پنج شنبه 9 فروردین 1403

   
 
 پرسشهای متداول  •  جستجو  •  لیست اعضا  •  گروههای کاربران   •  مدیران سایت  •  مشخصات فردی  •  درجات  •  پیامهای خصوصی


فهرست انجمن‌ها » داستان و نوشته های زیبا » نوشته های جالب

ارسال موضوع جدید  پاسخ دادن به این موضوع   تشکر کردن از تاپیک رفتن به صفحه قبلی  1, 2, 3, 4, 5, 6, 7  بعدی
 نوشته های جالب « مشاهده موضوع قبلی :: مشاهده موضوع بعدی » 
نویسنده پیام
mahdiss
پستتاریخ: شنبه 18 آذر 1391 - 23:53    عنوان: پاسخ به «نوشته های جالب» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

عضو فعال
عضو فعال

عضو شده در: 3 بهمن 1390
پست: 529
محل سکونت: ساوه ...
iran.gif


امتياز: 13590

مراحل به هم خوردن يه رابطه توايران:

مراحل به هم خوردن يه رابطه تو ايران:
هر دو فکر ميکنند طرف مقابلشون گرفتاره
و تماس نميگيرن چون فکر ميکنن نبايد مزاحم بشن!!!!
وقتي زمان گذشت
هردو فکر ميکنند بذار طرف مقابل تماس بگيره!!!!!
بعدش هرکدوم فکر ميکنند که چرا من اول تماس بگيرم؟؟؟!!!!!
بعده يه مدت بي خبري از هم ديگه هم كلا با هم بهم ميزنن!!!!!!!
همچين ملته عجيبو غريبي هستيم ما!!!!!!!
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی [وضعيت كاربر:آفلاین]
soveh
پستتاریخ: پنج‌شنبه 17 اسفند 1391 - 13:40    عنوان: پاسخ به «نوشته های جالب» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

مديريت كل انجمن‌ها
مديريت كل انجمن‌ها

عضو شده در: 2 فروردین 1389
پست: 3473
محل سکونت: IRAN
blank.gif


امتياز: 87705

پروردگارا
آرامش را
همچون دانه های برف
آرام و بی صدا
بر سرزمین قلب کسانی که برایم عزیزند بباران
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email شناسه عضویت در Yahoo Messenger [وضعيت كاربر:آفلاین]
abbasbehnam
پستتاریخ: جمعه 3 خرداد 1392 - 20:30    عنوان: پشت سرم پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال

عضو شده در: 31 اردیبهشت 1392
پست: 228
محل سکونت: تهران - u.s.a - texas san antonio
usa.gif


امتياز: 6130

پشت سرم

پشت سرم حرف بود حدیث شد ! میترسم آیه شود ! . . . سوره اش کنند به جعل ! بعد تکفیرم کنند این جماعت نا اهل . . . قبل از این که بخواهی در مورد من و زندگی من قضاوت کنی . کفشهای من را بپوش و در راه من قدم بزن . از خیابانها ، کوهها و دشتهایی گذر کن که من کردم . اشکهایی را بریز که من ریختم . دردها و خوشیهای من را تجربه کن . سالهایی را بگذران که من گذراندم روی سنگهایی بلغز که من لغزیدم . دوباره و دوباره بر پا خیز و مجدداً در همان راه سخت قدم بزن . همانطور که من انجام دادم . . . بعد ، آن زمان میتوانی در مورد من قضاوت کنی .
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی [وضعيت كاربر:آفلاین]
abbasbehnam
پستتاریخ: جمعه 17 خرداد 1392 - 01:42    عنوان: پاسخ به «نوشته های جالب» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال

عضو شده در: 31 اردیبهشت 1392
پست: 228
محل سکونت: تهران - u.s.a - texas san antonio
usa.gif


امتياز: 6130

خداوند از انسان چه می خواهد؟!...» شبی از شبها، شاگردی در حال عبادت و تضرع وگریه و زاری بود. در همین حال مدتی گذشت، تا آنکه استاد خود را، بالای سرش دید، که با تعجب و حیرت؛ او را، نظاره می کند ! استاد پرسید : برای چه این همه ابراز ناراحتی و گریه و زاری می کنی؟ شاگرد گفت : برای طلب بخشش و گذشت خداوند از گناهانم، و برخورداری از لطف خداوند! استاد گفت : سوالی می پرسم ، پاسخ ده؟ شاگرد گفت : با کمال میل؛ استاد. استاد گفت : اگر مرغی را، پروش دهی ، هدف تو از پرورشِ آن چیست؟ شاگرد گفت: خوب معلوم است استاد؛ برای آنکه از گوشت و تخم مرغ آن بهره مند شوم . استاد گفت: اگر آن مرغ، برایت گریه و زاری کند، آیا از تصمیم خود، منصرف خواهی شد؟ شاگردگفت: خوب راستش نه...!نمی توانم هدف دیگری از پرورش آن مرغ، برای خود، تصور کنم! استاد گفت: حال اگر این مرغ ، برایت تخم طلا دهد چه؟ آیا باز هم او را، خواهی کشت، تا از آن بهره مند گردی؟! شاگرد گفت : نه هرگز استاد، مطمئنا آن تخمها، برایم مهمتر و با ارزش تر ، خواهند بود! استاد گفت : پس تو نیز؛ برای خداوند، چنین باش! همیشه تلاش کن، تا با ارزش تر از جسم ، گوشت ، پوست و استخوانت؛ گردی. تلاش کن تا آنقدر برای انسانها، هستی و کائنات خداوند، مفید و با ارزش شوی تا مقام و لیاقتِ توجه، لطف و رحمتِ او را، بدست آوری . خداوند از تو گریه و زاری نمی خواهد! او، از تو حرکت، رشد، تعالی، و با ارزش شدن را می خواهد ومی پذیرد « نه ابرازِ ناراحتی و گریه و زاری را.....!!!»
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی [وضعيت كاربر:آفلاین]
abbasbehnam
پستتاریخ: جمعه 17 خرداد 1392 - 17:02    عنوان: پاسخ به «نوشته های جالب» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال

عضو شده در: 31 اردیبهشت 1392
پست: 228
محل سکونت: تهران - u.s.a - texas san antonio
usa.gif


امتياز: 6130

هزینه عشق واقعی





پسر بچه ای یک برگ کاغذ به مادرش داد .

مادر که در حال آشپزی بود ،دستهایش را با حوله تمیز کرد و نوشته را با صدای بلند خواند.

او نوشته بود :

صورتحساب !!!

کوتاه کردن چمن باغچه 5.000 تومان

مراقبت از برادر کوچکم 2.000 تومان

نمره ریاضی خوبی که گرفتم 3.000 تومان

بیرون بردن زباله 1000 تومان

جمع بدهی شما به من :12.000 تومان ! Twisted Dvil Very Happy

مادر نگاهی به چشمان منتظر پسرش کرد،چند لحظه خاطراتش را مرور کرد و سپس قلم را برداشت و پشت برگه صورتحساب این را نوشت:

بابت 9 ماه بارداری که در وجودم رشد کردی هیچ

بابت تمام شبهائی که به پایت نشستم و برایت دعا کردم هیچ

بابت تمام زحماتی که در این چند سال کشیدم تا تو بزرگ شوی هیچ

بابت غذا ، نظافت تو ، اسباب بازی هایت هیچ

و اگر شما اینها را جمع بزنی خواهی دید که : هزینه عشق واقعی من به تو هیچ است love struck

وقتی پسر آن چه را که مادرش نوشته بود خواند چشمانش پر از اشک شد ودر حالی که به چشمان مادرش نگاه می کرد. گفت:

مامان ... دوستت دارم love struck Twisted Dvil Tongue

آنگاه قلم را برداشت و زیر صورتحساب نوشت:

قبلاً بطور کامل پرداخت شده !!! Applause Worried





قابل توجه اونهائی که فکر میکنند مرور زمان انها را بزرگ کرده و حالا که هیکل درشت کردند خدا را هم بنده نیستند.

بعضی وقتها نیازه به این موارد فکر کنیم ... Worried

کسانی که از خانواده دور هستند شاید بهتر درک کنند.



نتیجه گیری منطقی: جایی که احساسات پا میذاره منطق کور میشه!!! Worried

مادر متوجه نشد که پسرش داره سرش کلاه میذاره : جمع بدهی میشه 11.000 تومان نه 12.000 تومان !!! thanks thanks thanks
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی [وضعيت كاربر:آفلاین]
abbasbehnam
پستتاریخ: یکشنبه 19 خرداد 1392 - 03:56    عنوان: پاسخ به «نوشته های جالب» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال

عضو شده در: 31 اردیبهشت 1392
پست: 228
محل سکونت: تهران - u.s.a - texas san antonio
usa.gif


امتياز: 6130

چقدرعجیبه که تا مریض نشی کسی برات گل نمییاره تا گریه نکنی کسی نوازشت نمیکنه تا فریاد نکشی کسی به طرفت برنمیگرده تا قصد رفتن نکنی کسی به دیدنت نمییاد و تا وقتی نمیری کسی تورو نمی بخشه !
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی [وضعيت كاربر:آفلاین]
abbasbehnam
پستتاریخ: دوشنبه 20 خرداد 1392 - 21:32    عنوان: پاسخ به «نوشته های جالب» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال

عضو شده در: 31 اردیبهشت 1392
پست: 228
محل سکونت: تهران - u.s.a - texas san antonio
usa.gif


امتياز: 6130

مرا بسپار در یادت
به وقت بارش باران
نگاهت گر به آن بالاست
و در رقص دعا قلبت مثال بید میلرزد
دعایم کن ، دعایم کن
که من محتاج محتاجم
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی [وضعيت كاربر:آفلاین]
abbasbehnam
پستتاریخ: سه‌شنبه 21 خرداد 1392 - 00:10    عنوان: پاسخ به «نوشته های جالب»اگر مخالفان خود را ... پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال

عضو شده در: 31 اردیبهشت 1392
پست: 228
محل سکونت: تهران - u.s.a - texas san antonio
usa.gif


امتياز: 6130

اگر مخالفان خود را ...

اگر مخالفان خود را به‌ پای چوبه‌ی اعدام می کشانی ! بدان‌ صاحب عقلی هستی بسان طناب .
و اگر مخالفان خود را به‌ زندان می فرستی! بدان صاحب عقلی هستی بسان قفس .
و اگر با مخالفان خود به‌ جنگ درمی افتی! بدان صاحب عقلی هستی بسان چاقو .
و اما اگر با مخالفان خود به‌ بحث و گفتگو می پردازی و آنها را متقاعد می سازی و به‌ سخنان حق آنها قناعت می کنی! بدان صاحب عقلی هستی‌ بسان عقل .

Applause Applause Applause
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی [وضعيت كاربر:آفلاین]
sogand
پستتاریخ: سه‌شنبه 21 خرداد 1392 - 09:52    عنوان: پاسخ به «نوشته های جالب» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

خوب داره پيش مي‌ره
خوب داره پيش مي‌ره

عضو شده در: 6 آذر 1391
پست: 51
محل سکونت: ساوه
iran.gif


امتياز: 1335

در گذر زمان
!
محبت کردم و تنها شدم
دوست داشتم و تنها ماندم
دانستم باید تنها شد و تنها ماند

“خـدا” را فهمیدم …
او تنها نيست..
بلکه در قلب آنهاست که دوستشان دارد...
فقط تنها ديده ميشود...
گذر زمان مرا نپخت من زمان را پختم
اگر نه نان زندگی را مزه نميکردم
و شراب آفتاب ديده شرجی افکار
وقتی خوشه های انگور را دانه ميکردم..
سر انگشت های خيالم را مست نميکرد
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی [وضعيت كاربر:آفلاین]
mary67
پستتاریخ: چهار‌شنبه 22 خرداد 1392 - 22:52    عنوان: پاسخ به «نوشته های جالب» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

همكار در ساوه‌سرا
همكار در ساوه‌سرا

عضو شده در: 21 دی 1389
پست: 606
محل سکونت: ___
iran.gif


امتياز: 15275

وَالتِّينِ وَالزَّيْتُونِ
خداوند در سوره "تین"(انجیر) به این میوه قسم خورده است و دانشمندان
دین‌پژوه می‌گویند، احتمالاً علت آن است که انجیر، یکی از میوه‌های همه
چیز تمام است و کلکسیونی از املاح و ویتامین‌ها دارد؛لذا مورد توجه خاص
قرآن قرار گرفته است.
اما این سوگند، ویژگی ظریف دیگری هم در بر دارد که موجب مسلمان شدن یک
تیم تحقیقاتی ژاپنی شده است. قصه از این‌جا شروع شد که یک گروه پژوهشی
ژاپنی، در بین مواد خوراکی به دنبال منبع پروتئین خاصی بودند که به میزان
کم، درمغز انسان و حیوانات تولید می‌شود. این پروتئین، کاهش دهنده
کلسترول خون ومسئول تقویت قلب و شجاعت انسان است و بازتولیدش بعد از ۶۰
سالگی تعطیل می‌شود.
ژاپنی‌ها فهمیدند این ماده فقط در انجیر و زیتون موجود است و برای تأمین
آن، باید انجیر و زیتون را به نسبت یک به هفت مصرف کرد.
بعد از ارائه این نتیجه یکی از قرآن پژوهان مصری نامه‌ای به این تیم
تحقیقاتی می‌نویسد و اعلام می‌کند که در کتاب مقدس مسلمانان، خداوند به
انجیر و زیتون در کنار هم قسم خورده. نام انجیر فقط یک بار و نام زیتون
نیز هفت بار در قرآن آمده است.
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email [وضعيت كاربر:آفلاین]
abbasbehnam
پستتاریخ: پنج‌شنبه 23 خرداد 1392 - 18:10    عنوان: پاسخ به «نوشته های جالب» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال

عضو شده در: 31 اردیبهشت 1392
پست: 228
محل سکونت: تهران - u.s.a - texas san antonio
usa.gif


امتياز: 6130

از کودک فال فروش پرسیدم چه میکنی ؟

گفت از حماقت انسان ها تکه نانی در می آورم !

این ها از منی که در امروز خودم مانده ام ، فردایشان را می خواهند . . .
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی [وضعيت كاربر:آفلاین]
soveh
پستتاریخ: پنج‌شنبه 2 آبان 1392 - 17:21    عنوان: پاسخ به «نوشته های جالب» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

مديريت كل انجمن‌ها
مديريت كل انجمن‌ها

عضو شده در: 2 فروردین 1389
پست: 3473
محل سکونت: IRAN
blank.gif


امتياز: 87705




چیزی که شما را نمی کشد،شما را قوی تر می کند!

بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email شناسه عضویت در Yahoo Messenger [وضعيت كاربر:آفلاین]
soveh
پستتاریخ: شنبه 30 آذر 1392 - 14:56    عنوان: پاسخ به «نوشته های جالب» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

مديريت كل انجمن‌ها
مديريت كل انجمن‌ها

عضو شده در: 2 فروردین 1389
پست: 3473
محل سکونت: IRAN
blank.gif


امتياز: 87705

قابل توجه بعضیا!


آسمان فرصت پرواز بلند است، ولی...
قصه این است چه اندازه کبوتر باشی ...
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email شناسه عضویت در Yahoo Messenger [وضعيت كاربر:آفلاین]
mahdiss
پستتاریخ: جمعه 5 اردیبهشت 1393 - 11:45    عنوان: پاسخ به «نوشته های جالب» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

عضو فعال
عضو فعال

عضو شده در: 3 بهمن 1390
پست: 529
محل سکونت: ساوه ...
iran.gif


امتياز: 13590


از زشت رویی پرسیدند :
آنروز که جمال پخش می کردند کجا بودی؟ گفت : در صف کمال .


اگر کسی به تو لبخند نمی زند علت را در لبان بسته خود جستجو کن .


مشکلی که با پول حل شود ، مشکل نیست ، هزینه است


همیشه رفیق پا برهنه ها باش ، چون هیچ ریگی به کفش شان نیست .


با تمام فقر ، هرگز محبت را گدایی مکن و با نمام ثروت هرگز عشق را خریداری نکن .


شجاعت یعنی : بترس ، بلرز ، ولی یک قدم بردار


یادت باشه که : در زندگی یه روزی به عقب نگاه میکنی . به آنچه گریه دار بود می خندی


آدمی را آدمیت لازم است ، عود را گر بو نباشد ، هیزم است


کشتن گنجشک ها ، کرکس ها را ادب نمی کند .


از دشمن خود یک بار بترس و از دوست خود هزار بار .


فرق بین نبوغ و حماقت این است که نبوغ حدی دارد.


آدمی اگر فقط بخواهد خوشبخت باشد به‌زودی موفق می‌شود، ولی او می‌خواهد خوشبخت‌تر از دیگران باشد و این مشکل است. زیرا او دیگران را خوشبخت‌تر از آنچه هستند تصور می کند.


همیشه بهترین راه را برای پیمودن می‌بینیم اما فقط راهی را می پیماییم که به آن عادت کرده ایم.


در زندگی از تصور مصیبت‌های بی‌شماری رنج بردم که هرگز اتفاق نیفتادند.


ساده‌ترین کار جهان این است که خود باشی و دشوارترین کارجهان این است که کسی
باشی که دیگران می‌خواهند.
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی [وضعيت كاربر:آفلاین]
hamid-m
پستتاریخ: جمعه 5 اردیبهشت 1393 - 23:59    عنوان: پاسخ به «نوشته های جالب» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال

عضو شده در: 6 اردیبهشت 1388
پست: 273
محل سکونت: ساوه
iran.gif


امتياز: 6890

اگر نمی توانی پرواز کنی بدو.......

اگر نمی توانی بدوی قدم بزن

اگر نمی توانی قدم بزنی سینه خیز برو

ولی بدان هرکاری که میکنی باید به جلو بروی

"گذشته را اگر به دوش بکشی کمرت خم میشه

ولی

اگر بذاری زیر پات قدت بلندتر میشه"
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی [وضعيت كاربر:آفلاین]
نمایش پستها:   
ارسال موضوع جدید  پاسخ دادن به این موضوع   تشکر کردن از تاپیک رفتن به صفحه قبلی  1, 2, 3, 4, 5, 6, 7  بعدی صفحه 3 از 7

فهرست انجمن‌ها » داستان و نوشته های زیبا » نوشته های جالب
پرش به:  



شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید
شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید
شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید


Home | Forums | Contents | Gallery | Search | Site Map | About Us | Contact Us
------------------------------------------------------------------------

Copyright 2005-2009. All rights reserved.
© by Aftabgardan Cultural Center : Aftab.cc