تاریخ: جمعه 3 آذر 1391 - 16:02 عنوان: پاسخ به «از هیات های ساوه چه خبر؟؟؟»
همكار در ساوه‌سرا
عضو شده در: 21 دی 1389 پست: 606 محل سکونت: ___
امتياز: 15275
با این که با خیلی از کارا و حرفا و عقایدتون اصلا نمیشه کنار اومد اما از شوخی گذشته بابت این حرفاتون ممنون چون واقعا همینجوره اول دیگرون و اشتباهاتشون رو میبینیم و به کرسی قضاوت میشینیم بی توجه به این که اشتباهات خودمون بزرگتره و اینکه اگه ما هم تو همون شرایط قرار بگیریم ناخودآگاه همون کار رو انجام میدیم هرجا به ضررمون هست دیگرون رو مقصر میدونیم و حق رو به خودمون میدیم اما همین که نوبت خودمون میشه همه شعارهارو فراموش میکنیم مگر نه اینکه سفارش شده فرزندانتون رو هرچند که کوچک باشن با نماز و مسجد آشنا کنین هرچند که آنقدر کوچکند که نماز نمیتونن بخونن عالی بودآقا حمید
تاریخ: شنبه 4 آذر 1391 - 00:55 عنوان: پاسخ به «از هیات های ساوه چه خبر؟؟؟»
مديريت كل انجمن‌ها
عضو شده در: 2 فروردین 1389 پست: 3473 محل سکونت: IRAN
امتياز: 87705
mary67, جان...رضوانه که از هیأت و عزاداری صحبت کرده نه از مسجد و نماز.
رضوانه جان خیلی جوش نزن...هیأت های الان و مراسمی که این شبها برگزار میشه چندان مطلبی برای آموزش نداره که نیاز به تمرکز خاصی داشته باشه. و همه ی این چیزهایی که شما گفتین در شرایط فعلی شاید درست باشه ولی در نگاه کلی و به عنوان یک اصل قابل قبول نیست و نمیشه به عنوان یک قانون مطرح کرد
چراکه اگر هیأت ها مشکل جا و مکان نداشتند و فضا به میزان کافی در اختیار مردم بود...حتی شما هم بدت نمیومد وسط اون حال و هوا یه استکان چای کمر باریک بنوشی
پس اشکال از مردم نیست...اونا گناهی ندارن...اون زن هم دل داره...
سخت نگیر...
حمید جان...شوکه شدم از اون لغت...
بعد از این همه سال و نیمچه شناختی که از شریعتی پیدا کردم، هیچوقت نتونستم بفهمم که ازش خوشم میاد یا نه...یعنی همونقدار که قبولش کردم...به همون اندازه قبولش نکردم ولی خب...
شاید تقصیر ایشون نباشه و چیزی که شما گفتید ناشی از نقص خود مردم باشه...
ما ایرانی ها بدمون میاد که مویز نشده کشمش بشیم و معمولاً ظرفیت خودمون را نمیشناسیم. بنابراین در مواجهه با افکار مختلف بیش از ظرفیتمون و تنها بنا به چیزی که خودمون میخواهیم و نه حقیقتی که هست شروع به برداشت از حرفهای دیگران میکنیم.
به این شکل که در صحبت های دیگران دنبال جملاتی میگردیم که عین حرف دل خودمون هست. در واقع نه برای شنیدن حرف دیگران بلکه برای تایید حرفهای خودمون پای صحبت افراد مختلف میشینیم
که این باعث میشه دچار تشدید در افکار بشیم و اگر خدای نکرده دارای نگاه مأیوسانه یا نادرست باشیم، بخاطر این نگرشی که داریم زودتر و سریعتر به قهقرا بریم.
پس بهتره اولین آموزش به ما این باشه که وقتی یک لیوان خالی داریم...بدنبال جاکردن آب استخردیگران در لیوانمون نباشیم.
تاپیک را منحرف نکنیم
از هیأت های ساوه چه خبر؟
زینبیه...
حاج داوود...
سید ابورضا..
طفلان زینب...
امام رضا...
تکیه عربها...
خِلجُنبِی ( خلیل جهان بیک)..
چه برنامه هایی دارن؟ نوحه خوناشون کی هست؟
برنامه ی جدیدی امسال نسبت به پارسال داشتن؟
شام و نهار کدوم بهتر میدن؟
بیرون میرن یا نه؟
تاریخ: شنبه 4 آذر 1391 - 11:44 عنوان: پاسخ به «از هیات های ساوه چه خبر؟؟؟»
همكار در ساوه‌سرا
عضو شده در: 16 تیر 1390 پست: 1290 محل سکونت: ساوه
امتياز: 33520
اول سلام به همه‌ی دوستان خوبم
دوم معذرت از سوه جان، به خاطر اینکه یه کوچولو میخوام صحبت کنم.
سوم حمید جان! تمام صحبت ها و نظراتتون برام محترم
اما من که قلبم از سنگ نیست! اگر زمانی خودم هم مادر بشم و بخوام فرزندم رو به هیئت ببرم، زمانی که ببینم حضور خودم و بچم مزاحم دیگران بلافاصله مکان رو ترک میکنم.
درسته هیچوقت نمیشه انسان در جایگاه شخص دیگه‌ای صحبت کنه تا در اون شرایط قرار نگیره، اما هر کس بنا به شخصیت و درک خودش از مسائل می‌تونه تصمیم گیری درست داشته باشه، کمااینکه مادر من زمانی که فاطمه خواهر کوچیکم بچه بودن خیلی از مجالس را به علت بی تابی فاطمه ترک می‌کردن به احترام حضور دیگران هر چند از ته دل راضی نبودن
و در آخر اگه بگم من هم از گفتتون در مورد دکتر شریعتی شوکه شدم! دروغ نگفتم...شاید اگر کس دیگه‌ای این حرف رو می‌زد این قدر تعجب نمی‌کردم
به نظر من شناخت شریعتی با دو تا کتاب و مقاله خوندن و دو تا سخنرانی گوش دادن شناخت جامع و درستی نخواهد بود، به شخصه هم همچین ادعایی ندارم، ایشون هم برای خودشون ایدئولوژی ها و تفکرات خودشون رو داشتن و حالا دستشون از دنیا کوتاه...
خدا جمیع رفتگان رو بیامرزه و مورد لطف و رحمت خودش قرار بده.
و در مورد هیئتها
ما دیشب یک ساعتی رفتیم عباسیه
هیئت هایی مثل سیدالشهدا، سید ابورضا و مکتب زهرا و حضرت سکینه رو دیدیم
چند تا نکته که برای همه‌ی مردم جای صحبت گذاشته بود
کم شدن تعداد هیئتی‌ها بود
و دومین مطلب خوندن شعرهای نامفهوم با ضرب و آهنگ ناموزون و بسیار ابتدایی بود!
آقایون و بزرگان هر هیئت فکر نمی‌کنید یک سال زمان مناسبی که شما عزیزان برای این چند شب اشعاری در خور منزلت و بزرگی آقا آماده کنید؟؟
تاریخ: یکشنبه 5 آذر 1391 - 22:45 عنوان: پاسخ به «از هیات های ساوه چه خبر؟؟؟»
عضو فعال
عضو شده در: 3 بهمن 1390 پست: 529 محل سکونت: ساوه ...
امتياز: 13590
سلام
شما حرفهاتون رو زدین منم در این باره حرفهایی دارم. با اجازه یا بهتره بگم با عرض معذرت از آقای soveh
اتفاقا واسه من اصلا جای تعجب نبود که حمید عزیز اون حرفارو زد. خیلی خوشحال شدم که یکی پیدا شد اون حرفارو بزنه.
خب جوونی که هنوز به اون درجه ای از معرفت نرسیده که توانایی تشخیص داشته باشه و از همه مهمتراصلا آگاهی نداره که نیاز به تخصص هست، از کجا باید بدونه حرفهایی که زده میشه چقدر ظرفیت میخواد و اصلا خودش چقدر ظرفیت فهمیدنشو داره و تو نسلی قرار گرفته که هرجا که میره نوشته ها و برچسب های شریعتی رو میبینه و مثلا با این عنوان که افکارش مدرنیته است و ...خواسته یا نخواسته به سمت این افکار کشیده میشه فکر میکنه مثل خیلی شخصیت های بارز مثبت دیگه ی تاریخه ، پس مسلمه که بنا رو بر درستی و صحت این افکار میذاره و حتی گاها زندگی خودش رو هم تا حدودی بر پایه این حرفها بنا میکنه من نمونه هاشو زیاد دیدم.
این هم خیلی طبیعیه که هر کسی هرچیزی رو بسته به درکش با دید و نگرش خودش میبینه و حرفهایی به دلش میشینه که نزدیک به عقاید و افکار و عواطف خودش باشه. غیر از این نمیشه از آدما انتظار داشت آقای soveh
ضمنا حرفهای شریعتی رو هرجور برداشت کنی بازم جایی واسه مثبت اندیشی نداره. من تا حدود زیادی با افکارش آشنا هستم. به نظر من اون بیشتر از اینکه به فکر روح جامعه اش باشه بیشتر به این فکر میکرد که ادبیاتش منحصربه فرد و بی نظیر باشه تا خواننده رو به خودش مشتاقتر کنه واقعا هم به هدفش رسید وگرنه اگه یه لحظه فقط یه لحظه به این فکر می کرد که ممکنه چه آثار بدی روی روح و روان مخاطبانش که اکثرا هم جوونا بودن بذاره دیگه نمی نوشت. ایشون این نظریه رو که حقیقت تلخه تا حد نهایت به اثبات رسوند.
من هم مثل آقای حمید، شریعتی رو ملعون شده میدونم و به عنوان کسی که تجربش کرده توصیه میکنم که نخوندنش به از خوندنشه. خوب شد فرصتش پیش اومد که اینارو بگم.
تاریخ: دوشنبه 6 آذر 1391 - 02:57 عنوان: پاسخ به «از هیات های ساوه چه خبر؟؟؟»
مدیر انجمن
عضو شده در: 30 بهمن 1388 پست: 2274
امتياز: 60455
دوستان عزیز بیائیم عادلانه و منصفانه و با دلائل روشن در مورد هر مسئله و شخصی گفتگو کنیم . چون ما مسلمان هستیم و روز اخرت از ما سئوال خواهد شد.در مقابل هر کلام مان در مورد انسانها مسئول هستیم. خیلی رویدادها رو در زمان قبل از انقلاب در باره دکتر شریعتی به چشم دیدم.
اقاحمید برادر بزرگوار و بسیار عزیز و گرامی ام چرا ملعون....... این یک سئوالی است ببخشید برام مطر ح شد. بنده فکر میکنم با توضیحات دقیق تر بتونیم به واقعیت هایی در باره دکتر شریعتی برسیم . با ادبیات انصاف و و پژوهش بهتر و شفاف تر میشه واقعیت ها رو استخراج کرد. این روش به ما این امکان رو میده تا اگر هرجا اشتباهی و ایرادی داشتیم با کمال تواضع و فروتنی تصحیح اش کنیم خودم رو میگم. البته این رودر درجه اول بازم فقط و فقط در باره خودم میگم. چون این بحث برایم مبهم بود این مطالب رو نوشتم. شاید مطالب و ادرکات من نفص داشته باشه. که حاضر هستم تصحیح شون کنم . با روش نقد درست اثارش فکر میکنم میشه به نتایج معقول تری رسید. البته این حرفها فقط در حد یک نظر بود.
گناه و خطای یک عده مقلدان و سوء استفاده چیانی که مثل بوقلمون هر روز رنگ عوض میکنند رو به حساب شریعتی نمیشه گذاشت چون هر کسی در مقابل عملش مسئول هستش و پیش خدا باید جواب بده. قانون گریزی یک عده سوسول و خود رای ایی رو به پای کسی که زنده نیست و نمی تونه از خود ش دفاع کند نمیشه قرارداد. شاید مطالبی هست که من از اون مطلع نیستم. به این خاطر اگه لطف بفرمائید توضیحات بیشتر ی بفرمائید مطلب روشن تر میشه.
شاید بقول مولانا و داستان خرطوم فیل او .....هر کسی یک قسمت قضیه رو می بینه. در داستانی که مولانا اورده .تعریف میکنه که روزی یک خردمندی چند نفر رو تک تک توی یک اطاق تاریک میفرسته. هر بار هر کدومشون که از اطاق بیرون میومد. ازش میپرسید خوب تو تاریکی چی رو لمس و درک کردی؟ یکی میگفت: یک دودکش رو لمس کردم. یکی دیگه میگفت: چند تا ستون ساختمانی رو لمس کردم .این تعاریف همین جوری بود تا اینکه اون خردمند اطاق رو روشن میکنه و دست همه شون رو میگره میبره توی اطاق .همه با تعجب نگاه میکنند و می بینند که اونجا فقط یک فیل بوده و اون چیزی که همه اونها گفتن با اون چیزی که هستش فرق داره. هر کدام از ما ممکنه یک بخش از واقعیت رو ببینیم.
اگر کسی امددر طول چهل سال سوء استفاده از نوشته ها و گفته های این فردکرد. بیائیم و دقیق و عادلانه ایندسته افراد و انگیزه های سودجویانه شون بیان کنیم. تا توهم پیش نیاد. از شما دوست عزیز خواهشمندم بنده رو واقعا ببخشید. نظر بنده اینه با صحبت در یک تایپک جدا بهتر میتونیم این موضوع رو بشکل معقول دنبال کنیم و نمیخوام مطالب این تایپک با ارزش از اصل کارش منحرف بشه.
من نمی گویم دکتر شریعتی توی کار ش اشتباهاتی نداشته. او نم مثل همه ما انسان و مثل همه ما جایز الخطا بوده. علم دهر نداشته. شریعتی یک مسلمان و یک شیعه بود.چه خوبه بشکل اصولی و فنی به نقد پژوهشی ایرادهاش بعنوان روشنفکر زمان خودش (که با زمانهای بعدی متفاوت هستش) بپردازیم .
چرا خدمات ایشون به اسلام و نهضت شیعه و جامعه مسلمانان روبعنوان یک مسلمان و شیعه فداکار ندیده بگیریم؟ کارها و فعالیت ایشان چه منفی و چه مثبت با توجه به زمان و شرایط جغرافیای زمانش سنجیده و بررسی کنیم.
بطور مثال این جملات ایی که به اسم "نوشته های شریعتی" تو اینترنت هستش وقتی آدم نگاه شون میکنه در اصل سایت های عاشقونه و تبلیغات شامپو و کلاه و میایل هستش. هر وقت بنده این سایت ها رومی بینم نزدیک هستش از تعجب نه دو تا شاخ بلکه صد تا شاخ در بیاورم. چون اگه اون بنده خدا از قبرش زنده میشد و بیرون میومد و این سایت های عچیب و غریب رو می دید....بقول خودش .... سطحی ..........درجا سکته میکرد.
چون مخاطبان شریعتی وقتی زنده بود بیشتر طبقه دانشجو و روشنفکران بودند. نه ایندسته سوسول و قرتی ها. تو کتابهاش دوستان برن ورق بزنند و ببینند چه مطالب تند و تیزی در باره سوسول و فوفول های زمان شاه که نسل شون اون موقع ها در حال تکثیر بود بیان کرده.
وقتی بسیاری از روشنفکران جامعه در زمان شاه مشغول تفریح کسب رتبه و مقام و خیانت بودند ایشان همه نیرویش و توانش رو صرف بیداری اسلامی جامعه و دانشجویان کرد. در کشورهای مسلمان مثل لبنان قدر ایشون رو بیشتر دونستند و از خدماتش بیشتر تقدیر شد تا کشور ما. در کشور ما متاسفانه یک عده قلیل طبق سلیقه های دم دمی خود بنا بر تمایلات نفسانی ، خود رایانه و مغرضانه نوشته های شریعتی رو تعبیرمی کنندو از توش یک چیزهایی در میارن که اصلا نیت وقصد نویسنده نبوده. بقول دوستمان که نکته جالبی رو مطرح کرد. هر کس هرچی رو انجوری که دوست داره میخواد ببینه. کار فرهنگی ما اینه اینجور مسائل رو بروشنی تشریح و تجزیه و تحلیل کنیم این کار فرهنگی همه ما اینجاست.
یادم هست انزمان ها سالهای حول و زمان 1350 در زمان شاه که جامعه دچار تشتت و رکود و جمود و خفقان شدیدی بود . نسل دانشجو ازدرون یعنی بقول جامعه شناسان بشکل میکرو فاضه در حال تخریب بود. بدنه و ظاهر دانشگاه بنظر سالم می اومد ولی مثل ویروس هایی که هارد یک کامپیوتر رو الوده و نابود میکنه دانشجویان بتدریج داشتند از بین میرفتند.. انهم با هزاران برنامه کارشناسانه طراحی شده از سوی بیگانگان و بر پایه فاکتورهای علمی که خنثی کردن و از بین بردن اثرات مخرب شون کار حضرت فیل هم نبود. درچنین شرایطی بعد از برنامه ریزی های سازمان یافته اقای نیکسون در ایران این استادیار جوان وارد محیط دانشگاه مشهد شد و از زمان حوانی طرفدار دکتر مصدق و برنامه استقلال نفت بود . تو چنین فضایی کار روشنفکری و سخترانی هایش رو هم شروع کرد. بیشتراز همه از طرف روشنفکران غرب زده سرکوب میشد. روشنفکران چپ هم قبولش نداشتند.
در حسینه ارشاد ایشان با تمام نیروش همراه استاد مطهری از اسلام و شیعه سخن می گفتند. دم در همه جا ساواک در پی تعقیب اش بود. در حسینه ارشاد رو ساواک بعد از مدتی تخته کرد. و از دانشگاه مشهد بخاطر روشنگری هاو سخنرانی هاش اخراج شد. تا بقول بقول خودشان نونش اش رو بریده باشند . بعد از اخراجش از دانشگاه مشهد باز هم شاه و ساواک ایشون رو موردآزار و به زندان انفرادی فرستادنش.
در دوسال اخر عمرش در زندان انفرادی زندگی کرد و بقدری رنج و عذابش دادند بطوری که وقتی که از زندان ازادشد بعلت تاریکی سلول انفرادی زندان در این سالهای رنج اور چشمانش تحمل نور را نداشت و از نظر جسمی ناراحت بود. یک ماه بعدش هم در غربت به رحمت رفتند.
در فرارش از ایران ساواک راحتش نگذاشت پدرش اقای محمد تقی شریعتی را بعنوان گروگان گرفتند تا با این روش ایشون رو به ایران برگردونند و مجازاتش کنند. ساواک همسر و فرزندش رو ممنوع الخروج کرد. در سرزمین غربت در لندن با توجه به نامه هاو تلگرام هایی که برای اقوامش فرستاده در رنج و نگرانی شدیدی از دنیا رفت. یک سخن همین و بس....... که شهید بزرگوار دکتر چمران که روحش شاد باد دوست نزدیک ایشون بودندو دهها شهید انقلاب اسلامی شاگردشریعتی بودند و پای سخنرانی هاش می نشستند.
یکی از ایرادهای فنی که خود من به روش کار شون با توجه به موقعیت سال های 1350 و نقش و مسئولیت روشنفکران....... دارم اینه که ایشون در ایجاد پل ارتباطی ما بین طبقه روشنفکر و طبقه روحانیت کم کاری کرد. چون بعنوان روشنفکر مسئول زمان خودش وبعنوان یک ضرورت اجتماعی از ایشان این توقع رو میشه داشت. شاید اگر ایشان زنده بود از ایشان دعوت میکردیم بیاد اینجا و با ما در باره شرایط کارشون تو اون زمان صحبت بکنه.
شاید بسیاری از روشنفکران و روحانیت بزرگوار ما این انتظار رو تو اون دوره از ایشان داشتند . البته یکسری سخنرانی و نوشته در باره این موضوع بیان کرده و از اتحاد این دو گروه فرهنگی جامعه یعنی روحانیون و روشنفکران صحبت های جالبی داره ولی این مقدار به عقیده بنده با توجه به شرایط حاد انزمان کافی نبوده .زیرا در کشور ما هم طبقه روشنفکر ،هم طبقه روحانیت بزرگوار ما عزیز هستند. این دو بازوی فرهنگی و خانواده فرهنگی عزیز ما رو تشکیل میدند و با همکاری برادرانه شون میتونند بسیاری از مشکلات اجتماع رو بسادگی حل نمایند. ما انتظار داریم همیشه این دو گروه فرهیخته همکار و همدل ودر تصحیح و تقویت یکدیگر بشکل جدی کوشا باشند. زیرا هر دو اعضای مهم خانواده ایرانی هستند.
در زمان اختناق و ستم بار شاه دکتر شریعتی فردی بود که به جامعه دانشگاهی یعنی دانشحویان انگیزه مذهبی داد و با نیت خالصانه با زبان علمی اون زمونه دانشجویان رو که جز زبان دیگه ای رو قبول نداشتند با مفاهیم مذهبی اشنا کرد. تزحکومت شاه در انزمان توی دانشگاهها تز نابودی و تحقیر مذهب و تز جدایی دین از زندگی و سیاست بود. هدف این برنامه ها ایزوله و ناتوان کردن دانشجویان بود. چه طبقه مهمتری از گروه دانشجویان؟
با همه نواقص وضعف هایی که بعنوان یک روشنفکر توی نوشته و کارش داشت ایشان اومد و بعنوان یک روشنفکر مسئول خدمت ها کرد. در زمانی که دانشگاهها سرنوشتی رقت بار داشتند و میدان رژه فرهنگ های بیگانگان از جمله فرانسه ، امریکا، انگلیس ، شوروی سابق وغیره که شمارش بی شمار بود. از اسلام ، شیعه و امام حسین (ع) و همه امامان ما دفاع های محکم ایی کردند. دانشجویان رو با هویت دینی و ارزش ها بزبان روز اشنا کردند. کتاب بازگشت به خویش.......... او یک نمونه از دهها کتابهای هایشان هست که اهداف وتعاریف و مفاهیم روشنی رو بیان کرده.
روشنفکران و استادان درباری در دانشگاهها با هزار و یک دلیل و سفسطه های ارسطویی درپی دفاع از تز منکوب و تحقیر مقدسات ما بودند. روحانیون مبارز در داخل جامعه مشغول جان فشانی بودند. ایشان و چندین روشنفکر با تعهد دیگه توی دانشگاههافعالیت میکردند.
در انزمان شاه قصد داشت فرهنگ شیعه را بکل از چهره دانشگاهها پاک کند و از سوی دیگر فرهنگ و تفکرات بیگانه رنگارنگ در محافل دانشگاهی رو به رشد بود. یک عده کم از دانشجویان بی تجربه و خام که دو تر م بیشتر درس نخوانده بودند دیگه خدارو هم بنده نبودند و دو ترم تحصیل جزوه ایی شون مغرورشون کرده بود.
زمان و فضای بسیار تلخی بر دانشگاهها ی اون دوره حاکم بود. از همه بدتر دسته ای از روشنفکران غرب زده با حمایت ساواک در دانشگاهها داشت نیروی قالب رو تشکیل میداد . کسانی که به قول او زر و زور و تزویر را یعنی پول و مقام و غیبت و فرار از مسئولیت را ترجیح داده بودند و با ابزار کردن علم در پی نابودی فرهنگ و هویت ملی و مذهبی ما بودند.
شریعتی در چنین زمانی که از دین سخن گفتن بخاطر استبداد و خقفان شدید به صرفه نبود سخن می گفت و به روشنگری مذهبی نسل جوان ادامه میداد. پدر ایشان یکی از عالمان دینی بودند. اباء و اجدادش در روستای مزینان سبزوار بقول خودش همه عالمان دین بودند. از پدرشان یک کتاب تفسیرقران برجاست. البته شریعتی یک اسلام شناس متخصص در حد علمای بزرگ حوزه علمیه و دانشگاه الازهر نبود. عمرش کوتاه بود و زمان بسیار کمی برایش ماند تا کتابهاش رو بازبینی بکنه. ایشان انتقاد پذیر بودند و قصد داشتند بعضی مطالبشون رو بازبینی کنند اما سرنوشت شان مجال نداد.
بنده حاضر م یک تایپک جدیدی نصب کنم و نوشته و متن کتابهایش توی اون تایپک گذاشته بشه و روی همه نکات مثبت و منفی اون بیطرفانه بحث و بررسی کنیم .
بنده با هر گونه سوء استفاده ا ز سخنان ایشان و ملعبه و ابزار کردن اون جهت هر نوع سودطلبی و ایجاد اسیب مخالف هستم . زیرا نیت ایشان خیر بوده و انچه در توانش داشت انجام داد. ما می توانیم به نقد و بررسی کتاب و اثارش بپردازیم.
این مطلب آخرین بار توسط Aliabadi در دوشنبه 6 آذر 1391 - 12:15 ، و در مجموع 3 بار ویرایش شده است.
تاریخ: دوشنبه 6 آذر 1391 - 03:26 عنوان: پاسخ به «از هیات های ساوه چه خبر؟؟؟»
مديريت كل انجمن‌ها
عضو شده در: 2 فروردین 1389 پست: 3473 محل سکونت: IRAN
امتياز: 87705
mahdiss,جان، اگر لطف کنید و در تاپیکی که علی آبادی عزیز ایجاد خواهند کرد توضیح بدید که چرا در ساوه سرا در دو پست جداگانه 23 جمله از دکتر شریعتی را نقل کردید؟ آن هم به عنوان نوشته های قابل تامل! و تفکر
برای بنده این شائبه ایجاد شده که چرا شما که ایشون را فاقد صلاحیت برای معرفی به عموم و مخصوصاً جوانها و نوجوانها میدونید، جمله های ایشان را به عنوان جملاتی که قابل تامل و تفکر هستند بیان کردید؟
بنده اینطور احساس کردم که این صحبت اخیرتون با اون عمل دارای تناقض هست. بسیار ممنونم
Aliabadi, عزیز اگر لطف کنید و تاپیک جداگانه ای ایجاد نمایید تا دوستان نظراتشون را در اونجا بیان بفرمایند ممنون میشم.
عاجزانه از شما و بقیه درخواست می کنم که مطالبتون را بصورت خلاصه تر بیان کنید تا همه فرصت خواندن داشته باشند، بقول معروف جان کلام را بیان کنید.
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید
.gif){kind=icon}
.gif){kind=icon}
.gif){kind=icon}
.gif){kind=icon}
.gif){kind=icon}
