Savehsara - ساوه سرا Forums-viewtopic-دانش، گاهی آزاد!

jalalfirozi

دانش گاهی آزاد !
خب اینکه نمی شود ما همیشه داستان بنویسیم و دیگرانی پیدا شوند که داستان ما را بخوانند. بالاخره روزگاری هم باید پیدا شود که دیگرانی پیدا شوند که داستان شدن ما را بخوانند! شاید هم سوژه داستان شدنمان را!
داستان از آنجا شروع می شود که فصل انتخاب واحد می رسد و طبق معمول جریان شهریه و برو و بیا به دانش، گاه ! ( البته شاید هم دانش ، هیچ گاه!) بنده هم در روز پنجشنبه به اتفاق یکصد و هشتاد هزار تومان به بانک دانشگاه می روم تا پول زبان بسته را به عنوان شهریه ثابت واریز کنم. قطار دانشجویان عزیز که دوتایی ( خودشان به همراه پولهایشان ) به بانک مراجعه کرده اند به سختی در چشم می گنجد. مدتی که درصف عریض و طویل می ایستم، متصدی باجه بغل – به خاطر خلوت شدن سرش- از جایش بلند می شود و فیش واریزی به همراه پولهای دانشجویان را می گیرد. بنده هم مبلغ را به همراه فیش به ایشان دادم. مدتی گذشت و فیش های واریز شده را به شخصی که انگار آشنایش بود تحویل داد. بنده هم از اینکه کارم کمی زودتر انجام شده بسیار خوشحال شدم. فیشی که به نامم بود را گرفته و خارج شدم.
***
روز شنبه می رسد و از ساعت 14 تا 19 زمان اولین روز انتخاب واحد است. اما مگر اینترنت خانگی زورش به سایت ثبت نام دانشگاه می رسد. این می شود که علی رغم میل باطنی روانه کافی نت می شوم. اما خب، حنا آنجا هم رنگی ندارد. یکی انگشت به سوی سرور دانشگاه می برد و یکی به حجم ثبت نام کنندگان. به هر حال در اولین روز ثبت نام، سر ما بی کلاه می ماند!
با اینکه می دانم زمان ثبت نام امروز تمام شده، شب از منزل به سایت ثبت نام سر می زنم. اما مبلغی را به عنوان بدهکاری ام عنوان می کند. شک می کنم اما این وقت شب کاری از دستم بر نمی آید!
***
روز یکشنبه اول وقت به دانشگاه می روم تا علت را جویا شوم. شهریه بریزی و سیستم اجازه ثبت نام ندهد! پدر آن سیستم را باید در آورد! بعد آنکه حدود ساعت 9 صبح متصدیان امور مالی می آیند و نوبت بنده می شود، پا جلو می گذارم. در حالی که فیش واریزی ام را نشان می دهم، علت بسته بودن فایل ثبت نامم را جویا می شوم. متصدی عزیز هم با بررسی سیستم با کمال خونسردی می گوید که شما هیجده هزار و پانصد تومان ریخته ای! و این می شود که بنده متوجه می شوم مبلغ تومان بنده را بانک به ریال ثبت کرده است.
اگر مبلغی را به تومان به بانک ببرید و بانک آنرا به ریال ثبت کند، چه حسی پیدا می کنید؟
دانشجویان دیگر انتخاب واحد می کردند و بنده هنوز با سر این طرف و آن طرف می دویدم و می سوختم. آی می سوختم! به بانک رفتم و گفتم مبلغی که داده ام را به ریال ثبت کرده اید. فیش را که دید گفت برو ساعت دو و نیم بیا. باید دسته سندها رو نگاه کنم! با سوالی هم که کردم متوجه شدم درآن لحظه وقت ندارند!
آنقدر برزخی شده بودم که حتی سر کارم هم حواس نداشتم و قصدم به نوعی از سر باز کردن بود. آنقدر که فکر کنم اگر کمی مسن تر بودم تا مرز سکته می رفتم.
ساعت مقرر به بانک رفتم. "به... آقای فیروزی" از این جمله شناس بودنمان مشخص شد. مگر می شود مشکل پیش بیاید و آدم نزد متصدی گرامی مشهور نشود؟ متصدی بانک گفت که از این به بعد در پر کردن فیش بانکی دقت کنم! آخر، مبلغ را به عدد 185000 و به حروف یکصد و هشتاد و پنج هزار نوشته بودم. بدون نوشتن کلمه "تومان" یا " ریال" ! ایشان هم محبت کرده بودند و بدون توجه به مبلغ جیرینگی (!) بنده که واحدش" تومان" بوده، "ریال" ثبت کرده اند! یکی نیست بگوید مگر من تاجرم که سر و کارم با ریال باشد. یا گوینده اخبار و امثالهم که وقتی می خواهند رقمی را کمی بزرگتر جلوه دهند، از واحد ریال استفاده می کنند. خب البته واحد پول کشور" ریال" است ولی "تومان" چیز دیگری است!
جالب اینکه بنده با این متصدی عزیز در ترم قبلی هم داستان داشتم!!معمولا صف آقایان برای پرداخت شهریه شلوغ تر از خانم هاست. از همین بابت بنده هم دست مادر گرامی را گرفته و به بانک برده تا کارم زودتر انجام شود!!! و ایشان هم نطق کردند که خانم بگذارید بچه تان روی پای خودش بایستد. فکر می کنید برای چه آمار طلاق بالا رفته (!) و ... . بنده هم گفتم که برای صرفه جویی در زمان این کار را کردم و ایشان هم جواب صرفه جویی در زمان را پرداخت غیر حضوری شهریه اعلام نمودند.
البته حال ابرایم مزیت پرداخت غیر حضوری کاملا محرز شده است. بالاخره دسته سندی هست و نیست و و صفر و یکی هست و نیست و ... . حضوری اش این می شود، غیر حضوری اش که کافر مسلمان می کند!
***
در سایت دانشگاه تکرار ثبت نام را اینگونه نوشته است : "تکرار از ساعت 19 تا 8 روز بعد". اگر شما هم مانند بنده ساعت نوزده تا هشت روز بعد خوانده اید، مرتکب اشتباه نابخشودنی ای شده اید! چرا که ثبت نام از ساعت هشت تا نوزده بوده و بنده سواد خواندن ساعت را نداشتم! این نوع خواندن را مدیر گروهمان یادم داد!
***
و اینگونه شد که این ترم تا اکنون از ثبت نام باز مانده ام و باید منتظر اعلام زمان ثبت نام با تاخیر در سایت دانشگاه باشم. امیدوارم که تا آن موقع هم خواندن ساعت را یاد بگیرم و هم تفاوت ریال و تومان تا اینکه دیگر داستان نشوم!!
حالا که از آن خون دل خوردن بیرون آمدم و باداباد شده،یاد پیامکی می افتم که مدتها پیش به دستم رسید." می دونی بهترین واحد پول دنیا چیه؟ تومن. آخه هم تو توشی هم من!" البته فکر کنم دلیل این اتفاق، نبودن "تومن" بود و ... !