تاریخ: چهارشنبه 22 دی 1389 - 16:06 عنوان: روشهاي مبارزه با آفات درختان ميوه ، سبزيجات و سيفي جات
مدیر انجمن
عضو شده در: 30 بهمن 1388 پست: 2274
امتياز: 60455
روشهايمبارزهباآفاتدرختانميوه،سبزيجاتوسيفيجات
حشرات انگلي، قارچها از مهمترين عوامل آفات زاي درختان ميوه و گياهان مي باشند. براي از بين بردن قارچها لازم است بدانيم كه قارچها در چه شرايط مفيدي رشد مي كنند ؟ با از بين بردن شرايط فوق،امكان رشد براي قارچهاي افت زا نيزكاهش مي يابد. قارچها تحت سه شرايط يعني رطوبت( آب) ، سايه ( نبود نور) و درجه حرارت مناسب رشد خود افزايش مي يابند. با از بين بردن عامل رطوبت و سايه از ازدياد قارچها مي توان كاست . حرارت آفتاب و نور ميزان رشد قارچها را كاهش مي دهد. مواد دفع آفات يكي ديگر از عوامل مهم اي هستند كه در ريشه كني قارچها مفيد هستند. البته امروزه از وجود آفات زداهاي طبيعي نيز بسيار بهره برده ميشود.
ترويج و آموزش دانش گياه پزشكي در بين كشاورزان جوان يكي از عوامل موفقيت زا براي تقويت بنيه كشاورزي و افزايش ميوه و سبزيجات و سيفي جات ميباشد . ارزان ترين و كم هزينه ترين روش اموزش تهيه سي دي هاي اموزشي در اين راستا توسط وزارت جهاد كشاورزي براي هر روستا و شهري با توجه به ميوه هاي محلي و بومي مرسوم ان منطقه( درختان سرد سير ، درختان گرمسير) امكان پذير است. تريبت كادر اموزشي مهندسان
و گياه پزشكان در همه استانها و تدوين چنين برنامه هاي اموزشي از طريق سي دي هاي اموزشي دروزارت جهاد كشاورزي براي همه روستاها واشنايي كشاورزان با روشهاي پيشگيري گياهان و درختان ميوه از لازمات مهم سياستهاي كشاورزي و جلوگيري از آسيب هاي افات مي باشد ، با اين پيشگيري ها ميزان عوامل تهديد كننده و آسيب رسان به منابع كشاورزي تحت كنترل مناسب در مي ايند و از شمار عوامل تهديد زا كاسته ميشود و پيشگيري به موقع از ميزان هزينه بالا خريد سموم دفع افات نيز مي كاهد . عوامل تهديد زا براي منابع و توليدات كشاورزي و درامد كشاورزان شامل آفات، خشكسالي ، سرما زدگي نيز از بين رفتن بافت جمعيتي جوان روستا ها است . نيروي كارروستا ها واز رونق افتادن شغل كشاورزي بوسيله مهاجرت هاي پي در پي نيروي جوان به شهر هاباعث افزايش بي رويه قيمت مواد غذايي نيز ميگردند. همه اين عوامل در آسيب رساني به بدنه كشاورزي و توليدات كشاورزي نقشي بسيار پررنگ را ايفاء مي كنند. با از رونق افتادن حرفه و شغل كشاورزي ميزان وابستگي اقتصادي كشور به ورود مواد غذايي افزايش مي يابد و بدينوسيله ذخاير ارزي مهم جهت خريد مواد غذايي از دست مي روند و روند توسعه كشور در زمينه هاي مهم ديگر مانند صنعت و اموزش نيز كندتر ميشود.
يكي ازروشهاي پيشگيري لازم از خشكسالي استفاده از تكنولوژي هاي جديد در پرورش و رشد گياهان مناسب مناطق استپي براي ذخيره آب و توليد شبنم ( يعني آب) براي گياهان غذايي است . امروزه محققان و گياهشناسان جهان تحقيقات بسيار باارزشي را در اين زمينه انجام داده اند تا مشكل خشكسالي را به ميزاني بالايي با اين روشها كاهش دهند و در ذخيره اب و رطوبت لازم در زمان بارندگي هر چند اندك نيز موفقيت بدست اورند. تحقيقات و پروژه هاي موفق در اين زمينه ميتواند مورد استفاده مهندسان كشاورزي قرار گيرد واميد است كه متخصصانن حفظ منابع طبيعي اب كشوربه كمك محققين نيز تحقيقات با ارزشي را در اين زمينه در دانشگاهها توسعه و گسترش دهند. مطالب زيراز منابع اينترنتي در اينجا بيان شده كه ادرس هر مطلب در زير ان مطلب بيان گرديده شده است.... مولف
بيماری در مناطق مختلف ايران نامهای متفاوتی چون کفک (در رشت)، سياه بور (اصفهان)، سفيدک (شيراز)، شته (کاشان) دارد. طبق بعضی ازشواهد و مدارک، اصلِ بيماری ازسرزمين ژاپن است. اولين بار قارچ عامل در سال ۱۸۳۴از امريکای شمالی گزارش شده است ولی بيماری درامريکا از اهميت چندانی برخوردار نبود. بيماری برای اولين بار درسال ۱۸۴۵ درناحيه بريتانيای کبير در گلخانههای Margate توسط باغبان انگلیسی به نام Tucker مشاهده شده است. شديدترين اپيدميهای آن مربوط به کشورهای اروپايی به خصوص کشور فرانسه، اسپانيا وايتاليا است که دربعضی ازسالها محصول تاکستانها را به کمتر از يک چهارم کاهش داده است. بيماری در ايران برای اولين بار درسالهای ۵۱- ۱۲۵۰ در رضائيه مشاهده شده است. اکنون بيماری در تمام نقاط انگورخيز کشور ديده میشود.
عامل بيماری قارچ Uncinula necator است که ميسليوم قارچ کاملاً سطحی است و مواد غذايی خود را بوسيله هاستوريم(مکه) تأمين مینمايد؛ همچنين اين مکهها برای تثبيت قارچ درسطح نبات بکار میرود. زمستانگذرانی قارچ به صورت ميسيليوم درداخل جوانههاست. البته در مناطق سرد زمستانگذرانی بصورت پريتسيوم نيز میباشد.
شدت بيماری موقعی که جوانهها متراکمند يا رطوبت بالاست و جاهای که سايهدار است بيشتر است. در اثر حمله قارچ کيفيت و کميت ميوه کاهش يافته، همچنين باعث حساسيت درخت به سرما میشود. قارچ به ميوه، برگ، خوشه، جوانه، پيچکها، دم ميوه و شاخههای جوان حمله میکند. در اثر حمله پوششهای سفيد و خاکستری روی اندامهای گياه دیده میشود. در روی برگ لکههایی محدود را ايجاد میکند که در آخر فصل اين لکهها نکروزه میگردند. حمله قارچ به غورهها به علت عدم تعادل فشار در قسمت داخلی و خارجی باعث ترکيدن ميوه میگردد وپيش از آنکه غورهها به نصف اندازه حقيقی برسند میريزند. ميوههای رسيده مورد حمله قارچ قرار نمیگيرند. خوشههای سفيدک زده کمی سياه و سبک هستند. اگر بيماری هنگام گل و قبل از آن شديد شود گلها می ريزند و دانه تشکيل نمیشود. حبهها کوچک مانده و رشد نمیکنند و آبدار نمیشوند غالباً حبهها ترک خورده و می پوسند. سفيدک مو درشرايط خشک بدون ترک خوردن باعث زودرسی انگور میشود. درهوای مرطوب شکافها روی انگور یا غوره زود پيدا میشود.
کنترل:
۱- گوگرد ميکرونيزه ———- kg90- 60 در هکتار
مبارزه با گوگرد در ۳ نوبت انجام میشود. نوبت اول در ۷- ۶ برگی جوانهها به ميزان ۱۵-۱۰ کيلوگرم. نوبت دوم بعد از ريختن گلبرگها و بسته شدن دانه به ميزان ۳۰-۲۰ کيلوگرم و نوبت سوم ۲۰-۱۵ روز بعد به ميزان ۴۰-۳۰ کيلو، در صورت انبوهی تاکستان تا ۶۰ کيلوگرم قابل افزايش است.
۲- سولفور(الوزان- کوزان) wp80-90 % و ۴-۳ درهزار
۳- دينوکاپ(کاراتان) FN-57 wp 18.25 % و ۱ درهزار
۴- پنکونازول(توپاز) EW 20 % و ۰٫۱۲۵ درهزار
۵- هگزاکونازول(انويل) SC 5 % و۰٫۲۵ درهزار
۶- نوآريمول(تريمیدال) EC 9 % 2/0 درهزار
توصيهها: دينوکاپ در نوبت اول که هوا خنکتر است مصرف شود و سولفور در نوبتهای بعدی که هوا گرمتر است. هرس سبز درختان مو و از بين بردن علفهای هرز ، جهت کاهش رطوبت و تهويه باغ در کاهش بيماری موثر است.
عامل بيماری قارچ p.helianth ) Plasmopra halstedii )می باشد که ازگروه Oomycetes است. يکی از بيماری های مهم آفتاب گردان است که از کشورهای زيادی از جمله ايران گزارش شده است. حدود سال ۱۳۴۳ برای اولين بار در آذربايجان ديده وگزارش گرديد. در آذربايجان،گيلان و کردستان بيماری مهمی است. درفارس هم ديده شده است. اين بيماری بذرزاد است. خسارت اين بيماری خيلی زياد است زيرا ممکن است اصلاً بذر تشکيل نشود. ويا اينکه ميزان روغن آن پايين بيا ید و گاهی اوقات تا ۵۰%محصول راازبين ببرد. قارچ عامل بيماری روی جوانه زنی بذر هم اثر دارد،چراکه بذرها کوچک مانده وقدرت جوانه زنی آنها کاهش می يابد ويا اينکه توليد گياهان غيرنرمال(کوتوله) می کند .
علائم بيماری:
علائم بيماری بصورت کوتولگی با لکه های کلروتيک در اطراف رگبرگها وايجاد حالت موزائيکی می باشد(شبيه علائم بيماری های ويروسی ). اين علائم هم دربرگهای اوليه ودر برگهای بزرگتر ديده می شود.درزير برگ پوشش کرکی ديده می شود که به شناسايی سفيدک کرکی کمک می کند. اگردرگياه آ لوده طبق تشکيل شود روبه بالا ست که علامت خوبی برای تشخيص بيماری است. اين قا رچ درگياه سيستميک می شود بنابراین به اندام گل وارد شده و باعث تغيير شکل آن می گردد وحتی پوسته بذر هم سبز می شود. اين بيماری توليد مرگ گياهچه هم می کند. قارچ عامل بيماری یک Oomycetes است که اسپورانجيوفور و اسپورانجيومهای خود را درسطح زيرين برگ ودر شرايط مرطوب تشکيل می دهد.انشعابات اسپورانجيوفور دو شاخه وعمود بر هم هستند ودرانتها به استريگمای سه شاخه(صليبی) ختم می شود ودرروی آنها اسپورانجيوم توليد می شود. اين قارچ توليد Oospore می کند که می تواند جوانه زده و توليد ريسه يا زئوسپور نمايد. Oospore عامل بقای قارچ می باشد و اگر وارد خاک شد ريشه کن کردن آن مشکل است. بيماری بيشترخاکزاد است تا هوا زاد واهميتش بيشتر ازطريق آلودگی ريشه است تا اندامهای هوايی. اگراسپور درخاک باشد وتوليد زئوسپور کند اين زئوسپورها به راحتی جذب منطقه رشد طولی ريشه شده و وارد ريشه می شوند و آلودگی ايجاد می نمايند.
قارچ درگياه جوان (مرحله۸-۶ برگی) به راحتی ايجاد آلودگی سیستمیک کرده و وارد قسمتهای هوای ميشود . برگهای جوان نيز ممکن است بصورت موضعی آلوده شوند و قارچ از طريق روزنه ها وارد برگ شود. برای ايجاد آلودگی اوليه از طريق خاک لازم است که رطوبت خاک اشباع وحساسيت گياه بالا وحرارت خاک پايين(۱۵ درجه سانتيگراد) باشد. اگر حرارت خاک بالا باشد(۲۰درجه سانتيگراد وبالا تر) زئوسپور توليد نمی شود. قارچ عامل بيماری از طریق هیپوکوتیل هم وارد گیاهچه های اولیه می شود وبصورت ريسه درگياه حرکت کرده و در نهايت داخل بذر شده وقسمتهای داخلی آن يعنی گياهچه را آلوده می کند. دربرگ های ريخته شده اُاُسپور فراوان است. Over wintering دربذر و دربقايا بصورتOospre می باشد.
کنترل بيماری:
۱- تناوب طولانی ۱۰-۴ساله.
۲- حذف گياهان آلوده در اويل فصل وسوزاندن آنها.
۳- ضد عفونی بذر با قارچ کشهای سيستميک مثل متالاکسيل (ريدوميل).
۴- ارقام مقاوم و بذر سالم استفاده شود (بهترين روشها).
پوسيدگی سياه ساقه آفتابگردان phytophthora stem Rot یا Black stem Rot
از فارس گزارش شده ولی هم اکنون مقدار آن کم است. عامل آن Phytophthora cryptogea است. اين بيماری به گياه بزرگ آفتابگردان حمله کرده گياه را می شکند و باعث ميشود که طبق گياه بيفتد. پوسيدگی فقط در ساقه ديده ميشود و پوسيدگی ريشه ديده نمی شود. شروع سياه شدن ساقه از هر جای ساقه ممکن است ولی تا جايی که آب ميرسد ادامه می يابد. آب آبياری، آب سيل يا … .با بالا آمدن آب زئوسپورهای قارچ بالا آمده و به ساقه حمله ميکنند. در گلخانه مايه زنی ريشه بيماری ايجاد نکرده است. قارچ هتروتاليک است. قارچ مستقيماً و بدون احتياج به هيچ زخمی وارد ساقه ميشود.
کنترل بيماری :
ارقام مقاوم در درجه اول اهميت قراردارند، کشت خطی و جلوگيری از غرقاب شدن مزرعه و ايجاد زهکش مناسب نيز در کنترل بيماری موثرند.
زنگ آفتابگردان sunflower rust
عامل بيماری قارچ Puccinia helianthi است. اين بيماری از خوزستان، آذربايجان، مازندران و … گزارش شده است. اين زنگ تک ميزبانه است و فقط روی آفتابگردان ديده ميشود. تليوسپورقارچ دوسلولی است و يوریديوسپورهای تک سلولی خاردار دارد. ايسيوم و بازيديوم قارچ ديده نشده است ولی احتمالاً تشکيل ميشوند. در بوشهر و برازجان هم به طور پراکنده ديده شده است زيرا آفتابگردان را در زمستان می کارند و قارچ به هوای مرطوب نياز دارد. اين بيماری در ايران اهميت اقتصادی ندارد ولی مبارزه با ارقام صورت ميگيرد
لکه موجی آفتابگردان sunflower target spot
دوگونه آلترناريا در مناطق مختلف اين بيماری را ايجاد ميکنند Alternaria zinniae و A. helianthi . البته دردنيا بيشتر گونه اول ذکر شده است و در ايران گونه دوم را گزارش کرده اند.
علائم بيماری بصورت لکه های نکروتيک قهوهای رنگ روی برگ ميباشد که ممکن است موجدار باشد و اطراف آن را حلال زرد رنگی پوشيده باشد. اين علامت نشانه خوبی برای تشخيص آلترناريا ميباشد. اسپورهای اين دو گونه کاملاً با هم متفاوتند. اسپورها معمولاً قهوهای و چند سلولی هستند. اين بیماری بذرزاد ميشود بنابراين ممکن است که برگهای اوليه (کوتيلدونها) را نيز آلوده کند. آلترناريا برای توليد و پخش اسپور احتياج زيادی به رطوبت دارد. بنابراين در مناطقی که رطوبت کم است اين قارچ اهميت چندانی ندارد. بيماری در شرايط گرم و رطوبت شديد است. آلودگی شديد برگها باعث ريزش برگ ميشود و اگر به ساقه حمله کند باعث شکسته شدن ساقه ميشود. قارچ در مواد آلی و بقايای گياهی و نيز در بذر باقی ميماند و توسط بذر به مناطق دور انتقال می يابد.
کنترل بيماری :
۱- استفاده از ارقام مقاوم و متحمل بسيار حائز اهميت است.
۲- استفاده از بذر سالم.
۳- از بين بردن بقايای گياهی.
۴- استفاده از سموم (دی تيوکارباماتها مثل زينب، مانب و مانکوزب).
====================
بوته ميري كنجد
پژمردگی آوندی :
عواملی چون Phytorhthora nicotianae، Verticillium dahliae ، Fusarium oxysporum f.sp.sesame باعث ايجاد بيماری می شوند که به تمام اين بيماريها بطور کلی بوته ميری می گويند. البته ورتيسليوم کمتر ديده شده است. فارس ديده شده است که مسئله مهمی می باشد .
قارچ فيتوفترا وارد آوند نمی شود و باعث پوسيدگی ريشه و از پا افتادن بوته ها ميشود، ولی فوزاريوم آوندی است و به ريشه صدمه ی زيادی نمی زند بلکه باعث قهوه ای شدن آوندها ميشود. اين بيماری آوندی شبيه پژمردگی های آوندی پنبه ميشود.
خصوصيات بوته ميری فيتوفترائی نيز شبيه فيتوفترای توتون و تنباکو می باشد. اين قارچ نيز هتروتاليک است و توليد کلاميدوسپورهای زيادی می کند. اسپورانجيوم گرد و پاپيلادار است.
کنترل:
۱- استفاده از ارقام مقاوم بهترين روش مبارزه است.
۲- تنظيم سيستم آبياری. آبياری بايستی بصورت خطی باشد.
۳-برقراری آيش و تناوب.
گل سبز (فيلودی) کنجد
اين بيماری در بيشتر نقاط ايران وجود دارد. تشکيل کلروفيل در اجزای گل و سبز شدن گلبرگها و عدم تشکيل کپسولهای بذر از علايم مهم اين بيماری می باشد. در موقع آلودگی اگر مقداری کپسول نارس در بوته تشکيل شده باشد ترک خورده و بذرشان روی زمين می ريزد ولی بيشتر بذرها در داخل کپسول جوانه زده و ايجاد حالت جارويی در بوته می نمايند. در مواردی اين بوته ها ترشحات صمغ مانندی در روی برگها، ساقه ها و کپسولها توليد ميکند که در ابتدا بيرنگ بوده ولی بعد سياه میشوند.
عامل اين بيماری يک فيتوپلاسما می باشد که سلولهای با قطر ۵۰۰nm به بالا دارند و محدود به آوند آبکشی هستند. اين بيماری دامنه ميزبانی نسبتاً محدودی دارد و از روی تعدادی ديگر از گياهان از جمله کلزا نيز گزارش شده است. اين فيتوپلاسما توسط زنجره Neoaliturus haematoceps منتقل ميشود.
کنترل:
۱- تنظيم تاريخ کاشت. اگر کنجد را زود بکاريم (اواخر خرداد) آلودگی زياد است.
۲- ارقام مقاوم.
۳- مبارزه با ناقل بوسيله سموم سيستميک
=======================
بيماريهای خانواده کدوئيان
علائم اين بيماری که به خانواده ی کدوئيان حمله می کند روی برگها و گاهی روی ساقه ها سبب پيدایش لکه های تقريبا کروی به قطر ۶ الی ۱۰ ميليمتر و به رنگ خاکستری در مرکز و زيتونی در حاشيه با يک هاله متمايل به زرد ظاهر می شود.
اين بيماری که به خانواده ی کدوئيان حمله می کند روی برگها و گاهی روی ساقه ها سبب پيدايش لکه های تقريبا کروی به قطر ۶ الی ۱۰ میليمتر و به رنگ خاکستری در مرکز و زيتونی در حاشيه با يک هاله متمايل به زرد ظاهر می شود.
نام بیماری :
آنتراکنوز
ميزبان:
کدوئيان
عامل بيماری:
کالکتريکوم اوليگوکاتومColletorichum oligochaetum
علائم:
علائم روی برگ ها به صورت لکه های کروی در آغاز سبز رنگ پريده با ظاهری روغنی که با مرور زمان از قسمت مرکزی به رنگ قرمز بعد قهوه ای درآمد ه و به طوری که سطح آن از قارچ پوشيده می شود.
بافتهای برگ آلوده خشکيده وشکننده ميشوند.لکه ها می توانند به تنهايی يا اغلب اوقات به هم پيوسته بوده و در افزايش تعداد لکه ها سبب خشکيدن تمامی برگ می شود در ساقه ها سبب پيدايش صدمات شبيه به برگ خواهد بود.لکه های ساقه اغلب به صورت کمربندی ظاهر شده وبدين طريق سبب مرگ قسمت فوقانی خواهد بود. روی ميوه ها سبب پيدايش لکه های کروی کوچک که به تدريج به هم ملحق شده و سطح وسيعی از آن را می پوشانند. اين لکه ها معمولا تيره بوده و در پوست نفوذ کرده و در صورت شرايط مرطوبآسروول های(اندام باردهی) عامل در سطح آن ظاهر می شود .اطراف آسروول اغلب چندین کرک قهوه ای بادو يا سه ديواره عرضی و به طول ۹۰-۱۲۰ ميکرون ظاهر می شوند. کنيدی ها در يک توده ی چسبنده ی صورتی ظاهر شده و تک سلولی بی رنگ تخم مرغی شکل کمی طویلبه ابعاد ۱۹-۱۳*۵-۶ ميکرون می باشد .
پايداری پاتوژن از يکسال ديگر روی بقايای گياهی آلوده يا در خاک یا هم چنين روی بذرها ی حاصل از ميوه های آلوده است.بارندگی يکی از عوامل مهم انتشار بيماری است. رطوبت بالا ودمای اپتيمم ۲۴ از شرايط مساعد بيماری محسوب ميشود.
کنترل:
بهره گيری از بذر سالم يا بذر ضد عفونی شده و سم پاشی گياه با سموم حاوی مس و سموم فاقد مس مانند زينب Zeneb فربامFerbam خانواده کدوئيان به سموم حاوی مس حساسيت دارند.
اين بيماری بر روی برگها به صورت لکه های زرد متمايل به سبز به ابعاد مختلف ظاهر می شود گاهی اوقات زود هنگام سبب خشکيدن برگها می شود.
ميوه های آلوده نا صاف نامنظم دارای لکه های زرد خواهند بودکه لکه ها عامل کاهش ارزش تجاری آنان ميباشد. رشد ميزبان در اثر بيماری کاهش يافته و محصول کمتری توليد ميکند. ويروس عامل بيماری توسط شته هايی مانند:آفيس گوسی پسAphis gassypii انتشار می يابد. دمای ۱۷ تا ۲۰ درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی بالا از شرايط خوبی بيماریزيايی است.
عامل انتشار بيماری توسط باد وباران به مناطق مختلف انتقال می يابند.
کنترل:
پس از مشاهده علائم از سموم تيرام- زيرام به فاصله۱۰-۷ روز تا زمانی که شرايط آلودگی وجود دارد استفاده شود . بذر ميتواند با بنوميل – تيوفانات – متيل – يا يکی از سموم بالا ضدعفونی شود . ضدعفونی گلخانه با تناوب زراعی ۲ ساله پيشنهاد می گردد.
نام بيماری :
سفيد ک دروغی خيار
عامل بيماری:
پسودوپرونوسپورا کوبن سسPseudoperonospora cubensis
علائم:
طالبی وخيار بيش از هندوانه – کدو – کدو خورشتی مورد حمله اين بيماری قرار ميگيرند.روی برگها لکه های براق روغنی ۱-۲ سانتی متر با حاشيه ی زاويه دار ظاهر می شود. بعد از گذشت چند روز قسمت آلوده زرد شده و می خشکد و به رنگ قهوه ای در می آيد.اگر هوا مرطوب باشد در سطح پائينی برگ کپک خاکستری متمايل به بنفش ظاهر می شود .آلودگی سبب سقط گلها و توقف رشد ميزبان می شود .ميوه ها بطور غير مستقيم بدليل خشک شدن برگها صدمه می بينند.آلودگی در فصل تابستان در صورت بالا بودن رطوبت و در دمای ما بين۱۰ تا ۳۰ درجه سانتيگراد شروع می شود.شرايط مساعد برای رشد قارچ ۱۶ تا ۲۲ درجه سانتيگراد است.
کنترل:
برای مبارزه بايد بقايای آلوده از بين رفته و از آبياری سطح بالای ميزبان ممانعت گردد.از تراکم ميزبان جلوگيری شود در صورت مشاهده ی بيماری هر ۸ روز سم پاشی انجام گيرد و تا زمانی که شرايط بيماری زدايی وجود دارد سم پاشی قطع نشود. سموم پيشنهادی اتيل فوسفيت آلومينيم گياهان آلوده بايد سوزانده شوند.
نام بيماری :
گموز
عامل بيماری:
فوزاريوم اکسيزپورومFusarium oxysporum
علائم بيماری:
در مراحل قبل از ظاهر شدن گلها بيماری سبب زردی وخشکيدی برگها ی تعدادی از ساقه ها می شود. از علائم اين بيماری خروج مواد ترشحی برنگ قهوه ای متمايل به نارنجی از ساقه است.
ميوه ها نيز مورد حمله پاتوژن قرار گرفته و آلودگی از محل اتصال ميوه به سا قه شروع می شود.
در سطح ميزبان مرده يا ميزبانی که شديدا صدمه ديده است کپک سفيد متمايل به صورتی قابل مشاهده است.
انتقال بيماری می تواند توسط بذر نيز انجام گيرد. دمای مناسب بيماريزايی حدود ۲۰ درجه سانتيگراد است.
کنترل:
ضدعفونی بذر با يکی از سموم تيرام و بنوميل صورت می گيرد.
حشره كامل با بالهاي باز حدود 140 ميليمتر، خاكستري مايل به قهوهاي و روي هر بال لكه درشتي شبيه به چشم وجود دارد. لارو سبز رنگ در حداكثر رشد اندازه آن به 120 ميليمتر ميرسد و روي حلقههاي مختلف داراي غدههاي آبي رنگ با موهاي بلند است. به گلابي، سيب، بادام و گاهي پسته خسارت ميزند. لارو از برگ تغذيه مينمايد. زمستان گذراني به صورت شفره و يك نسل در سال دارد
سفيده رگ سياه
پروانهاي سفيد رنگ با رگبالهاي تيره ميباشد. روز پرواز، به طول 20 ميليمتر با شاخك سنجاقي است. در نرها مفصل آخر شاخك و در مادهها چهار مفصل آخر سفيد رنگ است. در اكثر مناق كشور وجود دارد. لارو اين آفت از برگهاي درختان ميوه مانند سيب، گلابي، گوجه، بادام، آلبالو و گيلاس تغذيه مينمايد. زمستان را به صورت لاروهاي غير كامل (لاروهاي سنين 3 و 4) در داخل لانههايي از تارهاي خود و برگ درختان تهيه نموده است به سر برده و يك نسل در سال دارد
ابريشم باف ناجور
اين حشره آفتي است پلي فاژ و در دنيا به بيش از 500 گونه حمله مينمايد. در ايران گاهي به حالت طغياني درميآيد و به خصوص در نواحي شمال روي درختان جنگلي پهن برگ و درختان ميوه خسارت ميزند.
زيستشناسي
زمستان را به صورت تخم و در حالت دياپور سپري كرده و در اوايل بهار بتدريج تخمها تفريخ ولاروها خارج ميشوند. لاروها 45 تا 70 روز فعاليت برگخواري شديد از خود نشان ميدهد. انتقال لاروهاي جوان يا لاروسن اول بوسيله باد و بوسيله رشتههاي ابريشمي ميباشد. لارو پس از تغذيه در محل مناسبي تبديل به شفيره ميشود. شفيره بوسيله تارهاي ابريشمي به تنه درخت يا چيز ديگر خود را متصل ميكند
پروانه تخم انگشتري
اين آفت به سيب، گلابي، گوجه، به، گل سرخ، گوجه زينتي و گرهي از درختان جنگلي و غير مثمر خسارت ميزند و در اثر تغذيه لارو درخت عاري از برگ ميگردد.
زيستشناسي
يك نسل در سال دارد. زمستان را به صورت دستجات تخم روي شاخه به سر ميبرد. 9 ماه از سال حشره به صورت تخم بوده و در اواسط فروردين ماه تخم تفريخ شده و لاروها به تغذيه از برگها ميپردازند. لاروها ضمن تغذيه به تنيدن تار پرداخته و حتي رگبرگها را نيز ميخورند. اولين شفيره در ارديبهشت ماه تشكيل شده و شب پرهها از اوايل خردادماه ظاهر ميشوند. هر حشره ماده پس از جفتگيري 100 تا 200 عدد تخم ميگذارد.
کنترل:1ـ هرس شاخههايي كه روي آنها تخمگذاري شده است در انهدام آفت مؤثر است 2ـ مبارزه شيميايي در بهار پس از ظهورلاروهاي جوان با يكي از سموم تماسي گوارش
ليسه ميوه
درختان مورد حمله اين ليسه شامل سيب، گوجه، زردآلو، قيسي، زالزالك، گلابي، ازگيل، به، آلو، بادام و برخي درختان غير مثمر ميباشد. تعداد خالهاي ليسه سيب 25 تا 26 عدد ولي در ليسه ميوه 30 عدد است كه در 3 رديف طولي قرار گرفتهاند. طرز زندگي و طرز خسارت آن شبيه ليسه سيب ميباشد ولي اختلافات عمده كه در زندگي ان ديده ميشود ، پروانه ليسه ميوه زودتر از ليسه سيب شروع به پرواز ميكند . درختان مورد حمله اين ليسه شامل سيب، گوجه، زردآلو، قيسي، زالزالك، گلابي، ازگيل، به، آلو، بادام و برخي درختان غير مثمر ميباشد. تعداد خالهاي ليسه سيب 25 تا 26 عدد ولي در ليسه ميوه 30 عدد است كه در 3 رديف طولي قرار گرفتهاند. طرز زندگي و طرز خسارت آن شبيه ليسه سيب ميباشد ولي اختلافات عمده كه در زندگي ان ديده ميشود به شرح زير است:
1ـ پروانه ليسه ميوه زودتر از ليسه سيب شروع به پرواز ميكند.
2ـ در ليسه ميوه، لاروها از زير پولك زمستانه كه بيرون آمدند به صورت مينوز داخل بافت پارانشيم برگ نميشوند، بلكه در روي برگهاي جوان پراكنده شده، مشغول بستن تار و تغذيه ميگردند.
3ـ لاروهاي ليسه ميوه تك تك در قسمتهاي مختلف درخت به خصوص بين برگها در پيله سفيدرنگ به شفيره تبديل ميشوند و پيلهها برخلاف ليسه سيب به طور متراكم در نزديكي هم قرار ندارد (مبارزه مانند ليسه سيب ميباشد).
کنترل شیمیایی:
1. مالاتیون EC57% و 2در هزار
2. آزینفوس متیل(گوزاتیون) EC20% و 2درهزار
زمان مبارزه: پس از متورم شدن جوانه ها و درست قبل از باز شدن گله
مينوز لكه تاولي زير برگ
اين حشره تاكنون در استانهاي تهران، مركزي، خراسان، آذربايجان، اصفهان، لرستان و همدان ديده شده است. گياه ميزبان آن در درجه اول سيب بوده و بعد از آن گوجه، آلو، ازگيل، گيلاس، آلبالو، گلابي، به و زالزالك قرار دارند
مينوز لكه مارپيچي برگ
اين حشره در استانهاي تهران، مركزي، خراسان، آذربايجان، كردستان، باختران و اصفهان روي سيب، گلابي، به، گيلاس، آلبالو، گوجه، آلو، زالزالك و ازگيل ديده شده است.
مينوز لكه گرد
اين حشره تاكنون در استانهاي تهران، مركزي، گرگان، منطقه شاهرود، خراسان، آذربايجان و اصفهان ديده شده است ولي احتمال دارد در ساير نقاط مهم ميوهخيز كشور نيز فعاليتي داشته باشد. فعاليت اين حشره تاكنون روي سيب، گلابي، به، گيلاس، آلبالو، گوجه، آلو، ازگيل و تمشك ديده ميشود
سرشاخه خوار هلو
اكثر استانهاي كشور انتشار داشته و از آفات مهم درختان هلو، بادام، زردآلو، آلو، سيب و خرمالو ميباشد. همچنين به قيسي، زالزالك و ازگيل نيز خسارت ميزند. خسارت آن در درجه اول روي انواع زردآلو ميباشد. لاروها اين حشره در اول بهار غالباً داخل سرشاخهها شده و باعث خشك شدن آنها و ايجاد سرشاخههاي فرعي ميگردند. در نسل بعد وارد ميوه هلو، بادام و آلو شده و همراه با كرم سيب و كرم آلو موجب از بين رفتن آنها ميگردند
كرم هلو
درختان مورد حمله عبارتند از هلو، گيلاس، سيب، گلابي، بادام، به، گوجه و خسارت آن روي هلو بيشتر است. خسارت آن به خصوص در اول بهار با خسارت كرم سرشاخهخوار هلو مشابهت دارد. بدين ترتيب كه لاروهاي اينگونه نيز با وارد شدن به سرشاخههاي جوان و چوبي نشده، موجب پلاسيدگي و خشك شدن سرشاخهها ميگردند. البته با باز كردن اين سرشاخهها و مشاهده لاروها، كاملاً مشخص ميشود كه كدام گونه ايجاد خسارت كرده است زيرا لاروهاي اين آفت بر خلاف كرم سرشاخهخوار هلو رنگ قهوهاي مخطط ندارند بلكه صورتي مايل به سفيد هستند
كرم آلو
در اكثر مناطق كشور انتشار دارد. از آفات مهم درختان ميوه هستهدار شامل انواع آلو، گوجه، هلو و گاهي زردآلو و گيلاس، آلبالو و قيسي ميباشد. به آلو سياه خسارت زيادي ميزند، لاروهاي اين آفت علاوه بر ميوه ممكن است جوانهها را نيز مورد حمله قرار دهند. خسارت عمده آن شامل تغذيه لارو از گوشت يا پريكارپ ميوه ميباشد. ميوههاي كرم زده در صورتي كه لاروه ميوه را ترك كرده باشند محتوي توده متراكم فضولات سياه رنگ آن ميباشد. بر اثر عكسالعمل اپيدرم ميوه ضمغي از آن بيرون ميآيد كه يكي از علائم تشخيص ميوههاي آلوده ميباشد. اين ميوهها اكثراً ريزش مينمايند
كرم به
در سال 1342 ضمن بررسيهاي دواچي و اسماعيلي در زمينه زيستشناسي و مبارزه با كرم سيب معلوم گرديد كه كرمزدگي ميوههاي سيب، گلابي و بخصوص به منحصر به كرم سيب نيست و گاهي در ميان ميوههاي آلوده لاروهاي قرمز ارغواني رنگي مشاهده ميشود كه اگرچه نحوه خسارت آنها به گونه كرم سيب شباهت نسبي دارد ولي از نظر شكلشناسي كاملاً قابل تفكيك ميباشند. همچنين مشاهده گرديد كه تعداد لاروهاي ارغواني رنگ نسبت به كرم سيب هرچه به پاييز نزديكتر ميشويم در زير پوستكهاي تنه درختان سيب و گلابي بيشتر ميشود. با تفكيك لاروها بر حسب مشخصت ظاهري و قرار دادن آنها در انكوباتور شبپرههايي بدست آمد كه از نظر شكل ظاهري كاملاً از كرم سيب متمايز بودند. نمونههايي از اين حشرات براي تشخيص گونه به زوريخ ارسال گرديد و بوسيله سوتر W.Sauter گونه E.bigella تشخيص داده شد. لاروهاي اين آفت اخيراً زير پوست درختان انار مشاهده شده است
زيستشناسي:
كرم به زمستان را به صورت لاروهاي كامل در داخل پيلههاي خاكستري رنگ و كشيده به سر ميبرند. لاروهاي زمستان گذران در اواخر اسفندماه به شفيره تبديل ميشوند. شفيره در اوايل فروردين و كمي قبل از باز شدن شكوفههاي سيب به حشرات كامل تبديل ميشوند. لارو اين حشره داراي دو رفتار چوبخواري و ميوهخواري است. لاروهاي چوبخوار فاقد دياپوز اجباري و لاروهاي ميوهخوار داراي دياپوز اجباري ميباشند. رفتار چوبخواري در اول فصل (نسل بهاره) مشاهده ميشود. برخي از لاروها تا آخر فصل اين رفتار را ادامه ميدهند. دوران چوبخواري روي سيب و گلابي و دوران ميوهخواري روي به و گردو انجام ميگيرد. پروانههاي خارج شده از لاروهاي زمستان گذران قسمت اعظم تخمهاي خود را در شكافهاي تنه و شاخهها ميگذارند و لاروهاي حاصل از آنها شروع به چوبخواري مينمايد. محل تغذيه، عمق پوست و ناحيه كامبيوه است. البته تعدادي از تخمها در طول بهار روي ميوهها نيز گذاشته ميشوند كه لاروهاي حاصل هيچگاه قادر به ادامه اين شيوه زندگي نيستند. ميوهخواري از اوايل تابستان شروع ميگردد. در اين زمان تخمها اغلب به صورت انفرادي وگاهي 2 تا 6 تايي در روي ميوه، شكاف تنه درخت گذاشته ميشود. حشرات ماده محل تصال دم ميوه را به سطح آن ترجيح ميدهند، لاروها بيشتر از فرو رفتگي محل اتصال دو ميوه وارد آن ميشوند، در صورتيكه خراشهايي در سطح ميوه وجود داشته باشد از محل خراشها نيز داخل ميشوند. يك لارو معمولاً چند ميوه را مورد حمله قرار ميدهد. ميوههاي گردو معمولاً نميريزند. لاروها از زير پريكارپ و پوشش دانه آندوكارپ و گاهي از دانه تغذيه مينمايند. لاروها ممكن است در داخل ميوه تبديل به شفيره شوند. اين آفت در شرايط كرج 3 تا 4 نسل در سال دارد و تراكم آن در نسل آخر به حداكثر خود ميرسد. به همين دليل خسارت آن در آخر تابستان و پاييز به خصوص روي سيب و گلاهي و به خيلي شديد است.
کنترل شیمیائی:
1. فوزالن(زولون) EC35% و 1.5 در هزار
2. آزینفوس متیل(گوزاتیون) EC20% و 2 درهزار
3. دیازینون EC60% و 1 درهزار
4. دیازینون WP40% و 1.5درهزار
5. اتریمفوس(اکامت) EC50% و 1در هزار
6. آزینفوس متیل WP20% و 2در هزا
کرم سيب
کرم سیب (تخم خوار سیب) آفتی جهانی است. در ایران آفت در تمام مناطق کشت سیب دیده می شود. علاوه بر سیب به درختانی چون بــــــــــه، گلابی، زردآلو، خرمالو، گردو، گوجه، آلو، آلوبالو، بادام وانار حمله می کند.
کرم سیب در واقع تخم خوار است وبرای رسیدن به دانه از بافت میوه نیز تغذیه می کند. حمله آفت در مراحل اولیه رشد میوه باعث ریزش آن میشود.
بیولوژی:
کرم سیب زمستان را به صورت لارو کامل در داخل پیله های سفیدرنگ ضخیم می گذراند.لارو درون پیله، در بهارتبدیل به شفیره می شود و همزمان با پایان یافتن دوره گلدهی دوران شفیرگی هم به اتمام میرسد وحشرات بالغ ظاهر می شوند. حشرات بالغ از شهد گلها استفاده می کنند. این حشرات روی کاسبرگ، گلبرگ، نهنج و حتی سرشاخه ها معمولاً انفرادی(2تا3تایی) تخم می گذارند. لاروهای نسل اول از دم میوه وارد میشوند و لاروهای نسل بعد از هر جای دیگر وارد میشوند.تعدادنسل کرم سیب به دو عامل درجه حرارت و طول روشنایی روز بستگی دارد. در فارس 2-3 نسل دارد.
کنــتــرل آفت کرم ســــیب:
کاربرد Sexpheromon(Codlemon) نام تجاری فرمون کرم سیب در IPM به سه روش:
الف. پیش آگاهی Monitoring :
در این روش کپسولهای حاوی فرمون مصنوعی در تله ها تعبیه می شوند و شب پره هایی که آماده جفت گیری هستند را شکار می نماید. این شیوه به آماربرداری دقیق و مرتب نیاز دارد. با کمک این روش تعداد دفعات سمپاشی کاهش می یابد. باید توجه داشت آمار تله ها را برای دقت عمل بیشتر با فنولوژی گیاه و درجه حرارت موثر(dd ) تطبیق میدهند.
ب. اختلال در جفتگیری Mating disruption:
در این روش سطح باغ را بوسیله فرمونهای مصنوعی بصورت اشباعی پوشش می دهند. در این روش پروانه های نر ازبین نرفته و تنها از جفت گیری باز می مانند.
ج. شکار انبوه Mass trapping :
در این روش تعداد زیادی تله فرمونی بکار می رود. بدین طریق تعداد زیادی از پروانه های نــــر گرفتار می شوند(کاهش جفتگیری و تخم گذاری).
کاربرد میکروارگانیسم های بیماری زا مانند: ویروس گرانولوسیس کرم سیب C.P.G.V با نام تجاری Granupom & Carpovirusin
استفاده از زنبورهای پارازیتوئید تخم کرم سیب مانند : Trichogramma cacoeciaeوT.evanescens و T. embryophagum
کنترل شیمیائی:
فوزالن(زولون) EC35% و 1.5 در هزار
آزینفوس متیل(گوزاتیون) EC20% و 2 درهزار
دیازینون EC60% و 1 درهزار
دیازینون WP40% و 1.5درهزار
اتریمفوس(اکامت) EC50% و 1در هزار
آزینفوس متیل WP20% و 2در هزار
توصیه: زمان مبارزه با آفت براساس اطلاعیه های پیش آگاهی(معمولاً در پیک پرواز و لاروهای سنین پائین پیش از نفوذ به داخل میوه)
پاک کردن و ازبین بردن پوسته های درخت (از بین بردن پناهگاه زمستانی آفت
بستن گونی دور تنه درخت و بازدید مرتب آن وازبین بردن لاروهایی که جهت شفیره شدن به این محلها پناه می آورند. از بین بردن میوه های آلوده در سراسر سال
کد:
http://www.lenjan.ir/Default.aspx?tabid=1992
این مطلب آخرین بار توسط Aliabadi در یکشنبه 26 خرداد 1392 - 15:28 ، و در مجموع 1 بار ویرایش شده است.
فواید گزنه بعنوان آفت کش طبیعی درزدودن آفات گیاهی
گزنه گیاهی است بسیار مفید و خود رو که همانطور که از نام ان که از فعل "گزیدن" میاید وبدلیل خارک های ریز و لطیف پرزدارش بنام گزنه نامیده میشود.کل گیاه با برگهایی بشکل قلب بوده و دارای شیارهای شفافی برروی ساقه ای بلند و صاف که گاهی بین بیست تا سی سانتمتر و حتی تا یک مترارتفاع دارد را می پوشاند . گزنه گیاه شکیل و زیبا و قانعی است که امروزه به علت دارا بودن مواد معدنی و ویتامین های فراوان فواید و مصارف فراوانی در در زمینه تغذیه و بهداشت از نظر اقتصادی رابخود اختصاص داده و در دامداری و کشاورزی نیز مصارف زیادی برای کشاورزان و بهبود کشاورزی دارد..
این گیاه خودرو در کنار و گوشه جاده ها و محل های مخروبه یعنی اماکن سایه دار و مرطوب بشکل فراوانی می روید و نیازی به تیمار زیاد ندارد و با بذرهایی که در بخش تاج گل تولید میکند در سالهای بعدی خود بخود تکثیر میشود . البته این گیاه ، گیاهی است چند ساله که دارای ریشه های زخیمی در زیر خاک است و هر سال دوباره رشد و نمو میکند.
این گیاه مصارف غذایی و دارویی بسیاری داشته و یکی دیگر از مصارف ان در بهبود کشاورزی و دفع دسته ای از آفات طبیعی و بهبود محیط زیست یعنی عنصر خاک و عدم آلودگی به مواد شیمیایی و نیز کمک به حفظ منابع ارزی داخلی است . این گیاه بعنوان یک از صد راه حل و الترناتیوی برای پزوهش گران محترم بخش کشاورزی برای دفع شته هاخالی از لطف نیست.
سودمندی گیاه گزنه در کشاورزی جهت دفع شته
روی برگها و ساقه گیاه گزنه پوشیده از خارک های ریز و نرمی است که تماس پوست با ان باعث خارش و سوزش میشود. البته در برخی نوشته ها اورده شده که این تماس پوستی با گیاه گزنه برای بیماران روماتیسمی سودمند است لازمه اثبات این مطلب نیاز به پژوهش های علمی شفاف دارد که نشان دهد چه ماده ای در گزنه عامل بهبود و درمان است و ایا این مواد شفا بخش ایا واقعا در خارک های گزنه قرار دارد و یا در همه بخش های گیاه با توجه به عناصر موجود در این گیاه است ؟
از گیاه گزنه ( بدلیل همین خارک ها و مواد موجود معدنی در فراوردهای تولید مواد آفت کش کشاورزی و باغداری در باغ و مزارع محلی امروزه بخوبی استفاده میشود). از این گیاه میتوان برای زدودن آفات طبیعی در باغات و مزارع بطور مثال انواع و اقسام شته و شپشهای مضری که باعث تخریب گیاه و بخصوص برگهای ان میشوند استفاده کرد. روش استفاده از گزنه بعنوان آفت کش طبیعی به این شکل است که با استفاده از دستکش ضخیمی که مانع فرو رفتن خارهای ریز گزنه در دست میشود ، بطور مثال یک کیلو گیاه گزنه رابا کل ساقه و برگها یکدست قیچی کرده و برای این منظور یعنی دفع آفت با مخلوط آب استقاده میشود . اگر برگ و ساقه های گیاه گزنه به پوست و دست بخورد ، خارک های ریزی که کمرنگ و نرم هستند به پوست فرو رفته و باعث سوزش و خارش و درد و کمی سر شدن محل تماس میشود و گاهی مقداری حساسیت پوستی نیز ممکن است ایجاد کند. برای جلوگیری از این امر استفاده از دستکش ضخیم توصیه میشود .
روش تهیه نسخه آفت کش ارگانیک(طبیعی ) از گیاه گزنه
برای تهیه این آفت کش طبیعی به یک ظرف پلاستیکی درب دار مثل دبه پلاستیکی نیاز است که حتما از پلاستیک درب دار باشد وظرف فوق حتما نباید فلزی باشد.
یک کیلو گیاه گزنه خورد شده را در 10 لیتر آب بادرون دبه پلاستیکی ریخته و با یک چوب بلند هر دواین مواد درون دبه را بخوبی باهم مخلوط میکنیم و درب دبه پلاستیکی را می بندیم. محتوای دبه پلاستیکی ( 10 لیتر آب + 1 کیلوگیاه گزنه درشت خورد شده را ) بمدت 14 تا 20 روز بشکل دربسته نگهداری میشود و هر روز یکبار باید این مایع بوسیله یک تیرک چوبی یکبار بخوبی به هم زده شود و درب دبه دوباره بسته شود تا این مایع بخوبی درحالت گرما بحالت گندیده یعنی فعل انفعلات شیمیایی دراید. موقع بازکردن درب مایع فوق بطور حتم بوی نامطبوعی دارد که لازمه عمل شیمیایی این مایع آفت کش است و بهتر است بعلت بوی نامطبوعی در محلی دور باغ یا مزرعه نگهداری شود. هر چقدر هوا گرمتر باشد عمل فعل انفعلات شیمیایی بهتر انجام میگیرد. بعد از اتمام 14 تا 20 روز مایع آفت کش ارگانیک گزنه بشکل مایع ذلال قهوه ای درمیاید .البته این مایع آفت کش ارگانیک بسیار غلیظ است وقبل از مصرف برای گیاهان حتما باید با حجم مشخصی از آب رقیق و بعد مصرف شود.
مایع قهو ه ایی آفت کش تهیه شده از گزنه را بوسیله آبکشی صاف کرده و برای مصرف و از بین بردن شته و شپش های مضر گیاهی بشکل زیر مورد استفاده قرار میدهیم.
نحوه مصرف آفت کش ارگانیک حاصله از گیاه گزنه
یک دهم از این مایع قهوه ای رنگ صاف شده گزنه بالا را در یک ظرف که نه دهم از اب تشکیل شده می ریزیم یعنی بایستی مقدار آب ما همیشه نه دهم و ماده قهو ای یک دهم باشد. بعد از اینکه نه دهم اب و یک دهم ماده قهوه ای گزنه خوب با هم مخلوط شدند حال مایع آفت کش ارگانیک اماده مصرف در باغ و مزرعه برای گیاهان است یعنی میتوانیم آبپاشی را با این مایع بطور مرتب پر کرده و پای گیاهان مورد نظر بپاشیم . این مایع معمولا زیرگیاهان یعنی در محل رویش ریشه گیاهان پاشیده میشودتا خوب به خورد گیاه برود . گیاه زنده مواد موجود در این مایع رقیق شده قهوه ای گزنه را در بدنه خود جذب و باعث از بین بردن شته و شپش ها سبز ، سفید و سیاه میشود.
به ازای هر یک کیلو گیاه گزنه در این مایع به مقدارنه و پنج دهم گرم ماده دفع افات مفید موجوداست. این مایع علاوه بر دفع شته و شپش گیاهی بعنوان مایع کودی نیز برای گیاه فواید بسیاری در بردارد.
نحوه استفاده از آفت کش ارگانیک حاصله از گزنه برروی برگهای شته دار
برای مصارف گلخانه ای و گیاهان حیاط منزل جهت دفع شته و شپش های گیاهان در یک لیتر آب یک بیستم از این مایع دفع آفت ارگانیک گزنه ریخته و با هم خوب مخلوط میشود و بعداین مایع رقیق شده را در اسپره پاشی ریخته و مستقیم زیر و روی برگها ، روی ساقه گیاه و محل تاج گل ها که شته ها و شپش ها به ان چسبیده اند، پاشیده میشود تا شته و شپش ها دفع و از بین بروند.
----------------------------------
روش تهیه نسخه کود ارگانیک از گیاه گزنه
برای تهیه این کود ارگانیک بسیار مفید به پانصد گرم گیاه گزنه و پنج لیتر آب و یک دبه پلاستیکی درب دار نیازداریم. گیاه گزنه را درشت خورد کرده و در 5 لیتر آب درون دبه درب دارریخته و یکبار با تیرک چوبی ان را خوب با هم مخلوط کرده و درب دبه رامحکم میبندیم و در محل گرمی در مزرعه و باغ بمدت 14 روز قرار میدهیم بماند تا فعل و انفعلات شیمیایی ان خود بخود و بخوبی انجام شود. در مدت این 14 روز هر روز یکبار در دبه را باز کرده و مایع فوق را با یک چوب بلند خوب به هم میزنیم وبعد درب دبه پلاستیکی را دوباره محکم می بندیم و بعد از 14 روز این کود بسیار غنی ارگانیک اماده مصرف است. البته این کود مایع بسیار غلیظ است وقبل از مصرف برای گیاهان حتما باید با حجم مشخصی از آب رقیق شود. بعد از اتمام 14 روز مایع فوق را با یک آب کش صاف کرده ودوباره در دبه دردار میریزیم .
جهت مصرف یک دهم از این مایع کودی ارگانیک گزنه را برداشته و در ده لیتر آب مخلوط کرده وبعد در آبپاشی ریخته و پای گیاهان یعنی روی ریشه پاشیده میشود.
-----------
با استفاده از این روش طبیعی در نیازهای محلی نیاز به سموم شیمیایی کمتر شده و بر میزان تولید میوه و سبزی افزوده میگردد.
گزنه گیاهی است بسیار مفید که معمولا بدون زحمت زیاد بشکل خودرو و انبوه اغلب در اماکن مرطوب و سایه دار در مناطق شمال ایران ، آذربایجان در بخش های کوهستانی تهران و مناطق کرج و بسیاری از شهرهای ایران به شکل خودرو می روید . این گیاه اغلب در کنار دیوارها محل های سایه دار یعنی جاهایی که زباله های ساختمانی ریخته شده و یا در کنار ساختمان های مخروب و یا زیر سایه درختان کنار جاده رشد کرده و به چشم میخورد.
کاشت و توسعه این گیاه بوسیل تکثیر ریشه ای و بذر در مزرارع بسیار اسان و ساده است و علاوه بر فواید غذایی و دارویی و مصارف دامداری ، از برگ و ساقه گزنه ،این گیاه فوق العاده مفید میتوان بعنوان یک آفت کش طبیعی قهوه ای رنگ که هر کشاورزی بشکل بسیار ساده قادر به تهیه ان است ، برای آب پاشی ریشه ، برگها و ساقه گیاهان آلوده به انواع شپشکهای مضر استفاده کرد وبا این شیوه مقرون به صرفه از بسیاری هزینه ها ( بخصوص در بخش تولید محلی و یا در گلخانه )صرف نظر کرده و بااین شیوه علاوه برکمک به حفاظت از خاک از الوده شدن به مواد شیمیایی از خسارات ناشی از اتلاف محصول های باغی و مزروعی نیز جلو گیری کرد. برای زمین های وسیع تر در استفاده از این آفت کش طبیعی نیاز به مخزن آب مجهز به آبپاش مکانیکی همراه این ماده قهوه ای است که کار آبپاشی گیاهان را در چند نوبت ساده تر سازد.
البته بدلیل همین خارک های ریز گیاه گزنه بعنوان عامل دفاعی و عدم علا قه و تماس حیوانات و انسان به این گیاه و قدرت گسترش و رشد و تطبیق گزنه با محیط طبیعی زیر برگهای و ساقه این گیاه محل زندگی بسیاری از حشرات غیر گزنده از جمله عنکبوت ها وگزنده مثل کنه ها ، هزار پا و سوسک های گیاهخوار است که برای خود لانه در لابلای ساقه های زیرین خاک لانه سازی میکنند و بعنوان مواد غذایی از برگ و گیاه مغذی گزنه براحتی تغذیه میکنند . بنا بر این موقع استفاده و قیچی کردن گیاه گزنه بخصوص از محیط های مخروبه ساختمانی و خرابه ها حتما لابلای برگها و بخش چتری گیاه و بذر ان بخوبی کنترل شود تا حشره های گزنده بخصوص کنه لابلای برگها پنهان نشده و باعث نیش زدگی و انتقال ویروس ها به بدن نشود .
با توجه به روش تکثیر مصنوعی کشاورزی گیاه گزنه ، میزان کنترل بوسیله مواد دفع آفات بهتر بوده و میتوان مانع زیست حشرات گزنده بخصوص کنه در اطراف این گیاه فوق العاده مفید شد.
حفاظت گلهای سرخ با کاشت چند بوته سیر
سير در ميان گلهاي سرخ شته ها را دفع مي نمايد و مريم گلي پروانه هاي سفيد را از اطراف كلم پيچها پراكنده مي كند .
هجوم شته را نيز مي توان با استفاده از مواد طبيعي به جاي حشره كشهاي شيميايي دفع كرد ، از جمله با جوشانده اي از برگهاي آقطي يا يك محلول صابوني رقيق و يا گياهاي از قبيل بابونه گاوي ،كاسياي تلخ و يا گياهان بنشني استوايي شرقي .
کد:
[/size]
http://ojagsar.blogfa.com/post-4.aspx
-------------
روشهای دیگر برای دقع آفت شته و حلزون
[size=24]یکی از راههای از بین بردن شته ها استفاده ازکفشدوزک قرمز نوع خاص مفید با هشت نفطه سیاه بعنوان( دفع آفات بیولوژی) است که اغلب در گلخانه ها از ان استفاده میشود. هر کفش دوز هر روز 100 شته را قادر است بخورد و در طول هفته های متمادی هزاران شته را خواهد خورد.
برای نگهداری گیاهان تزئینی منزل که شپشک یا شته زده اند ، میتوان مقداری روغن اسطوخودس ، یا روغن پوست لیمو یا پرتقال را همراه مقداری آب ولرم مخلوط کرده و در اسپره پاشی ریخته و پشت و روی برگها و گلها را با ان اسپره کرده. یکی دیگر از راههای از بین بردن شته در گل و گیاهان تزئینی منزل و بالکن دستکش یکبار مصرف در دست کرده و با استفاده از محلول آب ، مقداری مایع ظرف شویی و 200 گرم صابون رنده شده ، بخصوص صابوکالینوس یا صابون کالی( کلمه لاتین این نوع مخصوص صابون) ( که معمولا درداروخانه ها وجود دارد) ، مقداری الکل است. همه این مواد را با هم مخلوط کرده و در اسپره پاشی ریخته و با ان پشت و روی برگها ، ساقه ها و بخش تاج گل را هر چند روز یکباراسپره پاشی می کنیم. بعد از دو سه بار کلیه شته ها از بین میروند و گیاه از بین نخواهد رفت.
برای از بین بردن حلزون ها بخصوص در مناطق مرطوب مزارع شمال در مزارع و باغات بزرگ میتوان با استفاده از حیوانات خانگی مانند مرغ و خروس و استفاده از اردک های هندی حلزون ها را از بین برد. حلزون ها در طول روز معمولا در زیر ظروف گلدانی ، سنگ ، زیر بوته ها و کلا مکان های سایه دار و تاریک مخفی میشوند. در طول روز میتوان همه حلزون ها را جمع کرده و در بطری درب داری انداخت که حاوی ماء الشعیر است. حلزون ها در این مایع غرق میشوند. [/size]
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید