تاریخ: جمعه 23 بهمن 1388 - 11:49 عنوان: اخلاق پروتستانهاي ديروزي و بوجود امدن طبقه سرمايه داري نوين
شروع فعالیت
عضو شده در: 20 بهمن 1388 پست: 14
امتياز: 400
داستان قشنگ و با ذوقي را انتحاب كرده ايد . تبريك مي گويم. افرين! براي درك رفتار اين زن و شوهر اخلاق پروتستان ها و بوجود امدن طبقه سرمايه داري را برايتان تعريف مي كنم
اخلاق پروتستان ها و بوجود امدن طبقه سرمايه داري نوين
فرقه پروتستان ها در انگليس و فرانسه در نسل هاي پيشين بنا برتريبت مذهبي جوري اموزش مي ديدند كه براي رستگاري و نجات يافتن از گناه اولين( انچه كه در كتاب مقدس انها امده....ادميزاد در بهشت از درخت ممنوعه اگاهي ميخورد و اين در حالي بود كه خدا به ادم و حوا گفته بود كه از ان درخت نخورند. با خوردن ميوه نافرماني كردند و خدا انها را از بهشت راند و به زمين فرو افتادندو چنانچه در كتاب مقدس مي گويد بايد در روي زمين سخت جان بكنند و نان خود را با سختي و زجراز زير خاك بيرون بكشند.....) حال با اين عقايد بايد هر فرد پروتستان تا مي تواند در شغل خود خالصانه و شديد كار كند، كم غذا بخوردو صرفه جويي شديد بكندو تا مي تواند از هرگونه تجمل و زينت و تشريفات و ميهماني بريز و بپاش دوري كند. در ضمن هم پر خوابي و پر غذايي هم نكند و تا مي تواند از هر جور تفريحات وقت گير دوري كند بعد از كار هم بايد دائم دعا يخواند تا خدا او را از گناه اوليه پاك كند و رستگار شود تا بعد از مرگش بتواند با اجازه خدا به بهشت وارد شود. اين روش از زمان لوتر بين پروتستان ها مرسوم شد اين همان رفرم مذهبي است كه در پروتستان هست و در كاتوليك نيست. كالوينيست ها در هلند هم عقايد شبيه اين داشتند.
با اين تربيت مذهبي فقط كار و دعا ..... بعد از يك دو نسل ثروت روي ثروت جمع شدو سرمايه داري تو اروپا رشد كرد و طبقه جديد سرمايه داري بوجود امد. ماكس وبر( جامعه شناس معروف ) معتقد است كه يكي از علل بوجود امدن سرمايه داري بخاطر همين تربيت منظبتانه و سخت گيرانه اين فرقه نو بنياد پروتستان از زمان لوتر بود. او معتقد بود كه اين سخت گيري مذهبي باعث رشد عقل گرايي بين پروتستان ها شد و نتيجه اين عقل گرايي عدم اتلاف وقت و انرژي با تفريحات و مشغوليات بي فايده بودكه عوامل اصلي توليد سرمايه را فراهم اوردند.
حال سئوال مي شود كه چرا اين همه تسلط بر نفس را مي پذيرفتند؟ جواب اين بود كه فقط و فقط كار سخت و شديد و پر فايده را مايه رستگاري مي دانستند. هر كس كه نمي توانست اين وظيفه مذهبي را به انجام برساند به بهشت نمي رفت بلكه به جهنم روانه مي شد....
با بودن سرمايه بتدريج تحصيل و تحقيق در رشته هاي فني و اقتصادي كاملا محيا شد. سرمايه و تكنيك دست به دست هم دادند و كارخانه ها ايجاد شد. با افزايش مهندسين و دانشمندان تكنيك هم و دنياي كار بيشتر توسعه پيدا كرد و ماشين خلق شد. با خلق ماشين كارخانه ها بدنيا امدند. با ايجاد كارخانه ها تقسيم مشاغل و تخصص ها بوجود امدند. تا كار توليد هم سريع تر و كم هزينه تر شود. اميل دوركهايم( جامعه شناس معروف فرانسوي) اين تقسيم كار را دقيق توضيح مي دهد.
البته ناگفته نماند كه خود ماكس وبر جامعه شناس هم به يك خانواده پروتستان فوق العاده پولدار و مقيد به اين اصول مذهبي تعلق داشت . با امار هايي كه گرفته شده نشان مي دهد هميشه فرقه پروتستان ثروت مندتر از كاتوليك هابوده.
با ايجاد كارخانه هاي متعدد طمع اين طبقه جديد سيري ناپذير بود وبر خلاف پدران و پدربزرگ هاي مذهبي خود قصد داشتند همه مواد خام كشورها را مفت تصاحب كنند و به اين خاطر ارتش ها راه انداختند وبه قاره هاي ديگر هجوم بردند ومنابع قاره هايي مثل افريقا و اسيا و امريكاي لاتين را به غارت بردند. نمونه بزرگ اين لشكركشي هاي ناوگانهاي انگليس و فرانسه و هلند به اين قاره ها بود. نتيجه اين حملات نظامي هم ايجاد مستعمره هايي جديد بود. از اينجاست كه استعمار پا به عرصه مي گذارد و نمونه نوين اين استعمار نو در خاورميانه است. تا منابع انرژي را راحت و ارزان تصاحب كنند...... جنگ جهاني اول و دوم هم سر تقسيم سهم و ارث بين خودشان سر كشورهاي مستعمره بود كه با هم كنار نمي امدند. بنا براين شروع كردند به همديگر حمله كنند و به اميد سهم بيشتر.......فلسفه امروز سرمايه داري مصرف به حد خفگي است. با مصرف بيشتر چرخ هاي كارخانه هايشان هم بهتر مي چرخند. مصرف ووابستگي بيشتر يعني براي انها پول بيشتر....
تمام دعوا هايي هم كه امروز با كشورهاي جهان سوم دارند سر مواد خام كارخانه هايشان است تا با مواد ارزان بتوانند توليدات گران خود را به بازارهاي جهان عرضه كنند و جامعه مصرفي خود را سيراب كنند.......
تاریخ: جمعه 23 بهمن 1388 - 15:20 عنوان: پاسخ به «اخلاق پروتستانهاي ديروزي و بوجود امدن طبقه سرمايه داري نوين»
مدیريت كل سایت
عضو شده در: 19 شهریور 1384 پست: 1201 محل سکونت: ساوه
امتياز: 28580
بله، گاهی اوقات مثلاً انسان بررسی میکنه که چرا فلان جا سیل راه افتاد؟ بعد وارد جزئیات میشه به نتایج غیرمعمول میرسه. مثلاً چنین سناریویی:
انسان فلان موش رو نابود کرد، فلان حیوان که موشخوار بود رو آورد به خوردن ریشه گیاهان و گیاهان خشک شد و جنگل از بین رفت و وقتی درخت روی زمین نباشه، با هر بارانی، سیل راه میافته...
حالا طبق گفته این مطلب، اگر استعمار و دشمنی غرب با خاورمیانه بررسی بشه، احتمالاً به یک ایده ساده میرسیم: پروتستانها بیش از حد صرفه جو بودند!
تاریخ: جمعه 23 بهمن 1388 - 23:54 عنوان: مقاله اخلاق پروتستانهاي ديروزي ...... و داستان مستند در سايت
شروع فعالیت
عضو شده در: 20 بهمن 1388 پست: 14
امتياز: 400
نه افراط در مصرف نه تفريط در مصرف بلكه راه سوم اعتدال
در فلسفه اخلاقي اسلام اصول زندگي فرد بر اعتدال و ميانه روي بنا شده كه سلامت اجتماعي و فردي انسان را تضمين مي كند . درقران خداوند نعمت هايش را براي انسان حلال كرده و در عين حال اسراف را منع كرده. حرص و طمع و دنيا خواري نوعي افراط است كه در دين و عرفان ما جايي ندارد به همان نسبت هم رهبانيت و رياضت بيمارگونه و دنيا گريزي كور مانند اين پروتستانهاي قديمي( كه منجر به پارادوكسهاي دوگانه ديني شان شده كه نمونه بارز ان رشد اخلاق خودخواهانه و خودپرستي سرمايه داري نوين و تحقير بقيه ملل است.....) هم در باورهاي ديني ما جايي ندارد تا انسانها نه از اين طرف پشت بام بيفتند و نه از ان! طرف به بياني ديگر افراط و تفريط هر دو در فلسفه و باورهاي ديني ما جايي ندارد. افراط در دنياپرستي و مصرفزدگي يك چند نمونه اش رشد اخلاق خودپرستانه و بي حرمتي به حق وحقوق ديگران ، مصرف به حد افراط باعث ايجاد نوعي اعتياد به لذت و عدم و صبر و تحمل در سراشيبي زندگي فردي است، رشد وابستگي اقتصادي ملل به كارتل هاي جهاني، نابودي و تخريب محيط زيست بخاطر زياده طلبي و حرص دنيا خواري ولع.... و از بين بردن امنيت اقتصادي نسل هاي بعدي مثل فرزندان و نوه ها .....، رشد جرايم كلان و ضعيف شدن امنيت اجتماعي بخاطر فلسفه زياده خواهي و لذت طلبي است. تفريط در رياضت و رهبانيت هم عواقبي با خود دارد كه شامل عدم فعاليت شغلي سالم، انزوا ، رشد و توسعه فقر مالي، ركود فعاليت هاي خلاق سالم انساني، تشديد افسردگي و خشونت پنهان و ....... كه با فعاليت مثبت شغلي همه اين عيوب حل و فرد به تعادل مي رسد. توجه و علاقه اسلام به عزت انسان است نگاه خداوند در اسلام نگاهي است همراه با محبت و علاقه به انسان و نگاهي است كه در ان هم انسان مورد ارزش و توجه است و به نيازهايش مي رسد هم طبيعت از تخريب ايمن است نگاهي سراسر مثبت و معتدل .....بخوريد و بياشاميد ولي اصراف نكنيد..... يعني غرايز افسارگسيخته نه به حال خود رها شده اند نه اينكه به ان بي توجهي شده.
اموزه ايي چند كه مي تواند انسان را به اين نقطه ايده الي حد معتدل برساند توجه به كلام خداوند در مورد افراط و تفريط و افزايش قوه تشخيص و خود اگاهي بين مرزهاي اين دو و توجه به مسير اعتدال ، اموختن شغلي مفيد كه راه فقر را هم ببندد تا انسان مبادا در جاده فقرو تفريط بيفتد. اموختن علم و دانش.
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید