تاریخ: جمعه 28 اسفند 1388 - 22:26 عنوان: گوشه هايي از تاريخچه درخت انار در ايران
مدیر انجمن
عضو شده در: 30 بهمن 1388 پست: 2274
امتياز: 60455
گوشه هايي از تاريخچه درخت انار در ايران
ريشه معنوي انار در فرهنگ ايران
انار درخت ميوه بومي ايران است كه خواستگاه ان بنا بر بيان بسياري از گياه شناسان ايران است. نوع وحشي ان در منطقه مازندان از دير باز وجود داشته وپيشينه كهن تاريخي اين گياه و پرورش ان به زمان استفاده ان در ايين هاي مذهبي زرتشتي و مهردر ايران هم مرتبط است. در مذهب ايرانيان درخت انارجايگاه بس رفيع داشته و اين خود يكي ازدلائل مهم توجه و پرورش انار در ايران بوده. ريشه ديني مهر در ايران به زمانهاي بسيار درازي مي رسد. امكان اينكه حتي پرورش اين درخت در فلات ايران به چند هزار سال قبل از ميلاد هم مرسوم بوده باشد هم هست كه باستان شناسان محترم ما مي توانند اين مسئله را مورد تحقيق قرار دهند . در اين نوشته موضوع بررسي به محدوده ايران اختصاص يافته داده شده
منابع فرهنگي به جا مانده رد پاي درخت انار و ميوه انار در مذهب و فرهنگ ايرانيان كهن را شهادت مي دهند و همين امر بيان گر ان است كه ايرانيان اين ميوه را از زمانهاي كهن مي شناخته و به پرورش و استفاده مستمر ا ن معروف بوده اند. پرورش و كاشت اين درخت به عنوان يك پديده فرهنگي و ديني و كشاورزي در ميان اقوام ايراني اين بوده كه از ان استفاده هاي گوناگوني درزمينه مراسم ديني ، درمان و استفاده غذايي مي كرده اند
نفوذ و تولد كلمات بسياري در ادبيات كهن ايراني يكي ديگر ازشواهدات قدمت اين درخت بعنوان پديده ايي فرهنگي در ايران بوده است كه نشان ميدهد اين گياه پيشينه طولاني را در ايران پشت سر نهاده است تا به زمان ما رسيده است . ايرانيان انار وحشي را ازچند هزار سال پيش تربيت و پرورش داده و بعنوان عنصري تامين كننده سلامتي شناخته و بخاطر اثر شفابخش ان وارد مذهب مهرو زرتشت شده است . در قران هم از اين ميوه نام برده شده است و در طب اسلامي ابو علي سينادراثار خود از ان و خواص درماني ان بياناتي دارد
يكي ار خصوصيات بارز ايرانيان توجه به حس معنويت و نيايش گري و سپاسگزاري اين قوم از خدا و اعتقادشان به اعمال نيك و معاد و روز رستاخيز بوده . در اساطير و متون ادبي و تاريخي به درخت اناربسياربر مي خوريم .اين درخت با رسوم مذهبي و اعتقادات ايراني گره و پيوندي عجيبي خورده و در مراسم ها ي گوناگون مورد استفاده قرارمي گرفته و در مناطق مختلف كاشته مي شده و مقدس شمرده مي شده. پيشه كشاورزي با تاثير از دين زرتشت در واقع نوعي عبادت محسوب مي شده و كاشتن و سبز كردن و زندگي بخشيدن به گياهان و زمين نوعي عمل نيك و خير خوانده ميشده . زيرا همان گونه كه خدا خالق هستي است و انسان ائينه تجلي او و براي انسان هم در روي زمين چه عملي مفيد تر از كشت و كار و زنده كردن طبيعت و زندگي بخشيدن به زمين خشك بوده؟ با اين بينش ديني گل و گياهان هم مفاهيم و معاني خاصي مي يابند و درخت انار ازبخاطر اثر شفا بخش اش جاي مهمي را براي خود مي گشايد
بعلت تقدس درخت انارا ين درخت به طور مثال مانند نخل و پسته در كنار قبورعرفا كاشته مي شده. درجنوب خراسان در اغلب مكان هاي زيارتي درختان انار و پسته از دير باز ديده مي شود. شايد اين رسوم به سنت نيك ايرانيان در مورد بخشش نذر و خيرات كه براي گذشتگان و اموات خود مي كنند، بر مي گردد. در دين زرتشت كاشتن درخت، تريبت فرند نيك، ساختن پل و مدرسه و بيمارستان و نيز نوشتن كتاب و علم اندوزي جزو باقيات ومنبع خيري براي هر فردي محسوب مي شده تا با اين اثار نيكي كه بر جا مي گذارند بعد از مرگ منبع خيري و عاملي براي رضايت و خشنودي خداوند و ورود به بهشت مينوو گذشتن راحت از پل سينوات ( كه پل صراط هم در فرهنگ عامه ناميده ميشود) مي بوده كه تا حدودي فلسفه زندگي زميني را در توسعه كار نيك خلاصه مي كند. بنا بر عقايد زرتشت هر انساني بعد از مرگ روحش اش تا سه روز نزديك جسدش باقي مي ماند( شب اول قبر، شب حساب كتاب اعمال خوب و بد فردي در دنيا، در عقايد عموم) تا اينكه در روز سوم فرشته ايي بسويش مي ايد و او را به سوي پل ايي هدايت مي كند و بايد از ان عبور كند. اگر فرد در زندگي زميني خود ادم بدكردارو ظالمي بوده باشد پل تبديل به لبه شمشيري تيز و گاهي هم به ظريفي تار مويي تيز مي شود و پل به سوي بالا قرار مي گيرد به طوري كه فرد ظالم قادر به عبورو صعود از ان نخواهد بود و بدرون دوزخ و يا جايي شبيه دوزخ پرتاب مي شود ولي اگر روح اين فرد انساني عادل و نيكو كاري بوده باشد پل كه به شكل تيغه شمشيرتيز است به پهنا بر مي گردد و به شكل پلي بسيار پهني در مي ايد و فرد نيكو كار براحتي مي تواند از ان عبور كرده و به بهشت و نزد خدا ( اهورامزدا) در ايد و شادمان شود. بنا بر اين اگر كسي از خود اثار نيكي بر جا مي نهاد شايد در گذر از ان پل سينوات توفيق بيابد. ز يرا هر فردي تنها با اعمال نيك قادر است رضايت و خشنودي خداوند را برانگيزد. اين طريقت و فلسفه احسان و نيكي و اعمال حسنه در اسلام هم به همين گونه در ايات قران و فرهنگ اسلامي وجود دارد. براي روشن شدن مفهوم نيايش و معنويت مذهبي و عرفاني در فرهنگ ايراني و استفاده از انارهم اشاره شده . در مقاله ايي به اين ادرس زير كه يك مصاحبه مختصرمي باشد اورده شده
http://www.hawzah.net/Hawzah/Magazines/MagArt.aspx?MagazineNumberID=6035&id=
نيايش به گمان بسياري از دوپاره ساخته شده است، يكي پساوند« نسبت» كه در واژه هايي مانند نهادن ، نگاه و نگريستن ديده مي شود. اين پيشاوند فرود يا گذشته را نشان ميدهد . شما هنگامي كه مي نگريد هنجار كار اين است كه فرود را پيش پاي خود باز مي اوريد. يا « نيا» كه باز مي گردد به گذشته. « ستاك» يا ريشه تاريخي واژه كه شايد ريختي باشد از گاه، كه هنوز در واژه هايي مانند سه گاه يا چهارگاه ديده مي شود. همان است كه نام كهن ترين بخش اوستاست. پس نيايش مي تواند به معناي « بازخواني» باشد. «باز» سخن سپند است. ورد و افرين و دعا است. يكي از رسوم و راه هاي زرتشتي كه بازها از ان در شاهنامه و متون ديگر سخن رفته است ، ايين باز و برسام است. موبدان زرتشتي شاخه اي از درخت انار را كه ارزش و كاركردي اييني دارد، در دست مي گيرند و باز مي خوانند. ان باز نيايش است
از همين ايين و رسم و راه، به تنهايی میتوانيم به نيايش و باژخوانی در تاریخ و فرهنگ ایران پی ببريم. در همه ی ايينها کما بيش این رسم و راه هست، اما در ايران میتوان گفت که نيايش و باژخوانی کارکردی برتر و افزون تر داشته است. در واقع چون اين باژخواني و نيايش به «خُنيا» بر زبان رانده میشده و آهنگين بوده است، میتوان به گونهای واژه ی «گاه» را در نيايش، آن چنان که گفته شد، جست وجو کرد
با اين حساب، ايا میتوان ردّ پای اين با ز خوانی مقدس را در موسيقی مقامی و محلی ايران پيگيری کرد؟
ـ بیگمان چنين است. پارهای از آوازها و آهنگهای بومی و روستايی ايران، بازمیگردد به باژخوانی. برای نمونه در بخشهایی از کردستان، گونهای از آواز هست که «اورامی»( در بخش اورامان) خوانده میشود، که گاهی آن را «گورامی» هم ناميدهاند. شايد بتوان گفت، اين آواز، کهنترین نمونه ی باژخوانی و نيايش ايرانی است
در موسيقی لُری هم برای نمونه به آهنگها و آوازهایی از اين گونه میتوان رسيد. به هر روی، ايرانيان به هر انگيزهای به نيايش میپرداختند. هم از اين روست که يکی از گستردهترین زمينهها در شاهنامه که نامه ی فرهنگ و منش ايرانی است، نيايش است. پادشاهان و پهلوانان هنگامی که در نبردی پيروز میشدند يا در کاری کام مييافتند، به نيايش میپرداختند. پيشانی بر خاک مینهادند و خداوند را سپاس میگفتند. از سوی ديگر در ايين نامه نگاری ايرانی که به همين سان در شاهنامه باز تافته است، نيايش خداوند همواره در آغاز نامه بايد نوشته میشده. در واقع بايد نامه با نام خداوند و آفرين او آغاز میيافته است
برخی از متفکران، اعتقاد دارند که تاريخی بودن وجود انسان، مساوی است با زبان داشتن او و تحکم وی. ايا میتوان مدعی شد که اولین نمونههای کلام که از آسمان فرود آمد، همين نيايشگونههاست؟
ـ البته، اين آموزه فراگيرتر از آن است که تنها نيايش باشد. برای اين که اگر آدمی توان سخن گفتن نمیداشت، یا با زبان آشنا نمیبود، نيايش نيز نمیتوانست کرد. برای نمونه در «سُنجا» آمده است که خداوند نامها را به آدم آموخت. اگر نهان گرايانه یا صوفيانه بخواهيم به اين پرسش پاسخ گوييم که چرا نامها را به آدم آموخت، میتوانيم گفت برای آن که آدمی بتواند به ياری زبان، باژ بخواند و خداوند را نيايش کند
در کتب مقدس ايرانی، خيلی بر روی زمان نيايش تأکيد شده است. طوری که مناسبترین و بهترین وقت برای انجام دادن مراسم مذهبی را بامدادان میدانستند. مثلاً در بندهای 91 و 95 یشت پنجم، از زبان ناهيد، ايزدبانوی باستانی آمده است که: از هنگام برآمدن خورشيد تا به گاه فرو رفتن خورشيد، هنگام نيايش به درگاه اوست و پس از آن، شايسته ي ديوان خواهد بود. اين تأکيد از چه روست؟
اين ویژگی میتواند بازگردد به ايينهای ستايش و روشنايی که در ايران کارکردی ديرينه و پایدار داشته است. برای نمونه زرتشتيان پنج بار در شبانه روز نماز میگذارند که نخستين آن به هنگام دميدن خورشيد است که «هاونگاه» ناميده میشود. زيرا در این زمان موبدان در آتشکدهها گياه ايينی «هوم» را در هاون میکوبیدهاند تا آن نوشانه سپند را از آن بسازند. نيايش ديگر به هنگام نيمروز بوده است که آفتاب به ميانه ی آسمان میرسد و راست بر جهان میتابد. بدان سان که پديدههای گيتی در این زمان سايه ندارند. نيايش ديگر «پسينگاه» بوده است. چهارمين نيايش به هنگام فرو خفتن خورشید است. پنجمين آن هم در شامگاه
در واقع پيشينه ی نيايشها با دميدن و فروخفتن خورشید است، هنگامی که در آسمان میتابد و جهان از گرمای آن برخوردار است. اما بيشتر، بامدادان، شبگيران و سحرگاه را بهترین زمان نيايش و باژخوانی دانستهاند. باور بر اين است که خواستهها و دعاها، اگر در اين هنگام بر زبان رانده شود يا در دل بگذرد، بيشتر برآورده خواهد شد و کارگر خواهد افتاد
* آقای دکتر! حالا که سخن به این جا رسيد، از ايين مهر بگوييد که بسياری از سنن نيايشی شرقی در اين ايين نهفته است. بخصوص از اين که چه طور اين ايين از شرق تا غرب عالم گسترش يافت و ايا تفاوتی بين اين دو ساحت از نفوذ ايين مهر وجود دارد؟
ـ درباره ی ايين مهرپرستی آن چه میبايد گفت، اين است که اين نام بر دو ايين يا روزگار ايينی در ايران نهاده شده است. يکی مهرپرستی در ايران کهن است. مهر از ايزدان بزرگ و نامدار زرتشتی است و پيش از آن، از برترين ديوان يا خدایان باستانی هند و ايرانی شمرده میشده است. هم از اين روست که در «وداها» هم، در اين شمار آمده و ستوده و نيايش شده است. اين ايزد، روزگاری با خورشيد درآميخته است، زيرا در باورهای کهن ايرانی، مهر هر بامداد پيش از دميدن خورشيد بر گردونه ی زرين خود برمینشيند و بر پهنه ی آسمانها میتازد و روان گذشتگان را برمیگيرد و همراه خود به آسمان و مينو میبرد. از این رو، روزگاری مهر با خورشيد درآميخته است. از آن جاست که در زبان فارسی نيز يکی از کارکردها و معانی مهر، خورشيد است
کاربرد ديگر اين واژه، برمیگردد به ايران اشکانی. پارهای از تاریخنگاران برآنند که مهر، نام پيامبر و دينآوری است که در سیامين سال از برپايی جهانشاهی اشکانی، از دوشيزهای به نام ناهيد در يکی از شهرهای خاوری ایران آن روزگار، به جهان آمده است. ايينی را در ايران گسترده است و در زمانی بسيار کوتاه که مايه ی شگفتی است، در قلمرو جهان شاهی روم گسترش يافته است، ايينی رسمی و فراگير. حتی هنگامی که ايين ترسايی در روم گسترش میيابد، یکی از پادشاهان رومی که «يوليانوس» نام دارد، ديگربار به ايين مهر بازمیگردد. از اين روی تاریخنگاران باخترینه، او را «آپوستانا» ناميدند که به معنای دين باخته است، زيرا او از مردمان روم میخواهد که ديگر بار به ايين مهری بازگردند
به هر روی نمادها و باورهایی بسيار از ايين مهرپرستی در ايين و فرهنگ ترسايی به يادگار مانده است. اين دو کارکرد مهر را نمیبايد با هم درآميخت. اين ايين، ايينی بوده است بر پايه ی پرستش و بزرگداشت روشنایی خورشيد
آن گونه که در متون باستانی آمده، مهر در غاری متولد میشود که
بله، مهريان نخستین در اشگفت يا همان غارها به نيايش میپرداختند. این غارها را به مهرابه یا پرستشگاه مهری دگرگون میکردند و آن ها را با نگارههایی از مهر يا داستان پديد آمدن او میآراستند. اشگفت را به گونهای برمیگزيدند که به هنگام نيايش، رو به سوی نيمروز يا جنوب داشته باشد. هنوز در ايران، ماندهها و ويرانههای اين مهرابه ها را میتوان یافت. اما در کشورهای باخترینه، شماری بيشتر از پرستشگاههای مهری يافت شده است. در اين پرستشگاهها، نگار آشنای مهر بارها ديده میشود. در اين نگار، مهر در پيکر و چهره ی جوان برومند و درخشان رومی که کلاهی خميده لوک بر سر نهاده است، ديده میشود که بر پشت گاوی نشسته و با دشنهای برّان، بر آن است که گاو را فرو بکشد. در این هنگام ماری از زير تنه ی گاو بيرون میخزد. اين نگاره با نمادهایی ديگر نيز آراسته شده است
بسياری برآنند که محراب امروزی ما که پرستشگاه مسلمانان است، از همین مهرابه ی مهری آمده است. نظر شما چیست؟ بله، به گمان بسياری، واژهی محراب از همين نام ستانده شده است. آن آب يا آبه، پساوند جای است. پس مهر يا مهرابه در معنی بارگاه مهر میتواند بود. این واژه به زبان تازی برده شده است و با «حا» به نگارش درآمده و سوی نماز را در مسجد نشان میدهد
http://www.hawzah.net/Hawzah/Magazines/MagArt.aspx?MagazineNumberID=6035&id=632
با اين تفاصيل روح معنوي و عرفاني ايرانيان با اتصال به دايره معنوي هستي هميشه در پيوند بوده و انار يكي از نمادي از بهشت جاودان بوده. زيرا بهشت هم هميشه سر سبز و شاداب است و درخت انار هم درختي است سر سبز و ميوه گرد ان باعث زندگي بخشي است. نقش نمادها در ارتباط با مفاهيم عميق روشن مي شود. اين نماد در مراسم ديني در واقع ياد اور روح معنوي هستي و شدت شوق بازگشت دوباره انسان به سوي بهشت، وطن اصلي بوده. نقش نيايش نوعي پيوند با خالق جهان و پالايش روان محسوب مي شده
تاريخچه معنوي و لغوي انار
واژة انار: انار واژهاي فارسى است كه در زبان پهلوي چندبار به كار رفته است ( شايست...، 72 -71 ؛ مكنزي، 230 ,9 ؛ مشكور، 120). در متنهاي اوستايى واژة انار نيامده، اما به گياهى با نام هذانئپتا يا هذانئپاتا1 اشاره شده است كه آن را در سنت پارسيان درخت انار دانستهاند (نك: ويسپرد، 48؛ پورداود، تفسير...، 138-139، 146). هذانئپاتا را به معناي درخت «هميشه سبز» نيز نوشتهاند ( ونديداد، 136؛ نيز نك: مهديحسن، 1040)
http://www.cgie.org.ir/shavad.asp?id=130&avaid=4017
مفهوم انار
درخت انارنمود عشق،جاودانگي، پاكي و باروري و تولد و زيبايي و نمودي از بهشت محسوب مي شده و در سنن و زندگي روزمره مردم جاي خاصي را داشته انار در ايران در شهرهايي مانند ساوه، يزد،قم، قزوين، گيلان، و مازندارن و قسمتي از اذربايجان رشد ميكرده و در تمام اثازنساجي و پوشاك و زينت الات و ظروف و وسائل زندگي روزمره مانند فرشها و پارجه ها و ساير صنايع دستي يك نماد وسمبل معين است كه نسل در نسل رد پاي خود را برجا نهاده و اثار هنري در ايران نيست كه نقش انار و درخت انار را در بر نداشته باشد . جشن ها و مراسم ديني مهمي كه در طول سال برگزار ميشدند بطور مثال جشن مهرگان و جشن نوروز، انار يكي از ميوه هاي مقدس اين مراسم بوده
در سفره جشن مهرگان ميوه هايي( قرمز رنگ) شامل، فندق، گردو، كنار، انار، زالزاكل، انگور، سيب، به، ترنج، خرمالو،انجير، پسته، سنجد. اين ميوه ها نماد رويش و بركت بوده و ميوه هاي بهشت هم بوده كه براي مراسم بعد ازنيايش در سفره ايي قرارداده ميشده در باره جشن مهرگان و فلسفه اين جشن از استاد دهخدا مي خوانيم
مهرگان . [ م ِ رَ / رِ / رْ ] (اِ) مهر و محبت پيوستن . (برهان ). مهر و محبت و دوستي . (ناظم الاطباء). || نام روز شانزدهم از هر ماه . (برهان ). روز مهر از ماه مهر و آن روز شانزدهم است . (آنندراج ) (از جهانگيري ). روز شانزدهم مهر ماه و عيدي از اعياد ايراني است براي مطابقت نام روز با نام ماه
- جشن يا عيد مهرگان ؛ ايرانيان در اين روز جشني عظيم كنند كه بعد از جشن و عيد نوروز از آن بزرگتر جشني نباشد و همچنانكه نوروز را عامه و خاصه مي باشد مهرگان را نيز عامه و خاصه هست و تاشش روز تعظيم اين جشن كنند. ابتدا از روز شانزدهم وآن را مهرگان عامه خوانند و انتها روز بيست و يكم وآن را مهرگان خاصه خوانند. و سبب جشن مهرگان آنكه فارسيان گويند در اين روز خداي متعال زمين را بگسترانيد و اجساد را مقرون به ارواح كرد و بعضي گفته اند دراين روز ملائكه ياري و مددكاري كاوه ٔ آهنگر كردند بردفع ضحاك ، و فريدون در اين روز بر تخت پادشاهي نشست پيش از آنكه كاوه دفع ضحاك نمايد. و زمره اي گفته اندكه فريدون در اين روز ضحاك را در بابل گرفت و به كوه دماوند فرستاد كه دربند كنند و مردمان بسبب اين مقدمه جشني عظيم كردند و عيد نمودند و بعد از آن حكام را مهر و محبت بر رعايا بهم رسيد و چون مهرگان به معني محبت پيوستن است بنابراين بدين نام موسوم گشت...... گويند اردشير بابكان تاجي كه بر آن صورت آفتاب نقش كرده بودند در اين روز بر سر نهاد و بعد از او پادشاهان عجم نيز دراين روز همچنان تاجي بر سر اولاد خود نهادندي و روغن بان كه آن درختي است ، بجهت تيمن و تبرك بر بدن ماليدندي ، و اول كسي كه در اين روز نزديك پادشاهان عجم آمدي موبدان و دانشمندان بودندي و هفت خوان از ميوه همچو شكر و ترنج و سيب و بهي و انار و عناب و انگور سفيد و كنار با خود آوردندي ، چه عقيده ٔ فارسيان آن است كه هركس در اين روز از هفت ميوه ٔ مذكور بخورد و روغن بان بر بدن بمالد و گلاب بياشامد و بر خود و دوستان خود بپاشد در آن سال از آفات و بليات محفوظ باشد. ..ا.ين روز ظاهراً عيد ميترا = مهر (خداي نور و آفتاب ) بوده ، و چون روز مزبور در غالب سالها در ماه «باغياديش » واقع مي شده ، لذا اسم اين ماه از همين عيد اقتباس شده كه ماه عيد بغ - يعني ميترا - باشد (بغ، در پارسي باستان اگرچه اصلاً به معني مطلق خدايان بوده ، لكن بعدها بتدريج به طريق علم به غلبه به ميترا اطلاق شده ) چنانكه ماه بابلي معادل آن ، يعني تشري ، ماه شمس (خداي آفتاب ) بود، و ماه زردشتي معادل آن در ادوار بعد همان مهرماه بوده است و همچنين در ماههاي ارمني ، اسم ماهي كه معادل اين ماه است «مهكان » نام دارد، كه ظاهراً از اسم عيد مهرگان اخذ شده ، چنانكه اسم ماه سغدي معادل آن «فغكان » به اسم عيد بغ (در سغدي فغ) ظاهراً اثري ازاسم قديم ماه باغياديش است . روز شانزدهم هر ماه - كه به مهر روز موسوم است - مخصوص به فرشته ٔ فروغ ، يعني مهر است . در روز مهر از ماه مهر ايرانيان جشن بسيار بزرگي برپا ميداشتند. بقول بندهشن مشيا و مشيانه (آدم و حواي آريائيان ) در چنين روزي تولد يافته اند. اين جشن بزرگ شش روز طول مي كشيد و از روز شانزدهم مهرآغاز مي گرديد و به روز بيست و يكم - كه رام روز باشد - ختم مي شد. روز آغاز را «مهرگان عامه » و روز انجام را «مهرگان خاصه » مي گفتند. در ايران در عهد بسيار قديم فقط دو فصل داشتند، اول تابستان ۞ ، دوم زمستان ۞ ،نوروز جشن آغاز تابستان است و مهرگان جشن آغاز زمستان . جشن مهرگان بسيار سرورانگيز و بانشاط بوده......نوشته اند كه در اين جشن موبدان موبد خوانچه اي كه در آن ليمو و شكرو نيلوفر و به و سيب و يك خوشه ٔ انگور سفيد و هفت دانه مورد گذاشته شده بوده زمزمه كنان نزد شاه مي آورد.جشن مهرگان در تمام آسياي صغير نيز معمول بود و از آنجا با آيين مهر (مهرپرستي ) به اروپا سرايت كرد. «كومن » ۞ مستشرق بلژيكي در كتاب خود «آيين ميترا» گويد: بدون شك جشن مهرگان كه درممالك روم قديم ، روز ظهور خورشيد تصور مي شده و آن را «روز ولادت خورشيد مغلوب ناشدني » ۞ مي گفته اند به بيست و پنجم ماه دسامبر كشيده شده و بعد بسبب نفوذ دين عيسي در اروپا روز ولادت مسيح قرار داده شده است . (نقل به اختصار از يشتها، و خرده اوستاي پورداود و گاه شماري تقي زاده ) :
ملكا جشن مهرگان آمد...ادامه
مهرگان خاصه ؛ آخرين روز از روزهاي ششگانه ٔ عيد مهرگان ، يعني روز بيست و يكم ماه مهر. و رجوع به تركيب بعد شود- مهرگان عامه ؛ نخستين روز ازروزهاي ششگانه ٔ عيد مهرگان ، يعني روز شانزدهم ماه مهر. رجوع به تركيب قبل شود
|| نام ماه خزان ، و آن مدت ماندن آفتاب است در برج ميزان . (غياث ). نام ماه هفتم از سال شمسي باشد و آن بودن آفتاب عالمتاب است در برج ميزان كه ابتداي فصل خزان است . (برهان ). فصل پاييز :
در اصطلاح موسيقي ، نام نواي يازدهم است در ميان دوازده مقام فارابي و در كتاب صفي الدين ارموي مقام يازدهم مهرگان ياد شده كه لحن آن بر ما مجهول است . (مجله ٔ موسيقي دوره ٔ جديد شماره ٔ 97 ص 111)
- مهرگان بزرگ ؛ نام پرده اي است از موسيقي . (جهانگيري ). نام مقامي است از موسيقي كه آن را بزرگ خوانند. (برهان ). نام لحني است از موسيقي كه در جشن مهرگان متداول بوده . (از آنندراج )- مهرگان خردك ؛ نام پرده اي است از موسيقي . (جهانگيري ). مقامي است از موسيقي كه آن را كوچك خوانند. (برهان ). لحني است از موسيقي كه در جشن مهرگان متداول بوده . (از آنندراج ) :
چون مطربان زنند نوا بخت اردشير
گه مهرگان خردك و گاهي سپهبدان
مهرگان كوچك ؛ مهرگان خردك كه مقامي است از موسيقي . (از برهان ). و رجوع به مهرگان خردك در همين تركيبات شود
شاعران ايراني مانند فردوسي، بيروني، جهانگيري، اسدي توسي ، حافظ، سعدي، رودكي ، فرخي ، فردوسي همگي بيان مي دارند كه مردم ايران با لباسي اراسته و ارغواني و با با لباسي خوشبو به شاد باش هم مي رفتند
جشن ديگر مراسمي بوده كه در موقع محصول برداري برگزار ميشده اند كه به نام «مراسم انارچيني» درشهر و روستاها مرسوم بوده اند.ه در روستا ها و شهرها در نيمه اول مهر فصل چيدن اناراست كه ازدير زمان تا حال ان روز را جشن مي گيرند اين جشن نيز با اعتقادات مذهبي مردم از زمانهاي بسيار دور شكل گرفته
اين مراسم همراه دعا و نيايش انجام ميگيرد.بعد از مراسم باموسيقي محلي و بازيهاي محلي شروع به چيدن انار مي نمايند در رودبار الموت قزوين و بخش تارم نيز چنين است. به گزارش مشابه ايي در اين مورد توجه كنيد
جشن «انار» در روستاي تاريخي انبوه گيلان با حضور جمعي از مسئولان و كشاورزان منطقه برگزار شد. در اين جشن، سنت ها و آداب و رسوم محلي گيلك ها و
جشن مخصوص برداشت انار به صورت نمادين انجام شد.عين الله عزيزپور دهيار روستا نيز گفت: در روستاي انبوه ۱۲۰۰نفر زندگي مي كنند. شغل اصلي اهالي روستا باغداري و دامداري است و روزگار را با محصولات باغي نظير انار، فندوق، گردو، عناب، زالزالك، خرمالو و سيب مي گذرانند. قدمت روستاي انبوه به قبل از ميلاد مسيح مي رسدhttp://www.magiran.com/npview.asp?ID=1243645
بنا بر تواريخ و اسناد و مراسم هاي مذهبي دين مهر و زرتشت در ايران و اسامي شهرها و روستا هاي كهن ايران انار در فرهنگ ايراني ريشه بسيار كهن و عميقي دارد. علاوه بر مفاهيم معنوي و مذهبي اين ميوه ، دانش بهداشت و پزشكي ايران و علوم غذايي در ايران در باره اثرات درماني و بهبود زاي ان اثار فراواني خلق كرده است. بيانات استاد دهخدا در اين باره چنين است
انار. [ اَ ] (اِ) ۞ درختچه ايست ۞ از تيره ٔ مورديها ۞ كه گاهي آنرا تيره اي مستقل محسوب دارند و بنام انارها نامند، پوست آن خاكستري و برگهايش بيضوي و گلهايش بالنسبه بزرگ و قرمزرنگ است . (فرهنگ فارسي معين ). ميوه ٔ آن درشت و داراي پوست سرخ و كلفت است . دانه هاي آن شفاف و آبدار و بيشتر سرخ رنگ است و دور آنرا پوسته ٔ نازكي با موادي غذايي فراگرفته است . (از يادداشت مؤلف ) (از گياه شناسي حسين گل گلاب ص 232). رمان . (برهان قاطع، ذيل رومنا) (ناظم الاطباء). و بلغت زند، رومنا. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) ۞ . نار. درخت انار درجلگه هاي كرانه ٔ درياي مازندران بحال وحشي فراوان است ، در نزديكي مراوه تپه نيز ديده ميشود و آنرا همه جا انار ميخوانند. انار درختي است كوچك كه در خاكهاي شني خوب ميرويد. چوب آن داراي مازوج فراوان است و دررنگرزي مصرف ميشود. ريشه ٔ آن نيز داراي آلكالوئيدي است كه سميت دارد و بمقدار كم براي از ميان بردن كرم تنيا در پزشكي مصرف ميشود. (از جنگل شناسي كريم ساعي ج 1 ص 244). انار داراي اقسامي است ، شيرين و بيدانه آنرا كه امليسي نامند لطيفتر از ساير اقسام و سرد باعتدال و در اول تر و با قوه ٔ قابضه و قليل الغذا و مولد خلط صالح و نفاخ است و از اين جهت باعث نعوظ محرورين است و مدر بول و مفتح و جالي و ملين طبع و مورث تشنگي است و خوردن آن بعد از طعام سبب انحدار آن و جهت تصفيه ٔ روح كبدي و تقويت جگر و استسقاء لحمي و زقي و سوءالقنيه و يرقان و سپرز و خفقان و الم سينه و سرفه ٔ حار و صاف كردن آواز و فربه كردن بدن و نفوذ فرمودن غذا و رفع جرب و حكه و نيكو كردن رنگ رخسار نافع و اكثار آن مفسد غذا و مرخي معده و مصلحش انار ترش و در باردالمزاج زنجبيل پرورده است . (از تحفه ٔ حكيم مؤمن ، ذيل رمان ). و رجوع بهمان متن و رمان شود
درويشي در حضرت ايشان پاره اي نار آورده بود... حضرت خواجه انار را قسمت كردند. (انيس الطالبين ص 97)
- آب انارين (انار ترش و شيرين ) ؛ آب انارين كه با پيه افشرده باشند از نيم رطل تا يك رطل و بيست مثقال شكر خام مسهل صفرا و مقوي معده و جهت تبهاي صفراوي و يرقان و جرب و حكه نافع و ضماد مطبوخ مهراي آن با پوست و تخم جهت جرب و حكه ٔ صفراوي مجرب و طلاي مطبوخ آن با شراب جهت تحليل اورام بي عديل است و مضمضه ٔ آب آن جهت قروح خبيثه ٔ دهان و قلاع و اكتحالش جهت ناخنه و سبل نافع و ضماد عصاره ٔ آن كه در طبخ غليظ شده باشد با قدري عسل جهت قروح خبيثه و قرحه ٔ بيني و گوشت زياد زخمها و درد گوش مفيد است و سويق آن قابض و جهت رفع خواهش خوردن گِل و امثال آن زنان حامله را مؤثراست . و چون آب انارين را در ظرف مس بقوام آورند براي سلاق و حرب و تقويت باصره و جراحات مزمنه ٔ خبيثه نافع و چون جوف آنرا خالي كنند و روغن گل سرخ در آن بريزند و بآتش نرم گذارند و در گوش چكانند براي درد آن بسيار مؤثر است . (از تحفه ٔ حكيم مؤمن )
- انار افشره ؛ انار افشرج . رب الرمان . (ابن البيطار)
- اناربا ؛ آش انار. (ذخيره ٔ خوارزمشاهي ). حبرميه . (يادداشت مؤلف ) ۞ . نارباج . (دهار).- انار بيدانه ؛ قسمي انار است كه هسته و استخوان سخت باريك دارد- انار پوست ؛ پوست انار: گل سرخ و عصي الراعي و انار پوست اندر گلاب بپزند و بدان مضمضه ميكنند [ شايد در اصل : كنند ] . (ذخيره ٔ خوارزمشاهي )
- انار ترش و شيرين ؛ بعربي مزّ و بفارسي ميخوش گويند، در سردي و تري مايل باعتدال است و انار ترش در دوم سرد و خشك و قابض و مدر بول و مسكن حرارت معده و غليان خون و مانع سيلان مواد معده و جهت رفع خمار و قي و خفقان حار و منع صعود بخار غذا و رفع دخانيه ٔ آن نافع و اكثار آن مورث قرحه ٔ امعا و سحج و مضر مبرود و مشعف جاذبه ٔ جگرو قوه ٔ باه و مصلحش انار شيرين و زنجبيل پرورده است . (تحفه ٔ حكيم مؤمن ، ذيل رمان )
- اناردان (مخفف اناردانه ) ؛ بفارسي حب الرمانست ، و اناردان قابضتر از رب هريك است و در افعال قويتر و كوبيده ٔ ترش آن با مويز بالسويه و خمس آن زيره ٔ كرماني جهت رفع قي و تقويت معده مجربست و مضر سحج و سرفه و مصلحش مويز و گردكان و بدلش سماق است . (از تحفه ٔ حكيم مؤمن )
- انار دشتي ؛ مظ، كه اكثر در كوه سرات رويد بار ندارد و در شكوفه ٔ آن انگبيني باشد كه آنرا بمكند. (از منتهي الارب ، ذيل م ظ ظ). ضبر. (از منتهي الارب ، ذيل ض ب ر)
- انار طوقدار ؛ نوعي از انار است . (آنندراج )
....- انارگيرا ؛ غوره ٔ كوكنار. رجوع به همين ماده شود- - پوست انار ؛ پوست انار بغايت قابض و بارد و مجفف است و سفوف آن با عفص مسهل بعصر اخلاط سوخته و براي رفع آتشك بسيار مفيد و جلوس در آب طبيخ آن براي سيلان حيض و خروج مقعد و ضماد آن با عسل براي رفع آثار آبله و طلاي سوخته ٔ آن با عسل بر سينه و معده براي منع نزف الدم و قي الدم و نفث الدم و حقنه با آب آن كه با برنج و جو مقشر بوداده جوشانيده باشند جهت رفع اسهال و سحج و مضمضه بآب طبيخ آن جهت تقويت لثه و آشاميدن آن براي سلس البول و شستن مقعد بآن براي قطع خون بواسير و امراض مقعد و آشاميدن ساييده ٔ آن بقدر يك درهم با آب گرم جهت رفع كرم بي عديل است . (ازتحفه ٔ حكيم مؤمن ، ذيل رمان ). و رجوع به انار پوست در همين تركيبات شود.
- رب انار ؛ رب انار ترش در افعال قويتر از آب آنست . (از تحفه ٔ حكيم مؤمن ، ذيل رمان )- رب انار شيرين ؛ در افعال قويتر از آب او و مرخي معده و مصلحش مصطكي است . (ازتحفه ٔ حكيم مؤمن ، ذيل رمان ). و رجوع به همين متن ورمان شود- رب انارين ؛ رب انارين در دوم سردو در اول خشك و قابض و براي التهاب و تشنگي مفرط و تبهاي تند و قي و خمار و رفع فساد خواهش حوامل و فساد رنگ رخسار و رفع غم نافع است . (از تحفه ٔ حكيم مؤمن ، ذيل رمان )
- گل انار ؛ گل انار در افعال مثل گلنار فارسي است و براي قطع خون بُن دندان و التيام جراحات و فتق و قلاع و ضماد آن با برگ رز بر فم معده جهت قي مفرط وعصاره ٔ آن با گلاب جهت منع ريختن مواد بچشم و رفع ورم وبا آب بارتنگ جهت قرحه ٔ احليل و با آب جهت ابتداي داخس و خراش پا كه از موزه و كفش شده باشد و با سركه جهت باد سرخ نافع و عصاره ٔ پوست و پيه آن قائم مقام گل آنست و خوردن هفت عدد از آن كه هنوز باز نشده باشد بنهجي كه دست گرفته گلها را ناشتا بلع كنند براي قطع خون و بروز دمل و رمد تا يك سال آزموده است و دانهاي زردي كه در اقماع انار ميباشد شبيه به ذرورد درافعال مثل تخم گل است . (از تحفه ٔ حكيم مؤمن ، ذيل رمان )- مثل انار تركيدن ؛ دفعةً بگريه افتادن پس از خودداري . (يادداشت مؤلف )
- امثال :
انار سمنان و شعر سلمان درهيچ جاي نيست . (علاءالدوله ٔ سمناني
شهر و روستاهاي كهني كه به نام « انار» استاد دهخدا از ان نام مي برد
انار. [ اُ ] (اِخ ) شهر كوچكي است از نواحي آذربايجان داراي آب و گياه فراوان ، بين آن و اردبيل هفت فرسنگ از كوهستان است و بيشتر ميوه هاي اردبيل از اين
شهر است از ولايت بيشكين صاحب اهر ووراوي بشمار است . (از معجم البلدان ). ده اُنار جزء دهستان مشكين خاوري بخش مركزي شهرستان مشكين شهر احتمالاً همان شهر كوچكي است كه ياقوت وصف كرده ، مشخصات اين ده در فرهنگ جغرافيايي ايران (ج 4) بشرح زير است :واقع در 28هزارگزي خاوري مشكين شهر و 2هزارگزي راه شوسه ٔ مشكين شهر به اردبيل با 1697 تن سكنه . آب آن از چشمه و انارچائي و محصول آن غلات ، حبوب و ميوه است
انار. [ اَ ] (اِخ ) يك از دهستانهاي پنج گانه ٔ شهرستان رفسنجان و در شمال باختري آن واقع و داراي هواي معتدل است . آب آن از قنات و محصول عمده ٔ آن غلات ، لبنيات ،پسته ، پنبه و حبوب است . 36 آبادي بزرگ و كوچك و 4500 تن جمعيت دارد. (از فرهنگ جغرافيائي ايران ج 8)
يك اثر تاريخي از نماد انار
در سنگ قبرهاي محرابي گورستان تاريخي سفيد چاه در ساري كه تاريخ اين گورستان به سال 860 هجري قمري بر مي گردد ، تصاويري از انار و گل انار بر روي سنگ قبر ها ديده ميشود كه نمادي عرفاني دارند.انار و گل انار شبيه به آتشدان آتش مقدس اتشكده هاست. شايد يكي از علت تقديس هم اين نماد بوده باشد
انار الهام بخش معماران ايراني
بسياري از امارات و ساختمانهاي دوره معماري اسلامي ايران شامل مساجد سنتي ايراني ، امامزاده هاي ايران ، حمام هاي سنتي ايراني ، مدارس سنتي ايراني و كاروانسرا هاي سنتي ايراني ، بخصوص گچ بري و كاشي كاري هاي داخلي سقف ها با الهام از شكل دروني انار ساخته و پرداخت شده است كه زيبايي هاي متنوعي را به همراه دارد و خلاقيت و هنرافريني هاي بي شماري را به بنا هاي ايراني بخشيده است و نشاني است از ارتباط عميق روح ايراني با معنويت و زندگي و طبيعت
اگر دوستان عزيز و همشهري هاي خوب ساوه ايي ما در مورد فرهنگ انار در ساوه، سنت هاي انار در ساوه ، عكس و اثر و حكايت و شعر و اثر هنري دارند در اينجا عرضه كنند تا همگان از وجودش بهره مند شوند و برگي بر فرهنگ تاريخچه انار ساوه باشد
تاریخ: پنجشنبه 17 شهریور 1390 - 06:31 عنوان: مواد معدني و غذايي مورد نياز درخت انار
مدیر انجمن
عضو شده در: 30 بهمن 1388 پست: 2274
امتياز: 60455
مواد معدني و غذايي مورد نياز درخت و نهال انار
قابل توجه پرورش دهندگان درخت انار و باغ داران ساوه ايي
تامين نياز غذائی درختان بشکل بهينه ضامن توليد اقتصادی و بهره برداری مناسب خواهد بود. از اينرو شناخت دقيق نياز غذايی درختان انار و نقش هر يک از عناصر غذايی در چرخه سوخت و ساز یا متابولیسم گياه راهنمای ما در مديريت و نگهداری باغات انار میباشد.
مواد غذايی ضروری گياه
تحقيقات نشان ميدهد که برای عمده گياهان وجود 16 عنصر شيميايی برای رشد و نمو آنها ضروری است اين عناصر در دو گروه عمده شامل 3 عنصر غير معدنی و 13 عنصر معدنی طبقه بندی شده اند.عناصر غذايی غير معدنی : شامل کربن (C) هيدروژن(H) و اکسيژن (O) ميباشد. اين عناصر در اتمسفر و آب يافت ميشوند و در فرايند فتوسنتز مورد استفاده و عامل اصلی رشد گياهان هستند.
عناصر غذايی معدنی : شامل عناصر پر مصرف (ماکرو) ازت(N) فسفر(P) پتاسيم(K) کلسيم(Ca) منيزيم(Mg) و گوگرد(S) بعلاوه عناصر کم مصرف (میکرو) آهن(Fe) منگنز(Mn) روی(Zn) موليبدن(Mo) مس(Cu) کلر(Cl) و بر(Br) ميباشد. وجود پنج عنصر واناديم، کبالت، سيليکن، نيکل، و سديم نيز در خاک ضروری است که تقريبا هيچگاه کمبود آنها حس نميشود. گياهان عناصر ماکرو را بيشتر مصرف ميکنند و از اينرو آنها به عنوان عناصر پر مصرف شناخته ميشوند. اما ميزان مصرف عناصر تعيين کننده درجه اهميت آنها نيست چرا که ميزان توليد محصول بر اساس ميزان قابل دسترس عنصری تعيين میشود که در حداقل قرار دارد. و چنانچه بدون توجه به نسبت عناصر در خاک اقدام به افزايش کمی تعداد از عناصر نماييم، نه تنها تاثيری بر عملکرد درخت نخواهد داشت بلکه در مواردی به نتايج معکوس منجر خواهد شد. اطلاع از نسبت عناصر موجود در خاک مناسب درختان انار از راه تجزيه ماده خشک آن حاصل ميگردد که ميتواند در مديريت تغذيه گياهان راه گشا باشد. در جدول ذيل نسبت عناصر در ماده خشک انار آورده شده است.
ميزان و حد مطلوب عناصر موجود در آزمون برگ انارهای پرورشی عنصر ازت % پتاسيم % کلسيم % منيزيم % فسفر % گوگرد آهن ppm منگنز ppm بر ppm روی ppm مس ppm موليبدن ppm
میزان 2.5 - 2 1.5 - 0.6 2 - 0.7 0.2 - 0.1 0.2 - 0.1 - 200 - 70 70 - 15 60 - 25 70 - 15 70 - 30 -
درختان انار با حفظ نسبتهای مذکور مقادير متنابهی از کليه مواد معدنی فوق الذکر را از خاک کشاورزی جذب ميکنند. جايگزينی اين عناصر از طريق کودهی مستمر ساليانه يا دوره ای سبب پايداری در رشد و توليد محصول مناسب خواهد بود. اين جايگزينی از طريق کودهای شيميایی و کودهای آلی صورت ميگيرد در ادامه به نقش هريک از اين عناصر و نحوه جذب آنها از طريق معرفی کودهای شيميايی موجود در بازار خواهيم پرداخت.
ميزان و حد مطلوب عناصر موجود در آزمون خاک برای انارهای پرورشی عنصر کربن % ازت % فسفر ppm پتاسیم ppm منیزیم ppm گوگرد ppm آهن ppm منگنز ppm روی ppm مس ppm بر ppm
مقدار قابل جذب بیش از 1 بیش از 0.5 15 220 600 بیش از 15 6 5 1.5 1.0 1.0
ازت : ازت فراوان ترین عنصر موجود در جو ميباشد. و در بين عناصر پر مصرفترين عنصر بوده که بصورت يونهای نيترات NO3-1 و آمونيم NH4+1 و اوره CH4N2O از طريق ريشه ها جذب و پس از انتقال به برگها در سنتز اسيدهای آمينه دخالت و نهايتا پروتئينها را ميسازند.ازت بخش مهمی از ساير ترکيبات آلی نظير رنگدانه کلروفيل و کوآنزيم ها را تشکيل ميدهد. ازت رشد رويشی درخت را تحريک ميکند و در صورت مصرف زياد منجر به ايجاد بافتهای نرم و افزايش پاجوش و تنه جوش در درخت شده و بر فرآيند توليد محصول اثر معکوس ميگذارد.
ازت خاک از دو منبع کودهای آلی و شيميايی تامين ميگردند. کودهای حيوانی و کودهای سبز عمده ترين منابع آلی تامين ازت ميباشند. کود اوره با 46% ازت و نيترات آمونيوم با 33.5% ازت و نيترات پتاسيم با 20.5% ازت و ... از عمده ترين کودهای شيميايی و منبع تامين ازت ميباشند. نيترات يک آنيون بسيار محلول است که بوسيله خاک جذب نمی شود و از اينرو براحتی ميتواند بطرف ريشه ها حرکت کند و يا بوسيله آبشويی از دسترس گياه خارج شود. اوره نيز متحرک و علی رغم جذب آسان ميتواند با آبشويی از دسترس خارج شود، اما آمونيوم بار مثبت دارد و مثل ساير کاتيونها جذب ذرات خاک ميشود و از اينرو تحرک و آبشويی آن محدود است.
اوره بطور کامل در آب محلول بوده و از اينرو تنها ترکيب مطمئن برای استفاده در تانک کود ميباشد. ساير ترکيبات ازت امکان انحلال کامل در آب را نداشته و ار اينرو توصيه ميگردد به هيچ عنوان از اين کودها در تانک کود استفاده نکنيد. بی دقتی در اين امر به گرفتگی سراسری قطره چکانها منجر میگردد. در مورد مصرف کود ازت هميشه به نسبت بين ماده آلی کربن C و ماده معدنی ازت N توجه داشته باشيد. بهترين نسبت C/N = 10 ميباشد که بسيار ايده آل ميباشد شما سعی کنيد اين نسبت در عمل به کمتر از 2 کاهش نيابد از اينرو قبل از تامين کمبود ازت از طريق کود شيميايی به افزايش ماده آلی خاک اعتنا کنيد در غير اينصورت درختی با قدرت رويش بالا و توان زايشی محدود را به ارث خواهيد برد. نياز خالص هر درخت بالغ انار به کود ازته حدود 100 گرم در سال ميباشد. تامين اين عنصر از طريق کودهای شيميايی نيازمند توجه ويژه ای است. حدود 200 گرم کود اوره 46% تامين کننده نياز درخت به اين عنصر اساسی ميباشد. کود اوره بسرعت در آب حل شده و جذب گياه ميگردد، غلظت بالای اين کود در اوائل دوره رشد در پايان زمستان ميتواند با افزايش رشد رويشی و کاهش گل انگيزی درخت گردد. از اينرو توصيه ما اين است که اين کود را در 3 نوبت ابتدا يک سوم کود ازته از ترکيبات آمونيوم را در اواخر پائيز و پس از خواب رفتن درخت در اعماق زمين چال کود کرده و تا پايان ارديبهشت و تبديل شدن ميوه ها از تحويل کود ازته همرا آب آبياری و ساير روشها جدا خودداری کنيد. پس از اين مقطع بهتر است اين کود را در غلضتهای پائين همراه آب آبياری در چند نوبت برای درخت تا اواخر تير ماه تامين نمائيد. در اواخر دوره رشد نيز تامين کود ازته در غلظت کم همره آب آبياری جهت کامل شدن ميوه ها موثر خواهد بود.
فسفر : فسفر يک عصر تشکيل دهنده تمام بافتهای گياهی است که بويژه در بخشهای جوان، گلها و بذرها به مقدار زيادی وجود دارد. وجود اين عنصر برای تقسيم سلولی و نمو بافتهای مريسمی ضروری است. فسفر عنصر تشکيل دهنده بسياری از ترکيبات مانند اسيدهای نوکلئيک، فسفرليپيدها و کوآنزيم هايی مانند آدنوزين تری فسفات ميباشد. نهالهای جوان به فسفر زيادی برای تحريک رشد ريشه ها دارند.
حداکثر فسفر قابل جذب گياه در PH خاک بين 6.5 تا 7.5 اتفاق می افتد فسفر در خاک بصورت H2PO4-1 و HPO4-2 و PO4-3 قابل جذب است که در فرم اول بيشتر و سريعتر جذب ميشود.
کودهای شيميايی فسفاته در انواع مختلفی نظير سوپر فسفات 7% و سوپر فسفات تريپل 12% که در آب نسبتا محلولند، همچنين منو و دی آمونيوم فسفات 8.7 و 21 درصد و ... که اين دو از سنگهای فسفاته توليد شده و بمرور تبديل و جذب ميگردند.
کمبود فسفر بر رشد کلی درخت و ريشه ها اثر گذار است. در اين حالت شاخه ها کوتاه و باريک شده برگهای جوان کوچک ميگردند و زودتر از ساير برگها ميريزند، همچنين گلدهی درختان بطور چشمگيری تحت تاثير کمبود فسفر کاهش ميابد و رسيدن و بلوغ ميوه ها نيز به تاخير می افتد. قرمز شدن ساقه و ارغوانی شدن برگها و خشک شدن نوک برگهای پيرتر از علائم کمبود فسفر ميباشد زيرا اين کمبود بر تشکيل سريعتر رنگدانه های آنتی سيانين اثر گذار است.
جذب فسفر عملا در خاکهای اسيدی و بازی با محدوديت مواجه است. در خاک اسيدی قوی فسفر بوسيله جذب مخصوص بر روی سطوح ذرات اکسيد آلومينيم و آهن رسوب و به صورت فسفات آلومينيم و آهن محبوس ميگردد. در خاکهای بازی فسفات کلسيم کم محلول تشکيل ميشود و فسفر جذب شده از محلول خاک بوسيله ريشه ها با اين فسفر جايگزين ميشود و اگر کود فسفری به خاک اضافه شود بيشتر آن برای ريشه ها غير قابل جذب ميباشد.
نياز خاص ساليانه هر درخت انار به فسفر حدود 45 گرم ميباشد که به دليل دير جذب بودن ميبايد يک نوبت در سال و در انتهای پائيز در عمق 30 سانتی خاک چال کود شود. در صورت استفاده از فسفات دامونيم حدود 150 گرم از اين کود که حاوی مقاديری ازت نيز ميباشد بايد مورد استفاده قرار گيرد.
پتاسيم : بر خلاف ازت و فسفر که بخشايی از ساختمان مولکولی بسياری از ترکيبات آلی در گياهان را تشکيل ميدهند، پتاسيم نمی تواند وارد ترکيبات مهم تشکيل دهنده سلول مانند پروتئين ها، کلروفيل و کربوهيدراتها شود. بعبارتی پتاسيم در گياه نقش ساختمانی ندارد و علی رغم مشخص نشدن نقش کامل اين عنصر، ريشه ها مقدار زيادی پتاسيم را به چرخه سوخت و ساز گياه وارد ميکنند. پتاسيم نقش مهمی در فتوسنتز و ساخت کربوهيدراتها دارد اين عنصر فعال کننده سيستم های آنزيمی گياه است و نقش معنی داری در تعرق گياهی و آب موجود در سلولهای گياه دارد. بگونه ای که کمبود پتاسيم از عوامل اتلاف آب درختان محسوب ميشود. در مقايسه با فسفر پتاسيم در مقادير بيشتری در انواع خاکها يافت ميشود. شکل قابل جذب پتاسيم بصورت يون K+1 ميباشد. کودهای شيميايی پتاسه بصورت سولفات پتاسيم با 41.5% پتاسيم، نيترات پتاسيم، کلرور پتاسيم و ... ميباشند که مورد اول بيشتر رايج ميباشد. گياهان به مقدار زيادی پتاسيم نياز دارند و معمولا پتاسيم را از سطح خاک گرفته و روی ريشه ها ذخيره ميکنند. با جذب پتاسيم توسط ريشه ها خاک مجاور پتاسيم را در محل ريشه ها آزاد ميکند. پتاسيم عموما در سطح رويی خاک از غلظت بالايی برخوردار است. برگردان کردن خاک سطحی و شخم ساليانه بستر خاک به افزايش سطح پتاسيم خاک در محدوده ريشه کمک ميکند. از نتايج ملموس خاکپوشهای دوره ای در باغات انار ساوه افزايش سطح پتاسيم خاک ميباشد. نياز خالص ساليانه هر درخت انار به پتاسيم حدود 50 گرم ميباشد. اگر اين نياز توسط سولفات پتاسيم تامين ميشود حدود 120 گرم از آنرا در دو نوبت اواخر پائيز و اوائل تابستان بميزان برابر در عمق 20 سانتی خاک چال کنيد. توجه داشته باشيد تامين پتاسيم لازم در تابستان بر سطح تعرق گياه اثر مثبت دارد.
کلسيم : کلسيم از عناصر ضروری برای رشد گياه محسوب ميشود. علی رغم اينکه مقادير زيادی کلسیم توسط گياهان از خاک جذب ميشوند اما در عمل نياز گياهان به اين عنصر بيش از نياز به عناصر کم مصرف نيست. کلسیم بطور عمده در برگها وجود دارد، بذر و میوه ها نیز حاوی مقادیر متنابهی از این عنصر میباشد. در بين عناصر مورد نياز گياه کلسیم در کنار منيزيوم در محلول خاک بيشترين فراوانی را دارد. يونهای کلسيم حدود 80 درصد محلهای فعال بر روی ذرات خاک را در اشغال دارند اين دسترسی فراون توسط فرآيند تبادل کاتيونی کنترل ميشود. کلسيم عنصر بسيار مهمی برای نمو ريشه و اعمال آن است. اين عنصر در تقسيم سلولی دخالت داشته و از اجزا تشکيل دهنده کروموزم ميباشد و نقش تنظيم کننده در تنفس گياه ايفا ميکند. اين عنصر به شکل يون Ca+2 از محلول خاک يا کمپلکسهای رس جذب ريشه ميشود. معمولا اکثر خاکها از مقدار کافی اين عنصر برای رشد رضايت بخش گياه برخوردارند. بعلاوه در بسياری از کودهای شيميایی که به صورت دوره ای مصرف ميشود کلسيم بصورت جزء ثانويه و بشکل ناخالص در آنها وجود دارد بنابر اين مصرف کودهای کلسيمی بشکل مستقل بندرت ضرورت ميابد. کمبود کلسيم در باغات انار امر مشهودی نيست از اينرو مصرف اينوع کودها در برنامه جاری باغات انار قرار ندارد. بطور کلی در شرائط اسيدی شدن خاک افزودن آهک يا همان کربنات کلسيم يا دولوميت ميتواند ضمن خنثی کردن اثر اسيدی خاک کلسيم مورد نياز را تامين نمايد. برای رفع کمبود کلسيم در شرائط قليائيت خاک که به جهت وجود سديم زياد حاصل ميشود مصرف گچ به ميزان ده تن در هکتار رافع مشکل خواهد بود.
منيزيوم : در برگ درخت انار مقادير فراوانی منيزيوم يافت ميشود . در هر ملکول کلروفيل نيز يک اتم منيزيوم وجود دارد، بهنگام کمبود منيزيوم نه تنها گياهان زرد ميشوند بلکه از تشکيل ساير رنگدانه های گياهی ماند کاروتن کاسته ميشود. منيزيم نقش مهمی در در فعال کردن سيستم آنزيمی و در متابلويسم کربوهيدراتها ايفا ميکند. اين عنصر بصورت کاتيون دو ظرفيتی Mg+2 توسط گياه جذب ميشود. شکل تجاری اين عنصر بصورت دولوميت، سولفات منيزيم با 16% و اکسيد منيزيم با 36% منيزيم در دسترس ميباشد. شيمی خاک منيزيوم نزديک به کلسيم ميباشد و علی رقم غلظت بالای اين عنصر در برگ درختان انار نياز به اين عنصر در حد معمول ميباشد. برای رفع نياز هر درخت انار به اين عنصر ساليانه حدود 100 گرم سولفات منيزيم را در اواخر پائيز در اعماق خاک دفن کنيد.
گوگرد : گوگرد به مقدار فراوانی در گياه بويژه در برگها يافت ميشود. گوگرد جزء تشکيل دهنده پروتئين در گياه است، مهمترين عمل گوگرد شرکت در توليد اسيدهای آمينه و بدنبال آن سنتز پروتئين است. اين عنصر جزء مهمی در تشکيل ويتامينهای ضروری برای متابوليسم گياه است . گوگرد بصورت آنيون سولفات SO4-2 در محلول خاک وجود دارد. برخی کودهای شيميايی دارای مقادير مناسبی گوگرد هستند. سوپر فسفات معمولی 12% گوگرد، سولفات آمونيوم 24% گوگرد، سولفات پتاسيم دارای 17% گوگرد ميباشد. نقش گوگرد در کنترل اسيديته خاک باعث شده استفاده مکرر از اين کود بهمراه کودهای ديگر در دستور کار باغداران قرار گيرد. به جهت وجود اين عنصر در ترکيبات ثانويه ساير کودها کمبود آن در باغات انار کمتر گزارش شده است. هم اکنون کودهای گوگردی با غلظت حدود 50 درصد بصورت پودری و گرانوله در دسترس ميباشند، برای تامين نياز ساليانه درختان انار به عنصر گوگرد حدود 100 گرم کود گرانول گوگرد را بهمراه ساير کودها در عمق خاک در اواخر پائيز دفن نمائيد.
منگنز : منگنز از عناصر غذایی کم مصرف محسوب ميشود. اين عنصر نقش ضروری در عمل تنفس داشته و فعال کننده آنزيمهايی مانند نيتريت ردوکتاز بوده که در متابوليسم ازت دخالت دارد. منگنز در خاک به شکل کاتيون دو ظرفيتی Mn+2 جذب ميشود. در خاکهايی که ميزان آهک بالاست مقدار منگنز قابل دسترس کم است.
مهمترين علامت کمبود منگنز بروز حالت زردی بين رگبرگها در برگهای پير ميباشد اين حالت بويژه در سر شاخه های بالاتر بيشتر مشاهده ميشود و گاهی نيز با توقف رشد سر شاخه ها همراه است. رايجترين کود منگنز سولفات منگنز با 16 و يا 26 درصد منگنز است اين کود هم در خاک های اسيدی وهم در خاک های قليايی قابل مصرف است اکسيد منگنز با حدود 70 درصد منگنز خالص به دليل حلاليت محدود فقط در خاکهای اسيدی قابل مصرف است و کاربردی در خاک های آهکی ايران ندارد .منابع آلی اين کد مثل Mn-EDTA با 12درصد منگنز نيز در دسترس است . که با توجه به قيمت بالای اين کلات مصرف آن در شرايط حاد کمبود ، به صورت برگ پاشی توصيه می شود . قابليت حل شدن دی اکسيد منگنز به PH وابسته است، بيشتر خاکها از منگنز کافی برخوردارند اما در اسيديته بالا برای گياهان غير قابل جذب هستند اين موضوع در شرائط خاکهای شنی بيشتر تشديد ميشود از اينرو برای تامين منگنز درختان انار بهتر است حدود 50 گرم سولفات منگنز را بهمراه ساير کودها در اواخر پائيز در بستر درخت دفن نمائيد. استفاده از کلات منگنز نيز بهمراه آب آبياری برای يک نوبت پس از کامل شدن گلها در اوائل خرداد توصيه ميگردد.
مس : مس در تشکيل کلروفيل و پديده فتوسنتز دخالت دارد. همچنين باعث تحريک در تشکيل ويتامين A ميشود. نقش متابوليکی مس در چندين سيستم آنزيمی مشخص شده است و همچنین نقش مهمی در بيوسنتز و فعاليت اتيلن به عنوان هورمون رسيدگی ميوه ها داراست. فرم قابل جذ مس در خاک کاتيون دو ظرفيتی Cu+2 ميباشد.
فرآيند جذب مخصوص قابليت دسترسی مس را تحت تاثير قرار ميدهد، اين فلز در اسيديته بالا بسختی جذب ميشود از اينرو استفاده از ترکيبات سولفاته در حل اين مشکل موثر است. سولفات مس با عيار 25% معمولترين منبع معدنی اين عنصر ميباشد که ميتوان بصورت چال کود در بستر خاک يا محلول پاشی مورد استفاده قرار گيرد. بهتر است اين کود به ميزان 20 گرم بهمراه ساير کودها در اواخر پائيز در عمق خاک مدفون گردد و در شرائط کمبود حاد يک نوبت محلول پاشی با کلات مس پس از تبديل شدن گلها به ميوه در اوائل خرداد انجام گيرد. بدليل اسيدی بودن اين کلات در موقع مصرف بايد در غلظت پائين حداکثر 2 در 1000 مصرف شود.
بور : بور در نقاط رشد و در بافتهای مريستمی گياه موجود است. اين عنصر در پديدهای گلدهی، ميوه دهی، متابوليسم ازت، حرکت و عمل هورمونها و تقسيم سلولی دخالت دارد و همچنين نقش بارزی در رشد لوله گرده داشته و اثر تحريک کنندگی آن در جذب اکسيژن و قند برای جوانه زنی دانه گردها به اثبات رسيده است. اين عنصر در خاک بصورت اسيد بوريک H3BO3 موجود بوده و بهمين صورت نيز جذب گياه ميگردد. بد شکلی ميوه ها، ترک خردگی پوست، سخت شدن ميوه و بعضا بروز شکاف در پوست درخت از علائم کمبود بور ميباشد. درختان ميوه برای رفع کمبود بور از اسيد بوريک با غلظت 17% يا بوراکس با غلظت 11% بهره ميگيرند. اين مواد در آب بسيار محلولند و ميتوان از آنها بصورت محلولپاشی يا کودهی در خاک بهره گرفت. بدليل دامنه باريک غلظت مناسب بور در خاک و خطر مسموميت بور توصيه ما به استفاده دقيق از اسيد بوريک بصورت کوددهی در خاک ميباشد. اين کود را به نسبت 10 گرم برای هر درخت همراه ساير کودها در اواخر پائيز در خاک مدفون کنيد و در صورت نياز پس از کامل شدن گلها در غلظت 2 در هزار يک نوبت در اوائل خرداد و يک نوبت در اواخر شهريور همزمان با خنک شدن هوا و تغير رنگ ميوه ها و قبل از رسيدن ميوه ها محلول پاشی کنيد.
روی : روی در بسياری از آنزيمهای موجود در متابوليسم گياه نقش دارد. مقدار RNA و ريبوزم موجود در سلولها به هنگام کمبود روی بشدت کاهش ميابد. روی بطور غير مستقيم روابط آب در گياهان را تنظيم ميکند. وجود اين عنصر برای سنتز اسيد آمينه تريپوفان که در توليد اکسين دخالت دارد ضروری است، فقدان اکسين IAA که در اثر کمبود روی رخ ميدهد باعث عدم رشد ديواره سلولی و کاهش جذب آب در گياه میشود. روی به شکل کاتيون دو ظرفيتی Zn+2 جذب گياه ميشود. برای تامين نياز ساليانه هر درخت انار به روی حدود 30 گرم سولفات روی 36% را همراه ساير کودها در اواخر پائيز در خاک دفن کنيد. هم اکنون بسيار از کودهای پر مصرف با ترکيباتی حاوی روی ساخته ميشوند همچنين استفاده از کلات روی بشکل محلول پاشی و همراه آب آبياری در تانک کود برای يک نوبت در اوائل دوره رشد ميوه ها موثر ميباشد.
آهن : مهمترين عمل آهن حضور در سيستمهای آنزيمی گياه است. وجود آهن برای سنتز کلروفيل ضروری است زيرا کمبود آن باعث زردی يا کلروز در برگها ميشود. اهميت آنزيمهای آهن دار به ويژه سيتوکرومها در عمل تنفس گياه واضح است.
آهن بصورت فرو Fe+2 جذب گياه ميشود. با وجود اينکه مقدار اين عنصر در خاکها زياد است اما علائم کمبود آن به وفور گزارش شده است. در خاکهای قليايی و اسيدی به علت فقدان آهن محلول، اين کمبود بروز ميکند، مضاف بر آن مقدار بيش از اندازه برخی از عناصر مانند فسفر، روی، مس، منگنز و نيکل در خاک ميتواند به ايجاد اين کمبود کمک کند. حدود 50 گرم کود سولفات يا اکسيد فرو بطور ساليانه تامين کننده نياز هر درخت انار به عنصر آهن ميباشد. در شرائط بروز مکرر کمبود اين عنصر توجه داشته باشيد اضافه کردن اين نمکها به خاک چاره ساز نبوده و بهتر است از کلات آهن بصورت محلول پاشی و يا ترکيب در آب آبياری بهره بگيريد. در مورد جذب کود آهن کمی حساس باشيد. کمبود اين عنصر بسرعت آثار خود را نمايان ميکند. برگهای سوراخ و بد ريخت و زرد رنگ نشانه های آشکار شدن کمبود اين عنصر ميباشد.
موليبدن : موليبدن به مقدار بسيار کم برای گياهان لازم است. اين عنصر جزء تشکيل دهنده دو آنزيم مهم گياهی بنامهای نيتروژناز و نيترات ردوکتاز ميباشد. آنزيم نيتروژناز داری آهن و موليبدن است و آنزيم نيترات ردوکتاز در متابوليسم دخالت دارد. موليبدن بشکل موليبدات MoO4-2 جذب گياه ميشود. نياز به موليبدن در درخت انار بسيار محدود است و کمبود آن نيز گزارش نشده محلول پاشی با موليبدات سديم يا آمونيم و يا استفاده از کودهای ميکرو کامل بصورت محلول پاشی يا همراه آب آبياری موثر خواهد بود. برای سهولت کار ميتوان حدود 10 گرم موليبدات سديم و يا آمونيوم را همراه ساير کودها در اواخر پائيز در خاک دفن نمود. کمبود اين عنصر در خاکهای اسيدی بيشتر محتمل است.
کلرين : اين عنصر بشکل آنيونی کلرايد Cl-1 جذب گياه ميشود. بدليل اينکه اين عنصر عموما همراه بارندگی و ترکيبات ثانويه و بعضا آب آبياری وارد خاک شده کمبود آن ملموس نبوده و برنامه ای برای تامين کودهای کلراين ضرورت ندارد. اگر باغات خويش را به سيستمهای آبياری تحت فشار مجهز کرده ايد بهترين راه تامين کودهای شيميايی استفاده آنها از طريق تانک کود ميباشد. هم اکنون کودهای کامل قابل حل در آب توليد شده که در زمان توزيع توسط تانک کود با کاهش PH آب ضمن ايجاد شرائط مناسب برای جذب ريز مغزی ها از رسوب عناصر در قطره چکانها جلوگيری و باعث حل شدن و شستشوی آنها ميگردد. تنها نکته منفی در استفاده از اين روش در مقايسه با چال کود، توده ای شدن و بلوکه شدن ساختمان خاک به شکل سراسری ميباشد. اين معضل نتيجه طبيعی استفاده از کود های شيميايی است که ساختمان خاک را تحت تاثير قرار ميدهد. کودهای حيوانی تمام عناصر مورد نياز درخت را با حفظ نسبتهای مناسب در خود دارند. اگر به توصيه های مبنائی اين سایت در مورد انتخاب اقليم، خاک، آب و معماری باغات اعتنا کرده ايد مطمئن باشید بستر مناسب برای يک توليد ارگانيک را در اختيار داريد. در بحث ذيل با تشريح خصوصيات کودهای آلی نحوه تامين نياز غذايی درختان انار از طريق کودهای حيوانی تشريح خواهد شد.
مواد آلی به علت اثرات سازندهای که بر خصوصيات فيزيکی (پايداری خاکدانه ها)، شيميايی (افزايش ظرفيت نگهداری عنصری) و بيولوژيکی (اکتيويته بيوماس ميکروبی) دارد، به عنوان رکن باروری خاک شناخته شده است. به طور خلاصه نقش ماده آلی در تامين سلامت و کيفيت خاک را ميتوان به شرح زير بيان داشت:
1ـ منبع کربن و انرژی برای ميکروارگانيسمهای خاک
2ـ منبع عناصر غذايی نظير نيتروژن، گوگرد، فسفر و …
3ـ پايداری و نگهداری ذرات خاک به عنوان خاکدانه يا خاک واحد و کاهش خطر فرسايش خاک
4ـ توسعه تخلخل خاک و افزايش ظرفيت نگهداری هوا و آب و تسهيل توسعه و رشد ريشهای درخت
5ـ حفظ و ابقای عناصر غذايی و جلوگيری از هدر رفت آنها با افزايش ظرفيت تبادل کاتيونی (CEC) و ظرفيت تبادل آنيونی
6ـ جلوگيری از فشردگی و تراکم خاک با پائين نگهداشتن وزن مخصوص ظاهری و ممانعت از ايجاد قشرها و پوستههای سخت، ترک و گسل
7ـ افزايش قابليت خاکورزی و تغيير در خصوصيات خاک مثل کاهش چسبندگی، افزايش نفوذپذيری و نرمی خاک
8ـ ابقای کربن از اتمسفر و ديگر منابع
9ـ کاهش اثرات محيطی منفی مثل اثر حشرهکشها، فلزات سنگين و بسياری از آلايندههای ديگر
10- افزايش قدرت بافری خاک و مقابله با تغييرات سريع اسيديته خاک
11- تعديل سرعت نفوذ آب در خاک و کاهش توليد رواناب
استفاده از کودهای آلی عامل اساسی در برقراری توازن تغذيه ای درختان انار محسوب ميشود. باروری و حاصلخيزی يک خاک علاوه بر وابسته بودن به مقدار عناصر غذايی به توازن و تعادل آنها نيز شديداً وابسته است. به طوری که در حالت عدم توازن و تعادل تغذيه ای، مصرف کودها نه تنها موثر واقع نميشود، حتی در بعضی مواقع در جهت عکس عمل کرده و کشاورزان را متحمل ضررهای اقتصادی فراوانی ميکنند. مثلاً در سطح ثابت K، افزايش کود ازتی نه تنها افزايش عملکردی را به دنبال نداشته بلکه در بعضی مواقع منجر به کاهش آن نیز شده است، لذا اهمیت توازن تغذیه ای در بعضی موارد و در مورد بعضی عناصر بيش از خود آنهاست بطوريکه متخصصين تغذيه اغلب برای آگاهی از وضعيت تغذيه ای گياهان نسبتهای بين عناصر را به غلظت واحد آنها ترجيح ميدهند، اما از طرفی هم ایجاد توازن تغذيه ای و مصرف متعادل کودهای شيميايی کاری بسيار دشوار و وقتگير است و نيازمند صدها آزمايش کودی در مناطق مختلف ميباشد که غالباً هم به خاطر شرايط پيچيده خاک، نياز و قدرت متفاوت گياهان، رفتارهای متفاوت عناصر در خاک، عوامل متغير محيطی و شرايط مديريتی مزرعه نتايج مطلوبی نميدهند. بنابراين استفاده از کودهای دامی که اکثريت عناصر مورد نياز گياهان را تقريباً به نسبتی که آنها جذب ميکنند دارا هستند دامنه موفقيت را افزايش ميدهند. چرا که در يک تن کود دامی خوب 4 کيلوگرم ازت، 3.5 کيلوگرم فسفر، 4 کيلوگرم پتاسيم، 2 کيلوگرم کلسيم، 5 کيلوگرم منيزیوم، 3 کيلوگرم گوگرد و به مقداری کمتر ريزمغذيها وجوددارد و خاک را در درازمدت در جهت تعادل پيش خواهد برد. بنابراين با افزودن 30 تن کود دامی مرغوب به يک هکتار خاک زراعی حدود 120 کيلوگرم ازت، 100 کيلوگرم فسفر، 120 کيلوگرم پتاسيم و … به خاک افزوده ميشود که تقريباً با نياز گياهان مطابقت دارند و البته بسته به نوع خاک و گياه بايستی کاستيها را توسط کودهای آلی پر ظرفيت جبران نمود.
مصرف کودهای آلی بر خواص بيولوژيک خاک اثر مثبت دارد. خاک يک محيط زنده است که بسته به نوع آن در هر سانتيمتر مکعب آن ميليونها موجود زنده از جمله قارچها، باکتريها و … زندگی ميکنند و مهمترين نقش را در تخريب و تحول مواد آلی در خاک بر عهده دارند و به مراحل هوموسی و معدنی شدن مواد آلی سرعت ميبخشند.
با مطالعه بيولوژی ارگانيسمهای خاک ميتوان دريافت که با افزايش مواد آلی خاک، محيط جهت رشد آنها مساعدتر شده و بر جمعيت آنها افزوده ميشود، طوری که هر چه مواد آلی خاک (تا حدی) افزايش يابد ارگانيسمهای آن زياد شده و خاک شکل زنده تری به خود ميگيرد و هر چه خاک زنده تر باشد به دلايل زير حاصلخيزتر خواهد بود:
1- توليد هوموس (هوموس به خاطر خواص کلوئيدی يکی از ارکان حاصلخيزی خاک است)
2- معدنی شدن وگردش سريع عناصر غذايی
3- افزايش جذب عناصر غذايی توسط گياهان به خصوص در مورد فسفر
4- افزايش تثبيت ازت (باکتريهای آزاد-ريزوبيومها و …) و اکسيداسيون گوگرد و تبديل آن به شکل قابل جذب SO4-2 که اين مسئله در خاکهای آهکی کشور ما اهميت قابل ملاحظهای دارد، چون که در اين نوع خاکها به علت بالا بودن pH تيوباسيلوسها جمعيت کمی داشته و افزايش عنصری به خاکها اغلب بی ثمر بوده و به شکل قابل جذب آن تبديل نميشود، لذا با وجود ماده آلی ميکروارگانيسمهای ديگر وارد عمل شده و در نتيجه گوگرد را به سولفات که قابل استفاده برای گياهان است تبديل مينمايند.
مقدار ماده آلی خاک به وسيله تعادل بين اضافه شدن مواد آلی گياهی و جانوری و مقدار هدر رفت و تجزيه آن کنترل ميشود. اضافه شدن و کاهش يافتن ماده آلی بايد همواره به وسيله عوامل و فعاليتهای مديريتی به شدت تحت کنترل قرار داشته باشد. مقدار آب قابل دسترسی برای رشد گياه اولين فاکتور کنترل کننده در توليد مواد گياهی است. حاصلخيزی خاک و ميزان دمای هوا دو عامل عمده ديگر به شمار ميآيند. سرعت تجزيه ماده آلی در دمای نزديک به صفر درجه خيلی پائين است اما با افزايش دما سرعت تجزیه ماده آلی به شدت افزايش مييابد. از اينرو در اقليم گرم ايران مواد آلی خاک بسرعت تجزيه شده و در سيکل مصرف قرار ميگيرند جايگزينی مواد آلی عمدتا به شکل کودهای حيوانی در دوره های زمانی متعارف از نکات قابل تعمل در مديريت باغات انار ميباشد.
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید