تاریخ: شنبه 27 آبان 1391 - 20:01 عنوان: پاسخ به «ادبیات ،اهنگ و کلام گرم مردمی عاشورایی و کربلا»
مدیر انجمن
عضو شده در: 30 بهمن 1388 پست: 2274
امتياز: 60455
محرّم آمد و نو کرد درد و داغ حسین
گریست ابر خزان هم به باغ و راغ حسین
هزار و سیصد و اندی گذشت سال و هنوز
چو لاله بر دل خونین شیعه داغ حسین
به هر چمن که بتازد سموم باد خزان
زمانه یاد کند از خزانِ باغ حسین
هنوز ساقی عطشان کربلا گویی
کنار علقمه افتاده با ایاغ حسین
اگر چراغ حسینی به خیمه شد خاموش
منوّر است مساجد به چلچراغ حسین
خدا به نافۀ خلدش دماغ جان پُر داشت
که بوی خون نکند رخنه در دماغ حسین
فراغ از دو جهان داشت با فروغ خدای
خدای را چه فروغی است در فراغ حسین
یزید کو که ببیند به ناله قافله ها
گرفته از همه سوی جهان سراغ حسین
تاریخ: شنبه 27 آبان 1391 - 20:03 عنوان: پاسخ به «ادبیات ،اهنگ و کلام گرم مردمی عاشورایی و کربلا»
مدیر انجمن
عضو شده در: 30 بهمن 1388 پست: 2274
امتياز: 60455
چشامو ببین که پر از غمه بابا
با تازیونه اومدن همه بابا
شونه ای نبود غیر پنجه های باد
موهاموهامو نبین خیلی در همه بابا
معلومه از این قد کمونم
بار یتیمی سنگینه به روی شونه م
دستای دشمن خیلی بزرگ بود
یه سیلی زد اما کبوده هر دو گونه ام
دست کوچیکم اسیره توسلسله
نداره توون پاهای پر آبله
اگه غم تو نکشه منو بابا
منو می کشه کینه های حرمله
یه دنیا روضه توی نگامه
من الذی ایتمنی ذکر لبامه
اونیکه من رو، روٌ خاک کشیده
انگار که تیغش از گلوت بوسه ها چیده
تاریخ: شنبه 27 آبان 1391 - 20:04 عنوان: پاسخ به «ادبیات ،اهنگ و کلام گرم مردمی عاشورایی و کربلا»
مدیر انجمن
عضو شده در: 30 بهمن 1388 پست: 2274
امتياز: 60455
چه خبره امروز حرم عباس،آه نكشی،بخدا قسم همین كه دلت هوای اونجا میكنه،اشكت جاری میشه،محاله اسمت رو جزو زائرها ننویسند،محاله،این پیرهن ها این شالها نشونه ی اینه كه ما در خونتیم.گفت:تو تبریز دو تا لااُبالی بودن،اومدن تو مجلس ،شب تاسوعاست،سینه زنها سینه میزدن،این دو تا هم اومده بودن،تو حسینیه،فقط مسخره میكردن و میخندیدن،سینه زن سینه میزد مسخره میكرد،بلند گریه میكرد،مسخرش میكرد،میون دار رو مسخره میكرد،مداح رو مسخره میكرد،اومدن برن،دم در پاشون خورد به استكان نعلبكی های روضه امام حسین،برداشت از زمین،برد تا دم چایخونه گذاشت و رفت،شب یكی از این دو نفر دید،درخونشون رو دارن محكم میزنن،اومد در رو باز كرد،دید رفیقشه،دار زار زار گریه میكنه و ناله میزنه،گفت:چی شده؟گفت:من یه خوابی دیدم،اون یكی هم گفت:اتفاقاً منم دیشب یه خوابی دیدم،تعریف كردن دیدن هر دو یه خوابی دیدن،گفت:خواب دیدم آقا ابی عبدالله ایستاده ،كنارش قمر بنی هاشم،مؤدب سر به زیر انداخته،حسین سئوال كرد عباسم،امروز اسم همه ی عزادارامون رو نوشتی؟بله آقا جان،لیست رو گرفت،ابی عبدالله نگاه كرد،همه رو دید،گفت:داداش اسم دو نفر رو یادت رفته بنویسی،میگه آقا قمر بنی هاشم سرش رو پایین انداخت،گفت:آقاجان،سیدی و مولای،اینها اومدن سینه زن ها رو مسخره میكردن،فرمود:آره عزیز دلم،اما گردن من حسین حق دارن،دو سه تا از استكان نعلبكی های رو جابجا كردن،حسین همین هم ندیده نمیگیره عباسم.(اگه ناله ات جا بمونه،ضرر كردی،اگه اشكت جاری نشه خجالت زده میشی،روز عباسه)این بچه ها فردا شب اومدن،تو حسینیه لباس عزا پوشیدن،وارد شدن،پیرغلامی است رئیس اون حسینیه،تا دید اینها وارد شدن،یه عده اومدن جلوشون رو بگیرن،گفت:نه اینجا عزاخونه ی امام حسینه،به كسی ربطی نداره،اینها اومدن دم در ،هر دو گریان،گفتن نه ما امروز اومدیم نوكری كنیم به ما بگید ما كجا باید خدمت كنیم،دیگه می خوایم حلقه گوش بشیم در این خونه،حالا آماده ای بسم الله
:رفتی و با رفتنت چه بر سر من رفت
داغ ،داغ سنگینیه،كنار بدن علی اكبر،ناله ها زد ابی عبدالله،زانوش خم شد،اما این عبارات فقط برا،روضه ی عباس اومده، بان الانكسار فى وجه الحسین،سریع شكسته شد ابی عبدالله،فبكاء،بكاءً شدیدا،بلند بلند كنار بدن عباس داره ناله میزن و گریه میكنه،دشمنم خوب همراهی كرد،همچین كه صدا ناله اش بلند شد،گفتند ببینید چی میگه،فنادا وا اخا وا عباسا،الان انكسر ظهری،همه شروع كردن هلهله كردن،امروز باید صدات غالب بشه،صدا هلهله ها رو حسین نشنوه،
رفتی و با رفتنت چه بر سر من رفت
هرچه توان داشتم ز پیكر من رفت
پشت و پناه یكی دو روزه ی من نه
یك جبل الرحمه از برابر من رفت
اونهایی كه رفتن عرفات میدونن،جبل الرحمه یك كوه بزرگی است میرن روی این كوه می ایستند،كوهی بود پشت حسین،لذا هنوز ابی عبدالله زنده است،اما تا عباس رو زمین افتاد،حسین كنارش نشست،یكی داد میزد،هركی میخواد بره سمت خیمه ها، علمدار رو زمین افتاد،پناه خیمه ها رو زمین افتاد،
نسیت كمر درد من به خاطر اكبر
دردم از این است كه برادر من رفت
گفتم اباالفضل هست غصه ندارم
عیب ندارد اگر كه اكبر من رفت
زود زمین خوردن من علتش این است
تیغ به بال تو خورد بر پر من رفت
بس كه بلند است هلهله به گمانم
كوفه خبردار شد كه لشكر من رفت
طفل رضیع من را رباب كفن كرد
فكر كنم دیده آب آور من رفت
غیرتی ها كجا نشستن
خواهر من یك به یك به اهل حرم گفت
وای اباالفضل رفت،معجر من رفت
گفت مرا هم ببر به علقمه زینب
گفتم پیش همین خیمه باش مادر من رفت
دل نگران نباش،مادرم سرش رو دامن گرفت،با این بیت چیكار میكنی من نمی دونم.
عباس رفتی و با رفتن تو دست حرامی
تا بغل گوش های دختر من رفت
تن زهرا هم از افتادن تو میلرزد
چه رسد دختركی كه تو پناهش بودی
نشست كنار بدن،گفت داداش تا حالا بچه های من راحت میخوابیدن،خواب به چشم دشمن ها نمیومد،میگفتن عباس هست،رشادتش زبانزد بود،یه حرفی میشنوی،چهار هزار تیرانداز،كنار شریعه،محاصره بكنن،اونهایی كه تو هشت سال دفاع مقدس بودن،میفهمن یعنی چی،تو محاصره ی دشمن،یك نفر به تنهایی بره،به دل دشمن بزنه،ترسی از كسی نداره،یه تنه به دل دشمن زد،چهار هزار تیر انداز شما حساب بكنید،اینها همه زُبده بودن آورده بودن كنار شریعه ی فرات،اگه از این چهار هزار تیرها،فقط ده درصد بخوره،بعد میفهمی كه روایت،تشبیه كردن به كالقنفذ،یعنی مثل جوجه تیغی،تمام بدن پر از تیر،مرحوم آیت الله شوشتری آورده:این همه تیر به بدن باشه،دست هم در بدن نداشته باشی،عمود آهن به فرقت بزنن،وقتی رو زمین بیوفتی،همه ی این تیرها به بدن میرن،ای وای،ای وای،ابی عبدالله میدونه سر نازنین خودش رو زودتر میبرن،گفت:
جان حسین باش روی نیزه مراقب
دیدی اگر سمت كوفه خواهر من رفت
هركاری كردن این سر دیگه رو نیزه وانایستاد،اما اگه سر عباس رو نیزه نباشه،اینها شكست خورده ان،میگن،عباس كو؟سر رو ،روی نیزه بستن،خیلی از روایات نوشتن،گفت:داداش آخرین لحظات دو تا خواهش ازت دارم،اول اینكه من رو نبر سمت خیمه ها،من از بچه هات خجالت میكشم،یه خواهش دیگه حسین جان،حسین جان هنوز یه چشمم میبینه،اما خون رو چشمم رو گرفته،دست ندارم خونها رو پاك كنم،تو خونها رو پاك كن،یه بار دیگه روی قشنگت رو ببینم،ابی عبدالله خونها رو از چشم عباس گرفت،عباس پشیمون شد از این خواسته اش،دید داداش نشسته داره زار زار گریه میكنه،به پهنه ی صورت داره اشك میریزه،گفت:چرا داری گریه میكنی،گریه نكنم عباس،داداش خوبی مثل تو رو دارم از دست میدم،همه ی لشكرم داره از دستم میره،ابی عبدالله نگاه كرد دید از گوشه ی چشم عباس،داره اشك میآد،داداش تو چرا داری گریه میكنی،تو الان مهمون مادرمی،الان مهمون بابام میشی،یه حرفی زده آخر وفاداری عباسه،گفت:راست میگی داداش،من دارم مهمون مادرت میشم،اما میبینم این لحظه ی اخر،اومدی بالا سرم،سرم رو دامن گرفتی،حسین،ساعات دیگه كی می خواد سر تو رو از رو خاك برداره.می خوام بگیم عباس رفتی،نبودی ببینی،بیچاره زینب،از بالای تل داره نگاه میكنه،نه، كسی نبود سر رو روی دامن بگیره،وشمر جالسٌ علی صدرالحسین، حسین
..........
تاریخ: شنبه 27 آبان 1391 - 20:08 عنوان: پاسخ به «ادبیات ،اهنگ و کلام گرم مردمی عاشورایی و کربلا»
مدیر انجمن
عضو شده در: 30 بهمن 1388 پست: 2274
امتياز: 60455
آرزومه یه بار بادل بی تاب شب جمعه بیام حریم ارباب
یه عمره که دیوونم همش اینه بهوونم که بیام تو حرمت روضه بخونم
حسین از کجا بگم ای شه بی سر
حسین از روضه ی مقتل یاکه معجر
حسین یا از ناله ی غریب مادر
سالار زینبی
موهایی رو که زهرا زده شونه
چی شده که حالا غرق به خونه
ندارم دیگه کاری بجز گریه و زاری جای یک بوسه رو تنت نداری
حسین جسم تو میون قتلگاهه
حسین روی بدنت رد سپاهه
حسین زینب تو نباشی بی پناهه
سالار زینبی
اونا که ترسی از خدا نداشتن
داغتو رو دلم آخر گذاشتن
به عشق تو اسیرم غمت کرده چه پیرم تو نباشی بعد تو منم میمیرم
حسین حمله به سوی خیمه و غارت
حسین نامحرم و زینب و اسارت
حسین ناموس تو و دست و جسارت
سالار زینبی
.....
شاعر : میثم میرزایی
تاریخ: چهارشنبه 1 آذر 1391 - 01:11 عنوان: پاسخ به «ادبیات ،آهنگ و کلام گرم مردمی عاشورایی و کربلایی»
مدیر انجمن
عضو شده در: 30 بهمن 1388 پست: 2274
امتياز: 60455
مذهب عامل کاهش جرایم
پزشکان دریافتهاند که افراد مذهبی و متدین در برابر بیماریهای سخت از مقاومت و امید بیشتری برخوردارند و دین و مذهب در ایجاد آرامش روحی و روانی آنان بسیار مؤثر است.
بنابراین در کشور اسلامی ما مسئولان با راهبردهای صحیح و بنیادی در زمینههای روانی میتوانند گامهای موثرتری بردارند و برای رسیدن به نتیجه این برنامهریزی به جامعهای امن دست یابند.
بر اساس یافتههای پژوهشگران، ماههای خاصی از سال مانند ماه محرم نقشی کارکردی به لحاظ اجتماعی و روانی بر ارتقای ضریب امنیت اجتماعی و کاهش بزهکاری دارد و میتواند به عنوان ابزاری مفید و سازنده به کار آید.
کاهش 40 درصدی جرم در محرم
بر اساس این گزارش آمارها نشان داده که نرخ جرم 40 درصد در دهه اول ماه محرم به دلیل اعتقادات مذهبی کاهش یافته و این امر تنها به دلیل آن است که فضای محرم فرصت مناسبی را برای جوانان فراهم میکند تا در حد امکان از گناه و اعمال خلاف دور شوند و خود را به پروردگار نزدیکتر کنند.
همگرایی مردم و جوانان در ایام محرم در تکیهها و حسینیهها نیز نوعی وفاق اجتماعی است که مانند کشور ما در کمتر نقطهای از جهان دیده میشود. تحقیقات نیروی انتظامی نیز نشان داده که هر سال آمار و ارقام جرایم در ماه محرم تا حد بسیاری کاهش میباید و این امر ناشی از اثرگذاری این ماه در درون انسانهاست؛ در این ایام، مردم تحتالشعاع محرم قرار میگیرند و همین امر عاملی میشود تا با آگاهی و شناخت، تصمیم به یک بازنگری در وجود خود بگیرند.
رانندهها هم در محرم منظمترند
از سوی دیگر سرهنگ پرویز سیاح البرزی جانشین پلیس راهور ناجا میگوید: با توجه به ( تجربیات) سالهای گذشته رانندهها هم متاثر از ماه محرم برای تردد با صبوری رفتار میکنند و به دلیل محبوبیت امام حسین (ع) در کشورمان و اعتقاد مردم به امور ارزشی و معنوی حاصل از این ماه، رانندگان محورهای مواصلاتی نیز همراه با آیین و مراسم مذهبی در جادهها منظم میشوند.
تأثیرگذاری ایام محرم بر رفتار جوانان
جامعهشناسان نیز درباره تاثیرگذاری ایام محرم بر رفتار جوانان میگویند: قرار گرفتن انسان در زمان معنوی همچون محرم باعث میشود تا از پدیدههایی که مغایرت با ارزشهای والای او دارد دوری کند و این نوع رفتار ناشی از سرشت درونی و همچنین اعتقادات دینی و مذهبی است که در این ایام تقویت میشود. در ایام محرم مردم تحت تاثیر این ماه قرار میگیرند و همین امر عاملی میشود تا با آگاهی و شناخت تصمیم به یک بازنگری در وجود خود کنند.
تاریخ: یکشنبه 5 آذر 1391 - 22:52 عنوان: پاسخ به «ادبیات ،آهنگ و کلام گرم مردمی عاشورایی و کربلایی»
عضو فعال
عضو شده در: 3 بهمن 1390 پست: 529 محل سکونت: ساوه ...
امتياز: 13590
«کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود»
سلام بر تو ای قهرمان کربلا، ای زبان گویای علی (ع) ، ای عقیله ی بنی هاشم ، اگر تو نبودی پیام عاشورا به ما نمی رسید ، پس سلام و صدهزار سلام بر تو باد.
تاریخ: یکشنبه 5 آذر 1391 - 23:51 عنوان: پاسخ به «ادبیات ،آهنگ و کلام گرم مردمی عاشورایی و کربلایی»
مدیر انجمن
عضو شده در: 30 بهمن 1388 پست: 2274
امتياز: 60455
سلام بر همه شهدای کربلا و سلام بر زینب کبری ( ع) ای زبان علی در کام و ای درهم کوبنده تخت سلطنت یزید و یزیدیان. سلام بر تو ای وارث شهدای کربلا. سلا م بر تو ای سالار کاروان اسرای عاشورا. سلام بر تو ای دختر علی (ع) . سلام بر تو ای دختر فاطمه زهرا(ع) . سلام بر تو ای نوه و نورچشم پیامبر گرامی(ص) .
سلام بر تو ای شیرزن خاندان بنی هاشم (ع).سلام بر تو ای شیر زن تاریخ بشریت که مردان از تو درس شجاعت و جوانمردی اموختند. سلام بر تو که کوله بار میلیونها تن درد را در روز عاشورا به پشت کشیدی و مانند کوهی از سرب استقامت کردی. اگر هر ذره از این درد را به کوهها میدادند کوهها ازهم میشکافتند و در دم ذوب میشدند. اگر همه چشمها اقیانوسی شوند برای گریستن بر روز عاشورا کم است.
میلیونها سلام بر سالار شهیدان امام حسین (ع) ثارالله و باز میلیونها سلام بر همه خاندان شهید و اسیرش و همه یاران باوفا و شهیدش . ملت ما به لطف شما و کرامت شما همیشه در هر ثانبه و در هر مکانی محتاج است.
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید