تاریخ: چهارشنبه 2 دی 1394 - 05:43 عنوان: پاسخ به «نوشته های جالب»
عضو فعال
عضو شده در: 3 بهمن 1390 پست: 529 محل سکونت: ساوه ...
امتياز: 13590
از بستگان خدا
کودکی با پای برهنه روی برف ها ایستاده بود و به ویترین فروشگاهی نگاه می کرد.
زنی در حال عبور او را دید و دلش سوخت، او را به داخل فروشگاه برد و برایش لباس و کفش خرید و گفت: مواظب خودت باش!
کودک پرسید: ببخشید خانم شما خدا هستید؟ زن لبخند زد و پاسخ داد: نه من فقط یکی از بنده های خدا هستم.
کودک گفت: می دانستم با او نسبتی دارید!
تاریخ: چهارشنبه 2 دی 1394 - 16:09 عنوان: پاسخ به «نوشته های جالب»
عضو فعال
عضو شده در: 3 بهمن 1390 پست: 529 محل سکونت: ساوه ...
امتياز: 13590
هیچوقت باکسی که دوسش داری طولانی قهر نکن چون بی تو زندگی کردن رو یاد میگیره!
.
.
.
.
قدرت کلماتت را بالا ببر نه صدایت را؛ این باران است که باعث رشد گلها میشود نه رعد و برق.
.
.
دستایی رو پیدا کن که در ضعیف ترین حالتت نگهت دارن، چشمایی که در زشت ترین حالتت نگاهت کنن، قلبی رو که وقتی توی بدترین حالت هستی دوست داشته باش!
.
.
.
ميگن هر وقت دلت براي كسي تنگ شد، نگاش كن. نبود، صداش كن. نشنيد، دعاش كن!
.
.
.
.
به شخصیت خود بیشتر از آبرویتان اهمیت دهید. زیرا شخصیت شما جوهر وجود شماست و آبرویتان تصورات دیگران نسبت به شماست.
.
.
.
.
حتی اگر بدانم فردا دنیا تکه تکه خواهد شد، باز هم درخت امیدم را عاشقانه خواهم کاشت، نه برای برداشت میوه اش، برای آنکه افسوس "نکاشتن" را با خود حمل نکنم...
.
.
.
وقتی یکی بهت میگه دوستت دارم. اول فکر کن بعد دقت کن شاید این جمله تکیه کلامش باشه!
.
.
.
.
آدم مغرور مثل کسی است که بالای کوه ایستاده و همه را کوچک میبیند، غافل از اینکه مردم هم از پایین او را کوچک میبینند...
عضو شده در: 2 فروردین 1389 پست: 3473 محل سکونت: IRAN
امتياز: 87705
اگر خوشبختی را برای یک ساعت می خواهید، چرت بزنید.
اگر خوشبختی را برای یک روز می خواهید، به پیک نیک بروید.
اگر خوشبختی را برای یک هفته می خواهید، به تعطیلات بروید.
اگر خوشبختی را برای یک ماه می خواهید، ازدواج کنید.
اگر خوشبختی را برای یک سال می خواهید، ثروت به ارث ببرید.
اگر خوشبختی را برای یک عمر می خواهید،
یاد بگیرید کاری را که انجام می دهید دوست داشته باشید.
بار دیگر در شهری دور به دنیا می آیم
بار دیگر در جایی سبز
سرخ
بنفش
آبی
نه سیاه و سپید
نه خاکستری
بار دیگر زیر باران
زیر برف
زیر تگرگ به دنیا می آیم
بار دیگر در شهری به دنیا می آیم که از میانه اش رودی گذر کند
بار دیگر هر فصل عاشق می شوم
هر ماه
هر هفته
هر روز
بار دیگر از بوسه های بسیار شعر خواهم ساخت
بار دیگر از اشکهای بسیار حوض آبی رنگ حیاط را پر خواهم کرد
بار دیگر دلیرتر خواهم بود
بار دیگر حرفهایم را نخواهم خورد
خویشتن را نخواهم جوید
بار دیگر بسیار خواهم دوید
بسیار خواهم دید
بسیار خواهم نوشید
بسیار خواهم خندید
بسیار خواهم خواند
بار دیگر پاهای مادرم را بوسه باران خواهم کرد
بار دیگر لبهای ......
بار دیگر پلکهای دخترم را
پیشانی خواهرم را
خاطره پدرم را
بار دیگر از آواز نخواهم هراسید
از قهقهه
از شادمانی
از سفر
از دوستی
دوست خواهم داشت
دوست تر خواهم داشت
بار دیگر جامه سرخ به بر خواهم کرد
نارنجی
صورتی
آستین کوتاه
با دکمه هایی باز
بار دیگر یک قناری خواهم خرید
یک سگ پشمالو
شاید گربه ای
خارپشتی
بار دیگر شلوارک خواهم پوشید
کتانی
با کفشهای کتانی
بار دیگر نگران واکس کفشهایم نخواهم بود
اوتوی کت و شلوارم
بار دیگر در شهری آنسوی ابرها به دنیا خواهم آمد
زیر رنگین کمان
بار دیگر نشانی همه گورستانها را از خاطر خواهم برد
بار دیگر با علف نجواها خواهم کرد
بار دیگر خورشید را مستانه بغل خواهم کرد
از لپ ماه نیشگونی خواهم گرفت
با باد زمزمه خواهم کرد
بار دیگر دروغ نخواهم گفت
اخم نخواهم کرد
بار دیگر موهایم را بلند خواهم کرد
خواهم بافت
رنگ خواهم کرد
زرد
زرین
بار دیگر جورابهای ساق بلند رنگ رنگی خواهم پوشید
بار دیگر درس نخواهم خواند
بار دیگر بیسواد خواهم ماند
از چشمه آب خواهم نوشید
روی شاخه ها خواهم خوابید
بار دیگر به دنیا خواهم آمد
بار دیگر زندگی خواهم کرد
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید