تاریخ: شنبه 5 شهریور 1390 - 21:58 عنوان: خشونت عليه مردان ... اما مردان در باره ان حرف نمي زنند
مدیر انجمن
عضو شده در: 30 بهمن 1388 پست: 2274
امتياز: 60455
دوست عزيز
----------------------
خشونت عليه مردان در خانواده وجود دارد ، اما مردان علاقه اي به سخن گفتن در باره ان ندارند
پديده خشونت يكي از منفورترين حوادث و پديده دي يك خانواده است كه از اعمال ان ازهيچ فردي قابل قبول نيست و متاسفانه بخاطر تحقيقات يك سويه آسيب هاي ان بخوبي تحقيق و محاسبه نمي شود. متاسفانه خشونت خانوادگي در ميان همه جنسيت ها و همه طبقات اجتماعي واقعيت دارد و همه افراد خانواده مرد، زن، كودك ميتوانند قربانيان ان محسوب شوند. بدترين قرباني نيز ان است كه هيچگاه جرات و شهامت بيان ان را نداشته باشد و يكي از اين دسته مردان هستند، زيرا براي مردان بيانش شرم اور مي نمايد و بعنوان يك ضعف تلقي ميشود و سوژه جالبي براي جك و خنده بزرگ و كوچك ميشود. كسي هم دوست ندارد در خانواده و فاميل به ريش اش كسي بخندند و مورد تمسخر درو همسايه قرار گيرد و انگشت نماي خلق شود. همه از مردان انتظار دارند قوي و توانا و محافظ خانواده و عيال و فرزندان باشند ولي هيچگاه از خود ضعف نشان ندهند. بازاز سوي ديگر جامعه بعلت مدرنيزم روبرو ميشود كه مردان بايد بيشتر صحبت كنند و ارتباطاتشان را با همسرشان بيشتر كنند ولي اگر مردي بخواهد شكايت هايش را عنوان كند با فرود امدن كفگير و ملاقه و ماهتابه مواجه ميشود. به اين خاطر هم اقايان بايد نطقشان را ببرند و كلام نا مربوطي را بزبان نياورند تا از اين بلايا و بلاياي بدترايمن باشند. بلاياي ديگر رواني ميتواند اين باشد كه مادر در غياب پدر انقدر از پدر بدگويي كند كه ديدگاه كودك نسبت به پدر بطور مطلق منفي باشد. از انتقام هاي ديگر اين است كه همسر يك مرد به اقوام و فاميل شوهرش روي خوش نشان ندهد و باعث انزواء و ايزوله شدن عاطفي شوهرش شود. موارد بدديگر اين است كه زن همه منابع مالي را به نام خود كرده و تقاضاي طلا ق و مهريه نيز بنمايد و شوهر هم اب خنك بنوشد. از سويي ارزش هاي جامعه سنتي با ارزشهاي جامعه مدرن دچار يك پارادكسي ميشوند كه زمينه دعوا و اختلاف زن و شوهرها را نيز افزايش ميدهد. يكي از اين پارادكس هاي غير اخلاقي اين است كه بخشي از زنان هم خواهان منافع تفكر سنتي هستند و هم خواهان منافع تفكر مدرن. يعني به اين معتقدند كه مرد جانش بايد در بيايد و خرج زن و بچه را بدهد و زن هيچ وظيفه اي در تامين مالي خانواده ندارد. خوب توجه بفرمائيد تا اينجا تفكر سنتي است..... بعد زن معتقد است طبق قوانين هر درامدي كسب نمايد به خودش تعلق دارد و هيچگونه وظيفه مالي در قبال فرزند و خانه ندارد و مرد هم چشم اش كور... بايد هزينه و خورد خوراك و مسكن او و حتي اقوامش را بپردازد........باز تفكر سنتي. بعد تفكر مدرن شروع ميشود كه هردو بايد تساوي حقوقي داشته باشند و مرد بايد در وظايف و كارهاي خانه به او ياري برساند و شركت جدي داشته باشد. خوب با اين تصاوير بايد صحنه هاي جدل و بگو مگو قهر كن و آشتي كن و قهر كن..... را تصور كرد...... زندگي مشترك خانوادگي ديگر محيط امن و زيباي عواطف و شراكت ها نيست بلكه ميدان جنگ و ميدان بوكسي است كه جبهه بندي هاي متخاصم شروع ميشود و از هر سو فوران خشونت تمام نشدني و انتقام هاست.... كه هردو طرف دچار آسيب ها و جراحات جسمي وروحي ميشوند و برنده اي در ان وجود ندارد و درزير پايشان كودكان نيز براحتي مثل لبو له ميشوند، چون آتش خشونت هيزم تر و خشك را نمي شناسد و نيروي منفي و مخربي است كه فقط زن و شوهر قادر به مهار ان هستند..
اين پارادكس ها تضادها واقعيت دارند و بايد راهي براي رفع اين پارادكس و دو گانگي و هارموني و دوستي و محبت خانواده ها يافت .
امروزه مي بينيم با توجه به زندگي مدرن در كشورهاي صنعتي و بروز طلاق يكي از خشونت هاي بارز در مورد مردان بعد از طلاق پرداخت هزينه كودكان و عدم ملاقات انان و محروم شدن كودكان در بسياري موارداز وجود پدران توسط همسران انتقام گير انهاست كه عوارض اين محروميت ايزوله كردن عاطفي مردان، رشد بيماري هاي رواني و تخريب رواني مردان طلاق است. همانگونه كه نيمي از جمعيت ملي يك كشوري را زنان تشكيل ميدهد و حفاظت انها مهم ميباشد، نيمي ديگر را نيز مردان تشكيل ميدهد كه بيشترين فعاليت هاي اقتصادي يك كشورو اداره خانواده هاي يك سرزمين را مديريت مي كنند . آسيب رساندن به اين بخش پيكره اجتماعي هم مطابق عقل نيست. بهترين روش اجراي عدالت و تعيين قوانين عادلانه براي زنان و مردان ميباشد كه در زندگي خانوادگي از ان تخلف نكنند. مرحله دوم كار فرهنگ سازي و ترويج علايق و محبت و عشق خانوادگي است. تاريخ نشان ميدهد كه جماد جامعه مطلق پدرسالاري و جماد جامعه مطلق مادرسالاري هردو به خانواده آسيب ميرساند ومردود هستند.
با تقسيم كار و قدرت بشكل عادلانه بين زن و مرد درخانواده بر امنيت و استحكام و عشق خانواده افزوده ميشود.
با اين تعريف مي بينيم كه بعد از طلاق هم دعواها و خشونت ها نه در كشورهاي صنعتي نه در كشورهاي جهان سوم تمامي ندارد و تمام زندگي كودكان با ان الوده و كودكان با اين خشونت به طور نا خاسته و نا خود اگاه رشد و تربيت ميشوند و امنيت لازم را در زندگي خويش تجربه نمي كنند و بسياري از كودكان طلاق اين زمينه در اينده برايشان وجود دارد كه خود نيز عامل خشونت و يا قرباني خشونت زندگي مشترك خود شوند . با اين تعاريف نسل بعدي نيز از اسيب هاي پدر و مادر خشونت گر ايمني ندارند. كارشناسان اجتماعي و روانشناسان خانواده ميتوانند با ابداع مدلهاي عادلانه و معقول خانواده را از اين آسيب ها حفاظت نمايند.... مولف
خشونت فيزيكي زنان عليه مردان
متن زير بخشي نتايج يكي از تحقيقات بدست امده در باره خشونت عليه مردان... از وزارت خانواده ، زنان و جوانان يكي از كشورهاي اروپايي المان مي باشد كه به شكل آزاد ترجمه نموده وتقديم خوانندگان مينمايم.... مولف
----------------------------------------------
Körperliche Gewalt
ترجمه آزاد از مولف
Hier reichen die Standpunkte von „nicht vorstellbar“ und demnach nicht existent in einer männlich dominierten Gesellschaft bis hin zu Aussagen, dass Männer ähnlich häufig häusliche Gewalt erfahren wie Frauen. Aufgrund der qualitativen Interviews dieser Studie lässt sich zunächst festhalten, dass hier jede Form der Gewalt gegen Männer bis hin zu systematischen Misshandlungsbeziehungen vorkommen kann.
در اينجا نتايج تحقيقات مطالبي را بيان ميكند كه قابل تصوربراي همگان نيست. تصور چنين وضعيتي در يك جامعه مردسالاراجتماعي براي كسي قابل باور و تصور نيست كه چنين مطلبي واقعا واقعيت داشته باشد. طبق گزارشات اين تحقيق ، مردان به همان اندازه قرباني خشونت خانگي مي باشند كه زنان هستند. براساس مصاحبه هاي كيفي كه در اين تحقيق انجام شده به اين نتايج اساسي رسيده ميشود كه مردان قرباني علاوه بر تجربه هرنوع خشونت، از نوع سيستماتيك ان گرفته تا هر نوع ازخشونت ازجمله خشونت رواني و تحقير شدن را بوسيله همسرشان مي توانند تجربه كرده باشند
Die quantitative Befragung erbrachte folgende Ergebnisse: y Jedem vierten der befragten rund 200 Männer widerfuhr einmal oder mehrmals mindestens ein Akt körperlicher Gewalt durch die aktuelle oder letzte Partnerin, wobei hier auch leichtere Akte enthalten sind, bei denen nicht eindeutig von Gewalt zu sprechen ist.
نتايج تحقيقات كيفي و مصاحبه ها بيانگر اين نتايج حاصله است كه از مجموع 200 نفري كه مورد تحقيق قرار گرفته اند، هر چهارنفرمورد تحقيق يك بار و بيش از يك بار خشونت فيزيكي را توسط همسرش و يا همسر سابقش تجربه كرده كه دراين ميان پرسه هاي ساده را هم شامل ميشود نميتوان بعنوان خشونت بحساب اورد.
y Jeder sechste der antwortenden Männer (36 von 196) gab an, einmal oder mehrfach von seiner aktuellen bzw. letzten Partnerin wütend weggeschubst worden zu sein. y Die folgenden Handlungen wurden jeweils von fünf bis zehn Prozent der Männer benannt: Sie wurden von ihrer Partnerin „leicht geohrfeigt“ (18 von 196), „gebissen oder gekratzt, sodass es weh tat“ (13 von 196), „schmerzhaft getreten, gestoßen oder hart angefasst“ (10 von 196)
oder die Partnerin hat „etwas nach ihnen geworfen, das verletzen konnte“ (10 von 196).Ungefähr fünf Prozent der Befragten haben im Zusammenhang mit häuslicher Gewalt mindesten einmal eine Verletzung davongetragen.
از مجموع صدو نود شش نفر شش نفر اعتراف ميكنند كه يك بار و به دفعات مكرر از همسر فعلي و يا سابقش با خشم و نفرت تمام بسويي هل داده شده و يا بسويي پرتاب شده. از مجموع كل افراد مورد تحقيق هر پنج و تا ده درصد از مردان گزارش ميدهند كه كه از همسرش چك و كشيده خورده است هر چند كشيده ارامي بوده باشد ميزان ان 196/ 18نفر ميباشد. ار ميان 196 نفر 13نفر مورد تحقيق از سوي همسرش گاز گرفته شده و يا بوسيله ( ناخن) به شكل خشني خراش ديده كه باعث درد و آزارش شده است.
از هر 196 مردان مورد تحقيق 10 مرد گزارش ميدهند كه بشكل آزاردهنده و درداوري از سوي همسرش لگردخورده و يا به شكل خشني مورد حمله واقع شده و يا همسرش اورا محكم گرفته و رهايش نكرده و يا به شكلي اورا گرفته و فشار داده كه باعث درد شده.
از هر 196 مرد مورد تحقيق 10 نفر گزارش ميدهند كه همسرش آشيايي را بسوي انان پرتاب كرده اند كه ميتوانسته انها را زخمي و مجروح سازد. پنج درصد از كل افراد مورد تحقيق اعتراف ميكنند كه حداقل يكبار در خشونت خانگي دچار جراحات و زخم شده اند.
از كل مردان مورد تحقيق 5 درصد اعتراف ميكنند كه در خشونت هاي خانگي حداقل يكباربوسيله همسرش مجروح شده است.
Der gleiche Anteil von Männern hat bei einer oder mehreren dieser Situationen schon einmal Angst gehabt, ernsthaft oder lebensgefährlich verletzt zu werden. Kein einziger der Männer, die angeben, häusliche Gewalt durch die Partnerin erfahren zu haben, hat die Polizei gerufen, obwohl einige der Meinung waren, dass die Partnerin dafür bestraft werden sollte. Rund die Hälfte gibt an, sich in solchen Situationen mit dieser Partnerin nie körperlich gewehrt, zum Beispiel zurückgeschlagen zu haben. Deutlich mehr als die Hälfte gab an, nie mit körperlicher Gewalt angefangen zu haben.
مجموع مردان مورد تحقيق اعتراف ميدارند كه درچنين صحنه هايي كه بوسيله همسرشان اعمال شده يك يا مكرر دچار ترس شديد شده و بشكل جدي خود را در تهديد وخطرجاني ديده اند كه بوسيله همسر خود دچار جراحت شوند . هيچكدام از اين مردان مورد تحقيق با وجود اينكه دچار خشونت خانگي شده اند به پليس زنگ نزده اند. با اينكه بعضي از اين مردان معترفند كه همسرشان بايد مجازات قانوني شود. نيمي از اين افراد مورد تحقيق معترف هستند كه در چنين صحنه هاي خشونت زايي اقدام به خشونت نكرده وبه مقابله و دفاع از خويش و يا مقابله به مثل نكرده اند. بيش از نيمي از افراد مورد تحقيق اعتراف ميكنند كه هرگزاغاز گرخشونت فيزيكي به همسرشان نبوده اند
Psychische Gewalt und soziale Kontrolle
خشونت رواني و كنترل اجتماعي
Von psychischer Gewalt innerhalb von Partnerschaften wird wesentlich häufiger berichtet als von körperlicher. Auffällig ist hier der wesentlich höhere Anteil der Nennungen im Bereich der sozialen Kontrolle als im Bereich der direkten psychischen Angriffe, Demütigungen, Herabsetzungen und Beleidigungen. y Jeder fünfte Mann (38 von 199) gibt an, dass seine Partnerin eifersüchtig ist und seinen Kontakt zu anderen unterbindet.
در اين تحقيق مردان بيشتراز خشونت رواني همسرشان در زندگي مشترك گزارش ميدهند تا خشونت فيزيكي كه در مورد انان اعمال شده. برجسته ترين سطح خشونت كه بوسيله مردان گزارش شده بالا ترين شكل كنترل هاي اجتماعي و تهاجمات رواني مستقيم همسرشان مي باشد. اين مردان توسط همسرشان مورد تهاجم خشونت رواني قرارگرفته اند اين حملات رواني و خشونت رواني شامل تحقيرهايي است كه بوسيله همسر خود شده اند، اعمال ديگر شامل توهين ها و كوچك كردن انها توسط همسر مي بوده. هر پنج مرد از كل مجموعه يعني از هر 199 مرد 38 نفرمورد تحقيق معترف است كه همسرش حسود بوده و مانع تماس انان با ديگران ميشود.
y Jeder sechste Mann (35 von 199) sagt: Meine Partnerin kontrolliert genau, wohin ich mit wem gehe, was ich mache und wann ich zurückkomme. y Fünf bis acht Prozent der Männer berichten, dass die Partnerin ihre Post, Telefonanrufe oder E-Mails kontrolliert, (16 von 199)dass die Partnerin darüber bestimmt, was sie zu tun oder zu lassen haben (9 von 199), oder dass die Partnerin sie daran hindert, Freunde, Bekannte oder Verwandte zu treffen (13 von 199).
از هر صدو نودو نه نفر سي پنج مرد مورد تحقيق 35 نفر گزارش ميدهند كه همسرش اورا دقيق كنترل و تحت نظر دارد كه او با چه كسي ملاقات ميكند و چكار ميكند و كي برميگردد. هر پنج تا هشت درصد از مردان گزارش ميدهند كه همسرانشان پست و نامه و تلفن و يا ايميل انان را كنترل ميكند. كه از هر صدو نود و نه نفر 9 مرد مورد تحقيق گزارش ميدهد كه اين همسرشان هستند كه دائم به انها تحميل ميكنند چكار بكنند و يا نكنند. از هر صد و نود ونه نفر مورد تحقيق 13 مرد گزارش ميدهند كه اين همسرشان است كه مانع معاشرت با دوستان و آشنايان يا اقوام فاميل انها ميشود.
In etwas geringerer Häufigkeit berichten Männer auch über andere Formen der psychischen Gewalt in Lebensgemeinschaften: Ihre Partnerin schüchtert sie ein, wenn sie anderer Meinung sind; sie beschimpft und beleidigt sie oder sagt absichtlich Dinge, die verletzen; ihre Partnerin macht sie vor anderen runter; sie schüchtert sie ein durch wütendes, unberechenbares oder aggressives Verhalten.
تعداد كمي ازمردان مورد تحقيق از فرم هاي ديگر خشونت رواني نيز درزندگي مشترك ياد ميكنند كه شامل خجالت دادن انها توسط همسرشان بخاطرتفاوت عقيده با انها و نيز اينكه همسرشان با انها دعوا و فحش كاري ميكنند و يا انها را مورد توهين قرار ميدهند ويا ب عمد و قصد آزار از كلمات نا مناسبي بكار ميبرند كه برايشان درداور و باعث جراحت روحي انان ميشود. يكي ديگر از اين خشونت رواني كه همسرشان نسبت به انان اعمال مي كنند اين است كه همسرشان نزد ديگران آبروي انها را ميبرند و نزد ديگران شوهرشان را با رفتارو كلمات خشم الود و خشونت اميز حساب نشده نزد ديگران شرمساز ميكنند
Ein wichtiges Ergebnis der Pilotstudie ist, dass Männer, denen soziale Kontrolle durch die Partnerin widerfährt, mit deutlich größerer Wahrscheinlichkeit auch körperliche Angriffe in der Partnerschaft erleben.
از مهترين نتايج حاصله از تحقيق پيلوت اين است كه بوضوح نشان ميدهد كه مردان توسط همسرانشان كنترل اجتماعي ميشوند و با احتمال خيلي بالايي اين مردان قرباني خشونت بدني همسرشان بوده و ان را تجربه كرده اند
Sexualisierte Gewalt
Bei sexualisierter Gewalt scheinen, wie oben erwähnt, die größten Hindernisse für Männer darin zu liegen, die Scham zu überwinden und eine Sprache dafür zu finden.
خشونت جنسي
در باره خشونت جنسي در اين تحقيق مثل موارد بالا نشان ميدهد كه يكي از بزرگترين موانع تحقيق در مورد مردان در اين باره شرم و خجالت مردان است (كه مانع بيان واقعيت ها ميشود). اين مردان زياد در اين باره نميخواهند صحبت كنند. اول بايد اين مردان اين مانع را از سر راه بردارند تا بتوانند در مورد ان سخني بگويند و زباني براي بيان ان بيابند.
Männer berichten sehr selten über entsprechende Widerfahrnisse in ihren Lebensgemeinschaften: y Fünf Männer gaben an, dass ihre Partnerin ihnen ihre sexuellen Bedürfnisse rücksichtslos aufgedrängt hat. y Drei Männer sagten, ihre Partnerin habe sie zu Handlungen gedrängt, die sie nicht wollten. y Ein Mann gab an, dass seine Partnerin ihn zu sexuellen Handlungen gezwungen hat.....
مردان بندرت در باره اين بخش خصوصي زندگي مشترك خويش و عوارضات ان گزارشي را بيان ميكنند. هر 5 مرد از مجموع افراد مورد تحقيق گزارش ميدهد كه همسرش خواسته هاي جنسي خود را به بدون در نظر گرفتن احساس و وضعيت او به او تحميل كرده و به خواسته هاي او توجه اي نكرده. هر سه مرد مورد تحقيق از كل افراد تحقيق گزارش ميدهد كه همسرش در زندگي خصوص جنسي اعمالي را بر او تحميل و زور كرده كه انها اصلا مايل به ان نبوده و نمي خواسته اند. . از كل افراد تحقيق يك مرد معترف است كه همسرش تحميل كامل و اجبار به او روا داشته
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید