جمعه 10 فروردین 1403

   
 
 پرسشهای متداول  •  جستجو  •  لیست اعضا  •  گروههای کاربران   •  مدیران سایت  •  مشخصات فردی  •  درجات  •  پیامهای خصوصی


فهرست انجمن‌ها » مطالب علمی » براهین اثبات وجود قیامت

ارسال موضوع جدید  پاسخ دادن به این موضوع   تشکر کردن از تاپیک
 براهین اثبات وجود قیامت « مشاهده موضوع قبلی :: مشاهده موضوع بعدی » 
نویسنده پیام
blind
پستتاریخ: شنبه 20 اسفند 1401 - 14:39    عنوان: براهین اثبات وجود قیامت پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

کاربر دائمی
کاربر دائمی

عضو شده در: 14 آذر 1391
پست: 1178

blank.gif


امتياز: 30060

برهان دوم بر وجود قیامت

آنچه در متن پیش رو میخوانید :

*تفسیز دقیق شهید مطهری از آیه 115 سوره مومنون

*سخنی از دکتر شریعتی

*سخنی از شیخ محیی الدین ابن عربی

*تفسیر شعری از استاد شهریار

*سخنی از لرد برتراند راسل


در قسمت دوم بحث که برهان اول بر وجود قیامت اقامه شد گفته شد اگر قیامت نباشد خلقت انسان عبث خواهد بود و چون از خداوند فعل عبث صادر نمی شود پس باید قیامت وجود داشته باشد.

همچنین دو بیان دقیق از معنای عبث بودن ارائه شد که چرا نبود قیامت فعل حق تعالی را عبث میکند.

در این نوشته تفسیر همین آیه و پاسخ همین سوال از حیثی دیگر توسط استاد مطهری داده می شود که به قدری پر محتوی و عمیق و دقیق است که می توان آن را برهان مستقلی محسوب کرد.سال 1350 در کنفرانسی که در انجمن اسلامی پزشکان تشکیل شد شهید مطهری این آیه را تفسیر نموده و بیان و تفسیر دیگری از عبث بودن خلقت انسان بدون قیامت مطرح کردند که شما را به خواندن متن این سخنرانی دعوت میکنم.

..... مثال بهتر مثال جنین است.می دانیم جنین در مدتی که در رحم است اعضاء و جوارح(چشم،گوش،جهاز تنفسی،دست و پا...)برایش خلق می شود.جنین در رحم یک زندگی نباتی دارد و مثل یک گیاه زندگی می کند،ولی تجهیزاتی به او داده شده است که در عالم رحم به کار نمیاید و ظهور و بروزی ندارد،مثلا چشم برای زندگی نباتی در رحم نیست.اگر بنا باشد دوره رندگی جنین،آخر نه ماه پایان بپذیرد،این خلقت تناسب با این زندگی ندارد،یعنی یک کسی حق دارد بگوید" این چشم و گوش و دست و پا برای چه آفریده شد؟این ریه برای چه آفریده شد در حالیکه او یک بار هم با آن تنفس نکرد؟خلق این تجهیزات برای موجودی که طبق قانون کلی تمام دوره طبیعی عمرش(نه ماه داخل رحم است) و بعد از 9 ماه باید خشک شود و بمیرد،لغو و باطل است".

آیا این آیات قران،مثلا آیه " أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً وَ أَنَّکُمْ إِلَیْنا لا تُرْجَعُونَ " می خواهد این مطلب را بفهماند که ای انسان! همانطور که در باره جنین اگر زندگی نباتی او را ببینی و بگویی بعد از 9 ماه زندگی از بین می رود و بر روی تجهیزاتی که برای زندگی بعد دارد حساب نکنی،خلقت جنین عبث است،اگر خیال کنی با پایان همین زندگی دنیایی پایان میابی خلقت خودت را عبث فرض کرده ای،یعنی در تو تجهیزاتی هست که متناسب با زندگی دنیا نیست و آن تجهیزات ابدیتِ در توست.

ای انسان!اگر بنا بود زندگی محدود باشد به همین دنیا و بعد از این زندگی ای نبود،ما دیگر انسان نمی افریدیم،همان نباتات و جمادات(گیاهان و سنگ ها)کافی بود.سنگ حَشری(با سکون ش=رستاخیز) ندارد چون همه تجهیزات زندگی سنگ در حدود همین دنیاست و بیش از این نیست،گیاه حشر ندارد،چون همه تجهیزاتش برای همین دنیاست،همین مقدار هستی میتواند قبول کند و همین مقدار را به آن داده اند و پایانش هم همین جاست(بالاخره هر چه باشد،هستی از نیستی بهتر است،چون هستی کمال است)سیر تکاملی خودش را کرده و تمام شده است.

اگر انسان قیامتی نداشته باشد معنایش این است که در قدم اول خلقت نابود شود در حالیکه کمال او در این دنیا بروز و ظهور نکرده،و لازم میاید که این تجهیزات از آن جهت که متعلق به انسان است همه بیهوده باشد.همانطور که زندگی دنیا توجیه کننده خلقت اعضای بدن جنین است،عالم آخرت نیز توجیه کننده انسان به ما هو انسان(انسان از آن جهت که انسان است)است که در او مثال آفریده شده است(که اصطلاحا به آن قوه خیال میگویند) و در او عقل آفریده شده است و در او عواطف بسیار عالی خداجویی و استعداد پیوستن به حق آفریده شده است.اگر انسان اینجا تمام شود مثل این است که تمام اینها را در اینجا لغو و عبث گذاشته است.

پایان سخن استاد مطهری


عجب استدلالی! میگوید همانگونه که جنین در رحم دارای تجهیزاتی چون چشم و گوش است که دنیای رحمی حقیرتر از آن است که در آن استفاده کند انسان در این دنیا هم دارای تجهیزاتی است که این کیهان با این عظمت حقیرتر از آن است که در آن بتواند استفاده کند و همانگونه که اگر زندگی جنین محدود به همان زندگی رحمی بود چشم وگوش و سایر تجهیزات عبث بود این تجهیزاتی که به انسان داده شده است صرف نظر از قیامت عبث خواهد بود.

حال سوال این است که ما درک داریم و دنیای پس از رحم را دیده ایم و میدانیم تجهیزات دنیا رحم مانند چشم و گوش و ....متناسب یا دنیای بعد از رحم است،اما اکنون چه تجهیزاتی داریم که با دنیای پس از مرگ توجیه میشود؟و این دنیای مادی حقیرتر از آن است که به آن پاسخ دهد؟! چند مورد را خود استاد مطهری فرمود عقل و عواطف عالی و خداجویی و... که ما هم چند مورد از این تجهیزات را نام میبریم.

طمع و میل انسان به بینهایت و زیاده خواهی از تجهیزاتی است که این دنیا حقیرتر از ان است که انسان بدان پاسخ دهد.محی الدین ابن عربی پدر عرفان اسلامی میل انسان به بینهایت را دلیل بر وجود خدا و قیامت میداند و معتقد است این از تجهیزاتی است که مختص آخرت است.طمع فی نفسه بد نیست،آن جا بد شده و سبب بدبختی بشر می گردد که او این طمع و میل و زیاده خواهی و بینهایت طلبی را متوجه مادیات و امور دنیوی یعنی این دنیای حقیر میکند،لذا سیر نشده و اندوهش بسیار میشود و دست آخر با بدبختی از دنیا میرود،چرا؟چون این طمع و میل به زیاده خواهی را باید متوجه موجود بینهایت میکرد نه دنیای حقیر که خودش فانیست!تو بینهایت میخواهی خب سراغ بینهایت یعنی حق تعالی برو،نه دنیای پستی که خودش فانیست.لذا بینهایت خواهی انسان از تجهیزاتی است که برای دنیای پس از مرگ درون انسان قرار داده شده است.هر که این میل را متوجه غیر خدا کرد بدبخت و هر که متوجه خدا کرد خوشبخت شد.

مورد دیگر به تحقیق عشق است که از تجهیزاتی است که درون انسان قرار داده شده است و این دنیا حقیرتر از آن است که پاسخگوی این نیاز انسان باشد مگر نه دنیا پر از مجنون هایی نبود که داد سخن در فراغ لیلاهای خود داده اند.به تعبیر دکتر شریعتی:دل هایی که عشق می افرینند و بزرگ و پرشکوه،کم نیست اما روح هایی که معشوق باشند هیچ نیست و این قابل تامل است که عشق راست است و معشوق دروغ.آری بسیار قابل تامل است چه عشق اصیل است و معشوق دروغ چه عشق از تجهیزاتی است که خدا در بشر قرار داد برای دنیای پس از مرگ که گاهی این حس اصیل متوجه انسان های این دنیا شده و بی پاسخ می ماند که دنیا پر از مجنون هایی ست در فراغ لیلاها سوختند...لیلاهایی که بی توجه به عشق اصیل مجنون مشغول روزمرگی خود بودند!برای این است که استاد شهریار می سرود:عشق و آزادگی و حسن و جوانی و هنر_عجبا هیچ نیرزد که بی سیم و زرم.درک عشق و آزادگی و حسن و جوانی و هنر را چه با این دنیای حقیر؟!که روح پاک و عاشق و بزرگ و هنرمند استاد شهریار نه تنها معشوقش بلکه از همه این دنیا بزرگتر بود.

لرد برتراند راسل میگفت:جهان عاری از عاطفه از هرگونه ارزش تهی است.حق با راسل است،واقعا جهان بدون عواطف عالی انسانی و بدون عشق از ارزش تهی ست،اما او حق نداشت که تمام هستی را از ارزش تهی کند.زیرا هستی دو مرتبه دارد،مرتبه ماده و مرتبه ماوراء ماده،که در مرتبه ماده جهان عاری از ارزش است چه عاری از عاطفه است،اما جهان دیگری موجود است که این تجهیزات عالی انسانی اعم از عشق،عاطفه و علم و ایمان که این دنیا حقیرتر از آن است تا پاسخش دهد.

ای انسان به این تجهیزات بنگر اگر تو محدودد به این دنیا بودی خلقت تو عبث بود،تو با این تجهیزات عالی برای جای بهتری خلق شده ای که این دنیا محل بندگی است و آخرت محل زندگی است.در بند این دنیای حقیر نباش که چونان خواب میگذرد و کوچکتر از آن است که محل زندگی انسان باشد


أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لَا تُرْجَعُونَ


آیا چنین پنداشتید که ما شما را به عبث و بازیچه آفریده‌ایم و هرگز به سوی ما بازگردانده نمی‌شوید؟!
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی [وضعيت كاربر:آفلاین]
تشکرها از این تاپیک
blind از این تاپیک تشکر میکنم 
نمایش پستها:   
ارسال موضوع جدید  پاسخ دادن به این موضوع   تشکر کردن از تاپیک صفحه 1 از 1

فهرست انجمن‌ها » مطالب علمی » براهین اثبات وجود قیامت
پرش به:  



شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید
شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید
شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید


Home | Forums | Contents | Gallery | Search | Site Map | About Us | Contact Us
------------------------------------------------------------------------

Copyright 2005-2009. All rights reserved.
© by Aftabgardan Cultural Center : Aftab.cc