سه شنبه 28 فروردین 1403

   
 
 پرسشهای متداول  •  جستجو  •  لیست اعضا  •  گروههای کاربران   •  مدیران سایت  •  مشخصات فردی  •  درجات  •  پیامهای خصوصی


فهرست انجمن‌ها » فرهنگستان » تاريخچه باغباني در ايران

ارسال موضوع جدید  پاسخ دادن به این موضوع   تشکر کردن از تاپیک
 تاريخچه باغباني در ايران « مشاهده موضوع قبلی :: مشاهده موضوع بعدی » 
نویسنده پیام
Aliabadi
پستتاریخ: سه‌شنبه 18 بهمن 1390 - 13:36    عنوان: تاريخچه باغباني در ايران پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

مدیر انجمن
مدیر انجمن

عضو شده در: 30 بهمن 1388
پست: 2274

blank.gif


امتياز: 60455

تاريخچه باغباني در ايران

برگرفته از صفحه 8 تا 12

كتاب: اصول باغباني ، نوشته دكتر مرتضي خوشخوي، دكتر بيژن شيباني، دكتر ايرج روحاني و دكتر عنايت الله تفضلي ، انتشارات دانشگاه شيراز، چاپ هفدهم سال1387،

گفته می شود كه ايران يكی از اولين كشورهای دنياست كه درآن كشاورزی و تمدن شروع شده و انسان اوليه برای نخستين بار در فلات ايران به كشت و زرع و پرورش دام، دست زده است. همچنين گفته می‌شود كه مهاجرت آريايی‌ها به ايران بر خلاف مشهور، مهاجرتی چوپانی و در جستجوی چراگاه‌های جديد نبوده، بلكه مهاجرتی دهقانی و در جستجوی زمين بهتر براي كشاورزی بوده است به نظر می‌رسد منظور درخت آسوريك كه از زمان ساسانيان باقی مانده (ترجمه ماهيار نوابی، بنياد فرهنگ ايران) و در آن از رجزخوانی يك بز در برابر نخل سخن می‌رود- نمايشگر اختلاف بين دامداران و كشاورزان اوليه است، اينكه منظومه به نفع بز كه قادر به حركت (كوچ) است پايان می‌پذيرد « به چرای كوه‌ها شوم تو كوفته‌ای ايدر، چو ميخ جولاهان» حاكی از ديرينگی ريشه‌های اين منظومه است در آغاز ايجاد باغ‌های باستان. حفاری‌هايی كه در اطراف كاشان انجام شده است نشان می‌‌دهد كه در شش هزار سال پيش، ايرانيان متمدن بوده و سيستم زراعی پيشرفته‌ای داشته‌اند. ص 9

در حفاری‌های نقطه‌های مختلف ايران مشخص گرديده كه در حدود 3300 سال پيش از ميلاد مسيح درخت را در ری، دامغان و كاشان به طرز مشابهی نقاشی می‌كرده‌اند و بنابراين در آن زمان از لحاظ باغبانی ميان نقاط مختلف ايران رابطه برقرار بوده است.(2) دين زرتشت به كشاورزی اهميت فراوان داده و در اوستا(ونديداد-فصل چهارم) آمده است كه سومين جايی كه زمين شادمان‌ترين است، آنجاست كه يكی از خداپرستان بيشترين غله را كشت كند و بيشترين گياه وميوه را بكارد. پطروشفسكی از استراسبون روايت می‌كند كه در قرن اول پيش از ميلاد مسيح، ايرانيان تمامی درختان ميوه‌ای را كه در يونان وجود داشته به استثنای زيتون كشت می‌كرده‌اند. گزنفون از قول سقراط نقل كرده است كه در دوره هخامنشيان باغ‌هايی در ايران وجود داشته كه آن‌ها را پارديس يا پرديس (اين كلمه در زبان‌های رايج اروپايی به صورت پاراديس 1 (Paradice) آمده و به معنای بهشت است) می‌ناميده‌اند و در آنها درختان دارای ارتفاع مساوی و روی خط‌های منظم كشت شده را به وسيله چرخ چاه‌های بزرگی كه توسط گاو گردانده می‌شدند آبياری می‌نمودند. از ميوه‌های مهم اين زمان می‌‌توان انگور، خرما و انجير را نام برد. ص 9

با حمله اسكندر مقدونی، كشاورزی ايران رو به افول گذاشت و بسياری از كاريزها، باغ‌ها و مزرعه‌های اطراف آن‌ها از بين رفت و اين وضع تا زمان به حكومت رسيدن اردشير بابكان ادامه يافت. ساسانيان به احيای قنات‌ها و تشويق و توسعه زراعت وباغبانی و دامپروری همت گماشتند و ايران دوباره آباد شد. همچنانكه پطروشفسكی(3) هم متذكر شده، در كتاب پهلوی بوندهشن كه مربوط به دوره 2 (Bundahishan) كه مربوط به زمان ساسانيان است و امروزه بن دهش می‌ناميم، از كشت انواع ميوه مانند پرتقال، خرما، انگور، سيب، به، ليمو، انار، هلو، انجير، فندق، سنجد، بادام، توت، گلابی، پسته، زردآلو، گردو و شاه بلوت و نيز انوع سبزی و گل مانند تره تيزك، تره، گشنيز، خيار، نرگس، ياسمن، نسترن، لاله، بنفشه، هميشه بهار، سوسن، تاج خروس، ورد(گل سرخ) و گل زعفران صحبت رفته است. ص 10

پس از ساسانيان، تا زمان حمله مغول، كشاورزی ايران به تناوب دچار ركود (در زمان بنی‌اميه) و رونق (درزمان بنی‌عباس و حكومت‌های محلی) گشت. ابومنصور موفق الهروی( (قرن چهارم هجری) در كتاب خود الابنيه فی حقايق الادويه از تعداد زيادی از گياهان باغبانی نام برده است 3. بنا به گفته ابومنصور درآن زمان از سبزی‌ها: اسفناج، باقلا، خربزه، هندوانه، بادنجان، ريحان، پياز، سير، نخود فرنگی، هويج، شنبليله، تره تيزك، نخود ايرانی، كاهو، چغندر، ترخون، عدس، ترب، نعناع، كدو، خيار، كرفس، گشنيز، لوبيا چشم بلبلی، ماش، كاسنی، مارچوبه، جعفري و شويد در ايران كشت می شده است. فهرست اسامی ميوه‌هايی كه ابومنصور ذكر كرده است مشابه فهرست بوندهشن می‌باشد، با اين تفاوت كه او زيتون، شفتالو، زغال‌اخته، گيلاس وآلبالو، ازگيل و زالزالك را نيز جزو ميوه‌های رايج ذكرمی‌كند. درزمان ديلميان باغبانی ايران به بيشترين پيشرفت خود رسيد(4) و برای اولين باركشت مركبات دراطراف دريای خزرآغاز گشت. جالب اينجاست كه در اين دوره، برخی از انواع سبزی مثل مارچوبه و گل كلم به مقدار زياد در ايران كشت ومصرف مي شدند ولی بعد‌ها كشت آنها منسوخ شد وبا وجودآنكه به تازگی دوباره برخی كشاورزان آنها را توليد می‌كنند، هنوز مصرف آن‌ها همگانی نشده و جزو گياهان تفننی محسوب می‌شوند. دراثر حمله مغول، همراه با ويران شدن ايران، باغبانی نيز از رونق افتاد و وضع بدين صورت بود تا آن كه غازان‌خان تيموری (اواخر قرن هفتم و اوايل قرن هشتم هجری قمری) همت به آبادی كشوروتوسعه كشاورزی گماشت. در قلمرو وی انواع درختان ميوه و سبزی‌ها در تمام نقاط كشت می‌شدند و باغبانی آنقدررونق داشت كه ازاصفهان انواع ميوه به هندوستان و آسيای صغيروازكرمان خرما به ساير كشورها صادرمی‌گشت. در ايران دوره اقليد و سورمق مركز توليد برگه زردآلو و خراسان ناحيه مهمی برای كشت انواع ميوه به شمارمی آمد. از زمان غازان‌خان (سال 700 هجری قمری) كتابی به نام «كتاب در علم فلاحت و زراعت» كه نويسنده آن ناشناس است باقيمانده كه درسال 1323 هجری قمری توسط عبدالغفارخان نجم‌‌الدوله با چاپ سنگی منتشر شده است. بنا به گفته پطروشفسكی(3) در كتاب فوق كه دارای فصل های زيادی است، درباره نگهداری تخم‌ها، غلات و اينكه كدام درخت و گياه از تخم می‌رويد وكدام را بايد به صورت نهال كاشت، ويژگی‌های انگور و ديگر درختان بارده و بی‌بار، انواع گياهان زينتی و شرايط كود (زبل) دادن صحبت گرديده و به هر گياهی، بخشی تخصيص يافته است. نويسنده در اين كتاب به مشاهده‌ها، تجربه‌ها و امتحان خويش در قلمه زدن 1 ،پيوند زدن انواع درختان بارده و بی‌بار و نيز بذرافشانی، نهال كاری و كاشت درختان استناد كرده و چنين بر می‌آيد كه شخصاً آزمايش های فنی زيادی دركشاورزی انجام داده است. دانشمندان اين سرزمين با وجود مطالعه درباره ويژگی‌های دارويی گياهان، به كارهای به طور كامل فنی نيز می‌پرداختند و دستگاه‌هايی برای بهره‌برداری از آب تهيه نمودند كه از آن جمله می‌توان چرخ‌ چاه خودكار (چرخ آب عين) را مثال آورد كه محمد حافظ اصفهانی در قرن دهم هجری قمری جزو چهارده اختراع خود ذكر كرده، می نويسد:" هشتم- چرخاب عين است كه آب از چاه عميق، در غايت آسانی كشيده می‌شود و دلو كه بر لب چاه رسيد خود، خالی می‌گردد- بی‌حركتی و عملی از خارج". ص10 و11



با اين همه، پس از غازان‌خان تا اوايل قرن دهم هجری، يعنی شروع حكمرانی صفويان، دوباره كشاورزی ايران سيری نزولی را طی نمود كه دليل اصلی آن عدم وجود يك حكومت مركزی وضعف نيروهای محلی وجنگ‌های مداوم بين آن‌ها بود. با چيره شدن صفويان بر سراسر ايران و تشكيل يك حكومت مركزی با قدرت، بار ديگر كشاورزی ايران رونق گرفت. هرچند كه با وجود تمام كوشش‌ها، حتی در زمان شاه‌عباس نيز، به رونق پيش از حمله مغول نرسيد(4).دراين زمان در تمام ايران درختان ميوه به ويژه زردآلو، هلو، به، بادام، انجير، انار و انگور كشت می‌شدند. كشت خرما در خوزستان، فارس، كرمان و سيستان مرسوم بود و خرمای ايران (به ويژه خرمای جهرم) بهترين خرمای جهان به شمار می‌آمد و مقدار زيادی ازآن به هندوستان صادر می‌شد. كشت مركبات درمازندران و زيتون در مازندران وخوزستان معمول بود. در اين دوره خرمای كرمان، پيازخراسان، انار يزد و شيراز، ونيز پرتقال مازندران به خارج از كشور صادر می‌گشت(4). از زمان صفويان نيز كتاب‌های كشاورزی مختلفی باقی‌مانده كه مهم‌ترين آن‌ها ارشاد الزراعه، تأليف فاضل هروی درسال 921 هجری قمری است كه در سال 1322 هجری قمری توسط عبدالغفارخان نجم‌الدوله با چاپ سنگی منتشر شده است. پس ازصفويان، حكمرانان، هر كدام بر حسب قدرت و ضعف خود اثرهايی بركشاورزی ايران داشتند كه روی هم رفته اثرهای منفی بسيار بيشتر بوده و ايران مانند بسياری ديگرازكشورها ازقافله تمدن عقب افتاد و كشاورزيش حتی اززمان صفويان نيزعقب ‌تررفت.اولين جنبش به طرف كشاورزی نوين در زمان صدارت شادروان ميرزاتقی‌خان اميركبير به وجود آمد.اين مرد كاردان، همراه با سايركارهای اساسی خود، سعی زيادی نيز درپيشبرد كشاورزی نمود وعلاوه بر وارد كردن انواع بذرهای بهنژادی شده، با خارجی‌ها هم قراردادهايی بست و كشاورزی ايران را به سوی پيشرفت جهت داد.

در اوايل قرن چهاردهم هجری قمری، با تأسيس اولين مدرسه كشاورزی ايران به نام مدرسه فلاحت مظفری، وارد كردن سيب زمينی و انواع نهال‌های ميوه، به ويژه سيب و گيلاس، از خارج، باغبانی ايران پيشرفت بيشتری يافت وسپس با ايجاد مدرسه‌های متوسطه وعالی و دانشكده‌های كشاورزی و نيزتأسيس موسسه‌های دولتی مختلف مثل وزارت كشاورزی، بانك كشاورزی بنگاه توسعه ماشين‌های كشاورزی، موسسه اصلاح و تهيه بذر ونهال وغيره به وضع كنونی درآمد. ص 12

منبع مطلب و نوشته صفحه 8 تا 12 از كتاب

اصول باغباني ، نوشته دكتر مرتضي خوشخوي، دكتر بيژن شيباني، دكتر ايرج روحاني و دكتر عنايت الله تفضلي ، انتشارات دانشگاه شيراز، چاپ هفدهم سال

1387،
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی [وضعيت كاربر:آفلاین]
تشکرها از این تاپیک
soveh(سه‌شنبه 18 بهمن 1390 - 19:50), Aliabadi از این تاپیک تشکر میکنم 
نمایش پستها:   
ارسال موضوع جدید  پاسخ دادن به این موضوع   تشکر کردن از تاپیک صفحه 1 از 1

فهرست انجمن‌ها » فرهنگستان » تاريخچه باغباني در ايران
پرش به:  



شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید
شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید
شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید


Home | Forums | Contents | Gallery | Search | Site Map | About Us | Contact Us
------------------------------------------------------------------------

Copyright 2005-2009. All rights reserved.
© by Aftabgardan Cultural Center : Aftab.cc