني . (حدودالعالم ). || مجازاً، رفاه . سعادت . غنا : و جز خشنودي و آباداني خان و مان تو نخواهيم . (تاريخ بخاراي نرشخي )..... از لغت نامه دهخدا
بطور مثال روستاي تراز ناهيد، از نامهاي ائين مهرگرفته شده كه ار كلمه همخانواده كلمه اناهيتا مي باشد. از اثارديگر قلعه دختر ساوه است كه كلمه تركي شده ان امروزه قز قلعه است، اين قلعه يكي از اثار دوران مهرپرستي است. رابطه دين مهر با اب رابطه مقدسي بوده است ... مولف .
------------
اين قلعه طبق تعاريف روزنامه همشهري:
قصر، عبادتگاه و دژ دفاعی قلعه دختر ساوه بر روی صخره بلندی مشرف به دشت ساوه بنا شده که از سه طرف شرق، غرب و جنوب بوسيله صخرههای متعدد ديگری احاطه شدهاست. از نمای شمالی قلعه سه قله صخرهای بلند مشاهده میشود که قصر و قلعه در نوک قلهای که در وسط قرار گرفته ساخته شده و اين قلعه از جاده ساوه به همدان و از تمامی دشت و شهر ساوه قابل رويت است. در دو طرف صخره قيز قلعه دو رودخانه کوچک جاری است، رودخانه ضلع شرقی دايمی، اما رودخانهای که در ضلع غربی قرار دارد به صورت فصلی است. نزديکترين آبادی به قلعه، روستای قيز قلعه است که از منابع آبی اين دو رودخانه تغذيه میشود، بعداز قيزقلعه، روستای سرخدهاست که در کنار رودخانه قرهچای قرار دارد و قلعه از روی پل سرخده به راحتی قابل ديد است. اما از نظر قدمت و کاربرد بنا، بر اساس اسناد و مدارک تاريخی و تحقيقات بهعمل آمده درخصوص قلعههای دختر ساخته شده درايران میتوان به سوابق معابد آناهيتا و مهر پرستی ايرانيان اشاره نمود. بر اساس اين تحقيقات، قلعه دختر ساوه نيایشگاهی برای عبادت و احترام به آب و ناهيد در پيش از اسلام و قبل از خشکيدن درياچه ساوه در دوره ساسانيان بوده، محراب ساخته شده بر روی درياچه قديمی ساوه در قلعه اين احتمال را بيشتر میکند
-------------
نقل از ويكي پديا
آناهيتا در زبان اوستايی، نام يک پيکر کيهانی (هندو-)ايرانی است، که ايزدبانوی 'آبها' (آبان) پنداشته وستوده میشود و ازين رو با نمادهايی چون باروری، شفا و خرد نيز همراه است. آناهيتا، اَناهيد یا ناهيد نام ايزدبانوی آب و باران و باروری در مذاهب ايران باستان است.
واژهٔ پارسی باستان «آناهيتا» [An-āhita] که در پارسی ميانه «آناهيد» [Anāhid] و در فارسی امروزی ناهيد شده، از پيشوند نفی «-an»، يعنی «نا-» و واژهٔ اوستايی «-āhita»، يعني «آلوده» پديد آمده است و معنی آن «نا آلوده»، يعنی پاک و بی گناه، است. واژهٔ پارسی «آهو» به معنی «گناه» نيز از همين ريشه است .......ازمنبع ويكي پديا.
----------
آب ، چشمه ، كهريز و قنات در تاريخ باستاني ايران ، مقدس و مورد احترام بوده اند. بنا برا اين قداست نامگذاري بيشتر روستا ها هم با كلمه چشمه و آب و كهريز و رودخانه و قنات و چاه مترادف بوده است. در هر روستايي هم چشمه ها مورد مرمت و مراقبت قرار ميگرفته و در پاك نگهداشتن ان مي كوشيده اند.در زمانهاي بعدي نيز محتواي نام بسياري از روستا ها باقي مانده و همان اسم ايراني بزبان تركي تبديل شده بطور مثال همان كلمه چشمه و رودخانه به فارسي بوده كه تبديل شده به بلاغ، يا چاي، دسته نويي از روستا ها نيز در دوره اسلامي پديد امده اند و نامهاي اسلامي بخود گرفته اند.
بسياري پسوندهاي زبان دوره ساساني در نام روستا هايي مانند روستاي احمد اباد شاهجرد، محمود اباد شاهجرد، سلي جرد و يا الو سجرد قابل مشاهده هستند. بعد از ساسانيان زماني كه حكمرانان عربي بر نواحي روستا هاي ساوه تسلط يافتند چون در زبان عربي حروف گ ( را تبديل به ج كردند) - پ( را تبديل به ف كردند) - ژ( ژ را هم سخت تلفظ مي كردند) وجود نداشت، اين حروف به حروف عربي تبديل شد و بطور مثال سه گرد تبديل به سه جرد و بعد به سجرد تبديل مي شود و يا رودخانه مزدكان كه تبديل شده به مزلقان.محتواي نام بسياري از روستاها مترادف يك قلعه و يا اجاق است كه نشانه هاي دين زرتشت در ان ديده ميشود كه بخشي به شكل اوليه باقي مانده و بقيها به تركي ترجمه شده ردپاي حرفه سفال گري ، كوزه و كاسه گري را در بعضي از روستا ها ديده ميشود است كه باز به تركي برگردانده شده بطور مثال كاسه چي كه شده چناقچي... مولف
--------------
توجه ! مطالبي كه با شماره صفحه كتاب در اينجا بيان شده اند ، ماخذ از كتاب:
مروري بر جغرافياي تاريخي ساوه ، نويسنده ، مرتضي سيفي فمي تفرشي، چاپ اول، انتشارات مجيد سال 1370 ، مركز پخش تهران= گيتاشناسي مقابل پارك دانشجو
مي باشد.
مطالب داخل پرانتز و مطالبي كه با مولف پايان مي يابند از مولف مي باشد. ماخذ مورد استفاده در سال 1370 چاپ گرديده و ممكن است ار سال 1370 تا بحال تغييراتي هر چند اندك در تقسيم بندي روستا ها رخ داده باشد ، كه بدليل موجود نبودن منابع روز ، از شهروندان عزيز ساوجي تقاضا وخواهش دارم چنانچه مطلب جديدي و تكميلي در اين باره از جرايد و كتب رسمي بنطرشان رسيد با ذكر منبع در اين بخش ياري فرمايند تا در تكميل اين بخش كمك موثري باشد ..... مولف
-------------------
شهرستان ساوه در روزگار ما داراي 4 شهر زاويه، ساوه، غرق اباد، مامونيه بوده، همچنين شهرستان ساوه به 4 بخش مشتمل بر هفت دهستان تقسيم شده و متشكل از 443 ابادي داراي سكنه و 499 ابادي خالي از سكنه است.
بخشهاي شهرستان ساوه عبارتند از:
1) بخش مركزي
2) بخش نوبران
3) بخش زرند
4) بخش خرقان
1. بخش مركزي : اين بخش مركب از شهر ساوه ، دهستان حومه و ابادي يل اباد ميباشد( طبق اطلاعات نويسند كتاب در سال 1370).
دهستان حومه در بخش مركزي بموجب فرهنگ ابايهاي كشور داراي 122 ابادي به شرح زير است: ص 77 و 78
دهستان حومه:
احمد آباد ( ساوه)
احمد آباد شاهجرد ( ساوه )
استوج ( ساوه)
اسمعيل آباد ( ساوه)
اسيابك بند ( ساوه)
اكبر آباد ( ساوه)
اكبرآبادنيوشت ( ساوه)
الوسجرد ( ساوه)
امامزاده هارون ( ساوه)
انجيلاوند سفلي( ساوه)
انجيلاوندعليا ( ساوه)
انديس ( ساوه)
اوجان ( ساوه)
آهنگران ( ساوه)
ايرج آبادنور خلج ( ساوه)
ايستگاه كونپك ( ساوه)
ايستگاه نودشت ( ساوه)
باغ شاهي ( ساوه)
باغ شيخ ( ساوه)
باغ علي آباد ( ساوه)
بلاغ ( ساوه)
بند چاي ( ساوه)
بند شاه عباس ( ساوه)
جعفر آباد ( ساوه)
جوجين ( ساوه)
چالخاچكان ( ساوه)
چايخانه توريستي
چرمك( ساوه)
چچي آباد ( ساوه)
حاجي آباد ( ساوه)
حسن آباد بند ( ساوه)
حسن آباد شيرمحمد ( ساوه)
حصار قليچ ( ساوه)
خفانيه ( ساوه)
خرم آباد( ساوه)
خليل جهان بيك ( ساوه)
خونيار ( ساوه)
دالستان ( ساوه)
دشت اجاق ( ساوه)
دينارآباد ( ساوه)
رضا آباد ( ساوه)
ريواسر ( ساوه)
زمان آباد ( ساوه)
زتگاته ( ساوه)
سر آسياب سرخ باغ ( ساوه)
سرخ ده ( ساوه)
سرشكاف ( ساوه)
سقاتليق ( ساوه)
سلي جرد ( ساوه)
سماوك ( ساوه)
سنگ كوبي سي آوه ( ساوه)
سيف آباد( ساوه)
سينك ( ساوه)
شاهجرد ( ساوه)
شاهسون كندي ( ساوه)
سفلي ( ساوه)
شركت شن سا ( ساوه)
شركت كاريزان ساختمان ( ساوه)
شهر صنعتي كاوه( ساوه)
صالح آباد ( ساوه)
صفي آباد( ساوه)
صيد آباد ( ساوه)
طراز ناهيد( ساوه)
طرخوران( ساوه)
عباس آباد ( ساوه)
عزيز آباد ( ساوه)
علي آباد بند ( ساوه)
غازم آباد ( ساوه)
غلام بلاغي( ساوه)
فستقان ( ساوه)
قاشقا بلاغ ( ساوه)
قردين ( ساوه)
قزل خرابه ( ساوه)
قشلاق احمدآباد شاهجرد ( ساوه)
قشلاق انجيلاوند سفلي ( ساوه)
قشلاق چلبدو ( ساوه)
قشلاق معين آباد ( ساوه)
قشلاق سياله( ساوه)
قشلاق كرد( ساوه)
قشلاق كوچك خان( ساوه)
قشلاق مجيد آباد( ساوه)
قلعك قلعه اق دره عليا( ساوه)
قلعه شفيع خان( ساوه)
قلعه شيرخان( ساوه)
قلعه عبدالله خان( ساوه)
قلندريه( ساوه)
قوچ امام ( ساوه)
قهوه خانه زنگرز ( ساوه)
قيزقلعه ( ساوه)
قيوجيك ( ساوه)
كارخانه كابل سازي
( ساوه)
كارخانه كاريز بتون ( ساوه)
كناب ( ساوه)
كوره هاي خرم اباد( ساوه)
كزوار ( ساوه)
لا لائين ( ساوه)
مجيد آباد( ساوه)
محمد آباد( ساوه)
محمود آباد ( ساوه)
محمود آباد( ساوه)
محمود آباد( ساوه)
محمود آباد شاهجرد( ساوه)
مراد خانلي( ساوه)
مزرعه بانك كشاورزي ( ساوه)
مزرعه پرند( ساوه)
مزرعه شرفلو ( ساوه)
مزرعه گل سرخ( ساوه)
مزرعه مرشدي( ساوه)
ملك آباد ( ساوه)
موتور امير حسين ( ساوه)
محرابلو ( ساوه)
نورعلي بيك ( ساوه)
نيوشت( ساوه)
والمان ( ساوه)
هريسان ( ساوه)
هدول ( ساوه)
يكه باغ سفلي ( ساوه)
يل آباد( ساوه)
يوسف آباد بولاق ( ساوه)
ص78 و 79
2. بخش نوبران:
الف.... غرق آباد در بخش نوبران واقع شد و اين بخش داراي دهستان كوهپايه، دهستان مزدقن چاي، دهستان رزقن چاي و دهستان بيات است.
ب. دهستان كوهپايه
دهستان كوهپايه داراي آباديهاي زير است:
اردفين ( ساوه)
اگر اباديهاي ساوه منقول از تاريخ قديم را با آباديهاي مندرج در نشريه آماري سال هزارو سصدو شصت و پنج مركز آمار ايران كه جلوتر ذكر شد مقايسه كنيم، به وضوح ديده مي شود كه شماره آباديهاي امروزه ساوه از سده هاي گذشته بيشتر بوده ( طبق بيانات كتاب سال 1370). 85
قديمي ترين آباديها
نوشته هاي كلاسيك مي گويند كه آبه - آوه را گيو پسر گودرز بنا كرد. آبه كه امروزه از روستا هاي دهستان جعفر آباد ميباشد در سده اوليه هجري قمري شهري اباد و بزرگ بوده. آوه جايگاه بسياري از رجال مذهب و يكي از كانون هاي تشيع بوده است. ص 86
دارستان: دارا بن دارا ان را بنا كرده است و انرا بدين نام نهاده است و گويند كه بدين ديه درختان بسيار بوده است و بدين سبب ان را دارستان نام كرده اند
طريز ناهيد: اين ديه را بنام ناهيد دختر جودرز- گودرز- نام نهاده اند و گله گوسفند و اسب و اشتران او بدين موضع چريده اند و بدان موضع بوده اند و بدان جاي پشم و مو جمع شده است و به اصطلاح عرب پشم و مور را طراز گويند. پس اين ديه را بدين سبب طريز ناهيد نام كرده اند
شاه بستانان. اين ديه را يكي از اكاسره - جمع كسري معرب خسرو ميباشد و مراد از اكاسره پادشاهان ساساني هستند- بنا كرده است ص. 88
ماخذ كتاب:
مروري بر جغرافياي تاريخي ساوه ، نويسنده ، مرتضي سيفي فمي تفرشي، چاپ اول، انتشارات مجيد سال 1370 ، مركز پخش تهران= گيتاشناسي مقابل پارك دانشجو
این مطلب آخرین بار توسط Aliabadi در دوشنبه 25 مهر 1390 - 07:15 ، و در مجموع 3 بار ویرایش شده است.
آوه، يا آبه، شهركى كهن نزديك ساوه. اكنون روستايى است از دهستان جعفرآباد در جنوب شهرستان ساوه در استان مركزي ايران. در فرهنگها و منابع تاريخى و جغرافيايى عربى و فارسى، آبه و آوه هر دو آمده، اما اغلب به صورت آبه ضبط شده است. جمعى چون دمشقى، فيروز آبادي و ياقوت حمودي «آبه» و گروهى چون ابن خلدون، مقدسى، ابن بطوطه و نويسندة حدود العالم، «آوه» آوردهاند. ياقوت مىگويد: آوه به سبب موازنه با ساوه چنين تلفظ مىشود و عامة مردم آبه را آوه مىخوانند. منسوب آن نيز غالباً «آبى» آمده و به ندرت آوي و آوجى هم ديده مىشود. به گفتة خوانساري اين نسبت در مورد فقيهان عموماً «آبى» آمده است به استثناي محمدبن محمد علوي آوي (6/323). ابن بطوطه در سفرنامة خود (1/187) از دانشمندي به نام نظامالدين حسين آوي و نيز از دانشمند ديگري به نام علاءالدين آوجى (2/658) نام برده و همچنين حافظ ابرو از دانشمندان به نام سيد تاجالدين آوجى ياد كرده است (ص 100).
سابقة تاريخى: برخى از جغرافى دانان قديم آوه را شهري نزديك «ساوه» نوشتهاند (فيروزآبادي) و براي تميز آن از آوة همدان، آوة ساوه گفتهاند (لسترنج، .(211 ياقوت آن را بُلَيده (شهرك) خوانده است. نويسندة حدودالعالم گويد: ساوه و آوه شهركهايىاند انبوه و آبادان و با نعمت بسيار و خرم و هواي درست و راه حجاج خراسان (ص 142). حمدالله مستوفى آن را «شهر» و از اقليم چهارم ذكر كرده است. اعتمادالسلطنه آن را از بناهاي اردشير بابكان مىداند (ص 13) مستوفى مىگويد: «طالع بناش سنبله، دور باروش قرب 5 هزار گام است. هواش معتدل است و آبش از رودخانة گاوماها... و غله و پنبه در آنجا بسيار نيكو بود، اما نانش سخت نيكو نبود. از ميوههاش انجير نيكو بود. مردم آنجا سفيد چهره و شيعة اثنا عشرياند و در آن مذهب به غايت متعصباند، و با هم اتفاق نيكو دارند و حقوق ديوانى آنجا به تمغا (نك: آل تمغا) مقرر است و 10 هزار دينار ضمانى آن باشد و از آنِ ولايتش كه 40 پاره ده است، 7 هزار دينار است و شهر و ولايتش داخل بلوك ساوه است» (ص 60).
قزوينى به نقل از ابونصر ميمندي گويد: ميان آوه و ساوه رود بزرگى است و اتابك شيرگير (امير سلجوقى مق 525ق/1131م) پلى عجيب و بى مانند با 70 طاق بر آن ساخت؛ و نيز جادهاي سنگ فرش به طول دو فرسخ از پل تا ساوه بنياد نهاد تا رهگذران در رنج نيفتند (ص 283- 284). مستوفىاين رود را شاخهاياز گاوماهارود مىداندو مىنويسد: اين رود «چون نزديك ساوه و آوه رسد، در پس سدي كه صاحب سعيد خواجه شمسالدين محمد صاحب ديوان طاب ثراه در مابين برو ساخته بُحيره شود و فضل آب بهاريش از هفتاد پولان [پل هفتاد طاق] مابين ساوه و آوه... گذشته، در مغازه منتهى مىشود و بنياد آب تابستانى ولايت آوه و ساوه بر آن سد است. طول اين رود 40 فرسنگ باشد. اين رود در ولايت ساوه مانند زاينده رود است» (ص 221). اشپولر مىنويسد: مسكوكاتى به دست آمده كه به نام محمدبن يول قتلغ، يكى از امراي ايلخانى در سالهاي 737 و 738ق/1337 و 1338م در چندين شهر از جمله اوه ضرب شده است (ص 135، حاشيه). اگر اين اوه همان آوة ساوه باشد معلوم مىشود كه پس از تاراج مغول دوباره رونق يافته است.
قاضى ابونصر ميمندي در شعري آوه را ستوده و مردم آنجا را شاعر و نويسنده خوانده است (ياقوت). از اين شهر بزرگان و دانشمندان بسياري برخاستهاند. از جملة آنان وزير ابوسعد منصوربن حسين آبى (ه م)، ابومنصور محمد آبى (ياقوت)، صاعدبن محمدبن صاعد بريدي آبى و عزالدين حسن بن ابى طالب يوسفى آبى (ه م) (خوانساري، 4/116، 117) را مىتوان نام برد.
وضع كنونى: روستاي آوه در حدود 20 كيلومتري باختر قم بر كنار رود گاوماها (گاوماسا) قرار دارد. ويرانههاي شهرك قديمى در اطراف آن ديده مىشود. عرض جغرافيايى آن 34 و 45 شمالى و طول جغرافيايى آن 50 و 20 شرقى است. محصول آن غلات، بنشن، پنبه، انار و انجير؛ و پيشة مردم آن كشاورزي و گلهداري است. آوه در منطقهاي جلگهاي است. راه شوسه دارد و داراي 341 خانوار با جمعيت 719 ،1نفر است (سرشماري 1355ش). گورهاي باستانى بسيار در حوالى آوه ديده مىشود.
