تاریخ: شنبه 13 آذر 1389 - 20:16 عنوان: هنر رنگرزي ، رنگرزي الياف قالي و گليم ساوه
مدیر انجمن
عضو شده در: 30 بهمن 1388 پست: 2274
امتياز: 60455
هنرزنگرزي،رنگرزياليافقاليوگليمساوه
توجه! مطالبي كه به مولف ختم ميشود از مولف است و بقيه مطالب از منابعي ذكر شده اند كه در پايان هر قسمت ادرس سايت ان نيز درج شده است
اشنائي با فوت و فن رنگرزي طبيعي بخشي از تاريخچه فرهنگ و هنرتوليد فرش و گليم، نساجي و هنر صنايع دستي در شهر ساوه و اطراف ان را تشكيل ميدهد . حفظ و بيادسپاري اين اطلاعات گرانقدر و زنده نگهداشتن ان در حافظه نسل هنرمند و جوان فعلي قدمي است براي بقاء اين دانش و انتقال ان به نسل هاي اينده. اشنائي با اين اطلاعات براي نسل جوان و هنرمند با ذوق ساوه ايي هم خالي از لطف نيست. بخصوص اينكه مي بينيم بسياري از نقاشان برجسته امروزه در جهان از اين دانش براي ايجاد اثار متنوع خود جديت بخرج مي دهند و هر گونه اطلاعات غني را از هر كشوري در مورد رنگ هاي طبيعي جمع اوري كرده و در تكميل هنر و اثار خلاق و ايجاد تكنيك و ابتكارات هنري خود مورد استفاده قرار ميدهند.
گذشتگان ما رابطه عميقي با طبيعت داشته و از اين راه به دانش و تجارب اقتصادي گرانقدري دست يافته اند كه امروزه متاسفانه اين تجارب گرانقدرنسل هاي پيشين بخاطر پديده شهر نشيني و فاصله گيري از طبيعت در حال طرد و فراموشي و نابودي است.
با استفاده از اين روشها مي توان اين دانش را به نسل هاي اينده انتقال داد واز نابودي و فراموشي ان جلوگيري كرد. با استفاده از روشهاي بسته بندي اين امكان هست كه بطور مثال پوست خشك گردو، انار و بسياري از ميوه هاي رنگينه دار بعنوان يكي از اقلام تجاري در داخل كشورمحسوب شده و از دور ريختن و اتلاف ان جلوگيري شود.
1. انتقال كليه تجارب، دانش ، فوت و فن رنگرزي و اصول تهيه رنگهاي طبيعي توسط قالي بافان، نساجان، كاشي كاران و نقاشان سنتي ما در قالب كتب فني و كلاسهاي اموزشي براي رشته هاي هنر و فرش و كاشيكاري و نقاشي نقش مانده گاري در تاريخچه فرهنگ و هنر ايراني دارد
2. انتقال دانش رنگرزي طبيعي از طريق وزارت اموزش و پرورش در كتب درسي مربوط به رشته هاي فني و حرفه ايي و هنرگامي است مهم در انتقال اين دانش به نسلهاي جوان
3. اموزش هنر رنگرزي در مراكز فرهنگي و فرهنگسرا ها به بانوان علاقمند و هنرمند چه بسا در تاريخچه نساجي و صنايع دستي زنان هنرمند نقش بزرگي داشته اند
4. استفاده و بكار گيري فنون رنگرزي سنتي وروش هاي تهيه رنگ و طراحي در صنايع بروز مانند كاشي كاري و نساجي و مد در جهت توسعه اقتصادي و صنعتي و تهيه مصالح ساختماني زندگي روزانه و تنوع پوشاك يكي از نيروهاي بالقوه صنعتي و فرهنگي سرزمين و فرهنگ ايراني است. بروز كردن و بكار بردن اين فنون كمكي است به حفظ و ترويج فرهنگ اصيل ايراني در مقابل تهاجم فرهنگي بيگانه و روشي است در ايجاد بازار كار.
5. نقش برجسته و مهم سازمان گردشگري و شهرداري ها در ترويج اموزش و برگزاري كلاسهاي پرورش گياهان رنگينه دارو روش رنگرزي طبيعي و سنتي در ميان نسل جوان و عموم مردم براي بالا بردن فرهنگ ملي
در اينجا با بخشهايي از تاريخچه و فوت و فن رنگرزي سنتي اشنا مي شويد . با ترويج امورش توليد گياهان رنگ زا و اموزش روشهاي رنگرزي سنتي كمكي است به رشد خود كفايي در بخش توليد رنگ كه بخش بزرگي از نيازهاي كشور در مورد صنايع نساجي كاشي سازي و غيره كشوررا تامين مي كند و استفاده از الياف طبيعي در روند سلامت بخشي پوشاك نقش مهمي را ايفاء مي كند. يكي ديگر از نتايج مثبت رشد اين فن ايجاد كار و كارافريني در بخش گياهي، كشاورزي و صنعتي براي جوانان است. اختصاص پايان نامه هاي علمي در زمينه تحقيقات گياهشناسي با موضوعات مطلوب مانند روش توليد گياهان رنگ زا و روشهاي جديد رنگرزي طبيعي به حفظ صنايع سنتي و دستي، كشاورزان نيز كمك مي كند تا در كيفيت كالاهاي خود پيشرفت داشته باشند ودر بازارهاي رقابتي پيشرو باشند. اين هنر انچنان بي ربط با توسعه و ترويج كشاورزي و صنايع نساجي و كاشي كاري و قالي بافي نيست.
امروزه هنر كاشيكاري سنتي ايراني از جذابيت خاصي بخاطر تنوع تكنيك ، زيبايي و طراحي برخوردار است كه مي تواند بعنوان منبع كارافريني براي جوانان كارجوي ايراني مورد بهره برداري قرار گيرد زيرا در جهان كاشي هاي سنتي ايراني بعنوان دستاوردهاي فرهنگ شرقي از اهميت خاصي برخوردار است و مي تواند توليدات اين رشته بعنوان كالاي صادراتي بازارهاي بيشماري را بخود اختصاص دهد و باعث افزايش منابع ارزي بسيار براي كشورشود. يكي از تكنيك مهم در اين زمينه به نوع تهيه و تنوع رنگها و دانش استفاده از رنگهاي سنتي بستگي دارد ، ترويج اين دانش راه را بر توليد كننده گان كاشي كار جوان هموار مي سازد. نقش تاريخي ايرانيان را در ابداع كاشي در دنيا نبايد فراموش كرد. مبناي بهداشت و نظافت بدن و مبارزه با بيماري ها هزاران سال قبل بوسيله توليد كاشي و ايجاد حمام در ايران صورت گرفت. زماني كه در قرون وسطي حمام كردن را و اب را عامل شيوع بيماري مي دانستند و بهداشت وضع اسف باري در اروپا داشت و ميليونها انسان بوسيله طاعون و بيماري هاي ديگر فوت مي كردند، كاشان( از كاشي مي ايد يعني سازنده گان كاشي ) يكي از زيبا ترين شهرهاي ايران ،اين مردم بزرگ و بي همتا و با فرهنگ بهترين و عالي ترين حمام هاي دنيا را ساخته بودند
شهر ساوه نيز بخاطر سابقه فرهنگي اش در زمينه سفال مي تواند يكي از پيشگامان توسعه و رواج كاشي هاي سنتي به سبك روز دربخش مصالح مسكن و ساختماني براي مصارف نانوايي ها، حمام ها، رستورانها، معابر عمومي، گنبد ها، مساجد، مدارس وادارات و منازل بحساب ايد. تنوع و زيبايي كاشي هاي ايراني بخاطر هنر طراحي و تنوع رنگ است . توسعه صنعت كاشي كاري سنتي در ساوه گامي و روزن اميدي است در توليد بازار كار جديد براي جوانان ساوه ايي بخش كشاورزي،بيو شيمي، هنر، معماري و ساختمان، سفال، نقاشي . با توليد و پخش اين فراورده در ساوه نه تنها به سراسر ايران بلكه به كشورهاي ديگر تحولي در دارامد اقتصادي اين منطقه بوجود مي ايد. گاهي ايده هاي كوچك مي توانند ثمرات بزرگي با خود به همراه داشته باشند. در اين زمينه معلمين اول يعني مهندسين اين صنايع مبدع وپايه گذار اين صنعت در ان خطه هستند. تمام گياهشناسان ايراني ما به اين امر واقف هستند كه تنوع گياهي سرزمين ايران سه برابر اروپا ست و اين يكي از نعمات و ثروت هاي طبيعي كشور ايران محسوب مي شود. شكرانه اين نعمت استفاده صحيح و حفاظت و ترويج اين گياهان در اين سرزمين است و يكي ديگر از شكرانه ها اموزش هاي اساسي و بنيادي اين علم در دانشگاههاي كشاورزي است ... مولف
از ديرباز انسان از مواد مختلف موجود در طبيعت برای رنگرزی استفاده مي كرد.ابتدايي ترين رنگ برای بشر اوليه سياه و قرمز بوده است كه به دنبال اين شناخت ،انسان از خاك زرد به عنوان رنگ زرد و از خاك سرخ به عنوان رنگ سرخ و از زغال به عنوان رنگ سياه استفاده مي كرده است . پيشينه ی رنگ سازی در ايران قدمتی چند هزارساله دارد كه نقاشيهای ابنيه ی تاريخی و منسوجات به دست آمده از قديم گواه اين مدعاست . گذشته از آثار به جا مانده از دوران هخامنشی و ساسانی كه نشان دهنده ی مهارت ايرانيان در بافت و رنگرزی فرش و منسوجات مختلف است ، عصر صفويه اوج شكوفايی اين هنر در ايران است .
پژوهش هاي باستان شناسي مؤيد آن است كه ايرانيان در رنگرزي مانند ساير اقوام و ملل قديم بسيار با تجربه بوده و مواد رنگزايي كه در منسوجات خود به كار مي برده اند، بسيار با ثبات و چشمگير بوده است. براي سال هاي متمادي مواد رنگزاي طبيعي يكي از اقلام صادراتي ايران بوده است. در اواخر دوره قاجاريه كارگاه هاي متعدد رنگرزي در جوار كارگاه هاي قالي بافي فعاليت پررونقي داشتند. در اين كارگاه ها فرآورده هاي گياهاني از قبيل روناس، اسپرك، پوست گردو و انار را به مصرف مي رسانيدند و تجار صادر كننده نيز مواد رنگزاي گياهي مازاد بر مصرف داخلي را كه در كارگاه هاي توليد رنگ بسته بندي شده بود را به خارج صادر مي كردند.
بازرگانی ونيزی که در سال 913 ﻫ. ق. در ايران ساکن بوده است می نويسد: «در اين شهر [خوی] رنگ سرخ لاکی به مقدار فراوان ميسازند و آن را از ريشه های سرخی فراهم ميکنند که در زير زمين است و با بيل و کلنگ بيرون می آورند و سپس به هرمز ميفرستند و از اين ريشه ها برای ساختن و به کار بردن رنگ سرخ در غالب نقاط هندوستان بهره می جويند.» گياه بيان شده همان روناس می باشد. «ويکتوريا افشار» می گويد: «صدور روناس از آذربايجان به هندوستان به احتمال زياد يا به دليل کافی نبودن و يا پايين بودن کيفيت رنگ آنها بوده است.» نيل كه در خوزستان كاشته مي شد، رنگ سرمه ای مي داد
فرايند و روشهای رنگرزی الياف با مواد طبيعی » - ص 28
شاردن Chardin» در سفرنامه اش به فراوانی اين گياه در ايران اشاره کرده و عنوان می کند که از اين گياه برای رنگرزی و نقاشی استفاده می شود.
رنگرزي نوعي فن چاپ
دسته اي از گياهان داراي رنگينه ها يي با ثبات عالي و متوسط هستند و در رنگرزي سنتي نقش مؤثري دارند. روناس، اسپرك، نيل، گل بابونه، برگ انگور عسگري، چغندر، پوست پياز، برگ درخت توت، وسمه، گل رنگ، گل جعفري، برگ انجير، پوست انار، بلوط، پوست گردو، هليله، سماق، زعفران، جا شير و غيره از گياهاني هستند كه در ايران يافت شده و از مواد رنگزای آنها در رنگرزي استفاده مي شده است.
معرفي گياهان زنگزا
- روناس: ماده رنگزاي روناس ترکيبی است به نام آليزارين (يا 1 و2 دی هيدروکسی آنتراکينون) که در ريشه آن قرار گرفته است. با كم و زياد كردن درصد دندانه و نوع آن، از اين ماده شيدهاي قرمز به دست مي آيد.
- اسپرك (ورث): گياهي است كه در تمام نقاط ايران يافت مي شود. با رنگينه آ ن انواع رنگ هاي زرد به دست مي آيد مثل طلايي، زرد، زرد طلايي، زرد كدر و شفاف.
- نيل: اينديگو يا نيل، براي تهيه شيد های آبي تا سرمه اي استفاده مي شود. گاهي نيل را در جاشير، همراه با دندانه مي جو شانند و رنگ سبز مي گيرند و با افزودن روناس به آ ن رنگ بنفش مي سازند. از وسمه نيز رنگ آبي به دست مي آيد.
- پوست انار: مانند اسپرك رنگ زرد توليد مي كند ولي ثبات آنرا ندارد. از گل زعفران، برگ مو (در اراك و مناطق مركزي ايران)، جاشير (در فارس) و گندل (در لرستان و كردستان و ديگر مناطق غربي) نيز رنگ زرد و نارنجي به دست مي آيد.
- پوست گردو: ماده رنگزای موجود در پوست گردو ترکيبی است به نام جاگلون که با آن انواع شيدهای قهوه اي روشن تا مشكي و خاكستري را می توان ايجاد نمود. تنوع اين رنگ ها بستگي به استفاده از دندانه ها و مواد كمكي افزوده شده دارد. از گياه سماق نيز براي تهيه رنگ هاي قهوه اي استفاده زيادي مي شود.
جفت: جفت پوسته بين مغز و پوست ميوه بلوط است كه از آن رنگ بژ به دست مي آ يد
قرمز دانه: بهترين ماده رنگزايي كه از حشره اي به همين نام تهيه مي شود. اين حشره اغلب بر روي درختان بلوط، سرو، كاج و كاكتوس زندگي مي كنند. در آسيا، اروپا، آفريقا و آمريكاي جنوبي فراوان است. قرمز دانه را خشك كرده و به صورت پودر در آب و اسيدهاي معدني حل مي كنند. حاصل، رنگ قرمز خوبي است كه اگر به جاي اسيد از ماده اي قليايي استفاده شود رنگ بنفش به دست مي آيد و از تركيب با رنگ هاي گياهي، انواع شيد هاي رنگي توليد مي كند. معروفترين قرمز دانه ها؛ قرمز دانه نپال و كاسيل (مكزيك) است. نام علمي اين رنگ "اسيد كار منيك" است. انواع قرمز دانه عباتند از: قرمز دانه هندي، لهستاني، مكزيكي، ارمني، كرم ورميلو. براي دندانه قرمز دانه از آ ب زرشك، قا را و آب انگور استفاده مي كنند.
تمشک: اين گياه بيشتر در مناطق مرطوب و شمال ايران می رويد و مصرف خوراکی دارد و جوانه های گياه قسمت رنگ زای آن محسوب می شوند و در فصل بهار جمع آوری می گردد و از آن رنگ خاکستری تيره حاصل می گردد.
سرخس وحشی: اين گياه بيشتر در مناطق مرطوب و شمال ايران می رويد و ماده رنگ زايی آن در سر شاخه های گياه يافت می شود و از آن رنگ سبز متمايل به زرد و خاکستری به دست می آيد (رنگ سبز مايل به زرد با رعايت نسبت مواد دندانه بستگی خواهد داشت.)
پياز: گياهی یک ساله که مصرف خوراکی دارد و قسمت رنگ زای آن در پوست نازک يافت می شود و از آن رنگ های مسی، نارنجی و پوست پيازی حاصل می گردد.
گل زرد: اين گياه بيشتر در خراسان می رويد که بعضا گل آن را با زعفران مخلوط می کنند و به عنوان زعفران به فروش می رسد و از آن رنگ زرد حاصل می گردد.
توت: درخت توت در مناطق معتدل و گرم می رويد که ميوه آن مصرف خوراکی دارد و برگ های آن ماده رنگ زايی دارد و ميزان رنگ دهی آن کم است و از آن رنگ سبز مغز پسته ای حاصل می گردد.
رنگ سازی سنتی و انواع رنگها
استفادهازمواد معدنی وآلی( گياهی و جانوری)،به منظوراستفاده ازرنگ آنها درايران از سابقه ای طولانی برخورداراست و حداقل جوامع ساکن درايران ازهزاره ی هشتم به بعدازمواد رنگزا استفاده می کردند و همراه با تجارب انسان به تدريج دامنه استفاده ازرنگ ها گسترش يافت ودر امور مختلف بکار گرفته شد. مدارک و شواهد نشان می دهد که عمده رنگ های مورد استفاده هنرمندان درزمينه های کاشيکاری،قاليبافی وديگرمنسوجات، تذهيب و تشعير، شامل تعدادی رنگ مشخص است. به طورمثال مرکب خوشنويسی و طراحی را از دوده ی چراغ می ساختند؛ دوده ی چراغ را با صمغ عربی می آميختند. مرکب ضد آب را با« توتيا» (سولفات آهن) و روغن«مازو» می ساختند. بيشتر رنگ ها ازمواد معدنی بود، مثلا شنگرف وسولفيد جيوه برای ساخت رنگ های قرمز، لاجورد وآزوريت برای رنگ آبي، مرمرسبزبرای رنگ سبز وانواع اخرا برای رنگ های زرد و قهواي و سرخ کار می رفت؛ رنگ سفيد را نيزازگچ يا کربنات سرب تهيه می کردند. برخی رنگ ها را به صورت اشکانی از قرمزدانه و«نيل» هم بکارمی بردند. تمام رنگها را با ماده کمکی از صمغ عربی به هم می آميختند واز طلا به شکل «زرورق» يا براده ای آميخته با چسب حيوانی استفاده می شد.
مهم ترين رنگ سرخ مورد مصرف دررنگ سازی «روناس» است که ازريشه بوته روناس بدست می آ يد. ريشه روناس از وقتی دو ساله شد مورد استفاده قرارمی گيرد. اين گياه در هفت سالگی دارای مقداررنگ بيشتری است و رنگ آن ارغوانی سير است و هرچه گياه جوانتر باشد رنگ آن به قرمزسفالينه ای می گرايد.از ديگر رنگ های قرمز مايل به ارغوانی، رنگی است که ازريشه هوايی گياه چوبه می گيرند. رنگ سرخ تند ويژه ای نيزازلاک بدست می آيد که محصول فرعی صمغ لاک است.
يکی از رنگ هاي زرد، گل رنگ است که از گلبرگ خشک شده وکوبيده ی آن جهت ساخت زرد ليمويی استفاده می شود، ازديگرزردها زرد زعفران است که ازکلاله زعفران بدست می آيد که بسيارگران بوده وبيشتر برای ابريشم بکار می رود. يکی ديگرازانواع زرد، زردچوبه است که به آن زعفران هندی نيزمی گويند از شيره پوست انارنيززرد ملايمی بدست می آيد. ديگر زردهای مورد استفاده دررنگرزی سنتی زردی است که ازگل ميمون بدست می آيد يا ازتوتهای کوهی نرسيده که مايل به نارنجی است. زرد«گندل» نيزاز گياه«گندلاش» و زرد پاييزی ازبرگ مو بدست می آيند.
رنگ ابي ، تقريبا منحصرا از«نيل» بدست می آيد که ازبرگهای گياه رنگ «وسمه» توليدمی شود. ديگر آبيها برگ قيطران به رنگ ارغوانی-آبی که ازبرگ گياه گرفته می شود و درصورت ثابت شدن بوسيله اوره، رنگ آبی فيروزه ای بدست می دهد.
سبز چيني ازدوگياه از خانواده خولان بدست می آيد. ازترکيب زرد گل ميمون و «نيل» نيزسبزی بدست می آيد که به سبز«نبی» معروف است.
از پوست گردو رنگ قهوه اي بدست می آيد و اگراين قهوه ای مجددا با روناس رنگ شود رنگ شتری بدست می آيد. رنگ شتری ديگرازپوست کوبيده اناروپوست بلوط بدست می آيد. اگر اليافی را که قبلا با نيل سورمه ای کرده اند با ترکيب جوهرمازو و زاج زرد رنگ درست کنند رنگ مشکی سيربدست می آيد.
منبع:دروس اختصاصی کارشناسی ارشدهنر،تاليف منصور حسامی.[وديگران]،تهران:گريفن،1381باهمکاری انتشارات اسليمی
گياهی علفی، قوی و پايا به ارتفاع 50 تا 100 سانتی متر، با شاخه های فراوان.
گل: کوچک، سفيد مايل به صورتی با 4-5 کاسبرگ پايا.
ميوه: تقريباً کروي ار.
انتشار جغرافيايی: شمال: تقريباً در تمامی نواحی مازنداران، گيلان، گرگان که معمولاً در کنار جاده ها و در جوار پلم می رويد.
مشخصات: اين گياه را می توان به سه بخش تقسيم کرد:
1. مرحلۀ گل دادن که به صورت خوشۀ انگور و گل ابريشم است.
2. مرحلۀ ريزش گل که به رنگ سبز است.
3. مرحلۀ رسيدن دانه ها و ميوه که شباهت بسياری به خوشۀ انگور دارد.
رنگ: رنگ اين گياه در تماس با دست به آسانی پاک نمی شود و 5 تا 15 پرچه ی کم و بيش پيوسته، به رنگ بنفش متمايل به سياه.
موسم گل: ارديبهشت – مرداد علامت آن تا مدتی در دست باقی می ماند.
اين گياه از نظر دارويی مصرفی ندارد و به اعتقاد افراد بومی سمی است و حتی حيوانات از خوردن آن پرهيز می کنند. فرق اين گياه با گياه پلم اين است که دانه پلاخوم بعد از رسيدن و خشک شدن به صورت پوکی در می آيد، در صورتی که دانۀ سرخاب بعد از رسيدن و خشک شدن به صورت دانۀ پر و کروی باقی می ماند.
رنگرزی با سرخاب
1. دندانه کردن
2. طريقۀ رنگرزی
دندانه کردن:
اندازه:
پشم سفيد خالص 1000 گرم
آب سبک 20 تا 30 برابر وزن الياف
زاج سفيد 10 گرم
پس از گرم کردن حمام رنگ زاج سفيد را اضافه می کنيم. در حرارت 70 درجۀ سانتی گراد پشم سفيد مرطوب را وارد حمام رنگ می کنيم. مدت يک ساعت در دمای 80 درجۀ سانتی گراد حرارت می دهيم. بعد از خاموش کردن حمام و خنک شدن ابتدا آب کلافها را می گيريم، شستشو می دهيم و در سايه خشک می کنيم.
طرز رنگرزی:
در پايز ساقه های سرخاب را جمع آوری می کنيم و دو روز در آفتاب قرار می دهيم. دانه های رنگی را از ساقه ها و برگ ها جدا می کنيم و در ظرفی با قدری آب می جوشانيم.
پانته آ صفاری
|
تاريخچه اسپرک (ورث)
اين گياه در آسيای ميانه و ايران به صورت وحشی و خودرو يافت ميشود و حدود 5000 سال است که برای رنگرزی از آن استفاده می شود و رنگ حاصل از آن دارای ثبات کم نظيری است. اسپرک رنگهای زرد و طلايی ايجاد می کند.
دانه های اسپرک در آثار دوران نوسنگی سوئيس يافت شده است.روميان باستان از اين گياه برای رنگ کردن ردای راهبه ها و لباس های عروسی استفاده می کردند. «ديوس کوريدس Dioscorides » به عنوان یک رنگزا از آن ياد کرده و «پلينی Pliny » اسپرک را خاص رنگرزی لباس های زنانه دانسته است. رنگ اين گياه در فرش پازيريک هم ديده می شود.
قديمی ترين قوانين ثبت شدهﻯ رنگرزی حرفه ای در اروپا که مربوط به سال 1243 ميلادی می باشد، استفاده از رنگهای زرد ديگر را به دليل ثبات بيشتر اسپرک منع کرده بودند.... در تعرفه های تجاری بازار «باسل» در سال 1400 ميلادی نام اين گياه در ليست مواد رنگی وجود دارد. در انگلستان از ترکيب اسپرک و نيل برای توليد رنگهای سبز Lincoln و Kendal استفاده می شد. اين گياه در اروپا به تدريج جای خود را بلوط سياه داد.
تعريف و نقش دندانه ها در رنگرزي در توليد قالي و الياف نساجي
دندانهها موادی هستند که برای تثبيت و رنگ پذيری بيشتر الياف استفاده میشوند. روش عمل آنها به اينصورت است که با بوجود آوردن منافذی در سطح الياف باعث نفوذ بيشتر رنگ به الياف میشوند و بطور کلی برای جذب بيشتر رنگ ها و تثبيت آنها از دندانهها بايد استفاده کنيم چون حتی رنگهای طبيعی بدون استفاده از دندانهها جذب الياف نشده و رنگرزی الياف با اين رنگها بدون استفاده از دندانهها از ثبات کافی برخوردار نخواهد بود، در نهايت دندانهها جذب بيشتر و بهتر رنگها را فراهم میکنند. به عبارت ديگر دندانه ها موادی واسطه هستند که محيط را برای رنگ الياف آماده می سازد و موجب می گردد که ثبات و شفافيت رنگ بيشتر گردد و قريب به اتفاق کليه رنگ ها نياز به دندانه ها دارند مگر گياهانی که از ماده مازوجی (تانن) فراوانی برخوردار باشند که چند نوع دندانه را که کاربرد بيشتر دارد ذکر می کنيم: زاج سفيد نمک مضاعف آلومينيوم و املاح آلومينيوم و زاج سياه سولفات آهن و بيکرومات سديم و بيکرومات پتاسيم و کروم شيرين و ترش قلع و نيکل و کبالت. بر حسب تقدم و تأخر عمل رنگرزی و عمل دندانه دادن، رنگرزی با مواد رنگزای طبيعی به سه طريق ممکن است صورت پذيرد:
اول رنگرزی، سپس دندانه کردن الياف رنگرزی شده
اول دندانه دادن و سپس رنگرزی
عمل دندانه و رنگرزی توأم. در اين روش کلافها را در حمام محتوای دندانه، رنگینه و مواد کمکی ریخته و یک روز بعد برای شستشو بیرون میآورند.
منبع گزارش
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D9%86%DA%AF%D8%B1%D8%B2%DB%8C
رنگرزي در قالي و نساجي
رنگ نخستين مشكي است كه از پوست گردو و كتيرا ساخته مي- شود و رنگ زمينه را شامل مي شود. رنگ دوم قرمز ميباشد كه از زاج سفيد (نوعي سنگ) و روناس ( نوعي گياه) است و آن را با كتيرا مي جوشانند تا رنگ قرمز به دست آيد. بدين ترتيب رنگ سوم آبي كه از لاجورد و شيرهي انگور و كتيرا، رنگ چهارم زرد از پوست انارشيرين و كتيرا ، رنگ سبز از پوست انار شيرين، لاجورد ، شيرهي انگور و كتيرا تهيه ميگردد.
پس از رنگ مشكي كه شامل طرح ميشود شروع به ساخت رنگهاي ديگر از قبيل قرمز، آبي، سبز و زرد تيره ميكنند و رنگها با قالبهاي مورد نظر، ويژهي آن رنگ ، بر روي پارچه نقش ميبندند. پس از پايان رنگآميزي آن ها را به رود فرستاده تا مرحلهي صحراكاري انجام شود. در مرحلهي صحراكاري، نخست پارچه را در رود ميشويند تا رنگهاي اضافي از روي پارچه رفته و تميز شود، سپس چون رنگ قرمز ابتدا صورتي ميباشد پارچهها را داخل پاتيلهاي بزرگي كه درون آن پوست انار و روناس ميباشد، ميجوشانند تا رنگ صورتي تبديل به قرمز شود. سپس پارچهها را از درون پاتيل نخست به درون پاتيل دوم كه مخلوط آب سرد و پوست انار ميباشد ميريزند تا زمينهي كار كرم شود و زمينه شفاف شود آن گاه پارچهها را در رود ميشويند تا رنگهاي اضافي پاك گردد و هيچ گونه مادهي اضافي روي پارچه باقي نماند. سپس روي ماسه هاي كنار رود پهن ميكنند تا بخشكند و آمادهي مصرف مي شوند . برخي از نقشهاي مهم و قديمي پارچه قلمكار عبارتند از: بُته جقه ، بُته ترمه، دالبر، درهم ريزه، بند اسليم ، حاشيه پهلوي، گلدان ، سراميكي ، حلقهاي ، سلطنتي، چهار بُته اميري ، سروي و برخي نقوش حيواني مانند طاووس ، شير و پرنده .
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
انار
اربن . [ ب ُ ] (اِ مركب ) درخت انار. (برهان ) (شمس اللغات ) (انجمن آرا) (آنندراج
(غياث اللغات ). از: نار (انار)+ بن (ون )= نارون . (حاشيه ٔ برهان چ معين ص 2093)
http://www.loghatnaameh.com/dehkhodaworddetail-ca796ab510444353a2382dc8ab05712d-fa.html
گل انار
براي بدست آوردن رنگ گل انار ابتدا خامه پشمي را با 20% زاج سفيد و 40% برگ مو به صورت زرد در آورده که در روستاي آسيابان بيرجند به آن زرد ضمه جوش مي گويند.اين خامه پشمي را به مدت 6 ساعت در آب روان قرار داده تا رنگ آن کاملاً شفاف شود. همزمان با خواباندن خامه پشمي در آب روان استاد قرباني اقدام به جوشاندن روناس در مقدار کمي آب و عصاره کشي و به قول استاد دم نمودن آن مي نمايد. دم نمودن روناس توسط استاد قرباني 12 ساعت طول مي کشد. اکنون روناس دم کرده را وارد حمام رنگ نموده و پشم را نيز وارد حمام کرده،عمليات رنگرزي به مدت يکساعت در جوش ادامه يافته و پشم به مدت 12 ساعت در حمام رنگ باقي مي ماند. سپس مجدداً پشم رنگ شده را به مدت 6 ساعت در آب روان قرار داده تا شفافيت رنگي آن کاملاً پديدار گردد.
نمکهای فلزی چون زاج سفيد، زاج سبز، زاج سياه، دی کرومات سديم، کلريد قلع و ...
مواد قليايی مانند سود و امونياك و ....
اسيدها مانند اسيد تارتاريک، اسيد لاكتيك، اسيد اگزاليک، اسيد استيك ، اكسيد سسيتريك و همچنين ممکن است از اسيدهای معدنی مانند اسيدسولفوريك و اسيد كلزيدريك نيز استفاده شود. در گذشته به جای اسيد لاکتيک ازدوغ استفاده میشد اب
که به دليل استفاده مداوم در رنگرزی، باید از شرايط و خواص لازم برخوردار باشد
مثلث رنگ و رنگرزی
مثلث رنگ ترتيب منظمی از رنگ هاست که در درون يک سه گوش يا مثلث گنجانده شده اند، در سه گوش اين مثلث رنگ های اصلی يعنی: آبی، قرمز و زرد قرار دارند و در درون مثلث با توجه به دوری و نزديکی به هر گوشه(رنگ اصلی)، ترکيب رنگی خاص قرار دارد. در مبحث شيمی و فيزيک رنگ، سه رنگ اصلی زرد، قرمز و آبی وجود دارد که از ترکيب اين سه رنگ انواع متنوع رنگ ها به دست می آيد، مثلا از ترکيب رنگ زرد و آبی، بسته به درصد اين دو رنگ ، طيف مختلفی از رنگ های سبز حاصل می شود و يا از ترکیب رنگ زرد و قرمز، نارنجی حاصل می شود. کارشناسان رنگرزی برای به دست آوردن يک رنگ خاص رنگ های اصلی را با درصد مشخص ترکيب می کنند.
مورد توجه خطاطان ! براي تهيه مركب سياه عالي با ثبات كافي است كه يك سطل را برداشته و ان را با مقداري اب حدودا يك چهارم پر كرده ، مقداري پوست انار به ميزان يك يا دو كيلو را خورد كرده توي ان بريزيد بعد مقداري اهن پاره را توي ان بيندازيد. اين سطل را در جايي چند ماه قرار دهيد اگر در معرض تابش افتاب باشد چه بهتر بعد از چند ماه يك سطل مركب عالي توليد مي شود كه كفاف مصرف چند سال شما را ميدهد و لازم نيست براي تمرين خط ديگر مركب بخريد. ... اين هم يك روش بدون هزينه براي خطاطان براي صرفه جويي در هزينه مركب ....... مولف
ديد کلی
معمولا ترکيبات رنگی را به طرق مختلف طبقهبندی میکنند؛ مثلا رنگهای گياهی و غير گياهی ، رنگ طبيعی و مصنوعی ، رنگ آلی و معدنی. ولی يکی از طبقهبنديهای جديد بر اساس کاربرد رنگهاست. در اينجا رنگها را بر اساس کارايی آنها در رنگرزی طبقهبندی میکنيم و خصوصيات هر يک و کاربردشان را مورد بررسی قرار میدهيم.
رنگهای بازی
اين نوع رنگها ، از ترکيبات آلی يا هيدروکلريدها میباشند که کرومورفورها بصورت کاتيونی است. از اين نظر اين دسته رنگها را رنگهای کاتيونی نيز میگويند و معمولا دارای فرمول عمومی میباشند. رنگ باز وقتی ظاهر میشود که بصورت نمک در آيد. رنگهای مختلفی که به اين گروه تعلق دارند عبارتند از:
مشتقات تريفنيل متان نظير مالاکيت سبز ، متيل سبز و ...
مشتقات تيازین که بارزترين نمونه آن آبی متيلن است.
رنگ بازی که حاوی گروه اکسازين است، مانند آبی ملدولا.
آذينها مانند قرمز خنثی
رنگهای بازی که حاوی گروههای آزو هستند، مانند قهوهای بيسمارک
خصوصيات رنگهای بازی
رنگهای بازی به راحتی در الکل حل میشوند، ولی بندرت و تحت شرايط ويژه ای در آب حل میشوند. در برخی از موارد ، انحلال با تجزيه شدن مولکول رنگ همراه میشود. بدون استثنا همه آن با اسيد تانيک ترکيب شده به جسم نامحلول تبديل میشوند.
کاربرد رنگهای بازی در رنگرزی
الياف سلولزی تمايلی به واکنش با رنگهای بازی ندارند، مگر اينکه تمايل را با آغشته کردن اسيد تانيک بهعنوان تثبيت کننده با الياف سلولزی ايجاد کرد. رنگهای بازی برای رنگ آميزی ابريشم و پشم مناسب هستند. برای الياف سنتزی نيز عملياتی شبيه به الياف سلولزی بايد انجام داد.
رنگهای اسيدی
اين رنگها نمکهای سديم ، اسيدهای سولفونيک و کربوکسيليک هستند و برای الياف سلولزی نامناسباند. اما برای الياف پروتئينی و پلیآميدی مناسباند. رنگهای اسيدی فقط بکمک گرما جذب الياف میشوند و در کمتر از ابدا جذب الياف نمیشوند و هر چه دما از بالاتر رود، شدت جذب رنگ توسط الياف نيز افزايش میيابد. از انواع مختلف رنگها ، میتوان نمونههای زير را نام برد:
مشتقات تری فنيل متان ، مانند آبی زايلن.
رنگهای نيترو که ترکيب آروماتيک موجود در ساختار آنها نيتره شدهاند، معمولا برای الياف پروتئينی مناسباند، مانند زرد مفتول.
رنگهای حاوی گروه آزو مانند آزوگرانين.
رنگهای مستقيم
اين رنگها بدليل داشتن گروههای اسيد سولفونيک يا نمکهای سديم آنها به رنگهای اسيدی شباهت دارد و بطور کلی ، از ترکيبات سولفونه شده آزو میباشند. اين رنگها مستقيما برای رنگرزی الياف سلولزی بکار گرفته میشود. اما برای الياف پروتئينی شرایط ويژهای لازم است. مهمترين اين سری رنگها عبارتند از :
رنگهای مستقيم منو آزو مانند دی آزوامين اسکارلت B
رنگهای مستقيم دی آزو
رنگهای مستقيم تريس آزو ، مانند قهوهای ديآزو
رنگهای مستقيم تترا آزو
ماهيت اتصال مولکولهای رنگ به الياف عمدتا پيوند هيدروژنی است که بين هيدروژن گروه الياف سلولزی با گروههای و موجود بر روی رنگهای مستقيم برقرار میشود. با افزايش دما تمايل رنگ پذيری الياف ، کاهش مي يايد
رنگهای دندانهای
اين رنگها بهتنهايی روی الياف نمیتوانند تثبيت شوند، بلکه برای اين کار به ماده تثبيت کننده که اصطلاحا «دندانه» ناميده میشود، نياز دارند که مهمترين انها هيدروکسيدهای کروم ، قلع ، آلومينيوم و آهن است. در اين سيستم رنگرزی ، مولکولهای رنگ در نقش ليگاند يک يا چند الکترون غير پيوندی خود را به فلزی که دارای اوربيتالهای خالی است، میدهند. بدين صورت پيوند داتيو بين آنها تشکيل میشود.
رنگهای دندانهای دو نوعاند :
رنگهای دندانهای طبيعی که از معروفترين آنها آليزارين يا ( 1 و –2 دی هيدروکسی آنتراکينون ) را میتوان نام برد.
رنگهای دندانهای اسيدی که نمونه معرف آنها اريوکروم سياه آوسولوکروم نارنجی M است که در رنگرزی الياف پشم و پلیآميد کاربرد وسيعی دارند و هر دو بوسيله کروم تثبيت میشوند.
رنگهای آزوئيکی
اين سری از رنگها در آب نامحلولاند و در داخل الياف بوجود میآيند. سپس با باز ديازوی نيتره شده ترکيب میشوند. عمدتا برای رنگآميزی الياف سلولزی بکار میروند. اما برای الياف پروتئين چندان مناسب بنظر نمیرسند. نمونهای از اين رنگها قرمز نيتروز امين است.
رنگهای گوگردی
اين دسته از رنگها ترکيبات آلی پيچيدهای هستند که در ساختار آنها گوگرد شرکت دارد، براق نيستند و معمولا در رنگرزی الياف سلولزی بکار میروند. در آب حل نمیشوند، ولی در محلول سولفيد سديم حل میشوند. در اين عمل سولفيد سديم در نقش احياکننده مولکول اصلی را به مولکولهای کوچکتر محلول در آب تفکيک میکند. يکی از رنگهای گوگردی را میتوان از حرارت دادن پارائولوئيدين با گوگرد تهيه کرد. از حرارت دادن مخلوط دی هيدرو ـ تولوئيدن با بنزوروين و گوگرد ، نيز يک رنگ زرد که ايمديال ناميده میشود، بدست میآيد.
رنگهای خمرهای
اين رنگها از نظر غير محلول بودن در آب ، شبيه رنگهای گوگردیاند. بطوری که پس از واکنش با هيدرو سولفيت سديم بصورت محلول درمیآيد. اينديگو يکی از رنگهای طبيعی خمرهای است که امروزه در مقياس صنعتی از قطران زغال سنگ (نفتالين) تهيه میشود. رنگهای خمرهای به دو دسته تقسيم میشوند.
رنگهای خمرهای اينديگويی حاوی کروموفور مثل مشتقات ايندیگويتی
رنگهای خمرهای آنتراکتيونی که از آنتراکينون مشتق میشوند. مثل: زردی ايندانترن
رنگهای کلوئيدی
الياف هيدروفوبيک مانند استات سلولز نوع سوم و دوم ، عمدتا رنگها غير محلول در آب را بهتر به خود میگيرند. اين سری رنگها هم میتوانند از زمره ترکيبات آزو باشد (مانند زرد قند ديسپر سول G ) و هم میتوانند از مشتقات آنتراکينون باشد (مانند آبی براق دوانول CB) اتصال بين الياف و رنگ از طريق پيوند هيدروژنی ، نيروهای واندروالسی و همچنين جاذبه دو قطبی ـ دو قطبی تامين میشود.
رنگهای فعال
رنگهايی که برای رنگآميزی الياف سلولزی معرفی شدهاند، پس از انتقال از حالت محلول به حالت جامد ، بر روی الياف تثبيت میشوند و بعضی از آنها به علت اينکه در مقابل رطوبت مقاوم نيستند، کارايی چندانی ندارند (مانند رنگهای مستقيم). از اينرو پژوهشگران تلاش کردند تا رنگ را بوسيله پيوند کووالانسی به الياف سلولزی متصل کنند. برای اين منظور ، تمام کوشش خود را بر روی کلريد سيانوریک يا به بيان ديگر به رنگهای تری ازينيل معطوف داشتند. زيرا اتمهای کلر میتواند بهآسانی بوسيله يک ، يا دو يا سه گروه هيدروکسيل يا گروه آمين و ... جایگزين شود و مولکول رنگ را به گروههای روی الياف متصل کند. مانند رنگهای زرد و قرمز و آبی پرويسون.
نگاه اجمالی
رنگها را معمولا براساس خواص آنها و ساختمان ماده اصلی (ساختمان شييميايی مواد) طبقه بندی میکنند. روش ديگر طبقه بندی رنگها براساس روش مصرف آنها در رنگرزی میباشد. روش و تکنيک رنگرزی به ساختمان ، طبيعت الياف يا شئ مورد رنگرزی بستگی دارد. به عبارت ديگر رنگرزی پشم و ابريشم و ديگر الياف به دست آمده از حيوانات با رنگرزی پنبه و الياف به دست آمده از گياهان تفاوت دارد.
نقش ساختمان شيميايی الياف در تعيين رنگ مورد نياز
در رنگرزی هميشه ساختمان شيميايی الياف تعيين کننده نوع رنگ مورد نياز و تکنيک رنگرزی میباشد. به عنوان مثال الياف حيوان مانند پشم و ابريشم از پروتئين تشکيل شدهاند و دارای گروههای اسيدی و بازی میباشند. اين گروهها نقاطی هستند که در آنها مولکول رنگ خود را به الياف متصل میکند. پس برای رنگرزی اين گونه الياف بايد از رنگهايی که دارای بنيان اسيدی و بازی هستند استفاده کرد.
پنبه يک کربوهيدرات میباشد و تنها محتوی پيوندهای خنثای اتری و گروههای هيدروکسيل است. در اين نقاط پيوندهای هيدروژنی بين الياف و رنگ ايجاد میشود. پس بايد از رنگهای متناسب با خصوصيات الياف پنبهای استفاده کرد. متصل کردن رنگ به الياف مصنوعی و سنتزی مانند پلی اولفينها و هيدروکربنها که کاملا عاری از گروههای قطبی هستند، تکنيک و روش ديگری را میطلبد. بر اساس روش رنگرزی به صورت زير دسته بندی میشود.
رنگهای مستقيم يا رنگهای جوهری
اين دسته از رنگها دارای گروهها و عوامل قطبی مانند عوامل اسيدی و بازی هستند و با استفاده از اين گروهها ، رنگ با الياف ترکيب میشود. برای رنگرزی پارچه با اينگونه رنگها فقط کافی است که پارچه را در محلول آبی و داغ رنگ فرو ببريم. اسيد پيکريک و ماريتوس زرد از جمله اين رنگها هستند. هر دو رنگ ، اسيدی بوده و با گروههای آمينه الياف پروتئينی ترکيب میشوند. نايلون نيز که يک پلیآميد است، با اين رنگها قابل رنگرزی است.
رنگ دانهای
اين دسته از رنگها شامل ترکيباتی هستند که میتوانند با برخی از اکسيدهای فلزی ترکيب شده و نمکهای نامحلول و رنگی که لاک ناميده میشوند، تشکيل دهند. روش رنگرزی با اين رنگها از کهنترین روشهای تثبيت رنگ روی الياف بوده است. اين رنگها بيشتر برای رنگرزی ابريشم و پنبه بکار میرود. در رنگرزی با رنگهای دانهای پارچه يا الياف ، رنگی به نظر میرسند. چون الياف توسط لايهای از رسوب رنگين پوشانده میشود. برای ايجاد دندانه روی رنگها معمولا از اکسيدهای آلومينيوم ، کروم و آهن استفاده میشود. آليزارين نمونهای از اين رنگها میباشد.
رنگ خميری
رنگ خميری مادهای است که در شکل کاهش يافته ، محلول در آب بوده و ممکن است بیرنگ هم باشد. در اين حالت الياف به اين رنگ آغشته شده و پس از جذب رنگ توسط الياف ، آنها را از خمره خارج کرده و در معرض هوا با يک ماده شيميايی اکسيد کننده قرار میدهند. در اين مرحله رنگ اکسيد شده و به صورت رنگين و نامحلول در میآيد. رنگهای باستانی اينديگو و تيريان از اين جملهاند.
رنگ واکنشی
اين رنگها که تحت عنوان رنگهای ظاهر شونده هم شناخته میشوند، در درون خود پارچه ، تشکيل شده و ظاهر میگردند. مثال مهمی از اين گروه رنگها ، رنگهای آزو میباشند. رنگرزی با اين رنگها به اين صورت است که پارچه را در محلول قليايی ترکيبی که بايد رنگ در آن مشتق شود (فنل يا نفتول) فرو میبريم. سپس پارچه را در محلول سرد آمين دی ازت دار شده در داخل خود الياف انجام شده و رنگ تشکيل میگردد. به رنگی که به اين صورت حاصل میشود رنگ يخی نيز میگويند، زيرا برای پايداری و جلوگيری از تجزيه نمک دی آزونيوم دمای پائين ضرورت دارد.
رنگ پخش شونده
اين دسته از رنگها در خود الياف محلول هستند، اما در آب نامحلول میباشند. رنگهای پخش شونده در رنگرزی بسياری از الياف سنتزی بکار میروند. به اين الياف گاهی اوقات الياف آبگريز نيز گفته میشود. معمولا ساختمان شيميايی آنها فاقد گروههای قطبی است. روش رنگرزی به اينگونه است که رنگ به صورت پودر نرم در بعضی از ترکيبات آلی مناسب (معمولا ترکيبات فنل) حل میشود و در دما و فشار بالا در حمامهای ويژه به الياف منتقل میشود.
چون در مورد تاريخچه هنر قالي و گليم در ساوه مطالب كم يافت مي شه. با اينكه اين هنر از هزاران سال پيش در هر روستا و شهر ساوه تا نسل گذشته يكي از توليدات اصلي و منبع مالي خانواده ها را تشكيل ميداد و اكثر زنان ولايت ساوه و اطرافش در اين رشته براي خود هنرمند بودند و در تامين هزينه خانواده شان نقش بزرگي رو ايفاء ميكردند . حيف است كه مطلبي نداشته باشيم. دوستان ديگر هم اگر خاطره و يا مطلبي و يا داستاني و يا عكسي در اين مورد دارند لطف كنند، ممنون مي شويم.
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید