تاریخ: یکشنبه 15 شهریور 1394 - 10:37 عنوان: اعتقادات خاص ساوجیها که ممکن است دلیل علمی داشته باشد
مدیريت كل سایت
عضو شده در: 19 شهریور 1384 پست: 1201 محل سکونت: ساوه
امتياز: 28580
سلام.
یکی از چیزهایی که در هر شهری هست و فکر میکنم در بین ساوجیها کمی بیشتره، برخی اعتقادات هست که به نظر میرسه از قدیم و توسط حکیمهای مذهبی بیان شده و دهان به دهان چرخیده.
این اعتقادات ممکنه در نگاه اول حتی خندهدار به نظر برسه اما وقتی دقیقتر بررسی میشه، میبینیم که یک دلیل علمی داره. به خصوص اکثر اعتقادات ساوجیها دلیل «روانشناسی» داره.
کلاً معتقدم ساوجیها از بهترین روانشناسان کشور و چه بسا جهان هستند. اونها اکثراً ناخوادآگاه این ژن روانشناسی رو در خودشون دارن و گاهی متوجه این نعمت نیست و یا ازش سوء استفاده میکنن.
اصلاً این موضوع که گفته میشه «ساوهایها سه دستهاند: یا دیوونهباز هستن یا دیوونهساز هستن یا خودشون دیوونهاند!» دلیل خوبی بر این هست که اونها روانشناسان خوبی هستن. چون دیوونه کردن یک نفر نیاز داره که شخص بسیار هوشمند باشه و از موضوعات روانشناسی کاملاً آگاه باشه تا بتونه شخص مقابل رو دائم عصبی و نهایتاً دیوونه کنه.
به هر حال، میخوام یک تاپیک داشته باشیم که در اون این اعتقادات خاص رو جمعآوری کنیم...
تاریخ: یکشنبه 15 شهریور 1394 - 10:44 عنوان: پاسخ به «اعتقادات خاص ساوجیها که ممکن است دلیل علمی داشته باشد»
مدیريت كل سایت
عضو شده در: 19 شهریور 1384 پست: 1201 محل سکونت: ساوه
امتياز: 28580
به عنوان اولین نمونه، من چیزی را که امروز با آن برخورد داشتم بیان میکنم:
ساوجیها معتقدند: لحافجا (تختخواب) باید بعد از بیدار شدن، سریعاً از روی زمین جمع شود. این جمله بین ساوجیها خیلی معروف است:
لحافجا اگر زمین بمونه، بیماری میاره.
در نگاه اول شاید ربطی بین بیماری و لحافجا مشاهده نکنیم اما وقتی بررسی میکنیم میبینیم، چقدر این جمله حکیمانه است. منظور از بیماری، به احتمال زیاد، بیماری روحی است و این، کاملاً مشخص است که انسان با دیدن تختخواب حس بیروحی و خوابآلودگی به جای حس شادابی و نشاط و کار و تلاش پیدا میکند...
حالا با این حساب، وجود «تختخوابی که همیشه پهن است» در اتاق فرزندان ما، اتاقی که فرزندان در آن کار یا مطالعه و در کل زندگی میکنند، ناخودآگاه نوعی بیماری روحی برای آنها به ارمغان میآورد...
این مطلب آخرین بار توسط Hamid در دوشنبه 6 مهر 1394 - 10:52 ، و در مجموع 1 بار ویرایش شده است.
تاریخ: یکشنبه 15 شهریور 1394 - 10:54 عنوان: پاسخ به «اعتقادات خاص ساوجیها که ممکن است دلیل علمی داشته باشد»
مدیريت كل سایت
عضو شده در: 19 شهریور 1384 پست: 1201 محل سکونت: ساوه
امتياز: 28580
ساوجیها معتقدند:
آب شبمانده را نباید خورد.
البته این اعتقاد یک روایت از معصومین است اما به هر حال، چون در کمتر شهری دیدهام و حتی در اینترنت هم کمتر جایی بیان شده اما در بین ساوجیهای قدیمی دائم گفته میشود، میشود به نوعی آن را انحصاری دانست!
این ایده هم بسیار ایدهی علمی و جذابی است.
هر چند ممکن است بیشتر به گذشته برگردد که اگر یک ظرف آب (بدون حفاظ) در جایی قرار میگرفت، ممکن بود مثلاً مارمولک و امثالهم در آن بیفتد و انسان متوجه نشود و یا شبانه در تاریکی آنرا بخورد و ببیند داخل آن چیزی است، اما در این زمان هم کاربرد دارد.
ممکن است شما یک لیوان آب (بدون حفاظ) بالای سرتان بگذارید که مثلاً اگر بین خواب تشنه شدید، آنرا بردارید و بخورید... از کجا میدانید که در این آب یک پشه تخمگذاری نکرده باشد؟ یا یک مگس از آن نخورده باشد؟
به هر حال، آبی که شب (بدون درپوش مانده) را ترجیحاً نخورید. مثل من، آنرا پای گلهایتان بریزید
تاریخ: پنجشنبه 19 شهریور 1394 - 11:16 عنوان: پاسخ به «اعتقادات خاص ساوجیها که ممکن است دلیل علمی داشته باشد»
مدیريت كل سایت
عضو شده در: 19 شهریور 1384 پست: 1201 محل سکونت: ساوه
امتياز: 28580
وقتی شما جلو یک ساوجی در مورد یک بیماری صعبالعلاج (یا حتی یک حادثه ناگوار) صحبت کنید، خواهید دید که او چنین حرکتی از خودش نشان میدهد:
سه بار پایش را زمین میزند و میگوید: بسم الله، بسم الله، بسم الله.
این کار را برای این انجام میدهند که مبادا آن بیماری برای آنها اتفاق بیفتد.
این هم احتمالاً جنبه روانشناسی دارد.
یعنی وقتی صحبت از یک بیماری میشود، انسان ناخودآگاه به این فکر میکند که نکند این بیماری برای من هم پیش بیاید و این نوعی تلقین است. ساوجیها بسیار بسیار معتقدند که «تلقین اثر دارد» (یعنی همین که شما به یک بیماری حتی فکر کنید، ممکن است اثرات منفیای داشته باشد یا حتی شما دچار به آن بیماری کند) بنابراین روشهای مختلف و حتی ضرب المثلها و جملات مختلفی دارند که به محض اینکه احساس کنند شما دارید چیزی را به خودتان تلقین میکنید، آنرا انجام میدهند تا ذهن شما از حالت تلقین خارج شود و اثرات منفی آن گریبان شما را نگیرد...
پس، این حرکت (و البته هر حرکت دیگری میتوانست جای آنرا بگیرد) به نظر میرسد فقط نوعی «دفع تلقین» است.
این مطلب آخرین بار توسط Hamid در دوشنبه 23 شهریور 1394 - 11:51 ، و در مجموع 1 بار ویرایش شده است.
تاریخ: شنبه 21 شهریور 1394 - 23:02 عنوان: پاسخ به «اعتقادات خاص ساوجیها که ممکن است دلیل علمی داشته باشد»
مديريت كل انجمنها
عضو شده در: 2 فروردین 1389 پست: 3473 محل سکونت: IRAN
امتياز: 87705
Hamid, جان مثل همیشه تاپیکهای جالبی میزنی
اعتراف می کنم که به هر 3 تاش اعتقاد دارم ( البته 4 تاش !... یعنی این 3 پست و اون جمله ساوه ای ها روانشناسان ماهری هستن ... فقط حیف که هوای همدیگرو نداریم! )
و هر 3 تا را اجرا می کنم ... البته اون مدل پا کوبوندن را ندیدم و انجام ندادم... اما موقعی که خبر بدی می شنوم، یک خاطره یا یک کار را بهانه می کنم تا هم بی احترامی به صحبت دیگران نباشه و هم اثر منفی روی من نگذاره
تاریخ: دوشنبه 23 شهریور 1394 - 13:03 عنوان: پاسخ به «اعتقادات خاص ساوجیها که ممکن است دلیل علمی داشته باشد»
مدیريت كل سایت
عضو شده در: 19 شهریور 1384 پست: 1201 محل سکونت: ساوه
امتياز: 28580
سلام و تشکر soveh, عزیز.
یکی از عادات ساوجیها که گاهی حتی خطرناک هم هست، «تعبیر به خوبی»ست.
آنها عادت دارند کوچکترین چیز «بد» را به یک چیز «خوب» تعبیر کنند.
این هم از روانشناسی عالی آنهاست.
تصور کنید «گوش شما زنگ میزند» اگر ساوجی نباشید احتمالاً نگران میشوید و به دکتر مراجعه میکنید و لابد حتی کار به عمل جراحی هم میکشد! اما:
اگر به یک ساوهای بگویید «گوشم زنگ میزند» او میگوید: «یکی دارد در موردت صحبت میکند»
آنها معتقدند اگر گوش راست شما زنگ بزند یکی دارد خوبی تو را میگوید و اگر گوش چپ زنگ بزند، یکی دارد بدی تو را میگوید.
اینکه این موضوع از نظر علمی درست است یا خیر، باید صبر کرد تا در موردش تحقیق علمی صورت گیرد. (من شخصاً با توجه به قرائن، این موارد را تا حدودی از لحاظ علمی درست میدانم. همانطور که این روزها تلهپاتی به همین موضوع اشاره دارد که انسانها از دور برای هم سیگنالهایی میفرستند. مثل چند روز پیش که من خواستم به دوستی که شش ماه بود ندیده بودمش زنگ بزنم. زنگ زدم، دیدم اشغال است. در کمال تعجب چند ثانیه بعد او زنگ زد، گفت: زنگ زدم، اشغال بودی!؟ گفتم: داشتم به تو زنگ میزدم! گفت: جلالخالق! من هم داشتم به تو زنگ میزدم که ببینم کجایی!؟ اینها نشان میدهد که خبرهایی هست که فعلاً علم امکان اثبات آنرا ندارد)
به هر حال، این موضوع چه علمی باشد و چه نباشد، این را دقت کنید که چقدر زیرکانه حواس شما را از فکر به بیماری بودن این قضیه، به فکر به یک چیز خوب تغییر میدهند! (همین جدی نگرفتن دردها باعث رفع آنها میشود) به محض اینکه گوشتان زنگ بزند، یک لبخند میزنید و میگویید: پسر! یکی داره در مورد من صحبت میکنه!
اگر به یک ساوجی بگویید «پلکم میزند» او خواهد گفت: «یک خبر خوش خواهی شنید!»
اگر همین موضوع را به یک عالم بگویید، او خواهد گفت: شما عصبی هستید یا فشار عصبی رویتان است! (تعبیر به منفی) و چه بسا برای شما قرص و غیره هم تجویز کند، اما ساوجیها شما را با یک شور و شعف در مورد اینکه میخواهید یک خبر خوش بشنوید، از توجه بیش از حد به آن موضوع دور میکنند.
(اینکه این موضوع از نظر علمی درست است یا خیر، باز هم باید تحقیق علمی بشود)
اگر آب در گلوی شما بشکند، یک ساوجی میگوید: «خوش به حالت، میخواهند برایت سوغاتی بیاورند!»
من فکر میکنم یک غیرساوجی سریعاً به شما میگوید: «بلد نیستی آب بخوری؟» یا شاید «گلوت مشکل داره!» (تعبیر به منفی) اما ساوجیها، استاد تعبیر به مثبت هستند...
این نوع تعبیر به خوبیها در ساوه بسیار زیاد است که سعی میکنم به مرور اینجا درج کنم.
اما یک عیبی هم که این دیدگاه دارد، دیدگاه افراطی است!
یعنی گاهی هر چیزی را تعبیر به خوبی میکنند!
مثلاً یک نوزاد غذا نمیخورد و در حال لاغر شدن است. به جای مراجعه به دکتر، با خوشبینی افراطی تعبیر به خوبی میکنند تا جایی که ممکن است حتی نوزاد بمیرد!! (بترسید که مرگ نوزاد را هم تعبیر به خوبی کنند!! )
تاریخ: شنبه 4 مهر 1394 - 21:23 عنوان: پاسخ به «اعتقادات خاص ساوجیها که ممکن است دلیل علمی داشته باشد»
شروع فعالیت
عضو شده در: 30 تیر 1392 پست: 23
امتياز: 550
سلام
ممنون مطالب جالبی هستند
این فقط در مورد ساوجیها صدق نمیکنه، میتونم بگم همه موارد تاپیک آخرتون در مورد شهر ما یعنی همدان هم صدق میکنه و مابقی با تفاوتهای کوچیک...
عضو شده در: 19 شهریور 1384 پست: 1201 محل سکونت: ساوه
امتياز: 28580
وقتی صحبت از مردهای باشد یا نیت مردهای در ذهن یکی باشد و یکی عطسه کند، ساوجیها باید حتماً چند مشت آهسته بزنند پشت کمر آن کسی که عطسه کرده و به او میگویند:
حاجیها صدات میکنن، میخوای بری مکه...
این موضوع طبق چیزی که مادر ما میگوید به این ماجرا ربط دارد: (ظاهراً در حلیة المتقین نوشته شده)
حضرت آدم در ابتدای خلقتش،بیحرکت بوده است. هر عطسهای که میزده، یکی از اعضای بدنش روح و حرکت پیدا میکرده...
حالا احتمالاً برای اینکه آن کسی که عطسه زده یاد بیروحی آدم نیفتد و به خاطر این افکار، به قول ساوجیها «عمرش کوتاه شود» با این حرکت حواس او را از فکر کردن به بیروحی پرت میکردهاند و به یک نکته مثبت جلب میکردهاند...
(البته اینها فقط یک تفسیر احتمالی است و باید بیشتر در مورد ربط این قضایا به هم تحقیق شود)
تاریخ: پنجشنبه 23 مهر 1394 - 22:25 عنوان: روشهاي به «زا» آوردن «نازا» در قديم!
مدیريت كل سایت
عضو شده در: 19 شهریور 1384 پست: 1201 محل سکونت: ساوه
امتياز: 28580
یکی از چیزهایی که بسیار عجیب است، مباحث مربوط به «به زا آوردن یک نازا» است که من مدتها قبل در این مطلب در مورد آن صحبت کردهام:
روشهاي به «زا» آوردن «نازا» در قديم!
تاریخ: دوشنبه 27 مهر 1394 - 00:57 عنوان: پاسخ به «اعتقادات خاص ساوجیها که ممکن است دلیل علمی داشته باشد»
مدیريت كل سایت
عضو شده در: 19 شهریور 1384 پست: 1201 محل سکونت: ساوه
امتياز: 28580
یکی از ویژگیهای ساوجیها (طبیعتاً اصیلها) این است:
اکثر ضربالمثلها و نکات آموزنده ساوجیها حاوی کلمات رکیک است!
شاید به همین دلیل است که نمیتوان هیچ وقت یک کتاب تصور کرد که ضربالمثلها و کنایهها و نکات آموزنده ساوه را جمعآوری کرده باشد!
اگر آن چیزهایی که من مد نظرم است را از ساوجیها بشنوید، شاید فکر کنید این به خاطر بيادب بودن آنهاست اما من میخواهم به شما بگویم که حتی استفاده از این عبارات و کلمات رکیک در صحبتهای خاصشان یک دلیل کاملاً روانشناسی دارد.
دقت کنید: مثلاً اگر شما مدرس باشید و یک دانشآموز (یا دانشجو) داشته باشید که برای درس ارزش قائل نیست و بدون هیچ کیف و کتابی میآید مدرسه، برای اینکه او را طوری پند دهید که دیگر هرگز بدون کیف و کتاب نیاید، به او چه میگویید؟
خوب، ساوجیهای اصیل، احتمالاً درِ گوش او یا شاید در جمع(!) یک چیزی به او میگویند که او تا عمر دارد، حتی در جایی غیر از مدرسه هم با خودش یک چیزی حمل کند و دست خالی جایی نرود! (از دوستانی که میدانند من منظورم چه عبارتی است خواهش میکنم آنرا بیان نکنند )
من خودم به عنوان یک ساوجی از این نوع عبارات استفاده میکنم و چنان تأثیری داشته که باور نمیکنید!
یعنی مثلاً اگر بدانم یک دانشجویم بدون کیف و کتاب میآید دانشگاه، در مرحله اول میگویم: ساوجیها به محصلی که بدون کیف و کتاب بیاد مدرسه یه چیزی میگن که تا عمر داره دیگه با اون وضع نیاد... معمولاً تا همین مرحله اثر میکند و نیازی به ورود به مرحله بعد نیست اما اگر لازم باشد، به او میگویم: اگر خواستی، بعد از کلاس صبر کن من درِ گوشت بگم که اونها چی میگن... معمولاً تا همین مرحله خجالت میکشد و آدم میشود اما اگر نشد، مجبور میشوم یک جوری که از دهان خودم خارج نشود، آن جمله را به او منتقل کنم!!!! (مثلاً نشانی میدهم که برود از فلانی بپرسد!!) بعد میبینم یک پسر سربهزیر و آقایی شد که نگو و نپرس!
یا مثلاً ساوجیها به پسری که خیلی و بیجا بخندد یک چیزی میگویند که تا عمر دارد قبل از هر خنده اول آن جمله را یاد کند و خنده روی لبهایش خشک شود!!! یک ورژن خاص از آن عبارت هم برای دختری که زیاد بخندد دارند!! (نکته جالب اینجاست که شخصی که باید این جمله را بگوید هم در فرهنگ ساوجیها ناخودآگاه مشخص شده! مثلاً معمولاً مادر خانواده به پسر یا دختر چنین جملهای را میگوید. همین که مادر برای این کار انتخاب شده باز خودش یک نکته روانشناسی جالب دارد!)
هر چند آن عبارات، بسیار زشت است اما من شخصاً میپسندم! آنها از نهایتِ درجهی نفوذ استفاده میکنند و تأثیرات مثبت و خوبی روی طرف مقابلشان میگذارند. حتی خدا با آن عظمت و ادب، گاهی برای نفوذ بیشتر، گروهی از انسانها را «خر» یا «چهارپا و چه بسا بدتر از چهارپا» خطاب میکند تا تعجب کنند و به خود آیند (حتی میشود این را بحث کرد که چرا در این مواقع خود خدا آنها را اینگونه خطاب میکند!؟ یعنی به پیامبر نمیگوید که به آنها بگو «آنها چهارپا هستند» بلکه مستقیماً خودش صحبت میکند). اینها گاهی لازم است. (البته که نباید تبدیل به بیادبی بشود. باید تشخیص داد که استفاده از آن ابزار که باید در مرحله آخر استفاده شود، تأثیر میگذارد)
به هر حال، ای کاش یک روز وقت بشود من بدون اشاره به عبارات اصلی، فقط به طور سربسته برخی از آنها را اینجا بیاورم!
توجه: اگر نمیدانید این عباراتی که در این مطلب اشاره کردم چه بود، هرگز از هیچ کس پیگیری نکنید که هم کار دست شما میدهد و هم من! اگر هم ساوجی هستید و میدانید، برای حفظ حرمتها، خویشتندار باشید و هیچ چیز نگویید...
این مطلب آخرین بار توسط Hamid در دوشنبه 27 مهر 1394 - 21:48 ، و در مجموع 2 بار ویرایش شده است.
تاریخ: سهشنبه 5 آبان 1394 - 21:27 عنوان: پاسخ به «اعتقادات خاص ساوجیها که ممکن است دلیل علمی داشته باشد»
مدیريت كل سایت
عضو شده در: 19 شهریور 1384 پست: 1201 محل سکونت: ساوه
امتياز: 28580
یکی دیگر از اعتقادات ساوجیها این است:
اگر یک ساوجی یک زنبور نیشدار را ببیند، برای اینکه آن زنبور او را نیش نزند، پشت سر هم این جمله را تکرار میکند تا زنبور دور شود:
گوشتم تلِ ، خونت آتیش گرفته...
«تل» همان «تلخ» در لهجه ساوجی است.
حالا اینکه این گفتار و تکرار یک دلیل علمی دارد یا خیر، همچنان باید صبر کرد تا علم در موردش تحقیق کند... (و من هدفم از نگارش اینها این است که سالها بعد اگر کسی به این نتیجه رسید که زنبورها این جملات را میفهمند، بداند که نشانههایی از آن در این زمان و خیلی قدیمتر در ساوه بوده)
تاریخ: دوشنبه 25 آبان 1394 - 11:23 عنوان: پاسخ به «اعتقادات خاص ساوجیها که ممکن است دلیل علمی داشته باشد»
مدیريت كل سایت
عضو شده در: 19 شهریور 1384 پست: 1201 محل سکونت: ساوه
امتياز: 28580
چند روز پیش سر خواهرزادهام که سه سال دارد، محکم خورد به دیوار و شروع کرد گریه کردن. سریع دویدم سمتش و در حالی که سرش را ماساژ میدادم، سطل آشغال را آوردم جلو دهانش و گفتم: «تف کن، خوب میشی...»
بعد یادم افتاد که این هم یکی از اعتقادات عجیب ساوجیهاست:
اگر سر دو ساوجی محکم بخورد به هم (یا سرشان بخورد به جایی) سریعاً بعد از آن «تف میکنند»
پس، اگر سرتان به یک ساوجی خورد و دیدید بعد از آن تف کرد، فکر نکنید به شما توهین کرده!
حالا اینکه بین تف کردن و خوردن سرها به هم چه حکمتی است، همچنان باید دانشمندان ساوجی تحقیق کنند...
یک چیز دیگر که باز در صحبتهایمان هست این است:
اگر یک چیز ترش بخورید و به یک ساوجی بگویید: تُرشه ... او خواهد گفت: بخور شکمت پر شه!
این هم بحثی است که منظور این است که آنقدر بخور تا شکمت پر شود یا اینکه چون ترش است، باعث میشود احساس سیری کنی...
تاریخ: شنبه 30 آبان 1394 - 15:19 عنوان: پاسخ به «اعتقادات خاص ساوجیها که ممکن است دلیل علمی داشته باشد»
مدیريت كل سایت
عضو شده در: 19 شهریور 1384 پست: 1201 محل سکونت: ساوه
امتياز: 28580
یکی از اعتقادات بسیار جالب ساوجیها که صد در صد ریشه روانشناسی دارد، این است:
به محض اینکه شما بخواهید خوابتان را برای یک ساوجی بیان کنید (به خصوص اگر بگویید یک خواب بد دیدهاید...) آنها حرفتان را قطع میکنند و میگویند: شیر آب را باز کن و خوابت را برای آب بگو... بگو «یا محمد! من خواب دیدم، یا علی! تعبیر کن به خیر و خوشی»
این واقعاً اعتقاد جذابی است! اولاً اجازه نمیدهند شما آنرا به کسی بگویید چون گفتن یک چیز، چند بار، به دیگران، باعث میشود بیشتر در ذهنتان بماند و کمکم چه بسا به آن خیلی فکر کنید و تعبیر منفی کنید و همین باعث جذب منفی میشود.
ثانیاً میگویند به آب بگو... که یک نماد برای مثبتاندیشی است.
ثالثاً از اهل بیت که اصل و فرع مثبتاندیشی هستند برای تعبیر مثبت آن کمک میگیرند...
و در مجموع باعث میشود چندان جدی نگیرید و با خیال راحت از کنارش بگذرید، چرا که واقعاً خواب اکثر انسانها کاملاً اتفاقی و بدون نیاز به توجه است.
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید