تاریخ: سهشنبه 8 مرداد 1387 - 17:15 عنوان: چند راه برای جلوگیری از ترشیدگی
خوب داره پيش ميره
عضو شده در: 3 فروردین 1387 پست: 64 محل سکونت: saveh
امتياز: 1825
چند راه برای جلوگیری از ترشیدگی دختر خانم ها
_یقه اولین خواستگار رو بچسبید که شاید تنها شتر بخت شما باشه.
_در معرض دید باشید، گذشت اون زمان که میگفتن: من اون دختر نارنج و ترنجم که از آفتاب و از سایه می رنجم
_ سن ازدواج رو بیارین پایین، همون 17 یا 18 خوبه. بالاتر که برین همچین بگی نگی از دهن میافتین.
_تموم دوست پسراتونو تهدید به ازدواج کنید، اگه موندن چه بهتر، نموندن دورشون رو درز بکشید.
_ دعای باز شدن بخت رو دور گردنتون آویزون کنید، یه وقت کتابشو دور گردنتون آویزون نکنید که گردن لطیفتون کج میشه
_ پسرهای فامیل بهترین و در دسترسترین طعمهها هستند، رو هوا بقاپیدشون.
_ رو شکل و شمایل ظاهری پسرها زیاد حساسیت به خرج ندید، پسرهای خوشگل، هستن دچار مشکل...!!
_توی اجتماع بر بخورید، با مردم قاطی شید، با ننه صغرا و بیبی عذرا نشست و برخاست کنید، همینا هستن که شادوماد میسازن واستون.
_ یه کم به خودتون برسید، منظورم آرایش و برداشتن زیر ابرو و ریمل و پودر و سایه و کرم شب و روز و ماسک خیار و فر مژه و خط لب و خط چشم و... نیست.
حداقل قیافه یه آدم رو داشته باشید.
_در پوشش دقت کنید، لباس چسب و کوتاه فقط آدمای بوالهوس رو دورتون جمع می کنه، یه پوشش سنگین و اندکی رنگین با حفظ معیارهای دوماد پسند بهترینه.
_مهمون که میاد قایم نشید، چای ببرید، پذیرایی کنید، خلاصه یه چشمه بیاین که بعله ما هم هستیم.
_ سعی کنین از هر انگشتتون هفت نوع هنر بباره که مامانه بتونه جلوی در و همسایه قر و قمیش بیاد که دخترم قربونش برم اینجوریه و اونجوریه...
_تا مامانه و باباهه میگن دخترمون دیگه وقته عروسیشه مثل لبوی نپخته سرخ نشین و در برید، در حرکات و سکناتتون این نظر رو تایید کنید و دنبالشو بگیرید.
_اگه کسی رو دوسش دارین برین خواستگاریش (نکته:این کار ریسکش خیلی بالاس اگه شازده بگه نه سوجه خنده 1سال فامیلاتون ردیفه )
اون یارو که با اسب سفید میاد رو بی خیال شین
و آخرین توصیه اینکه عوض اینکه توی جریانات عشقی خیابونی و زودگذر غرق بشید و مثل کبک سرتونو زیر برف کنید یه خورده به فکر زندگی
آیندهتون بشید و اینقدر از این دست به اون دست نرید چون کثیف میشید، می پکید
تمام انتقادات را میپزیرم و همین جا از همه دختر خانم ها عذر خواهی میکنم
تاریخ: جمعه 4 اردیبهشت 1388 - 16:05 عنوان: پاسخ به «چند راه برای جلوگیری از ترشیدگی دخترخانم ها»
شروع فعالیت
عضو شده در: 26 فروردین 1388 پست: 11 محل سکونت: ساوه
امتياز: 275
سلام بچه ها.اين شعر و تو اين سايت ديدم فكر كردم جالبه و به اين تاپيك ميخوره
http://anidalton.blogfa.com/post-403.aspx
.
گرچه سی سال دلم یاور وغمخوار نداشت
عیب ازاو نیست، ازاین رو زخودش عار نداشت!
گوهری بود که پنهان شده در دامن خاک
"یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت"!
روزگاری است که باید خفن و داف شوی
دل ما عور و ادا و قر و اطوار نداشت!
می فروشند کنون جای قناری، گنجشک
گوهر ما که فروشنده مکار نداشت!
شده معیار، جمال و هنر و پول و سواد
مانده تنها کسی ار بهره ازاین چار نداشت
هرکسی دارد ازاین چارصفت، مقداری!
هست کم این که زهریک دوسه خروارنداشت؟!
ازچه نالم که دراین دوره ظاهربینی
پدرم خانه به مقدارسه هکتار نداشت!
نه ورا اسمی و رسمی، نه ورا پول کلان
خانه در اقدسیه، حجره به بازار نداشت!
چشم من فاقد سگ بود و کسی را نگرفت!
کمر بی هنرم مهره ای ازمار نداشت!
ای خدا! سهم دماغم دوبرابر دادی!
بخت ما سهمی ازانصاف تو انگار نداشت!
خواستی دایره قسمت ما را بکشی
ولی افسوس که این دایره پرگار نداشت!
تو که انبارْت(!) برای همه شوهر دارد
تا که شد نوبت ما پس چه شد این بار، نداشت؟!
پطروسی یافت نشد تا که فداکار شود
و شود شوهرمن، هیچ کس ایثار نداشت!!
یعنی ای ایزد بشکوه! جهان هستی ت
یک عدد مرد فداکار وفادار نداشت؟!
هیچ کس نیست بگوید:"جگرت را بخورم"!
بخت ما یک فقره هند جگرخوار نداشت!!
"خانه بخت" شنیدم ز دهان دگران
خانه بخت من انگارکه دیوارنداشت!
خانه ای هم که نسازند برایش دیوار
حاصلی جز تل سنگینی ازآوار نداشت!
هرکه آمد، اگر او عادت ناجوری داشت
در عوض پول و سواد و هنر و کار نداشت!
ورنه گر پول و سواد و هنر و کاری داشت
قبل ِمن، عاشق ِ شیدا و گرفتار نداشت؟!
یا اگر هم که دلش فارغ ازاین و آن بود
یا که اوGF ِ فابریک، به ناچار نداشت،
مطمئنم که مرا نیز نمی خواست دلش
دومین بار دگر رغبت دیدار نداشت!
این یکی کیفیت ظاهری اش پایین بود
آن یکی حالت و اخلاق بهنجار نداشت!
این یکی داشت اگرcar ولی کارنداشت
آن یکی داشت اگر کار ولی car نداشت!
طبق یک اصل ز مورفی* اگر او دکتر بود
جزخودمن به همه عمر، یه(!) بیمار نداشت!
آن که می شد بله را گفت به او، وقتی رفت
برنگشت و به تقاضای خود اصرار نداشت!
گوییا بخت مرا بسته کسی، می دانم!
بر گره هاش، کسی قدرت انکار نداشت!
ای که بی شوهری! ازخیر عروسی بگذر
هرچه خواهی زجهان، بگذر و بگذار، نداشت!!
*طبق اصول مورفی، کارها همیشه به بدترین وجه ممکن انجام می شوند!
تاریخ: شنبه 12 اردیبهشت 1388 - 18:52 عنوان: پاسخ به «چند راه برای جلوگیری از ترشیدگی دخترخانم ها»
خوب داره پيش ميره
عضو شده در: 3 فروردین 1387 پست: 64 محل سکونت: saveh
امتياز: 1825
بابا فرشته جون اينا كه همش راه حل بودن چرا ناراحت ميشي
من خودمم دخترم
به هر حال اون جمله آخر براي افراديه كه بهشون بر ميخوره بازم معذرت ميخوام عزييييييزم
تاریخ: یکشنبه 21 تیر 1388 - 01:10 عنوان: پاسخ به «چند راه برای جلوگیری از ترشیدگی دخترخانم ها»
خوب داره پيش ميره
عضو شده در: 24 آبان 1386 پست: 33 محل سکونت: امیرکبیر 10
امتياز: 895
و حالا آقا پسرا:
لازم نیست واسه زن گرفتن کاری کنید فقط بشینید توی ماشین و از دختر خانومایی که شماره میدن یکی رو انتخاب کنید.به همین سادگی به همین خوشمزگی
راستی همه دختر خانوما شماره نمیدن فقط ببببعععضضضییییهاشون
در ضمن به نظر من اصلا زن نگیرید
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید