تاریخ: یکشنبه 12 آذر 1391 - 09:17 عنوان: پاسخ به «نقد و بررسی کتابها و آثار دکترشریعتی»
مدیر انجمن
عضو شده در: 30 بهمن 1388 پست: 2274
امتياز: 60455
mary67 دوست عزیز نوشته :
نقل قول:
علی ابادی عزیز من با نقد مخالف نیستم اما نقدی درست. من نه شناختی رو شریعتی دارم نه هیچ کس دیگه درمورد شخص خاصی هم جبهه گیری نمیکنیم تمام حرف من اینه اگر نقدی صورت میگیرد نقدی درست باشه نه ظاهری و سطحی نه نقدی که حاصل افکارخودمون هست
قضاوت کار مانیست که یکی رو تمام و کمال نقض کنیم چون خودمون حرفهاشو نمیتونیم حضم کنیم
ممنونم دوست عزیز از نظرتون . بنده سعی کردم در شروع کار چند نمونه کار نقد کلی کسانی که صاحب قلم ونظردر این زمینه هستند رو برای شروع کار معرفی کنم. اون چند تا نقد کلی نکات زیادی توش هست اونقدرها هم بی اهمیت نیستش. البته کسانی که کتاب های شریعتی رو مطالعه کرده باشند متوجه هستن اون نقدها سطحی بیان نشده. حرف شما کاملا درست هستش و نقد باید درست و عقلانی با دلیل صورت بگیره. نقد انتقاد بی دلیل و شخصی نیست بلکه باید با دلیل وبرهان مطرح بشه تا قابل قبول باشه . نقد همیشه نباید فقط وفقط انتقاد باشه. بلکه کندو کاو مطلب بوسیله روشهای کلاسیک ( که تو همه دانشگاهها بطور مثال انالیزکتابهای ادبی و غیره تدریس میشه ) جهت بدست اوردن نکات منفی و نکات مثبت و باز کردن نکات پنهان یک نوشته هستش .
اول پست هم نگاه کنید نوشتم ....جلوگیری از افراط و تفریط...... شروع بحث صحبت ها مستقیم رفت روی خود نویسنده. بعد دوستان چندین نکته مهم ایی روذکر فرمودند که قابل توجه بود . یک مقدار هم بحث به حاشیه رفت. کسی که تو این زمینه مطالعه نداشته باشه نمیتونه چنین کاری انجام بده. نیازی نیست کسی که کار نقد علمی انجام نداده حتما بیاد چیزی بنویسه .
دوست عزیز نقد کتاب با قضاوت فرق داره. اگر کسی روش کار نقد کتاب رو بلد باشه میتونه هر نوع کتابی که پیش زمینه مطالعاتی اش رو داره نقد کنه. .کسی که نه تو این زمینه مطالعه داشته ونه روش نقد کتاب رو عملان تو دانشگاه تمرین کرده نمیتونه چیزی بیان بکندکه بدرد این تایپک بخورده اونموقع میشه فقط نظریات شخصی هستش و نقد نیستش. از لطفتون ممنونم
------------------------
دوستان عزیز
بنده مشغول تهیه واتمام نقد کتاب اولی دکتر شریعتی که ابتدای تایپک معرفی کردم هستم. بالافاصله بعد از اتمام کار اونو اینجا قرار میدم تا قابل مطالعه باشه. بخشهای مهم کتابهای دیگه این نویسنده رو هم بتدریج نقد کرده اینجا قرار میدهم . البته باید دید اصلا کسی مایل هست این نقدها رو مطالعه کند یا نه ؟ تااین لحظه که هنوز در نقطه ابتدایی کار بودم . بیشترین عکس العمل هایی که درباره این تایپک شد جواب منفی رو اعلام کرد.
البته اگر کار نقداولین کتاب رو اینجا گذاشتم و دیدم نظرمساعد برای مطالعه ایندسته نقدها نیست و باعث نارحت شدن کسی میشه . از اقا حمید خواهش خواهم کرد تایپک بسته و بره تو بایگانی.
تاریخ: یکشنبه 12 آذر 1391 - 16:47 عنوان: پاسخ به «نقد و بررسی کتابها و آثار دکترشریعتی»
عضو فعال
عضو شده در: 3 بهمن 1390 پست: 529 محل سکونت: ساوه ...
امتياز: 13590
واقعا که؟! چرا الکی بحث رو به همه علما و اهل قلم نسبت می دید. من تمام حرفهام رو به شریعتی بود و ذکر کردم که ایشون با بقیه فرق می کرده و کلمه استثنا رو براشون به کار بردم.
درسته اون پست شما مستقیما خطاب به من نداشت، ولی لازم دونستم که اونا رو بگم حتی اگه شما منو جزو اون دسته به حساب نیاوردید تا بفهمید من با اینکه نه جزم اندیش بودم و نه متعصب بی انصاف و خودرأی ، ولی میبینید که باز هم روی صلاح بودن نخوندن آثار این شخص تأکید دارم.
اونی که دچار سوء تفاهم شده شما هستید. من احمق نیستم که نفهمم از حرفای من علیه خودم استفاده کردین، منظورم اینه که به هرحال این حرفها بعد از حرفهای من به ذهنتون رسید. نمیدونم تونستم منظورمو بهتون برسونم یا نه!
متأسفم که شما از دقت کافی برخوردار نیستید و نفهمیدید اون جمله «اختیار انسان» رو خودتون درپست « نقد تفکر دکتر شریعتی در بوته نقد اندیشه شهید مطهری» از کتاب «زمینه شناخت قرآن»،دکتر علی شریعتی،ص 72 نوشته بودید.
اگه چند پست برگردید به عقب می تونید ببینیید.
نقل قول:
«اختیار انسان این است که جبر تاریخ را کشف کند و همراهش حرکت نماید تا خودش را نجات دهد،و یا در برابرش بایستد و خود را نابود کند»(26)
واقعا شما فکر میکنید نقد نویسنده و نقد نوشته هاش جدای از هم هستند؟!
عقل سلیم حکم می کنه که گوینده باید عمل کننده باشه.
اگه ادامه ندید لطف بزرگی در حق بقیه رو نمیدونم ولی در حق من کردید.
اگر هم ادامه بدید همون بهترین راه یعنی سکوت رو انتخاب می کنم.
نقد نویسنده با نقد کتاب و اثارش دو مقوله جدا و مجزا از یکدیگر است زیرا در نقد کتاب و اثاریک نویسنده در مرحله اول به بررسی اندیشه های کلیدی نویسنده و نقد و بررسی صحت و عدم صحت این اندیشه ها پرداخته میشود.
بخش مهم و قابل توجه این است با دیدی عقلانی تناقض های شریعتی در کتابهایش بدور از تعصب بررسی شود. باید دید در باره یک موضوع این نویسنده در چه کتابهایی گفته های متناقض و گوناگون عنوان کرده وچرا ؟ تناقض های شریعتی چه تناقض هایی هستند و با چه دسته بندی مکانی و زمانی قابل بررسی هستند؟ چه دسته بندی از مطالب شریعتی عقلانی وقابل قبول و چه دسته ازمطالب شریعتی ازدورخارج شده و کارایی ندارند؟ زیرا هر نویسنده مطالبی دارد که برای دوره زمانی خاصی با توجه به نیازهای خاص ان زمان عنوان شده و بعلت تغییرات جامعه و زمان دیگر ایندسته قابل مصرف نیستند. واقعیت غیر قابل انکار این است که جامعه پیوسته درحال تحول است و ساکن نمی ماند. جامعه ایران چهل سال پیش با جامعه فعلی تقاوت های زیادی دارد.
یعنی نوع تفکرات نویسنده در ترازوی نقد عقلانی بدور از تعصب قرار میگیرد و به سبک وسنگین کردن انها پرداخته میشود. در مرحله دوم به بررسی امیال و انگیزه و اهداف مثبت و منفی نویسنده که جنبه حسی دارد و تحت تاثیر انها قرار داشته پرداخته میشود . کتاب و اثار یک نویسنده بعنوان تولیدات یک نویسنده محسوب می شود و فقط بخشی از شخصیت یک نویسنده را تشکیل میدهد نه همه آن را. در نقد کتاب و اثاریک نویسنده فقط بخشی ازشخصیت نویسنده قابل مشاهده است. ولی در نقد شخصیت یک نویسنده در واقع محدوده کاوش وسیعتر و عمیق تر میشود. نقد شخصیت در واقع مثل کاوش باستان شناسی است که باید طبقات زیرین یک فرد که هویت فردی و اجتماعی او را ساخته بررسی و تحلیل و نقد شود.
در نقد شخصیت نویسنده به تحلیل های روانشناسی( فیلترهای) دقیق تری نیاز است زیرا کا رنقد شخصیت نویسنده عمیق تروسخت تر از نقد کتاب و اثارش است :
بطور مثال نقد شخص شریعتی یعنی : نقد هویت و بافت شخصیت این فرد از دو بعد فردی و اجتماعی. اینکه علارغم فعالیت های اجتماعی اش آیا فردی بوده درونگرا یا برون گرا ؟
با توجه به علاقه وافراو به انزوا و تنهای داشته و در ارتباط با محیط اش و عدم درک اش این مسئله برایش خالی از مشکلات نبوده میتوان او را فردی درونگرا خواند. باز باید ریشه یابی شود این علاقه به تنهایی و با خود بودن اواز دارای چه عللی بوده ؟ ایا علل وریشه شخصیتی وژنتیکی داشته و از نظر روانکاوی در چه دسته از افراد جا میگیرد؟
نقدفردی شریعتی : یعنی نقدو بررسی شخصیت وهویت فردی این نویسنده بطور مثال: شناخت ونقد " من " هایی که او را ساخته و پرداخته اند. یعنی چیستی و هویت یک نویسنده را ساخته و پرداخته اند. یعنی بررسی و نقد هویت وجودی شریعتی ازتولد تا مرگش اوراشکل داده. ازجمله بررسی عوامل تاثیر گذار مانند:
1. عوامل ژنتیکی
2. عوامل محیط تربیتی و اجتماعی، نقش والدهایی که براو تاثیر گذار بوده اندازجمله اجدادش ، والدینش، مذهب و ایدئولؤژی هایی که به شکل موروثی از والدین واقوام و دیگران دریافت کرده و به آنها اعتقاد یافته و داشته و براساس انها عمل کرده ، تاثیر تعلیمات معلمین او، تاثیرنویسندگان مورد ملاقات او ، تاثیر اقوام و فامیلش تاثیرهمسر و کودکانش بر او ،تاثیر دوستان او
3.ارتباطات اجتماعی او و تاثیرات ان بر ساختاروشکل گیری فردی اویعنی اندیشه وایدئولوژی هایی که او را در ایران و دیگر کشورهای بیگانه تحت تاثیر قرار داده و ساخته.
سئوال شخصیت شریعتی اجزاء تشکیل دهنده "من" های شریعتی چه ها هستند؟ . چگونه می توان به این شناخت دست یافت ؟ یکی از راههای مقدور این است با سه فیلتر" روانکاوی" به بررسی هویت فردی این نویسنده پرداخت تا موردتجزیه وتحلیل قرار گیرد. این سه فیلتر شامل کودک ، والد ، بالغ است.
سئوال: شخصیت کودک شریعتی چیست و ازچه اجزایی تشکیل یافته؟ یعنی بررسی عادات و اخلاقی مثبت ویا منفی او.
شخصیت والد شریعتی چیست وازچه اجزایی تشکیل یافته ؟ یعنی والدهای شریعتی چه کسانی بوده اند و چه تاثیری بر او گذاشته اند ؟
شخصیت بالغ شریعتی از چه اجزایی ساخته شده اند؟ یعنی بلوغ شخصیتی فرد مورد نظر است .بطور مثال ایا چه دسته ای از تفکرات او منشعب از عقل و استقلال شخصیتی بوده ؟ تجزیه و تحلیل های او رشد یافته و عقلانی بوده ؟
در نهایت بررسی این سه بخش با هم و اینکه ایا شخصیت او از الودگی بالغ بر کنار بوده یا نه ؟
بطور مثال شخصیت و رفتارهای او با این سه فیلتر بررسی و محک زده میشود. یعنی همه اطلاعات مورد نظر از این فرد از این سه فیلتر عبورداده میشود. این سه فیلتر کودک ، والد ، بالغ هستند که هویت و شخصیت فردی را تعیین می کنند.
دسته دوم بررسی هویت اجتماعی یک نویسنده است که در واقع فیلترهایی هستند که هویت اجتماعی یک نویسنده یعنی " ما " های اجتماعی فرد را به ما می شناساند و می گویند که او به چه گروه ، جمعی و طبقه اجتماعی تعلق داشته و از ان نقش یافته .
بررسی دوم بررسی " ما " های اجتماعی از این فرد شامل
1. " من " ملی فرد یعنی به کدام ملیتی تعلق دارد، " من" تاریخی ، درچه منطقه جغرافیایی و تاریخی ، ملی زیسته ودر محیط اش باچه مسائل جغرافیایی ، اقتصادی ، اجتماعی ، تاریخی، مذهبی ، ملی روبرو بوده.
2." من " طبقات و دسته های اجتماعی یعنی بررسی هویت اجتماعی نویسنده وتعلق او بر حسب شغل و حرفه اجتماعی اش در چهارچوب ساختار ایرانی. بطورمثال این فرد در جامعه ایرانی به چه شغل و حرفه ،گروه و دسته اجتماعی شغلی و حرفه ای مشخصه تعلق داشته ؟ ایا این فرد بطور مثال شریعتی در دسته اقتصادی( کشاورزان و اهل حرفه و صنعت)برای ساختن و حیات جامعه جا داشته؟ یا در دسته نظامی برای دفاع( اهل شمشیر) حفظ خاک ؟ و یا در دسته فرهنگی دینی ( علما ، دبیران واهل قلم )برای باروری و خلاقیت جامعه جاداشته ؟
یعنی اجزاء این اجتماع شامل:
1. فرهنگ
2. اقتصاد
3. نظامی و سیاسی
است.
اگر توجه کنیم می بینیم جامعه ایران باستان ازسه بافت تشکیل یافته : بافت وگروه اقتصادی ( کشاورزان ودهقانان) ، بافت وگروه نظامی برای دفاع( اهل شمشیر) ، بافت وگروه فرهنگی دینی (موبدان و دبیران و عالمان ) بانیان فرهنگ و علم .
سئوال : اجداد وخود نویسنده از نظر شغلی و حرفه ای به کدام طبقه اجتماعی تعلق داشته؟
ایا شریعتی پایگاه اجتماعی دینی خود را نفی میکرده؟ ایا فردی میتواند منکر یک دسته و گروه اجتماعی (شغلی ) فرهنگی دینی شود که خود نیز به ان تعلق داشته ؟
در متن زیر میتوان دید پایگاه اجتماعی و گروه اجتماعی و شغلی اجداد و پدر شریعتی و شریعتی در دسته دینی فرهنگی قراردارد و ازدو دسته اقتصادی و نظامی مجزاست. اجداد شریعتی روحانی بوده اند و پدرش در کنار معلمی تا مرحله سطح در مدرسه علمیه تحصیل کرده بود.
نقل قول:
علی شریعتی در دوم آذر سال ۱۳۱۲ در روستای کاهک در کویر مزینان در نزدیکی سبزوار زاده شد. پدر پدربزرگش، ملا قربانعلی معروف به آخوند حکیم، مردی فیلسوف و فقیه بود که در مدارس قدیم بخارا و مشهد و سبزوار تحصیل کرده و از شاگردان برگزیده حاج ملا هادی سبزواری محسوب میشد. ملاقربانعلی چهار فرزند به نامهای محمود، احمد، حسن و حسین داشت. محمود که به هنگام مرگ پدر، به تحصیل علوم قدیمه مشغول بود، با اصرار مردم مزینان به آنجا آمد تا پیشنماز مسجد و مدرس حوزه علمیه باشد. او تا پایان عمر خود در مزینان ماند و چهار فرزند به نامهای معصومه، قربانعلی، محمدتقی و آقامیرزا محمد از خود بهجا گذاشت. محمد تقی شریعتی در سال ۱۳۱۱ با دختری روستایی از اهالی کاهک به نام زهرا امینی ازدواج کرد و اولین فرزند آنها، علی شریعتی بود.
شیخ هاشم مدرس قزوینی، بتاریخ چهارشنبه بیستم خرداد سال ۱۲۷۰ شمسی (دهم ژوئن۱۸۹۱ میلادی) در روستای «قلعه هاشم خان» قزوین که امروزه به شهرک مدرس معروف است به دنیا آمد.هرچند وی تحصیل کرده حوزه اصفهان بود ولی برای سطوح عالی تحصیلات خود به مشهد رفت و نزد حاج آقا حسین قمی و میرزا محمد آقا زاده خراسانی (فرزند آخوند ملا محمد کاظم خراسانی، صاحب کفایه ) تا رسیدن به درجه اجتهاد به تحصیل پرداخت و سپس در حوزه علمیه مشهد صاحب کرسی استادی شد.
از جمله شاگردان او میتوان به این افراد اشاره کرد: سید علی خامنه ای ( رهبر جمهوری اسلامی ایران ) - میرزا حسنعلی مروارید - میرزا جواد آقا تهرانی - محمد رضا حکیمی (تئوریسین مکتب تفکیک و نویسنده الحیاة)- محمد تقی شریعتی مزینانی (پدر دکتر علی شریعتی)- دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی] (حقوقدان بزرگ و نویسنده مبسوط در ترمینولوژی حقوق)- دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی(شاعر و ادیب)-دکتر عبد الجواد فلاطوری(فیلسوف و اسلام شناس.
منبع ویکی پدیا
[size=18]نهاد دینی مهمترین نهاداجتماعی است که ریشه هزاران ساله در ایران دارد. امروزه در جهان دسته فرهنگی یعنی بانیان فرهنگ و دین مهمترین ساختار یک جامعه را تشکیل میدهند.
3. بررسی " من " دینی این نویسنده . یعنی به چه گروه مذهبی جامعه اش تعلق داشته ؟ بررسی درجه خلوص دینی . ایا عقاید دینی او از مکاتب دیگر تاثیری گرفته بوده یا نه اگر گرفته درچه حد و میزانی بوده ؟ چه نقدهایی بر عقاید و تفکرات دینی و غیر دینی شریعتی وارد است؟
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید