تاریخ: شنبه 19 شهریور 1390 - 22:41 عنوان: پاسخ به «پسرهای عصر جدید....دخترهای عصر جدید»
کاربر نیمه فعال
عضو شده در: 1 اردیبهشت 1390 پست: 217 محل سکونت: saveh
امتياز: 5880
آفرین ،خوب بود.
خوشم اومد ،منم ترانه ای در این سبک در باب آقایون محترم گفتم واقعا از خوندن این نوع ترانه ها لذت می برم حقیقتو به سبک خاص ودلنشینی بیان می کنند
تاریخ: یکشنبه 20 شهریور 1390 - 13:44 عنوان: پاسخ به «پسرهای عصر جدید....دخترهای عصر جدید»
مديريت كل انجمن‌ها
عضو شده در: 2 فروردین 1389 پست: 3473 محل سکونت: IRAN
امتياز: 87705
rezvaneh, جان متشکرم...شعر جالبی بود..ای کاش تو اون یک قسمت توهین نمی کردی
نقل قول:
به گرداناشون می‌ندازن، انگاری افساره خرو
شما حق داری که اعتراض کنی..نپسندی...مخالف باشی و دنبال آرمانهای خودت باشی و اونها را معرفی کنی ولی خیلی باید مراقب باشی که به ارزشهای ( هرچند در واقع بی ارزش) دیگران و علاقه مندی های اونها ( هرچند در عین بی سلیقگی باشه ) احترام بگذاری
متاسفانه متاسفانه جوونهایی داریم که ادعاشون را 100 تا تریلی هم نمیتونه حمل کنه اما دریغ از اینکه یک کتاب خونده باشن، 20 دقیقه فکر کرده باشن...... البته همه اینجور نیستند ولی باید بپذیریم که افراد با این مشخصات درصدشون خیلی زیاد شده...
کلاً اگه دقت کنیم بیش از هردوره ی تاریخی داریم دم از انسان بودن و راستی می زنیم ولی بیش از هر زمانی از همین انسانیت فاصله گرفتیم.........بشدت وبدجور داریم حرکت می کنیم..در مسیری که.............
تاریخ: دوشنبه 21 شهریور 1390 - 15:03 عنوان: Re: پاسخ به «پسرهای عصر جدید....دخترهای عصر جدید»
مديريت كل انجمن‌ها
عضو شده در: 2 فروردین 1389 پست: 3473 محل سکونت: IRAN
امتياز: 87705
rezvaneh نوشته است:
سلام؛
soveh عزیز، شما درست می‌گی باور کنید خودم هم حس خوبی نداشتم به این بیت.
نمیگم نندازن، اما دیگه از شکل آدمیزادی شونن خارج نشن..گردنبند می‌خوای بندازی بنداز،
پلاتین بنداز نه آهن پاره، گفتن گردنبند، یعنی فقط دور گردن و بگیره، اینی که ما دیدم تا
زانوهاشون آمده بود آخه خجالتم خوب چیزیه، اینا جایی واسه احترام دیگران نسبت به
خودشون گذاشتن؟؟ ولی من به احترام شما اون بیت رو از ترانم حذف میکنم.
حرف شما را قبول دارم ....هرکدوم از ما به عنوان یکی از اعضای جامعه باید مواظب نازیباییها و ناهنجاریها باشیم و تذکر بدهیم ولی در مقابل این بلاها و تفکرات بی پایه که ذهن بعضی ها را فراگرفته باید دید چه کار فرهنگی برای اونها انجام شده است؟ واقع بین باشید ....ما هم مقصریم چراکه کار فرهنگی نکردیم و تفکر اصیل ایرانیمون را برای جوونهامون روشن نکردیم و آموزش ندادیم...پس دور از انتظار هم نخواهد بود که به همین سادگی شیفته ی تفکرات بی پایه ولی خودنما شوند..... یک جوان تشنه ی تفکرات متفاوت و جالبه و در حالی که ما از این تفکرات غنی هستیم چون ارائه نمی کنیم او سرگردان میشود و بجای یادگیری تفکرات مولانا...خیام...ملاصدرا...عطار...اخوان ثالث...شاملو ...گرفتار تفکرات متال و هوی متال و غیره می شود.
تاریخ: چهار‌شنبه 23 شهریور 1390 - 08:09 عنوان: پاسخ به «پسرهای عصر جدید....دخترهای عصر جدید»
همكار در ساوه‌سرا
عضو شده در: 26 مهر 1389 پست: 1302
امتياز: 33700
البته soveh جان همه ی اینهایی(شعرا) که گفتین همچنین تفکرات همسو با یک شیعه واقعی که مد نظر دوستمون بود رو ندارند تفکراتی که در شعراشون بود و اونها رو بعد از انقلاب منزوی کرد. دوستانی که شاید بعد از گذشت 20 سال فقط ابیاتی از اونها به یادگار مونده .
احساس می کنم این شعر نمی خاست به بیان دوری جوونا از فرهنگ ادبیات خودی بپردازه چون خطی که در شعر دنبال می شد انحرافات اخلاقی و دوری از فرهنگ اسلامی رو دنبال می کرد تا فرهنگ ایرانی
همون بحثی است که ماهها داره تو رسانه ها دنبال میشه
البته همانطور که شما گفتید داشتن یه الگو لازمه اما الگوی اسلامی ایرانی.
که البته تو این 33 سال بعد انقلاب معلوم نیست برای چی و از طرف چه کسانی برای تولید چنین چیزی جلوگیری شده و بعد از سالها با بیان این موضوع که برای خیلی ها تازگی داره و داره دو دستگی در کشور ایجاد می کنه.
بهتره خیلی چیزها در کنار هم باشن چون منفک شدن اونها از هم بالاخره یه جایی ضرر خودشو میزنه .
بنابراین الگوس اسلامی - ایرانی که باید خودمون اول از همه درگیرش بشیم تا عده ی به نظر من قلیلی که باهاش اشنا نیستن بتون خلا های روحی و فکری شون رو با اون پر کنن.
به نظر من جوون ایرانی منطقیه و اگه باهاش منطقی برخورد شه بهتر از همه کسانی که خودشون رو مخالف اون تفکرات باطل میدونن میتونه از حضور بقیه کسانی که روزی هم مسلکش در وادی کفر و گناه نا بخردانه ای که درگیرش بود بشه.
راستی از شعر واقعا جالبتون ممنونمrezvaneh
تاریخ: چهار‌شنبه 23 شهریور 1390 - 16:38 عنوان: پاسخ به «پسرهای عصر جدید....دخترهای عصر جدید»
مديريت كل انجمن‌ها
عضو شده در: 2 فروردین 1389 پست: 3473 محل سکونت: IRAN
امتياز: 87705
atena, عزیز از نظرتون متشکرم و از این دید که نظر شخصی شماست برای من قابل احترامه.
من بهتون پیشنهاد می کنم سری به کتاب فروشی معروف ساوه بزنید و ببینید که از کدوم یک از اون شعرا چند بیت بجا مونده
اگر روال کار ما بعد از انقلاب درست بود که الان به اینجا نمی رسیدیم و لب به شکایت باز نمی کردیم...اگر فرهنگ سازی و پشیبانی روحی و فکری جوان ایرانی ادامه داشت که جوان ایرانی اول انقلاب و زمان جنگ به جایی نمی رسید که بشود ویترین ویژگی های غربی...شیعه که جای خود دارد ما از انسانیت هم دور شده ایم.
اشکال کار ما همین بود که سلایق شخصیمون را وارد اینگونه مسایل کردیم و نه به اسلام کاری داشتیم نه به همون ایرانی، وقتی با سلایق شخصی و سطحی نگری برخورد کردیم فلان شاعر یک روز منزوی شد و یک روز دیگر به عرش بردیمش یک روز گفتیم در شعرش می و شراب هست یک روز دیگر گفتیم تفکر و تصور او الهی بوده...یعنی ما هرگز بر اساس یک بنیان فکری تصمیم نگرفتیم و همواره تصمیمات ما سلیقه ای بوده، اگر غیر از این بود اینقدر آسیب پذیر نبودیم.
یک پیشنهاد دیگه هم خدمت شما دارم...لطف کنید و قبل از اینکه پیش خودتون در مورد یک شخصی تصمیم قطعی بگیرید کمی از آثارش را بخونید چراکه ظلم و جفا به اون نویسنده و یا شاعر و خودتون هست که اینگونه بی پروا و بی حساب و کتاب در مورد کسی صحبت کنیم. همیشه این احتمال را هم در نظر بگیرید که شاید ما نتونستیم حرف های اون شاعر را بفهمیم.
ماجرای حلّاج را که یادتون نرفته
تاریخ: پنج‌شنبه 24 شهریور 1390 - 00:28 عنوان: پاسخ به «پسرهای عصر جدید....دخترهای عصر جدید»
همكار در ساوه‌سرا
عضو شده در: 26 مهر 1389 پست: 1302
امتياز: 33700
با سلام خدمت دوست منتقدمون که همیشه همه چیز رو نقد میکنن soveh عزیز
برادر من ، ما که نگفتیم قوم مغول کتابشون رو سوزونده 4 تا بیت رو پوست اهو مونده واسه عصر حاضر
مد نظر من بیشتر عمق تایثر گذاری بین اقشار دور از ادبیات بود مثلا از بعضیا فقط بی تو مهتاب شبی .... مونده . و اینکه جریانات منظورم بود نه مثلا اقای X و Y که شما میزنی ادمو
بعد هم ما بعد انقلاب هیچ فرقی نکردیم بهتر شدیم که بدتر نشدیم. یعنی چی که از انسانیت دور شدیم
اگر جوان های همین نسل از ارزشها و اسلام دفاع نمیکردن الان مردم دنیا دم از حذف سکولار و برگشت به دین رو نمیزدن. امار مسلمان شدن در قلب اروپا روز به روز رو به افزایش نبود
همه این چیزهایی که ما در اطراف میبینیم زمان شاه هم بوده مشکل مردم و فرهنگ سازی بخشی از اونه فقط چون جوامع بزرگتر شدن و شکل جدیدی به خود گرفتن فکر میکنیم ضد ارزشها بیشتر شده نه همچین چیزی نیست خودمون رو گول نزنیم فقط چون ابزار و رسانه رو در اختیار دارن به ظاهر جبهه بزرگتری نسبت به ادمهای دیندار دارن
همانطور که اقا هم فرمودند"جوان امروز در آمادگی برای دفاع از هویت خود از جوان نسل اول هیچ کمتر نیست شاید جلوتر هم هست"
همین حرف شما هم شاید تحت تاثیر همین جریاناته
وقتی امروز روی اشعار کسی مهر غیر قابل چاپ میخوره فردا چاپ میشه برای تغییر تفکرات و ذهنیات نسبت به اون نیست برای تغییر جریانات حاکم بر دستگاه ها است مثل فیلم به رنگ ارغوان دوره اصلاحات مجوز نگرفت این دوره گرفت تفکرا ت اونها همینه که الان هست فقط جریان ساز ها متفاوتند
من هم قصد جسارت به ارواح طیبه شعرای گران قدر رو نداشتما!
رو پیشنهادتون هم فکر میکنم
راستی چرا به ادمهای مورد دار گیر میدین
حلاج و اون طیف گسترده ای که روزی دنباله روش بودن از نظر مکتب شیعه مطرود هست
کمی نظرات علما رو مورد بررسی قرار بدین
گویا شما هم قضیه شیخ مفید با این افراد رو فراموش کردین کسانی که تفرات حلاج گونه داشتند؟
تازه چرا اینقدر ما با هم مباحثه یا بهتره بگم مجادله داریم؟؟؟
از نقد به جاتون ممنون سفارتی جان
تاریخ: پنج‌شنبه 24 شهریور 1390 - 02:08 عنوان: پاسخ به «پسرهای عصر جدید....دخترهای عصر جدید»
مديريت كل انجمن‌ها
عضو شده در: 2 فروردین 1389 پست: 3473 محل سکونت: IRAN
امتياز: 87705
نقل قول:
با سلام خدمت دوست منتقدمون که همیشه همه چیز رو نقد میکنن soveh عزیز
دوست عزیز من که با بحث و شنیدن حرف مخالف مشکلی ندارم ظاهرا شما هم ندارید حالا هرکی داره .....
خدارو شکر شما هم به سلیقه ای بودنِ بها دادن به شعرا موافقید.که میگید فلان دولت مجوز به فیلم نمیداده و فلان دولت میداده.
من کاری به بعد از انقلاب و پیش از انقلاب ندارم ولی چیزی که خودم در این بیست و چند سال زندگیم دیدم و چیزهایی که از بسیاری از آدم های اطرافم دیدم نشون میده که روند نزولی را در بحث انسانیت و توجه به هم نوع و فداکاری داریم...تورو خدا نگید اینو نگو که شرمندم چیزی که حس میکنم و می بینم نمیتونم کتمان کنم...حالا علل این مساله چیه باید گفت نیاز به یک بحث بسیار طولانی با حضور یک جامعه شناس و روانشناس داره و نه اینکه ما اینجا بشینیم بگیم از این قضیس و ...
شما به قتل سعادت آباد و پل مدیریت تهران نگاه کن... مردم قدیم که برای کوچکترین اتفاقی برای هم جون میدادن در این دو صحنه چند دقیقه فقط دارن با موبایلشون فیلم برداری می کنند...اینا نشون میده که داریم به انسانیت نزدیک میشیم؟
اینها رو بیخیال...میگذریم
بحث من اینه که کار فرهنگی اصلاً و ابدآ (بقول علی دایی) در کار نیست...وقتی روی کیف مدرسه بچه ها پره از عکس جومونگ و مابقی این کره ای ها که اسمشونو نمیدونم و الگوی دختر و پسر راهنمایی و دبیرستان فلان بازیگر خارجی و گیتاریست معتاد متال هست نشون میده که ما داریم کار فرهنگی می کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ معلومه که کار ما صفره...چرا؟ خودمون همین مزخرفات کره ای را داریم نشون مردممون میدیم...ما اسطوره کم داریم ؟ الگو کم داریم؟ از الگوهای قدیمی و اسطوره هامون در ایران باستان گرفته تا شهدای الانمون...
ما کم پول داریم؟
الگو برای معرفی نداریم؟
کسی نیست ایده بده؟
اصلا کاری به رسانه های خارجی و ابزارهای اونها ندارم...ما چکار کردیم؟ بچه های 10 ساله و غیره که جای خود دارن، جوونهای 20 سالمون هم اطلاعات درست و حسابی در مورد نحوه زندگی و اخلاق و ویژگی های امام موسی صدر و شهید چمران و باکری و ...ندارن ...آهان حالا می پرسید برای چی؟ برای اینکه نه ربطی به آپولو داره نه به فضا داره نه به آمریکا داره نه ژاپن نه آلمان، نه مسابقات فوتبال و نه .... به این ربط داره که ما برای این کارا مثلا سازمان تبلیغات اسلامی داریم ولی این سازمان متوجه نیست که چطور باید از ارزشها دفاع کنه و نه به سن و سال کاری داره و نه چیز دیگه ...اکتفا کرده به 4تا مسابقه که در اعیاد در مساجد برگزار می کنه... همین
در طول هفته هم 4تا کارشناس کج و معوج میارن نظرات فضایی میدن که هالیوود فلان میکنه ما...
بابا نخواستیم اندازه هالیوود بترکونید...برید یه سری تی شرت با عکسهای همین شهدا و هر کسی که تبلیغش را در جامعه کردید و فیلمش را ساختید بین جوون و نوجوون پخش کنید لااقل بدونن قیافه شهید کاوه چطور بوده....دست گذاشتیم روی دست منتظریم از آسمون اتفاقی بیوفته...خسته نباشید
راستی لازمه که در مورد سکولاریسم یک کم مطالعه .........چونکه سکولاریسم جدایی دین از سیاست هست و نه دین زدایی..در واقع سکولارها به ارزشهای دینی پایبند هستند و تنها با میکس شدن آن با سیاست مخالف هستند ...آن هم به دلایل مختلف....که در بین سکولارها حتی عده ای اعتقاد دارن که بخاطر ارزشمند بود دین نباید آن را با سیاست که مملو از ریاکاری و دروغ است مخلوط کرد دوست عزیز نگاه نکنید که چه کسی هست که حرف می زند ببینید که چه حرفی می زند...
چرا شما خودتون تشخیص ندید که تفکر درست چی هست؟ چرا تشخیص دیگران خوراک فکر شما باشه؟ برای همین دوستانه توصیه کردم که مطالب اون اشخاص را بخونید و در مورد تاریخی که اون مطالب را منتشر کردند توجه کنید...مثلا فلان شاعر شعر اعتراضی اجتماعی دارد که اگر به سالی که آن شعر را گفته توجه نکنید تا حدودی برای شما درکش سخت خواهد شد.
لطفا در مورد انگ و برچسب زدن هم مراقب باشید یک موقع دیدید که باید بابت تهمت نارواتون جواب پس بدید افراد مورد دار؟ نکنه اونایی که من اسم بردم تو کار پخش سی دی غیر مجاز و مواد و ... من نه کاری دارم که خانواده اون فرد چی بوده و یا سیگار میکشیده یا نمیکشیده پدر زنش کی بوده من به حرف و بیان و تفکر اون شخص کار دارم
بی تو مهتاب شبی هم مال مرحوم مشیری هست و تو لیست من نبود ، دستتون درد نکنه یاد آوری کردید...مرحوم مشیری را هم پیشنهاد می کنم دوستان در مورد افکار و اشعارشون مطالعه کنند.
والله خیلی بهتره که جوونها در مورد حافظ و مولانا و ملاصدرا و شاملو و...بدونن و مطالعه کنند تا بشینن و این آهنگای اره برقی و بی محتوای عده ای معتاد بی عقل را گوش کنن، خدایا شکر انگلیسی هم بلد نیستن که ببینن شعرهای آهنگاشون جز مزخرفات نیست.
در مورد موردها و مشکلات اون افراد مورددار هم برام بگید تا بیش از این از راه راست کج نشدم دستتون هم درد نکنه بابت وقتی که گذاشتید و نظر منو خوندید و در بحث شرکت کردید... باز خدا خیر بده شما رو که یک توجه ای به این مسایل دارید.
يكي ازروشهايي كه همه جاي جهان متاسفانه فراگير و مد شده روش منفي جدل و ديالكتيكي سخن گفتن يك جمع با هم است.اين روش متاسفانه ارتباطات بيشتر مشكل سازشده و دعواها را افزايش داده. دوستي ها را خراب كرده وميكنه. تفاهم ها رو به سوء تفاهم الوده ميكند.
آيا بجاي جنگ ديالكتيكي رويه مثبت گفتگو رو بكار ببريم بهتر نيست ؟
با رويه هاي دوستانه ميتوانيم به نتايج مثبت برسيم. هر كسي حق داره در بحث شركت كنه و خالي از كدورت و بدون رنجاندن ديگري ايده ها و افكار خودرا مطرح كند. بدون اينكه به نقطه نظرهاي ديگري حمله كند. براي عدم سوء تفاهم درگفتگو هر كس محورهاو اسكلت اين گفتگو ها رودر بياره و نشان بده چي دستش اومده. اين فرصت ها در اينجا تمريني است تا با رويه دوستي ، ادب و تحمل نظر و عقيده ديگري رو داشته باشيم و فرصتي تا اون روتقويت كنيم. اگر بحث راجع به دسته اي از جوان و تحليل رفتن هويت انهاست. يك بحث روشن و دوستانه انجام بديدم.اگر راجع به مدهاي صادراتي و ريشه هاي اقتصادي اون بحث ميشه باز هم بيائيم راجع به ان بحث كنيم. اگر بحث راجع به روش و شيوه هاي فرهنگي مناسب با روحيه جوانهاست باز ميتونيم بشكل معقول براساس فكر و تجربه صحبت كنيم. . چون در روش ديالكتيكي جدلي به احساسات ديگران صدمه و اسيب وارد مي شود و جدل تا مرز بي ادبي هم ممكن است پيش برود.
فيلسوفان اختلاف نظراتشان بسيار عميق و شديدتر از بسياري انسانهاي معمولي است و يك مكتب فلسفي شايد بتواند در زمانهاي جهان را دستخوش تحولات و تغييرات شديد نمايد. در حالي كه مي بينيم فيلسوفان وقتي با هم مباحثه مي كنند در حال قدم زدن و به ارامي است. يعني هر كس سعي مي كند انچه با قوه درك و حواس خويش از واقعيت خاصي را درك كرده را بيان كند و گاه نقطه نظرهاي ديگري تكميل گر افكار يك فيلسوف بوده و اين دسته به قلم زنان شهرت دارند.در مدارس عالي اسلامي بوده در ايران و بغداد در هر حجره يك حلقه تشكيل ميشده و طلاب و دانشجويان با هم مباحثه علمي و ديني مي كرده اند، مباحثه ايي كه اسكلت عقلاني داشته و جنبه منفي احساسي جدل در ان راه نداشته و هر كس بايد با قوه استدالال خويش دلائل خودر ادر مورد موضوع مورد بحث بيان ميكرده. مثل همين جلسه دفاعيه علمي از رساله دكترا و غيره. اين سبك علماي ديني ما درچهار چوبي عقلاني مقيد بوده كه در واقع تمريني براي انديشيدن محسوب ميشده. بعد از مباحثه هم بطور دوستانه اغلب مي رفتند با هم شام ميخوردند. بعني بحث محيط كار بوده و در ان دشمني و خصومت معني نداشته. زيرا خود شيوه بحث به گونه اي بوده كه حتي فردي كه دلائل عقلاني قوي تري داشته مجذوب فرد موفق بوده. يعني براي هم براي كار علمي خويش ارج و ارزش فراوان قائل بوده و مانند دنياي پهلوانان براي فرد قالب احترام بسيار قائل ميشده اند. اين روش بعد از قرون وسطي دانش پژو هان اروپايي از علماي ما فراميگيرند و به پيشرفت ها عقلاني بسياري ميرسند. تا جايي پيش ميرود كه دنياي فلسفه غرب را تحت تاثير خود قرار ميدهد بطور مثال به اثار ژان پل سارتر نگاه كنيد بعدها از همين روش تبعيت كرده. درحالي كه در قرون وسطي فقط شمشيرطبقه اشراف حرف ميزد نه انديشه و فلسفه..
مي بينيم طبقه اشراف وشمشيرزنان با شمشير وارد ميدان ميشدند و با شمشير با هم مبادله به مثل ميكنند و دئول از كلمه دو مي ايد يعني جنگ دو تن با هم. وقتي دو جنگنده دئول انجام ميدهند. در دئول هم يكي بايدتلف شود و برحمت خدا برود. خوب منظور من هم بحث هاي دوئلي جدلي است كه با رفتن ديگري بطور حتم دليل براين نيست كه ما درست ميگويئم و همه جهات واقعيت را درك كرده ايم.
در داستاني مولوي نقل ميكند كه چند نفر را به اطاق تاريكي فرستادند و هركس كه بيرون ميامد يكي ميگفت كه شي فوق دودكش است، يكي ميكفت يك چيز سفتي مثل ستون است و غيره درحالي كه وقتي ان شي را بيرون اوردند همه مي بينند كه يك فيل بوده.... يعني هركس از ديد و حواس خود بخشي از واقعيت فيل را لمس كرده بود
انسان مجموعه اي از عقل و احساس و عواطف است.صبر و استقامت و تحمل عقايد هم شايد تمرين سختي است ولي شدني است. يكي از علل رواني مسئله اين است كه همانطور كه در نوشته هاي ديگر مهارتهاي ارتباطي بيان كردم، انسانها از خود هميشه طبق نظريه فرويد من ايده ال را در نظر دارند و انچه يك انسان به ان علاقه دارد شايد ديگري علاقه اي نداشته باشد يعني انگيزه عمل ها متفاوت است. تحمل و توان انتقاد ومطرح شدن كسري ها را بسياري افراد بدون استثناء ندارند. زيرا اين كمال گرايي فرد را هم بخود سختگير ميسازد هم به ديگري. يك فرد كمال گراشايد اين سختگيري نسبت به خودرا به ديگران نيز منتقل مي كند. اين يك طرف قضيه است. طرف ديگر قضيه اين است كه با اشكار شدن انتقاد فرد بعلت اين من برتر فكر مي كند بي ارزش شده و ديگر اعتباراو از دست رفته. اين يكي از دلائل رنجيده شدن است زيرا با انتقادي به بخشي از پيكره وجودي است فشار وارد شده.
بخصوص اگر عده اي از جوانها بقول دوستمون سوه صد تريلي ادعاء داشته باشند ولي يك كتاب نخوانده و بيست دقيقه فكر نكرده باشند. كار سخت تر ميشود. به جاي جدل بايد فكر كرد خوب بايد انديشيد چرا درصد جوانان سطحي دارد بيشتر ميشود؟ علتها را كشف كنيم و ببنيم چه ميشود كرد تااين وضعيت بوجود نياد. چه ميشود كرد تا ارتباطات كلامي و انساني در قالب احترام و تفاهم شكل بگيرد و بيشتر انديشمندي و انصاف و عدالت در رفتارهاي متقابل نسبت به يكديگر داشته باشيم تا نقدي عادلانه و معقول همراه با ادب با يگديگر بكار ببريم، بدون اينكه كسي را رنجيده كنيم. من فكر ميكنم بشكل ديگر مي توانيم مسائل وواقعيت ها را مطرح كنيم بدون اينكه كسي دلخور شود و از افكار ديگري به درك روشن تري برسيم . كار فرهنگي رو هر كس در اينجا به سهم خود ميتونه شروع كند. ماهي رو هر وقت از اب بگيرند تازه است . اولين قدم براي كار فرهنگي اين است كه نوع ارتباطاتمان و گفتمانمان را يعني شيوه اي تغيير بديم و از روش جدل و ديالكتيك مطلقا گراي منفي فاصله بگيريم. زيرا همانطور كه گفتم با روش ديالكتيك شمشير زنان تخريبي است بيائيم با شيوه قلم زنان رفتار كنيم.
امروزه در جوامع مدرن نيز روش ديالكتيكي منفي هم بين جامعه شان مد شده .اگر جوامع مدرن مبتلا به بيماري ديالكتيك منفي شدند به اين معني نيست كه خيلي پيشرفت كردند بلكه خيلي پس روي هم مي كنند و كساني كه اين روش جنگ افرين ديالكتيك منفي رو مد كردند در گوشه ميدان مي نشينند و قند تو دلشون اب ميشود. زيرا اين جنگ هاي كلامي به جريه دار شدن احساسات ختم ميشود نه به رشد تعقل . خوب اين كجاش خوبه؟ زيرا با اين روش منفي نه دلها را به هم نزديك ميشود نه انديشه ها
كساني هم كه بيشتر احساس مسئوليت و دلسوزي دارند كار فرهنگي و فكر ي و كاربردي ارائه بدهند. من فكر ميكنم اگر زمينه هاي دوستي رومداوم حتي در بحث ها تقويت كنيم، با اين زمينه ميزان رشد كار فرهنگي جمعي هم بالا ميره. در مورد دوستمون سوه همعقيده هستم بايد بيشتر كار فرهنگي ارائه داد و غذاي فرهنگي براي انسانها بخصوص جوان ها موجود باشه.خود جوانها نيز بايد احساس مسئوليت قوي از خود نشان دهند و ديگر كودك نيستند كه با شير پاستوريزه دائم تغذيه شوند بلكه خود نيز مي توانند كارهاي فرهنگي بيشماري انجام دهند. وقتي غذاي فرهنگي مورد نياز دسته هاي مختلف جامعه در دسترس نباشه، ان خلاء را با هر اشغالي پر خواهند كرد و بنظر من هر كسي كه احساس دلسوزي مي كنه به اين امر توجه داشته باشد كه نياز فرهنگي جوانها چيست در اون مورد فعاليت چه فعاليت هايي ثمر بخش هست و امكانات فرهنگي مناسب براي جوانها رابا ابتكارات چگونه ميشود فراهم كرد؟ حال اين به توان فردي هر كس بستگي داره ، چه كار فرهنگي در اينجا ارائه بده. بطور مثال كسي كه داستان نويس هستش كتابهاي رمان و داستاني زيبا و قشنگ در مورد زندگي جوانان بنويسه، كسي كه نقاشه سوژه هاي عالي كاري بكشه كه به جوانها اميد و نيرو ببخشه، كسي كه در ورزش وكوهنوردي فعاله، برنامه هاي جمعي ورزشي و بازي ورزشي براي جوانها تدارك ببينه، كسي كه دست به قلم داره مقاله هاي علمي و هنري و غيره برا ي جوانها تهيه كند، كسي كه اهل كارهاي اجتماعيه ، براي جوانها برنامه هاي جمعي و گروهي ، پروژه هاي درسي و شغلي طراحي كند و غيره
تذكر دادن شايد يك ذره مشكل رو كوچك كنه ولي كار كردن در اين مورد نتيجه بيشتري رو ميده و مهمترين سوژه اينه كه هر كس به سهم خودش كاري ارائه بده وگرنه با روش ديالكتيكي منفي حتي اگر موفق باشيم و تقصير كاري را پيدا كنيم در صورت قضيه تغييري ايجاد نخواهد شد و مشكل سر جاش باقي مي ماند. فقط وقت و انرژي ما با جستجوي تقصير كار هدر رفته. فكرش رو بكنيد اگه اين همه انرژي رو روي يك موضوع مخصوص گذاشته و در باره اش همگي كار كنيم به نتايج عيني بهتر ميرسيم و وظيفه ما با رائه دسته اي از راه حل هاي كاربردي به انجام ميرسه. حال ديگرهر انساني اگر دوست داشت از ان استفاده ميكنه و راه مثبت خودر و مي يابد، اگر كسي دوست نداشت و نخواست هيچكس نمي تونه مجبورش كنه وراهي در پيش ميگيرد كه نتيجه اش خسارت و زيان است. شايد اولش اين فرد متوجه اين خطا نشه ولي چند سالي كه گذشت و نتيجه كارش رو ارزيابي كرد ازكرده خود و بي مايگي خويش پشيمان بشود.
غرب زدگي دسته اي از جوانان يعني تحليل رفتن بخشي از شخصيت انساني و فرهنگي شان انها. زيرا اگر براستي غرب و جوامع غربي را ميشناختند مي فهميدند كه چقدر از نظراتشان خام و نپخته بوده و برداشتهايشان چقدر بچه گانه بوده و تقلييد از سبك وفرهنگ سطحي امريكايي و تقلييد از لباس پوشيدن طبقه كارگر ماب امريكايي واقعا ديگر افتخار ندارد و اگر كسي اين موضوعات را براستي بشناسد حتي كسر شان برايش است. ساده لوحي دسته اي از جوانان اين است كه خودشان هم نميدانند با اين تقاليد چقدر خود را فرومايه كرده اند و حتي ساكنان درجه دو و سه كشورهاي غربي هم بريششان ميخندند..
چرا بعضي از سايت هاي تبليغاتي فارسي زبان و ماهواره ها براي سود باداورده خود جوانها را فريب ميدهند و در باغ سبزي را نشان ميدهند كه در واقعيت وجود ندارد! اگر اينها راست ميگويند كه نمي گويند چرا نمي رونداز زندگي روزانه دانشجويان دانشگاههاي معروف سربون و هارواد وغيره گزارشهاي زنده تهيه كنن و فيلم هايي را از كتابخانه دانشگاهها اين كشورها نشان دهند كه اين دانشجويان چگونه مانند موريانه كتابها را ميجوند و تا نيمي از شب روي كتابها خم شده و انها را مي بلعدند، چرا نشان نميدهند كه بخش وسيعي از جوانان دانشجوي غربي بعلت اينكه از طبقات معمولي هستند با زندگي درويشي در يك اطاق دو متر در پنج متر زندگي ميكنند، تحقيق مي كنند و بسياري از انها نيزدر كنار درس كار هم ميكنند. اين تصاوير و فيلم ها را هرگزماهواره ها نبايد به جوانان ايراني ما نشان دهد تا با الگو هاي ديگر از غرب اشنا شوند و انها را ببينند! زيرا مايه عبرت ميشود و ديگر كسي هوس سبك سري و سطحي بودن را نخواهد كرد. انوقت جوانان ما سرشان را مجبورند توي كتابها بكنند و چيز فهم و محقق شوند.
در جوامع اروپايي يك ديدگاه طبقاتي بر مصرف مواد فرهنگي حاكم است.عده اي كه در دانشگاهها تحصيل مي كنند و مانند موريانه تلاش ميكنند، بعد ها داراي شغل ، جايگاه اجتماعي مناسبي هستند و برعكس كساني كه پاي اينگونه برنامه هاي تلويزيوني مي نشينند جزو قشر عظيم بيكاران جامعه هستند كه پس از گذر سالها شانس دست يابي به شغل مناسب را اغلب براي هميشه از دست ميدهند.
اين سطحي نگري در باره بعضي جوانان عرب مهاجر در شهرهاي پاريس به شهود قابل ديدن است. زيرا متاسفانه بعضي عرب هايي كه چند نسل در پاريس زندگي كرده اند بعلت فقر مادي دچار فقر معنوي نيز بوده و بجاي موفقيت در درس و مشق و ياد گرفتن حرفه فني عالي و يا ادامه تحصيلات دانشگاهي اغلب با كارهاي خدماتي زندگي مي كنند از تجدد بچه هاي مراكشي والجزايري و تونسي فقط خودارايي را فهميده اند و رو دست خود فرانسوي ها زده اند. در المان و اطريش مي بينيم كه بعضي ترك هاي تركيه اي نسل دوم وسوم بعنوان مهاجر در اين كشورها زندگي مي كنند، دسته اي از اين جوانان تركيه اي به همه چيز اهميت داده اند جز درس و مشق، فراگيري شغل فني و تحصيلات عالي دانشگاهي، بهتر از هرزني به فنون ، ابروبرداشتن و لباسهاي با تركيب زنانه پوشيدن و ده رديف گردنبد انداختن وارد هستند. مردي كه با اين سرووضع در جامعه ظاهر ميشودو گوشواره به گوش و چند رديف گردنبد مي اندازد بعنوان مرداني با تمايلات هم جنس باز شناخته ميشوند. دسته ديگري از مرداني كه يقه هاي باز وبي دگمه مي پوشند و گردنبدهاي قطور به گردن مياندازند، ايندسته لاتها بادي گارد مخصوص زنان فاحشه ها يي هستند كه انها را براي حفاظت خود استخدام ميكنند و در فيلمهاي امريكايي نيز فراوان به چشم ميخوردند. توجه بفرمائيد ايندسته مردها جزوء اقليت جوامع غربي است يعني اين دسته را فقط در محله هاي نامناسب و شلوغ و مملو از افراد مجرم ميشود ديد.
حال بايد دي چرا بعضي از جوانان شرقي چه عرب. چه تركيه اي در اين كشورها نتوانسته اند از امكانات محدود فرهنگي و اجتماعي اين كشورها استفاده كرده و جايگاه اجتماعي خويش را بهبود بخشند. والدين اين دسته جوانها درنسل هاي پيشين بعنوان افراد فقير و كم درامد وارد كشورهاي غربي شده و با انجام كارهاي خدماتي مانند نظافتچي و كارگري در كارخانجات به زندگي ادامه داده اند. بريدگي اين دسته ازاين دسته جوانان از سرزمين اوليه مادري و پدري شان ، فرهنگ جمعي شان، تحقيرشان بعنوان انسان هاي درجه دو سه و عقب مانده مهاجر يكي از عللي بوده كه عده اي از كودكان خانواده هاي مهاجر نتوانسته اند به شكل اجتماعي در جامعه پذيرفته شوند. والدين نيز بعلت كار و مشغله و خستگي ديگر نيرويي نداشته اند به شكل مناسب زبان ياد بگيرند و فرزندانشان را در حين تحصيل ياري كنند. درواقع اين كودكان تا سن نوجواني به حال خود رها شده بشكل بي نظمي رشد كرده اند نه بدرستي با زبان و فرهنگ مادري و پدري شان انس دارند و با ان بيگانه اند ونه زبان كشور ميزبان را بخوبي اموخته اند، نه انگيزه درسي درستي داشته اند، با توجه به نمرات كم و زبان بد و نداشتن اموزه هاي اجتماعي كافي نه به مشاغل استاندارد راه يافته اند و نه به دانشگاهها. فقط عده قليلي از اين جوانان مهاجر تحصيلات دبيرستاني را به اتمام و از دانشگاهها فارغ التحصيل شده اند. ولي وقتي اين عده براي تعطيلات هرچند وقت به مراكش و تركيه مسافرت مي كنند، مي بينيد كه كت و شلوار پوش با پيراهن و كراوات، اما لباسهايشان علارغم نو بودن به تنشان گريه ميكند با اين لباسهاي پلوخوريشان روي خودر را سرخ ميكنند و نزد همولايتي هايشان ميروند . اينها با اين لباسها به همروستايي هاي فقيرشان از كمالات فرنگ فخري بفروشند وبگويند كه در كشورهاي غربي مرغ بخت شان تخم طلا ميگذارد! ايا شما فكر ميكنيد اين خانواده ها از رنجها و فقرها و عدم حمايت خود سخني مي گويند؟
بعلت فاصله زماني زياد ارتباط فرهنگي بين اين جوانان وجامعه اصليشان قطع شده جوري كه نه به روستا هاي مراكش و نه به روستا هاي اناتولي احساس تعلق مي كند و نه به جامعه مدرن پاريس و كشور ميزبان جوش خورد درست مثل يك وصله اين وسط آواره مانده اند. نوعي اوارگي فرهنگي . اين دسته هم بخاطر خالي نبودن عريضه بعلت سواد كمي كه دارند ميايند و از افراد درجه سه امريكايي مثل رامبو تقلييد ميكنند. هاليود خلاء اين دسته و جماعت مهاجران خارجي را هم درقاره امريكا وهم در قاره اروپا مي شناسد و براي همين 80 درصد فيلم ها نيز سوژه هاي جنگي و قهرماني و در واقع پفكي و الكي از همين قشرپائين شهري هاي امريكايي تهيه ميشود. اما اين آوارگان فرهنگي كم ريشه پول ميدهند و بدنشان را مثل رامبو خال كوبي مي كنند به گوششان گوشواره اويزان ميكنند، زنجيرهاي كت و كلفت به گردن مياندازن . رامبويي كه با قدو قواره نيم وجبي اش اگر حوله رو سرش بيندازند درجا نفس اش ميگرد و غش ميكند. فردا يك رامبو ديگر كه ابرو برميدارد دروي پرده سينما ظاهر ميشود. اين دسته جوان مهاجر كم سواد تركيه اي مي رود و خودش را به شكل و شمايل اين هنرپيشه هاليود در مياورد و خيلي هم ذوق ميكند بله بالاخره اينجوري تو كوچه و خيابان كسي هست به او نگاه ميكند و كمي از احساس پوكي اش به اصطلاح كاسته ميشود. اين تقلييدها جمعي ميشود بعد از اين دسته ايي هم مي بينند بله از راه ا بعنوان گروه اهنگ و موزيك ميشه پول دراورد. ميايند در كشورشان برنامه هاي كم مايه اي را اجرا ميكنند و برنامه هايشان از ماهواره پخش ميشود و و دسته اي از جوانان ما بدون دانستن اصل قضايا كه در كنه اين جوانان متجدد و مقلد هنرپيشه هاي مبلغ هم جنس گراي هاليود چه سرگذشت هاي تلخي نهفته شده است . يك جواني كه از اين تقلييد ها مي كند به مصرف گراي درجه سه تقليل مي يابد. زيرا هر چيزي كه از دنياي بيرون مي ايد مدرن است و نبايد راجع به كيفيت ان بحث كرد اصلا خوبيت ندارد!. چشم بسته مي پذيرد وملاك مد او ميشود هماين هنرپيشه هاي هاليودي با تمايلات زنانه و تقلييد در تقلييد از جوانان مهاجر كارگرفقيرنشين اناتولي. به هر صورت خداوند به همه انسانها عقلي داده تا در اموزه هاي خويش تفكر كنند و هر كس در مقابل خودش مسئول است.
واقعيت هاي زندگي بعضي جوانان مهاجرآسيايي( تركيه ايي ها، كشورهاي عربي، امريكاي لاتين در اروپا و امريكا بيانگر يك فقر فرهنگي شديد است .
چرا در كشورهاي اروپايي قبل از اينكه بچه اي از طبقه متوسط قنداق بسته شود، برنامه شغل و كار و تحصيل او براي خانواده و جامعه مشخص و تعيين شده است ؟ دريك جمع دانشجويي راجع به خانواده هاي مهاجر و سرنوشتشان با عده اي بحث مي كرديم يكي از اين اروپايي ها با خنده و شوخي برگشت و به ما گفت خوب شما چرا ناراحت ايندسته هستيد، يكدسته مثل ما ها( منظورش خودش بود)بايد توليد كننده باشند تا عده كثير مثل اينا مصرف كنند! اين فرد با اين شوخي دليل اصلي يعني اقتصاد مديريت و رياست زبردست وپوكي زير دست را در يك جمله بيان كرد.
همين كارگري كه از خانه و كاشانه خويش كنده به اميدي، اينده اي براي فرزندانش نيافريده، زيرا فقر اقتصادي مجال نداده. اگراين فرددر كشورش مانده بود، حداقل فرزندش يك شغل سنتي ياد گرفته بود وشايد كشاورزي براي خود بود و براي خود هويت اجتماعي دارا بود. ولي ديگر با اين مهاجرت اين دسته جوانان اسير و مبهوت رامبوها ميشود ووجودش به پوكي و پوچي ميگرايد و دستانش تا ساليان سال بدون سرمايه اي مي خشكد، تا چشم باز كند زمان را از دست داده و با دستان خالي ، سننين چهل وپنجاه سالگي را پشت سر مينهد كه ديگر براي خيلي كارها دير شده
جامعه ما در مقايسه با ديگر جوامع با مختصات خودشان بشكل اختصاصي جامعه اي است ايراني و مسلمان. اين دو هويت از ان جدايي ناپذير است. اين دو هويت در قالب اين جامعه در هزاران سال و قرنها تكوين و شكل يافته. براي اينكه با مختصات ان بخوبي اشنا شويم بايد كتاب خواند ، سفر كرد و تحقيق كرد و نظز اتنا دوست عزيز درست است جوانان ما منطقي هستند و اگر با هويت ايراني و اسلامي خويش بخوبي اشنا به سمت پوكي شدن حركت نمي كنند. براي همين نبايد كتاب فروشي هاي كشورمان فقط در جلو دانشگاه و يا طرفهاي پارك شهر متمركز باشد بلكه بايد در همه شهرها و شهرستان ها شعباتي داشته باشد تا جوانان بوسيله كتاب كه يك ابزار فرهنگي است بشكل معقول تغذيه شوند. سخن دوست عزيزمان سوه منطقي است. وقتي انساني بسوي پوكي برودبتدريج نيز انسانيت اش ضعيف ميشود. زيرا تهي شدن از فرهنگ مساوي با اسيب هاي ديگر است. كساني كه كتابهاي مولوي و عارفان ديگر را مطالعه كرده باشند بقدري داراي روحيه شاداب و غني هستند كه نيازي به رامبو نخواهند داشت زيرا فردوسي و پهلوانان بزرگي مانند رستم در فرهنگ ما هست. خود مولي علي (ع) قهرماني است كه بايد در باره اش كتاب ها نوشته شود تا نسل جوان با شخصيت والاي اين امام بزرگوار اشنا شوند. يكي از سخنان امام علي( ع) اين است كه افراط و تفريط نكنيد و در جاده اعتدال ووسط حركت كنيد. ببنيد امام علي(ع) چقدر زيبا اصل مطلب را برايمان بيان كرده .
مهمترين روش هم اين است كه اين ديالكتيك سمي را از گفتمان ها يمان حذف كنيم و به طرف مقابلمان احترام بگذاريم و به مثابه يك دوست با او برخورد كنيم. روزي يكي از استادان خوبم كه دستيار يكي از دانشمندان معروف بود تعريف مي كرد در يك كشوري بعنوان محقق كار ميكرد و هميشه بر اين جد و جهد بود كه مطلبي را به اثبات برساند. يكي از دوستانش با خانواده اش اورا به شام دعوت مي كنندو طبق معمول شروع به ايراد يك بحثي ميكند هرچه او ميگويد دوستانش تائيد ميكنند و به ميهمان نوازي خود ادامه ميدهند. وقتي او همه تائيد ها را بي برو برگرد مي گيرد درحالي كه همه با حالتي دوستانه مشغول شام خوردن بوده اند. اين استاد براي ما تعريف مي كرد كه يك چيزي تو خودش خودش را مي خورد و با اينكه در بحث گوي برنده را بدست اورده بود ولي باز اظهار رضايت از اين وضع نداشت. پس با صداقت برميگردد به ميزبانش ميگويد من با توجه به حرفهايي كه شما زديد و رضا داديد من راحت نيستم. فكر مي كنيد راستي من چه ام شده؟ دوستانش با لبخندي به او بر ميگردند مي گويند دوست عزيز ما با همه گفته هاي شما موافق نيستيم ولي چون شما دوست ما هستيد و شما را دوست داريم دوستي ما با شما مهمتر از اين بحث و جدل هاست. دوستي شما براي ما با ارزش است ود راولويت قرار دارد و بخاطر اين تفاوت عقيده نمي خواهيم دوست خوبمان رنجيده شود. اين تجربه و درس را اين استاد بزرگواراز اين خانواده پنجاه سال با خود به همراه برد وتا اخرين نفس زندگيش هميشه باهمه مردم و دانشجويانش با كمال محبت و دوستي و صداقت رفتار ميكرد و هميشه با دلسوزي بي حدي دانشجويان را راهنمايي و كمك ميكرد. روانش شاد. درحالي كه اين استاد ميتوانست پنجاه سال با لجبازي و سماجت فقط حرف خودرا بكرسي بنشاند و خودخواهي خود را با ان ارضاء نمايد. ممكن است يك مقوله فرهنگي و مذهبي خوب باشد و ما نتوانسته باشيم ان را با احساس مسئوليت و خلاقيت به شكلي درست عرضه كرده باشيم. در اين صورت اشكال در روش عرضه و كار ماست نه ان مقوله فرهنگي و مذهبي.
بايد روشهايمان را تصحيح كنيم. چه الگو هايي بهتر از پيامبر(ص) و امام علي(ع) و امام حسين(ع) و غيره براي نهادينه كردن اين شخصيت هاي والا بايد زندگينامه و اثار و دست مانده هاي انان بدقت مطالعه شود و در اين باره كتابهاي مناسب زبان جوانان نوشته شود. اين هم خود يك كار فرهنگي عميقي است. خود اين شخصيت ها با زندگي و رفتارشان مي گويند يك انسان حتي غير مسلمان يعني آزاده چگونه زندگي كند. نعمت فرهنگي از اين بالاتر؟ خداوند ميوه هاي و نعمات را سرشاخه حيات جلو صورت ما قرار داده، حال اگر كسي به خود زحمت نداد و از ان استفاده نكرد ديگر جاي تاسف دارد. كفران نعمت فقط نان و اب نيست بلكه سرچشمه هاي معنوي مانند اين بزرگواران هم هست.
مسئله ضد ارزشها ريشه در منافع اقتصادي كنسرن هاي سرمايه داري جهاني دارد و در همه دنيا فراگير شده و در جهان بحث جديدي نيست. ريشه گيري ان در اين است كه همه سنن و فرهنگها طبق نظر اين اقايان بايد زير بلدزر و سنگ كوب اين كنسرنهاي جهاني اول له شود تا بعد مردم مثل بره مطيع مدها وبازار مصرف ، معيارها و ملاك هاي انها قرارگيرند. طبق عقايد اين از ما بهتران:
همه مردم جهان( از اسيايي تا افريقاي و امريكاي لاتين) بايد در يك زمان همه يك جور لباس بپوشند، يك جور غذا بخورند، از يك جور تفريح و سرگرمي لذت ببرند تا چرخ كارخانه ما توليد كنندگان ! زحمت كش بچرخد! تا اين مفت خورهاي جهان سوم اين محصولات را مصرف كنند و بخورند و از اين همه تمدن و تجدد لذت ببرند. صدقه سري كه ما از انها ميگيريم فقط معادن نفت و گاز و فلزاتي است كه بي مصرف و باطل افتاده و ما چون حجم مغز و هوشمان از اين جهان سومي ها بيشتر است لياقت داريم انها را به هر شكل تصاحب و از انها كالا و اجناس مختلف توليد كنيم اين ما هستيم كه جهان را مديريت مي كنيم و اين ما هستيم كه تعيين مي كنيم كه يك فرد چه بخورد، چه بپوشد، چه بخرد.
با اين تعاريف مي بينيم ريشه بسياري مشكلات در برداشت و منافع اقتصاد كارتل هاست.بخش ديگر در تقلييد و فقر فرهنگي دسته اي از افراد است.
در اسلام اصل مساوات و تقسيم نان و شرط قبول نماز به دادن ذكات و خيرات و حسنات هست. مسلمان بودن به حرف نيست به عمل است .
از همه دوستان سپاسگزارم.
این مطلب آخرین بار توسط Aliabadi در پنج‌شنبه 24 شهریور 1390 - 14:13 ، و در مجموع 1 بار ویرایش شده است.
هركي دوست داره براي جوانهاي شهرش كاري انجام بده بسم الله اين هم ليست كار، پس ديگه نبايد دست رو دست گذاشت و شكايت كرد. با سپاس و تشكر از همه دوستان ............. مولف
-----------------------------------------
برنامه های تفریحی جوانان
مقدمه:
عالم جوانی، آمیزه ای شیرین و شگرف از شعر و شعور، شور و اشتیاق و احساس و اندیشه در زندگی انسان است. جوانان، شریان گرم و حیاتی جوامع، وجدان آگاه و بیدار ملت ها و بازوان کارآمد و توانای دولت ها محسوب می شوند. درایت و هوشمندی اسلامی و انقلابی ایجاب می کند که با تلاش و مجاهدت عمومی و بهره گیری از توانایی ها و امکانات ملی، فضاهای سالم فرهنگی برای پرورش روح های شفاف و روشن جوانان فراهم شود تا گل ایمان و معنویت در گلستان وجودشان بشکفد و گلاب کمال و فضیلت در بوستان ضمیرشان بجوشد.
برنامه کانون خانوادگی
ـ تشویق و ترغیب جوانان به نرمش و ورزش ساده در محدوده فضای آزاد خانه و خانواده
ـ تهیه امکانات و وسایل لازم برای سرگرمی های سالم فکری نسل جوانان در محیط خانواده
ـ ترغیب جوانان به استفاده از نشریات و مجلات مفید ورزشی برای سرگرمی در محیط خانواده
ـ انتقال تجربیات مفید ورزشی و بازی های سنّتی برای سرگرمی نسل جوان در کانون خانواده
ـ آموزش و توجیه جوانان در خصوص شیوه های تنظیم برنامه های اوقات فراغت در خانواده
ـ ایجاد تعادل در فعالیت های گوناگون جوانان اعم از کار، عبادت، استراحت، ورزش و تفریحات
ـ تنظیم برنامه های غذایی نوجوانان در جهت حفظ آمادگی بدنی و تأمین سلامت روانی آنان
ـ فراهم ساختن شرایط و فضای سالم فرهنگی و ایجاد امنیت خاطر برای نسل جوان در محیط خانواده
ـ اجرای ورزش صبحگاهی در فضاهای سبز و پارک های عمومی به کمک مربیان ورزش
ـ اقدام و مبادرت به گردش های دسته جمعی در باغ ها، پارک ها و فضاهای سبز همراه با جوانان
ـ اختصاص ساعاتی از اوقات فراغت جوانان به تماشای مسابقات ورزشی و تفریحی تلویزیون
ـ حضور جوانان و اعضای خانواده برای تماشای بازی های نمایشی و جشنواره های ورزشی
ـ همکاری و همراهی والدین با جوانان در ورزش های کوهستانی و تفریحات سالم در تعطیلات هفتگی
ـ توجیه نسل جوان در خصوص وسیله بودن ورزش و اجتناب از هدف سازی آن در زندگی
ـ تلاش در جهت تقویت روحیه حق طلبی، آزادگی، گذشت و فداکاری در ورزشکاران جوان
ـ تشویق جوانان به ورزش های سنّتی به منظور تکوین و تقویت روحیه جوانمردی و فتوّت در آنان
ـ تلاش در جهت فراهم ساختن شرایط و امکانات عضویت جوانان در باشگاه ها و مؤسسات ورزشی
ـ همکاری مستمر با کانون های فرهنگی و ورزشی در جهت غنی سازی برنامه های تفریحی جوانان
ـ حضور والدین در مسابقات ورزشی نهادهای فرهنگی و تربیتی برای تشویق فرزندان (به تفکیک جنس)
ـ تهیه جوایز و هدایای ورزشی برای فرزندان ورزشکار و ممتاز در مسابقات رشته های ورزشی
ـ آگاه ساختن نسل جوان نسبت به ضرورت فراگیری شیوه های دفاع شخصی و آیین رزمی
ـ ایجاد فضای سبز و گلستان های کوچک و محدود در محیط خانواده برای استفاده و سرگرمی جوانان
ـ استفاده از موسیقی سنّتی ایران برای ایجاد آرامش و تأمین بهداشت روانی جوانان در خانواده
ـ برنامه ریزی فصلی برای سرگرمی جوانان با صید و شکار در طبیعت اطراف محل زندگی
برنامه محیط های آموزش و دانشگاهی
ـ آموزش انواع بازی های محلی و سنّتی به نسل جوان در واحدهای آموزشی و مراکز فرهنگی وابسته
ـ ایجاد فرصت برای جوانان در استفاده از ورزش های همگانی متناسب با فضای فرهنگی مدرسه و دانشگاه
ـ سنجش توانایی های خاص بدنی جوانان جهت انتخاب رشته های ورزشی متناسب با استعداد آنان
ـ تدوین و تنظیم برنامه شیوه های سالم سازی جسم و روان در جریان فعالیت های زندگی
ـ استفاده از مؤسسات و مجتمع های ورزشی منطقه برای سرگرمی و تفریح دانش آموزان و دانشجویان
ـ ایجاد مکان های ورزشی برای دختران جوان در مؤسسات آموزشی و محیط های دانشگاهی
ـ برنامه ریزی در جهت تعمیم اندیشه ابزاری ورزش و اجتناب از هدف سازی آن در زندگی جوانان
ـ تقویت روحیه حق طلبی، آزادگی، گذشت و جوانمردی در جوانان به کمک ورزش های پهلوانی
ـ توجیه و تفهیم جوانان ورزشکار در ابعاد اخلاقی و فرهنگی و مراعات موازین اسلامی در عرصه ورزش
ـ تهیه امکانات اولیه و مقدماتی برای تمرینات ساده ورزشی جوانان در واحدهای مختلف آموزشی
ـ ترغیب جوانان به ورزشهای رزمی و دفاعی به منظور تقویت روحیه مقاومت و ایستادگی در آنان
ـ فراهم ساختن امکانات و شرایط تشکیل تیم های ورزشی و برگزاری مسابقات در رشته های مختلف
ـ برگزاری مسابقات ویژه بازی های سالم فکری بین دانش آموزان و دانشجویان در ساعات فراغت آنان
ـ برگزاری مسابقات ورزشی بین دانش آموزان و دانشجویان در سطح منطقه ای، کشوری و جهانی
ـ برگزاری المپیادهای ورزشی برای دانشجویان ورزشکار در سطح دانشگاه های داخل و خارج کشور
ـ معرفی ورزشکاران نمونه و ممتاز در مدارس و دانشگاه ها و اعطای جوایز شایسته به آنان
ـ برگزاری جلسات هفتگی در خصوص تبادل تجربیات و معرفی ابعاد تربیتی ورزش برای جوانان
ـ نمایش فیلم های مستند درباره نقش فرهنگی و تربیتی ورزش در پیشگیری از مفاسد اجتماعی
ـ برپایی جشنواره های فرهنگی ـ ورزشی برای جوانان به منظور ایجاد نشاط و آمادگی برای فعالیت های زندگی
ـ تشکیل اردوهای فرهنگی ـ ورزشی و تنظیم برنامه های ویژه برای تقویت روحیه جمعی و سازگاری جوانان
ـ تنظیم برنامه های مقطعی برای نسل جوان در خصوص ورزش های کوهستانی در روز های تعطیل
ـ استفاده از تلویزیون آموزشی برای نمایش مسابقات ورزشی و معرفی فنون ورزشی به نسل جوان
ـ اهتمام نسبت به تهیه جزوات و نشریات خاص آموزش فنون رشته های ورزشی برای نسل جوان
ـ تنظیم برنامه برگزاری سیرک ورزشی و بازی های نمایشی در مراکز آموزشی کشور (فصلی)
برنامه محله زندگی
ـ استقرار امکانات و وسایل ورزشی در خانه فرهنگ محله برای استفاده جوانان در روزهای تعطیل
ـ تشکیل تیم های محلی از نوجوانان و جوانان در محله های شهری و روستایی به کمک نهادهای محلی
ـ برگزاری مسابقات ورزشی بین تیم های محلی و اعطای جوایز شایسته به تیم ها و افراد برگزیده
ـ استفاده مقطعی از ابزارهای ورزشی و تفریحی برای سرگرمی و نشاط جوانان در مناطق مختلف
ـ تهیه نشریات ورزشی برای مطالعه و سرگرمی فکری جوانان در باشگاه ها و سالن های ورزشی محلات
ـ نام گذاری سالن ها و باشگاه های ورزشی محلی به اسامی ورزشکاران نمونه و مردمی در مناطق مختلف
ـ تنظیم برنامه در خصوص دیدار جوانان ورزشکار با خانواده شهدا، جانبازان و آزادگان محله
ـ همکاری و همراهی والدین با جوانان در ورزش های ساده و همگانی مکان های ورزشی محلات
ـ استفاده از فضاهای باز و زمین های خارج از محدوده برای ایجاد زمینه ورزشی فوتبال و والیبال
ـ توسعه فضاهای سبز، باغ ها و گردشگاه های محلی و منطقه ای برای تفریح و سرگرمی جوانان
ـ ارتباط مستمر مربیان تربیتی و مربیان ورزش با جوانان در مکان های ورزشی محلات و مناطق
ـ تشکیل کمیته بهداشتیاران جوان برای اعمال مراقبت های بهداشتی در جریان فعالیت های ورزشی
ـ تزیین کوچه های محله زندگی در اعیاد و جشن های ملی و مذهبی با همیاری جوانان محلات
ـ ایجاد کانون های محلی برای تجمع و تفریحات سالم جوانان به کمک شهرداری های مناطق مختلف
ـ ایجاد سالن های کوچک سرپوشیده در پارک های محلی برای ورزش و سرگرمی جوانان در روز های تعطیل
ـ همکاری داوطلبانه جوانان با خانه های فرهنگ در برگزاری ورزش های نمایشی برای ساکنان محله
ـ بکارگیری تلویزیون در باشگاه های محلی جهت نمایش مسابقات مهم ملی و جهانی برای جوانان
ـ تأسیس مکان های ورزشی جهت تمرینات ساده و انفرادی جوانان در محله های شهری و روستایی
ـ تهیه کامپیوتر و ابزارهای بازی فکری برای سرگرمی جوانان در خانه فرهنگ محلات
ـ تأسیس صندوق ورزش برای تهیه امکانات ورزشی جوانان در محله ها به کمک شهرداری های مناطق
ـ ایجاد گلستان ها و فضاهای سبز برای زیبا سازی محلات و باغبانی جوانان در اوقات فراغت
ـ استفاده از نوارهای طبیعت و موسیقی سنّتی در پارک ها برای تأمین بهداشت روانی اهالی محل
ـ بکارگیری جوانان ورزشکار برای کنترل و مراقبت و تأمین آرامش و امنیت عمومی محلات
ـ اختصاص فضاهایی به منظور ایجاد میدان اسب سواری و تیر اندازی برای سرگرمی جوانان
برنامه کانون های فرهنگی و هنری
ـ برنامه ریزی در خصوص آمیختن ورزش با آموزش های تربیتی، مذهبی و اخلاقی جوانان
ـ برگزاری دوره های آموزش رزمی و دفاعی برای تقویت روحیه حماسی و سلحشوری جوانان
ـ اجرای مسابقات ورزشی به تناسب سن، جنس، سطح توانایی ها و مهارت های فنی نسل جوان
ـ اهدای جوایز ارزنده و کاپهای ورزشی به ورزشکاران برگزیده جوانان در مسابقات مختلف
ـ تهیه دستگاه های بازی فکری و سرگرم کننده برای استفاده نوجوانان در اوقات فراغت
ـ تخصیص تعدادی از سالن های عمومی کانون ها برای تمرینات ورزشی نوجوانان ورزشکار
ـ تلاش در جهت شناسایی انواع ورزش های محلی و سنّتی برای معرفی اطلاع رسانی به نوجوانان
ـ تبیین جاذبه های صادق و کاذب ورزش برای جوانان جهت توسعه آگاهی و بینش اجتماعی آنان
ـ تنظیم برنامه برای بکار گیری ورزش در جهت تقویت روحیه آزادگی، آزاد منشی و وارستگی جوانان
ـ معرفی ضوابط شرعی در عرصه ورزش برای تنظیم رفتارها و مناسبات ورزشکاران با یکدیگر
ـ ایجاد تعادل و توازن در فعالیت های ورزشی و فراغتی جوانان بر اساس برنامه ریزی شبانه روزی
ـ فراهم ساختن ابزارها و امکانات رفاهی جوانان در برنامه های داخلی کانون های فرهنگی ـ هنری
ـ استفاده از تلویزیون آموزشی برای نمایش فیلم های مستند ورزشی در اوقات فراغت جوانان
ـ پخش مسابقات ورزشی در سطح ملی و جهانی برای جوانان در ساعات فراغت و روزهای تعطیل
ـ نمایش فیلم های آموزنده در خصوص معرفی اهل فتوت و آداب و رسوم زندگی جوانمردان به نوجوانان
ـ اختصاص سالنی از محل کانون های فرهنگی به بازی های فکری و کامپیوتری و مطالعات ورزشی جوانان
ـ برگزاری جشنواره های فرهنگی ـ ورزشی برای سرگرمی جوانان در مناطق مختلف شهری و روستایی
ـ نمایش سیرک و ورزش های رزمی و پهلوانی برای جوانان در مناطق مختلف شهری، روستایی و عشایری
ـ تشکیل اردوهای فرهنگی ـ ورزشی برای گذران مفید اوقات فراغت نسل جوان (فصلی)
ـ کنترل و مراقبت رفتاری ورزشکاران در اردوها و برنامه های جمعی آنان در اوقات فراغت
ـ تشکیل کمیته بهداشتیاران جوان برای اعمال مراقبت های بهداشتی در فعالیت های ورزرشی کانون ها
ـ احیا و تقویت ورزش های سنّتی خصوصاً ورزش باستانی (زور خانه ای) و کشتی پهلوانی
ـ معرفی و تشویق ورزشکاران نمونه در مناسبت های مقتضی با حضور مسئولان، والدین و مربیان
ـ برگزاری مراسم تجلیل و تقدیر از ورزشکاران ممتاز و نمونه جوان در سطح ملی (الگوسازی)
برنامه مساجد و کانون های مذهبی
ـ تبلیغ به منظور دمیدن روح تعهد، حمیت، تعاون و همکاری بین ورزشکاران جوان از منابر
ـ طرح و معرفی نمونه ها و الگوهای رفتاری از صالحان و جوانمردان برای ورزشکاران جوان
ـ همکاری با مؤسسات و سازمان های ورزشی در نشر و تبلیغ موازین اخلاقی و ارشاد فکری جوانان
ـ همکاری با نهادهای فرهنگی و تربیتی به منظور تسهیل فعالیت های ورزشی و سرگرم کننده نسل جوان
ـ ایجاد سرگرمی های مفرّح در کانون های فرهنگی مساجد و مراکز دینی برای گذران اوقات فراغت جوانان
ـ تخصیص محلی از بنای مساجد به ورزش های رزمی و دفاعی جوانان عضو کانون های مذهبی
ـ انتخاب مربیان مؤمن و صالح برای تربیت بدنی و تمرینات ورزشی جوانان مستعد و علاقه مند
ـ فراهم ساختن امکانات برای جوانان علاقه مند به ورزش از طریق خود یاری مؤمنین محل
ـ تشکیل تیم های ورزشی از جوانان عضو کانون های فرهنگی مساجد و انجمن های مذهبی مناطق
ـ همکاری هیات و انجمن های مذهبی محله های شهری و روستایی با تیم های ورزشی مختص جوانان
ـ برگزاری مسابقات محلی بین کانون های فرهنگی مساجد در امور ورزشی و سرگرمی های سالم
ـ حضور امام جماعت مساجد در مراسم اهدای جوایز و ورزشکاران برگزیده در مسابقات ورزشی
ـ همراهی امام جماعت مسجد با کوهنوردان جوان برای آموزش های دینی در جریان کوهپیمایی
ـ استفاده از وجوهات شرعیه برای پوشش فعالیت های ورزشی و سرگرمی های سالم جوانان محلّه
ـ استفاده از کمک های مردمی اماکن مذهبی و مشاهد مقدسه برای پوشش امور فراغتی جوانان
ـ فراهم ساختن امکانات و وسایل زیارتی ورزشکاران به مشاهد مقدسه و امکان متبرکه کشور
ـ جمع آوری وجوهات شرعیه و کمک های مردمی انجمن های مذهبی جهت ایجاد تأسیسات ورزشی
ـ توسعه و تجهیز مکان های ورزشی ویژه جوانان به کمک در آمدهای سازمان حج و اوقاف و امور خیریه
ـ مجهز ساختن پایگاه های مقاومت بسیج به کامپیوتر برای بازی ها و سرگرمی های فکری جوانان
ـ استفاده از تلویزیون و ویدئو برای نمایش مسابقات ورزشی ملی و جهانی در مساجد و انجمن ها
ـ برگزاری اردوهای ورزشی و تفریحی جهت ایجاد سرگرمی های سالم و مفرّح برای جوانان منطقه
ـ تأسیس زورخانه برای تعمیم ورزش باستانی و روحیه پهلوانی در فضای فرهنگی مساجد
ـ نمایش حرکات موزون ورزشی به مناسبت اعیاد و جشنهای ملی و مذهبی در کانون های فرهنگی مساجد
ـ تهیه ابزارها و وسایل بازی فکری و سرگرم کننده برای کانون های فرهنگی مساجد و مراکز دینی
برنامه محیط های شغلی و اداری
ـ ایجاد تعادل و توازن در فعالیت های ورزشی، استراحت و کار و تلاش جوانان در محیط کار و شغل
ـ آموزش ورزش های رزمی و دفاعی به کارگران و کارمندان جوان در محیط های شغلی و اداری
ـ تهیه وسایل و ابزارهای لازم برای بازی های فکری کارمندان و کارگران در محیط های شغلی و اداری
ـ اختصاص مکان های ورزشی و تفریحی در دستگاه های دولتی برای استفاده جوانان در اوقات فراغت
ـ افزایش قابلیت ها و تقویت توانایی های جوانان در ایجاد سرگرمی های ساده و ایجاد تنوع در فعالیت ها
ـ تخصیص سالنی در محل اشتغال جوانان برای سرگرمی و ایجاد تنوع در فعالیت های روزمره
ـ ایجاد فرصت برای استفاده جوانان شاغل از برنامه های ورزشی صدا و سیما در اوقات فراغت
ـ برگزاری مسابقات ورزشی برای کارکنان مؤسسات اداری و شغل در تعطیلات هفتگی و سالانه
ـ احیا و تقویت ورزش های سنّتی خصوصاً کشتی برای جوانان در واحدهای اداری و شغلی
ـ ساماندهی به فعالیت داوطلبانه جوانان شاغل جهت تشکیل تیم های ورزشی در رشته های مختلف
ـ تنظیم برنامه های اردویی برای ورزشکاران برگزیده در مسابقات ورزشی مؤسسات و ادارات دولتی
ـ تأسیس زورخانه در مجتمع های اداری و شغلی برای تمرینات ورزشی کارمندان و کارگران جوان
ـ همکاری داوطلبانه کارمندان و کارگران در تزیین و زیباسازی جلوه های ظاهری محیط کار و شغل
ـ اجرای نمایش های جذاب در محیط های شغلی و اداری برای سرگرمی و نشاط کارکنان جوان
ـ فراهم ساختن امکانات بازدید از نمایشگاه ها و موزه های مردم شناسی برای جوانان شاغل
ـ برگزاری جشنواره های ورزشی برای کارمندان و کارگران جوان در مؤسسات اداری و شغلی (فصلی)
ـ تنظیم قراردادنامه های دوره ای جهت استفاده کارمندان و کارگران از امکانات مؤسسات ورزشی
ـ ایجاد گلستان ها و فضاهای سبز در محیط های شغلی برای استفاده جوانان شاغل و اوقات فراغت
ـ تهیه وسایل و امکانات برای سرگرمی های سالم و تفریحی جوانان در محیط های نظامی و انتظامی
ـ برگزاری مسابقات و جشنواره های ورزشی در محل استقرار نیروهای نظامی و انتظامی (فصلی)
ـ ایجاد فضاهای ورزشی و تفریحی در پادگان ها برای سرگرمی و استفاده سربازان و درجه داران
ـ فراهم ساختن امکانات و تفریحات سالم فکری و جسمی برای سربازان و درجه داران جوان
ـ تشکیل تیم های کوهنوردی جهت تأمین صلابت و استواری جسم و سلامت روانی نسل جوان
ـ تنظیم برنامه جهت استفاده سربازان و درجه داران از میدان های اسب سواری و تیراندازی
برنامه نهادهای مرده
ـ برنامه ریزی در خصوص ایجاد فضاهای فرهنگی ـ ورزشی سالم جهت اشاعه ورزش بین جوانان
ـ همکاری با مسئولان اردوگاه های تربیتی در جهت فراهم ساختن امکانات اردوهای ورزشی جوانان
ـ همکاری با سازمان های ذیربط در تأسیس مکان ورزشی ویژه دختران جوان در مناطق شهری و روستایی
ـ ارتباط با مراکز فرهنگی و آموزشی در جهت تأمین تدارکات ورزشی برای ورزشکاران بی بضاعت
ـ کمک به انجمن های ورزشی به منظور تأمین اعتبارات و هزینه های لازم برای ورزش همگانی
ـ همکاری تدارکاتی برای برگزاری نمایش های ورزشی (سیرک) در مراکز آموزشی و فرهنگی کشور
ـ همکاری با شهرداری ها در ایجاد کانون هایی برای جوانان محلات و فراهم ساختن امکانات تفریحی آن
ـ همکاری با نیروهای انتظامی جهت اداره ورزشگاه ها در جریان برگزاری مسابقات ورزشی جوانان
ـ واگذاری مقطعی تأسیسات نهاد های مردمی برای ورزش و تفریحات سالم جوانان در روز های تعطیل
ـ همکاری با مراکز آموزشی و تربیتی در توسعه و تجهیز کانون های فرهنگی برای فعالیت های فوق برنامه
ـ کمک به تیم های ورزشی محلات و مناطق در تأمین تدارکات اساسی برگزاری مسابقات ورزشی
ـ کمک به جوانان داوطلب در حفظ محیط زیست و ایجاد فضاهای سبز و دلپذیر در مناطق شهری
ـ همکاری با بهداشتیاران در خصوص تأمین کمک های اولیه بهداشتی برای جوانان ورزشکار
ـ تلاش در جهت شناسایی انواع ورزش های سنّتی و مردمی رایج در مناطق روستایی و عشایری کشور
ـ تأمین بخشی از هزینه های برگزاری مسابقات ورزشی جوانان در مناطق روستایی و عشایری کشور
ـ همکاری با سازمان تربیت بدنی جهت برگزاری جشنواره های ورزشی در جشن ها و اعیاد ملی و مذهبی
ـ برگزاری جشنواره های فرهنگی ـ ورزشی در مناطق مختلف کشور متناسب با شرایط اقلیمی و فرهنگی
ـ تشویق و قدردانی از ورزشکاران نمونه و ممتاز در مناسبت های فرهنگی و اجتماعی (جشن ها و اعیاد)
ـ همکاری با سازمان تربیت بدنی جهت احداث مکان های ورزشی برای جوانان ورزشکار مناطق محروم
ـ تزیین و زیباسازی جلوه های ظاهری کوچه های محلات به کمک جوانان داوطلب و ساکنان مناطق
ـ اهتمام نسبت به ورزش معلولان و جانبازان از طریق همکاری فعال با بنیاد جانبازان انقلاب اسلامی
ـ همکاری با نهادهای فرهنگی در برگزاری گردشها و اردوهای برون شهری برای جوانان مناطق مختلف
ـ ایجاد کلبه های طعام در ورزشگاهها و مسیرهای کوهپیمایی با همکاری دستگاه های ذیربط
ـ همکاری با سازمان زندان ها و کانون های اصلاح و تربیت در تأمین تدارکات ورزشی برای جوانان بزهکار
صدا و سیما
ـ تبلیغ در خصوص تعمیم و اشاعه ورزش و تفریحات سالم بین نسل جوان (بسیج ورزشی)
ـ تبلیغ و اشاعه فرهنگ سالم ورزشی و حاکمیت اخلاق بر فعالیت های ورزشی و تفریحی جوانان
ـ ترغیب ورزشکاران جوان به حفظ و پاسداری از ارزش های اسلامی در فعالیت های ورزشی
ـ تبلیغ در جهت دمیدن روحیه تعهد، تعاون، همیاری و همکاری گروهی در جوانان ورزشکار
ـ تقویت روحیه حق طلبی و ستم ستیزی جوانان ورزشکار و تشویق آنان به گذشت و فداکاری در جوانان
ـ آموزش شیوه های سالم سازی جسم و روان در جریان فعالیت های زندگی، ورزش و تفریحات
ـ تأکید بر اجتناب جوانان از بطالت و بیکاری و تحذیر آنان از سرگرمی های تحذیری و اعتیاد
ـ ترغیب و تشویق جوانان به ایجاد سرگرمی های سازنده و نشاط انگیز برای گذران مفید اوقات فراغت
ـ تخصیص برنامه برای ورزش صبحگاهی و ترغیب جوانان به آماده سازی بدن برای فعالیت روزانه
ـ تهیه و تنظیم برنامه های اساسی در خصوص آموزش فنون و مهارت های ورزشی به نسل جوان
ـ تهیه گزارش مصوّر از ورزش های سنّتی جهت تبلیغ و اشاعه ورزش های محلی و پهلوانی کشور
ـ تشویق جوانان به ورزش های کوهستانی و رزمی جهت افزایش قدرت و مقاومت بدنی آنان
ـ تهیه فیلم های کوتاه از زندگی و سیره جوانمردان و قهرمانان ورزشی (الگوسازی در ورزش)
ـ پخش مسابقات ورزشی ویژه جوانان در سطح مدارس، دانشگاه ها و محیط های ورزشی و تربیتی
ـ تهیه گزارش ویژه از جریان مسابقات منطقه ای و کشوری جوانان در اردوگاه های ورزشی و تربیتی
ـ مراعات اعتدال در تفسیر مسابقات ورزشی و اجتناب از تبلیغات کاذب و هیجان انگیز در ورزش
ـ پخش مستقیم مسابقات ملی و جهانی در یکی از شبکه های تلویزیونی و صدای جمهوری اسلامی
ـ پخش اخبار ورزشی دختران و برنامه های هفتگی با توجه به موازین اخلاقی و احکام شرعی
ـ پخش گزارش مصوّر جشنواره های فرهنگی ـ ورزشی برای سرگرمی جوانان در اوقات فراغت
ـ معرفی ورزشکاران قهرمان و نمونه مناطق مختلف کشور جهت الگوسازی ورزشی برای جوانان
ـ انعکاس اخبار و گزارش های مربوط به فعالیت های ورزشی جوانان در مناطق روستایی و عشایری کشور
ـ تهیه گزارش مصوّر جهت انعکاس آخرین رویدادهای ورزشی در برنامه های ویژه جوانان
ـ تهیه گلچینی از مسابقات و رویدادهای ورزشی جهان برای سرگرمی جوانان در اوقات فراغت
ـ برگزاری میزگردهای ویژه جوانان جهت بررسی و تفسیر رویدادهای مهم ورزشی ایران و جهان
برنامه مطبوعات و نشریات
ـ تبلیغ در خصوص اشاعه ورزش همگانی و آمیختن فعالیت های ورزشی با آموزش های اخلاقی
ـ تبلیغ در جهت ایجاد تعادل روانی در جوانان و جلوگیری از هدف شدن ورزش در زندگی آنان
ـ آموزش والدین و مربیان در جهت شیوه های تنظیم برنامه زندگی و فعالیت های فراغتی و تفریحی جوانان
ـ تهیه مقالات علمی در خصوص معرفی انواع رشته های ورزشی به جوانان مشتاق و علاقه مند
ـ ترغیب جوانان به تلاش در جهت احیای ورزش های محلی و سنّتی سازگار با فرهنگ اسلامی
ـ تبلیغ در جهت ترغیب جوانان به فعالیت های ورزشی به منظور نجات از بطالت و انحرافات اجتماعی
ـ طبع و نشر مقالاتی در زمینه تقویت روحیه حق طلبی، آزادگی، گذشت و جوانمردی در جوانان
ـ تدوین اصول و ضوابط شرعی و شیوه های حاکمیت اخلاق اسلامی بر محیط های ورزشی و تفریحی
ـ طرح و تبیین آثار مفید تعاون و همکاری جمعی و آثار منفی تکروی و خود محوری در فعالیت های ورزشی
ـ طرح و تبیین جاذبه های صادق و کاذب ورزش در جهت هدایت فکری و فرهنگی نسل جوان
ـ اجتناب از بت سازی قهرمانان ورزشی و پرهیز از ایجاد هیجانات کاذب و مقطعی در تبلیغات ورزشی
ـ طرح نیازها و گرایش های فراغتی و ورزشی جوانان به کمک بررسی ها و نظرخواهی های علمی از نسل جوان
ـ طرح زندگینامه و سجایای اخلاقی جوانمردی و ورزشکاران پیشکسوت برای الگوسازی در عالم ورزش
ـ تهیه گزارش مصوّر از فعالیت های ورزشی جوانان در مناطق شهری، روستایی و عشایری کشور
ـ انعکاس اخبار و رویدادهای ورزشی ایران و جهان در روزنامه ها و نشریات هفتگی و ادواری
ـ اختصاص صفحاتی از روزنامه ها و نشریات هفتگی به ورزش جوانان در مناطق روستایی و عشایری
ـ تنظیم برنامه های بهداشت جسمی و روانی برای آمادگی جوانان در فعالیت های ورزشی و تفریحی
ـ معرفی پارک ها و تفرّجگاه های سرسبز و طبیعت سرشار از زیبایی و طراوت ایران به جوانان
ـ تهیه خبر وگزارش مستند از آخرین دستاوردها و پیشرفت های ورزشی جوانان در سطح جهانی
ـ معرفی جوانان ورزشکار و نمونه برای تشویق و تجلیل از مقام و منزلت آنان در جامعه ورزشی
ـ آموزش و تربیت عکاس و خبرنگار ورزشی از جوانان مشتاق و علاقه مند به ورزش در مناطق مختلف
ـ انتشار مجلات ورزشی برای جوانان جهت پوشش اخبار ورزشی آنان در سراسر کشور
ـ انتشار مجله «ورزش دختران» برای تشویق و ترغیب دختران به ورزش و تربیت بدنی
ـ تهیه خبر جهت انعکاس فعالیت های ورزشی جانبازان و معلولان در بخشی از نشریات هفتگی
دبير خانه شوراي عالي جوانان - جوانان و تجربه زندگي در اوقات فراغت، ص 15 - 23
سايت انديشه قم
این مطلب آخرین بار توسط Aliabadi در پنج‌شنبه 24 شهریور 1390 - 14:40 ، و در مجموع 1 بار ویرایش شده است.
تاریخ: پنج‌شنبه 24 شهریور 1390 - 17:43 عنوان: پاسخ به «پسرهای عصر جدید....دخترهای عصر جدید»
مديريت كل انجمن‌ها
عضو شده در: 2 فروردین 1389 پست: 3473 محل سکونت: IRAN
امتياز: 87705
Aliabadi, عزیز بسیار ممنونم...مطلب بسیار خوبی نوشتی و منم تا حدود زیادی با شما موافقم.
اولا که ترو خدا ...ترو به مقدسات...به قول لرها تُنِ ابولفضل مطالبت را کوتاه تر بنویس ....یه کم به ما پیر پاتال ها رحم کن من سر هر مقالت یه نمره چشمم کم سو تر میشه...ماشالله فونت ریز...کامپیوتر منم فینقیلی...مطلب شما هم که هزار ماشالله ...
اگه بتونی مطالب را خلاصه کنی و لپ مطلب را بگی خیلی خیلی خیلی بهتره
بریم سر اصل مطلب و دعوامون
من که به شخصه پذیرفتم هر مدل فکری با هر عقیده ای بیاد اینجا مطلب بنویسه...فقط با لوس بازی کنار نمیام و دمپایی حوالش میکنم و گرنه با انواع تفکرات و روحیات چه موافق باشم و چه مخالف کنار میام و حتی موافقم بیان بشه.... نا گفته نماند که دوست دارم بیشتر مطالب در مورد ساوه باشه ولی خب چه بهتر که از این دوستان ساوه ای هر سخن و صحبتی در هر زمینه ای داره هم اینجا بیان کنه ...بالاخره یا ما یاد میگیریم یا اون یا اون یا اون از لائیک اسیدی تا مذهبی در حد افراطی...همه را میخونم و اگه بتونم نظر میدم...در مورد اغلب مکاتب فلسفی هم اونقدر اطلاعات و مطالعه دارم که کمک کنم و در مورد مسایل روانشناسی هم که شما استادین یک خواهش از همه دوستان دارم که بیان مطلبشون را بگن و اگر نقدی هم دارن حتما بگن...یه جوری نباشه که بیان یک مساله ای را بگن و برن و دیگه پیداشون نشه...لطفا شجاعت پذیرفتن اشتباه را داشته باشید...منم سعی می کنم داشته باشم...که چندین بار در همین ساوه سرا اعلام علنی یا خصوصی کردم...خدایا شکر آدمم و اشتباه هم مال آدمیزاده
Aliabadi, جان بابت لیستت هم ممنون...خیلی خوب و کامله...البته بعضیاش چندبار تکرار شده فکر کنم منظورت تاکید روی اونهاست....
اگه بچه های همین ساوه سرا یک کلوپ کوهنوردی یا بیابون گردی داشته باشن و هر هفته به یک روستا سر بزنن و با مشکلاتشون و امکانات اونها آشنا بشن خیلی خوبه...حیف که ساوه نیستم و گرنه حتما این کلوپ را تاسیس می کردم...یه جوون مرد ( مردی به هویته به جنسیت نیست هاااااا) اگه این کارو بکنه حتما هر چند جلسه یک بار من شرکت می کنم...مدل همون اردوهای دانشجویی...فقط قرار آب بازی نگذارید که بدبخت میشیم و به عنوان عوامل ....دستگیر میشیم...اسید پاشی کنید ولی آب نه..اسید جرمش کمتره
یا مثلا من دیدم که یکی از دوستام در استرالیا در همون جمع دانشجویی خودشون شب شعر داشتن...میشه 2 هفته یکبار یا 1 ماه یکبار این جمع را داشته باشیم...حسابشو کنید تو استرالیا و بچه های دانشگاه این کارو کردن اونوقت ما اینجا تو ایران....
یا میشه گروه دوچرخه سواری راه انداخت و صبح های زود که همه و مردم و حتی پلیسا خوابن رفت یه چرخی زد و آخرش هم رفت کله پاچه
یا میشه در این کلاسهایی که جهاد دانشگاهی و ارشاد برگزار میکنه شرکت کرد...خداییش این تابستون این همه بیکار بودن ملت....واقعااااااااااان
میگمAliabadi, جان اینم پیشنهاد های من برای روشن کردن موتور این بروبچه ها...در ضمن دستت درد نکنه که مارو از بحث اصلیمون باatena, دور کردی....صحبت ما در مورد ذهن جوونها بود که نیاز به خوراک دارن
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید
.gif){kind=icon}
آفرین ،خوب بود.
.gif){kind=icon}
واقعا از خوندن این نوع ترانه ها لذت می برم 
حقیقتو به سبک خاص ودلنشینی بیان می کنند
.gif){kind=icon}
.gif){kind=icon}
آخه خجالتم خوب چیزیه، اینا جایی واسه احترام دیگران نسبت به
.gif){kind=icon}
.gif){kind=icon}
.gif){kind=icon}
...
