تاریخ: چهارشنبه 4 مرداد 1391 - 22:45 عنوان: پاسخ به «رمضان سال 1391........سلـــــــــــــــــام!»
همكار در ساوهسرا
عضو شده در: 16 تیر 1390 پست: 1290 محل سکونت: ساوه
امتياز: 33520
امیدوارم سفره های مردم حداقل در این ماه مبارک پر روزی باشه و هیچ پدری شرمندهی بچههاش نشه....برای پر کردن سفره های مردم با این شرایط اقتصادی افتضاح به چیزی شبیه معجزه احتیاج...
وقتی برای خرید گوشت به قصابی رفتم، صحنهیی رو دیدم که کاش نمیدیدم...غروره پدری رو که برای خرید گوشت شکسته شد....و من نیز شکستم، نه بخاطر احساسی بودنم و زن بودنم، به خاطر هم حسی هم وطن بودنم و کاش غرور آفریده نمیشد و کاش فقر و نداری معنا پیدا نمیکرد و کاش هیچ پدری هیچوقت شرمنده فرزندان نمیشد....
من تا حالا نمیدونستم دو هزار تومن گوشت چقدر میشه؟ وااااااااااااااااااااای خدای من، کمک کن، به بزرگی و عظمتت قسمت میدم که هیچ بندهای رو محتاج خلق نکنی، به مادرم میگم: بد دنیایی مادر، میگن: نه رضوانه دنیا همون دنیاست، آدما عوض شدن و انسانیت رو فراموش کردن.
خسته ام و اصلاً نا ندارم نه به خاطر روزه بودن، به خاطر صحنههای تلخی که از اول ماه مبارک دارم با چشمام میبینم و ....
تاریخ: شنبه 7 مرداد 1391 - 19:18 عنوان: پاسخ به «رمضان سال 1391........سلـــــــــــــــــام!»
همكار در ساوهسرا
عضو شده در: 16 تیر 1390 پست: 1290 محل سکونت: ساوه
امتياز: 33520
خدایا؛ در این اوقات عزیز و شریف، از تو میخواهیم مهارت شکرگزاری نعمتهایی که به ما بخشیده ای را به ما عطا فرمایی. ما با کفران نعمت، درهای رحمتت را بر خود بستهایم و با از دست دادن نعمتهایت بسیار مغبون گشته ایم...
تاریخ: جمعه 20 مرداد 1391 - 13:37 عنوان: پاسخ به «رمضان سال 1391........سلـــــــــــــــــام!»
همكار در ساوهسرا
عضو شده در: 16 تیر 1390 پست: 1290 محل سکونت: ساوه
امتياز: 33520
خدایا....
آیا هدف تو از آفرینش من به عنوان اشرف مخلوقات، و وجوده پاک و مقدس علی... تنها این است که تمام سال روح و جسمم را آلوده به گناه کنم و تنها در لیالی قدر با گفتن ذکر العفو و آن هم کمتر از دانههای تسبیح تربت در دستم و شفیع قرار دادن علی این انسان والا، چون کودکی معصوم و بی گناه از خانهی تو بیرون روم و باز روز از نو و روزی گناه و فساد و حیوان صفتی من از نو!؟
خدایا آیا شبهای قدر برای مظلومیت علی گریه میکنم؟ یا درده سره شکافتهاش؟
آیا برای غربت چندین سالهاش میگریم یا یتیمی و بی مادری و مریض در بستر و قرض ندادهی خودم!! خدایا تو را گول میزنم، خودم را و یا علی را؟
ای حسین و ای علی خدا رو شکر که شما هستید، کوفه بود و غربت و کربلا و عطش و کودکی شش ماهه...که اگر نبودید چگونه ادعای مسلمانی میکردیم؟؟؟؟ به چه بهانهای اشک میریختیم برای دردهای بی درمان خودمان؟
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید