در باغچه ی دلم، آن گلی که بی یاری فصول شکوفا می گردد، می روید.
عشق...آری عشق!
عشقی که مرا همدوش گریه ها و هم شانه ی خنده هایت می سازد.
عشقی که
در تف تلخ تنهایی هایت می نشینم و در شب گریه های بی کسی ات می گریم
عشقی که
به همراه شکست هایت می شکنم
پا به پای شادی هایت می شورم
و با تماشای خوشبختی ات، دلکم پایکوبان می شود و دست افشان شِکر نوشان می شود و شُکر گویان
همان عشقی که مرا هماره بر آینده ات بیمناک دارد و لرزان
اما امیدوار
آن گاه که برای تو می نویسم
به عشقی ایمان میآورم
فراتر از انسان
و فروتر از خدا
عشق من و تو
در روزگاری که تمامی دنیا نمیتواند لبخندی را برلبانم بنشاند درک درست و فهم ژرف تو از
عشق و زندگی و شکست و خوشبختی
که به تغییر شگرف تو انجامد و لحظه لحظه ی زندگیت را سرشار از نعمت؛
آگاهانه عشق ورزیدن
آگاهانه شادمانی کردن
آگاهانه شکست را پذیرفتن
آگاهانه صبوری پیشه کردن
آگاهانه گریستن و لبخند زدن
و در نهایت آگاهانه زیستن و آگاهانه زندگی را به آغوش کشیدن.
عضو شده در: 2 فروردین 1389 پست: 3473 محل سکونت: IRAN
امتياز: 87705
حتما این مطلب را بخونید و به ذهنتون بسپرید
بافتن را از یک فامیل خیلی دور یاد گرفتم
که نه اسمش خاطرم است نه قیافه اش،
اما حرفش هیچوقت از یادم نمی رود، می گفت:
زندگی مثل یک کلاف کامواست،
از دستت که در برود می شود کلاف سردر گم،
گره می خورد، می پیچد به هم، گره گره می شود،
بعد باید صبوری کنی، گره را به وقتش با حوصله وا کنی،
زیاد که کلنجار بروی، گره بزرگتر می شود، کورتر می شود،
یک جایی دیگر کاری نمی شود کرد، باید سر و ته کلاف را برید،
یک گره ی ظریف کوچک زد، بعد آن گره را توی بافتنی یک جوری قایم کرد،
محو کرد، یک جوری که معلوم نشود،
یادت باشد، گره های توی کلاف همان دلخوری های کوچک و بزرگند،
همان کینه های چند ساله، باید یک جایی تمامش کرد، سر و تهش را برید،
زندگی به بندی بند است به نام "حرمت "
که اگر آن بند پاره شود کار زندگی تمام است...
کودک ( کلیه عواطف و احساسات مثبت و زنده ، شور و شوق وکنجکاوی یک انسان از بدو تولد تا دم واپسین حیات. احساسات منفی مانند غم ، خشم ، خودخواهی شامل این بخش شخصیت کودک نیزهست. ولی درمواردی با کمک آموزش وشناخت قابل تغییرومدیریت به شکل مساعد هستند).
والد( کلیه چهارچوب های اخلاقی، دینی، اجتماعی بصورت نورم های شناخته شده دردرون یک انسان).
بالغ (شامل کلیه تجارب ، دانش ،درکیات یک انسان بشکل نظری و عملی که درزندگی کسب می کند).
اصل مطلب این است که بین دو کودک دو انسان ، بین دووالد دوانسان ، بین بالغ دوانسان مشترکات ووحدتی درکار باشد ، تا رابطه دوام بیاورد.هروقت بین این شش بخش رفقاقت وتقارن وهمکاری عیان باشد ، میتوان به آینده یک ازدواج خوشبینانه نگاه کرد. اگر بین این شش بخش تناقضات و اختلافات شدیدی وجود داشته باشد، مشکلات یکی بعد از دیگری قد علم خواهند کرد.
هرانسانی با شناخت درون خود ،یعنی شناخت کلیات ساختمان درونی اش که شخصیت نامیده میشود،میتواند، خودرا درک کند وبه این سئوال مقداری جواب دهد ، آیا درچه صورت وچگونه میتواند همسرخوبی باشدویا چگونه یک فرد دیگربرای او همسر خوبی باشد؟ زیرا کسی که میخواهد همسر خوبی باشد ، این حق را نیز دارد که همسر خوبی داشته باشد.
همسر خوب بودن شرایط دارد. اول باید درون ووجود خودمان را بشناسیم وآن را پالایش کنیم. قدم بعدی پیداکردن لنگه کفش دیگری است که به این لنگه کفش بخورد. نکته قابل توجه تفاوت های بیولوژی زن ومردبراساس قوانین طبیعی وکارکردهایشان است که دردوهویت تعریف میشوند. این دوهویت دوجوراست که بایدبشناسیم تا گیج نشویم وتکلیف هر همسرروشن شود. نیازهای این دوجنسیت به یکدیگرکه درچهارچوب ازدواج تعریف میشود، باید روشن وشفاف طرح وبه ان جواب داده شود/ وبالاخره تشکیل خانواده با کودکانی سالم وشاد که یکی از نتایج مهم این ازدواج خوب است.
پروسه رشد وتربیت وشکل گیری انسان درهرسنی از بودن به سمت شدن ورشد کردن ادامه میابد. درکودکان سرعت یادگیری بدلیل سیستم عصبی مساعد بسرعت انجام میابد ودربزرگسالان بعلت بالارفتن سن ازسرعت کمتری برخورداراست. ولی تااخرین لحظه زندگی انسان میتواند بیاموزد.همانطور که امروزه براساس این مناسبت، آموزش به سه بخش 1. آموزش کودکان 2. آموزش نوجوانان وجوانان .3. آموزش بزرگسالان تقسیم می شود.انسان بدلیل دارا بودن هوش وشعورموجودی است فوق العاده که درهرسنی تکامل پذیراست و امکان فراگیری وتعلیم وتغییریافتن برایش موجود است.یعنی اگرانسان خود را بشناسد و بخواهد میتواند خودرادرمسیر مثبت ها تغییرداده و سیرتکاملی را بپیماید.
درانتخاب همسرتوجه به این سه شناسه درمورد خود ودیگری ضروری است:
1.داشتن والدهای متوازن ومتعادل نه متقارن!
والد چیست؟ والد کلیه قواعد و قوانین چهارچوب های پذیرفته شده تعلیم و تربیت است که ازطریق والدین وبزرگسالان دریافت ودرسنین کودکی وحتی نوجوانی نهادینه میشوند.
بنابراین هرزن ومردی که قصد دارند بایکدیگرازدواج وخانواده ای را تشکیل دهند، لازم است به این نکته توجه فرمایند، والدهای وجودشان متوازن و متعادل باشد اگر والدها نامتقارن باشند ، ممکن است درروابط تنش و اختلال ایجاد میشود. ریشه بسیاری ازطلاق ها واختلافات از این نقطه شروع میشود. همسر وقتی خدادوست و خداشناس باشد به حقوق همسرش وخودش درزندگی مشترک احترام میگذارد واین رویه آرامش واطمینان خاطررا برای کلیه اعضای خانواده به ارمغان میاورد. بینش ها و اعتقادات مذهبی بخشی از والد یک انسان است.
البته والد دوانسان نمیتواند همیشه صددرصد با هم یکسان باشند ، اگر کسی چنین تصوری داشته باشد، برداشت اش بدور ازواقعیت ورویایی است.اگر کلیات شخصیت والد دوانسان با هم همخوانی وتوازون داشته باشد ، بخشی از مشترکات درواقع استخراج شده و این همان تفاهمی است که خیلی درموردش حرف زده میشود. یعنی هردو به یکدسته ارزشها وقراردادها مقید ومعتقد بوده و به ان پاینبد هستند، ویاهردواصول سالم زندگی را درخانواده تجربه کرده واز والد مستحکم وسالمی برخوردارهستند .
همخوانی بالغ دو انسان بعنوان نیروی تدبیر دو انسان:
این بخش مهم تکاملی دوانسان است که بخشی را درسایه والدین خردمند وبا تجربه کسب می کنند وبخش دیگر را با کسب دانش واگاهی خود میتوانند تحصیل نمایند . بالغ رشد یافته میتواند موانع را شناسایی وراه حل های مناسب برای ازمیان بردن ان بیابد. خردمندی یک زوج در مدیریت زندگی ازعوامل اصلی موفقیت آنهاست. ثمره دیگربالغ خردمند ورشد یافته در یک زوج موفق این است که هردو درزندگی ازرشد و تکامل وسلامت بیشتری برخوردارخواهند شدوزمینه رشد و تکامل برایشان هموارتراست.
هدف زندگی مشترک تمرکز برروی نقاط اشتراک و تقویت وافزایش آنهاست. با این روش حسن نیت ها تقویت و چیزهای ریز وبی اهمیت بوسیله قدرت تدبیر کنار زده میشوند. با این روش وقت و انرژی تلف نمیشود وبرای چیزهای کوچک پیمان نامه ازدواج متزلزل نمیشود.با چنین والدینی کودکان این شانس را دارند تا از بالغ قوی ومستحکمی برخوردارشوند.
داشتن "کودک شاد و سالم" درمواجه با شریک زندگی:
علاوه برهمسانی ،کفو بودن و تناسب داشتن با کلیات شخصیت ،همسرباید دوست داشتنی بوده وازبودن درکنارش درهرزمان همراه با احساس رضایت، اشتیاق، ومسرت باشد( یعنی همخوانی دوکودک ، دو انسان). بقدری این مسئله مهم است که حتی چین وچروک های همسر هم دیدنش لذت بخش میشود.
تقویت صفات مهمی مانند صداقت ، صمیمیت ، اهداء ،همه شادی ها وهمه چیزهای خوب روی کره زمین به عزیزین فرد زندگیمان در واقع یک افتخاراست. تعجب می کنم که به زوج های نمونه وعالی دنیا جایزه المپیک ویا مدال طلا درنظر گرفته نشده.
تقویت همه احساس های خوب در درون خود و انتقال این احساس خوب به همسر، مثبت اندیشی ومثبت زیستن با همه امکانات کم وبیشی که دراطراف دو انسان موجود است. کسی که خودرا دوست دارد واز زندگی رضایت دارد، دارای کودک سالمی است که میتواند براحتی همسرش را نیز دوست بدارد وبا او زندگی خوبی داشته باشد.
اگر انسانی خودش را دوست داشته باشد و احساس خوشبختی نماید ، میتواند این احساس خوشبختی را به همسرش نیزانتقال دهد، هیچ کس درمقابل زیبایی ها و شادی ها بی تفاوت نیست، هیچ کس شایسته تر از همسربرای دریافت محبت وخوشبختی نیست. کودک سالم وجود یک انسان میتواند عمیق ترین احساس خوشبختی ووجد را حتی دردوران پیری داشته باشدوبه کمبودها اهمیتی ندهد واز زندگی وزنده بودن لذت ببرد وهمسرش را دراین لذت سهیم سازد. درهر انسانی این استعداد قرار داده شده تا درجهت خوشبختی شدن ،خودجوشانه وفعالانه عمل نماید. خوشبختی یعنی بخشیدن همه احساس های مثبت ، دانش ات ،تجربیات ات، شوخ طبعی ات و از همه بیشترحوصله و صبوری ات درزمانی که مشکلی بوجود میاید. اشتباهی رخ میدهد.درچنین شرایطی اشتباه همسرت را با ادب و مهربانی درزمان مساعد به او بگو و بعد از تفاهم ، بسرعت اورا ببخش و مثل خورشیدی باش که از پس ابرها سرزده وبا تمام وجود مهرمی تابد.گویا انگارنه انگار اتفاقی رخ داده.
عشق به همسر به تعبیراریک فروم هنرعشق ورزیدن یعنی استعداد بخشیدن و نثارکردن است. یعنی با نثارکردن هر کس به میزان ثروت و غنایی که دارد آگاه میشود. نثارکردن ، یعنی پدید آوردن زیباترین خاطرات شیرین درطول زندگی برای شریک زندگی است.
ببین همسرت به چه چیزهایی نیاز دارد ، ازچه چیزهایی خوشش میاید ولذت می برد ، آنها رابه او بده وازان دریغ مکن.همانطور که گیاه به نور ، خاک و آب نیازدارد. نیازهای فیزیکی و روانی همسرت را بشناس و این نیازها را درکوتاه مدت ویا درازمدت در حد توان تامین کن. ببین همسرت ازچه چیزهایی بدش میاید ، ان ها را از محیط صمیمانه محیط خانواده دورکن.
احساس مسئولیت کردن نسبت به خود و همسریخش مهم مدیریت زندگی است.مدیریت زندگی یعنی درپی رفع اشکلات خود بودن وقبول مسئولیت ها. خود را ناخدای کشتی زندگی احساس کردن. یک ناخدای خوب درحین هدایت کشتی مراقبت است که کشتی به صخره ها برخورد نکند. یک ناخدا هرنوع عیب و اشکال کشتی را بطور مستمر رفع میکند وخودرا درقبال وضعیت کشتی مسئول میداند. تقصیر و کمبودها را گردن این یا آن نمیندازد. زیرا خودرا مسئول کشتی زندگی میداندواز غرق شدن ان جلوگیری می کند.این کشتی گاه با هوای آفتابی مواجه میشود ،گاه با هوای طوفانی دریا. ناخدای خوب میداند درهرموقعیتی بهترین تصمیم ها وعکس العمل ها راانتخاب و به مرحله اجراء میگذارد. این ناخدا هم مرد میتواند باشد و هم زن. اگر هرهمسری با این دید به قضایای زندگی نگاه کند ، نتیجه ان تکامل و رشد وآسایش وتفاهم هردو خواهد بود.اگر روزی هردوفکر کنند ، که دیگری ناخدای کشتی است وهیچ کدام از کارها به او مربوط نیست ، کشتی بطور حتم غرق ویا دست کم آسیب شدید خواهد دید.
همان طور که هرروز منزل تمیز و شسته و رفته میشود ، کشتی نیز هرروزبه مراقبت وغبارروبی نیازدارد.یک مقدار غبار هرچند وقت سرو کله شان درزندگی پیدا میشوند. بطورمثال ازمسائل عاطفی گرفته تا امورمالی وتربیت فرزندان وغیره. دراین موقعیت اگرهرکس با هنر مهر ورزی واصول آشتی مانوس باشد ،هنرزندگی را بکار برده وشاهکاری خلق کرده. همیشه قرار نیست ، همه وقت همه کارها خوب پیش برود ، گاهی شرایط کلی زندگی تغییر می کند، هر آدمی برای خودش تافته جدا بافته ای است و ممکن است بعلت خصوصیات شخصیتی، نقاط ضعف و قوت های مخصوص خود را داشته باشد. اصل مهم درابتدای زندگی شناخت همسروپذیرفتن او با همه نقاط قوت و ضعف هایش است. خود شما هم مطمئن باشید، اشکالات زیادی دارید که از وجودشان بی خبرهستیدو اشکالات شما نیزمیتواند همسرتان را رنج دهد. پس بنابرتوجه به اصل نسبیت ها زندگی رابه کام هردو شیرین خواهد کرد. زیراهنر زندگی ، هنر وصل شدن وشیرین کردن است زندگی است ، نه فصل کردن وریش ریش شدن آن. هرکاری انجام میدهی به این فکر کن که ازقدیم گفته اند یک سوزن به خود ، یک جوالدوز به دیگری.
بدلیل تجارب کم زوج های جوان درشروع زندگی بیشتر واقعه ها را دست دارند ازپشت عینک رومانتیک ببینند. ولی واقعیت این است که زوج های جوان نیاز شدید به یکدسته آموزش هایی دارند تا ناخدای ورزیده ای شوند. زیرا زندگی کردن با همسر داستان کشتی ، آفتاب ، دریا و طوفان هم هست.این آموزش ها برای این است تا درزندگی غافلگیر وگیج نشوید ، تابتوانید کشتی زندگیشان رادرتکانه های طوفان و موج ها با چهره ای خندان بخوبی هدایت کرده و هردو آسیب نبیند. درسالهای اول ازدواج فراگیری " مهارت های عاطفی " یعنی فعال کردن کودک سالم یک زوج ازمهمترین درس های زندگی برای خانواده های جوان است. زوج های جوان بادرست کردن محیط عاطفی گرمی درواقع زمینه رشد را برای داشتن کودکان سالم از پیش فراهم میسازند.
توجه به این نکات درتحکیم روابط خانواده های جوان میتواند تاثیرگذارباشد :
تبادل عواطف دوطرفه بجای قدرت نمایی ، بزرگداشت و احترام بجای تحقیروسرزنش ولغت های تلخ چند صد تنی ، تواضع و فروتنی بجای فخرفروشی، ابتکاروخلاقیت وخوش رویی ،مدیریت و برنامه ریزی،تقسیم مسئولیت وکار، بجای ادعا و توقع های سربه فلک کشیده. دریافت اطلاعات درست وواقعی بجای پیش داوری های عجولانه. وقتی توقعات زیادی از همسرتان دارید ، ازخود بپرسید ، شما درروز گذشته ،هفته گذشته ، ماه گذشته ، سالی که گذشت برای اوچه ها کرده اید؟ آیا وقتی از سرکار می آئید حالش را می پرسید ؟ بعد از استراحت ازبار مشکلاتش کمی برمیدارید تااحساس خشنودی کند ؟ او هم مثل شما خسته می شود ، وقتی خیلی استرس دارد، رعایت حال اورا میکنید یا سربه سرش میگذارید، وقتی خیلی استرس دارد ،از او بخواهید برود ،استراحت کند . شما یجای اوظرفها را بشوئید . هیچی از شما کم نخواهد شد، برعکس عزیزترهم خواهید شد. امتحان کنید ، ضررنمی کنید.
وقتی خسته از سرکارمیاید، وقتی غمگین هستید، علت اش را از شما جویا می شود؟ شادتان میکنید ، جلوتان چای معطر میگذارذ وقتی به آرامش نیاز دارید ، فضا را برایتان مساعد میکنید وبه حرفهایتان مثل یک دوست گوش می کند تسکین تان میدهد ، با شما همفکری می کنید. همه این مثال های بالا درباره موضوع فوت وفن ارتباطات (Kommunikation)
صحبت می کند. هر همسری لازم است به فوت وفن ارتباطات مقداری آشنایی داشته باشد ، تا حداقل ازایجاد سوء تفاهم ها جلوگیری نماید.
------
دو کتابچه دوجلدی پیش رویم است که درباره رفتار زن وشوهرها نوشته شده و"تسخیر قلب" نام دارد ، تالیف رابرت اکرمن ف ترجمه : ا - کیهان نیا .جلد یک برای خانم ها نوشته شده وجلد دوم برای آقایان نوشته شده. هرچند این دو کتاب صحافی ظاهر خوبی دارند ولی کامل نیست.به یکسری نکات کاربردی زندگی روزانه اشاره کرده. بخشی ازمطالب بدردبخوررا که ارزش نقل کردن دارد رابرایتان دراینجا نقل می کنم.
ج 2 کتاب تسخیر قلب ، آقایان چگونه باید به قلب همسر خود راه یابند!!
به جای تسلط بر همسر آیندتان ، دریچه ای به روح و روان او بیابید تا قلبش همیشه برای شما بتپد..... ص 24
درفکر عوض کردن او نباشید ، همسرتان را همان طور که هست قبول کنید ، این بزرگترین احترامی است که او می گذارید . ص 27
ایا می دانید که خانمها به " توجه" اهمیت می دهند؟ دراین مورد چه کرده اید؟ ص 28
درکارخانه به او کمک کنید یا تابع قانون " همه کارها " به عهده زن است، می باشید؟! ص 29
سعی کنید بیشتر تمرکز شما ، روی صفحات برجسته و ارزشمند همسرتان باشد، دیدن معایب آسان است ،تشویق را فراموش نکنید که معجزه می کند. ص 31
تازمانی که با جسم و روح خود " آشتی " نکیند ، زیبایی های همسرتان را نمی بینید ، اول آشتی با خود ، بعد داوری! ص35
زنان از مردان ساکت ، دل خوشی ندارند ، با آنها حرف بزنید تا بدانند ، که " همه چیز خوب پیش میرود". ص 36
هیچ وقت به او نگوئید خیلی ها می خواستند همسر شما بشوند ، اجازه بدهید این مسائل را خودش بفهمد. ص41
.... سالگرد ازدواج ، روز تولد وروز مادر را با شاخه گلی و هدیه ای هرچند کوچک به او تبریک بگوئید ، همه چیز را یک باره فراموش نکیند.ص 44
حمایت از همسر اگر همراه با عشق باشد ، رمزآلوده ترین و سکرآورترین لحظات را به زن تقدیم میکند. ص 47
وقتی همسرتان با شما حرف می زند ، مستقیما توی چشمش نگاه کنید.....ص 48
به هر موضوعی بخندید ، خنده تلخی های زندگی را شیرین می کند. ص 49
زنان از مردان " خاله زنک" خوششان نمی آید ،درجزئیات دخالت نکنید. ص53
قبل از اینکه از خانه بیرون بروید از اوبپرسید آیا چیزی لازم ندارد؟ ص 54
تفاهم دراثر " مذاکره" به دست می آید ..... ص 58
زنها با درددل کردن تخلیه می شوند ، این فرصت را برای اوفراهم کنید تا احساس خوبی پیدا کند. ص61
اگر او اشتباهی کرد و به صورت " غیرمستقیم " عذرخواهی کرد ، اورا وادار به اعتراف نکنید. ص 62
همسر خودر را غریبه ندانید و با او به " گفتگو" بنشینید ، اگر ازاو بخواهید" رازدار" شما باشد ، شما را به خودش نزدیکتر می بیند.ص 64
ازگفتن کلمه " دوستت دارم" غافل نشوید ، اگر سخن دل را به زبان بیاورید ، مقبول تر می افتید. ص 69
همیشه عکسی از او وبچه هایتان درکیف خود وروی میز کارتان داشته باشید. ص 74
گاهی برای اوچایی بریزید وهروقت چای به دستتان داد " تماشایش " کنید. ص75
حضرت صادق (ع) می فرمایند : " شما برای همسرتان آن طوری آماده شوید که دوست دارید او برای شما آماده بشود". ص 84
مشکلات شغلی خود را با همسرتان درمیان بگذارید ،اگرنتوانست راهنمائیتان کنند ، حداقل شرایط شما را درک می کند. ص 93
پای همسر خودرا از خانه پدرومادرش " نبرید" که هرگز شما را نخواهد بخشید. ص98
مادران جوان دردوران بارداری نیاز شدید به " مادرشان" دارند ، این کار از نظر شما عیبی دارد؟ ص 116
وقتی بچه دارشدید ، دائما ازاو نخواهید که مواظب بچه باشد ، کمی هم به او توجه کنید. ص 119
تشکر کردن را فراموش نکنید ، با این کارتان خستگی را از تن او دور می کنید. ص123
گاهی برای زحمات بیشمارش هدیه ای بخرید ، این کار شما اورا به زندگیش دلگرم می کند. ص 124
زنان نیاز دارند که " ارزش " کار آنها دیده شود و برزبان آورده شود ، این دومی مهمتراست. ص 126
هیچ وقت همسر خودرا با دیگران " مقایسه " نکنید ،اجازه بدهید " خودش " باشد. ص 132
دیدن و بازگو کردن محاسن همسرتان شما را نزد او محبوب ترو محبوب تر می کنند.ص 133
تعمیرات وسایل خانه را هرچه زودتر انجام دهید تا هربار برای انجام کاری فکرنکند که شما به خواسته هایش بی اعتنائید. ص 134
برنامه ریزی برای مسافرت واز پیش خبردادن به او ، مسافرت را برای همسرتان لذت بخش می کند. ص 135
پس از استفاده ازحمام حتما آن را تمیز کنید ، نمی دانید این کارچقدر خوش آیند خانم هاست. ص 136
زنان " ایثار" کردن را دوست دارند ولی چون که ازحد بگذرد ، احساس " اجحاف" جایش را می گیرد. ص 137
اگر همسرتان مدل ویا رنگ مویش را تغییرداد ، دراین باره اظهارنظر می کنید؟ ص 146
زنان و بچه ها از مردی که هنگام ورود به خانه دستش " پر" است خوششان می آید ، این عادت جزء" سنت های خوب" گذشته است، حفظش کنید. ص147
نزد فرزندان با همسرتان با احترام صحبت کنید ، احترام به او شمارا " محترم تر" معرفی می کند. ص 149
وقتی که او بیمار می شود به او نگوئید که تو " همیشه " مریض هستی ،حالا نوبت شماست که از او پرستاری کنید. ص 152
نزد فرزندانتان ، با همسر خود مهربان باشید وبه اوبگوئید " دوستت " دارم ، با این رفتارعملا به آنها نشان می دهید ازچه کانون گرم خانوادگی برخوردار ند. ص 153
------------
درپست بعدی خلاصه جلد اول کتاب تسخیر قلب ،که خانمها چگونه باید به قلب همسرخود راه یابند !! قرارداده میشود.
علی علیه السلام می فرماید: دانا از تجربیات دیگران می آموزد و نادان همه چیز را خود تجربه می کند.
زندگی بر سه اصل مهم استوار است: تولد, ازدواج و مرگ!
مواظب باشید با یک انتخاب در ازدواج، زندگی خود را بر اساس شاد کامی و یا تلخ کامی رقم
می زنید.
در همین ابتدای راه کمی لبخند را چاشنی بحث می کنیم....توجه کنید فقط لبخند!
ناپلئون بناپارت می نویسد: زن موجودی است بین انسان و حیوان وحشی!! گاهی این است و گاهی آن!!
نانسی ریگان همسر رئیس جمهور اسبق آمریکا میگوید: زن همچون چای کیسه ای است تا در آب جوش نیفتد نمیتوان به خاصیت نهفته آن پی برد.
جورج الیورت بسیار ظریف میگوید: مرد به خروسی میماند که فکر می کند خورشید به این علت طلوع می کند که قوقولی او را بشنود.
برنارد شاو با بغضی نشکفته و نگاهی خیس می گوید: به راستی مرد موجود بدبختی است!! وقتی می میرد همه می گویند: بیچاره زنش!!
مردان ایتالیایی بر این باورند که تنها اشتباه دلپذیر خلقت، زن بوده!!!
مردان سوئدی میگویند: اگر می خواهی خبری میان مردم پخش کنی آن را به زن بگو و تأکید کن که این موضوع بسیار محرمانه است.
فیثاغورث هم ساکت ننشته و میگوید: طلا را با آتش، زن را با طلا و مرد را با زن می آزمایند
امیدوارم همه آقایون از این آزمایش سر بلند بیرون بیان...
خب... بحث خانم و آقا نه تنها در کشور ما بلکه در همه جای دنیا رواج داره...
اختلاف ها، تضادهای زیادی بین این دو موجود عجیب وجود داره که به شخصه اطمینان دارم و به این باور رسیدم که بسیاری از اختلافات خانوادگی بین زن و مرد ریشه در این اختلافات داره...
دیل کارنگی میگوید: اختلاف زن و مرد در نوع دوست داشتن است...
زن مرد را با قلب و روح دوست دارد و مرد زن را با جسم و فکر!
زن یعنی: لطافت، نجابت، مهربانی، شرمناکی، شادی، عشق، انعطاف پذیری، تمکین و تسایم آگاهانه و نم اشک...
خانم های محترم دقت بفرمایین نم اشک...نه
ماده یعنی: وراج، بی شرم، افسرده و خشمناک، شبه مرد، چند قوطی لوازم آرایش، در به در دنبال ثبت مالکیت خود چه در عشق، چه در خانه و ماشین!!
مرد یعنی: منهای خشم و سرریز از تحمل و صبوری وتلاش و کوشش مستمر، نرمخو و مهربان، خویشتن دار و هدفمند و خستگی ناپذیر، با شعار: اول خانواده؛ بعد خودم.
نر یعنی: همیشه پر خشم، بی برکت و تنبل، تندخو و عصبانی، آکنده از فریاد و فحش، دستی برای زدن، در به در دنبال ثبت نام خود بر سر در خانه به عنوان رئیس!!!
با شعار اول خودم؛ بعد خانواده....
خب انتخاب شما چیست؟؟؟
جنس برتر وجود ندارد باید انسانی آگاه بود تمامی انسان ها دارای نقاط ضعف و قوت میباشند، شکیبا باشید، مهر بورزید و هیچ گاه فریب جنسیت خود را نخورید.
rezvaneh, جان سلام
سخنان ومقالات خیلی خیلی عالی بودند
اتفاقا من هم دنبال کسی میگشتم تا توی سایت آفتابگردان(که مطمئنم باهاش اشناهستی)یک همچین مقاله ای باکمکش بذارم امامتاسفانه پیدانکردم کسی روکه به شیوایی شما مطالب روبیان کنه
واقعا لذت بردم از متون زیباتون
امیدوارم موفق وخوشبخت باشی
تاریخ: یکشنبه 7 دی 1393 - 17:42 عنوان: پاسخ به «*****لطفاً همسر خوبی باشید*****»
همكار در ساوهسرا
عضو شده در: 16 تیر 1390 پست: 1290 محل سکونت: ساوه
امتياز: 33520
msalas جان از لطف شما ممنونم
دوستان عزیز سلام.
نیساگاداتا میگوید: در پیوند زناشویی؛ شما نه زن هستید و نه مرد!! عشقی هستید میان دو انسان.
حکایت مرگ عشق...
پگاه پائیز بود، گام های رنگین خزان جنگل را رنگارنگ کرده بود و زیبایی چشمگیر و لطیفی جنگل را سرریز کرده بود.
در این هنگام جیرجیرک با نگاهی خیس خرس را می نگریست و در حالی که گونه هایش از شرم گلگون شده بود با صدایی ترد و لرزان به خرس گفت: بیا در کنار این همه زیبایی کمی با هم قدم بزنیم.
خرس نگاه خیره و خوابناکش را به جیرجیرک انداخت جیرجیرک در حالی که صدای قلبش را میشنید آب دهانش را به سختی قورت داد و گفت: آخه، دوستت دارم!
خرس خمیازه ای کشید و گفت: الان وقت خوابمه!!
لحظاتی بعد خرس به خواب زمستانی رفت اما نمیدانست که جیرجیرک فقط سه روز زنده است.
و گاه این سرنوشت تلخ ما انسان هاست که بعضی خرس هستیم و بعضی جیرجیرک!!!
عشق؛ نخ طلایی رنگی است که قلب زن و مرد را به هم می دوزد.
عشق؛ عامل رشد روح انسان است.
عشق؛ حسود نیست، مالکیت پذیر نیست.
عشق؛ یعنی شما پل پرواز همسرتان شوید.
عشق؛ هنر خوب زیستن با دیگریست.
یک زندگی عاشقانه موفق و شاد باید با بخشش و گذشت همراه باشد؛ سرشار از ایثار، فداکاری و تلاش...
تلاش برای خود ساختن و پله ای برای عروج همسر شدن...اگر این تلاش و فداکاری مشترک و پی در پی باشد، زمانی که همسر شما در اوج موفقیت هایش و در پله آخر ایستاده است، شما خود را در کنار او می بینید نه در پله ی اول....
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما
تاریخ: یکشنبه 7 دی 1393 - 23:15 عنوان: پاسخ به «*****لطفاً همسر خوبی باشید*****»
خوب داره پيش ميره
عضو شده در: 22 آذر 1393 پست: 87 محل سکونت: sove
امتياز: 2220
rezvaneh, واقعا باریک الله
حکایتت عالی بود
آدم ها گاهی یادشون میره که فقط چند روز توی این دنیا هستن وگاهی خودخواهی هاشون باعث میشه پشیمونی به بار بیاره که تلخیش تا آخر عمرشون همراهشون باشه ..
عضو شده در: 3 بهمن 1390 پست: 529 محل سکونت: ساوه ...
امتياز: 13590
راز عشق...
راز اول عشق
راز عشق در تواضع است . این صفت نشانه ی تظاهر نیست. بلکه نشان دهنده ی احساس و تفکری قوی است. میان دو نفری که یکدیگر را دوست دارند ، تواضع مانند جویبار آرامی است که چشمه ی محبت آنها را تازه و با طراوت نگه میدارد.
راز دوم عشق
راز عشق در احترام متقابل است. احساسات متغیرند، اما احترام دو طرف ثابت می ماند. اگر عقاید شریک زندگی ات با عقاید تو متفاوت است، با احترام به نظرهایش گوش کن . احترام باعث می شود که او بتواند خودش باشد.
راز سوم عشق
راز عشق در این است كه به یكدیگر سخت نگیرید . عشقی كه آزادانه هدیه نشود ، اسارت است .
راز چهارم عشق
راز عشق در این است كه رابطه تان را مانند یك باغ با محبت تزیین كنید . "بذر علاقه ها و عقیده های تازه بكار كه زیبایی بروید". ضمنا" فراموش نكن كه باغ را باید هرس كرد ، مبادا غنچه های گل پوشیده از علف های هرزه ی عادت ها شود . برای آنكه عشق همواره با طراوت بماند ، باید به آن مثل هنر ، خلاقانه نگاه كرد.
راز پنجم عشق
راز عشق در خوش مشربی است . شوخی با دیگران را فراموش نكن ، در ضمن مراقب شوخی ها هم باش . شوخی ناپسند نكن . شوخی باید از روی حسن نیت باشد ، نه نیشدار.
راز ششم عشق
راز عشق در این است كه هر روز كاری كنی كه شریك زندگیت را خوشحال كند ، كاری مثل دادن هدیه ای كوچك ، تحسین ، لبخندی از روی محبت. نگذار كه جویبار محبت تان از كمی باران ، بخشكد .
راز هفتم عشق
راز عشق در این است كه حقیقت اصلی عشق ، یعنی تفكر را از یاد نبری. آیا یك رابطه ی دراز مدت ، مهمتر از اختلافات كوچك و زود گذر نیست ؟
راز هشتم عشق
راز عشق در این است كه مانع بروز هیجانات منفی در وجودت شوی ، و صبر كنی تا خونسردی را دوباره به دست آوری. با این كه احساس جلوه ی الهام است ، اما شخص عصبانی نمی تواند چیز ها را با وضوح درك كند. قلبت را آرام كن تنها به این وسیله می توانی چیز ها را همان طور كه هستند ، دریابی .
راز نهم عشق
راز عشق در این است كه طرف مقابلت را تحسین كنی. هرگز با فرض این كه خودش این چیزها را می داند ، از تحسین كردن غافل مشو . مشكلی پیش نخواهد آمد اگر بارها با خلوص نیت بگویی : دوستت دارم. گرچه احساسات بشری به قدمت نسل بشر است ، اما كلمات همواره تازه و جوان خواهند ماند .
راز دهم عشق
راز عشق در این است كه در سكوت دست یكدیگر را بگیرید. كم كم یاد می گیرید كه بدون كلام رابطه برقرار كنید .
راز یازدهم عشق
راز عشق در این است كه به عشق ، بیش از یكدیگر احترام بگذارید ، زیرا عشق هدیه ی ازلی خداوند است .
راز دوازدهم عشق
راز عشق در توجه كردن به لحن صداست. برای تقویت گیرایی صدا ، باید آن را از قلب بیرون بیاوری ، سپس رهایش كنی تا بلند شود و به سمت پیشانی برود . تارهای صوتی را آرام و رها نگه دار . اگر احیایات قلبی ات را به وسیله ی صدا بیان كنی ، آن صدا باعث ایجاد شادی در دیگری خواهد شد.
راز سیزدهم عشق
راز عشق در این است كه از یكدیگر انتظارات بیجا نداشته باشید ، زیرا نقص همواره جزء لاینفك بشر است . ذهنت را برای ارزشهایی متمركز كن ، كه شما را به یكدیگر نزدیك تر می كند ، نه برای مسائلی كه بین شما فاصله می اندازد.
راز چهاردهم عشق
راز عشق در این است كه حس تملك را از خود دور كنی. در حقیقت هیچ كس نمی تواند مال كسی شود. شریك زندگیت را با طناب نیاز نبند. گیاه هنگامی رشد می كند كه آزادانه از هوا و نور آفتاب استفاده كند .
راز پانزدهم عشق
راز عشق در این است كه شریك زندگیت را در چارچوبی كه خودت می پسندی حبس نكنی. عیبجویی باعث تباهی می شود. همه چیز را همان طور كه هست بپذیر ، تا هر دو شاد باشید. قانون طلایی این است : نقاط قوت را تقویت كن ، و ضعف ها را ، نه تقویت كن نه تقبیح. هرگز سعی نكن با سوزاندن ، جلوی خونریزی زخم را بگیری .
راز شانزدهم عشق
راز عشق در این است که هنگام سوء تفاهم ، فقط به این فکر نکنی که طرف مقابل چه طور ناراحتت کرده است. در عوض به راه حلی فکر کنی که در آینده از بروز سوء تفاهمی مثل آن جلوگیری کند .
راز هفدهم عشق
راز عشق در این است که هیچ کدام خود را معلم دیگری ندانید. به عبارت دیگر از این که می توانید از یکدیگر یاد بگیرید ، سپاسگذار باشید .
راز هجدهم عشق
راز عشق در این است که وقتی پیشنهادی به نظرت می رسد ، به نیاز خودت برای بیان آن فکر نکنی ، بلکه به علاقه ی دیگری به شنیدن آن فکر کنی. اگر لازم بود ، حتی ماه ها صبر کن تا آمادگی شنیدن آنچه را می خواهی بگویی پیدا کند .
راز نوزدهم عشق
راز عشق در این است که باورها ، آرمان ها و اهداف تان را با یکدیگر در میان بگذارید .
راز بیستم عشق
راز عشق در آرامش است ، زیرا آرامش باعث تکامل عشق می شود ، عشق ، هوای نفس و احساسات شدید نیست. عشق انسان ها نسبت به یکدیگر باز تابی از عشق ازلی است و خداوند آرامش کامل است .
راز بیست و یکم عشق
راز عشق در این است که در وجود یکدیگر عاشق خدا باشید ، تا همواره علی رغم همه ی اشتباهات ، تشنه رسیدن به کمال باشید ، چرا که بشر همواره علی رغم موانع فراوان ، سعی می کند به سمت آرمان های جاودانه حرکت کند .
راز بیست و دوم عشق
راز عشق در این است که محبت تان را بسط دهید تا تبدیل به عشق واقعی میان دو انسان شود. سپس آن عشقی را که دست پرورده پروردگار است بسط دهید ، تا بشریت و کل مخلوقات را در بر گیرد .
راز بیست و سوم عشق
راز عشق در این است که به دیگری لذت ببخشی ، ولی عشق را برای لذت نخواهی. زیرا عشق حقیقی هوی و هوس نیست. هر چه نفس قوی تر باشد ، تقاضاهایش بیشتر می شود و هرچه تقاضاهای نفس بیشتر باشند ، خودپرستی را در تو بیشتر تقویت می کنند. عشق چهره ی واقعی خود را در ملایمت و مهربانی آشکار می کند ، نه در لذت جویی .
راز بیست و چهارم عشق
راز عشق در مراعات حال دیگری است. هر قدر ملاحظه حال دیگران را می کنی ، کسی را که دوست داری بیشتر ملاحظه کن .
راز بیست و پنجم عشق
راز عشق در آن است که جاذبه های خود را با دیگری قسمت کنی. جاذبه ، نیرویی لطیف و نافذ است که از دیگری دریافت می کنی. این نیرو تنها با بخشش رشد می کند .
راز بیست و ششم عشق
راز عشق در ایجاد تنوع در زندگی است. نگذار که روزمرگی ها مثل سیم های کوک نشده ی ساز، نغمه ی زندگی عاشقانه تان را به نوایی غم انگیز تبدیل کند .
راز بیست و هفتم عشق
راز عشق در این است که در هر فرصتی کنار یکدیگر آرام بگیرید ، با هم باشید ، و افکارتان را با یکدیگر در میان بگذارید . لازم نیست برای سرگرم شدن حتما" از محرکات خارجی استفاده کنید . قرار بگذارید که بیشتر با هم تنها باشید ، تا بتوانید خودتان باشید .
راز بیست و هشتم عشق
راز عشق در این است که با زمانه کنار بیایید . مایع عشق تان را طوری نگه دارید که بتوانید گودال هایی را که زندگی پیش پایتان می گذارد ، پر کنید .
راز بیست و نهم عشق
راز عشق در این است که به محبوبتان قدرت آرامش بدهید و از او قدرت و آرامش دریافت کنید ، اما نه با اصرار .
راز سی ام عشق
راز عشق در استواری است. در فصول مختلف زندگی ، عشق تان را مانند کوه بلندی استوار ، مانند خاک حاصلخیزی پر ثمر و مانند آفتاب چنان در مرکزیت نگه دارید ، که همه ی ستارگان گسترده زمان و فضا به دور آن گردش کنند .
راز سی و یکم عشق
راز عشق در این است که بیشتر با نگاه حرف بزنی ، زیرا چشم ها پنجره های روح هستند. اگر هنگام صحبت از نگاه استفاده کنی ، مثل آن است که پنجره ها را با پرده های زیبا بیارایی و به خانه گرما و جذابیت ببخشی .
mahdis عزیز ممنونم از متن زیباتون ممنونیتی با تاخیر...
خب کجا بودیم دوستان
دوستت دارم نه تنها برای آنچه که هستی؛ بلکه برای آنچه که هستم هنگامی که با توام.
حالا که انسانیت بر جنسیت غالب آمد...باید یاد بگیریم انسانی رفتار کنیم و تجربه ثابت میکند انسانی همان اسلامی است البته اسلامی اصیل و بدون شاخ و برگ اضافی و کلکسیون کلاه های شرعی
با چند جمله ساده شروع می کنیم.....
زن بنیان خانواده است.
زن باعث آرامش و سکون همسر است.
زن باید تابع شوهر باشد.
زن باید لطافت داشته باشد.
زن باید حداقل چندین لباس خواب زیبا و دلربا داشته باشد.
زن باید برای آشپزی وقت و عشق صرف کند.
زن باید حیا داشته باشد چه با چادر؛ چه با مانتو؛ چه در خانه؛ چه در محل کار و ساده تر زن بی حیا از کرم خاکی پست تر است با احترام به تمام کرم های خاکی محترم.
زن باید ساعات بیشتری از شبانه روز را در خانه باشد.
زن باید زمان برگشت همسر از سر کار در منزل با تمام امکانات رفاهی !!! آماده پذیرایی از شوهر باشد.
زن اگر نمی تواند بین رفع نیازهای عاطفی، احساسی، جنسی و رفاقتی همسر و همچنین رفع نیازهای فرزند یا فرزندان به عنوان مادر و کار در خارج از خانه تعادل برقرار کند به معنای واقعی ؛ با کمال احترام بیجا میکند بیرون کار بکند چون ارزش بنیان خانواده و حفظ آن بلاشک با هیچ آرزویی قابل قیاس نیست. زن در خانه آرام تر، ایمن تر، شادتر و خانم تر است. به شخصه با بیش از پنجاه خانم شاغل صحبت کردم و اکثرا پشیمانی خود را از شاغل بودن ابراز کردن و دلیل اکثریت نبودن در لحظه هایی بود که عزیزانشون بهشون احتیاج داشتن و بلعکس.
خانم های محترم لطفا روی حرف های بنده فکر کنید با شناختی از خودتون و جنس خودتون دارین قضاوت کنید جدا از جنسیت و حقوق زن و مرد
دنده آقایون نرم خداوند لطف کرده و جوهره وجودشون رو تلاش قرار داده ، کار برای مرده این جمله شاید برای بعضی ها طنز قلمداد بشه و برای بعضی ها بی تمدنی ولی تجربه ثابت میکنه این جمله کوتاه هزاران مفهوم در خودش جای داده که اگر اهل تدبر واقعی و به دور از حاشیه باشید بهش پی خواهید برد.
زن در زندگی جایگاه والایی داره ، تا زمانی که خودش به این جایگاه و مرتبه ایمان نداشته باشه نمیشه از دیگران انتظار داشت.
و چند پیشنهاد با شرمانه!
اگر قدرت حفظ تعادل بین روابط خانوادگی و کاری رو دارین ، و همسرتون رضایت داره که سر کار برین، و محل کارتون عالی از تمام زوایا، و حقوق و مزایا و بیمه شامل شما میشه و ساعات زیادی از روز رو محل کار نیستین و ارزش شما در اون کار به عنوان یک بانو حفظ میشه با توکل بخدا مشغول باشین.
هر جایی هستین موفق باشید؛ ولی باز هم عرض میکنم هیچ جایگاهی رو به جایگاه بانو و ملکه یک خانه بودن ترجیح ندین.
منم به عنوان یک خانمی که تاچنن ماه گذشته شاغل بودم موافقم
جدی میگم
واقعا با کار کردن خانم ها مخاااااااالف شدید هستم!
بزرگترین ستم به یک خانم به نظر من کار کردن در محیطیست که مخصوصا مجبور باشه با جنس مخالف بیشترین ارتباط رو داشته باشه
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید