شنبه 3 آذر 1403

   
 
 پرسشهای متداول  •  جستجو  •  لیست اعضا  •  گروههای کاربران   •  مدیران سایت  •  مشخصات فردی  •  درجات  •  پیامهای خصوصی


فهرست انجمن‌ها » فرهنگستان » نوروز جشن جهاني صلح، دوستي ، احترام به طبيعت و كشاورزي

ارسال موضوع جدید  پاسخ دادن به این موضوع   تشکر کردن از تاپیک
 نوروز جشن جهاني صلح، دوستي ، احترام به طبيعت و كشاورزي « مشاهده موضوع قبلی :: مشاهده موضوع بعدی » 
نویسنده پیام
Aliabadi
پستتاریخ: دوشنبه 29 اسفند 1390 - 16:04    عنوان: نوروز جشن جهاني صلح، دوستي ، احترام به طبيعت و كشاورزي پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

مدیر انجمن
مدیر انجمن

عضو شده در: 30 بهمن 1388
پست: 2274

blank.gif


امتياز: 60455

نوروز، جشني جهاني صلح، دوستي، احترام به طبيعت و بزرگداشت كشاورزي



بنا بر شواهدهاي تاريخي پيدايش نوروز و خاستگاه ان از ايران است و در مناطق گوناگون فلات ايران اين جشن هزاران در هزار سال است كه بر پا ميشود. دركشور ايران، قفقاز، بخشي ازشبه قاره هند، بالكان و اسياي ميانه از جمله پاكستان، افغانستان، تاجيكستان، ازبكستان، قزاقستان، الباني، اذربايجان اين جشن به اشكال متنوع و زيباهر ساله برگزار ميشود.

پيام هاي نوروز

1.تقويت دوستي و پيوند و مودت بين انسانها ، با توجه به مراسم هايي مانند ديد و بازديد و شستن و رفتن كدورت ها اين از دايره خانواده ها اغاز و به دواير ديگر ازجمله اقوام، دوستان همسايگان و غيره توسعه مي يابد.

2. ريشه معنوي و مذهبي ان و ايمان به اخرت و جهان ديگرو ايمان واعتقاد به نيكي و خوبي ها و عمل به انها و يقين به اين امر كه بازگشت همه ما انسانها بسوي خداست. موطن اصلي ما خداست. در اين جهان فقط دمي امده ايم و فقط با كوله باري پر از خوبي ها مي توانيم تولدي نو و زندگي نو داشته باشيم. نوروز يعني تازه شدن روح و جان با معنويت ، علم ، دانش و توجه و همياري به انسانهاي نيازمند ، شاد كردن دل محرومان . نوروز اين نيست كه فقط به فكر خود باشيم ، بلكه نوروز وقتي نوروز است كه با ديگران اين شادي ها را تقسيم كنيم .در انزمان است كه زنده ميشويم ظرف وجود مان از زندگي و صفا و شادي لبزيز ميشود .

3. مراسم سپاسگزاري و شكر است. زيرا در اين ماه با ريختن سبزه از خدا طلب بركت مي كنيم. از همه داده هايش و هدايايش به ما تشكر مي كنيم.

4. حشن احترام به طبيعت است .يكي از جلوه هاي خلقت خداوندطبيعت است.با اين درك بياد مياوريم كه خداوند سفره طبيعت را بخاطر لطف و رحمت بيكرانش براي ما انسانها پهن نموده و به ما زندگي بخشيده پس اين سفره را و افكنده ان رااكرام بداريم وشكر ان را بجااوريم. درخت را نشكنيم و از بين نبريم ، زمين و خاك و اب را الوده نسازيم . كوه كوه زباله درست نكينم و ان را توي رودخانه و طبيعت نريزيم .بلكه مقدم طبيعت را با پاكيزگي و خانه تكاني را گرامي بداريم. دوستانمان را جمع كنيم و برويم چند ساعت زباله هاي ريخته شده را از دامن طبيعت پاك منيم . خانه تكاني را از چهارديواري خانه ها توي طبيعت ببريم وزباله هاي ريخته شده در دامن طبيعت را جمع كنيم و از ديگران هم خواهش كنيم در فروردين و بهار و هر فصل ديگر زير درختان و وروي سبزه و گلها و توي رودخانه ها زباله نريزند. زيرا در عصر جديد چه اشكال دارد از اين رسوم خوب و زندگي ساز تدوين نكنيم ؟ زندگي مدرن پيوند انسان و طبيعت را زدوده و بريده. حال با توجه به اين بي توجهي هاي دسته اي زمان ان است كه با طبيعت بشكل زنده و بشكل يك دوست اين پيوند را ايجاد كنيم.نان را و هر روئيدني را مكرم بداريم. در كشت و پرورش نهال ها بكوشيم. مشاغلي ازجمله كشاورزي و باغباني را تقويت و محترم بشماريم. از اسراف اب و هر منابع طبيعي صرف نظر كنيم به اندازه نيازمان مصرف كنيم و از خريدهاي زيادي صرفه نظر كنيم .

5. جشن نوروز جشن پيوند عواطف خانوادگي و جشن پيوند مردم با يكديگر است. ديد و بازديدها مانند نماد خانه تكاني عمل مي كنند علاوه بر تقويت عواطف و صله رحم كدورت هارا نيز شسته و از بين مي برد و صلح و دوستي وگذشت را مابين انسانها تقويت مي سازد.

سفره هفت سين نماد شكر نعمت ها و نقطه اشتراك همه اين ملل باهم

پهن كردن سفره هفت سين نوروزي از مشتركات مهم در بسياري از اين ملل است كه در همه انها به چشم ميخورد. هر كدام ازاين كشورهاباتوجه به مختصات فرهنگي خويش مراسم هاي گوناگوني شكر گزاري براي اين روز در فرهنگ خويش دارند.

نقش تاريخي سرزمين ايران در تحول كشاورزي وتاثير ان در تقويت صلح جهاني

اگر به تاريخ نگاه كنيم درهزاران سال پيش زندگي انسان در فلات ايران باابداع كشاورزي متحول و دگرگون شد. در فلات ايران براي اولين بار پديده كشاورزي بعلل ديني و اقتصادي بنا به گفته باستان شناسان بوجود ميايدو از ديدگاه ديني اهميت خاصي داشته . با شروع دوره كشاورزي در اين مناطق انقلابي عظيم در زندگي بشري بوجود ميايدوبا سكنا شدن انسان و پرداختن به كشت و كاردر تاريخ تمدن بشري دوره جديدي در زندگي بشري مثل تولدي ديگر اغاز ميشود. با توجه به اثار بدست امده از تمدن سيلك كاشان و يافته هاي باستان شناسان معروف اولين كلبه هاي گلي كشاورزي و محل نگهداري بذردراين مناطق يافته شده است.در ويكي پديا مي خوانيم

توليد غلا ت درفلات ايران
كشور ايران نخستين کشور جهان است که انسان اوليه در آن به کشاورزی و پرورش دام پرداخته است. (دو تن از متخصصين به نامهای آرتور کيت و دکتر ارنست هرتسفيلد در کتابی به نام صنايع ايران ثابت کرده‌اند که کشاورزی و تمدن از فلات ايران شروع شده است). در حفاريهايی که در بعضی از نقاط ايران نظير شوشتر، دامغان ، تخت جمشيد و تپة سيلک کاشان به عمل آمده نشان می دهد که تاريخ کشاورزی در ايران متجاوز از 6000 هزار سال است .
منبع ويكي پديا
توليد و پرورش ماهي منبع پروتيني
در اسطوره‌های ايرانی جمشيد را نخستين انسانی می دانند که به پرورش ماهی پرداخته است، جمشيد ازپادشاهان پيشدادی بود. ايرانيان محل پرورش ماهی را ماهی‌خانه می‌ناميدند.
بپرداخت آب ميانگاه خاک بپرورد ماهی در آن آب پاک
ز جمشيد ماندست چنين يادگار اگرچه برآمد بسی روزگار
هنرور شده خاک ايران زمين بشد زان سپس سوی ماچين و چين
منبع گزارش ويكي پديا

نشا، و كاشتن با قرار دادن دانه و فرو كردن ان در خاك انجام ميشود همانطور كه در لغت نامه دهخدا هم مي خوانيم

فروردن نشا، و كاشتن با قرار دادن دانه و فرو كردن ان در خاك انجام ميشود. [ ف َرْوَ دَ ] (مص ) پروردن و پرورش دادن و تربيت كردن . || تعليم كردن و آموزاندن . (ناظم الاطباء).

شيوه كشاورزي يعني توليد و بدست اوردن غذا از خاك اين فعاليت فرهنگ و بينش انسان را متحول و بينش معنوي انسان را گسترش داد. زيرا انسان را باطبيعت پيوند زد وبا اين پيوند انسان دريافت كه خالق زندگي را و مظاهر ان را بشناسد وهنرو توانايي اورا بستايد وهيچ چيزي والاتر و برتر از خدا نيست و فقط اورا بخواهد. فرهنگ ايراني جلوه ايي از اين بينش و عشق و محبت بيكران به خداست. نمادها ظرفهايي شدند تا اين دلبستگي و محبت وجاذبه انسان به خدا را به نمايش گذارند.يكي از اين نمادها سفره هفت سين است. يكي ديگر از نمادها تقديس نان است. همانگونه كه طبيعت دوباره متولد ميشود و برگهاي خويش را مي تكاند و برگهاي سبزمي رويند. خانه تكاني يكي ديگر از نمادهاي جشن نوروز است .در اين روز نيز انسان تولدي دوباره مي يابد و ميتواند مثل درختان خويش را بتكاند و در زير باران محبت خداوند دوباره سرسبز و بشاش شود. در باره تاريخچه و ريشه هاي فرهنگي اين جشن در فرهنگ ايرانيان در فرهنگ لغت دهخدا مي خوانيم

...... مولف

در لغت نامه دهخدا مي خوانيم
فروهر. [ ف ُ هََ ] (اِ) در پهلوي فروهر ۞ ، فارسي باستان ظاهراً فرورتي ۞ و در اوستا فره وشي ۞ . در اصل مركب از دو جزء فره يافرا به معني پيش و «ور» به معني پوشاندن ، نگهداري كردن و پناه بخشيدن . طبق مندرجات اوستا فروهر نيرويي است كه اهورمزدا براي نگهداري آفريدگان نيك ايزدي ازآسمان فروفرستاده و نيرويي است كه سراسر آفرينش نيك از پرتو آن پايدار است . پيش از آنكه اهورمزدا جهان خاكي را بيافريند، فروهر هر يك از آفريدگان نيك اين گيتي را، در جهان مينوي زبرين بيافريد و هر يك را بنوبه ٔ خود براي نگهداري آن آفريده ٔ جهان خاكي فرومي فرستد و پس از مرگ آن آفريده ، فروهر او ديگر باره بسوي آسمان گرايد و به همان پاكي ازلي بماند. اما هيچگاه كسي را كه به وي تعلق داشت فراموش نميكند و هر سال يك بار به ديدن وي مي آيد و آن هنگام جشن فروردين است ، يعني روزهايي كه براي فرودآمدن فروهرهاي نياكان و پاكان اختصاص دارد. (از حاشيه ٔ برهان چ معين ). || به معني جوهر كه در مقابل عرض باشد. (برهان ). از فرهنگ دساتير است . رجوع به دساتير ص 258 شود.

فروردين
يكي از امشاسپندان 12 گانه اوستا

فروردين . [ ف َرْ وَ ] (اِ) در زبان پهلوي فرورتن ۞، مأخوذ از پارسي باستان ظاهراً فرورتينام ۞ و آن ظاهراً جمع مؤنث كلمه ٔ فرورتي ۞ در حالت اضافي است و جمعاً به معني فروردهاي پاكان و فروهرهاي پارسايان است . بنابراين «ين » علامت نسبت نيست . (از حاشيه ٔ برهان چ معين ). نام ماه اول سال شمسي باشد و آن بودن آفتاب است در برج حمل و آن برج اول است از بروج دوازده گانه ٔ فلك و باد دبور كه باد مغرب است در اين ايام ميوزد. (برهان ). اين ماه برج حمل راست كه سرتاسر وي آفتاب در اين برج باشد. (نوروزنامه ٔ خيام ) :
گرفت از ماه فروردين جهان فر
چو فردوس برين شد هفت كشور.
عنصري


وقت آن است كه مردم ره صحرا گيرند
خاصه اكنون كه بهار آمد و فروردين است .
سعدي

|| نام فرشته اي هم هست كه از خازنان بهشت است و تدبير امور ومصالحي كه در اين ماه و در روز فروردين كه نوزدهم اين ماه است واقع شود، بدو متعلق است . || نام روز نوزدهم باشد از هر ماه شمسي و در اين روز از ماه فروردين فارسيان جشن سازند و عيد كنند بنابر قاعده ٔ كليه كه پيش ايشان جاري است كه هر روز از هر ماهي كه نام همان ماه داشته باشد عيد بايد كرد. نيك است در اين روز به اعتقاد ايشان جامه ٔ نو پوشيدن و ديدن گوسفندان و گله و رمه ٔ گاوان و اسبان . (برهان ) :
فروردين است و روز فروردين
شادي و طرب همي كند تلقين .
مسعودسعد

|| (اِخ ) نام قسمتي از اوستاي موجود. رجوع به فروردين يشت شود.

فروردين يشت . [ ف َرْ وَ ي َ ] (اِخ ) نام يك يشت از كتاب يشتها كه خود بخشي از بخشهاي پنجگانه ٔ اوستاي موجود است . پورداود نويسد: قسمتي ازاين يشت كه در قدرت و عظمت فروهرها و قسمتي ديگر كه در استغاثه و طلب ياري از آنهاست . بخصوص در هنگام فرودآمدن فروهرها، يعني در آخرين گاهنبار سال سروده ميشود. در كتب مذهبي پهلوي به مطالبي در خصوص فروهرهابرنميخوريم كه در خود فروردين يشت نباشد. (از يشتهاج 1 صص 597-598). رجوع به فروردين و فروردگان شود.

فروردگان . [ ف َرْ وَ دَ ] (اِ مركب ) (از: فرورد + گان پسوند نسبت ) در پهلوي فرورتيكان ۞ . فروردگان به دو جشن اطلاق شده است : يكي جشني است كه در پنج روز آخرسال (يا ده روز با احتساب پنج روز اضافي ) به ياد فروردها يا فروهران ، درگذشتگان برپا ميكردند و آن را به همين مناسبت فروردگان يا فرورديان ميگفتند و پارسيان هند مقتاد ۞ گويند. آخرين بار هنگام جشن مزبور را در پايان اسفندارمذماه قرار دادند. بيروني در آثار الباقيه ص 238 گويد: مردم خوارزم «در پنج روز آخر اسبندارمجي (اسپندارمذ) و پنج روز لاحق كه از پي آنها آيند مانند مردم فارس در ايام فروردجان عمل كنند از نهادن غذاها در دخمه ها براي روانهاي اموات ». و فروردگان حقيقي همين است . دوم ، روز فروردين از ماه فروردين (نوزدهم اين ماه ) كه طبق قاعده ٔ كليه (تطبيق نام روز با نام ماه ) جشني ميگرفتند. بيروني در آثار الباقيه ص 219 گويد: «روز نوزدهم (از ماه فروردين ) و آن فروردين روز است و موسوم است به فرودگان بمناسبت موافقت اسم آن و اسم ماهي كه روز مزبور در آن واقع شده و اين براي ايرانيان در هر ماهي صورت پذيرد. در اين جشن پارسيان در دخمه ها چوب صندل بخور ميدهند و موبدان با نذور ميوه و گل مراسم آفرينگان بجاي مي آورند. اين جشن شبيه عيد توسن ۞ نزد عيسويان كاتوليك است كه در اول ماه نوامبر عيد اموات شمرده مي شود. (از حاشيه ٔ برهان چ معين از خرده اوستا تأليف پورداود صص 209-210).خمسه ٔ مسترقه را گويند، يعني پنج روز آخر سال و اين پنج روز را فارسيان بغايت معتبر دارند و جامه هاي نفيس پوشند و جشن سازند و عطريات بسيار بكار برند و تنعمات كنند و ميوه هاي لطيف خورند و به آتش خانه ها روندو گاهنبار همسپيتميديم ۞ را به عمل آورند، يعني دعاها و بخوراتي كه در روز اول خمسه ٔ مسترقه بايد خواند و بايد كرد در اين پنج روزبكنند و خوانند و معرب آن فروردجان است . (برهان )..

امشاسپند. [ اَ پ َ ] (اِ) فرشته و ملك . (برهان قاطع) (آنندراج )(انجمن آرا). امشاسپند در اوستا اَمِشَه سپَتَه ۞ آمده ، مركب است از دو جزء، جزء اول «اَمشه » نيز مركب است از «اَ» علامت نفي و مشه از ريشه ٔ مَر ۞ بمعني مردن . جزء دوم سپنته يعني مقدس مجموعاً بمعني «جاودان مقدس » است . شماره ٔ امشاسپندان يا «مهين فرشتگان » هفت است كه نام شش تاي آنها در ضمن ماههاي دوازده گانه ٔ كنوني مندرج است : وهومن ۞ = بهمن . اشه وهيشته ۞ = ارديبهشت . خشئره وائيريه ۞ = شهريور. سپنته ارمئيتي ۞ = سپندارمذ. هئوروتات ۞ = خرداد. امرتات ۞ = امرداد. در آغازپيدايش مزديسنا، در رأس اين شش ، سپنتامينيو (خرد مقدس ) قرار داشته است بعدها بجاي او اهورمزدا را گذاشتند و گاه نيز بجاي اهورمزدا سروش ۞ را قرار دادند. در گاتها كه قديمترين قسمت اوستاست نام امشاسپندان بكرات ذكر شده است . هريك از امشاسپندان مظهر يكي از صفات اهورمزدا ميباشد و حتي بوجهي شاعرانه بهريك از اين مظاهر صفات الهي ، پاسباني و حفظ قسمتي از عالم هستي سپرده شده است تا در تحت امر خالق عالم بكار پردازند. در نظر گايگر آلماني شش نام فوق ، شش مفهوم مجرد اخلاقي را ميرسانند. در فرهنگهاي پارسي امشاسپند، امشاسفند، امهوسپند و امهوسفند آمده است . دو نام اول مبدل همان امشاسپنته اوستايي است و دو نام اخير از (امهرسپنت يا امهرسپند) پهلوي مأخوذ است كه توسط كتب زرتشت بهرام بمؤلفان فرهنگها رسيده است . فرهنگ نويسان اين واژه ها را بمعني «فرشته و ملك و سروش » گرفته اند. (از مزديسنا و تأثير آن در ادبيات پارسي دكتر معين صص 157-158) :
ز امشاسپند آنكه بگزيده تر
بنزديك يزدان پسنديده تر.
زرتشت بهرام پژدو (از مزديسنا و تأثير آن در ادبيات پارسي ص 158).
نوروز
نوروز عامه . [ ن َ / نُو زِ عام ْ م َ / م ِ ] (تركيب وصفي ، اِ مركب ) جشن پنج روز اول فروردين ماه . مقابل نوروز خاصه . رجوع به نوروز شود.

سال نو. [ ل ِ ن َ / نُو ] (تركيب وصفي ، اِ مركب ) سالي كه از نو آغاز شود. سال جديد. و در ايران سال نو از آغاز فروردين يا حمل است :
چو بودي سر سال نو فرودين
كه رخشان شدي در دل هوردين

فردوسي

نوروز
نوروز. [ ن َ / نُو ] (اِ مركب ) روز اول ماه فروردين كه رسيدن آفتاب است به نقطه ٔاول حمل . (غياث اللغات ). روز اول فروردين كه رسيدن آفتاب به برج حمل است و ابتداء بهار است و اين را نوروز كوچك و نوروز عامه و نوروز صغير گويند، و نيز ششم فروردين ماه روز خرداد كه نوروز بزرگ و نوروز خاصه گويند. (رشيدي ) (از جهانگيري ). به معني روز نو است ، وآن دو باشد، يكي نوروز عامه و ديگري نوروز خاصه ، و نوروز عامه روز اول فروردين ماه است كه آمدن آفتاب به نقطه ٔ اول حمل باشد و رسيدن او به نقطه ٔ اول بهار است . گويند خداي تعالي در اين روز عالم را آفريد و هر هفت كوكب در اوج تدوير بودند و اوجات همه در نقطه ٔ اول حمل بود، در اين روز حكم شد كه به سير و دور درآيند و آدم عليه السلام را نيز در اين روز خلق كرد، پس بنابراين اين روز را نوروز گويند و بعضي گفته اند كه جمشيد كه او اول جم نام داشت و عربان او را منوشلخ ميگويند سير عالم مي كرد چون به آذربايجان رسيد، فرمود تخت مرصعي بر جاي بلندي رو به جانب مشرق گذارند و خود تاج مرصعي بر سر نهاده بر آن تخت بنشست ، همين كه آفتاب طلوع كرد و پرتوش بر آن تاج و تخت افتاد شعاعي در غايت روشني پديد آمد، مردمان از آن شاد شدند و گفتند اين روز نو است ، و چون به زبان پهلوي شعاع را شيد مي گويند اين لفظ را بر حكم افزودند و او را جمشيد خواندند و جشن عظيم كردند و از آن روز اين رسم پيدا شد. و نوروز خاصه روزي است كه نام آن روز خرداد است و آن ششم فروردين ماه باشد و در آن روز هم جمشيد بر تخت نشست و خاصان را طلبيد و رسمهاي نيكو گذاشت و گفت خداي تعالي شما را خلق كرده است ، بايد كه به آب هاي پاكيزه تن را بشوئيد و غسل كنيد و به سجده و شكر او مشغول باشيد و هر سال در اين روز به همين دستور عمل نماييد، و اين روز را بنابراين نوروز خاصه خوانند. (برهان قاطع) (از رشيدي ) (از جهانگيري ) (آنندراج ). و گويند اكاسره هر سال از نوروز عامه تا نوروز خاصه كه شش روز باشد حاجت هاي مردمان را برآوردندي و زندانيان را آزاد كردندي و مجرمان را عفو فرمودندي و به عيش و شادي مشغول بودندي ، و معرب آن نيروز است . (برهان قاطع) (از جهانگيري ) (آنندراج ). اين روز را در نزد پادشاهان عجم و يزدانيان ايران شرف هاست ، گويند در آن روز ايجاد و انشاء خلق شده و سعدتر از ساعات آن روز ساعت تحويل شمس است به حمل ... و سبب حرمت اين روز را وجوه گفته اند: يكي آن است كه در عهد تهمورس آيين و مذهب صابئيه رواج و رونق تمام داشت ، چون شاهنشاهي به جمشيد رسيد تجديد آئين ايزدپرستي كرده ... و ناميد اين روز را نوروز و عيد گرفت ... و گويند در اين روز نيشكر به دست جمشيد شكسته شد و از آن خورده شد و آبش معروف و مشهور گرديده و شكر از آن ساختند، بنابراين در روز نوروز خوردن شكر رسم شده و از آن حلويات ساختند و خوردند و هنوز آن رسم برقرار است . (انجمن آرا).
جشن نوروز يا عيد نوروز يا جشن فروردين يا جشن بهار يا بهار جشن : بزرگترين جشن ملي ايرانيان است كه از نخستين روز فروردين ، ماه اول سال شمسي ، آغاز شود. جشن نوروز و مهرگان دو جشن بزرگ آريائيان بوده است ۞ ، ايرانيان قديم (پيش از عهد ساساني و به هنگام تدوين بخش اول اوستا) جشن نوروز را ظاهراً در اول بهار هر سال و آغاز برج حمل برپا مي داشتند. در دوره ٔ ساسانيان موسم اين جشن با گردش سال تغيير مي كردو در آغاز فروردين هر سال نبود، بلكه مانند عيد اضحي و عيد فطر، مسلمانان در فصول مختلف سال گردش مي كرد. در نخستين سال تاريخ يزدگردي مبداء جلوس يزدگرد واپسين شاه ساساني جشن نوروز مصادف بود با شانزدهم حزيران رومي (ماه ژوئن فرنگي ) و تقريباً در اوائل تابستان . از آن پس هر چهار سال يك روز اين جشن عقب تر ماندو در حدود سال 392 هَ . ق . نوبت جشن نوروزي به اول حمل رسيد و در سال 467 هَ . ق . نوروز به بيست وسوم برج حوت افتاد، يعني 17 روز مانده به پايان زمستان . دراين سال به فرمان سلطان جلال الدين ملك شاه سلجوقي ترتيب تقويم جلالي نهاده شد و بر اساس آن موقع جشن نوروزي در بهار هر سال مقارن تحويل آفتاب به برج حمل تثبيت شد و بدين منظور مقرر شد كه هر چهار سال يك روز برتعداد ايام سال بيفزايند و سال چهارم را 366 روز حساب كنند و پس از هر 28 سال - يعني گذشتن هفت دوره ٔ چهارساله - چون دوره ٔ چهارساله ٔ هشتم فرارسد به جاي آنكه به آخرين سال اين دوره يك روز بيفزايند، اين روز را به نخستين سال دوره ٔ بعد يعني دوره ٔ نهم اضافه كنند. بدين ترتيب سال جلالي نزديكترين سال هاي جهان شد به سال شمسي حقيقي كه 365 روز و 5 ساعت و 48 دقيقه و 46 ثانيه است .
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی [وضعيت كاربر:آفلاین]
تشکرها از این تاپیک
Aliabadi از این تاپیک تشکر میکنم 
Aliabadi
پستتاریخ: پنج‌شنبه 29 اسفند 1392 - 01:34    عنوان: پاسخ به «نوروز جشن جهاني صلح، دوستي ، احترام به طبيعت و كشاورزي» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

مدیر انجمن
مدیر انجمن

عضو شده در: 30 بهمن 1388
پست: 2274

blank.gif


امتياز: 60455

امیدوارم روزی این امکان برای مراکز گردشگری کشورمان فراهم میشد کاروان های رنگی و سرسبز نوروزی (همراه سفره هفت سین های گوناگون ) را با نان و شیرینی های محلی هر شهر و بوم و دیاری در کشورهای مختلف به نمایش در بیاورند . ایکاش نمایشگاه های نوروزی با سوغاتی های محلی در سرزمین های دیگر دراغاز فصل بهار به نمایش گذاشته میشد تا همه جهانیان با عظمت وزیبایی نوروز بیشتر اشنا میشدند.


جشن نوروز و سال نو در اغاز بهار خود انگیزه بسیار مهمی برای جذب گردشگران بهاری میتواند باشد. بطور مثال استان های شمالی گیلان و مازندران در اغاز بهار باغهای شکوفه رنگی بسیار زیبایی دارد که باعث حیرت تماشاگران و گردشگران عکاس بسیاری از کشورها خواهد بود. برای عکاسانی که دوستدار رنگ و طبیعت هستند ، عکاسی از باغهای مرکبات با شکوفه های رنگی و معطر مازندران واقعا دیدنی و اعجاب انگیز است. Smiling
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی [وضعيت كاربر:آفلاین]
نمایش پستها:   
ارسال موضوع جدید  پاسخ دادن به این موضوع   تشکر کردن از تاپیک صفحه 1 از 1

فهرست انجمن‌ها » فرهنگستان » نوروز جشن جهاني صلح، دوستي ، احترام به طبيعت و كشاورزي
پرش به:  



شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید
شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید
شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید


Home | Forums | Contents | Gallery | Search | Site Map | About Us | Contact Us
------------------------------------------------------------------------

Copyright 2005-2009. All rights reserved.
© by Aftabgardan Cultural Center : Aftab.cc