تاریخ: جمعه 29 اسفند 1393 - 23:06 عنوان: پاسخ به «ضرب المثلهای ساوهای و ریشه آنها»
مدیريت كل سایت
عضو شده در: 19 شهریور 1384 پست: 1201 محل سکونت: ساوه
امتياز: 28580
به خیگ دیگران انداختن
یکی از ضرب المثلها که ساوجیها خیلی استفاده میکنند این هست.
اگر شما یک جنس بُنجل یا یک موضوع به درد نخور به یک ساوهای بدهید میگوید: فلان جنس رو انداخت به خیگ من! یا مثلاً: فلان چیز را انداختم به خیگش!
«خیگ» چیست!؟
اولاً ظاهراً «خیک» صحیح است اما در ساوه، ما «خیگ» تلفظ میکنیم.
قدیم، پوست گوسفند یا بره را میدوختند و یک ظرف پوستی درست میکردند که در اصطلاح به آن خیگ میگفتند. الان هم عشایر از خیگ برای تولید کره استفاده میکنند.
در خیگ، معمولاً روغن و کره نگه میداشتند.
اینکه دقیقاً این ضرب المثل از کجا آمده، من نمیدانم اما:
چیزی که از ظاهر ضرب المثل برمیآید این است که احتمالاً برای قایم کردن چیزهای با ارزش مثل طلا، آنرا داخل خیگ، غاطی روغن و کرهها میانداختند...
یعنی وقتی چیزی داخل خیگ انداخته میشده، نماد متوجه نشدن بوده. به مرور وقتی میخواستند بگویند «سر فلانی کلاه گذاشتم به طوری که متوجه نشد»، میگفتند: «انداختن به خیگش...»
یه ضربالمثل هست من تازه شنیدم ولی از شأن نزولش!! خبر ندارم، معنیش رو هم خوب نفهمیدم!
روم نشد از اون خانومه که تو واحد میگفت بپرسم اگر کسی میدونه بگه ماهم یاد بگیریم. تو اینترنتم سرچ کردم ولی فقط به تلفظش رسیدم.
مرغ تخ نکرد، چشمش دِ بخورد!
فکر کنم کنایه داره به، به درد نخور بودن و بیفایده بودن کسی یا چیزی...
الله اعلم
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید