سلام.
راستش من از دیروز تا حالا دارم میخونم و میخندم. در واقع خنده ی شدید مانع از این میشد که من بتونم پشت سر هم همه ارسال ها رو بخونم. و تا الان تونستم ارسال های صفحه اول و دوم رو با تلفن یرای دوستامبخونم و بنویسم. دیشب هم موقع خواب یاد ارسال ها افتادم و نیم ساعت فقط بلند بلند میخندیدم. مجبور شدم پاشم دوباره آن شم و برای باقی اهل خونه که از ماجرا خبر نداشتن بخونم.
این در حالیه که مثلا من پدر مرده 3-4 ماهیه که به دلیل فوت پدرم افسرده ام و با کسی نه حرف میزنم نه میتونم بخندم .
تمام ارسال ها هم برام مصداق واقعی داره. چیزیم که بیشتر منو خندوند طرز تکلم دخترخانم ها بود که منم جدا بهش آلرژی دارم و وقتی میشنوم یا میخونم که دخترها اون مدلی صحبت میکنند بقول مهدیس عزیز جداً از آستانه تحمل و تنفر رد میشم و و به خود تهوع میرسم.
امیدوارم لبان همه به خنده باز بشه.
ممنونم از دوستان که زحمت ارسال میکشند.بهرحال زمانی ست که صرف میکنن برای شادی دیگران....(هر چند موقتی)
وقتی که ما ایرانیا میخوایم کسی رو ستایش کنیم؛
عجب نقاشیه نکبت…
چه دست فرمون داره توله سگ…
چه صدایی داره کثافت …
چه گیتاری میزنه ناکس…
استاده کامپیوتره لامصب…
عجب گلی زد بی وجدان…
بی شرف کارش خیلی درسته…
دوستت دارم وحشتنـــــاک…
وقتی که میخوایم ناسزا بگیم یا نیش و کنایه بزنیم ؛
برو شازده…؟
چی میگی بامعرفت …؟
آخه آدم حســـابی…؟
چطوری آی کیو…؟
به به استاد معظــــم…؟
کجایی با مرام…؟
آقای محترم…؟
برو دکتـــر برو…؟
تاریخ: جمعه 1 دی 1391 - 10:54 عنوان: پاسخ به «محض خنده»
کاربر نیمه فعال
عضو شده در: 23 دی 1389 پست: 343 محل سکونت: saveh
امتياز: 9360
گه قراره با دمپایی ابریِ خیس تو دهنِ کسی زده بشه، اون کسی نباید باشه جز پسری که با صدای بچگونه حرف می زنه
خانومه ناراحت توی تاکسی نشسته بود یه دفعه زد زیر گریه،گفتم خانوم مشکلی پیش اومده؟
برگشته میگه:به فاصله چند روز هم شوهرم بهم خیانت کرد هم دوست پسرم !
چنان تحت تاثیر صداقتش قرار گرفتم که نگو
داییم از سر کار اومده جورابشو در آورده بو کرده میگه :نه خیلی بوش تند نیست ،فردا هم میپوشمشو هیچی دیگه گذاش تو کمدش! اصن پاکیزگی درحد یانگوم !!!!!
خدايا چرا فاق اين پنگوئن ها رو انقدر پايين آفريدی؟!نمی تونن راحت راه برن خب!!!
داشتم به این فکر می کردم که ما از اون پیرمرد، پیرزنای بی آزاری میشیم که حوصله ی کسی رو سر نمیبریم ...یه لپ تاپ بهمون بدن همه چی حله!!
یکی از حساس ترین لحظه ها توی امتحان اینه که:
وقتی داری امتحان میدی بغل دستی هات دارن از ماشین حساب استفاده میکنن
و تو نمیدونی واسه ی چی دارن از این ماشین حساب استفاده میکنن !!!
عدم امنیت یعنی : توی یه توالت باشی که فاصله سنگ توالتش تا در بیش از 1 متر باشه ، درش قفل نداشته باشه و به بیرون باز بشه..!!
اینایی که وقتی میخندن ، رو لپشون چاله درست میشه! کوفتشون شه...! خیلی با مزه میشن کثافطا ..!
پسره 8 سالشه از باباش تبلت میخواد!
ما 8 سالمون بود دستمونو گاز میگرفتیم جاش بمونه شبیه ساعت مچی بشه!!
دیدین بعضیها عادتشونه رو چمن كه نشستن
همینجوری چمن هارو میكنن
.
.
.
.
اینها یه " بزِ درون " دارن ، خودم هم یکیشونم !!
دارن گوسفندرو قربونی میکنن … یه آفتابه آوردن که بش آب بدن
اومده میگه میخوان با آفتابه بش آب بدن؟!
پَ نه پَ آفتابه آوردن ببرنش دستشویی استرسش از بین بره
اگه این ترم مشروط شدم و بابام گفت چرا؟
دستشو میگیرم می برم دانشگاه ردیف آخر میشینیم.
بعد کلیپسای شصت سانتی این دخترا رو نشونش میدم میگم چیزی از رو تخته میبینی؟
تو بودی مشروط نمیشدی؟ از خدا بترس
بعد یه سیگار روشن میکنم با بغض میرم سمت غروب آفتاب...
اینایی که رنگ پوستشون تیره ست
اینایی که هیچکس دوسشون نداره
اینایی که معمولا شبا از خلوتشون بیرون میزنن
همینایی که جثه کوچیکی دارن اما خیلیاازشون میترسن
اینایی که خدا دوتا بال بهشون داده
اینا سوسکن ، سریع با یه دمپایی بزنین روشون
یارو تو روزنامه آگهی زده روغن مار صد در صد ( گیاهی ) !
خدایا تو رو به همین وقت قسمت میدم ، منو بکُش راحتم کن . . .
تاریخ: جمعه 1 دی 1391 - 15:43 عنوان: پاسخ به «محض خنده»
عضو فعال
عضو شده در: 3 بهمن 1390 پست: 529 محل سکونت: ساوه ...
امتياز: 13590
نقل قول:
اگه این ترم مشروط شدم و بابام گفت چرا؟
دستشو میگیرم می برم دانشگاه ردیف آخر میشینیم.
بعد کلیپسای شصت سانتی این دخترا رو نشونش میدم میگم چیزی از رو تخته میبینی؟
تو بودی مشروط نمیشدی؟ از خدا بترس
بعد یه سیگار روشن میکنم با بغض میرم سمت غروب آفتاب...
آره واقعا
یادمه ما دخترا همیشه زودتر می رفتیم ردیف های جلو رو اشغال می کردیم، طفلکی پسرا که تو قیدو بند این جور چیزا نبودن همیشه آخر کلاس بودن
تازه ما واسه دوستامونم که دیر می اومدن جا می گرفتیم،
اونا دیگه عادت کرده بودن حتی اگه یه روز جلو خالی بود بازم میرفتن ته کلاس
تاریخ: یکشنبه 3 دی 1391 - 13:31 عنوان: پاسخ به «محض خنده»
کاربر دائمی
عضو شده در: 24 آبان 1389 پست: 1253 محل سکونت: حوالی خدا
امتياز: 32905
- یه روز می خوام برم آموزش و پرورش، پول تمام پنجشنبه هایی که رفتم مدرسه رو بگیرم
- اون قدیم که موبایل نبود وقتی نصفه شب بیدار می شدیم دنبال چی می گشتیم؟
- نصف کودکی من به کلنجار رفتن با بزرگترها گذشت که آتاری تلویزیون رو نمی سوزونه!
- درسته مامور مخصوص حاکم بزرگ نیستم ولی یه خرده احترامم بد نیست!
- «ببین مال بقیه هم رفته یا فقط مال ماس؟»
اولین جمله ای که ایرانی ها موقع قطع برق به زبان می آورند.
- بابام با کلی دعوا می گه این شیرهای گرونو که می گیرم چرا نمی خورین خراب می شه می ریزیم دور؟
می گم شیر کاکائو بگیر
می گه نه زود می خورین تموم می شه باز باید بگیرم!
- بعضیا همچین خودشونو می گیرن انگار دی اکسید کربن می گیرن اکسیژن خالص پس می دن!
- خدا که بیشتر از 9 سال دیگه زنده بمونیم بریم تو سال 1400 بعد خواستیم استاتوس بزنیم بگیم:
شماها یادتون نمیاد ما صده سیصد یا ...
خیلی فاز می ده. حس آثار باستانی بودن بهمون دست می ده!
عضو شده در: 30 آبان 1384 پست: 627 محل سکونت: بسیج یک
امتياز: 16869
به سلامتی پسر بچه های قدیم که پشت لبشونو با ذغال سیاه می کردن
که شبیه باباهاشون بشن نه مثل جوونای امروز که ابروهاشونو نازک می کنن که شبیه ماماناشون بشن
رو آدامس شیک نوشته "جویدنی"!
تو روحت فک کردی ما ممکنه .... کنیم؟!
ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺩﯾﮕﻪ دنیا ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﺗﻤﻮﻡ ﺑﺸﻪ |: ﻣﺎ ﮐﻪ ﻧﻪ ﻣﻬﻨــﺪﺱ ﺷﺪﯾﻢ ﻧﻪ ﺁﯾﻔﻮﻥ 5 ﺧﺮﯾﺪﯾﻢ ﻧﻪ ﭘﻮﺭﺷﻪ ﺧﺮﯾﺪﯾﻢ ﻧﻪ ﭘﺴﺘﺎﻣﻮﻥ ﺑﺎﻻﯼ 1000 ﺗﺎ ﻻﯾﮏ ﺧﻮﺭﺩ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺧﺎﺹ ﮐﻪ ﻫﯿﭽﯽ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﻣﺎﺳﺘﻢ ﺧﺒﺮ ﻣﺮﮔﺶ ﺍﺻﻦ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ والا چه وضعیه آخه.... هزار تا آرزو داشتم :
آقایون و خانوما توجه کنین
.
.
.
از توجهتون ممنونم، ایشالا که جبران کنم
امروز گوشیم گم شده بود.گفتم الان زنگ میزنم به گوشیم پیدامیشه.اما برای زنگ زدن به گوشیم,به گوشیم احتیاج داشتم.بنابراین گشتم دنبال گوشیم که پیداشه بعد زنگ بزنم بهش که صداش دربیاد بلکه پیداشه.ولی مگه میشه با ی گوشی به خود گوشی زنگ زد.اصلا بشه,فایده نداره آخه سایلنته! ای بابا پس من چجوری گوشیمو پیدا کنم?!
هشدار : مراقب خودت باش ، وزیر نفت گفته : * * * * * * * * * * * * * * ** * * * * * * * * * * * * * * * * از هر جا که بتونیم گاز میگیریم!
گوشیم زنگ خورد ، اسم رفیقم "محمد" افتاد گوشی رو برداشتم ، با یه صدای خسته گفتم : سلام د... یه صدای کلفتی اومد : پدر د... هستم ، د... اونجا نیست ؟ از خجالت پشت گوشی آفتاب بالانس میزدم
میخوام برم مسافرت به مامان میگم موقع خداحافظی آب نمیریزی پشت سرم؟
میگه حالا برو بادمجون بم آفت نداره!!!!
من
مامانم
کل خانواده )))))))))
بابام : ایول بزن قدش =)))))
داداشم : خدایا این شادی از مانگیر
خواهرم: اتاقو لپ تاب مال من
من میدونم.من سر راهیم ، ولی نمیخوان به روم بیارن
شما یادتون نمیادبچه كه بودیم هربار میخواستیم قرآن با صوت بخونیم فقط اعوذ باالله و بسم الله ش رو شبیه عبدالباسط میگفتیم،
باقیش رو مثل شماعی زاده میخوندیم
کاش مثل شازده کوچولو یک سیارک ده بیست متری داشتم . آنقدری که سر و تهش معلوم باشد . سیارکی شبیه به گلابی ! عصر ها مینشستیم روی چوب ِ انتهای گلابی و غروب را نگاه میکردیم...
کاش این ای کاش یه چیزی می شد........................
اعتراف میکنم نصف "آره یادم میاد" هایی که گفتم چاخان بوده
..
حوصله نداشتم طرف تعریف کنه
یه جور بیماری مسری هم هست که توی تاکسی شیوع پیدا میکنه !
اونم اینه که تا یه نفر کرایه میده ، بلافاصله پشت سرش همه کرایه شونو میدن …
یکی از سرگرمی هامون این بود که تو حموم در چاه فاضلاب رو میذاشتیم
تا آب جمع شه مثل استلخ بشه بعد دس پا میزدیم واس خودمون! :/
همچین بدختایه داغون عقده استخر بودیم ما.......
می خوام ببرمت به گذشته های دووووووووووووورررر
.
.
..یادته بچه بودی داد میزدی ماااااااااامااااااااان...تموم شد...
بیا منو بشورررر ))))))))))
اگه دیدین یه پسر سینه سپر کرده و سرشو بالا گرفته و زبونشو در آورده تعجب نکنید . . . . . . . . . . . داره زیپ شلوارشو میکشه بالا
غضنفر میره ثبت احوال میگه میخوام اسم بچمو شورلت بزارم! مسئول میگه یه اسمی بزار به اسم پدر و مادر بیاد! غضنفر میگه به اسممون میاد دیگه من بیوك آقا هستم،همسرم خاور خانوم =
شده که یکی کنارت نشسته و لازمه پسوردت رو تایپ کنی
تند و تند تایپ می کنی که هم تابلو نشه
و هم طرف نفهمه که نمیخوای اون ببینه
بعدش می بینی پسورد رفته كنار آیدی قرار گرفته!
اونجاس كه میخوای سیستمو درجا از منبع الكتریسیته جدا كنی!
تلويزيون بچهه رو نشون داد حافظ كل قرآن بود.
بابام گفت ياد بگير نصف لنگه توئه!!! يهو باباشم نشون دادن كه اونم حافظ كل قرآن بود، بابام كالانو عوض كرد!
یکی از سرگرمیام اینه که
دوستامو صدا میزنم تا میگن چیه میگم خفه شو !!!!
)
اگه من اعتماد به نفس بضیا رو داشتم ، تنهایی با چاقو به آمریکا حمله میکردم ...!
رفیقم رفت سربازی، روز اول نشوندنشون رو زمین...جناب سروان داد زد کی اینجا لیسانس ریاضی داره؟اونم با ذوق و شوق دستشو برد= بالا گفت : من!جناب گفت: پاشو اینا رو بشمار!!!
یه دوس دختر هم نداریم که آزمایشگاه کار کنه بعد هی بریم پیشش آزمایش ادرار و مدفوع بدیم روشم بنویسم تقدیم با عشق …!!!
ظهر به بابام میگم اگه یه روز توی یه اتفاقی یه نفر بزنه منو بکشه رضایت میدی یا تقاضای قصاص میکنی؟
یه خورده فک کرد گفت:تو ماه حرام یا معمولی؟!!
یعنی فک کنم نهایت آرزوش رو بهش گفتم
هیچ وقت فکر نمیکردم آدامس نعنایی شیک هم میتونه خوشمزه باشه و ازش خوشم بیاد
.
.
..وقتی فهمیدم که دیدم اُربیت شده ۱۸۰۰ تومن-!
تاریخ: سهشنبه 26 دی 1391 - 00:06 عنوان: پاسخ به «محض خنده»
کاربر دائمی
عضو شده در: 24 آبان 1389 پست: 1253 محل سکونت: حوالی خدا
امتياز: 32905
- نمی دونم چه حکمتیه
اینا که میرن بدنسازی اصرار دارن که اصلا سردشون نمی شه
- زمان بچگی ما، وقتی تلفن زنگ می زد و با ما کار داشت لامصب خدای کلاس بود. در حد تماس خارجه الان!
- دیوید بکام با این همه شهرت و آوازه سر کوچمون تعویض روغنی زده خودشم از صبح تا شب با لبای خندون دم در وایساده یه گالن روغنم دستشه. خیلی آدم مردمی هستش. ورزشکارامون یکم یاد بگیرن!
- اصلا فامیل به وجود آمده واسه قطع رابطه
شما آقا پسری که ابروهاتو نخ میکنی شبیه جاری دختر عموت می شی، شما دیگه نباید از واژه نوکرتم و چاکرتم و اینا استفاده کنی! شما از واژه های الهی و عجیجم اینا استفاده کن!
عضو شده در: 24 آبان 1389 پست: 1253 محل سکونت: حوالی خدا
امتياز: 32905
- یکی از معضلات بزرگ من شب امتحان موقع درس خوندن اینه که دست خط خودمو نمی تونم بخونم
- بچه های دانشگاه رو از روی محل نشستن سر کلاس طبقه بندی می کنم:
ردیف اول: حال به هم زن
وسطی ها: یه سلام علیکی داریم
ته کلاس: دمشون گرم
اونایی که اصلا کلاس نمیان: اینا رفیقامن!
عضو شده در: 24 آبان 1389 پست: 1253 محل سکونت: حوالی خدا
امتياز: 32905
1- اطلاعیه جدید راهنمایی رانندگی: پیرو مشکل آلودگی هوا، امروز تنها خودروهایی که سه رقم سمت راست پلاک آنها بر 17 بخش پذیر است اجازه تردد دارند.
2- اینایی که رژیم سخت می گیرن، خودشونو تیکه تیکه می کنن و یک عالمه لاغر می شن؛ بعد ازشون سوال که می کنی چیکار کردی انقد لاغر شدی؟ می گن هیچی همینطوری ... اینا همونایی هستن که تو مدرسه خر می زدن می گفتن هیچی نخوندیم و بعد از ریشه یابی به این نتیجه می رسیم که اینا همونایی هستن که دمپایی توالتو خیس می کنن!
3- پوست کنار ناخن از خیانتکارترین پوست هاست، اولش فقط یه ذره گوشه ناخنه اما تا می کشیش تا زیر زانوت میاد پایین!
4- اصلا روزایی که می خوام با مامانم برم فروشگاه زنجیره ای که خرید که از کله سحر با ذوق بیدار می شم ... بس که ازون کالسکه خریدا دوس می دارم!
5- توی تموم زندگیم فکر می کردم هوا مجانیه تا اینکه یه بسته چیپس خریدم
6- همیشه وقتی آی فون خونه زنگ می زنه بابام به جای اینکه جواب آی فونو بده منو نگاه می کنه می گه «کیه؟!»
7- امتحان وسیله ست، نمره دست استاده، الکی خودتو از اینترنت نندازی بشینی درس بخونیا! (انجمن شیاطین)
8- سال ها برای برابر زنان و مردان تلاش کردیم و بالاخره تونستیم حق مش کردن مو، سوراخ کردن گوش و برداشتن ابرو را به آقایان تقدیم کنیم
9- هیچی ترسناکتر از این نیس بیای خونه ببینی یکی اتاقتو تمیز کرده
حالا دو ساعت باید بشینی فکر کنی ببینی چی قایم کرده بودی و آیا کشف شده یا نه?
10- کارت شارژی رو که مغازه دار 4700 می خره و ما 5200 می خریم و 4900 شارژ می کنه، بهش می گن 5000 تومنی
11- شما هم مثل من وقتی می خواید صدای تلویزیون رو کم و زیاد کنید حتما باید عددش رند باشه؟ یا من فقط اینجوریم؟!
یبار خونه دوستم بودم تو محلشون عروسی بود ماهم که اونموقع ها عشق عروس شدن بودیم به مامانش گفتم برو سرک بکش هروقت عروس رو اوردن به ما خبر بده بیایم تماشا ...اونم رفت وبنده خدا بعد چند دقیقه با ذوق اومدو هول کرد گفت بچه هااااااا عروس داره اوووومد.....عروس داره اومد....
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید