تاریخ: جمعه 18 مرداد 1392 - 03:58 عنوان: دیر است خواندن این یادداشت.
شروع فعالیت
عضو شده در: 21 تیر 1392 پست: 17 محل سکونت: بلوار22بهمن
امتياز: 690
برای پدری که بنزین را ریخت روی دخترش و او را چسباند به بخاری تا زنده زنده بسوزد، دیر است خواندن این یادداشت
برای پسری که سر پدرش را با کارد کند آشپزخانه برید هم دیر است، برای شوهری که همسرش را با بالش خفه کرد و....
برای خیلی از آنها که روی تخت بیمارستان خوابیدهاند و مغزشان پوسیده دیر است یا آنها که پرستارها دستهایشان را با دستمال به میلههای تخت بستهاند تا خودشان یا دیگران را نکشند، دیر است یا آنها که ساکنان کم سن و سال قبرستان شدهاند و زیر خاک خوابیدهاند.
برای خیلی دیر است این یادداشت؛ گرچه روزگاری که دیر نبود هم نوشتیم و گفتیم و آنها نخواندند و نشنیدند، اما برای خیلیها هم هنوز دیر نشده است. خیلیها هنوز این راه را شروع نکردهاند، خیلیها هم در ابتدای راهند و آنقدر جلو نرفتهاند که نتوانند برگردند.
شکارشده های شیشه را میگویم؛ همانها که براساس پژوهشها، دو سال پس از آغاز مصرف شیشه، از هر 10نفرشان، هشت نفر حتما میمیرند؛ همانها که گفته میشود پس از شش ماه مصرف شیشه، آسیبهای جبرانناپذیری به مغزشان میرسد و سبب ساز جنون و مرگشان میشود.
آنها نمیدانند یا باور نمیکنند که مافیای مواد مخدر از سالها پیش آنها را نشان کرده و دربارهشان مطالعه کرده است و به همین خاطر چوب حراج به شیشه زده است و آن را از کیلویی 80 میلیون تومان در اوایل دهه 80 به کیلویی دو میلیون تومان در ماههای اخیر رسانده است و برای تبلیغات دروغ دربارهاش، مثل ریگ پول خرج میکند.
همان تبلیغاتی که به ورزشکارها قول کاهش وزن سریع و انرژی بیحد دادهاند، به جوان هایی که اهل ورزش نبودهاند قول افزایش میل جنسی و شادی که همیشه در حسرتش بودهاند و به زنها و دختران جوان قول مانکن شدن را.
همان تبلیغاتی که روزگاری در خلأ اطلاعرسانی و اعلامخطر، به باشگاههای ورزشی و آرایشگاهها هم رسید و در گوش مشتریهای آینده شیشه دروغ گفتند که این ماده اعتیاد آور نیست و میتواند جای مخدرهای خطرناک دیگر را بگیرد؛ همان تبلیغاتی که به مشتریهایشان چشم بند زدند تا جان کندن مصرفکنندگان کهنه کار شیشه را نبینند.
ما سالهاست درباره شیشه مینویسیم و هشدار میدهیم، به شما گفتهایم که جنون و بد بینی میآورد و به همین دلیل معتادانش، خبرسازهای صفحات حوادث روزنامهها میشوند، به شما گفتهایم که هنوز روش درمانی معینی برای درمانش وجود ندارد و شیوه ماتریکس (شیوه درمانی بر پایه تغییر سبک زندگی با هدف ایجاد تغییرات رفتاری معتادان در طولانی مدت) نیز که در خیلی از مراکز ترک اعتیاد استفاده میشود، منطبق بر مشابه استانداردش که در کشورهای دیگر به کار میرود نیست، ما به شما خیلی از حقایق را گفتهایم، اما....
شیشه بیداد میکند، شکارهایش را دیوانه میکند، رنج میدهد و میکشد. ما هشدار می دهیم، میگوییم، مینویسیم، فریاد میزنیم، برخی میشنوند و خیلیها هم نمیشنوند، اما میدانید نکته غمانگیز کجاست؟ خیلی از آنهایی که شکارهای بالقوه شیشه محسوب می شوند، اصلا اهل روزنامه خواندن نیستند و صدای ما به گوششان نمیرسد و هشدارهایمان را نمیبینند و بیخبر میمانند و به همین خاطر است که میگوییم حالا دیگر به جایی رسیدهایم که باید هشدارهای مربوط به شیشه را از صفحات روزنامهها و خبرگزاریها بیرون بکشیم و به اندازه خیلی از اخبار زرد که هر روز و هر ساعت از دهانها به گوشها و از گوشها به دهانها میرسند، تکرارشان کنیم.
فکرش را بکنید اگر هر کدام از شما که این یادداشت را میخوانید به خطر را به سایرین گوشزد کنید، امروز هزاران هزار هشدار رد و بدل میشود؛ هزاران هزار هشداری که شاید یکیشان، زندگی جوانی را عوض کند.
دوست عزیز ! بعنوان یک انسان این نامه را به کسانی که دوستش داری ارسال کن شاید یکنفر و فقط یکنفر با خواندن ان اسیر آن نشود
آگاهی هدیه دهیم !!
تاریخ: جمعه 18 مرداد 1392 - 13:30 عنوان: پاسخ به «دیر است خواندن این یادداشت.»
مديريت كل انجمنها
عضو شده در: 2 فروردین 1389 پست: 3473 محل سکونت: IRAN
امتياز: 87705
ILANA, جان لطفاً از انجمن مناسب و مربوط به مطلبت استفاده کن
این تاپیک شما باید در این انجمن ایجاد بشه.
مابقی تاپیک هاتون هم تقریباً این مشکل را دارند.
متشکرم
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید