همانطور که پيش از اين اطلاعرساني شد، ديوان سلمان ساوجي به صورت آنلاين در سايت گنجور در دسترس قرار گرفت.
مطلبي که اخيراً در وبلاگ سايت گنجور توسط مدير سايت منتشر شد، براي ما به عنوان همشهريان سلمان ساوجي، جالب است.
استقبالهای حافظ از سلمان ساوجی
آقاي محمدي، توانستهاند ليست اشعاري از حافظ که يک مصراع از شعر خود را از مستقيماً از ديوان سلمان نقل قول کرده است، به دست آورد:
--------نقل قول از سايت گنجور:
در اینجا شعرهایی را فهرست کردهایم که حافظ در آنها به طور واضح مصرعی را
از سلمان ساوجی را مستقیماً نقل قول کرده است. علاوه بر اینها غزل منتسب
به حافظ با مطلع «برو به کار خود ای واعظ این چه فریاد است- مرا فتاد دل از ره تو را چه افتادهست» در مثنوی «جمشید و خورشید» سلمان ساوجی آمده و گویا از آن اوست (اینجا) و رباعیات شمارهٔ ۱، ۵ و ۳۶ منتسب به حافظ در تصحیح علامه قزوینی در دیوان سلمان ساوجی هم آمدهاند.
براي مشاهده اين ليست به اين آدرس: http://ganjoor.net/hafez/salman/ مراجعه نماييد.
(يک کپي از اين ابيات در ادامه متن قابل مشاهده است)
شخصاً از اين موضوع اطلاع نداشتم که حافظ از مخاطبان سلمان ساوجي بوده است. البته امروز که مطلب «آشنايي با « سلمان ساوجي » قصيده سرا و غزل پرداز نامي قرن هشتم» که در سال 84 در ساوهسرا منتشر کردهايم را مطالعه کردم، متوجه شدم که در اين مطلب از زبان حافظ شعر جالبي درباره سلمان داريم:
سرآمد فضلاي زمانه داني كيست
ز راهصدق ويقين نيز راهكذب وگمان
شهنشه فضلا، پادشاه ملك سخن
جمال ملت و دين خواجه جهان سلمان
حافظ (بیت آخر): کی کند سوی دل خسته حافظ نظری - چشم مستش که به هر گوشه خرابی دارد
سلمان ساوجی (بیت اول): دام زلف تو به هر حلقه، طنابی دارد - چشم مست تو به هر گوشه خرابی دارد
حافظ (بیت چهارم): مقیم حلقه ذکر است دل بدان امید - که حلقهای ز سر زلف یار بگشاید
سلمان ساوجی (بیت پنجم): بنفشه در شکن و پیچ راست میماند - به حلقهای که سر زلف یار بگشاید
حافظ (بیت چهارم): بر سر تربت من با می و مطرب بنشین - تا به بویت ز لحد رقص کنان برخیزم
سلمان ساوجی (بیت چهارم): چون شوم خاک به خاکم گذری کن چو صبا - تا به بویت ز زمین رقص کنان برخیزم
حافظ (بیت اول): چراغ روی تو را شمع گشت پروانه - مرا ز حال تو با حال خویش پروا نه
سلمان ساوجی (بیت هفتم): چراغ حسن تو را شمع روز پروانه - کمند زلف تو را باد صبح سرگردان
حافظ (بیت ششم): چون تویی نرگس باغ نظر ای چشم و چراغ - سر چرا بر من دلخسته گران میداری
سلمان ساوجی (بیت چهارم): رایگان چون سر و زر در قدمش میبازم - سر چرا بر من شوریده گران میدارد؟
حافظ (بیت آخر): خیال چنبر زلفش فریبت میدهد حافظ - نگر تا حلقه اقبال ناممکن نجنبانی
سلمان ساوجی (بیت هشتم): صبا چون نیست امکان تصرف در سر کویش - نگر تا حلقه اقبال ناممکن نجنبانی!
حافظ (بیت نهم): گر در خیال چرخ فتد عکس تیغ او - از یکدگر جدا شود اجزای توأمان
سلمان ساوجی (بیت سی و پنجم): گر در میان تیر فتد عکس تیغ او - اعضای توامان شود از یکدگر جدا
حافظ (بیت سیزدهم): تو آفتاب ملکی و هر جا که میروی - چون سایه از قفای تو دولت بود دوان
سلمان ساوجی (بیت چهلم): تو آفتاب ملکی و هر جا که میروی - دولت تو را چو سایه دوان است در قفا