دوست عزيز irani
بازم ازتون تشكر مي كنم از اينكه زحمت مي كشيد و برنامه يكايك كاندياها رواينجا براي همه ما قرار ميديد تا با اين برنامه ها همه ما اشنا بشيم. فكر نمي كنيد اگر با كانديدا ها تك تك صحبت كنيد نتيجه بهتري داشته باشه؟
عضو شده در: 9 آبان 1389 پست: 1044 محل سکونت: خونه بابام فعلا
امتياز: 27975
Aliabadi نوشته است:
دوست عزيز irani
بازم ازتون تشكر مي كنم از اينكه زحمت مي كشيد و برنامه يكايك كاندياها رواينجا براي همه ما قرار ميديد تا با اين برنامه ها همه ما اشنا بشيم. فكر نمي كنيد اگر با كانديدا ها تك تك صحبت كنيد نتيجه بهتري داشته باشه؟
خود کاندیدا هاااااااااااااااااااااا
بابا وقت ندارند
تنها کسی که من دیروز تونستم ببنم اقای معماریان بود
تاریخ: شنبه 6 اسفند 1390 - 00:29 عنوان: پاسخ به «گام به گام با اخبار انتخابات مجلس نهم ساوه»
مدیريت كل سایت
عضو شده در: 19 شهریور 1384 پست: 1201 محل سکونت: ساوه
امتياز: 28580
فکر کنم منطقی‌ترین برنامه رو آقای معماریان داده.
امروز توی نماز جمعه برشورش رو خوندم، دیدم بد نگفته. فقط در حیطه نمایندگی مجلس.
البته من توی ساوه طرفدار شخص خاصی نیستم. چون ما احتمالاً طبق روال انتخابات مجلس و شورای شهر گذشته با گروهی از دوستان می‌ریم تهران که به لیستی که یکی از معتمدین جمعمون تهیه می‌کنه رأی بدیم.
irani, جان، اگر ایشون ستاد داشت یه سر هم به ستاد ایشون بزن ببین چه خبره. نتیجه رو بگو.
ممنون.
تاریخ: شنبه 6 اسفند 1390 - 00:42 عنوان: Re: پاسخ به «گام به گام با اخبار انتخابات مجلس نهم ساوه»
کاربر دائمی
عضو شده در: 9 آبان 1389 پست: 1044 محل سکونت: خونه بابام فعلا
امتياز: 27975
Hamid نوشته است:
فکر کنم منطقی‌ترین برنامه رو آقای معماریان داده.
امروز توی نماز جمعه برشورش رو خوندم، دیدم بد نگفته. فقط در حیطه نمایندگی مجلس.
البته من توی ساوه طرفدار شخص خاصی نیستم. چون ما احتمالاً طبق روال انتخابات مجلس و شورای شهر گذشته با گروهی از دوستان می‌ریم تهران که به لیستی که یکی از معتمدین جمعمون تهیه می‌کنه رأی بدیم.
irani, جان، اگر ایشون ستاد داشت یه سر هم به ستاد ایشون بزن ببین چه خبره. نتیجه رو بگو.
ممنون.
تاریخ: سه‌شنبه 9 اسفند 1390 - 20:11 عنوان: پاسخ به «گام به گام با اخبار انتخابات مجلس نهم ساوه»
خوب داره پيش مي‌ره
عضو شده در: 3 فروردین 1387 پست: 64 محل سکونت: saveh
امتياز: 1825
سلام، من هم امروز با چند تا از دوستان به بعضی از ستادا سر زدیم.
ستاد آقای معماریان که همچنان فقط پدرشون داخل ستاد بودن و نتونستیم خیلی اطلاعات ازشون بگیریم فقط متوجه شدیم اونجایی که ستاد زدن مال خودشونه
ستاد آقای مهدوی نژاد هم همسرشون بودن با دو نفر دیگه. ما م یه چند تا سوال از سوابق کاریشون پرسیدیم، خانم شون ماشالا انگار تازه با آقای مهدوی آشنا شدن نتونست سوالامونو جواب بده گفت بزارید بروشور شونو در اختیار تون بزارم بهتره
ستاد خانم بیات هم نسبت به بقیه شلوغ تر بود ولی فکرکنم ملت حواس شون نبود آزمایشگاه برای به هفته ستاد شده انگار منتظر ویزیت نشسته بودن... در کل افرادشون،طرز برخوردشون و... خیلی به دل مون ننشست.
ستاد آقای سعیدی که رسیدیم وقت نهار شده بود... ولی حسابی خاطره انگیز شد برامون. وارد شدیم،یه نیگا به جمعیت مشغول نهار خوردن کردیم، دیدیم فضا سنگینه برگشتیم با یه ژستی هم برگشتیم بندگان خدا فکر کردن بازرسی، ناظری، یه کاره ای هستیم یکی از خواهرای مسوول ستاد اومد دنبال مون که توضیحات داخل پرانتزو بده( بفرمایید در خدمت تون یاشیم؟ از کدوم ارگان اومدید؟گفتیم حوزه علمیه طرف: بخدا آقای سعیدی اهل شام و ناهار دادن و بریز و بپاش نیستن، ما خودمون هنوز ناهار نخوردیم ولی چی کنیم مردم اومدن نمیشه گرسنه برگردن، خانما فکر میکنم شما بازرسید، باور کنید آقای سعیدی بسیار ساده زیست هستن و خلاصه کلی.... ما هم دیدم کار داره به جاهای باریک کشیده میشه یه چند تا موج دلگرمی براش فرستادیم و خدافظی کردیم)
ستاد بعدی که رفتیم ستاد آقای بیادی بود. گفتن طبقه دوم ساختمانه ولی خوب هدایت شدیم به سمت طبقه بالاتر... دو تا از خواهراشون با همسر و مادرشون تشریف داشتن که نسبت به بقیه اجتماعی تر بودن. خواهراشون از سوابق جبهه و سال های اسارت شون صحبت کردن و اینکه با شهید آوینی همکار بودن و چند تا مستند ساختن،تو چند تا از برنامه های زنده تلویزیونی به عنوان کارشناس حضور داشتن و... همسرشون هم از سوابق کاری شون گفتن که کارشناس مسائل سیاسی هستن. چند سال برنامه های سیاسی شبکه چهار با نویسندگی ایشون بوده و با حاج آقا ابوترابی هم فعالیت هایی داشتن و به خاطر اینکه اصالتا ساوه ای هستن کاندید ساوه شدن.
ستاد آخری هم که رفتیم ستاد آقای امیر حسینی بود که اصلا حرفی برای گفتن نداشت
در کل ما همچنان اندر خم یک کوچه ایم که کی شایسته تره؟
تاریخ: چهار‌شنبه 10 اسفند 1390 - 21:52 عنوان: Re: پاسخ به «گام به گام با اخبار انتخابات مجلس نهم ساوه»
مدیريت كل سایت
عضو شده در: 19 شهریور 1384 پست: 1201 محل سکونت: ساوه
امتياز: 28580
soveh نوشته است:
Hamid, جان برای چی میرید تهران؟
مهراد جان،
حقیقتش یه دوستی دارم که به شدت بهش اعتماد دارم.
ایشون چندین سال هست که می‌ره تهران و هزینه و ناهار هر کسی که باهاش بیاد رو هم می‌ده.
جدا از شوخی،معتقده که تهران مهم‌تره و کسانی که توی تهران رأی میارن، برای کل کشور تصمیم می‌گیرن!
پس رأی به شایستگان تهرانی مهم‌تر از رأی به شایستگان شهرستان‌هاست...
به هر حال، معمولاً چند نفر می‌شیم و هم برای گشت و هم برای رأی می‌ریم تهران.
تاریخ: چهار‌شنبه 10 اسفند 1390 - 22:11 عنوان: پاسخ به «گام به گام با اخبار انتخابات مجلس نهم ساوه»
همكار در ساوه‌سرا
عضو شده در: 16 تیر 1390 پست: 1290 محل سکونت: ساوه
امتياز: 33520
داستانی واقعی...
شب شده بود و حاج خانم فرمودن بچه‌ها بلند شین بریم بیرون یه حال و هوایی عوض کنیم!! ببینیم چه خبره تو شهر!! ما هم برقی حاضر شدیم ریختیم تو ماشین طرف شهدا که رسیدیم ترافیک شروع شد!! نم نم گاز می‌دادم و یهو می‌زدم رو ترمر، رسیدیم به ستاد شاد و قشنگی که به همه بادکنک بنفش می‌دادن!! در راستای نشون دادن خط مشی کلی کار واقعاً حرکت عزیزمی بود!!! منم چون از کودکی علاقه‌ی زیادی به بادکنک داشتم بغض گلوم رو گرفت و در جا زدم رو ترمز و در آماج هوار هوار راننده‌های دیگه رفتم دو تا بادکنک گرفتم و برگشتم اما همچنان صدای هوار و هوار و...بوق راننده‌های عزیز و بی اعصاب شنیده می‌شد و من تمام این عکس العمل ها رو با لبخندی پاسخ دادم و راه افتادیم....رفتیم و رفتیم تا رسیدیم به یه ستادی که آبمیوه می‌دادن آنجا هم به روی ترمز زده و چار عدد آبمیوه گرفتیم و با صدایی بلند کاندیدای مورده نظر رو تشویق کردیم!!! با خود گفتیم خدایا آبمیوه که به شیرینی نمی‌شود و همین جا بود که خدا صدای قلب شکسته‌ی ما رو شنید و از فاصله‌ی ای نه چندان دور در اوج شادی و مسرت دیدیم که ستاد بعدی شیرینی می‌دهد و با خواهران با لحنی آهنگین شروع به تشویق اون آقاهه کردیم و دست اندرکاران کارای اون آقاهه هم که شوق بی نهایت ما رو دیدند با یه جعبه شیرینی پر به سمت ما آمدند و هی می‌گفتند بر دارید خانم‌ها!!!! و ما هم برداشتیم....دور زده و به سمت انقلاب و ستادی در انقلاب!! آنجا هم خوش گذشت چون بنا به دلایلی شخصی خیلی خندیدیم!! خلاصه گشت و گذار خوبی بود و خدا پدر مادر این کاندیداها را بیامرزد که شکم مردم گرسنه‌ی ما را با ساندیس‌های 100 تومانی و شیرینی‌های نه خیلی تازه...و دل بچه‌های بهاگیر شب‌های عید را با بادکنک‌های رنگی خوش می‌کنند...همه بوق می‌زنند و کاغذ پاره می‌کنند و در ترافیک زیباترین فحش‌های عالم را نثار هم می‌کنند و شب با یک نایلون پر از خوراکی‌های خوشمزه به خانه بر می‌گردنند!!! و نیمه شب بعد از همه‌ی این هیاهوها..صدای خش خش جاروی مأموره شهرداری در حوالی ستادی که دیگر درش را تخته کرده‌اند!! به گوش می‌رسد... که جارو می‌کند و تمام داشته‌های روی کاغذ را....به زباله ها تقدیم می‌کند. خدا را شکر که جنگ شد تا دلیلی برای افتخار بعضی‌ها باشد...خدا رو شکر که ما...چفیه داریم....خدا رو شکر که ما به تعداد غم نداری تمام پدران و شرمشان از کودکانشان، بادکنک بنفش داریم...و داریم کسانی که تبحر خاصی در بازی با کلمات و نوشتن جملات زیبا و رویایی دارند..خدا رو شکر....به سمت خانه با سکوتی عجیب در خودرو و در آخر دیدن مردی جوان که در کنار کیسه زبا‌له‌های ستادی دنبال چه می‌گشت خدا می‌داند... و مادرم هر چه جمع کرده بودیم را در نایلونی ریخت و به آن جوان داد...باشد که دعا و آه شب گیر آن جوان همه‌ی ما را به راه راست هدایت کند.
تاریخ: پنج‌شنبه 11 اسفند 1390 - 16:37 عنوان: پاسخ به «گام به گام با اخبار انتخابات مجلس نهم ساوه»
مديريت كل انجمن‌ها
عضو شده در: 2 فروردین 1389 پست: 3473 محل سکونت: IRAN
امتياز: 87705
به هرحال امیدواریم هرکسی که در انتخابات فردا برنده میشه طوری کار کنه که باز مردم مثل این روزها حسرت نبود مرحوم اسلامی را نخورن و این حسرتشون 4 سال به درازا کشیده نشه.
و بیاد داشته باشه،جایگاهی را که بدست آورده به لطف و منت مردم بوده و در واقع قدرت اصلی مردم هستند و حواسش باشه که در برابر مردم کل ایران باید پاسخگو باشه.
و لطفا نماینده ساوه جایگاه و منزلت این شهر را حفظ کنه و طوری تلاش و حرکت کنه که انگار سالهاست که در مجلس مشغول به فعالیته و طوری رفتار نکنه که آبروی همشهریاش را خدشه دار کنه. ساده بودن و با مردم بودن به این معنا نیست که خودش را در صحن مجلس ولو کنه. مرتب و آراسته باش و تمیز ولی همواره درد و رنج مردم را در دلت داشته باش و برای آنها تلاش کن و مواظب روزی باش که به پل صراط میرسی چرا که اون روز راهی جز رد شدن نداری و خدا بدادت برسه اگه.............
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید
.gif){kind=icon}
.gif){kind=icon}
.gif){kind=icon}
.gif){kind=icon}
.gif){kind=icon}
.gif){kind=icon}
.gif){kind=icon}
.gif){kind=icon}
.gif){kind=icon}
.gif){kind=icon}
یکی از خواهرای مسوول ستاد اومد دنبال مون که توضیحات داخل پرانتزو بده( بفرمایید در خدمت تون یاشیم؟ از کدوم ارگان اومدید؟گفتیم حوزه علمیه طرف: بخدا آقای سعیدی اهل شام و ناهار دادن و بریز و بپاش نیستن، ما خودمون هنوز ناهار نخوردیم ولی چی کنیم مردم اومدن نمیشه گرسنه برگردن، خانما فکر میکنم شما بازرسید، باور کنید آقای سعیدی بسیار ساده زیست هستن و خلاصه کلی.... ما هم دیدم کار داره به جاهای باریک کشیده میشه یه چند تا موج دلگرمی براش فرستادیم و خدافظی کردیم)
.gif){kind=icon}
