عضو شده در: 2 فروردین 1389 پست: 3473 محل سکونت: IRAN
امتياز: 87705
این داستان واقعی نیست...اما بد نیست برای اینکه قدر زندگی خودمون را بدونیم و در مورد واقعیت های جامعه بیشتر آگاه بشیم این مطلب را بخونیم.
معلم عصبی دفتر رو روی میز کوبید و داد زد: سارا ...
دخترک خودش رو جمع و جور کرد، سرش رو پایین انداخت و خودش رو تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت : بله خانوم؟
معلم که از عصبانیت شقیقه هاش می زد، تو چشمای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد:
چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نکن ؟ هـــا؟! فردا مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه بی انضباطش باهاش صحبت کنم!
دخترک چونه ی ...لرزونش رو جمع کرد... بغضش رو به زحمت قورت داد و آروم گفت:
خانوم... مادرم مریضه... اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق می دن...
اونوقت می شه مامانم رو بستری کنیم که دیگه از گلوش خون نیاد... اونوقت می شه برای خواهرم شیر خشک بخریم که شب تا صبح گریه نکنه... اونوقت... اونوقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره که من دفترهای داداشم رو پاک نکنم و توش بنویسم... اونوقت قول می دم مشقامو ...
معلم صندلیش رو به سمت تخته چرخوند و گفت بشین سارا ...
و کاسه اشک چشمش روی گونه خالی شد..
jalalfirozi,
وااای که چه داستان سوزناکی!باورتون نمیشه من گریه کردم
نظرت چیه بزاریش تاپیک داستانها؟ بقیه هم بخونن بد نیست...
گریه کردید؟ مگه اسطوره احساس هستید؟
تاپیک داستان؟ ساوه سرا که تاپیک داستان نداره. یه تاپیک هست بنام داستانک که حد اقل برای من یکی خیلی سخته بخوام حتی اسم داستانک برای اون تاپیک بزارم
مختارید؛ اگر تمایل دارید خودتون بذارید تو اون تاپیک
گریه کردید؟ مگه اسطوره احساس هستید؟
تاپیک داستان؟ ساوه سرا که تاپیک داستان نداره. یه تاپیک هست بنام داستانک که حد اقل برای من یکی خیلی سخته بخوام حتی اسم داستانک برای اون تاپیک بزارم
مختارید؛ اگر تمایل دارید خودتون بذارید تو اون تاپیک
نمیدونم اسطوره احساس هستم یا نه اما هیچ کس با خوندن اون داستان نمیخنده...
اون فقط یه پیشنهاد بود...توصیه میکنم به جای ایراد گرفتن از داستان یا داستانک یا فکر کردن به اینکه قبولش برای شما سخته یا نه به نوع حرف زدنتون بیشتر دقت کنید.
بازم میگم متاسفم.
معلم، شاگرد را صدا زد تا انشاءاش را درباره علم بهتر است یا ثروت بخواند.
پسر با صدایی لرزان گفت: ننو...شتیم آقا..!
پس از تنبیه شدن با خط کش چوبی،
او در گوشهی کلاس ایستاده بود و در حالی که دستهای قرمز و باد کردهاش را
به هم میمالید،
... ......... زیر لب میگفت: آری! ثروت بهتر است
چون میتوانستم دفتری
بخرم و بنویسم.
از این قبیل داستانها بسیار شنیدیم و خواندیم، اما آیا چیزی حل شده یا نه؟ آیا غرض از خواندن این داستانها تنها اشک ریختن و تبلور احساسات عاطفی ماست؟
فقر نه در ایران بلکه در همه جای دنیا بلایی بزرگ محسوب میشه. به شخصه به بقیهی دنیا کاری ندارم...اما ایران و مردمش روز به روز در باتلاق نداری و فقر فرو میرم و امیدوارم همه با بنده هم عقیده باشن که: درخت زندگی که ریشه اش فقر باشد شاخو برگی جز طلاق، فحشا، بی ایمانی، فقر فرهنگی، اعتیاد، کودک آزاری، خود فروشی، دزدی، قتل و....صدها بلای اجتماعی تلخ نخواهد داشت.
«ان الله سبحانه فَرَضَ فی اموال الْاَغنیاء اَقْواتَ الفقراء فما جاعَ فقیرٌ اِلّا بما مَنَعَ غنیٌّ، و الله تعالی سائلهم عن ذلک
خدای سبحان روزی فقیران را در مال ثروتمندان واجب نموده است. هیچ فقیری گرسنه نماند جز آنکه توانگری از حق او خود را به نوایی رساند. خداوند توانگران را از این کار بازخواست خواهد نمود.»
سرمایه داران ما روز به روز حریص تر و نداران ما روز به روز ندارتر!
و اگر از ایران هم بگذریم و به شهر خودمان ساوه برسیم، باز هم این تضاد طبقاتی واضح است.
نمیدونم اطلاع دارید یا نه به سرمایه داران ساوه! سرمایه داران خاموش میگن! سرمایه دارانی که شاید نزدیک ترین کسانشون از دارایی واقعی اونها خبر ندارن ( هدفم از بیان این مطلب تنها بیان این موضوع که ساوه سرمایه دار کم نداره) ساوه فقیر با آبرو هم کم نداره!!! کجان سرمایه داران ساوه ای که خداوند مال این فقیر بیچاره ها رو در اموال اونا قرار داده؟ نکتهی جالب اینجاست که منظور خداوند اموال حلال این سرمایه داران عزیز است منهای مال های غیر حلالی؟؟؟؟ که این بزرگواران و حاج آقاها اندوخته کرده اند برای آبادی باغ های بهشتیشان!
به شخصه کسانی را میشناسم که تعداد سفرهای مکه و عتبات عالیلتشان از شمارهی انگشتان دست گذشته، به قسمی مشعر رفتگان بی شعور که نزدیک ترین بستگانشان نه به نان شب اما محتاجند برای خرید خانهی وام دار، برای کاری آبرومند و....و مسلماً شما هم میشناسید از این قِسم حاج آقاها را!!
فقیران چه گناهی کرده اند که مالشان در دست این آدم هاست؟؟؟
آیا مولایمان علی جملهای با این مضمون ندارند: از دری که فقر داخل شود ایمان از دری دیگر خارج میشود...آیا قبول ندارید که داشتن ثروت یکی از زیباترین و بهترین نعمات خداوند تبارک و تعالی به انسان است؟؟ انسانی که اگر انسان باشد به واسطهی این ثروت هم زندگی دنیا را دارد و هم خوشی آخرت را...به بیان واضح تر کسی میتواند به حج برود، سفرهای خارجه برود، ویلا در شمال داشته باشد، بهترین ها را بپوشد و بخورد، بهترین نذری امام حسین را هم بدهد، بهترین جهاز به دخترش بدهد،( این میشه یه زندگی خوب در دنیا) و چند یتیم را سر پرستی بکند، برای دختران دم بخت جهاز بخرد، زندانی آزاد کند،و ..و....و صدها کار خیر دیگر( این هم زندگی خوش آخرت) حالا کمی پایین و بالایش و کم و زیادش به سلیقهی خودتان....
پس مولای من، خدای من، تکلیف ان قسم بندگانی که در دنیا مال ندارند چه میشود؟ آیا ایمانشان از دری دیگر نباید خارج شود؟ و اگر خارج شد، آن بیچاره ها نه زندگی دنیا را دارند و نه آخرت را؟... در دنیا با نداری و فقر و بدبختی و به دنبال آن فشار زندگی، فشار عصبی و به دنبال آن له شدن تمام صفتهای انسانی و به دنبال آن دزدی، خود فروشی و .....برای به دست آوردن چرک کف دست؟؟؟؟ این چه دنیا و آخرتی شد؟؟؟؟ این که نه دنیا شد و نه آخرت؟
آقای من مولای من مگر شما به شُریح بن هانی که خانهی مجللی خریده بود در نامه نوشتید: «شنیدهام خانهای خریده ای که اگر با پول مردم خریده باشی،دزدی کرده ای و اگر از مال خودت خریده ای، اسراف کرده ای» (کار گزار جامعه ی اسلامی بایـــــــــــــــدساده زیست باشد!)
آقای من، مولای من، کارگزاران جامعهی اسلامی من!!!!! با نام شما و تنها با نام شما و نه منشتان کارد به استخوان این ملت میکنند، آقا امثال باهنر، رجایی، تندگویان، مطهری، شریعتی دیگر به افسانهها پیوسته اند...ساده زیستی؟؟ چه واژهی غریبی ست برای برخی بزرگان ریش دار پیشانی کبوده انگشتر عقیق دست کن!!!! که چندین خانه و ...و جال این که مردم را کور و کر و خر فرض کرده اند.... نوشتن و نوشتن و نوشتن دری از داغ دل مردم کم نمیکند و تنها مرهمیست ....؟؟!! هست؟؟؟
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید