عضو شده در: 3 فروردین 1387 پست: 64 محل سکونت: saveh
امتياز: 1825
اي معلم نام پاكت آيت آدم گري
با كمال نام خود جان را عجب ميپروري
افتخار مملكت از گوهر والاي تو
وارث علم پيمبر از يكي اسماي تو
ما به جشنت اي معلم شاد و خندان آمديم
روز تجليل مقامت را به مبدان آمديم
معلم وقتي به كلاس قدم ميگذارد بهار با نسيم نفس هايش ميشكفد و لبخند و زمزمه شادماني فضا را پر ميكند.
با او آسمان ميبارد، چشمه ميجوشد نسيم ميوزد و آفتاب سفره مهربان خويش را ميگشايد. از خانه تا مدرسه با هر گام بهشت نزديك تر ميشود. دستهاي گرم و صميمياش مشق عشق مينويسد. سر انگشت او افقهاي روشن فردا را نشان ميدهد و اشاراتش آن سوي پردههاي خاك و ملكوت خدا را .......
دوران مدرسه مخصوصا دوران ابتدايي رو يادتون ميياد. با چه ذوق و شوقي تخم مرغ هاي خونمونو خالي ميكرديم و توش كاغذ رنگي ميريختيم تا وقتي معلم ميياد بزنيم به سقف كلاس و مثلا به خيال خودمون جشن كلاس ما از بقيه كلاسها قشنگتر برگزار بشه. چه كادوهايي كه براي معلم بنده خدا نميگرفتيم.از ظرف و ظروف شيشهاي گرفته تا قاب عكس و ...
هههههههههههي روزگار عجب دوراني بود.
امروز كه سطح توقع معلما قربونشون برم خيلي رفته بالا. يكي از آشناهامون ميگفت تو مدرسه به دخترم گفتن يه جوري پول بيارين كه بشه يه نيم سكه برا معلممون بگيريم. خود معلمه گفته: « اِو اِو ( تيكه ساوهاي )ربع سكه نگيريدها به دردم نيم خوره! (نميخورد ) »
به هر حال دانش آموزاي بنده خدا بايد با توجه به تورم براي معلمشون كادو بگيرن.
هفته معلم هم ميياد و ميره فقط خاطراتشه كه برامون ميمونه .
بهانهاي شد تا هفتهي معلم رو به همهيمعلم هاي زحمتكش اين مرز و بوم تبريك بگم .
اميدوارم كه هميشه سلامت و موفق و مويد باشن.
عضو شده در: 19 شهریور 1384 پست: 1201 محل سکونت: ساوه
امتياز: 28580
سلام؛
آره، يادش بخير!
ياد اون روزا که حيفمون ميآمد چيزي واسه معلمها بخريم به خير
گلهاي جلو هلال احمر، اين روزها يک دفعه نابود ميشد!!
همه پسرها ميريختن نفري يک دسته گل بدون برگ و تزئينات ميچيدن و ميبردن واسه معلم!!
معلمهاي اون زمان خداييش با اين وضعيت هيچ انتظاري از بچهها نداشتن
ميگم «روز استاد» نداريم؟
اگه به اين نام داشتيم، ميرفتيم گلهاي دانشگاه رو ميچيديم و ميبرديم واسه اساتيد محترم
کجايي جواني که يادت بخير!! چقدر ما شرور بوديم
اما جدا از شوخي، اي کاش ميشد معلمها به عظمت شغلشون پي ببرن!!
اگر کمي به اين جمله «معلمي شغل انبياست» فکر کنن، واقعاً متوجه ميشن که چقدر رفتارشون در اين شغل حساس هست!
تمام زندگي آينده دانشآموزان به رفتار اونها بستگي داره!!
خيليها با يک رفتار مناسب معلم به بهترين جاها رسيدن و خيليها هم به خاطر يک رفتار نامناسب يک معلم به پستترين جاها!
بذاريد يه خاطره تعريف کنم.
يه معلم داشتيم که باور کنيد غولترين بچههاي مدرسه راهنمايي ما که اون زمان محل قلدرهاي ساوه بود خيلي ميبخشيد اما مثل سگ از اين معلم ميترسيدند.
اونقدر بد رفتار ميکرد که هيچ کس جرئت نداشت در اطراف اين معلم بچرخه!!
با شلنگهاي آب چنان بچهها رو ميزد که من بارها از کتک خوردن اونها گريه کردم! (حالا خودم چون بچه خرخون بودم، تقريباً از هيچ معلمي کتک نخوردم )
البته ناگفته نماند که من هر چي انگليسي بلدم بلاشک از ايشون بلدم! شايد به خاطر ترسم خيلي ميخوندم، اما به هر حال در رابطه با من خيلي معلم خوبي بود. اما در مورد بقيه، نه.
اون زمانها گذشت، ايشون الان بازنشسته شده. چند وقت پيش توي مسجد انقلاب ايشون رو ديدم، نماز که تمام شد، باور کنيد ترسيدم برم جلو عرض ادب کنم، اما ديدم بدبختانه يا خوشبختانه کيسه کفشهاش رو دقيقاً گذاشته بود کنار من و داشت ميآمد طرف من
اين شد که از زير پاشون بلند شدم و سلام کردم. تقريباً به خاطر نسبت فاميلي دور من رو ميشناخت.
گفتم: استاد نميدونم خدا داره چي کار ميکنه، اما باور کنيد ديشب براي بچههاي اداره داشتم وصف حال شما رو ميگفتم و اينکه من چقدر به شما مديونم!
اگر الان خيلي راحت ميتونم از پس انگليسي بر بيام، فقط به خاطر زحمات شماست.
اما ديدم زد زير گريه
گفت: نه! من خيلي شماها رو اذيت کردم، تو رو خدا حلالم کنيد
باور کنيد چندين بار و چندين بار از گذشته اظهار پشيماني کرد و مدام با اشک ميگفت: حلالم کنيد!
شايد راست ميگفت و شايد هم بچههاي اون زمان بايد از اون کتکها ميخوردند، اما در کل، فکر ميکنم اين نوع رفتار، چندان مناسب نبود و اين اظهار پشيماني دليل اون رفتارها نامناسب بود.
من هنوز صداي پايين اومدن شلنگها و خوردن کف دست بچهها رو به ياد دارم!
البته زمان ما هر معلم با شلنگي که سر کلاس ميآورد شناخته ميشد.
يک معلم ديني داشتيم که هر جلسه يک شلنگ رو تست ميکرد!!
من از ايشون خيلي کتک خوردم
چرا؟ چون مثلا اين هفته امتحان ميگرفتم 19 و هفته بعد 25صدم کمتر ميگرفتم
ايشون رو هم الان توي صفوف نماز جمعه هر هفته ميبينم، اما فکر ميکنم اون رفتارها هرگز از ذهنش پاک نخواهد شد
خلاصه، به نظر من، معلمها قبل از اينکه مدرس باشند، بايد مربي باشند. و لازمه مربي بودن اينه که خودشون مربيگري رو آموخته باشند.
اين روز بر تمامي معلماني که دلسوز جوانان و نوجوانان هستند، مبارک
منم به نوبه خودم روز معلم رو تبریک میگم. ولی این کلمه یعنی "معلم" رو نمیشه به هر معلمی اطلاق کرد. شاید بعضی ها از این حرف من خوششون نیاد ولی این یک حقیقت تلخه که باید گفت. منم به نوبه خودم چیزهایی از دوران مدرسه در ذهنم مونده که به خاطر آوردنشون تنمو میلرزونه. واقعا رفتار بعضی معلمها در قبال دانش آموزان نه تنها درست نبود بلکه در برخی موارد کاملا غیر انسانی بود و شاید هنوز هم چنین معلمانی باشند. این یک طرف قضیه است. طرف دیگه معلمانی که نه تنها درس مدرسه رو یاد میدن بلکه درس انسانیت و زندگی هم به دانش آموزانشون یاد میدن و اینجاست که کلمه "معلم" مقدس می شه و باید گفت " معلم روزت مبارک."
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید