يك شنبه 16 اردیبهشت 1403

   
 
 پرسشهای متداول  •  جستجو  •  لیست اعضا  •  گروههای کاربران   •  مدیران سایت  •  مشخصات فردی  •  درجات  •  پیامهای خصوصی


فهرست انجمن‌ها » بحث‌هاي عمومي » نگاهي بر علل پوشش زنان و مردان

ارسال موضوع جدید  پاسخ دادن به این موضوع   تشکر کردن از تاپیک
 نگاهي بر علل پوشش زنان و مردان « مشاهده موضوع قبلی :: مشاهده موضوع بعدی » 
نویسنده پیام
Aliabadi
پستتاریخ: چهار‌شنبه 9 شهریور 1390 - 10:03    عنوان: نگاهي بر علل پوشش زنان و مردان پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

مدیر انجمن
مدیر انجمن

عضو شده در: 30 بهمن 1388
پست: 2274

blank.gif


امتياز: 60455

نگاهي بر علل پوشش زنان و مردان
بعضي از ريشه ها و علل تاريخي پوشش زنان و مردان

1. علل جغرافيايي و زيستي
2. علل بهداشتي
3. علل ژنتيكي
4. علل ديني و نظم اجتماعي
5.علل اجتماعي و نظم جمعي


براي درك و فهم بهتر پوشش تاريخچه پوشش در ايران باستان بايد تاريخ را ورق زد و از يافته هاي تاريخ در باره فرهنگ اين قوم به نتايج روشن تري رسيد. همانطور كه همه ميدانند اقوام ايراني اريايي هايي بوده اند كه به شاخه ايندو گرمان معروف مي باشند. اقوام ديگر ايندوگرمان هندوها ميباشند. به اين دليل ريشه مشترك فرهنگي اين دو قوم همواره اجتناب ناپذير است و يكي از وجه اشتراك اين دو قوم شباهت بسيار زياد پوشش زنان ان باهم ميباشد كه هر كدام از اين دوكشور در طول هزاران ساله به شيوه خود تكامل پيشه كرده و هر كدام با توجه به فرهنگ و منطقه جغرافيايي در اين باره دچار تحولات مخصوص به خود گشته اند.در مورد زنان لباس زنان هندو از ساري بلند (يعني سرازير شده) تشكيل شده از يك لباس بلند با روسري و شالي بزرك و گاهي مانند نيمچه چادر روي لباس مي افتاده.

بانوان ايراني كه در قديم زنان اريايي محسوب مي گرديده اند در تمامي سرزمين هاي اوليه خويش از ارمنستان ، بخشي از تركيه، تاجيكستان و بخشي از عراق و سرزمين ايران امروزي همه نقطه مشترك هايي مشخصي در پوشش محلي و سنتي خويش دارند كه بگونه اي كه همه لباسهاي بلند، سرپوشي بشكل كلاه و شال وچارقد يا توري بر روي كلاه داشته اند كه بنا بر موقعيت عشيره و منطقه جغرافيايي تغييرات جزيي كرده.

نبايد فراموش كرد كه در گذشته قلمرو ايران زمين ماوراي كشورامروزي ايران بوده. مرزهاي ايران زمين قديم ازغرب شامل تركيه ، بخشي از عراق، جمهوري اذربايجان ، تاجيكستان ، ارمنستان، از شرق هم مرز هند، ( افغانستان نيز بخشي از ايران زمين قديم محسوب ميشدند )، كه تا مصر امتداد ميافته و اقوام ايراني در اين سرزمين ها پخش بوده اند و فرهنگ ايراني در اين سرزمين ها گسترش يافته بوده كه تا امروز اين عناصر فرهنگي قابل مشاهد است. به مرور بخشي از اين سرزمين ها از ايران جدا شدند ولي فرهنگ ايراني همچنان در ان ماندگار است. بالطبع الگوي اوليه پوشش ملي و سنتي اقوام ايراني دراين سرزمين ها بنا بر شواهد هاي تاريخي كليت و الگوي واحدي داشته. هر قومي با توجه به موقعيت جغرافيايي و مناسبات اجتماعي خويش تغييرات جزيي در ان به مرو زمان ميدهد.

بطور مثال در مناطقي كه گرم تر بوده لباسها مناسب گرما دوخته و استفاده ميشده، در مناطقي كه سرد تر بود سربندها و نوع لباسها ذخيم تر بوده. امروز اگر نگاهي به ساري لباس هندي بيفكنيم سرپوش بلند و لباس بلندي را شامل ميشود كه همشكل لباسهاي ايراني است. دركل پوشش بانوان اريايي و مردان اريايي مملو از حجب ، حيا ، پوشندگي ، زيبايي و وقار بوده. اين نكات را از يافته هاي موزه هاي فولكورجهان نيز مي توان درك و استنباط كرد. دربخش هايي از تاريخ شاهد تصادم دو فرهنگ اريايي و سامي در منطقه بين النهرين با هم هستيم و در نقاطي اين فرهنگها ازهم تاثيراتي را دريافت كرده اند. قوم سامي نيز قومي است كه بعدها دنباله رو اديان ابراهيمي بوده و در ان قوم نيز پوشش بدن به شدت به چشم ميخورد.

مناطق تمدن خيز ايران و بين النهرين بدلائل جغرافياي از جمله گرمسيربودن منطقه، وجود باد و گردو غبارموجود در هوا، شدت تابش نورخورشيد، اغلب مي بينيم كه قومهاي اريايي و سامي كه در اين مناطق زيست ميكرده اند، همواره بدن و سر و چشم خويش را از افتاب شديد و گردو غبار هوا چه در هنگام كار برروي زمين هاي كشتي و چه در حركت و فعاليت هاي ديگر محافظت ميكرده اند. امروزه نيز با توجه به ميزان ازن موجود درتشعشات افتاب دانشمندان هشتار ميدهند كه در افتاب داغ ظهر بدن و صورت و دستها را از تابش نور افتاب اوزن دار بايد محافظت كرد تا از ابتلاء به بيماري سرطان پوست جلوگيري شود. شايد پيشينيان ما به اين امر واقف بوده اند واز مضرات افتاب شديد اگاهي داشته اند. هر مليتي بنا بر تجارب خويش استراتژي مناسبي را با محيط جغرافيايي و اب و هواي خاص اتخاذ ميكرده.

بطور مثال در مصر مردم از لباسهاي بلند سفيد استفاده ميكنند ورنگ سفيد نور شديد افتاب را منعكس ميكند و بهداشتي نيز هست. در جنوب خليج فارس زنان بعلت شدت حرارت و گرما از پوشيه استفاده ميكنند زيرا مانع تابيدن افتاب داغ بر پوست صورتشان و چشمها ميشود. اين عمل دلائل عقلاني دارد و مردم كشورهاي سردسيراروپايي قادر به درك اين ضرورت منطقي نيستند و برداشتهاي منفي از اين قضيه دارند. دركشورهاي عربي و افريقايي طوفان شديد شن و ماسه و هواي گرم و خشك باعث عفونت چشم و الودگي ان ميشود. در اين مناطق چه مرد و چه زن بدون استثناء از عبايي هاي بلند با سرپوش هايي استفاده مي كنند در مناطق بياباني و بادخيز صحرايي شن و ماسه به چشم هايشان فرو نرود و نيزپوشش بلند بدن انها را از بادهاي داغ و خشك افريقا و افتاب سوزان مصون ميدارد. اين واقعيت ها براي بسياري از ملل سرد سير كه در اينگونه سرزمين هاي جغرافيايي زيست نمي كنند هيچگاه قابل درك و مفهوم نيست.
علل بهداشتي بخصوص براي زنان كشاورز مهم بوده كه با اب و خاك و گردو غبار در تماس مستقيم بوده و بوسيله سرپوش مانع ورود گردو غباردر لابلاي موهايشان مي شده. زيرا ميزان نظافت و بهداشت مادران از پدران نيز مهم تر بوده زيرا به فرزندان خويش شير ميداده و بايد هميشه به سلامت خود اهميت ميداده اند تا كودكان هميشه سرپرست داشته باشند.. امروزه پزشكان به اين امر واقف هستند كه در خاك ميكروب هاي ذره بيني مانند ميلبه زندگي ميكند كه از پس مانده پوست تغذيه ميكند و يكي از عوامل ايجاد بيماري اسم ميباشد. يكي ديگر از انگل هاي موشپش است كه براحتي در ميان گردو خاك و محيط مرطوب و گرم مو ميتواند رشد وتكثير يابد. به اين دليل استفاده از سرپوش در كارهاي كشاورزي و روستا امري معقول بوده. در كشورهاي گرمسير ميزان رشد حشرات گزنده مانند پشه مالاريا، عقرب، مار، رطيل وكنه نسبت به مناطق سردسير بيشتر است و لباس پوشش مناسبي است كه موجب محافظت بدن در مقابل اين حشرات ميشود.
در زمانهاي پيشين بيشتر ساكنان اين مناطق كشاورزان و ايل هاي دام دار ي را تشكيل ميداده كه اغلب بشكل گروهي و عشيره اي زندگي ميكرده اند ويا در حال رفت و امد بين ييلاق و قشلاق بوده اندويا مجاور مرزهاي ديگر قبايل بيگانه زيست ميكرده اند بطور مثال در قديم مناطق ماد مانند كردستان و خوزستان در مجاورت اشوريان بوده و از اسيب اشوريان درامان نبوده اند و دائم بايد در حالت دفاعي و اماده باش قرار ميگرفته اند.هر عشيره براي ادامه بقاء قبيله قوانيني وضع مي نموده تا افراد قبيله وخانواده ها با آرامش و بدوراز اشوب هاي دروني با هم زندگي كنند. زيرا اولين اولويت براي هر قبيله همبستگي افراد قبيله با هم بوده تا در مقابله با خطرات طبيعي و نيز حمله اقوام مهاجم توان دفاع از خويش را داشته باشند و در اين مورد قوانيني وضع مي نموده اند تا زنان عامل تحريك و درگيري براي افراد قبيله نباشند. يكي از اين قوانين مربوط به طرزپوشش افراد قبيله و عشيره بوده .از سوي ديگر خطرحمله ديگر اقوام هميشه موجود بوده و يكي از موارد طمع زنان يك قبيله بوده اند كه با نوع پوشش خويش در واقع بدن خويش را از ديد دشمن استتار ميكرده اند تاعامل تحريك و طمع براي حمله و هجوم نباشند. بطور مثال لباسهاي بانوان مناطق اذربايجان، كردستان، لرستان و خوزستان همه بلند وپوشيده است. اقوام ايراني به معنويت بسيار معتقد و بخشي از اين باورها نيز در لباس و فرهنگشان قابل مشاهده است.

دلائل ديگر فرهنگي عقايد ديني و مذهبي اين دو قوم اريايي و سامي بوده زيرا در اين دو دسته اقوام تشكيلات اجتماعي به خوبي شكل يافته و قوانين زندگي جمعي تثبيت شده بوده. يكي از اين موارد نوع پوشش مناسب و با وقار بدن و سر و حفظ فاصله هاي لازم و رسمي مابين زنان و مردان نامحرم با هم مي باشد. حجاب كلمه و اطلاحي است از ريشه سامي و عربي كه بعدها بعد از ظهور اسلام جزوء اصطلاحات اسلامي قرار گرفته ومعادل ان در زبان پارسي پوشش است.

يكي از اقدامات دست اندركاران مديريت پوشاك و پوشش اين است كه لباسهاي با وقار و زيبا و راحتي را براي بانوان طراحي كنند. تا هم با ان قادر به انجام فعاليت هاي روزانه شغلي و وظايف خانوادگي باشند و هم نظم اجتماعي به صورت مناسبي حفظ شود.محققان در اين زمينه ميتوانند سفرهايي به كشورهاي اسلامي نموده و مجموع دست اور و تجارب خويش را بشكل كتاب و كارعلمي جامع به عموم زنان عرضه دارند. در ايران بانوان ايراني چون اغلب از زمانهاي دور به فعاليت هاي كشاورزي و دهقاني مشغول بوده اند و با طبيعت سرو كار داشته اند، منبع الهام لباس و پوششان نيز از رنگهاي طبيعت سرچشمه گرفته. لباسهاي رنگي روستائيان بعلت هماهنگي انان با روح طبيعت است و در ان قصد جلوه نمايي ديده نمي شود. ايرانيان از اقوام كوشا و فعالي بوده اند كه بيشتر زمان خويش را صرف كارهاي كشاورزي و اباداني مي نموده و با فلسفه و بينش مثبت و معنوي زندگي مي كرده اند. دسته اي از مشكلات از زمان رواج پديده مدرنيزم و نقوذ استعمار انگليس ازدويست سيصد سال اخير است.عامل ديگر رشد پديده شهرنشيني و تراكم جمعيت در مناطقي و كم رنگ شدن هويت جمعي است. در اين باره برنامه ريزي هاي فرهنگي مثبت شهري لازم است تا وقت اضافه بانوان به مثبت ترين شكل اقتصادي و فرهنگي مصرف شود.

با يكي از دانشمندان ايران شناس در يكي از كشورهاي اروپايي چند سال پيش گفتگويي داشتم، ايشان معتقد بودند كه چادر اوليه متعلق به ايرانيان مي بوده است كه بشكل سرپوش و شنل در قديم و حال مورد استفاده قرار ميگرفته و در ميان ملل ديگر با واريته هاي مختلف ورنگي رواج يافته. اگر امروز به كشورهاي شمال افريقا و تونس ديگر كشورهاي افريقايي كه همه مسلمان هستند، برويدم انان از عبايي هايي با سرپوش و يا ازچادرهاي رنگي و چند رنگه ايي استفاده ميكنند كه سراسر بدنشان را ميپوشاند، درمناطق تاجيكستان نيز زنان روسري هاي بلند رنگي برسرميكنند كه تمام بدن شان با ان پوشيده ميشود. دركشورايندونزي هم پوشش زنان كل بدن را فراميگيرد و در لباسهاي زنان اندونزي نمود كارهاي هنري زيبا به چشم ميخورد.... مولف

ساكنان مركزي ايران در گذشته عمداتا كشاورز و صنعتگر بوده و با فعاليت كشاورزي و صنعتگري زندگي خويش را تامين ميكرده اند وبه اين علت مي بينيم كه زنان كشاورز و مردان كشاورز از لباسهاي راحت گشاد و خوش طرحي اغلب استفاده ميكرده اند تا هم مانع الودگي هاي موجود محيط كارشوندوهم اينكه براحتي و چابكي مانند ورزشكاران به فعاليت وكار كشاورزي ادامه دهند. دراستانهاي مركزي مانند ساوه، كاشان ، يزد و ديگر شهرها و روستا ها مي بينيم مادربزرگ ها قديم و در حال حاضرنيز با چارقد سفيدو دستار،جليقه مخملي ، شليته بلند و شلوارسرزمين ميرفته و ميروند و با اين لباس روزانه در ميان روستا و كشتزار درحال حركت و كار بوده و هستند. در اكثرپوشاك و پوشش ايرانيان در نواحي شمال ايران، استان آذربايجان، استان كردستان، استان خوزستان و لرستان، استانهاي مركزي ، استان خراسان، استان چهارمحال بختياري، استان بوير احمد، بند عباس ، استان زاهدان چه زن و چه مرد استفاده از جليقه روي لباسي و كلاه و سربند اغلب مرسوم بوده و هست
در استان سردسير آذربايجان مي بينيم كه زنان از لباسهاي گرم و كاملا بلند و پوشيده اي در مناطق سرد كوهستاني استفاده ميكرده و ميكنند و در مقابل باد و سرما سرو روي خويش را مي بندند. همانطور كه ميدانيد درمناطق سردسير نياز بدن زنان به منبع اهن بيشتر از مردان است چون اغلب زنان با كمبود اهن دچار سرماي بيشتري ميشوند با پوشش بيشتر گرماي لازم را بدست مياورند. پوشاندن سر نزد ايرانيان بخصوص در مراسم ديني از اين فلسفه ديني سرچشمه مي گيرد كه انسان مخلوق و افريده پروردگار است و در زير لواي نعمت و رحمت او مي زيد و جهان را ترك و به سراي ديگر مي رود وباز در ان سراي ديگر سرور هر انساني خداوند است. پوشاندن سر بعنوان سمبليك اطاعت و بندگي هر فردي را نسبت به خداوند نشان ميداده. كلاه و سرپوش و سربند نيز بشكل سمبوليك اين بينش دروني را متجلي ميسازند. اين سنت در ميان ارامنه كه يكي از اقوام ايراني است با وجود اختيار دين مسيحيت هنوزدر انجام مراسم ديني شان باقي است و در مراسم هاي ديني بخصوص بانوان ارمني سر خودرا با روسري توري مي پوشانند. لباسهاي محلي ارامنه نيز مانند لباسهاي استان آذربايجان و كردستان بلند و سرها نيز با روسري و كلاه پوشانده ميشده. پوشاندن سر در دين زرتشت نيز امده و به بخشي از باورهاي ديني اين قوم برميگردد. ايرانيان با معنويت و خدا متولد و از جهان رخت برمي بندند .

عامل ژنتيكي و اقتصادي كنترل زنان توسط مردان در سرزمين هاي ديگر
پوشش و عدم تحريك جنسي زنان در مقابل مردان نامحرم به اين واقعيت بيولوژي برميگردد كه زنان در تحريك مردان موفقيت زيادي دارند و طبيعت اين امكان را به اكثرزنان داده. چون اگر زنان اين توانايي را نداشتند امكان داشت كه نسل انسان بخاطر بيماري و افات و عدم تمايل زنان به مشكلات و سختي هاي بارداري ميزان توليد مثل و بقاء قوميت هاي روي زمين خيلي كمترمي بود. اما در اجتماعات انساني اين توانايي نيز در قالب چهارچوبهاي ازدواج و رفتارهاي معنوي تنظيم شده تا از مسير طبيعي خويش خارج نشده و به جامعه اسيبي وارد نيايد. بطوري كه در قرون فعلي بعد از كشف قرص حاملگي واشتغال زنان زاد وولد كودكان كمتراز گذشته است. اما بدليل پيشرفت هاي پزشكي برطول عمر انسانها افزوده شده و مرگ ومير كمتر شده.

امكان اينكه در انتخاب جفت دسته اي از زنان تخلف و جرمي انجام دهند در گذشته در ميان بعضي ملل وجود داشت. هر قدر مدنيت و معنويت در يك نقطه اي بيشتر رشد ميكرده، ميزان اين جرايم نيز كمتر ميشده. درگذشته پيشرفت هاي ژنتيكي امروزه وجود نداشت تا اين دسته تخلف ها را به اثبات برساند. اما امروزه علم ژنتيك با ازمايش دي ان آ قادر است پدر حقيقي وژنتيكي را از پدرغير واقعي تشخيص دهد و تخلف زود قابل تشخيص است.

به اين دليل سخت گيري و كنترل زنان در طول تاريخ در بعضي مناطق توسط مردان به اشكال متفاوت وجود داشته . زيرا اين واقعيت مهم ژنتيكي و اقتصادي و حقوقي براي مردان مهم بوده كه فقط فرزند حقيقي خويش را تغذيه نمايند. هيچ مردي حاضر نيست كه همسرش به مرد بيگانه اي تمايل يافته و دست به عمل خلاف زده وژن مرد ديگري را در خانه اومخفيانه بپروراند. زيرا درگذشته هر زني كه صاحب فرزندي ميشد ميدانست كه مادر نوزاد است ولي دسته اي از پدران در هزاران سال پيش چه در تمدن روم( كه مردان جنگي ان اغلب در ميدان كارزار و در سرزمين هاي ديگر بسر مي برده اند) چه در ساير تمدن و قاره هاي ديگر هيچگاه صدرصد مطمئن نبوده اند كه فرزندانشان همه متعلق به انها باشد. در بسياري منابع تحقيقي يكي از دلائل سخت گيري مردان را درجوامع پدرسالاري منوط به اين واقعيت و بدبيني ميدانند كه دسته اي از مردان هيچگاه به همسرشان اعتماد كافي نداشته اند. زيرا اغلب مردان بعلت رخدادهايي مانند جنگها ، فعاليت هاي معاشي از جمله سفرهاي تجاري دريايي و زميني مدتي ازهمسرانشان دورمي افتادند ودر چنين فواصل براي دسته اي اززنان خلاف كار فرصت وموقعيت مناسبي موجود بوده تا به رابطه نا مشروعي مبادرت ورزند.

همانطور كه در موزه هاي اروپايي به اثار دوره قرون وسطي نگاهي انداخته شود و يا كتابهايي كه در اين مورد به چاپ رسيده نگاه كنيم مي بينيم كه كنترل مسيحيان برروي زنانشان در جنگ هاي درون اروپا و بخصوص جنگهاي طولاني صليبي در قرون وسطي بسيار شديد و حتي غير انساني بوده. در كتبي از موزه هاي اروپايي شلوارك هاي اهني و پارچه اي را نشان ميدهد. اين شلوارك هاي آهني را همسرجنگجويان بايد سالها به تن ميكرده اند وكليدش را هم همسران جنگجويشان با خود ميبرده اند. نوع ديگر شلوارك هاي پارچه اي زخيم مانند پالان هاي دوخته شده اي است . همسر يك جنگجو بايد سالها اين شلوارك سنگين و ضخيم را با خود يدك ميكشيده. بعلت مشكلات بهداشتي و عفوني اين امكان وجود داشته دسته اي ازاين زنان بيمار شده و قبل از بازگشت همسرجنگجويشان فوت كرده باشند.
اين عكس العمل ها ميزان ترس مردان را در غياب همسرانشان بخوبي نشان ميداده كه به انان مبادا خيانت ورزند. وقتي كمي به عقب تر برمي گرديم ، در نوشته هاي پولس در كتاب مقدس اين افراط ها به حدي ميرسد كه پولس بدن انسان را در صورت اعمال زناشويي مركز شر و گناه ترسيم ميكند . دركتاب مقدس زن را سمبل بلايا وعامل فريب شيطان وبيرون كردن ادم از بهشت معرفي شده. تا زبان زنان هميشه كوتاه مي بوده و مطيع اوامر كليسا باشند. در كتاب مقدس بيان ميكند كه اول خدا ادم را خلق مينمايد بعد چون ادم تنها بوده و دچارغم ميشود، خدا دلش به حال ادم سو خته و درخواب يك دنده ادم را برداشته و از ان حوا را خلق ميكند. با اين داستان قرنها زن اروپايي بعنوان انسان درجه دو بحساب ميايد.به همين علت نيز كليسا با تعاليم پولس در طول هزار سال كوشيد كه روابط جنسي را حتي در ميان همسران عقد كرده زشت و گناه جلوه دهد.
طبق تحقيقاتي كه روي پستانداران انجام شده در مويرگهاي بيني شمپانزده ها سلولهاي بويايي مخصوصي دانشمندان يافته اند كه قادر است بوي شمپانزه نر ديگر را دربدن جفت خويش تشخيص دهد. با اين واقعيت طبيعت راهي را براي شمپانزه هاي نر قرار داده تا بدانند كه ايا جفت اش به او خيانت ميورزد يا نه.

درجوامع بشري از نظر حقوقي يك مرد ماحصل اقتصادي ومادي زندگي ، عمر خويش را به پاي زن و فرزند ميريزد و تصور اينكه فرزند مرد ديگري را درچهارديواري خويش پرورده و زنش به او خيانت ورزيده باشد براي چنين فردي تحمل چنين امري غير قابل تحمل است. اين دسته مردان علاوه بر خسارت اقتصادي و حقوقي با آسيب سنگين رواني و خيانت درخانه بي آبرويي در جامعه و قبيله اي كه در ان زندگي ميكند مواجه ميشوند.بسياري ازايندسته مردان قادربه مقابله با اين خيانت نيستند و حتي ممكن است كنترل رواني خويش را از دست داده وبه خود و همسرخود اسيب هاي جاني برسانند و يا بعلت از دست دادن مشاهيرخود سراز تيمارستان درآورند.از طرفي ارث بعنوان يك منبع مادي دراختيار فرزند تقلبي از مردي متجاوز به حريم او قرارميگيرد.اين عمل بعنوان يك جرم و اسيب مالي نيزازسوي زني مجرم در همه ملل مطرح است. .
با پيشرفت علم پزشكي و كشفيات دانشمندان و استفاده از تست دي ان آ. امروزه راه بر اينگونه خيانت ها خوشبختانه در همه جا بسته شده است. كشورهاي اطريش، فرانسه و المان، انگليس دراين باره تحقيقات علمي فراواني به انجام رسانده اند كه بخشي از جرايم پنهان جنسي ميان همسران(روابط نا مشروع ) را پرده برداري كرده وميزان آمار اين كشورهاي اين واقعيت تكان دهنده را نشان ميدهد كه چه مشكلات فراواني براي اينگونه فرزندان توليد ميشود .قانون براي اين نوع جرايم وتنبيه و مجازات ايندسته زنان قوانين خاصي را وضع كرده . اگر كسي به فرد مجرم در اين امر غير مستقيم كمك كرده باشند نيز مجرم حساب ميشود.
در كشورهاي اروپايي به اين پديده جرم اميز پنهان در ميان بعضي از زنان كه در قرنهاي پيش و دردهه هاي فعلي نيز درانجاها اتفاق ميافتاده و ميفتد و كودك زاده اين جرم، بنام " فرزندان كوكوك"( بچه مرد ديگر) مرسوم و نام گذاري شده. كوكوك نام پرنده ماده اي است ، براي انكه رنج پروردن تخم و لانه سازي رابه خود ندهد، كلك خاصي اين پرنده سر هم ميكند. اين پرنده وقتي ميخواهد تخمي بگذارد،از فرصت خلوتي استفاده كرده و به لانه پرنده ديگر سرزده ويكي از تخم هاي اورا بيرون انداخته و تخم خود را درجاي تخمي كه بيرون انداخته قرار ميدهد. وقتي پرنده ماده صاحب لانه ميايد وروزها روي تخم خود و تخم غريبه مي نشيند و متوجه اين امر نمي شود . مدتي ميگذرد و جوجه ها سر از تخم در مياورند و در اين موقع جوجه اي مابين جوجه هاي ديگرسرميكشد كه كاكل و رنگ ديگري دارد واهالي لانه را متعجب ميسازد. اين عمل اين پرنده به دسته اي ازمرداني اطلاق ميشود كه با زن شوهر داري رابطه نا مشروع برقرارو زن شوهرداري را باردار ميسازند . زن باردار به دروغ اين نوزاد را به شوهرش نسبت ميدهد...... مولف
ترجمه آزاد از مولف


Kuckuckskind ist eine umgangssprachliche Bezeichnung für ein Kind, dessen Vater nicht der vermeintliche ist (in der Regel der Ehemann oder Lebenspartner der Mutter). Mit Hilfe von DNA-Tests ist ein Kuckuckskind leicht nachzuweisen; in vielen Fällen kann bereits die Blutgruppe des Kindes Aufschluss geben. Wissenschaftliche Schätzungen gehen davon aus, dass in der westlichen Welt etwa 10-14% aller Kinder Kuckuckskinder sind. In manchen Kulturen (wie der römischen) hatte der Vater das Recht, ein Kind zu verstoßen, das er nicht als sein eigenes anerkannte
.

كودكان كوكوك در زبان عاميانه به فرزنداني اطلاق ميشود كه پدرژنتيكي شان شخص ديگري جز پدراعتباري و قانوني شان است. با كمك تست دي ان آ. براحتي ميتوان كودكان كوكوك را كشف كرد. در بسياري موارد كافي است كه گروه خوني نوزاد ازمايش واين واقعيت مشخص شود. طبق تحقيقات دانشمندان دركشورهاي غربي از كل بچه هاي متولد شده بين 10 تا 14 درصد كودكان كوكوك هستند.اين به معني ان است كه ( اين كودك به پدر خانواده تعلق ندارد). دربعضي فرهنگ ها مانند فرهنگ روم قانوني بوده كه بواسطه ان پدر حق داشته فرزندي را اق كند و فرزند خويش بحساب نياورد و دليل او اين بوده كه ان بچه را بعنوان فرزند خويش برسميت نمي شناسد.



Kuckuckskind ist eine stigmatisierende Bezeichnung[1] für ein Kind, dessen vermeintlicher Vater es großzieht, ohne zu wissen, dass er nicht der biologische Erzeuger ist. In solchen Fällen kann eine Personenstandsfälschung vorliegen, wenn die Mutter ihre Kenntnis über die biologische Abstammung dem vermeintlichen Vater – und auch oft dem Kind gegenüber – verschweigt und mit dem anderen Mann nicht verheiratet ist. Der Ausdruck ist angelehnt an den Vogel Kuckuck, der seine Eier in fremde Nester legt. Eine alte, mystisch verklärte Bezeichnung ist auch Wechselbalg
.


بچه هاي كوكوك به فرزنداني اطلاق ميشوتد كه بنابر تعاريف اجتماعي مورد سوءظن و خاطي هستندو به طور مثال بعنوان كودكان نامشروع محسوب ميشوند و به پدر واقعي تعلق ندارند. اين در صورتي است كه خود بچه از اين واقعيت بي خبر باشد كه پدر حقيقي و ژنتيكي اش فرد ديگر جز پدر اعتباري اش است. اين به معني ان است كه اين كودك با عنوان خلاف و غير حقيقي به ثبت رسيده و مادرش از دادن اطلاعات حقيقي سر باززده . مادر با تقلبي كه كرده پدرژنتيكي بچه را فرد ديگري قلمداد نموده. اين دسته مادران اين واقعيت را از همسر و كودك خويش مخفي نگه ميدارند. رفتار چنين زناني رااز اين رو به اين پرنده كوكوك نسبت ميدهند كه تخم خودرا در لانه پرنده ديگري بخلاف ميگذارد. اين عمل بشكل اسطوره ايي به فرزندان نامشروع دريك زندگي زناشويي اطلاق ميشود.


England
Gemäß einer britischen Studie über zwischen 1950 und 2004 durchgeführte Verwandtschaftsuntersuchungen beträgt die Quote der „Vaterschaftsdiskrepanzen“ im Median 3,7 %. Die Autoren der Studie halten es für wahrscheinlich, dass durch den zunehmenden Einsatz von DNA-Analysen mehr Fälle von Kuckuckskindern aufgedeckt werden und deren Zahl nach oben korrigiert wird
.

انگليس

در تحقيقات علمي مابين سال هاي 1950 تا سال 2004 كه بعمل امده نشان ميدهد كه ميزان امار جرايم مربوط به پدر تقلبي در نشريات مابين سه مميز هفت درصد مي باشد. نويسندگان اين تحقيقات معتقدند كه بعلت وجود تست دي ان آ. درصد بسياري از اين دسته كودكان نامشروع پنهان نگه داشته ميشود. اگر اين درصد پنهان نيز كشف شود ميزان درصد اين كودكان تقلبي بالاتر ميرود.


Nach einer Meta-Analyse über 67 Studien liegt die Rate der Männer, die ein Kuckuckskind aufziehen bei fast 2 %. In den einzelnen Studien liegen die Raten zwischen 0,4 % und fast 12 %. Männer, die zweifeln, zweifeln den Studien zufolge in 15 bis 50 % der Fälle zu Recht
.

طبق يك اناليز متا كه شامل 67 تحقيق منسجم مي باشد ميزان مرداني كه فرزندان نا مشروع به اصطلاح كوكوك بدنيا مياورند تقريبا 2 درصد ميباشد. در تحقيقات تك تكي ميزان اماري بين صفر مميز چهار درصد و تقريبا بين دوازده درصد قراردارد. در بخش ديگر محققان شك دارند اين ميزان بين 15 تا 50 درصد نيز باشد


Österreich
Die Unterschiebung eines Kindes ist in Österreich eine Straftat (Offizialdelikt) die drei Jahre nach Geburt verjährt bzw. Hebammen sind zur Anzeige verpflichtet, wenn sich ihnen ein begründeter Verdacht einer Kindesunterschiebung ergibt.
اطريش

هرگاه ايندسته تقلبات از سوي زني انجام شود دراطريش با كيفر و مجازات روبروست و اين مجازات در طول سه سال از تاريخ جرم معتبرو به قوت خود باقي است. هر مامايي موظف است كه هرگاه با تولد سئوال برانگيز نوزادي روبرو شد كه مربوط به اين دسته تقلابات باشد مراتب را اعلام كند.

منبع ويكي پديا
----------------------------


Betrug und Personenstandsfälschung
Strafgesetzbuch

§ 169 - Personenstandsfälschung.
Wer ein Kind unterschiebt oder den Personenstand eines anderen gegenüber einer zur Führung von Personenstandsbüchern oder zur Feststellung des Personenstands zuständigen Behörde falsch angibt oder unterdrückt, wird mit Freiheitsstrafe bis zu zwei Jahren oder mit Geldstrafe bestraft.


قوانين مربوط به فريب و تقلب درامور ثبت احوال پرسنلي
پاراگراف قانوني شماره 169= هرگاه كسي چنين تقلبي(فرزند تقلبي به اسم ديگر) را مرتكب شود و يا در اين امرشريك باشد و به ادارات مربوطه رسمي ثبت و احوال اطلاعات غير واقعي را ارسال دارد با مجازات دو سال زندان و يا مجازات مالي تنبيه ميشود


§ 263 - Betrug.
Wer in der Absicht, sich oder einem Dritten einen rechtswidrigen Vermögensvorteil zu verschaffen, das Vermögen eines anderen dadurch beschädigt, daß er durch Vorspiegelung falscher oder durch Entstellung oder Unterdrückung wahrer Tatsachen einen Irrtum erregt oder unterhält, wird mit Freiheitsstrafe bis zu fünf Jahren oder mit Geldstrafe bestraft
.

پاراگراف قانوني 263 = قانون مربوط به فريب و تقلب
هرگاه يك فرد با قصد اينكه براي خود يا فرد ثالثي نفع و سوديي مالي از طريق اسيب به فرد ديگر را مهيا سازدكه از طريق فريب و تقلب ايجاد شده باشد با مجازات پنج سال زندان و يا مجازات مالي تنبيه ميشود.


Die Kosten für das Aufziehen eines Kindes bis zum 18. Lebensjahr in der BRD betragen etwa 120.000 €.
Durch ein Kuckuckskind wird das Erbrecht ausgehebelt


هزينه بزرگ كردن هر كودك تا سنين رشد در المان معادل 120000 هزار يورو است ( معادل فارسي اين مبلغ شامل صدو شصت وهشت ميليون تومان مي باشد). بعلت پديده كودكان كوكوك ارزش ارث ( پدر به فرزند) هم از بين ميرود.


Zitat: «Als ich erfuhr, dass ich nicht der leibliche Vater meines Sohnes bin, war für mich eine Welt zusammengebrochen.
Allein der Weg bis zu dem Punkt hin, an dem ich mich durchringen konnte, doch endlich einen Test zu machen, ohne mich als mieser Kerl zu fühlen, war ein schwerer und langer Weg.», Kuckucksvate



پدري كه قرباني چنين حادثه اي شده نقل ميكند

وقتي من با اين حقيقت روبرو شدم كه پدر حقيقي پسرم نيستم، دنيا روي سرم خراب شد. رفتن و انجام تست اثبات پدري براي من راه بسياردشواري ( روحي) بود تا بالاخره تست به انجام رسيد. بعنوان يك مرد احساس خيلي بد و نامطلبوبي داشتم. رفتن اين راه( انجام اين مراحل) برايم بسيار دراز و سخت و دشوار بود.



Seit dem 18. April 2008 können Männer, die Unterhalt für Kuckuckskinder gezahlt haben, eine Vaterschaftsfeststellung für einen anderen Mann erzwingen. Dies entschied der Bundesgerichtshof (BGH) in Karlsruhe
.

از تاريخ 18 اپريل سال 2008 ميتوانند مرداني كه براي فرزند تقلبي شان (بچه كوكوك) هزينه مالي صرف كرده اند و اين فرزند ژنتيكي انان نيست و به مرد ديگر متعلق دارد كه اورا مي شناسند و مظنون هستند كه پدر بچه باشد، بشكل قانوني مرد موردفريب واقع شده ميتواند اين فرد مظنون را مجبور به انجام تست اثبات پدري نمايند، زيرا پدر اعتباري براي اين كودك كوكوك هزينه هنگفتي صرف كرده. اين تصميم توسط دادگاه جرايم شهروندي درشهر كارلسروهه به انجام ميرسد



کد:
http://wikimannia.org/Kuckuckskind


با توجه به اين امارها و اطلاعات مي بينيم كه كنترل اين تخلفات ممكن ميباشد.
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی [وضعيت كاربر:آفلاین]
تشکرها از این تاپیک
rezvaneh(چهار‌شنبه 9 شهریور 1390 - 17:22), mary67(چهار‌شنبه 9 شهریور 1390 - 23:10), Aliabadi از این تاپیک تشکر میکنم 
نمایش پستها:   
ارسال موضوع جدید  پاسخ دادن به این موضوع   تشکر کردن از تاپیک صفحه 1 از 1

فهرست انجمن‌ها » بحث‌هاي عمومي » نگاهي بر علل پوشش زنان و مردان
پرش به:  



شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید
شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید
شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید


Home | Forums | Contents | Gallery | Search | Site Map | About Us | Contact Us
------------------------------------------------------------------------

Copyright 2005-2009. All rights reserved.
© by Aftabgardan Cultural Center : Aftab.cc