عضو شده در: 17 بهمن 1384 پست: 348 محل سکونت: فعلا در تهرانم
امتياز: 13370
از آسمون آتیش می بوره...
زمین همچین داغه که فکر می کنی الو (alov) بگرفته...
این بچه مدرسهایا هم که مدام ولو (velov) شدن تو کوچهها... هی فوتبال . هی جیغ و هوار (hovar). هی سر و صدا... آخ چی بشی تابستون! آخ چی می شه همش زمستون بود. لا اقل کز می کردن زیر لحاف کرسی، جیکشون در نمی اومد ... آخ بگفتم لحاف کرسی... کو؟! الونه دیگه این رسما ور افتاده...
این جوونیگا (jevoneyga) دراز به دراز خوابیدن همرا ( ه نداره!) تخمه و طالبی تیلویزیون تامشا می کنند. نصفه شبی هوار و جیغ و داد که انگلیس گل بزد، آلمان گل بخورد! ای چی بشی انگلیس! با این فوتبالت... ای ویروون بشی آلمان با این کار که واسه جوونیگای بیچاره ما ساختی... ای داد و ای هوار از دست این تابستون!
عضو شده در: 17 بهمن 1384 پست: 348 محل سکونت: فعلا در تهرانم
امتياز: 13370
این ننجون تو، دیشب ما رو راهی کرده بریم دریاچه.
قابلمه دلمه و قابلمه دملمه (damlameh) را داده دست ما که تو جوونی، بنیه داری، برو بزار لب آب بیا این زیر انداز و گلیم شرهای (shoreh ii) رو هم ببر بنداز، تا ما با خانم جلسه ای ها دور می زنیم...
ای بخشکی رود! ای چی بشی تابستون که به دل اینا میندازی بیان پارک... نشسته بودیم فوتبالمون را تامشا می کردیم....
عضو شده در: 17 بهمن 1384 پست: 348 محل سکونت: فعلا در تهرانم
امتياز: 13370
مادر خطاب به پدر:
بچه وق می زنه که کاشکی تجدید می شدم! می رفتم مدرسه! نمی موندم زمین!
خب راس می گه. صب تا شب که نمیشه چسبودش به زمین!
رییت (رعیت) هم نیستیم بفرستیمش سر زمین!
زمین تختی هم که بناییه، زمین بی زمین!
چقدر بهش بگم: کفه مرگتو بزار زمین!
چرا صدات درنمیاد، رفتی زیر زمین!
حواسم پرت کردی نزدیک بود بخورم زمین!
بچه: مامان، آق معلم ما می گه تقصیر زمینه که وقتی می چرخه، تابستون می شه!
عضو شده در: 19 شهریور 1384 پست: 1201 محل سکونت: ساوه
امتياز: 28580
سلام؛
ممنون مهدي عزيز كه تابستون رو ياد آوري كردي و صفاش رو!
توي ساوه، بيش از همه، خوابيدنهاي توي ايوون و بالاي پشتبوم، به ياد موندنيه!
ديگه جونم براتون بگه كه خونهها چسبيده به هم و صداها خيلي راحت بين همديگه رفت و آمد ميكنه!
توي ايوون يه خونه كه بشيني، ميبيني همسايههاي ديگه هم همه دم غروب كه ميشه نشستن توي ايوون و دارن بلند بلند با هم از روزگار ميگن و ميشنون! من عاشق دم غروبهاي ساوهم!
به قول مهدي عزيز، اين موقعها معمولا آب دوغ خياري، نميدونم نون و پنير و خيار گوجهاي، هندوانهاي، چيزي به پاست و كلي حال!
معمولا در محلههاي قديميتر، از ساعت نه شب به بعد، تا وقتي آقاي خونه از سر كار (آزاد) بياد، زنها تو كوچهن
اَي حالي ميده اين جمعها رو ميبيني
و اما در مورد موضوعاتي كه مطرح كردي mehdi2, عزيز:
هر كي گفته بام ساوه خنكتره، ... كرده (بابا به دل نگيريد،منظورم از سه نقطه،"اشتباه" بود )
چون من و ميثم شب جمعه گذشته، رفتيم درياچه و بام ساوه، يه هوايي بخوريم و نفسي تازه كنيم جاتون خالي
خيلي خيلي با صفاست، اما اصلا خنك نيست
پاتوق طرفداران خنكي، جديدا ميدونيد كجا شده؟
ييلاق
ما با بروبچ قراره يه تريپ (Trip ) بريم اونجا
ميگن Endَُِ ِصفاست!
در مورد استخر هم بگم كه چند روزي هست كه اطلاعيهاي دور ميدون مخابرات زده شده كه:
استخر "كوثر" ويژه بانوان "اختراع" شد! (ببخشيد افتتاح شد! )
پس شد چهار استخر!
البته استخرهاي خصوصي زياده!
يكيش استخر خصوصي باغ "نگهبان" اينا (علي نگهبان كجايي كه استخرتون از فردا عمومي ميشه!)
اما جدا، از اونجا كه خانوادههاي اصيل، معمولا باغ دارن، استخري هم براي خودشون توي باغ دست و پا ميكنن و هفتهاي يه بار توي "تابستون ساوهاي..." تني به آب ميزنن
باز هم درباره تابستون ساوهاي... خواهيم گفت و خواهيم شنيد (إن شاءالله)
راستي، شرمنده كه نتونستم "ساوهاي" بنويسم، حواسم نبود، از اين به بعد...
از مطالب بسيار جالب و خواندني حميد و مهدي عزيز تشكر ويژه دارم
واقعا كه مطالب شنيدني و البته ديدني بود
من هم سعي ميكنم تا چند مورد از تابستون ساوه رو يادتون بندازم
- هركي ميخواهد رنگ پوستش سبزه يا سياه بشه بايد يه چند روزي زير اين آفتاب سوزان راه بره و يا قدم بزنه تا اين حالت نصيبش بشه چون من وقتي سوار اين ماشين دوستمون كه رنو هم هست ميشم و دست راستم را از شدت گرما بيرون ميبرم اين مچ دست من تا سر انگشتتان ديگه داره سبزه ميشه و بهتون توصيه ميكنم كه اصلا در تابستون ساوه لباس آستين كوتاه نپوشيد
- هر كس كه ادعاش ميشه طاقت گرما داره بياد الان بره يك كولر سرويس كنه كه من ميدونم اگه 100 هزار تومن بديد كسي نميره چون واقعاً هوا گرمه
- در ضمن من يه برنامه شنيدم كه ميگفتم قديما هركي تو تابستون بچهدار ميشده شيريني بچهدار شدنش رو ميبرده تو حموم عمومي پخش ميكرده كه اين شيريني شامل بستني، زرد آلو، گيلاس و ... بوده
ادامه در روزهاي بعد
در ضمن من هم استعداد ساوهاي نوشتن رو ندارم
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید