مطالبي كه با مولف ختم ميشوند از مولف مي باشد و مطالب ديگر از منابع اينترنتي ذكر شده كه در پايان مطلب ادرس ان نيز ذكر گرديده شده..... مولف
-----------------------------------------
هنر گوش دادن
گوش دادن هنري است كه با توجه و تمركز برروي فرد گوينده حاصل ميشودو نيازمند حوصله و تمركزبسيار مي باشد كه هدف ان فهم افكار و احساسات عميق گوينده است. بخصوص در مواقع بروز تنش ها در خانواده ها كه هر كدام از طرفين توانائي زيادي براي پذيرش صحبت ديگري ندارد مسئله حوصله و علاقه به همسر بالاترين انگيزه در گوش دادن ، حل مشكلات و يافتن راه حل هاي مناسب مطابق خواسته دو طرفين است . اگر در اغلب مجادله هاي همسران توجه كنيد مي بينيد، طرفين بخاطر شدت هيجانات درگير با ان قادر به شنيدن كامل سخنان طرف مقابل خود نيستند. ريشه اغلب دعواهاي زن و شوهر ها در واقع بيان نارضايتي و بي عدالتي است كه در مورد خاص به شخص مدعي روا شده، اما چون نحوه بيان با هيجانات تند اميخته ميشود و رنگ انتقاد تند و تيز و نامطلوب بخود مي گيرد بمقدار زياداز هدف اصلي هر دو دور ميشوند. هدف گوينده بيش از اينكه رنجاندن طرف مقابل باشد بيشتر بيان احساس نا مطلوب خود از بروز مشكلي است و بدنبال ايجاد تعادل كفه ترازوي زندگي است. بخاطر نحوه بيان نا مناسب پيامها و طلب نيازها اغلب گفته ها و پيامهاي نهفته يا نا شنيده مي مانند يا نيمه شنيده و گوينده به هدف خود نمي رسد. بخاطر اين بسيار مناسب است كه همسران در مواقع عادي يك ليستي از اهداف و خواسته ها و دورنماي خود از زندگي مشترك را فراهم و بين خود رد و بدل كنند تا بتوانند به ان بيشتر اشنا باشند. اشنايي به خواسته هاي همسر و سعي در براوردن ان يكي از رشته هاي محكم تفاهم است. يكي از پيامهاي مهم در تنش هاي زناشويي« بيان خواسته هاست» كه پيام بسيار با ارزشي هستند كه از ميان اتشفشان خشم به طور ناشيانه به بيرون پرتاب ميشوند. طرف مقابل شنونده اگر بر هيجانات خود مسلط شود مي تواند با كمي دقت و گوش شنوا درك كند كه خواسته همسرش چه ها هستند. به اين خاطر امادگي گوش فرا دادن در موقع بروز تنش بسيار مهم است و مي تواند علارغم ظاهر نا مطلوب تنش نتايج مثبتي براي طرفين به همراه داشته باشد ويك تنش با تصويب و قبول و جواب مثبت به قسمتي از اين خواسته ها و اعلام دريافت پيامهاي مهم ابي سرد بر روي اتش خشم طرف مقابل باشد و قدمهاي مهم در تفاهم برداشته شود و تعادل از دست رفته دوباره به زندگي برگردد. بروز خشم شبيه سكه دو روست. گاهي بيانگر سر خوردگي و ياس و احساس نا مطلوب از بروز مسئله ايي و عدم توجه به خواسته مهمي است و رويه ديگر ان همزمان باعث ايجاد ترس و نا امني در شنونده مي شود و ارتباط مناسب را مخدوش مي كند. فراگيري ارام سازي و كنترل خود در موقع تنش و كنترل خشم يكديگر يكي از اموزش هاي مهم زوجين بخصوص جوان است. يكي از مهمترين وظايف همسران در چنين مواقعي عدم لجبازي و انتقام متقابل و حتك حرمت يكديگر است كه وضعيت را وخيم تر و بدتر و زخم ها را جريحه دار تر مي كند. هر وقت همسرتان ناراحت است با مهرباني بدقت به او گوش بدهيد و ببيند او چه ميخواهد حرف دلش چيست ؟ چه دريغي از او كرده ايد؟ چرا او ناراحت است؟ از كلي گويي و اتهام متقابل صرف نظر كنيد. نه تنها كمكي نيست بلكه روابط را تيره تر مي كند و با پيروزي كلامي چند ثانيه ايي كارت برنده ايي براي هيچكدام شما نخواهد بود. هميشه فكر كنيد وقتي كه در مقابل همسر ناراحت خود نشسته ايد او پياده است و شما كه ارام تر هستيد ( و بقولي خود را قرباني مي پنداريد) سواربر اسب بالا بلندي هستيد و به اين خاطر براي رعايت انصاف هم شده) از اسب بالا بلند توقعات خود به ارامي پياده شويد يعني تندي اورا بخود نگيريد به حرفهاي همسرتان با دقت گوش فرا دهيد و ببينيد درد دلش چيست؟ با اين كار پيامهاي دل او را كشف مي كنيد و درمي يابيد چه مشكلي پيش امده؟ شايد يك سوء تفاهمي بوجود امده باشد كه بسيار راحت از انچه فكرش را مي كنيد حل شود. بعد از شنيدن حرفهايش از او تقاضا كنيد تا دقايقي به شما وقت بدهد تا بتوانيد چاره و راه حلي بيابيد. حوصله لازم در شنيدن حرفهاي گوينده خود يكي از مهترين ابزارهاي ارام سازي ممكن طرف مقابل است. با توجه ايي كه در شنيدن بخرج ميدهيد همسرتان خواهد ديد كه شما اورا سرسري نگرفته ايد و براي حرفهايش اهميتي قائل شده ايد و به اين خاطر شما را بيشتر دوست خواهد داشت. اگر ارام سازي خوب پيش رفت از همسر زنجيده تان بخواهيد كه با هم بدنبال راه حل بگرديد تا دوباره تعادل لازم بوجود ايد و محيط صفا بر قرار شود. يكي از عوامل ديگر رفع تنش ها هم اين است كه با روحي بخشنده بخاطر محبت و علاقه ايي كه به همسرتان داريد هيجانات منفي را از ذهنتان پاك كنيد و بر پرونده زندگي زناشويي ضميه نكنيد و در زمان هاي ديگر انرا در دادگاه زناشوئي تان مطرح نكنيد ، به عوض به پرونده مثبت خوبي هايي كه به هم مي كنيد بيفزائيد تا در پايان عمر به ان مفتخر باشيد، زيرا هر كمكي كه به همسرتان بكنيد نوعي كمك عاقلانه به خودتان است تا جو و محيط زندگي را با صفا تر كنيد و خود شما اولين كسي است كه از مزاياي اين زندگي با صفا بهره مند ميشود. زندگي زناشوئي مانند خود رويي سريع و السير است كه هر چند وقت ممكن است در عبور از جاده هاي پرپيچ و خم زندگي غباري بخود بگيرد و تنها راه شستن و پاك كردن غبار راه بخشش و سخاوت طبع است. با پذيرش اينكه شما هم خطا پذير هستيد بخشش راحت تر مي شود. اگر همسرتان يك خطا كرد به دهها كار خوب او فكر كنيد تا بخشيدن راحت شود. هر انساني شخصيت مختص بخود را دارد و يكسان سازي مطلق ممكن نيست بلكه هماهنگي و پذيرش طرف مقابل كمك بزرگتري است تا قبولاندن صدرصد خواسته هاي يك طرفه. در جاده و سفر زندگي با همسرتان به اهداف و نقاط مشترك خود توجه كنيد و در رسيدن به اين اهداف و تقويت نقاط مشترك بكوشيد. مسائل فرعي را از زندگيتان حذف كنيد. گوش دادن يكي از راههاي مناسب درك خواسته هاي همسرتان و انتظاراتي كه از شما دارد است. با شناخت اين خواسته ها و انتظارات مي توانيد بر اساس توان موجودتان به اين خواسته ها جواب مثبت بدهيد و انچه را كه در توان نداريد با صداقت با همسرتان در ميان بگذاريد كه چگونه ميتوانيد براي رسيدن به خواسته هايي كه شرايطش محيا نيست با همكاري هم به ان نزديك تر شويد . قسمت مهم شخصيت انسان كودك وجودش را تشكيل ميدهد كه دائم ارزوها و كسب لذت ها را بيان مي كند. رسيدن به ارزوها هم لازمه اش نيرو و توان ها و سرمايه هاي خاصي است كه با توجه به واقعيت بايد ديد ايا زمينه ان فراهم است و اگر زمينه و ظرفيت لازم فراهم نيست چگونه ميتوان ان را فراهم كرد؟ و يا به زمينه هاي متشابه رضايت مندي رسيد؟ دسته بندي ارزوها و ارزيابي ان از سوي زوجين هم بحثي در خور اهميت است كه بر اساس توان هر خانواده مي تواند براورد شود، تا بر رضايت و شادي زندگي افزوده شود..... مولف
گاهي در مجامع رسمي علمي و فرهنگي براي دانشجويان نوشتن خلاصه مطالب بيان شده از سوي گوينده يك راه ديگر براي تمركز در شنيدن است تا روشن شود كه گوينده و يا استادي چه ميخواهد بيان كند؟ چرا مطلبي را بيان مي كند؟ افكار كليدي او چه هستند؟ شما به دنبال چه چيزي در ميان گفته هاي او هستيد؟ ( هدفگذاري و تقويت دقت در شنيدن) با تقويت تمركزدر شنيدن دقت وفهم مطلب هم بيشتر ميشود
در گفتگو با دوستانتان گوش دادن و توجه به فرد گوينده يكي از عوامل ايجاد تفاهم و دوستي است. بازخورد درست و پرسيدن سئوالات مناسب و به جا بعد از اتمام گوش دادن عكس العمل مناسبي است كه به ارتباط جهتي معني دار ميدهد و ابهامات را رفع ميكند. در موقع گوش كردن با توجه به مولفه هاي غير كلامي ميتوان وضعيت روحي گوينده را بهتر درك كنيد و بازخوردهاي مناسب از خود نشان دهيد. علاقه به موضوعات مورد توجه در گوش دادن موثر است. گوش دادن يكي از راههاي اموزش و كسب علوم و دانش هاست..... مولف
------------------------------
گوش دادن
در تعاملات ميان فردی، گوش دادن، اهميت زيادی دارد. ما برای ابراز احساس همدلی و درک و احترام ديگران بايد به گفته های آنان توجه کنيم. اغلبِ ما آن چنان درگير افکار و احساسات خود هستيم که واقعاً به چيزهايي که ديگران و حتی دوستان نزديک ما می گويند، گوش نمی دهيم. بسياری از اختلافات موجود در خانواده ها، بين همسران، والدين با فرزندان و... ناشی از همين بی اعتنايی و گوش ندادن به گفته ها و نظرات همديگر است. ما بيشتر علاقه داريم که در مورد خودمان بگوييم تا به گفته های ديگران گوش دهيم
نکات کاربردی
1 . در بيان احساسات خود نسبت به ديگران صريح باشيد ؛ يعنی احساس خود را مستقيم و بدون واسطه در يک يا دو جمله ساده و قابل فهم بيان کنيد. از دليل خود برای ابراز احساستان آگاه باشيد: هدف شما در اين موقعيت چيست؟ آيا می خواهيد نکوهش کنيد و احساس نارضايتی خود را اعلام کنيد، یا می خواهيد باز خورد (عکس العمل) مناسب ارائه دهيد؟
3 . در بيان و توصيف احساستان از ضمير «من» استفاده کنيد («من ناراحتم» به جای «تو مرا ناراحت کردی»).
4 . احساس خود را نسبت به رفتار ديگران بيان کنيد نه نسبت به خود آنها («وقتی شما اين کار را انجام می دهد، من خشمگين می شوم» به جای جمله: «شما مرا خشمگين می کنيد»)
5 . وضعيت و حالات خود را با آنچه می گوييد، هماهنگ کنيد. اگر احساس خشم خود را با لبخند بيان کنيد، طرف مقابل هم آن را جدّی نخواهد گرفت
6 . در ضمنِ آنکه احساسات خود را نسبت به ديگران ابراز می کنيد، حق ديگران را نيز برای داشتن احساسات و عقايد و ابراز آنها محترم بداريد
منابع مفيد اين مقاله:
1. شناخت و عاطفه جنبه های بالينی و اجتماعی، حبيب اللَّه قاسم زاده، فرهنگان، چاپ اول، 1379، ص 23
2. Bowers,J.Metts,S. and Duncanson,W.1985, Emotin and interpersonal commanicatio
3. .Brooks, W. and Heath,R 1985, Speach Commanication
4. از حال خوب به حال بد، ديويد بُرْنز، ترجمه: مهدی قرچه داغی، تهران: آرين کار، چاپ سوم، 1371، ص 386 .5. هوش هيجانی، دانيل گُلمن، ترجمه: نسرين پارسا، تهران: رشد، چاپ اول، 1380، ص 159.6. حديث زندگی، شماره 7، ص 68 .7. هوش هيجانی، ص 160
8. ده قدم تا نشاط، ديويد بُرْنز، ترجمه: مهدی قراچه داغی، نشر پيکان، 1381، ص 76.9. تجربه ارتباطات در روابط انسانی، لايل ساسمن، ترجمه: حبيب اللَّه دعانی، انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد، 1376، ص 39 - 45.10. مفاهيم بنيادی و مباحث تخصصی در مشاوره، ديويد گلدارد، ترجمه: دکتر سيمين حسينيان، کمال تربيت، 1378، بخش دوم
--------------------------
نقش خانواده در ایجاد سلامت روانی و عاطفه ورزی
[size=18] از بافت مجموعه خانواده ها يك جامعه ساخته ميشود. هرچقدر بافت خانواده ها سالم تر و مستحكم تر باشند يك جامعه در سعادت و سلامتي بيشتر بسر مي برد. معنويت يك خانواده ، رضايت عاطفي و شادي همسران با هم شرط اساسي اين استحكام است. خانواده از همين اسم خانه + واده بر مي ايد . اگر خانواده را به يك خانه تشبيه كنيم. معنويت ،مهر و محبت و احترام همسران بيكديگر سيمان اين بنا را تشكيل مي دهندو و انجام وظايف دو طرفه اجرهاي ان خانه را تشكيل ميدهد. مهمترين مهارت براي همسران اين است كه هر كدام از طرفين بكوشندكه در مديريت خانواده، چگونه علاوه بر تقسيم كار و وظايفي كه بر عهده دارند، براي تقويت عاطفي خانواده و وقت فراغت هم برنامه هاي سازنده و شادي براي همديگر و فرزندان فراهم كنند تا جو روحي خانواده مملو از محبت و امنيت و نشاط باشد. زوجين در انجام وظايف زندگي مانند يك دوست و شريك به همديگر در هر زمينه ايي كمك و حمايت بي دريغ برسانند. اين تعريف« جان گري» در كتابهايش در مورد همسران غلط است. او مي گويد كه زن نيازمند حمايت همسرش است، اما چنين نيست و مرد خانواده هم نيازمند حمايت روحي و عاطفي همسرش است. حمايت دوطرفه باعث تحكيم عدالت و تعادل در يك خانواده مي گرددو با اين روش همسران وقت فراغت بيشتري هم براي هم مي يابند تا به كارهاي مورد علاقه شان بپردازند. علاوه بر حمايت دوگانه، خوش زباني و تشويق دو طرفه زمينه بسياري از سوء تفاهم ها را از ميان برميدارد. علاقه و محبت دو طرفه و توجه به نيازهاي متقابل اهداف مهم زندگي زناشويي هستند كه باعث تحكيم بيشتر روابط همسران مي گردد. علاوه بر كارهاي روزانه و گذران عمر بايد همسران در وقت فراغت خود هم مقتضاي شرايط زندگي و درامد شان به فكر اسايش و استراحت همديگر باشندو برنامه هايي هم براي هم داشته باشند. از كوچكترين فرصتها و حداقل امكانات براي استراحت و گردش و ديد و بازديد اقوام و دوستان و تمديد اعصاب استفاده كنند.تا تاب استرس هاي زندگي را داشته باشند و بر رضايت زندگي خويش بيفزايند. ابتكارات خلاق امكاناتي را فراهم ميكنند تا بدون پول زياد هم همسران بتوانند از ساعات فراغت در كنار هم لذت ببرند. بطور مثال در اخر هفته در هواي خوب چند ساعتي رابا هم و كودكانتان ودوستانتان به گردش برويد، حتي اگر خود رو نداريد با پاي پياده برويد كه خود پياده روي يك ورزش مفيدي هم هست، همسران از اقوام و دوستان ديدار و با هم در ساعات فراغت كار مشتركي را براي زيبا و مرفه كردن خانه خود اغاز كنند. مثال در حياط خانه باغچه و محل استراحت زيبا و پر گل ودرختي با سبزي كاري.... و محل ورزش بسازيد تا عصر ها در انجا نشسته و از ان محيط هم خود هم كودكانشان لذت ببريد. يك خانم خوش فكر هميشه چند دست بازي اموزنده ومهارتي خوب در خانه دارد تا با ان هم حوصله بچه ها سر نرود و هم خود ساعتي با همسرش در ساعت فراغت بازي كند. اگر هزينه خريد اين بازيها را نداريد ، خودتان با ابتكار خودتان اين بازيها را مجاني بسازيد كه خرجي چنداني ندارد. بازي هاي خلاق علاوه بر شادي اوري ، استرس ها را مي زدايد و به خلاقيت ذهن كودكان و بزرگسلان هم كمك مي كند و باعث بالا رفتن سطح شادي، هوش در كودكان مي شود. در همان حين كه مادر خانه مشغول پخت شام است پدر بجه ها مي تواند با بچه ها بازي كند. در اوقات فراغت همسران جوان با هم فعاليت هاي هنري بي خرجي را مي توانند شروع كنند و نقش مهم فرهنگسرا ها در اين امر بسيار مفيد است. فعاليت هاي مشترك زمينه مناسب براي نزديك شدن عاطفي و فكري همسران به يكديگر است. با ايجاد اين اشتراكات خاطرات بسيار زيبايي به جا مي ماند كه ياداوري ان هم اثر مثبت بر زندگي و دوام و بقاء ان دارد. هدف مهم اين است كه همسران يك خانواده از كنار هم بودن هميشه لذت ببرند ودر اين مسير ازهيچ خدمتي به هم دريغ نكنند. اين عامل جلو بسياري از اسيبها و بحرانها را در يك خانواده ميگيرد. خواندن كتاب و شركت در كلاسهاي اموزشي مهارت هاي زندگي توسط زوجين جوان بسيار كار سازو مفيد است تا با همديگر به يك زبان تفاهم مشترك ارتباط بر قرار كنند تا سطح موفقيت هايشان رشد كند ...مولف
تحكيم خانواده با تحكيم محبت و احترام و عدالت بين زوجين و فرزندان بوجود مي ايد كه جلو بسياري اسيب ها را مي گيرد. محبت و احترام هم زماني بوجود مي ايد كه زوجين به حقوق متقابل هم احترام بگذارند و فرزندانشان را دوست بدارند. ابراز مهر و محبت و احترام به حقوق هم بين زوجين زمينه جرم سازي را در يك خانواده ريشه كن مي سازد. برعكس اعمال هر گونه خشونت و بد رفتاري و زير پا گذاشتن حقوق افراد خانواده توسط بعضي از اعضاي ان زمينه رشد تنش وجرم را براي اعضاي اين خانواده هم فراهم ميسازد، زيرا محيط خانواده به مكان نا امن و غير مطمئني تبديل مي شود كه اطمينان در ان از بين رفته و افراد خانواده كم كم بيمار ميشوند و اين دسته خانواده دچار هرج و مرج مي شوند كه نشان اغاز اسيب هاست
اموزش دروس اسيب شناسي زوجين و خانواده و راههاي پيشگيري از ان در صدا و سيما يكي از برنامه هاي بنيادين و تربيت جامع اجتماعي بوده و يكي از عوامل حياتي براي رشد و تحكيم ساختار سالم خانواده هاي جوان و پا به سن هستند. اولين دسته افراد مورد اسيب و قرباني خانواده هاي دم طلاقي هستند كه ممكن است با رسيدن كمك هاي مناسب و به موقع قسمت عمده اين خانواده ها به دره طلاق پرتاب نشوند و بتوانند با تصحيح الگو هاي رفتاري و كاهش خطاها و افزايش دانش خود در اين زمينه به خودشان ، به همسر خود و كودكان خود كمك كنند و زندگي خانواده گي خود را نجات بخشند. عده قليلي هم هستند كه متاسفانه بسختي اموزش پذير هستند و تنها قانون ميتواند ميزان اسيب رساني انان را محدود كند.
علاقه و احترام پدرو مادر به هم به كودكان هم سرايت مي كند. سرمشق كودكان در رفتارهايشان والدينشان هستند و تمام رفتارهاي والدين بعنوان ارشيو قوي در ذهن كودك حك ميشود و تا پايان عمر در وجود او باقي مي ماند . بخش بزرگي از والد كودك محصول رفتارهاي والدين اش است. كودكاني كه در دامان پر مهر و محبتي رشد كرده اند، انسانهاي مقاوم و مصممي در زندگي هستند كه قادرند خود هم خانواده با استحكامي داشته باشند و رفتارهاي هنجار و متعادل و سالمي در جامعه داشته باشند . اين گونه افراداز اعتماد بنفس بالائي بر خوردار و در تحصيل و زندگي شغلي ، خانواده گي خود نيزموفق تر هستند. برعكس مجرمين ، كساني هستند كه والد درهم شكسته و پر ضعفي دارند و اموزه هاي كودكي شان از والدين بد اموز سرمشق گرفته و اين رفتارهاي نا مناسب زمينه بسياري از جرم ها را فراهم نموده است مثال داستان تخم مرغ دزدي است كه شتردزد مي شود. افرادي كه پدر و مادر با محبت ندارند، اموزش محبت در حافظه عاطفي انهابخوبي ضبط نشده و مي توانندبه افرادي عصبي مزاج و نا ارام تبديل شوند و زندگي را بر خود و ديگران جهنم سازند. بعد از تولد كودك براي زنده ماندن نه تنها به شير مادر بلكه به محبت بي الايش وذلال والدين نباز دارد تا در امنيت روحي مناسب رشد كرده و از اسيبها محفوظ بماند . كودكاني كه در خانواده گرم وپر محبتي رشد كرده باشند در اينده كمتر دست به جرم و جنايت مي زنند تا كودكاني كه در خانواده هاي پر اختلاف و نا مهرباني رشد كرده اند ... مولف
-----------------------------
مشكلات و موانع ارتباطات
انتقاد كردن و مشكلات ان
فرق نقد و انتقاد چيست وچگونه نقد كنيم؟
نقش داستان گویی درخنثی کردن مکانیسم های دفاعی منفی
در زمانهاي قديم موقعي كه مردم براي خريد به بازار مي رفتند، وقتي سكه هاي طلا و يا نقره ايي را با كالاهاي مورد نياز خود تعويض مي كردند و بقيه سكه هايشان راپس مي گرفتند، اول انها را بررسي مي كردند تا مبادا سكه تقلبي توي پولشان وارد شده باشد، يعني سكه هايشان را دقيقا بررسي ورنداز مي كردند ، نقد مي زدند و بافراست و اگاهي بايد تشخيص مي دادند كه كدام سكه بدلي و كدام اصلي است تا سرشان كلاه نرود ، بنا بر اين نقد زدن لازمه اش بينش و دانشي لازم بود كه فردي بتواند طلا و نقره را از ساير فلزات همشكل و همرنگ و قلابي تشخيص دهد. انسانها در نقد هرچيز بيروني كوشا و توانا هستند الا در مورد درون انسان كه بحث پيچيده ايي مي شود و به دقت و ظرافت بيشتر نياز است، چون نقد فردي گويا به كام هيچ انساني در هيچ جاي دنيا خوش نمي ايد. شخصيت هر انساني جور ديگر تافته و بافته شده و هماهنگ كردن اين سلايق هم اسان نيست، با اين حال بدون نقد هم روابط صيقل نمي خورند و هماهنگ نمي شوند و نواقص رفع نمي شود و زمينه پيشرفت فراهم نمي شود . پس نيازبه نقد هميشه در موارد خاص و مهم ضروري و حياتي است، نقد در محيط كار، نقد همسران، نقد والدين و فرزندان وبالعكس اجتناب ناپذير است و هنر بزرگي را مي طلبد تا روابط تيره و تار و از هم گسيخته نشود. فقط همين بس كه هر وقت خواستيد به كسي نقدي بزنيد اول يك سوزن به خود بزنيد بعد يك جوالدوز به ديگري.... ، تا ببينيد كه نقد شما با ظرافت و دقت لازم توام بوده يا نه و يا عزت نفس و كرامت كسي را بيش از انتظار خدشه دار كرده ايد يا نه؟ اگر انتقادي از كسي مي كنيد توام با استدالال عادلانه و عاقلانه باشد تا محل گوش دادن داشته باشد و فتيله هيجانات و احساسات تند را در موقع انتقاد حدالمقدور پائين بكشيد . مشكل بسياري از انسانها اين است كه وقتي كسي ازشان نقد مي كند به يكباره تمام وجودشان را مورد حمله احساس مي كنند و يا همه وجود خود را بي ارزش احساس مي كنند به اين خاطر موقع نقد كاري كنيد اين دو احساس درطرف مقابلتان ايجاد نشود و درشكايت از كلمه هايي با «معاني دائم و مطلق » اكيدا صرفه نظر كنيد مثل تو هميشه دير مي ايي خانه ... هميشه تو بدقولي ......هميشه اي بچه! تو ظرفها رو مي شكني..... يك عيب و اشكال را به يك« صفت» تبديل نكنيد، زيرا با اين روش حرف زدن نه تنها به فرد در رفع نقص اش كمك نمي كنيد بلكه فقط بين خود و طرف مقابلتان دشمني و احساس نفرت ايجاد مي كنيد و او قدمي در بهبود خود بر نخواهد داشت، چون هر كسي بدرستي ميداند كه شما غلو و زياده روي كرده ايد، از كلي گويي و تعميم و عمومي كردن در انتقاد چيزي و كار كسي بيرهيزيد، انتقادتان را صاف و پوست كنده رو كاغذ براي خود بنويسيد بعد ببينيد با چه هنري و مهارتي بدون اسيب نقدتان را بيان كنيد تا تغيير مثبت حاصل شود. در انتقاد مهم اين است كه بخش شخصيت يك انساني يعني والد و كودك طرف مقابل تان را ازرده و رنجور نكنيد و با زبان نيش با او حرف نزنيد و مثل ماهي او را به قلاب نيدازيد، چون وقتي كه تو قلاب گير كرد ، او زخمي شده و روند منفي ايجاد ميشود و مبادلات كلامي هم فقط با روند منفي ادامه مي يابد و در ارتباطتتان هم حتي اختلال ايجاد مي شود و بقول معروف طرف كر ميشود و ديگر به حرفهاي شما گوش نمي كند. اغلب بسياري از دوستي هاي ديرينه و پيوندهاي زناشويي با چند تا صحنه اينجوري خاكشير مي شوند و از بين مي روند. در نقد به كودك ووالد طرف مقابلتان احترام بگذاريد و بكوشيد با بخش شخصيت بالغ و عاقل او ارتباط برقرار كنيد. با هنري سخن بگوئيد كه خود فرد با احساس امنيت در ارامش خطايش را بپذيرد و بتواند با بخش بالغ بينديشيد و در صدد بهبود خود برايد. اگر معايب كسي را گفتيد از محاسن اش هم بگوئيد تا احساس همدردي و دلسوزي تان را احساس كند وپيشنهاد هاي سازنده هم بدهيد تا انتقاد سازنده باشد يعني به طرف مقابل خود شانسي بدهيد كه قوي تر ، بهتر و كامل تر شود، در انتقاد سازنده كمال و رشد مد نظراست نه بي احترامي. قوت و كاهش عيوب هدف است . گاهي هم نقد را با زبان شيرين شوخ طبعي بيا ن كنيد تا هر دو تان بخنيد وشنونده پيامتان را بگيرد و بارش را سبك كنيد . اگر انتقاد بد و منفي باشد جنبه تخريبي ان متاسفانه زياد است. بدترين نقد نقد تخريبي است كه مجهز به ادبيات توهين است و خلاف كرامت انساني است .اين نقد تخريبي هم هدفش و نتايجش فقط تخريب و دشمني است. براي پذيرش انتقادات صبوري و هنرگوش كردن موثر است. اول بدقت به سخن گوينده هر كس كه ميخواهد باشد، خوب گوش فرا دهيد بعد همه نكات مهم را روي كاغذي خلاصه كنيد و بينديشد كه كدام مطلب به حق بوده و كدام مطلب غير منطقي است. بعد به اندازه كافي وقت داريد كه جواب گوينده را به شكل عاقلانه بدهيد و پيشنهاداتي براي رفع مشكل بيان كنيد. نقد كردن مثبت با روشهاي خلاق موثر و سازنده است. در روانشناسي فرويد از من برتري در انسان ياد مي كند كه كمال گراست و خود را برترين و بهترين فرد تجسم مي كند و بسياري از پندارهاي اين من برتر با واقعيت ها سازگاري ندارد. اين عدم سازگاري سرچشمه يكي از مشكلات بشري است. اين خود ارمان گرايي وهمي بيش نيست. به همين خاطر هم اغلب انسانها تحمل انتقاد را ندارند. تحمل انتقاد سخت مي شود.
با شناخت اين بخش نفس اماره و تسلط بر ان درك مي كنيم كه چرا عارفان و صوفيان بزرگ اغلب خود را مورد ازمونهاي سختي قرار ميداده اند و گاه جارويي بدست مي گرفته و خاكروبي مي كردند و يا دروايش از جمع اوري مال و ثروت اندوزي دوري مي جستند تا به اين بخش نفس اماره زياد مجال خود نمايي ندهند. هر وقت احساس كبر و غروري كاذب به شما دست داد و فكر كرديد كسي هستيد و چيزي شده ايد ، جارويي برداريد و كوچه محلتان را در مقابل ديده همسايگان جارو بكشيد تا نفس فروتني را در خود پرورش دهيد. براي همين هم در روايات امده ... هر چند وقت به قبرستان برويد و به سرانجام خود بينديشيد. كه همه ما از خاك ايم و به خاك بر مي گرديم. نفس خاك فروافتادگي و فروتني است.
هنر انتقاد مثبت هنري است كه نتيجه ان براي شنونده مثبت و سازنده است و يك اشكال بشكل صفت مطرح نيست بلكه يك زائده قابل رفع مطرح است و مرزي واضح بين انتقاد مثبت و عيب جويي منفي گرايانه وجود دارد. انتقاد سازنده در صدد بهبود و خلاقيت و رشد و احترام حركت مي كند. اما عيب جويي از نفسي مخرب سرچشمه مي گيرد كه هدفش هم تخريب و اسيب رساني است
عيب جويي صفتي است منفي و مخرب كه از نفس قدرت طلب و اماره و ارمان گرا و معيوب و ازار رسان نشات مي گيرد و عيب جو يك نفص رفع شدني را با اوهام وهم گرايي به يك صفت دائمي تبديل مي سازد و هدفش فقط تخريب است.عيب جويي بر خلاف انتقاد مثبت صفتي است منفي و مخرب كه پيامبر ما انرا مي شناخته وپديده عيب جويي را زشت و غير قابل قبول مي داند و ان را مذمت كرده. فرد عيب جو داراي شخصيتي است با رگه هاي قدرت طلبي و ساديستي كه تمايل فراوان دارد كه ديگران را ازار و رنج دهد. شخصيت عيب جو با شخصيتي تخريب گرا و خشونت گرا در صدد ايجاد فتنه و دشمني و تخريب بين انسانها است. از ازار و رنج و اسيب رساندن به انسانهاي ديگر لذت مي برد. فرد عيب جو فردي است خشونت گرا كه امينت زندگي انسانهاي ديگر را مورد تهديد قرار ميدهد، زيرا خود رنگ خوشبختي را نديده بر ان است كه ديگران را از خوشبختي محروم كند. شخصيت عيب جوشخصيتي است بيماركه به درمان نيازمند است. به همين دليل پيامبر فرموده اند از دادن القاب زشت به هم بپرهيزيد.
در موارد خاص و حساس با افراد حساس كه تحمل انتقاد را ندارند ، انتقاد را به در بگوئيد تا پنجره بشنود. زبان غير مستقيم با ظرافت يكي از تكنيك هاي مفيدي است كه در فرهنگ و ادب فارسي براي خود جاي بزرگي گشوده. وقتي كتابهاي فارسي را ورق مي زنيم به ابتكارات فرهنگي و ظرافت ايرانيان بايد افرين گفت. ايرانيان منابع فرهنگي عظيم استعاره و داستاني در مورد نقد سازنده انسانها بسيار دارند و خود داستان سرايي ايراني شيوه ايي است درماني. در اين مورد فرهنگ و ادب ايراني بسيار ظريف و خوب و دقيق و علمي و روانشناسانه عمل كرده و نمونه اعلائي براي خود در جهان است كه حتي كشورهاي پيشرفته و صنعتي ازاين روش استعاره و داستاني ايراني براي درمان نواقص عيوب بيماران استفاده مي كنند . اب در كوزه و ما تشنه لبان مي گرديم. به جاي اينكه محققان روانشناس و اديب ما روي اين منابع فرهنگي عظيم ايراني يعني داستانها و استعاره ها و لطايف ايراني كار و كنكاش و تحقيق كنند و دست به تجزيه و تحليل هاي علمي بزنند و براي اهداف درماني از اين منابع عظيم بهره گيرند، دست به ترجمه منابع خارجي مي زنند تا همان مطالب و تجاربي كه محققان خارجي با كمك منابع ايراني و شرقي بدست اورده اند دوباره بخورد خواننده ايراني دهند يعني اين دسته مترجمان قاشق را دور سر مي چرخانند و بعد به دهان مي برند. البته محققان علوم اجتماعي و روانشناس ايراني كه ماهر و كاردان و داراي جرات و شجاعت علمي هستند مي كوشند منابع علمي كشور خود را شناخته و به ملت خويش و جهان بشناسانند بعد منابع علمي ديگران راهم بررسي و مورد استفاده قرار دهند. كشورهاي صنعتي از روش داستان سرايي ايراني و حتي داستانهاي عيني و خاص ايراني براي شفاء بيماران رواني خود بهره مي گيرند و روانشناسان خارجي به تقليد از اين روش درماني ( يعني داستانسرايي ايراني) دست به چاپ و نشر كتابهايي مي زنند، هر چند وقت هم در دانشگاهاي كشورهاي ديگر سمينارعلمي براي معرفي اين سبك بهبود بيماران با استفاده از روش داستاني سرايي ايراني مطرح ميشود اين مورد درماني شيوه ايراني است كه از ادبيات ايراني و طبع ظريف و حساس ايراني سر چشمه مي گيرد. شيوه داستان گويي ايراني جزوء شيوه هاي درماني علمي پذيرفته شده در دانشگاههاي روانشناسي كشورهاي صنعتي شده. اين شيوه داستاني كاربرد مثبت در نقد مثبت در ضمير نا خوداگاه انساني دارد. ريشه بسياري از معايب انسان در بخش اگاه ذهن نيست بلكه در بخش ضمير نا خود اگاه نهفته است كه قضيه نقد را مقداري پيچيده مي كند و حتي با شناخت اگاهانه ان راه رفع انچنان اسان بنظر نمي رسد. ايرانيان قديم به اين راز بشري پي برده بودند و فهميده بودند كه براي رفع عيبوب انساني بيشتر از راه ضمير نا خود اگاه بايد مدد جست تا عيوب بتريج از بين بروند و فرد تقويت شود و از نظر شخصيتي رشد مثبت كند. ايرانيان از هزاران سال پيش به كار كرد ضمير نا خود اگاه و تاثير مكانيسم هاي دفاعي منفي انسان در مقابله با نقد مستقيم بصيرت داشته و مي دانستند كه عيوب ادمي را با اين سبك يعني به شكل غير مستقيم در قالب داستان مي توان درمان كرد بطوري كه به فرد مورد انتقاد اسيبي نرسد. شيوه داستان درماني ايرانيان شيوه استفاده از استعاره ها و كنايه هاي مثبت بوده، نقد مثبت به شكل غير مستقيم انجام مي گرفته . زبان پارسي زباني است حاوي تصوير سازي زيبا و پرورنده تخيل و مملو از احساس هاي گرم و محبت زا ، ظرافت و نكته داني و حكمت گويي اين زبان بسيار والاست كه بازتابي و ائينه ايي از شخصيت اصيل ايراني است. داستانهاي ايراني زبان ضمير نا خوداگاه انساني است. زبان ضمير نا خود اگاه استعاره و داستان و تصاوير رنگارنگ است يعني به بيان روانشناسانه زبان رمز و سمبوليك خلاق انساني. اروپائيان زبان فارسي را زبان باغ پر گل و معطر، رنگارنگ و پر تخيل و سراسر شعرو حكمت مي خوانند يعني زبان ضمير باطني انسان. بطور مثال سعدي چون مدتي جهانگردي ميكرده و از كشوري به كشور ديگرسفر مي كرده. از قضاي روزگار در كشوري اسير مي شود و اورا مدتي به بيگاري گل كاري مي گيرند واو تمام گله و شكايت خود و كار اجباري گلكاري را با زيبايي و شوخ طبعي شكر اميز بشكل كنايه هاي طنز اميز به صاحب كارش بيان مي كند، هركس نوشته سعدي را بخواند از خنده روده بر مي شود و گويا انها ....دست از سر سعدي بر مي دارند . سعدي با هنر بيان شوخ طبعانه از رفتار اين افراد انتقاد مي كند و ان وقايع را به كار هنري بدل مي كند.... نمونه بارز هزار ويك داستان ايراني است كه شهر زاد ايراني و قصه سراي ايراني با قصه سرايي مديد يك پادشاه بيماري را شفا مي بخشد و جان تمام دختران شهرش را نجات مي دهد، داستانها و حكايات ايراني هزاران نكته و حكمت و معرفت دارند كه به رفع عيوب انساني و كمال و معرفت فرد كمك مي كند چگونه؟ هر روانكاوي ميداند كه با داستان و حكايت شيرين و استعاره مناسب كليد ارتباط وفهم ضمير نا خود اگاه ادمي است و مي توان دروازه ضمير باطني انساني رابا ان گشود و با ضمير نا خوداگاه انساني تامل و ارتباط سازنده برقرار كرد و كار رفع نقايص با نقل داستانهاي مناسب حال و شرايط بيماراغازميشود در داستان صحنه طرح مشكلات و نيز طرح راه حل هايي است كه قهرمان داستان انرا مبتكرانه مطرح مي كند. بيمار مي اموزد در قالب داستاني چگونه مشكلي را حل كند. همين كار را در مثال شهرزاد ايراني مي بينيد. بسياري از افراد بي اطلاع از منابع تاريخي فكر مي كنند كه سراينده اين داستانها هندي ها بوده اند، اما اينگونه نيست بلكه بي تعارف سراينده و پديد اورنده اين داستانها ايرانيان بوده اند ، غافل از ان كه ايرانيان زيادي در غرب هند مي زيستند و تمام اداب و رسوم شان تا امروز حتي رنگ و بوي ايراني دارند و نام تمام شخصيت هاي هزار و يك داستان را بخوانيد بي تعارف همه ايراني است، حتي نوع لباس سراينده و شخصيت داستانها نيز رنگ و بوي ايراني دارد.داستان ها با نثري پارسي مملو از صدها شعر پارسي است. حتي بسياري صحنه ها زندگي دوره ساساني ، لباس و نوع زندگي دوره ساساني را ترسيم مي كند
علاوه بر اين بعلت توفيق هزار و يك داستان اين شيوه داستان سرايي بعد ها در ديگر ملل اسلامي هم رونق گرفت و داستانهاي جديد به هزار و يك داستان افزوده شدند و كتابي شد قطور با تار و پود ايراني و در عين حال با اضافات داستاني كشورهاي اطراف ايران. بعضي ازروانشناسان اروپايي به تقلييد ايرانيان در بسياري مواقع از داستانهاي شيرين و حكايات و استعاره حتي ايراني به جا براي نقد غير مستقيم و درمان بيمارانشان استفاده مي كنند. منابع فرهنگي افسانه ها و داستانهاي ايراني منابع غني براي درمان گرايي و تراپي ها هستند......................مولف
------------------------------------
فرهنگ دهخدا : تعریف انتقاد عالمانه
انتقاد. [ اِ ت ِ ](ع مص ) سره كردن . (منتهي الارب ) (آنندراج ). سره گرفتن . (ناظم الاطباء). بيرون كردن درمهاي ناسره از ميان درمها. (از اقرب الموارد). بهين چيزي برگزيدن . (تاج المصادر بيهقي ). || گرفتن درم را. (منتهي الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). درمها را نقد گرفتن .(از اقرب الموارد). نقد ستدن . (تاج المصادر بيهقي ).نقد بستدن . (مصادر زوزني ). نقد ستانيدن . (غياث اللغات ) (آنندراج ). نقد گرفتن پول . (فرهنگ فارسي معين ). || جوان شدن كودك . (منتهي الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بجواني رسيدن كودك . (از اقرب الموارد). || آشكار كردن عيب شعر بر قائل آن . (از اقرب الموارد). خرده گرفتن . (فرهنگ فارسي معين ). || كاه از دانه جدا كردن . (غياث اللغات ) (آنندراج ). جدا كردن (خوب از بد يا كاه از گندم و مانند آن ). (فرهنگ فارسي معين ). || (اصطلاح علم حديث ) عبارت از تعليل است و منتقَد حديثي است كه درآن اختلاف روايت باشد از جهت افزوني و كمي رجال اسناد يا از جهت تغيير پاره اي از اسناد از جهت اختلاف در الفاظ متن حديث يا از جهات ديگر. (از كشاف اصطلاحات الفنون ). و رجوع به همين كتاب شود. || (اِمص ) نقد كردن . (ناظم الاطباء). بِه ْگزيني . خرده گيري . (فرهنگ فارسي معين ). سره گيري . (يادداشت بخط مؤلف ). || (مص ) جدا ساختن كاه از غله :
بر سر خرمن بوقت انتقاد
ني كه فلاحان همي جويند باد
مولوي
انتقاد كردن . [ اِ ت ِ ك َ دَ ] (مص مركب ) عيب گرفتن . || نقد كردن
(اِ مص ) (اصطلاح ادب و هنر) در مقابل لفظ كريتيك بكار برند و آن عبارتست از شرح معايب و محاسن شعر يا مقاله يا كتابي ، يا سنجش اثري ادبي يا هنري بر معيار يا عملي تثبيت شده . (ازفرهنگ فارسي معين ). || يكي از اعمال علم معماست و آن اشارت كردن است ببعض حروف بالفاظ مناسب آن حروف چنانكه حرف اول را سر و رخ و لب و تاج گفتن و حرف وسط را ميان و دل و كمر و حرف آخر را پا و دامن و غيره خواندن ، چنانكه براي شمس در اين مصراع :
اول شام و ميان چمن و دامن نرگس . از دانشنامه دهخدا
نقش انتقاد سازنده درایجاد ارتباطات مثبت
چگونه نقد كردن و يا بزبان عاميانه انتقاد كردن و از همه مهمتر نقد پذير شدن، يكي از بزرگترين مشكلات بشر است كه بشر هنوزدرابتداي راه است. هنر نقد كردن با كسب نتايج مثبت يكي ازمهمترين هنر و مهارت هاي ارتباطي و خود شناسي انساني است كه بعلت كمي تحقيقات نبازمند كار تحقيقي بيشتري دراين مبحث است. هم انتقادكننده و هم منتقد هر دو از اسيب هاي ان محفوظ نيستند و محققان مي توانند اين موانع را از سر راه بردارند و روحيه انتقاد عقلاني و روحيه انتقاد پذيري را در جامعه به شكل مثبت اموزش دهند تا جامعه به تعالي و رشد لازم برسد . بدون انتقاد مناسب فرد و جامعه ايي رشد نمي كند و افراد كمبودها و نوافص خود را نمي توانند درك ، ارزيابي واصلاح كنند، افراد قادر نخواهند بود به خواسته ها و انتظارات ديگران از خود دست يابند، عيوب فراوان بتدريج خود تبديل به بيماري ميشوند كه بايد راه چاره ايي براي ان يافت. با انتقاد منفي هم عزت نفس انسانها براحتي جريحه دار ميشودو زمينه سوء تفاهم ها و حمله هاي نامردانه فراهم ميشود و برعكس انتقاد سازنده شانسي براي رشد انسان است. انسان بخاطر «من برتر يا خود ايده الي » كه فرويد ان را تشريح كرده، تحمل انتقاد را ندارد، هر انتقادي مانند تبري است كه به تنه وجود ضمير نا خود اگاه يك انسان وارد ميشود. اين «من برتر» در هر انساني وجود دارد هركس از خود يك خود ايده الي مي سازد تا بتواند خود و نواقص خود را تحمل كند و دچار سرزنش و عذاب وجدان نشود. اما عنصر عقلاني را نيز به روح انسان خداوند بخشيده و با بخش حكمت اموز روح بشر مي توان در اين وادي تاريك ( اسيبپذيري انتقاد كننده و انتقاد شونده) بهتر قدم برداشت. چگونه بايد نقد كرد تا اسيبي به فرد مورد انتقاد نرسد واو تحمل نواقص خود را داشته باشد ؟ همانگونه كه انتقاد شونده از احساس مطلوبي برخوردار نيست ، انتقاد كننده هم از اثار منفي محصون نيست. روش بد انتقاد كردن نه تنها مشكل ايي را حل نمي كند بلكه مشكلات بسياري را هم ايجاد مي كند كه بيشتر مواقع چند پل باقي ماننده را هم خراب ميكند در ان موقع است كه درها از روي خشم محكم به هم كوفته مي شود و قهرها بين افراد سايه افكن ميشود. در اينصورت بايد در نحوه انتقاد تجديد نظركرده و بهترين روش را انتخاب كرد، كه موثر و كارگشا باشد. يكي از روشهاي مناسب نقد اين است كه اگر از نزديكان شما رنجشي به شما رسيد بدون خشم، يك نامه روشن واضح و محترمانه دوستانه مبني بر واقعيت براي او بنويسيد و انچه را كه برايتان فقط اتفاق افتاده برايش مختصر و مفيد شرح دهيد. خوبي اين روش اين است كه فرد مورد مخاطب وقت دارد نامه شما را در تنهايي چند بار بخواند و در مورد رفتارش فكر كند و كلاهش را قاضي كرده و حتي خودش نقدي برجريان بزند تا بتواند با شما در محيطي ارام و بدون تنش صحبت كند. البته اين نامه و طرح نقد به تنهايي معجزه نمي كند و بسياري از افراد هستند كه به سرعت خودشان را بخاطر شما عوض نمي كنند و ممكن است رفتار خود را توجيح هم بكنند. ولي نوشتن اين نامه براي شما مثبت است كه اولا رنجش و علت ان را مطرح مي كنيد و با ان هم تكليف شما وفرد مورد نظرتان مشخص مي شود و به فرد مورد نظرتان هم فرصتي مي دهيد تا رفتار خود را اصلاح كند. روش نامه نوشتن مزاياي خوبي دارد و ان اين است كه جنبه بيان غيرشخصي است و اصطكاك هاي شخصي ان كمتر است. راه بيان هم راحت تر است.
اثر مثبت ديگر اين نامه اين است كه وقتي مي خواهيد اين نامه را بنويسيد بدون تنش مي توانيد تمام نكات را روشن و واضح مطرح كنيد و با نوشتن اين نامه نصف بارروحي شما سبك مي شود و مي بينيد كه بعد از نوشتن نامه ارامش بيشتري داريد و از خشم شما كاسته شده. متن نامه را يكبار بخوانيد واگر جنبه حمله به طرف مقابل راداشت ان را دوباره تصحيح كرده وبا لحن دوستانه رنجش خود را بيان كنيد وسعي كنيداز ضمير شخصي من استفاده كنيد مثلا من احساس كردم كه ... شكايت و رنجش خود را بيان كنيدو از صرف ضمير شخصي دوم خودداري كنيد مثلا، تو اين كار را كردي..... را استفاده نكنيد، زيرا با اين روش طرف مقابل را به محاكمه اتهام مي خوانيد و نتيجه معلوم است چه از اب درخواهد امد..... با اين خطاب مكانيسمهاي دفاعي طرف مقابل تند و تيز ميشود و برخورد ها شكل دفاعي بخود ميگيرند. در انتهاي نامه از خوبي هايي كه از اين فرد مشاهده كرده ايد نام ببريد و بيان كنيد كه اين خصوصيات مثبت او برايتان با ارزش است و ازاينكه نامه شما را ميخواند از او تشكر كنيد. اين تكنيك هاي ارتباطي از ايجاد تنش بيشتر جلو گيري و زمينه ساز يك تامل و تفاهم عاقلانه بين شما و فرد مورد نظر مي تواند باشد . فرد مورد نظر از جايگاه خود شايد دلائلي براي رفتارش داشته باشد كه شما از ان بي خبريد و با شنيدن ان دلائل ممكن است كه شما هم ازميزان رنجش تان كاسته شود. دليل بسياري از سوء تفاهم هاو تنشها بين افراد نزديك يه هم بعلت كمبود مبادله اطلاعات است. اگر افراد تحمل داشته باشند و با صبوري به حرفهاي هم متقابل گوش فرا دهند سوء تفاهم ها كمتر ميشوند ................... مولف
----------------------------
چه بايد كرد؟
در قدم اول نقد در محل كار نقد، بي طرفانه و اصولي و محترمانه و محرمانه بين دو فرد باشد، نقد مورد نظر روشن و صريح و كوتاه بيان شود واز حاشيه روي بپرهيزيد. گاهي هم در رفتاري ظريف و عملي مي توان انتقاد را بيان كرد. انتقاد در زمان مناسبي بيان شود. يعني زماني كه ناراحت و عصباني هستيد انتقاد نكنيد و در كنار طرح نواقص از نقاط مثبت فرد ياد شود تا فرد بتواند به نحو مثبت نواقص خود در محيطي ارام، دوستانه و بي دغدقه بشناسد و با شناخت نواقص به قدم دوم يعني اماده براي حل اين نواقص بر ايد.در قدم سوم به همكارتان كمك كنيد تا بتواند نقص كار را برطرف كند و اين همدلي باعث ميشود كه فرد انتقاد كاري را بپذيرد .قدم چهارم اموزش است كه با اين توانايي نواقص رفع و فرد به سلامت از منزل انتقاد خارج ميشودو به اصلاح لازم ميرسد. اغلب اشكالات در محل كار به اموزش ناقص و يا اموزش كم بر ميگردد. با تقويت اموزش شغلي سطح خطاها هم كم ميشود و مدير خوب ان است كه كاركنان خود را در صورت نقص با اموزش تخصصي مجهز كند. با رفع نواقص توانمدي شغلي هم رشد ميكند و فرد به عزت نفس بيشتري دست مي يابد. نقد اصولي همراه با حمايت و اموزش مي تواند يك روش مثبتي باشد تا براي فرد رنج اور نباشد و فرد خود را تنها و بدون كمك احساس نكند. مثال شما براي كلاس زبان ثبت نام ميكنيد و سر كلاس تمرين ها را غلط حل مي كنيد، در انجا معلم ورقه شما را تصيح كرده و به شما ميدهد. انجا هم در واقع كار شما بوسيله معلم نقد ميخورد نه شخصيت شما، با اين فرق شما عيوب خود را در رشته درسي مي بينيد و معلم به شما دررفع نواقص كمك ميكند و هدف شما كسب دانش است. بنا براين دوباره با دقت قواعد را مي اموزيد و اينبار بهتر از دفعه پيش عمل مي كنيد و از كار خود رضايت داريد و عزت نفس شما درجه ايي فراتر مي رود، زيرا ميدانيد مي توانيد بزبان ديگر به مكالمه و ترجمه بپردازيد. در انتقاد سازنده فرد مورد انتقاد نه تنها اسيبي نمي بيند بلكه زمينه توانمدي براي او هم به شكل مناسب فراهم ميشود. انتقاد سازنده بايد دوستانه و همراه با محبت باشد و بين موضوع مورد انتقاد و شخصيت فرد مورد انتقاد تفكيك ايي قائل شدو نحوه انتقاد با گفتار و جملات مناسب و مثبت توام باشد تا انتقاد جاي درست خود را بيابد. هر انتقاد سازنده ايي هدفش فقط و فقط بالا بردن كيفييت كار و ياتصحيح نقص رفتاري يك انسان است . دستاورد انتقاد سازنده براي فرد توانمدي جديد در شيوه رفتاري و يا علمي و يا شغلي اش مي باشد
انتقاد محترمانه بدون تعصب مختصر و مفيد باشد و فقط بر موضوع مورد نظر متمركز باشد وعزت نفس فرد مورد هجوم قرار نگيرد بلكه فرد براي انجام كار و يا رفتار مناسب تشويق شود و تقويت انگيزه فرد در نظر گرفته شود. براي اين منظور بهتر است نسبت به شناخت فرد مورد نظر توجه و دقت كافي شود. با توجه به علايق و دلبستگي هاي فرد مورد نظرتان مي توانيد يك پل ارتباطي با او بر قرار كنيد و در مقابل الگوي رفتاري مثبت بايد قدرداني هايي هم بشود تا تحول مثبت شناخته و بيان شود ..............مولف
در پايان كتاب بسيار مفيدي را در زمينه روانشناسي انتقاد سازنده از خود و سازندگي مثبت شخصيت فردي و تقويت ارتباطات معرفي مي كنم كه اميد است در شكل گيري موفقيت هاي شخصي شما مفيد واقع شود .... .............مولف
روانشناسي تصوير ذهني
سايكوسيبرنتيك ، علم كنترل ذهن
نويسنده دكتر ماكسول مالتز
ترجمه مهدي قراچه داغي
انتشارات شباهنگ= تهران خيابان انقلاب، خيابان فروردين[/size]
این مطلب آخرین بار توسط Aliabadi در شنبه 18 آذر 1391 - 11:40 ، و در مجموع 1 بار ویرایش شده است.
كليد طلائي ارتباط موفق
روش ترك عادت غر زدن
بهترين و خلاق ترين تلاش اين است كه رفتار و اعمال و عادات خود را ارزيابي كرده و به خوشايندترين و زيبا ترين سبك آنها را بهبود بخشيم ........ مولف
****************************
زيان هاي غر زدن
چرا اينجا نشسته ای؟ درساتو خوندی؟ مگه فردا امتحان نداری؟ چقدر فيلم نگاه می کنی؟ چرا ظرف ميوه ای رو که خوردی نشستی؟ فقط برای ديدن سريال وقت داری؟ چند بار بگم کفشاتو اينجا در نيار؟ چقدر وسايلت را جمع کنم! من هم آدمم، خسته شدم!
با اين جملات می توان در محيط خانه مداوم روی اعصاب ديگران راه رفت، قدم زد و حتی دويد و حس عصبانيت، کم حوصلگی و لج بازی را تقويت کرد! تا جايی که آرامش زندگی لابه لای اين جمله ها گم شود!
برخی افراد هميشه غر می زنند. وقتی با افزايش قيمت ها مواجه ميشوند، وقتی کارهايشان عقب می افتد، وقتی هوا آلوده است، وقتی ترافيک سنگين است، وقتی هوا گرم است، وقتی برف می بارد، وقتی تاکسی گير نمی آيد، وقتی غذا می سوزد و خلاصه آنقدر به خاطر هر چيزی غر می زنند که به يک عادت جديد مبتلا می شوند: عادت غر زدن، هيچ فکر کرده ايد چرا برخی اوقات مداوم از ديگران ايراد می گيريم، يا خيلی زود از هر مساله ای شاکی می شويم و شروع می کنيم به غرغر کردن؟
روان شناسان عقيده دارند غرزدن نوعی پاسخ به موقعيت هايی است که فرد دچار ناکامی می شود و اگر اين ويژگی از فراوانی و استمرار برخوردار باشد به عنوان يک شيوه شخصيتی ناسازگار مطرح می شود که در اين موارد غالبا" با افسردگی، اضطراب، خود کم بينی، بهداشت روانی پائين، مشکل سازگاری با ديگران، بدبينی، نااميدی، خشم و رضايت نداشتن از زندگی همراه است.
دکتر " شمس الدين کهانی " روان شناس بالينی با بيان اين مطلب می گويد: پژوهشگران در تحقيقی درباره تجارب مردم هنگام روبه رو شدن با کمبودها، ناکامی ها و چالش های زندگی نظر خواهی کردند. موثرترين پاسخ های مقابله ای، کمک گرفتن از ديگران، انتقال احساسات، انجام اقدام منطقی، پند گرفتن از تجارب، استفاده از حس شوخ طبعی، حفظ ايمان و کنترل احساسات منفی و غيره موثرترين پاسخ ها، خشم، غرولند کردن، دودلی، سرزنش خود يا ديگران و فرار از شرايط بود.
بر اين اساس، دو شيوه يا راهکار مقابله ای مهم در افراد بررسی و شناسايی شد. نخست، شيوه مقابله ای مشکل محور که تمرکز اصلی فرد بر حل مشکل و تغيير شرايط بود و دوم شيوه مقابله ای هيجان محور که بطور عمده بر کنترل آشفتگی متمرکز تاکيد داشت. در حقيقت غرزدن، تحقير ديگران و طعنه زدن نوعی پرخاشگری محسوب می شود که همبستگی بالايی با اعتماد به نفس پائين، اضطراب و بدبينی افراد دارد، وی در باره سازگارانه ترين روش مقابله با چالش های زندگی می گويد: " بهترين و موثرترين روش، اتخاذ يک رويکرد فعال و متکی به خود است که برنامه ريزی و حل مشکلات زندگی را شامل می شود و با مثبت ترين هيجان ها مثل نشاط و شادکامی همراه است."
در شيوه شخصيتی عصبی و غرغرو، فرد معمولا" احساس درماندگی ميکند، نگران و مضطرب است، با ديگران سازگاری خوب و مناسبی ندارد و به علت انتظارات غير منطقی، هميشه از ديگران دلخور و عصبانی است و وقتی کارها بر وفق مراد او پيش نمی رود نااميد و افسرده می شود و دست از تلاش بر می دارد
وی ادامه می هد: " برای مقابله موفقيت آميز با چالش های زندگی، آگاهی شما از شيوه شخصيتی و نوع برخوردتان با مسائل کمک کننده است. زيرا شيوه های شخصيتی با چگونگی برداشت يک فرد از اطراف و نحوه واکنش او با رویدادهای فشارزا ارتباط تنگاتنگ دارد. " کهانی با بيان اين که برخی شيوه های شخصيتی انعطاف پذيرتر از ديگر شيوه هاست، می گويد: " معمولا" افرادی که انعطاف پذيری کمتری دارند در مقابله با چالش های زندگی بيشتر آسيب می بينند. " به گفته اين روان شناس در شيوه شخصيتی عصبی و غرغرو، فرد معمولا" احساس درماندگی ميکند، نگران و مضطرب است، با ديگران سازگاری خوب و مناسبی ندارد و به علت انتظارات غير منطقی، هميشه از ديگران دلخور و عصبانی است و وقتی کارها بر وفق مراد او پيش نمی رود نااميد و افسرده می شود و دست از تلاش بر می دارد.
به داد غرغروها می رسيم
همه ما حالت‌های منفی داريم، نکته اين است که چطور آنها را تغيير دهيم. همه ما در جاده موفقيت با حالت‌های منفی، انگل‌های انرژی و موانع متعدد روبرو می‌شويم؛ به همين دليل يکی از مهمترين کارهايی که می‌توانيم در زندگيمان انجام دهيم اين است که با استفاده از روش‌هايی که انرژی منفی را به راه‌حل‌های مثبت تبديل می‌کنند، مثبت بمانيم.
هدف، حذف همه غر زدن‌ها نيست بلکه حذف شکايت‌های بی‌مورد است و هدف بزرگ‌تر اين است که شکايت‌های قانع‌کننده را به راه‌حل‌های مثبت تبديل کنيم؛با اين همه هر شکايت، فرصتی است برای تغيير نکته‌ای منفی به مثبت.
سه ابزار برای اينکه غر نزنيد
"ولی"، فن مثبت
اين راهکار ساده کمک می‌کند "شکايت‌ها "را به "افکار"، "راه‌حل‌ها "و "عملکردهای مثبت" تغيير دهيد و اين طور عمل می‌کند: هنگامی که تشخيص می‌دهی در حال غر زدن هستی به سادگی کلمه "ولی "را بگو و سپس فکر يا عملکردی مثبت به آن اضافه کن.
مثال:
"ميل ندارم برای رسيدن به محل کارم يک ساعت رانندگی کنم ولی سپاسگزارم که می‌توانم رانندگی کنم و شغلی دارم. "
"از اينکه چاق شده‌ام بيزارم ولی احساس خوبی دارم چون قصد دارم ورزش کنم و درست غذا بخورم."
بايد به جای مجبور بودن بر توانايی داشتن تمرکز کنيد
اغلب اوقات شکايت می‌کنيم و بر آنچه مجبور به انجامش هستيم؛ تمرکز می‌کنيم. ما چيزهايی شبيه اين می‌گوييم: «مجبورم رانندگی کنم»، «من مجبورم اين يا آن کار را انجام دهم». به جای اين کار، ديدتان را تغيير داده، تشخيص دهيد که مجبور به انجام کار نيستید. شما توانايی انجام کارها را داريد، شما توانايی زيستن را داريد.
در حالی که بسياری از مردم بيکارند شما توانايی رفتن به سر کار را داريد. شما توانايی رانندگی در ترافيک را داريد در حالی که بسياری حتی ماشين ندارند يا آنقدر بيمارند که نمی‌توانند رانندگی کنند. بر آنچه که توانايی انجامش را دارید تمرکز کنيد. به جای استرس بر نعمت‌هايی که داريد تمرکز کنيد. بر شکرگزاری تمرکز کنيد.
با شکايت‌های منطقی، مشکل را شناسايی و آن شکايت، شما را به يک راه‌حل می‌رساند و آن وقت است که هر شکايتی به فرصتی برای تغيير مثبت تبديل خواهد شد
شکايت‌ها را به راه‌حل‌ها تغيير دهيد
هدف حذف شکايت‌ها نيست بلکه حذف شکايت‌های بدون فکری است که در خدمت هدف بزرگ‌تری نباشند و اجازه دادن به خودنمايی شکايت‌هايی که منطقی و ارزشمندند. اولی منفی و دومی مثبت است، تفاوت در نيت است. با شکايت‌های بی‌مورد شما ندانسته، بر مشکلات تمرکز می‌کنيد. با شکايت‌های منطقی، مشکل را شناسايی و آن شکايت، شما را به يک راه‌حل می‌رساند و آن وقت است که هر شکايتی به فرصتی برای تغيير مثبت تبديل خواهد شد.
5 کاری که به جای شکايت و غر زدن می توانيد انجام دهيد
اين هم پنج موردی که شما به جای غر زدن می‌توانيد انجام دهيد. اين نکات کمک خواهد کرد كه بدانيد ناتوان نيستيد. شما قدرت انتخاب باور‌ها و عملکرد‌هايتان را داريد و در تمرکزتان بر مثبت به جای منفی، ايمان، قدرت و اعتماد را برای غلبه بر چالش‌های زندگی و شناسايی راه‌حل‌هايی برای شکايت‌هايتان پيدا خواهيد کرد.
تمرين سپاسگزاری
تحقيقات نشان می‌دهد هنگامی که در روز، سه موهبتی را که خدا به ما عطا کرده برشمريم ميزان شاديمان بيشتر شده و سبب بالا رفتن شور و اشتياق و روحيه‌مان می‌شود. همچنين از نظر فيزيولوژی، همزمانی سپاسگزار بودن و استرس داشتن، غيرممکن است. ذهنمان نمی‌تواند همزمان دو فکر متضاد داشته باشد. اگر بر سپاسگزاری تمرکز کنيد نمی‌توانيد منفی باشيد؛ همچنين می‌توانيد با قدردانی از همکارانتان به آنها نيرو دهيد و متعهدترشان کنيد.
ديگران را تحسين کنيد
به جای غر زدن درباره اشتباه‌های ديگران، بر آنچه درست انجام داده‌اند تمرکز کنيد. آنها را تحسين کنيد تا بيشتر موفقيتشان را مشاهده کنيد. البته به خطا‌هايشان اشاره کنيد تا بتوانند ياد بگيرند و رشد کنند ولی مطمئن شويد به ازای هر يک بار انتقاد، سه بار تحسينشان کرده‌ايد.
بر موفقيت تمرکز کنيد
با خواندن يک مطلب مثبت شروع کنيد. هر شب قبل از رفتن به رختخواب يک نکته عالی درباره روزتان بنويسيد. يک مکالمه عالی، پيشرفت يا موفقيتی که به آن می‌باليد. بر موفقيت تمرکز کنيد و با اشتياق، منتظر فردا و خلق موفقيت‌های بيشتری باشيد.
رها کنيد
بر اموری که قدرت تغييرشان را داريد تمرکز کنيد و چيزهايی را که ماورای کنترلتان است، رها کنيد. از اينکه با رها کردن کنترل، همه چيز به طريقی حل می‌شود، شگفت‌زده خواهيد شد.
و حتما دعا کنيد
تحقيقات علمی نشان می‌دهد که اين تمرين روزانه، ميزان استرس را کاهش می‌دهد، انرژی مثبت را تقويت می‌کند و سلامتی، سرزندگی و طول عمر را بالا می‌برد. هنگامی که با ميل به غر زدن روبه‌رو شديد يا احساس می‌کنيد استرستان زياد شده، مکث کنيد، در قدرت بی‌پایان غوطه‌ور شويد و نيرويی دوباره بگيريد.
مثبت يا منفی انتخاب با شماست: شکايت‌ها را به راه‌حل، نوآوری و موفقيت تبديل کنيد.
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید
.gif){kind=icon}
