سلام؛
الان که اینو می نویسم حال عجیبی دارم راستش حوصله رعایت اصول تایپ فارسی رو هم ندارم.
اومدم یه چیز و بگم و با اجازتون زودی مرخص شم.
امروز شبکه یک داشت در مورد اهدا کردن عضو پس از مرگ صحبت می کرد از کسایی که عضو اهدا کردن صحنه هایی نشون داد که اشک من غیر قابل کنترل بود...
بگذریم
رفتم اینجا:
Ehda.ir
و ثبت نام کردم:
که پس از مرگم اعصای بدنم اهداشه. شمام اگه دوست دارین برین خیلی بهتره که زیر خاک بپوسن. اینطوری به خیلی ها زندگی دوباره میدن.معلوم نیست چند سال عمر کنیم چه جوری عمر کنیم اما با این کار خودمونو بیمه کردیم .
خونوادم خبر ندارن نمیدونم اگه کارتم بیاد چه حالی میشن.اما من مدتهاست که تو ذهنم چنین چیزی وجود داره و خوبیش اینه که هر وقت به کارتم نگاه کنم یاد مرگ میفتم.
دوست دارم مرگ مغزی شوم تا قلبم را به تو اهدا کنم.
آرزوی قشنگیه,ما که اول تا اخر می میریم پس خدا کنه که مرگ مغزی بشیم نه؟
خدا به خونوادم صبر بده همین!
این مطلب آخرین بار توسط glasy_heart در شنبه 7 آبان 1390 - 10:06 ، و در مجموع 1 بار ویرایش شده است.
اهدا عضو ممکنه مدتها برای خانواده اهدا کننده ناراحت کننده باشه
دیدن کسی که با قلب عزیزت زندس ولی خودش نیست
ولی بعد از مدتها که داغ عزیزشون رو به دست فراموشی بسپارن می تونن تحملش کنن
2 هفته پیش هم یکی از هم محله ای های ما ، آقای "محمد.ا" که عضو تیم دوچرخه سواری هم بودن در مسیر برگشت از همدان طی یک اتفاق ساده دچار مرگ مغزی میشن و همین جمعه گذشته با رضایت خانواده دستگاه های احیا ازشون جد اشد و اعضای بدنشون به 3 نفر جان دوباره بخشید.
روحشون شاد
اهدای عضو کار پسندیده ای هست و در کشور ما از خیلی کشورهای اروپایی کمتر اتفاق می افته
شاید بگین بی جنبم، اما باورکنید دیشب بعد از ثبت نام، حس غریبی داشتم.
اصلا با این نیت ثبت نام نکردم که حالا یه کارتی بهم بدن خودمو نشون بدم، یا از اعتبار بانکیش استفاده کنم و از این حرفا...
حس میکردم که الآن، یه دقیقه بعد یه ساعت دیگه هر لحظه ممکنه عزرائیل بیاد ، قبض و بده روحمو بگیره، وااااای از اون جایی که خونمون زود خاموشی میشه من تو تاریکی سیستمم رو خاموش کردم و رفتم که بخوابم ،به هر چی که اصابت می کردم می ترسیدم و حظور فرشته ی مرگ و احساس میکردم،تنم می لرزید...واقعا مسخرس، وقتی تو یه جمعی داد میزنیم، من از مرگ نمی ترسم، مرگ ازاین زندگی بهتره و از این جور اراجیف.(ما که معصوم نیستیم)
همیشه با خودم میگم، که آیا، اگر اون لحظه مرگ، همین لحظه باشه، من آمادگی دارم؟دیشبم از اون شباااا بود، هر لحظه ممکنه زلزله بیاد،یا اصلا نه یه دفعه قلبم از حرکت بایسته،با خودم میگفتم کلی کار نکرده دارم، کلی آرزو دارم، من بدون اون نمی تونم، اگه همین جوری با این تیپ ببرنم غسالخونه بد نیست؟ من که تو بیداری خجالت می کشم، بهتره پاشم لباس مناسبی بپوشم، بیچاره خونوادم، مردنم یه طرف اگه بدونن اهدایی ام چه حالی میشن؟
باورتون نمیشه تا وصیت نامم تو ذهنم مرور کردم، خودم از گفتن حرفهای آخرم از اینکه بعد من کی ناممو میخونه، و بقیه چه حالی میشن، اشکم سرازیر شد، یه چند دقیقه ای گریه کردم، یه کم که آروم شدم،به این فکر کردم که این طوری نمیشه اگه بر اثر ضربه مغزی بمیرم و بخوام که اعضای بدنم رو اهدا کنم باید بیشتر از همیشه مواظب سلامتیم باشم و به فکر اون بنده خدایی بودم که بعد من قراره قلبم تو سینش بطپه باشم.
همه ما آفت های اخلاقی داریم چه کم چه زیاد، تو فکر این بودم که تمام تلاشمو تو خوب بودن بکنم که بعد مرگم یه انسان مهربون سالم و خوش اخلاقی رو تحویل جامعه بدم و برعکس نیت خیرم دچار اشتباه نشم.
خلاصه که روی من تاثیر زیادی گذاشت، زندگی پس از مرگم به کنار، زندگی الآنم رو متحول کرد، امیدورام که این تحول همیشگی باشه...
اهدا عضو ممکنه مدتها برای خانواده اهدا کننده ناراحت کننده باشه
دیدن کسی که با قلب عزیزت زندس ولی خودش نیست
البته توی سایت ذکر کردن که به هیچ وجه، ارتباطی بین خونواده اهدا کننده و اهدا شونده برقرار نمیشه، جز در مواقع استثنایی اونم به صورت مجازی، در غیر این صورت واقعا سخته.
البته توی همین ساوه ی خودمون هم مرکزی برای این کار وجود داره عزیزم
اقای امیدی مرکز پیوند و اهدا اعضل رو چند سالی هست که در درمانگاه امام حسن مجتبی (ع)
راه اندازی کردن
خیلی از ساوه ای ها هم عضو اونجا هستن و کارت اهدا دریافت کردن
هر چند وقت یکبار هم که مراسم جشن نفس در تهران برگزار میشه خیلی ها از ساوه شرکت میکنن
البته توی همین ساوه ی خودمون هم مرکزی برای این کار وجود داره عزیزم
اقای امیدی مرکز پیوند و اهدا اعضل رو چند سالی هست که در درمانگاه امام حسن مجتبی (ع)
راه اندازی کردن
خیلی از ساوه ای ها هم عضو اونجا هستن و کارت اهدا دریافت کردن
هر چند وقت یکبار هم که مراسم جشن نفس در تهران برگزار میشه خیلی ها از ساوه شرکت میکنن
عضو شده در: 1 اردیبهشت 1390 پست: 217 محل سکونت: saveh
امتياز: 5880
من این اهدا کننده هارو خیلی دوست دارم ، حتی اگه بابت عضوی که میدن،مبلغی هم دریافت کنند یکیشون یک بار زندگی یکی از عزیزترین عضو خانوادمو نجات داد،منم از همون موقع وصیت کردم که آره،البته از نوع رایگان،از همون لحظه ،گفتم خدایا،من که می خوام یه روزی میت شم،بزار مرگ مغزی شم،جون من! ببینیم خدا چه می کنه دیگه ،یاقسمت
راستی glasy_heart،هنوزم عزرائیل کنارته؟!
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید