تاریخ: سهشنبه 24 فروردین 1389 - 22:39 عنوان: به کجا چنین شتابان؟
کاربر نیمه فعال
عضو شده در: 23 دی 1388 پست: 230
امتياز: 8550
نقد کوچکی بر فیلم دل شکسته
به کجا چنین شتابان
اصولا عادت ندارم برای فیلم ایرانی هزینه کنم. فیلم هایی که یک سر آن یک پسر است و سر دیگرش یک دختر و آخر آن یک عروسی. قالب طنزش لودگی ست و متد جدیدش خواندگی. هر چند که شاید هدف فیلمسازان از تهییه اینگونه فیلم ها ارائه یک راه حل برای مقابله با هالیوود باشد، اما مبنای تولیدی هالیوود با قرار دادن مفاهیم اعتقادی خود کجا و مبنای تولید سینمای ایران با مبناهای احساسی خود کجا. آن به حق نیست و از علم می گوید، این باید در خدمت حق باشد و از احساس می گوید... .
***
اولین نکته ای که ذهن آدمی را درباره فیلم دل شکسته قلقلک می دهد، نام فیلم است. منظور این است که پاسخ سوال "کدام دل" چیست؟ قصه فیلم، قصه برخورد اندیشه هاست. اما نه منشور اندیشه ها که قصه سیاه و سپید آنها. قصه دو رنگ اندشیه مدرن و اندیشه ریشه دار. تضاد ها و نماد ها. اشک ها و لبخند ها. شب ها و روزها.
ماجرا آن است که دو جوان جامعه شناس با دو تفکر معکوس هم در یک دانشگاه حضور دارند. یکی پیرو تفکر انقلابی است و حتی پوشش او هم رفیق تفکرش است و دیگری ایده های آرمانی در سر دارد. علت جهان سومی بودن را شعار می داند و علت گریز از شعار را نمی داند. برای تهییه پایان نامه استادشان دست بکار می شود و خودش افراد را برای تهییه آن انتخاب می کند. تا آنجا که امیر علی – پیرو تفکر انقلابی- و نفس – پیرو تفکرات مدرن – مجبور به ارائه پایان نامه مشترک در این زمینه می شوند. مخالفتهای هردوشان هم به این جواب استاد ختم می شود که " شما دوتا بهترینید. پایان نامه شما دوتا یک نسخه برای اجتماعه" نفس و امیر علی هم ابتدا به اکراه و استخاره و بعد با عقاید یکدیگر، کنار هم کار می کنند تا نسخه ای را برای جامعه تجویز کنند. گاه این مهمان جمعیت های آن می شود و گاه عکس. اما ... .
نکته مهمی که در فیلم خالی مانده، قاب دوربین است. قابی که در آن در هر گوشه و کنار شمع دیده می شود. قابی که در آن، بیمار در بیمارستان با کبوتر هاست و شمع ها دور آن گرد شده اند. آه که چه شاعرانه فیلم می سازیم. آن هم فیلم با این موضوعات بکر. و حتی صحنه های آخر فیلم که تمام شمع ها همچو هم است. سکانس های مختلفی از تحقیق و تفحص امیرعلی و نفس در فیلم گنجاده شده اما نهایت آن کلیشه همیشگی اکثر فیلم های ایرانی است. و نسخه تجویزی استاد به همراه بهترینهایش بر زمین جای می ماند و فیم سازان همچو همیشه آستین خیر بالا می زنند تا دو جوان عاشق به جمع متاهلین بپیوندند و دو نفر از مجردین این ملک کم شود. و داستان تضادها همچنان بدون هیچگونه روحی باقی می ماند.
دل شکسته در نگاه اول پتانسیل بسیار مناسبی است. چرا که در آن نظرات مختلف مطرح می شود و تضادها و تفاوتهای مختلف به عرصه ظهور می رسند. دل شکسته فیلمی است که به نظر می رسد که با نقد قصد دفاع یا روشنگری داشته اما به اشتباه همچو بازی های کودکانه ابتدا به جدل و سپس به دوستی انجامیده. جدل در پی به کرسی نشاندن حرف ها و گرفتن دانگ بیشتر در نسخه پیشنهادی برای جامعه و دوستی برای دوست بودن و تجویز نکردن هیچ نسخه ای برای جامعه.
البته تاکید استاد به همکاری امیر علی و نفس برای ارائه نسخه این گریز را به ذهن می رساند که بعید است هم و غمی که ارائه نسخه بوده، لجام گسیخته رها شود و نهایتا این نتیجه حاصل می شود که نسخه اصلی جامعه نه جدل، نه نقد، نه روشنگری و نه چیز دیگر که ازدواج و در کنار هم بودن این دو جریان است. و چه پاسخ تلخی که نه پایان شروع آن بود و نه پاسخ سوال آن.
سوال اساسی اینجاست که آیا بسته پیشنهادی مسئولین فرهنگی به کشور و جامعه اینگونه فیلم های بی پایان است یا نسخه های هالیوودی؟ و سوال دیگر اینکه "هدف" از ساخت فیلم در کشور چیست؟
پ.ن : روزگاری در این شهر سه سینما فعالیت می کرد اما حالا چه؟
تاریخ: چهارشنبه 25 فروردین 1389 - 08:34 عنوان: پاسخ به «به کجا چنین شتابان؟»
مديريت كل انجمنها
عضو شده در: 2 فروردین 1389 پست: 3473 محل سکونت: IRAN
امتياز: 87705
مرسی بابت زحماتتون
آقای فیروزی چه انتظاری از سینمای این مملکت دارید ؟ سینمایی که پرفروش ترین فیلمش اخراجی هاست، فیلمی که توسط یک چماقدار انصار حزب الله ساخته شده با محتوایی زننده و مملو از حرکات زشت و بی مزه که به گواه اکثر منتقدینش چون مسوولین هیچ خط قرمزی برای کارگردان این فیلم آن هم به خاطر سوابق درخشانش برعکس دیگر کارگردانان ایرانی در نظر نگرفته اند پر بیننده شده است. اوضاع سینما در ایران واقعا وا اسفاست.
تاریخ: جمعه 27 فروردین 1389 - 23:07 عنوان: پاسخ به «به کجا چنین شتابان؟»
کاربر نیمه فعال
عضو شده در: 23 دی 1388 پست: 230
امتياز: 8550
بنده به عنوان یک جوان از سینمای این مملکت این انتظار رو دارم که چیزی تحویلم بده که
1. حرفی برای گفتن داشته باشد
2. روشنگرانه باشد نه اینکه شبه ای را ایجاد کند و به قولی سیاست بزن در رو داشته باشد
3. موجبات سرگمی را فراهم کند
4. لودگی و مسخره بازی را با طنز اشتباه نگیرد
5. هالیوود را یک رقیب سر سخت بداند نه یک کمپانی
6. در راستای اهداف نظام و مملکت توانا باشد. ( نگاهی به فیلم های هالیوودی با بودجه های کلانش بکنید. روی همه آنها کار شده استو کارهای مذهبی، کارهای علمی و کارهای اعتقادی. اما این سوی جهان کشور خودمان را ببینید. چه حرفی برای گفتن داریم. تا حرف سینمای دفاع مقدس می شود می نویسیم حاتمی کیا دیگر حاتمی کیا آژانس شیشه ای نیست. می نویسیم دست هایی نمی گذارد اخراجی های سه ساخته شود می نویسیم.... هر چه می نویسیم حاشیه است. از بطن خبری نیست. خودمات را گول نزنیم. سی سال از عمر انقلاب می گذرد، آیا سینمای جمهوری اسلامی ایران هم سی سال به لحاظ فکری رشد کرده یا به لحاظ جسمی سی ساله شده؟
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید