تاریخ: شنبه 10 اسفند 1392 - 11:00 عنوان: پاسخ به «لحظه ای خلأ»
همكار در ساوهسرا
عضو شده در: 16 تیر 1390 پست: 1290 محل سکونت: ساوه
امتياز: 33520
آن هنگام که مادرت پیرتر میشود؛
و چشمهای گرانبها و با ایمان او
زندگی را آنگونه که [زمانی میدید ] نمی بینند؛
زمانیکه پاهایش فرسوده میگردند
و برای گام برداشتن نمیتوانند او را یاری دهند
در آن هنگام بازوانت را برای یاری او به کار گیر
با خوشی و سرمستی از او نگاهبانی کن
زمانی که اندوهگین است،
بر توست که تا آخرین گام او را همراهی کنی
اگر از تو چیزی میپرسد...
او را پاسخگو باش
و اگر دوباره پرسید
باز هم پاسخگو باش
و اگر دگربار پرسید، دگربار پاسخش گو
نه از روی ناشکیبایی، بلکه با آرامشی مهربانانه
واگر تو را به درستی درنمی یابد
شادمانه همه چیز را برای او بازگو
ساعتی فرا میرسد، ساعتی تلخ
که دهان او دیگر هیچ درخواستی را بیان نمیکند...
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید