براي ما كه به اون عادت نداريم تازگي داره . براي من هم مزه اش خيلي ميوه ايي بود. يك بار هم آبگوشت تنوري خوردم كه توش الوچه ريخته بودند. مزه اش ترش و شيرين بود. باز مزه اش برام خيلي جديد بود ولي روستايي ها با لذت اونو مي خوردند. فكر كنم چند بار ادم بخوره ديگه ول نكنه
چشم غذاهاي اختصاصي تر ساوه و روستاهاش رو مي نويسم. تا بحال آش رشته محلي با چغندر تو روستاهاي ساوه خورديد؟ با چغندرهاي سر زمين هاشون درستش ميكنند .مزه اش با كشك كمي ترش و شيرين و خوش مزه ميشه روش هم نعناع و پونه داغ ميريزند. خيلي خوشمزه است. اونطرفها رفتيد حتما بذاريد مهمونتون كنند . فقط اينجور غذاها رو ازشون درخواست كنيد.
این غذارو ساوه ای ها درست می کنن و بعضیاشون بهش برنج میزنن ( فکر کنم امروزی شده ی اون برنج داره) و در یک سری از روستاهای خراقان هم درست میکنن
مواد لازم:
پدله 3ق غ
سیب زمینی 1ع
رشته پلویی به میزان دلخواه
پیاز داغ زیاد
عدس 1ق غ
فلفل نمک و زردچوبه
طرز تهیه:پیاز را تفت دهید و زردچوبه فلفل بریزید.عدس خیس خورده را اضافه کنید و کمی تفت دهید.پدله خیس خورده را همراه سیب زمینی نگینی ( دقت کنید ) به مواد اضافه کنید.
روی مواد آب بریزید تا حدی که برای پخته شدن عدس لازم است.
وقتی عدس پخته شد و بلغور لعاب داد رشته و نیمی از پیاز داغ را اضافه کنید .چون بعضی رشته ها شور هستند مراقب نمک غذا باشید.
رشته ها که نرم شد تقریبا غذا کم آب شده. در ظرف بکشید و با پیازداغ فراوان میل کنید.
غذا آمادس...زودتر ببر سر سفره تا یخ نکرده
( میزان شُل بودن غذا به سلیقه ی خودتونه و میتونید بزارید روی گاز بمونه تا آب اون بیشتر تبخیر بشه)
ترشی پیاز و بادمجون یادتون نره
نوش جونتون
این مطلب آخرین بار توسط soveh در شنبه 13 اسفند 1390 - 01:59 ، و در مجموع 1 بار ویرایش شده است.
عضو شده در: 2 فروردین 1389 پست: 3473 محل سکونت: IRAN
امتياز: 87705
Aliabadi نوشته است:
چشم غذاهاي اختصاصي تر ساوه و روستاهاش رو مي نويسم. تا بحال آش رشته محلي با چغندر تو روستاهاي ساوه خورديد؟ با چغندرهاي سر زمين هاشون درستش ميكنند .مزه اش با كشك كمي ترش و شيرين و خوش مزه ميشه روش هم نعناع و پونه داغ ميريزند. خيلي خوشمزه است. اونطرفها رفتيد حتما بذاريد مهمونتون كنند . فقط اينجور غذاها رو ازشون درخواست كنيد.
آش غازیاغی و آش شِنگ چطور درست میشه؟
این آش مخصوص روستاهای ساوه هست...مخصوصا سمت خرقان و نوبران
عضو شده در: 2 فروردین 1389 پست: 3473 محل سکونت: IRAN
امتياز: 87705
ماشُوِی( MASHOVEY )
مواد لازم:
ماش یک پیمانه
سیب زمینی یک عدد متوسط
پیاز یک عدد
گردو 10 عدد
نمک و ادویه به مقدار لازم
( من تو این غذا گاهی پدله هم میریزم...بد نیست ...یه لعابی به غذا میده)
روش پخت:
ماش و سیب زمینی( بشکل نگینی ) را داخل قابلمه ریخته و میگذاریم تا به آرامی پخته شود....پس از پخته شدن آنها، گردو خُرد شده را به آنها اضافه می کنیم. سپس پیاز داغ را که با ادویه اضافه شده به آن تهیه کردیم به موادمون اضافه می کنیم و میگذاریم که 10 دقیقه روی گاز بماند تا بهتر جا بیافتد....
حالا ماشُوِی ما آمادس
میتونید غذاتون را با پیاز داغ و گردو مثل من تزیین کنید و سر میز یا سفرتون ببرید
يكي از دوستان در باره درست كردن اين نوع نان اين توضيحات را به بنده دادند ازشون تشكر ميكنم .
ساج يك وسيله گرد و كمي گود مثل سپر قديمي ايرانيان بوده كه از ان براي پختن يك نوع نان بعنوان نان ساجي استفاده ميشود.در اطراف ساوه براي درست كردن اين نان اجاقي از چند سنگ درست ميكردند و ان را بانوان كشاورز و دهقان با هيزم اتش گرم ميكردند تا خوب گر بگيره و ذغال سرخي درست بشه. زنان دهقان خمير نان و رامده رابشكل چانه هاي گرد يا باصطلاح كنده مي گفتند، دراورده و در روي سفره مخصوص نان طباخي كه قديمي ها بنام سفره نان مي گفتند و در خود محل درست ميشده، قرار ميدادند و روي اين خمير را كمي ارد ميپاشيدند . اندازه اين نان كمي بزرگتر از كف دست و به ضخامت نان بربري بوده و بشكل گرد به اندازه يك بشقاب غذاخوري صاف بوده . كنده يا همان چانه گرد راقديم ها بانوان دهقان ميان دو دست كمي پهن ميكردند و روي ساج ميانداختند تا بپزد. بعد با وسيله ميله اي شكل نان ساجي را برميگرداندند تا دو طرف نان خوب بپزه. سطح نان داراي برامدگي هايي قهوه ايي و كرم رنگي بوده . روي اين نان سريع السير كره مي ماليده و مصرف ميكردند. اين نان خيلي زود و سريع درست ميشده و مثل لواش احتياج به لاله بند نداشته و وقت كمي براي پختن ميبرده
گاهي در بهاراين نان را بشكل ظريف تر كمي قطور تر از نان لواش درست ميكرده اند و رويش را با سبزي هاي كوهي و پيازچه ريز مي پوشاندند . بعد از پخت رويش كره حيواني ماليده و نوش جان ميكردند.
امروزه ساج هاي برقي هم درست شده كه براي بانوان كدبانو وسيله بسيار راحتي براي تهيه اين نان و نانك هاي ديگر است و با ان ميتوانند در فصل بهار نانك ها شيرين و يا با مزه هاي ترش درست كنند. براي درست كردن خمير كافي است مقداري ارد ، يك عدد تخم مرغ، شير و نمك را به هم زده با يك قاشق چاي خوري روغن زيتون مخلوط كرده پنج دقيقه كنار گذاشته . بعد از پنج دقيقه با ملاقه اين مايه نرم را به آرامي روي ساج برقي كه كمي كره رويش ماليده ايد ريخته و با ميله چوبي ظرفي مثل مداد ان را پهن بايد بشه. از قبل موادي مثل پنير سفيد، فلفل سبز، گوجه فرنگي ، ماست سفت، تن ماهي و يا گوشت مرغ پر پر شده را دم دست اماده كرده و روي ان بپاشيد. اين مواد بايد خيلي خوب ريز و سيبك وزن باشند تا اين نانك شما خوب از اب درايد.
واريانت شيرين
براي واريانت شيرين مي توان به مايع فوق كمي دارچين ، وانيل يا گلاب دو اتيش خوش بو و عطر اضافه كرد تا خمير شما معطر و خوش بو بشه از موادي مثل مربا هاي رنگي ، ميوه هاي رنگي ريز شده ، عسل ، كمي خامه و يا ماست سفت به همراه خلال بادام و پسته و گردو خرد شده روي خمير در حال پخته شدن مي پاشيم . وقتي يك طرف خمير پخته شد ان را روي هم برگردانده و بشكل يك نيم دايره در مي ايد و با كفگير صافي ان رابه طرف ديگر برگردانده و وقتي دو طرف پخته شد ان را توي بشقاب كنار گذاشت. اينهم ابتكار نوع مدرن اش كه فكر كنم بيشتر بدرد كدبانوهاي شهري بخوره . از اين دو واريتانت يعني نوع اول براي ميهماني و نهار و شام ميشه استفاده كرد. از سبزيجات معطر مثل ريحان و شويد و پونه و غيره هم ميشه براي نما و عطر و طعم بهتر استفاده كرد. از واريتانت شيرين براي صبحانه روزهاي تعطيلي و يا عصرانه شيرين هم ميشه درست كرد. واريتانت ساده تر هم بشكل يك تعلبكي گرد ميشه درست كرد كه روي ساج ميشه يكباره دو يا سه تاش رو درست كرد كه راحت تر هست. البته دقت كنيد كه موادي كه روي اين خمير ميزيزيد بايد كاملا نرم و ريز و سبك وزن باشند تا برگرداندن ان راحت و مواد هم بخوبي پخته شوند. نوش جان .
سوه جان اينهم چند تا لغت كه از اينطرف و انطرف پيدا كردم مثل يك سرنخ هايي هستند و خيلي مطالب رو خوب بيان مي كنند و به فرهنگ آشپزي و نان پزي اطراف ساوه و روستاهاش مربوط ميشن . گفتم بد نيست ذكر كنم تا شايد دوستان اطلاعاتشون بيشتر از من باشه و اين قسمت رو هم تكميل كنند.
--------------------
فرهنگ لغات غذايي روستاهاي نوبران و غرق آباد
فرهنگ نان پزي نام ابزاروالات مربوط به طبخ نان و غذا در ساوه و روستاهاي ساوه
امروزه بعلت ورود فرهنگ شهري بسياري از اين ابزار و الات ديگر متاسفانه نه ساخته ميشوند و نه مورد استفاده انچناني قرار ميگرند. ولي خوب است با اين ابزار و الات در ساوه براي روستاهايش يك موزه جالب توجه ايي براي گردشگران ساخته شود تا با بخشي از زندگي روستائيان ساوه بيشتر اشنا شوند. همانطور كه مي بينيد زبان اين مناطق فارسي واكثر لغات ريشه فارسي دارند و با نوعي گويش تركي همراه اند. دوستان عزيز اگر مطالب جديدي در اين باره دارند ميتوانند اين نوشته را تكميل نمايند. زيرا بسياري چيزهاست كه بنده هنوز از ان اطلاع كامل ندارم و اين نوشته بسيار ناقص است...... مولف
----------------------
تندرستان
tandirstān
تنوری که درحياط خانه بود و در تابستان برای نان پزی استفاده می شد.
قِزِله تورپاخ
Qezela torpāx
نوعی خاک رس که با آن تنور را می سازند.
کُلبه
kolbe
سوراخی به قطر ده سانتی متر در لبه پايين تنور که با يک مجرای لوله ای به سطح زمين راه دارد تا هواگيری برای سوختن سوخت آسان انجام گيرد.
کََرمَه
karma
نوعی سوخت که از فضولات حيوانی درست می کنند و مناسب ترين و مقاوم ترين سوخت تنور است. اين نوع سوخت را دربرابر خورشيد خشک می کنند . اگر اين سوخت به طور عادی خشک شود به آن " آزالا" می گويندو نوع ديگری ازسوخت هم وجود دارد که به آن " خُردا" می گويند.
وَرَک– پوتا– گون
varak -gavan potā-
سه نوع هيزم صحرايی که به راحتی آتش می گيرد. از آنها در ابتدای روشن کردن آتش تنور استفاده می شود.
سونَه
sona
ظرف سفالی نسبتاَ بزرگی با دهانه گشاد و معمولاً لعابدار که در آن آرد ميريزند و خمير درست می کنند. اين ظرف سفالی معمولاً ازلاله جين همدان به اين روستاها وارد می شد.
تاباخ
Tābāx
ظرفی که نان را در آن نگه می داشتند. نوعی جانانی بود که البته ازظروف چوبی مانند صندوق هم استفاده می شد. امروزه با آمدن ظروف پلاستيکی استفاده از اين وسايل ديگر متداول نيست.
ارسين
Arsin
سيخ نان پزی – وسيله ای از جنس مس در اندازه های مختلف که برای بيرون آوردن نان از تنور و به هم زدن آتش تنور استفاده می شد.
کوسّو
Kussu
چوبدستی نسبتاً بلندی که برای به هم زدن آتش و جابه جا کردن هيزم تنور استفاده می شد.
دستو
dastō
ظرف و آب داخل آن که در کنار زنان روستايی هنگام پخت نان قرار می گرفت تا هنگام چسبیدن خمير به دست يا تنور از آن استفاده کنند.
تندير سيلَن
Tandir silan
دستمالی که با آن چندين بار طی نان پزی دود خاکستر تنور را از ديواره تنور پاک می کنند تا نان به ديواره نچسبد و به آسانی جدا گردد.
اون سفرا
Ōn- sōfrā
سفره ای که هنگام پخت نان لواش می گستردند و روی آن را آرد می ريختند تاخمير به سفره نچسبد
کُندَه
Konda
چونه های گرد خمير که برای قرار گرفتن درتنور آماده شده اند.
لاله بند يا له له بند
Lalaband
وسيله ای که کنده خمير روی آن پهن می شود تابا کمک آن به ديواره تنور چسبانده شود . اين وسيله بالشتکی است که از ساقه گندم ساخته می شود و پوشش آن پارچه ای است .
ساجاقو
Sājāqo
سه پايه ای مثلث شکل و فلزی که روی اجاق گذاشته می شود تا قابلمه غذا روی آن قرار گيرد.
دستاس
Dastās
آسياب دستی – دو قطعه سنگ گرد که روی هم قرار می گيرند و با دسته ای چرخانده می شوند. وسط آن سوراخی است که از آنجاگندم یا جو می ريزند تا آرد شود.
بازلاماج
Bāzlāmāj
نانی که در تنور پخته نمی شود بلکه روی وسيله ای به نام ساج می پزند . به همين خاطر به آن نان ساجی هم می گويند.
ال چورَگی
Al Čoragi
نوعی نان تنوری گرد يا بيضی شکل و ضخيم
جونه
Jona
نوعی نان جو که در سال های گذشته مدتی در منطقه متداول شد و زياد مرغوب نبود. امروزه پخت اين نان از رواج افتاده است.
آجو خمير
Ājo xamir
مايه ای که به خميرمی زنند تا تخمير شود
آجوماک
Ājomāk
ورآمدن و تخمير خمير
کولا
Kolā
نان هايی که به علت خوب تخمير نشدن خمير يا کم قوتی گندم يا مناسب نبودن حرارت تنور به ديواره تنور نمی چسبند و به کف تنور می ريزند. اين نانها به مصرف چهارپايان می رسند
غازان qāzān ديگ مسی
غازانچا qāzānčā ديگ مسی کوچکتر
تِنچه tenča نوعی قابلمه مسی برای گرم کردن شير يا پختن غذا
تونك
onak
محل هيزم و آتش خانه حمام های قديمی
چاناق Čānāq يکی ديگراز واحدهای سنجش آب که ديگر امروزه متداول نيست . چاناق ظرفی سفالی يا مسی بود . پياله کوچکی را سوراخ می کردند و داخل اين ظرف پر از آب می انداختند. هر وقت اين پياله پر می شد و ته چاناق می رفت آن را در می آوردند و يک سنگ کنار می گذاشتند. بر اساس تعداد سنگهايی که از اين طريق جمع می شد مدت زمان آبياری را اندازه می گرفتند.
ماستافا
Māstāfā
غذايی است که روز سوم فوت صاحب عزا به عنوان خیرات به مردم روستا و روستاهای اطراف می دهد. اين غذا شامل گوشت و برنج است که به آن کشک می افزايند.
آدونالوق
Ādonāloq
خيراتی که جمعه ها برای متوفی داده می شود.
قليان شيرينی سی
Qalyān širinisi
اولين شيرينی خوری مختصر و خصوصی که درآن فقط بستگان نزديک عروس و داماد شرکت دارند
کورَکَن شامو
Korakan šāmo
شام مخصوص داماد که شب روز سوم عروسی داماد وظيفه دارد جوانان و اطرافيان خود را به شام دعوت کند
دیش دَنَگی
Diš danagi
دندونک – غذايی که صاحب فرزندی که دندان درآورده می پزد و بين اطرافيان پخش می کند. اين غذا را از حبوباتی مانند نخود و عدس و گندم وغيره می پزند.
بولاماج
bolāmāj
نوعی کاچی که با روغن حيوانی برای زنان زائو می پزند[/color]
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید