دوشنبه 17 اردیبهشت 1403

   
 
 پرسشهای متداول  •  جستجو  •  لیست اعضا  •  گروههای کاربران   •  مدیران سایت  •  مشخصات فردی  •  درجات  •  پیامهای خصوصی


فهرست انجمن‌ها » شعر » ☼ ☼ تاپیک شعر ☼ ☼

ارسال موضوع جدید  پاسخ دادن به این موضوع   تشکر کردن از تاپیک رفتن به صفحه قبلی  1, 2, 3 ... 28, 29, 30 ... 39, 40, 41  بعدی
 ☼ ☼ تاپیک شعر ☼ ☼ « مشاهده موضوع قبلی :: مشاهده موضوع بعدی » 
نویسنده پیام
rezvaneh
پستتاریخ: یکشنبه 17 دی 1391 - 22:44    عنوان: پاسخ به «☼ ☼ تاپیک شعر ☼ ☼» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

همكار در ساوه‌سرا
همكار در ساوه‌سرا

عضو شده در: 16 تیر 1390
پست: 1290
محل سکونت: ساوه
blank.gif


امتياز: 33520

Applause Applause
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی [وضعيت كاربر:آفلاین]
rezvaneh
پستتاریخ: سه‌شنبه 19 دی 1391 - 22:28    عنوان: پاسخ به «☼ ☼ تاپیک شعر ☼ ☼» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

همكار در ساوه‌سرا
همكار در ساوه‌سرا

عضو شده در: 16 تیر 1390
پست: 1290
محل سکونت: ساوه
blank.gif


امتياز: 33520

بی رحمی است اینکه نخواهی ببینمت / می‌دانم اینکه چشم به راهی ببینمت

گیسوی خویش یله کن بافه بافه کن / تا ماه تو میان سیاهی ببینمت

در شـام من ستـــاره دنبالـه‌دار باش / چرخی بزن که نامتناهی ببینمت

در چــاه سینــه غافـل چــه می‌کنی / بیرون بیا کبوتر چاهی ببینمت

در غرفه‌های نقش جهان چون صدا بپیچ / تا درشکوه و شوکت شاهی ببینمت

چندیست خـو گرفتـه دلــم با ندیدنت / عمری نمانده است الهی ببینمت.....
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی [وضعيت كاربر:آفلاین]
rezvaneh
پستتاریخ: سه‌شنبه 19 دی 1391 - 22:37    عنوان: پاسخ به «☼ ☼ تاپیک شعر ☼ ☼» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

همكار در ساوه‌سرا
همكار در ساوه‌سرا

عضو شده در: 16 تیر 1390
پست: 1290
محل سکونت: ساوه
blank.gif


امتياز: 33520

حس کن منو وقتی که دنیا تو نمی‌فهمم

بابای بدی می‌شم حرفاتو نمی‌فهمم

حس کن منو وقتی که از دغدغه سنگینم

دستاتو نمی‌گیرم مشقاتو نمی‌بینم

سخته واسه‌ی بابا غصه تو دلش جاشه

می دونه نمی‌تونه با بغض بگه: باشه

سخته واسه‌ی بابا خون به جیگرش باشه

تو حسرت داروی تنها پسرش باشه

فکری واسه‌ی زخم خو کرده به بالم کن

شرمنده ترین بابا شرمنده،حلالم کن

یه روزی توی گریه می‌سوزی و تر میشی

یه روز منو می فهمی، یه روزی پدر میشی


حامد عسگری
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی [وضعيت كاربر:آفلاین]
soveh
پستتاریخ: یکشنبه 24 دی 1391 - 13:40    عنوان: پاسخ به «☼ ☼ تاپیک شعر ☼ ☼» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

مديريت كل انجمن‌ها
مديريت كل انجمن‌ها

عضو شده در: 2 فروردین 1389
پست: 3473
محل سکونت: IRAN
blank.gif


امتياز: 87705

وقتي گريبان عدم با دست خلقت مي دريد

وقتي ابد چشم تو را پيش از ازل مي آفريد


وقتي زمين ناز تو را در آسمانها مي کشيد

وقتي عطش طعم تو را با اشکهايم مي چشيد

من عاشق چشمت شدم نه عقل بود ونه دلي

چيزي نمي دانم از اين ديوانگي و عاقلي


يک آن شد اين عاشق شدن دنيا همان يک لحظه بود

آن دم که چشمانش مرا از عمق چشمانم ربود



وقتي که من عاشق شدم شيطان به نامم سجده کرد

آدم زميني تر شد و عالم به آدم سجده کرد

من بودم و چشمان تو نه آتشي و نه گلي

چيزي نمي دانم از اين ديوانگي و عاقلي


من عاشق چشمت شدم شايد کمي هم بيشتر

چيزي در آنسوي يقين شايد کمي هم کيش تر


آغاز و ختم ماجرا لمس تماشاي تو بود

ديگر فقط تصوير من در مردمکهاي تو بود

من عاشق چشمت شدم...


افشین یداللهی
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email شناسه عضویت در Yahoo Messenger [وضعيت كاربر:آفلاین]
atena
پستتاریخ: یکشنبه 24 دی 1391 - 23:03    عنوان: پاسخ به «☼ ☼ تاپیک شعر ☼ ☼» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

همكار در ساوه‌سرا
همكار در ساوه‌سرا

عضو شده در: 26 مهر 1389
پست: 1302

iran.gif


امتياز: 33700

یه شعر زیبا واسه کسایی که این روزا فکر میکنن یه گمشده دارن و دنبالشن...
امشب واسه یکی از دوستانم اینو میل کردم گفتم شما هم بخونید و باور کنید که تا خدا هست هیچ دلیل برای نا امیدی وجود نداره......
انشالله که ما هم هیچ وقت فراموشش نکنیم...


منم پروردگارت،خالقت!
ازذره ای ناچیزصدایم کن،مرا.
آموزگار قادر خود را
قلم را
علم را!
من هدیه ات کردم!
بخوان من را...
منم معشوق زیبایت منم نزدیکتر از تو به تو
اینک صدایم کن
رهاکن غیرمن را
سوی من بازآ....
منم پروردگار پاک و بی همتا
منم زیبا،
که زیبا بنده ام را دوست می دارم.
توبگشاگوش دل
پروردگارن باتومی گوید
تورا در بیکران دنیای پرغوغا
رهایت نخواهدکرد!
بساط روزی خودرا به من بسپار
رهاکن غصه ی یک لقمه آب ونان فردا را.
توراه بندگی طی کن.
تودعوت کن مرابرخود
به اشکی یاندایی،میهمانم کن
که من چشمان اشک آلوده ات را دوست میدارم

طلب کن خالق خود را بجومن را تو خواهی یافت!
بجو من را
توخواهی یافت.
که عاشق میشوی برمن
بخوان من را
توغیرازمن خدای دیگری داری؟؟
رهاکن غیرمن را
آشتی کن باخدای خود
توغیرازمن چه میجویی؟
توباهرکس به غیرازمن چه چه میگویی؟
وتوبی من چه داری؟؟هیچ....
بگوبامن چه کم داری عزیزم؟
هیچ
هزاران کهکشان وکوه ودریا را
وخورشیدوگیاه و نور و هستی را
برای جلوه ی خود آفریدم من!!!!

ولی وقتی ترامن آفریدم

برخودم احسنت گفتم
تویی زیباترازخورشیدزیبایم
تویی والاترین مهمان دنیایم!
که دنیابی توچیزی چون تورا
کم داشت!
توای محبوب ترین مهمان دنیایم!


ببینم چشمهای خیست را!
آیاگفته ای دارند؟؟
بخوان من را
بگو!
جزمن کس دیگرنمیفهمد
به نجوایی صدایم کن
بدان آغوش من بازاست
برای درک آغوشم:
((شروع کن،یک قدم باتو))
((تمام گام های مانده اش بامن!))
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی [وضعيت كاربر:آفلاین]
rezvaneh
پستتاریخ: پنج‌شنبه 5 بهمن 1391 - 22:22    عنوان: پاسخ به «☼ ☼ تاپیک شعر ☼ ☼» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

همكار در ساوه‌سرا
همكار در ساوه‌سرا

عضو شده در: 16 تیر 1390
پست: 1290
محل سکونت: ساوه
blank.gif


امتياز: 33520

بد نیست یادی از گذشته‌ها بکنیم!

من واقعا شیفته‌ی این شعر آقای عسگری هستم



داغ داریم نه داغی که بر آن اخم کنیم
مرگمان باد اگر شكوه ای از زخم كنيم

مرد آن است كه از نسل سياوش باشد
"عاشقی شيوه‌ی رندان بلا كش باشد "

چند قرن است كه زخمی متوالی دارند
از كويــر آمده‌ها بغض سفالـــــــی دارند

بنويسيد گلــــو هــــای شما راه بهشت
بنويسيد مرا شهر مرا خشت به خشت

بنويسيد زنـی مُرد كــــه زنبيل نداشت
پسری زير زمين بود و پدر بيل نداشت

بنويسيد كه با عطر وضو آوردند
نعش دلدار مرا لای پتــو آوردند

زلفها گرچه پر از خاک و لبش گرچه كبود
"دوش مــی‌آمد و رخساره بر افروخته بود

خوب داند كه به اين سينه چه ها می گذرد
هر كه از كوچه ی معشوقه ما می گذرد

بنويسيد غـــم و خشت و تگرگ آمده بود
از در و پنجره‌ ها ضجـــه‌ی مرگ آمده بود

شهر آنقدر پريشان شده بود از تاريخ
شاه قاجار بـــه دلداری ارگ آمده بود

با دلی پر شده از زخـــم نمک می‌خورديم
دوش وقت سحر از غصه ترک می‌خورديم

بنويسيد كـــه بم مظهر گمنامی ‌هاست
سرزمين نفس زخمی بسطامی‌هاست

ننويسيد كـــه بـــم تلـــی از آواره شده است
بم به خال لب يک دوست گرفتار شده است

مثل وقتی كه دل چلچله‌ای می‌شكند
مرد هـــم زير غــــم زلزله‌ای می‌شكند

زير بارِ غــم شهرم جگـرم می سوزد
به خدا بال و پرم بال و پرم می‌سوزد

مثل مرغی شده‌ دل در قفسی از آتش
هــــر قدر اين ور آن ور بپرم مـــی‌سوزد

بوی نارنج و حناهای نكـــوبيده بخيـــــــر!
که در اين شهر ِ پر از دود سرم می‌سوزد

چاره‌ای نيست گلم قسمت من هم اين است
دل بـــــه هـــر سرو قدی مـی‌سپرم می‌سوزد

الغرض از غـــــم دنيــا گله‌ای نيست عزيز!
گله‌ای هست اگر، حوصله‌ای نيست عزيز!

ياد دادند به ما نخل ِ كمر تا نكنيم
آنچــــه داريــم ز بيگانه تمنا نكنيم

آسمان هست، غزل هست، كبوتر داريم
بايد اين چـــادر ماتـــــــــــم زده را برداريم

تن ِ ترد ِ همه ی چلچله ها در خاك و
پای هــــر گور، چهل نخل تنـاور داريم

مشتی از خاک تو را باد كه پاشيد به شهر
پشت هــر حنجــــــــره يک ايرج ديگر داريم

مثل ققنــــوس ز ما باز شرر خواهد خاست
بم همين طور نمی‌ماند و بر خواهد خاست

داغ ديديم شما داغ نبينبد قبول!
تبــری همنفس باغ نبينيد قبول!

هيـــچ جای دل آباد شما بـــــم نشود
سايه‌ی لطف خدا از سر ما كم نشود

گاه گاهی به لب عشق صدامان بكنيد
داغ ديديــــم اميــد است دعامان بكنيد

بــم به اميد خدا شاد و جوان خواهد شد
"نفس باد صبا مشك فشان خواهد شد "
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی [وضعيت كاربر:آفلاین]
soveh
پستتاریخ: جمعه 6 بهمن 1391 - 16:50    عنوان: پاسخ به «☼ ☼ تاپیک شعر ☼ ☼» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

مديريت كل انجمن‌ها
مديريت كل انجمن‌ها

عضو شده در: 2 فروردین 1389
پست: 3473
محل سکونت: IRAN
blank.gif


امتياز: 87705

ﺍﯼ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺑﺮﮒ ﺩﺭ ﺑﻮﺳﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﺎﺭﺍﻥ!
ﺑﯿﺪﺍﺭﯼ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺩﺭ ﭼﺸﻢ ﺟﻮﯾﺒﺎﺭﺍﻥ
ﺁﯾﯿﻨﻪ ﯼ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﭘﯿﻮﻧﺪ ﺻﺒﺢ ﻭ ﺳﺎﺣﻞ
ﻟﺒﺨﻨﺪ ﮔﺎﻩ ﮔﺎﻫﺖ ﺻﺒﺢ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺑﺎﺭﺍﻥ
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email شناسه عضویت در Yahoo Messenger [وضعيت كاربر:آفلاین]
soveh
پستتاریخ: یکشنبه 8 بهمن 1391 - 15:13    عنوان: پاسخ به «☼ ☼ تاپیک شعر ☼ ☼» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

مديريت كل انجمن‌ها
مديريت كل انجمن‌ها

عضو شده در: 2 فروردین 1389
پست: 3473
محل سکونت: IRAN
blank.gif


امتياز: 87705

نگاهم در موج گیسویت تاب میخورد ≈≈≈

این تنها تلاطمی ست که

آرامم می کند .....
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email شناسه عضویت در Yahoo Messenger [وضعيت كاربر:آفلاین]
soveh
پستتاریخ: یکشنبه 8 بهمن 1391 - 15:15    عنوان: پاسخ به «☼ ☼ تاپیک شعر ☼ ☼» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

مديريت كل انجمن‌ها
مديريت كل انجمن‌ها

عضو شده در: 2 فروردین 1389
پست: 3473
محل سکونت: IRAN
blank.gif


امتياز: 87705

صدای قلب نیست

صدای پای توست

که شب ها در سینه ام می دوی

کافی است کمی خسته شوی

کافی است کمی بایستی . . . .
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email شناسه عضویت در Yahoo Messenger [وضعيت كاربر:آفلاین]
soveh
پستتاریخ: سه‌شنبه 1 اسفند 1391 - 15:56    عنوان: پاسخ به «☼ ☼ تاپیک شعر ☼ ☼» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

مديريت كل انجمن‌ها
مديريت كل انجمن‌ها

عضو شده در: 2 فروردین 1389
پست: 3473
محل سکونت: IRAN
blank.gif


امتياز: 87705

اگر بتوانم یک‌بار دیگر زندگی کنم
می‌کوشم بیشتر اشتباه کنم
نمی‌کوشم بی‌نقص باشم.
راحت‌تر خواهم بود
سرشارتر خواهم بود از آن‌چه حالا هستم
در واقع، چیزهای کوچک را جدی‌تر می‌گیرم
کمتر بهداشتی خواهم زیست
بیشتر ریسک‌ می‌کنم
بیشتر به سفر می‌روم
غروب‌های بیشتری را تماشا می‌کنم
از کوه‌های بیشتری صعود خواهم کرد
در رودخانه‌های بیشتری شنا خواهم کرد
جاهایی را خواهم دید که هرگز در آن‌ها نبوده‌ام
بیشتر بستنی خواهم خورد، کمتر لوبیا
مشکلات واقعی بیشتری خواهم داشت و دشواری‌های تخیلی کمتری
من از کسانی بودم
که در هر دقیقه‌ی عمرشان
زندگی محتاط و حاصلخیزی داشتند
بی‌شک لحظات خوشی بود اما
اگر می‌توانستم برگردم
می‌کوشیدم فقط لحظات خوش داشته باشم
اگر نمی‌دانی که زندگی را چه می‌سازد
این دم را از دست مده!
از کسانی بودم که هرگز به جایی نمی‌روند
بدون دماسنج
بدون بطری آب گرم
بدون چتر و چتر نجات
اگر بتوانم دوباره زندگی کنم- سبک سفر خواهم کرد
اگر بتوانم دوباره زندگی کنم - می‌کوشم پابرهنه کار کنم
از آغاز بهار تا پایان پاییز
بیشتر دوچرخه‌سواری می‌کنم
طلوع‌های بیشتری را خواهم دید و با بچه‌های بیشتری بازی خواهم کرد
اگر آنقدر عمر داشته باشم
اما حالا هشتادو پنج ساله‌ام
و می‌دانم رو به موتم.

"خورخه لوئیس بورخس"
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email شناسه عضویت در Yahoo Messenger [وضعيت كاربر:آفلاین]
fereshtebarfi
پستتاریخ: جمعه 11 اسفند 1391 - 18:13    عنوان: Re: پاسخ به «☼ ☼ تاپیک شعر ☼ ☼» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

شروع فعالیت
شروع فعالیت

عضو شده در: 22 خرداد 1391
پست: 6

blank.gif


امتياز: 195

atena نوشته است:
یه شعر زیبا واسه کسایی که این روزا فکر میکنن یه گمشده دارن و دنبالشن...
امشب واسه یکی از دوستانم اینو میل کردم گفتم شما هم بخونید و باور کنید که تا خدا هست هیچ دلیل برای نا امیدی وجود نداره......
انشالله که ما هم هیچ وقت فراموشش نکنیم...


منم پروردگارت،خالقت!
ازذره ای ناچیزصدایم کن،مرا.
آموزگار قادر خود را
قلم را
علم را!
من هدیه ات کردم!
بخوان من را...
منم معشوق زیبایت منم نزدیکتر از تو به تو
اینک صدایم کن
رهاکن غیرمن را
سوی من بازآ....
منم پروردگار پاک و بی همتا
منم زیبا،
که زیبا بنده ام را دوست می دارم.
توبگشاگوش دل
پروردگارن باتومی گوید
تورا در بیکران دنیای پرغوغا
رهایت نخواهدکرد!
بساط روزی خودرا به من بسپار
رهاکن غصه ی یک لقمه آب ونان فردا را.
توراه بندگی طی کن.
تودعوت کن مرابرخود
به اشکی یاندایی،میهمانم کن
که من چشمان اشک آلوده ات را دوست میدارم

طلب کن خالق خود را بجومن را تو خواهی یافت!
بجو من را
توخواهی یافت.
که عاشق میشوی برمن
بخوان من را
توغیرازمن خدای دیگری داری؟؟
رهاکن غیرمن را
آشتی کن باخدای خود
توغیرازمن چه میجویی؟
توباهرکس به غیرازمن چه چه میگویی؟
وتوبی من چه داری؟؟هیچ....
بگوبامن چه کم داری عزیزم؟
هیچ
هزاران کهکشان وکوه ودریا را
وخورشیدوگیاه و نور و هستی را
برای جلوه ی خود آفریدم من!!!!

ولی وقتی ترامن آفریدم

برخودم احسنت گفتم
تویی زیباترازخورشیدزیبایم
تویی والاترین مهمان دنیایم!
که دنیابی توچیزی چون تورا
کم داشت!
توای محبوب ترین مهمان دنیایم!


ببینم چشمهای خیست را!
آیاگفته ای دارند؟؟
بخوان من را
بگو!
جزمن کس دیگرنمیفهمد
به نجوایی صدایم کن
بدان آغوش من بازاست
برای درک آغوشم:
((شروع کن،یک قدم باتو))
((تمام گام های مانده اش بامن!))




عالیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییهlove strucklove strucklove struck
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی [وضعيت كاربر:آفلاین]
soveh
پستتاریخ: یکشنبه 13 اسفند 1391 - 12:22    عنوان: پاسخ به «☼ ☼ تاپیک شعر ☼ ☼» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

مديريت كل انجمن‌ها
مديريت كل انجمن‌ها

عضو شده در: 2 فروردین 1389
پست: 3473
محل سکونت: IRAN
blank.gif


امتياز: 87705

خاطراتت که به سراغم می آید

قلبم نقاش می شود

همیشه تیر می کشد ... تیر می کشد ... و هی تیر می کشد ... !!!
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email شناسه عضویت در Yahoo Messenger [وضعيت كاربر:آفلاین]
soveh
پستتاریخ: جمعه 18 اسفند 1391 - 20:21    عنوان: پاسخ به «☼ ☼ تاپیک شعر ☼ ☼» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

مديريت كل انجمن‌ها
مديريت كل انجمن‌ها

عضو شده در: 2 فروردین 1389
پست: 3473
محل سکونت: IRAN
blank.gif


امتياز: 87705

تو را دوست می دارم به روزگاری حقیر!
دوستت می دارم! ای یقین بی زنگار!

به بازوانِ اَبَر شیشه ام یارایی ببخش
تا سرزمینم را بر گـُرده بگیرم

به کشف ِ آفتابی ترین انحنای زمین!
طوفانی از ترانه به پا کن!
آ
شفته کن بیشه ی گیست را
چون بیرق ِ رنگینی از ابریشم ُحریر!
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email شناسه عضویت در Yahoo Messenger [وضعيت كاربر:آفلاین]
soveh
پستتاریخ: دوشنبه 21 اسفند 1391 - 01:54    عنوان: پاسخ به «☼ ☼ تاپیک شعر ☼ ☼» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

مديريت كل انجمن‌ها
مديريت كل انجمن‌ها

عضو شده در: 2 فروردین 1389
پست: 3473
محل سکونت: IRAN
blank.gif


امتياز: 87705

برفی که می‌بارید من بودم
تو را احاطه کردم
در بَرَت گرفتم
گونه‌هایت را نوازش کردم
شانه‌هایت را بوسیدم
و پاره پاره ریختم
پیشِ پای تو

بر من پا گذاشتی
کوبیده‌تر سخت‌تر محکم‌تر شدم
تابیدی به من
آب شدم
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email شناسه عضویت در Yahoo Messenger [وضعيت كاربر:آفلاین]
soveh
پستتاریخ: پنج‌شنبه 24 اسفند 1391 - 00:00    عنوان: پاسخ به «☼ ☼ تاپیک شعر ☼ ☼» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

مديريت كل انجمن‌ها
مديريت كل انجمن‌ها

عضو شده در: 2 فروردین 1389
پست: 3473
محل سکونت: IRAN
blank.gif


امتياز: 87705

خوشا پرکشيدن، خوشا رهايی،
خوشا اگر نه رها زيستن، مردن به رهايی!

آه، اين پرنده
در اين قفس تنگ
نمی خواند.
Winking
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email شناسه عضویت در Yahoo Messenger [وضعيت كاربر:آفلاین]
نمایش پستها:   
ارسال موضوع جدید  پاسخ دادن به این موضوع   تشکر کردن از تاپیک رفتن به صفحه قبلی  1, 2, 3 ... 28, 29, 30 ... 39, 40, 41  بعدی صفحه 29 از 41

فهرست انجمن‌ها » شعر » ☼ ☼ تاپیک شعر ☼ ☼
پرش به:  



شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید
شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید
شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید


Home | Forums | Contents | Gallery | Search | Site Map | About Us | Contact Us
------------------------------------------------------------------------

Copyright 2005-2009. All rights reserved.
© by Aftabgardan Cultural Center : Aftab.cc