مآخذ: ابن بطوطه، سفرنامه، ترجمة محمدعلى موحد، تهران، 1363ش، 1/197؛ ابن حوقل، صورة الارض، ترجمة جعفر شعار، تهران، 1345ش، ص 102؛ ابن خلدون، العبر، بيروت، 1958م، 4/804؛ ابوالفدا، تقويم البلدان، به كوشش بارون دوسلان، پاريس، 1840م، ص 418- 419؛ اشپولر، برتولد، تاريخ مغول در ايران، ترجمة محمود ميرآفتاب، تهران، 1351ش؛ اعتمادالسلطنه، محمدحسن خان، مرآت البلدان، به كوشش محمدعلى سپانلو و پرتو نوري علاء، تهران، 1364ش، ص 13؛ حافظ ابرو، ذيل جامع التواريخ رشيدي، به كوشش خانبابا بيانى، تهران، 1350ش؛ حدود العالم، به كوشش منوچهر ستوده، تهران، 1362ش، ص 31؛ خوانساري، محمدباقر، روضات الجنات، بيروت، 1391ق، دمشقى، نخبة الدهر، ترجمة سيدحميد طبيبيان، تهران، 1357ش، ص 313؛ رازي، عبدالجليل، كتاب النقض ( بعض مثالب النواصب )، به كوشش محدث ارموي، تهران، 1358ش، شيروانى، زينالعابدين، بستان السياحة، 1315ق، ص 59؛ فقيهى، علىاصغر، آل بويه و اوضاع زمان ايشان، تهران، 1357ش، ص 451؛ فيروزآبادي، قاموس؛ قزوينى، زكريا، آثار البلاد و اخبار العباد، بيروت، 1404ق/1984م؛ مدرس، محمدعلى، ريحانة الادب، تبريز، 1346ش، 1/38- 39؛ مركز آمار ايران، فرهنگ آباديهاي كشور، 22/57؛ مستوفى، حمدالله، نزهة القلوب، به كوشش گ. لسترنج، ليدن، 1331ق، ص 73، 200؛ مقدسى، احمد، احسن التقاسيم، ترجمة علىنقى منزوي، تهران، 1361ش، 1/36، 73؛ ياقوت، معجم البلدان؛ نيز:
Lestrange, G., The Lands of the Eastern Caliphate, Frankfurt, 1966.
جعفر شعار
دوستان عزيز من انچه تو كتاب نوشته شده بود رو نقل و قول كرده ام . اگر اسم روستايي و يا روستا هايي نقل نشده ، لطفا اينجا عنوان كنيد تا همه با انها اشنا شويم.
توجه فرمائيد كتاب در سال 1370 تجديد چاپ شده، شايد اسم روستايي و يا روستا هايي انجا هنوز عنوان نشده. شما لطف بفرمائيد در اينجا نام روستا هايي كه بيان نشده اند را ذكر فرمائيد ، به احتمال زياد بسياري از افراد موفق نشده اند به همه روستا هاي ساوه سر بزنند و با همه روستا ها از نزديك اشنا بشن.
اگر دوستان عزيز به منابع آماري نشر سازمان آمار كه كتاب قطوري است (كه هر سال مرتب بچاپ ميرسد )دسترسي دارند، هر مطالبي كه راجع به روستا هاي شهرستان ساوه و خود شهر ساوه موجود بود، لطف بفرمائيد اينجا بيان بفرمايئد ، زيرا در ان كتاب و يا كتابهاي سازمان آ مار ايران ، جديدترين اطلاعات موجود منعكس شده است.
دوست عزيز ممنونم نام روستايي رو هم تصحيح فرموديد، انچه بيان شده نقل و قول از كتاب بوده.
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید