تاریخ: چهار‌شنبه 4 اسفند 1389 - 16:54 عنوان: روشهاي درماني در ايران و جهان
مدیر انجمن
عضو شده در: 30 بهمن 1388 پست: 2274
امتياز: 60455
روشهاي درماني در ايران و جهان
درمان دراصطلاح پزشكي يعني همه عمليات و خدمات مربوط به جمع آوري شناخت علائم بيماري، بهياري، پرستاري ، روشهاي پيشگيري ومبارزه با بيماري در بخش جسم و روان است. هدف درمان كسب سلامتي است يعني بهبود همه جراحات جسمي، التيام هاي روحي، رفع علائم بيماري و درد تا سلامتي كامل بيمار مي باشد. تمام تلاش هاي تحقيقاتي دانشمندان علم پزشكي و درمانگران معطوف براين هدف است. دراين راه از همه شيوه هاي خلاق، ابتكاري و علمي براي تحقق اين هدف بهره برداري ميشود.
با تمامي تلاشهاي علمي تا بحال هنوز قسمت وسيعي از مسائل و مشكلات بشري نا شناخته و حل نشده باقي مانده، زيرا دنياي علم هنوز قادر به كشف تمامي روابط و قوانمندي ها نيست و يكي از علل ان پيچيدگي و مشكل بودن شناخت دنياي بيماري ها و عوامل ان مي باشد.علم بايد مسافت هاي بيشماري را بپيمايد تا به كنه مشكلات اگاه شود وبراي ان راه حلي بيابد. دنياي علم هنوز توانمندي كافي دراين باره را بدست نياورده است. بسياري از بيماري ها ريشه در نواقص ژنتيكي و مادرزادي دارند كه هنوزاسرار زيادي در اين باره ناگشوده باقي هستند. علم درمان نيازمند ابتكارات و خلاقيت هاي بيشماري است تا بتواند علل و ريشه بيماري ها را كشف كرده و بر ان مسلط شودو روشهاي متعدد درماني را ابداع كند. در اينجا به معرفي گونه هايي ازروش هاي درماني مي پردازم كه در سايه ابتكارات و خلاقيت ها بوجود امده اند .
اشكال روشهاي درماني:
1. پسيكوفيزيوتراپي، بمعني روح و عمليات فيزيك درماني.همه عمليات فيزيكي كه بدون استفاده از دارو روان و جسم بيمار را شفاء و معالجه مي كند.ابداء كننده گان اين روش يعني پسيكوفيزيوتراپي براين عقيده هستند كه ريشه دسته اي از بيماري هااغلب دراختلالات رواني فرد پنهان است و عوارض اين اختلالات بر روي جسم بيمارمنعكس مي شود. بنا بر اين بايد درمان را از روح بيماراغاز كرد تا جسم او نيز شفاء يابد.
همانگونه كه مي گويند عقل سالم در بدن سالم است .اين دسته ياداوري ميشوند كه بين جسم وروان انسان رابطه عميقي وجود دارد و اين دو به هم وابسته و برهم تاثير مي نهند. با بيمار شدن روان، جسم هم دچار درد و مشكل ميشود. با سلامت روان جسم نيزسلامت خود را بازميابد و لازمه ان شناخت ارتباط روح با جسم است و عملكرد اين دو با هم است. شناخت اين ارتباط به ايجاد توازون و تعادل بين اين دو بخش كمك كرده و اهداف درماني پسيكوفيزيوتراپي رابيان مي كند. درابتداء همه علائم رواني بيماري بشكل علمي جمع آوري شده وبا استفاده ازروشهاي مختلف از جمله روش كلامي ، شناخت ارتباط مولفه غيركلامي در اين مورد استفاده ميشود. در روان درماني مكالمه اي، هدف درمانگرآشنايي بيمار با توانمندي هاي خويش براي تطبيق دادن با محيط انساني اطرافش و ايجاد ارتباط انساني با انسانهاي ديگراست. روانكاو به بيمار كمك مي كندتا در مراحل درمان موفق به حل مشكلات محيطي و فردي خود گشته و برموانع زندگي اش غالب ايد.عناصر مهم اين روش درماني فراگيري روش خود شناسي و اگاه شدن بيمار ازانديشه و احساسهاي ژرف و ارزش گذاري نهفته خويش است.با كمك درمانگر دريچه اي به درون گشوده ميشود تا عمليات درمان اغاز گردد.در اين پروسه درمانگر مي كوشد تا بيماربشكل مستقل به تصحيح افكار بيمارگونه و غير واقعي خود بپردازد. زيراازطريق تصحيح افكار و عقايد بيمارزمينه تغييررفتارنيزدربيماربتدريج بوجود امده و زندگي بيمار تغييرمي يابد و بهبود حاصل ميشود.
روش ديگر روانكاوي بشيوه عميق يعني تجزيه و تحليل عملكردهاي ضمير نا خود اگاه در زندگي بيمار است. در اين شيوه ضمير نا خوداگاه بيماربا كمك درمانگر تجزيه و تحليل مي شود تا نيات و مقاصد نا خود اگاه بيمار كشف شده و عوامل درد و رنج در روان بيمار از ميان برداشته شود. اين روش درماني بوسيله يك درمانگر متخصص در رشته رواندرماني و روانپزشكي محقق مي شود.با شاه كليد هاي مخصوص درمانگرميتواند به محتويات ضمير نا خوداگاه بيمار اشنايي يابد كه شامل
كانالهاي ورودي به محتويات ضمير باطني
روانشناسان و روانكاوان بر اين عقيده هستند كه انسان داراي ضمير نا خود اگاه يعني بخش پنهان وغيراشكاراست. اين بخش شامل همه عقايد ،احساس ها،غرايزي است كه در طول تمام زندگي خود بخود جمع آوري و بشكل خاطرات مثبت و منفي درروان آدمي بايگاني ومهروموم ميشوند وظاهرا موقتا بياد نمي آيند و بخش هوشيارفرداز ان تا حدود زياد بي خبرمي ماند و فقط هر چند وقت با يكسري اتفاقات مانند نوري كه در تاريكي بر سمتي مي افتد بخشي از اين محتويات ضمير نا خوداگاه در معرض نور ذهن هوشيار قابل رويت مي شوند .اين افكاروعقايد و نيات وغرايض نهفته آدمي بدور از چشم ذهن هوشيار براعمال و افكاروعقايدآدمي نفوذ و بر تصميم گيري هاي فرد تاثير قوي دارند ودر پديد امدن انگيزه اعمال آدمي اثر گذارهستند.روانكاو و روانپزشك با توجه به روشهاي علمي با بيمارارتباط درماني بر قرار ميسازد تا بيمارتوانايي مواجه با بخش ضمير نا خوداگاه خويش را داشته و با فراخواني احساسها وعقايدغيراشكار و نا مطلوب به بخش اگاه ذهن از قدرت ونفوذ انها كاسته شود. مبتكراين روش آناليزروانكاوي زيگموند فرويد مي باشد كه با اين روش اناليز به بيمار كمك مي شود تا ان دسته از رفتارهاي بيمارگونه خود را تغيير دهد و درمان شود. دسته بارز اين بيماران مبتلايان به عارضه هاي عصبي ، نورورزها ووسواسي ها را تشكيل ميدهند كه اختيار روانشان تا حدودي از دست بخش اگاه و هوشيار خارج شده و در اختيار بخش بيمار ضمير باطني قرار گرفته است.
زيگموند فرويد پديدآورنده اين روش درماني( پسيكو آناليز) معتقد بود كه يكي ديگر از راههاي شناخت محتويات ضمير نا خوداگاه بررسي رويا هاست. او معتقد بود فرد از طريق دقت و تمركز بر روي روياهاي خويش قادر است به محتويات نهفته ضمير نا خود اگاه دست يابد.زيرا به عقيده فرويد رويا ها كانال و مجرايي هستند كه محتويات ضميرنا خوداگاه كه اغلب اغشته با سمبل ها و بظاهر صحنه هاي غير واقعي هستند مجال ظهور را مي يابند كه در واقع در بطن خويش پيامي را به همراه دارند.روانكاوها معتقدند كه با فراگيري و دقت دررفتاروحركات بدن و ترجمان مولفه هاي غير كلامي نير مي توان به مقداري از عملكرد ضميرنا خود اگاه بيمارآشنا شد.روانشناسان با دقت در نوع حركات و رفتار بيمار به ترجمه ان پرداخته و پيامهاي ضمير باطني بيمار را درك مي كنند. از اين اطلاعات درمانگربراي درمان بيمار استفاده مي نمايد.
بطور مثال كشيده شدن گوشه هاي دهان به سوي پائين مي تواند نشانگر افسردگي و غم باشد. حركات و ايماء و اشارات مانند فرستنده اي حالات روحي پوشيده و احساسات نهفته يك انسان رابه نمايش ميگذارد.
روانكاو با كمك اين كانالها يعني رويا ها و مولفه هاي غير كلامي قادراست به تجارب روحي و اثاربايگاني شده منفي و بيماري زاي دوران كودكي بيمار پي برد.بنا بر نظريات فرويد اين اثار بايگاني شده يعني احساسات منفي انباشته شده دوران كودكي برعقايد، نظرات واعمال بيماردر زمان حال و نگرش او به جهان اطرافش تاثيرنهاده وباعث گمراهي بيمارميشود، زيرا بيمار وقايع زندگي را از وراي عينك تجارب منفي ان دوران مينگرد وازواقعيت زمان حال غافل ميشودو نمي تواند تصويري واقع گرايانه ازاطرافش داشته باشد. دسته اي ازروانكاوان معتقدند فقط زماني امكان خانه تكاني احساسات منفي هست كه بيمار قادربه جايگزيني احساسات و تجارب مثبت جديدي باشد. حركات بدن بعنوان وسيله وابزاري درشكل گيري اين تجارب مثبت نوين موثر و كمك رسان هستند. بطورمثال وقتي كه روانكاو بيمار را دركسب تجربه شادزيستن وخنداندن ياري ميدهد، بيمارشادي و خنده را تجربه مي كندو اين تجربه جديد ميتواند جايگزين يك تجربه منفي درگذشته با شرايط مشابه باشد.اين مطلب به اين معني است كه بيمار با كسب تجارب مثبت جديد شانسي براي بهبود مي يابد.اين تجارب مثبت راعملا وارد بخش ضمير ناخوداگاه خويش مي سازد. دراين روند روانكاو نقش مهمي بردوش دارد،تا بيمار را در كسب تجارب مثبت در زمان حال تقويت كند. اين روش درماني جايگزيني در واقع خلع سلاح كردن محتويات متنفد ضمير نا خوداگاه بيمار است.بيمار با تجربه جديد در مي يابد كه تجربه قديمي ملاك ومعيار زندگيش نيست و او قادر است احساسات مثبت جديدي در زندگي اش در زمان حال خلق كند و با اين تجارب به ميزان سلامتي روحي خويش بيفزايد و بداند كه در كسب سلامتي روحي خويش غير فعال نيست بلكه خود نقش اصلي را بردوش دارد. در اين راستا وظيفه بيمار اين است كه با كمك درمانگر تمرينات احساسي مثبت را همراه با حركات متناسب بدن با اين احساسات اجراء كند و به حركات بدن خود دقت كافي داشته و محتويات احساسي ان را براي خود ترجمه و درك كند. در اين روش درماني بيمار مي آموزد كه با بدن خويش هوشيارانه برخورد كرده و در تصحيح حركات و رفتارهاي خود كوشا باشد. تجارب درماني نشانگرآن هستند اين روش درماني تاثيرات مثبت در رفتارو زندگي بيماردارد... مولف
===========
فيزيوتراپی (به انگليسي: physiotherapy) شيوه‌ای از درمان که روشهای مختلف غير دارويی و جراحی مانند: تجهيزات فيزيکی، مانورهای دستی، تمرين درمانی و هيدرو تراپی و يا امکانات درمانهای طبيعی را برای پيشبرد معالجه به کار می‌گيرد، در اين روشها از ورزش، نور، پرتوهای فرابنفش و فروسرخ، گرما و جريان برق استفاده می‌شود. فيزيوتراپی حيطه‌ای از پزشكي است که هدف آن پيشگيری از بيماری‌ها، درمان، توانبخشي و بالا بردن سطح سلامت می‌باشد.
واژه فيزيوتراپی از «فيزيو= جسمانی و يا طبيعی» و «تراپی=درمان»، به‌معنای ترکيبی درمان جسم ساخته شده‌است. در بعضی از منابع لغت اصلی که کلمه فيزيوتراپی ازآن گرفته شده‌است کلمه physiological therapeutics می‌باشد. البته مداخلات درمانی در فيزيوتراپی بخش کوچکی از عمليات آن محسوب می‌گردد. درفيزيوتراپی هدف ارتقای عملکرد جسمانی بدن می‌باشد البته با توجه به تداخل و ارتباط زياد سيستمهای بدن درمانهای فيزيوتراپی که توسط فيزيوتراپيست انجام می‌شود مستقيم يا غير مستقيم باعث بهبود عملکرد سيستم فيزيولوژيک نيز می‌شود مثلاً فيزيوتراپی دستگاه تنفسی موجب بهبود درصد گازهای خون(دی اکسيد کربن و اکسيژن)و تغيير ميزان اسيديته خون شده که به نوبه خود می‌تواند باعث بهبود سطح هشياری شود.
فيزيوتراپيست در اين رشته به عنوان درمانگر شناخته می‌شود که به نوعی يک پراکتيشينر نيز می‌باشد. با توجه به اين که فيزيوتراپی درمان فيزيولوژيک و جسمانی بيماريها است آناتومی و حركت شناسي(kinesiology)و فيزيولوژی حرکت از اهميت بيشتری برخوردار است.
درمان در فيزيوتراپی به طور کلی به سه گروه اصلی تقسيم می‌شود:
۱- تمرين درمانی: فيزيوتراپيست به وسيله تجويز؛انجام و آموزش ورزشهای درمانی خاص؛ماساژ؛ورزش در آب (Hydrotherapy)؛ اقدام به درمان بيمار يا افزايش سطح سلامت می‌کند.
۲- الکتروتراپی:درمان به وسيله دستگاههای ويژه انجام می‌شود اين دستگاهها معمولاً امواج خاصی را (امواج مايکرو ويو؛ امواج کوتاه رايويی؛امواج مافوق صوت؛امواج الکتريکی) که همگی توسط دستگاه به شکل خاصی توليدشده و تغيير می‌يابند(مدوله می‌شوند).
۳- مهارتهای درمان با دست(Manual Therapy)
مهمترين حيطه‌های فعاليت فيزيوتراپی در پزشکی شامل درمان موارد زير است: ۱-بيماريهای دستگاه حرکتی (ارتوپدی). ۲-بيماريهای دستگاه قلبی و تنفسی. ۳-بيماريهای دستگاه اعصاب محيطی و مرکزی. ۴-بيماريهای پوستی و سوختگيها. ۵-درد و کنترل درد. ۶-بيماريهای شغلي
فيزيوتراپي: بطورمثال بنا بر توصيه پزشك متخصص ارتوپدي براي بيمارروشهاي درماني مشخصي توصيه ميشود وبا انجام ان بيمار دوباره درمان ميشود. دراين روش درماني از وسايل خاص بيروني براي درمان بيماربكار گرفته ميشود. بطور مثال پاي بيماري شكسته و بعد از جراحي و ترميم زخم ممكن است بعضي از ماهيچه هاي او قادر به حركت نباشند و باعث درد و يا بي حركتي بيما رشوند. بنا برتوصيه پزشك بيمار بايد با انجام يكسري حركات خاص ورزشي ماهيچه غيرفعال را دوباره فعال سازد. بيمار نزد فيزيوتراپ فرستاده ميشود. درمانگريعني فيزيوتراپ موظف است بنا بر توصيه پزشك تمرينات خاصي را با بيمار به انجام برساند تا عوارض باقي مانده بيماري رفع گردند. فيزيوتراپ از طريق كمك گيري از توانايي هاي بيماردرصدد است تا به بيمار تعليم دهد چگونه اين تمرين هاي درماني رابا كمك او انجام دهد تا عوارض جانبي از جمله درد و بي حركتي از بين بروند و اوسلامت خويش را دوباره بدست اورد... مولف.
گفتار درماني يعني تلفظ صدا ها و گفتار بروش صحيح كه براي اولين بار اين اصطلاح در سال 1913 مورد استفاده قرار گرفت و اين روش درماني بوسيله پزشك اطريشي اميل فروشه لس در سال 1924 ابداع گرديد. بيماراني كه به علل گو ناگون قادر به تكلم زبان نيستند و اغلب دچار لكنت زبان ميشوند با بهره گيري از اين روش درماني بهبود مي يابند. اين رشته درماني يكي از جوانترين روشهاي درماني پزشكي محسوب مي شود. كه به بيمار كمك مي كند تا با آموزش روش تكلم صحيح قادر به گفتگوبا انسانهاي ديگر شود. زيرابا تكلم و تلفظ صحيح صداها امكان فهم سخن ، گفتگو و ارتباط و درك پيام ميسر ميشود.
اين روش درماني مبني بردو پايه يعني، روش تئوري و عملي مي باشد. با كمك درمانگر بيمار راهنمايي هاي لازم را در حين آموزش و تمرين دريافت مي نمايد. وظيفه درمانگر اين است كه علائم و نوع اختلال گفتار درماني بيمار را دسته بندي و ثبت و بر اساس ان روشهاي درماني و تمرين هاي متناسب را انتخاب نمايد.
اين علم به تحقيق در زمينه توليد صدا هاي صوتي از ناحيه گلو و دهان، بررسي تارهاي صوتي و بررسي اختلالات صوتي و تكلمي مي پردازد . با توجه به دسته بندي انواع و اقسام اختلالات صوتي در ناحيه گلو ، دهان ، دندانها و زبان اين علم در صدد تهيه روشهاي درماني متناسب در رفع اينگونه اختلالات است اين موارد شامل، تصحيح نوع تنفس، تعليم صداها، تصحيح صداهاو مشكلات قورت دادن است. معمولا بيماراني كه به علل نواقص ژنتيكي و مادر زادي، بيماري هايي مانند سكته قلبي، سوانح و حوادث و شوك ها دچار لكنت كلام ومشكل مكالمه غير واضح ميشوند بمدت دراز مدت و غير اختياري قادر به تكلم صحيح نمي باشندو با اين روش درمان امكان بهبود هست.
ارگو تراپي يا كاردرماني: ارگو در زبان لاتين به معني كار و تراپي يعني درمان. ارگو تراپي علمي است كه به تحقيق وپژوهش و ابداع روشهاي درماني از طريق انجام فعاليت ها و كارهاي دسته بندي شده و هدفمند متناسب با اختلالات حركتي بيماربا هر سن و سالي مي پردازد. اين دسته كارها و فعاليت ها متناسب با نيازهاي بيمار بوده تا بيمار را در تطابق با محيط اجتماعي و فعاليت فردي اش و محيط اطراف اش ياري دهد. اغلب اين بيماران گروهي را تشكيل ميدهند كه بعلل مختلف از جمله نواقص سلولهاي مغزي ،سوانح ، بيماري ها، عارضه هاي سالمندي قادر به حركت دادن دست و پا و سر نيستند و با راهنمايي و اموزش و تمرين درمانگربتدريج قادر به حركت دست و پاو سر ميشوند.
كاردرماني شامل كار با گروههاي مختلف بيماران كه دچار اختلالات روحي و جسمي ميشود هم مي باشد كه قادر به حركت و اداره زندگي خويش نيستند. يكي از اين دسته بيماران سالمنداني هستند كه دچاراختلال فراموشي مي شوند. اين دسته بيماران فرامي گيرند تا كليه فعاليت هاي روزانه زندگي خويش راكه شامل غذا خوردن، لباس پوشيدن، تفريحات و سرگرمي ها ، ملاقات با اقوام ودوستان خود، كارهاي دستي و يا نوشتن يك نامه به يكي از اقوام خود ، گرفتن شماره تلفن، استفاده از كانال هاي تلويزيون، پختن غذاهاي ساده، تميز كردن منزل را ازهم تشخيص داده و اين فعاليت را بدون كمك ديگران مستقلا انجام دهند... مولف
=========
کار درمانی استفاده از فعاليتهای هدفمند برای جلوگيری از ناتوانی و حفظ سلامتی افرادی است که به نوعی دچار آسيب جسمی, ذهنی يا روانی هستند. از نظر انجمن کار درمانی (A.O.T.A) کار درمانی عبارت است از استفاده از فعاليتهای هدفمند برای افرادی که در اثر آسيب يا بيماری دچار محدوديت اختلال عملکرد روانی ، اجتماعی ، رشدی يا اختلالات يادگيري شده‌اند، به منظور ايجاد حداکثر استقلال ، جلوگيری از ناتوانی و حفظ سلامتی. اين حرفه شامل ارزيابی ، درمان و مشاوره است.
ارائه خدمات ويژه کاردرمانی شامل: آموزش مهارتهای زندگی روزمره ، ايجاد و توسعه مهارتهای درکی ، حرکتی و عملکرد يکپارچگی حس ، توسعه مهارتهای بازی و پيش حرفه‌ای و تواناييهای اوقات فراغت ، طراحی ، ساختن يا بکار بردن وسايل کمکی و ارتزها و پروتزها ، انتخاب وسايل نظافتی ، استفاده از صنايع دستی که بطور ويژه به منظور افزايش عملکرد طرح شده است، توصيف و تفسير آزمونها مثل ارزيابی قدرت عضلانی، ارزيابی دامنه حرکتی و نيز تطبيق محيط برای فرد معلول می‌باشد. اين خدمات بطور فردی ، گروهی و يا در سيستمهای اجتماعی ارائه می‌گردد.
بطور خلاصه تمامی افرادی که به علت مشکل يا مشکلاتی لازم است تحت درمان گيرند تا به استقلال در عملکردهای مورد نظر برسند تحت اين روش درمانی قرار می‌گيرند. مشکلات اين افراد دامنه وسيعی را دربرمی‌گيرد و می‌تواند حاصل يک صدمه ، يا تصادف باشد يا ناشی از بيماری جسمی ، اختلال عاطفی ، تعارضات و فشارهای روانی و يا حتی تاخير در رشد و يا اختلالات مادرزادی . اين بيماران به تمام گروههای سنی از نوزادان ، کودکان و ... تا سالمندان می‌توانند تعلق داشته باشند که از دوره کوتاه مدت مراقبت در دوران حاد بيماری تا توانبخشی در دوره‌های تطابقی طولانی مدت را شامل می‌شود.
زمينه‌های کاری در کار درمانی
اولين و اساسی‌ترين حيطه کاری کار درمانی مراقبت از خود يا حفظ موجوديت است که به مهارتهای مربوط به زندگی روزمره نيز معروف است. در اين زمينه مهارتهايی به فرد آموزش داده می‌شود که بطور مستقيم يا غير مستقيم با هدف حفظ خود و انجام کارهای شخصی مرتبط هستند مثل تغذيه، استفاده از سرويس بهداشتی ، محافظت از خود و غيره. آموزش در اين زمينه تا به جايی ادامه می‌يابد تا شخص بتواند با وجود مشکلاتش ، زندگيش را اداره کند و اين وظيفه درمانگر است که ميزان آن را دريابد. کار يا فعاليتهای مولد: اين زمينه از کار درمانی معطوف به تمام فعاليتهای مبتنی بر توليد است که در خانه ، مدرسه ، همسايگی يا محل کار صورت می‌گيرد. اين نوع فعاليتها بايد با هدفهای مشخص که يک نتيجه و بازده کاری و توليدی است انجام می‌شوند. و تا زمانی ادامه می‌يابند که فرد به مهارتی تسلط پيدا کند که بازده مناسب کاری برای او داشته باشد.
تفريح: اين گروه فعاليتهای را شامل می‌شود که زندگی ، نشاط و لذت به همراه دارند و همچنين روشی مطمئن برای تمرين زندگی واقعی هستند. فعاليتهای تفريحی شامل بازيهای اکتشافی ، ورزشها ، وسايل بازی ، سرگرميها ، ايفای نقش موسيقی و فعاليتهای اجتماعی می‌گردد.
فرآيند کار درمانی
فرآيند کار درمانی شامل ارزيابی ، طرح درمان ، اجرا ، و ارزيابی مجدد است. در مراحل بيماريابی و ارزيابی افرادی که نياز کار درمانی دارند مشخص می‌شوند. در مرحله درمان با توجه به شرايط ، امکانات و محدوديتها طرح و زمان ريخته می‌شود و مورد اجرا قرار می‌گيرد. پس از اجرا ارزيابی مجدد برای بررسی تاثير برنامه درمانی انجام می‌گيرد.
نحوه پذيرش در اين رشته
اين رشته تنها از طريق آزمون سراسری سازمان سنجش آموزش کشور دانشجو می پذيرد و در هنگام تحصيل زير نظر وزارت بهداشت درمان وآموزش پزشکی اداره می‌شود تنها دانشگاههای علوم پزشکی نامی ايران دانشجويان با رتبه علمی بالا را جذب ميکنند اين رشته جز علوم پزشکی محسوب شده و دارندگان مدرک ميتوانند همانند دانش آموختگان فيزيوتراپي که حيطه کاری بسيار مشابهی با هم دارند اقدام به تاسيس مطب و کلينيک يا بيمارستان‌های توانبخشی نمايند در ميان دانشگاههای ارائه دهنده دانشگاه توانبخشی و علوم بهزيستی تهران و شهيد بهشتی بسيار سطح علمی مناسبی دارند
===============
حيوان درماني: روش درماني است كه با كاربرد حيوانات در جهت رفع عارضه ها ي فيزيكي، حركتي، رواني و عصبي بيمار و پروسه درمان استفاده ميشود. يك دسته بيماران تحت مداوي اين روش معلولين مي باشد كه متناسب با نوع بيماري شان ازحيوانات مخصوص در رفع عوارضي مانند نا آرامي روحي استفاده ميشود. بطور مثال براي كودكاني كه دچار بيماري اوتيسم( كه دچار اختلالات روحي، انزواگرايي شديد، اختلالات گويايي ، عصبي و عاطفي و كلامي هستند ) از اسب سواري استفاده ميشود. بيمار اوتيست با نشستن بر روي اسب وحركت ريتم داراسب اعصابش آرام و آرامش مي يابد. ارتباط مدوام بيمار با حيواناتي از جمله اسب و گوسفند، دلفين و بز و نوازش مداوم حيوان و گفتگو با حيوان، دادن غذا به حيوان باعث تحريك سلولهاي عصبي بخش حركتي و گويايي مغزبيمار ميشود. انس به اين حيوانات باعث تقويت عواطف و احساسات بيماراوتيست شده ودر تقويت عواطف اين دسته بيماران و رشد رفتارهاي اجتماعي شان موثر و مفيد است.بطور مثال از حيواناتي مانند دلفين اسب و گوسفند اغلب در اين روش درماني استفاده ميشود و نقش موثر اين روش درماني به اثبات رسيده است.
په لوئيد تراپي ، گل درماني: در اين روش درماني براي بهبود بيماران مختلف بطور مثال بيماران رماتيسم ، بيماران ارتوروزي، بيماران سوانح و تصادفات از گلهاي مخصوص معدني بهداشتي، گل مرداب بهداشتي كه خواص درماني دارند استفاده ميشود. بطور مثال طبق تجويز پزشك بيماران رماتيسم را در ميان پارچه اي كه روي ان گل سياه مرداب گرم شده ريخته اند ، خوابانده وبيمار را قنداق پيچ مي كنند تا بر اثرتماس بدن بيمار با اين گل و نيز حرارت و گرماي اين مواد به مدت زماني خاصي معالجه شوند. با تكرار اين دوره ها در فواصل زماني مخصوص جسم بيمار رو به بهبود مي رود.مثال ديگر استفاده از گل درماني در مورد بيماران سوانح است. در حوضچه هاي اب گرم طبق تجويز پزشك از اين خاك هاي معدني درماني و يا مردابي بهداشتي ريخته ميشود و بيمار بمدت زماني خاصي كه پزشك تجويز كرده در اين حوضچه قرار ميگيرد تا اندامهاي مريض اين مواد را جذب كرده و بهبود يابد. خواص اين گل هاي درماني اين است كه بدرون پوست نفوذ كرده و بخشي از اين گلها باعث از بين رفتن عفونت و ويروس ها ميشوند. استفاده از اين مواد معدني و درماني حتما بايد توسط محققان و مراكز تحقيقات پزشكي تصويب و تائيد شده باشد و با نظارت رسمي مراكز درماني و پزشكي اين اقدامات انجام پذيرد. تا زمينه سوء استفاده هاي خطرناك بسته باشد تا سلامتي افراد بخطر نيفتد. هرقدر اين گل ها مرطوب تر باشد، قوه انتقال گرما به بدن بيمار بيشتر است. نمونه بارز اين روش درماني در ايران استفاده از چشمه هاي اب گرم معدني مناطق خاصي است. مهمترين نكته در ارتباط از استفاده از اين چشمه هاي اب گرم معدني مورد تائيد بودن اين چشمه ها توسط وزارت بهداشت و نظارت وزارت بهداشت بر اين چشمه هاست. دارا بودن معيارهاي بالاي بهداشتي محيطي اين اماكن فوق العاده مهم است. زيرا عدم رعايت موازين بهداشتي در چشمه هاي آب گرم ميتواند عوارض خطرناكي درپي داشته باشد و باعث انتقال انواع و اقسام بيماري هاي قارچي پوستي و انتقال عفونت ها و غيره شود. يعني يك درد درمان شود ولي امراض جديد بوجود آيند.
هنردرماني يكي از مهمترين رشته هاي درماني اجتماعي است كه از نظر جامعه شناسي و پزشكي قابل توجه فراوان است. در اين روش درماني هنربشكل عمومي از طريق انتقاله هايا همان مدين هاي عمومي مانند بناها، اثار معماري، سر ستون ها، لوح ها، كتيبه ها بشكل نوشته و نقاشي و هنر مجسم شده بطور مثال پل هاي زيبا با معماري خاص، قابل مشاهده عموم واقع شده وباعث كسب آرامش روحي و معنوي جمعي ميشود. بطور مثال مساجد كاشيكاري شده، مدارس زيبا با آجر كاري هاي مزين و كاشيكاري رنگين ، كوچه و خيابانهاي خوش منظر، پاركهاي زيبا و رنگين مملو از گلها و آبشارها، ميدانهاي زيباي شهرها، منارهاي خوش نقش، بناي بازارهاي خوش نقش با معماري هاي موزون و دوار باعث آرام بخشي جمعي ميشوند. نياكان ما در ايران به بهترين شكل هنر درماني را در بنا هاي قديمي به اجراء در اورده اند. نياكان ما به اين روش درماني واقف بوده و در بكارگيري هنر درماني شهر و كوچه و بازاريكي از كوشا ترين ملل بوده اند كه هنوز نقش هنردرمعابر عمومي و اماكن عمومي ايرانيان در شهرهاي قديمي ايراني هست و تاثير اين هنر هنوز بر جهانيان انچنان شناسانده نشده است. ايرانيان با رعايت تناسب رنگها و نقوش هارموني دار و رعايت اصول زيباشناسي در معماري و نقاشي و آجركاري و تعادل و توازن فرم ها و نما ها زيبايي هاي بي نظيري را خلق كرده اند كه درسلامت روان نقش بزرگي را ايفاء مي نمايد و ريشه همه اين هنرهاي ايراني ازمعنويت و فرهنگ قوي ايراني سرچشمه مي گيرد. متاسفانه آپارتمانهاي سيماني مدل غربي يكنواخت تهي از معنويت و زيبايي هستند واز اين كيفيت هاي درماني به هيچ وجه برخوردار نيستند و ديدن آپارتمانهاي چند طبقه خشك و خالي سيماني خاكستري هر انسان شادي را افسرده و بيمار مي سازد.
موزيك تراپي يا موسيقي درماني: شاخه ديگر از هنر درماني است كه با توجه به آثار درماني صوت و صداهاي هارموني دار مخصوص( كه ريشه در طبيعت وتاريخ زندگي جمعي و معشيت و محصول برداري روزانه انسانها داشته) بر روي سلسله اعصاب بيماران اثر درماني دارند وباعث رفع استرس و آرامش مي شوند وبه تمركز قواي دروني كمك مي كنند. اين صدا ها مانند صداي آبشار، صداي موج دريا، صداي بارش باران و تگرگ، صداي آتشفشان، صداي رويش علف، صداي چكيدن موزون و آهنگين آب، صداي محصول چيني كشاورزان مانند تكان دادن برنج و غلات و دانه هاي حبوبات در روي سيني ها در موقع تفت دادن و شستن و پاك كردن توسط دهقانان ، صداي آواز دسته جمعي ماهيگيران در هنگام ماهيگيري و توكل انها به خدادر كسب روزي در زمانهاي دور با ان كارسخت و جانفرسا، اين سرودها و نواها كمك مي كرده تا كمتر احساس خستگي كرده و ازميزان اضظراب دريا ، طوفان و خطرات دريا مصون باشند. نمونه بارز اين سرودها و نوا ها در بلعم رانهاي جنوب ايران و سواحل خيليج فارس هنوز بچشم ميخورد. مثال ديگر استفاده ان در مراسم سماع درويشان است.
دراين رشته درماني از تمام تجارب طبيعي سمعي انسانها از همه ملل و رشته هاي موسيقي بهره برداري و در جهت اهداف درماني بيماران استفاده ميشود. صداي فلوت و ني از قديم يادگار چوپانان ساده پوشي است كه در دامن طبيعت ني مي نواخته اند و باعث شادي چوپان تنها ميشده. صداي طبلها در گذشته بيشتر براي خبر رساني در كوچه و بازار نواخته ميشده واخباري را به ساكنان شهرها ميرسانده و مثل نقش راديووتلويزيون امروزه بوده. موارد استفاده ازصداي طبل در ارتشها در ميدان هاي رزم براي نظم دادن و سان ديدن سربازان در ميدان جنگ استفاده ميشده وكاربرد ابزاري موسيقي براي بيان اطلاعات و پيام ها استفاده ميشده ودر نقش ارتباطي از ان استفاده ميشده.
روشهاي درماني هنري در عمق ضمير نا خوداگاه تاثير نهاده و باعث گفتگوي فرد در باره مشكلاتش ومطرح كردن انها ميشود. نمونه بارز ان اشعار و سرود ها و مرثيه ها يي است كه درادبيات ما وساير ملل وجود دارد ودر ان انسانها از رنج ،مشكلات، احساس درد و غم از داغ مرگ و دوري عزيزان خويش و برعكس ازشادي ديدار عزيزان خويش ، اتمام فراق و دوري سخن مي گويند.هنر درماني وسيله اي است كه با ان انسانها مي توانند احساس هاي متفاوت خويش به شكل سمعي و يا بصري بطور مثال با نقاشي و يا سرودن شعر و موسيقي بيان نمايند.نمونه ديگر هنر درماني در تعريف و نقل قصه هاست كه انسانها به اشكال متفاوت در باره مشكلات و احساساتشان بشكل هنرمندانه و سمبوليك سخن گفته اند واحساسات خويش را به اشكال زيادي بيان كرده اند.از اين نظربازاز ديد نويي بايد به قصه و افسانه ها نگريست و انها را بهتر تجزيه و تحليل كرد تا عميق تردرك شوند وبيشتربراي امور درماني هنري ، روانشناسي، دنياي كودكان و بزرگسالان مورد استفاده قرار گيرند.
درمانگران رشته موسيقي درماني اين رشته را در مراكز دانشگاهي فرا ميگيرند و مانند همه درمانگران در كشورهاي مختلف مي توانند در مطب پزشكي خود به مداواي بيماران بپردازند. يكي از مهمترين دسته بيماران كودكان مشكل دارراتشكيل ميدهد.هنردرماني از طريق سيستم اعصاب شامل بخش بينايي و شنوايي فعال ميشود و ميتواند داده هاي مثبت را درروان انسان جايگزين ساخته ودر امر بهبود و درمان موثرافتد.
صداي اذان زيبا، تلاوت آيات قراني زيبا، نوحه سرايي هاي زيبا موارد درمان بخش صوتي و هنر درماني را تشكيل ميدهند كه كاربردهاي جمعي و اجتماعي دارند و بررسي وبه تحقيق علمي و تدبرعلمي بيشتر نيازمند است تا جامعه از فوايد ان به بهترين وجه
بهره مند شود.
در موسيقي درماني درمان بيمار (بخصوص بيماران روحي و رواني) اول از طريق شنيدن موسيقي مورد نظر درمانگربا توجه به وضعيت بيمار به انجام ميرسد.دراين مورد با توجه به دسته بندي صدا هاي مختلف احساسهاي متفاوت و عكس العمل هاي دروني متفاوت مجال بيان و خروج مي يابند. در بخش دوم از طريق نقش فعالانه بيمار وتشويق او به نواختن موسيقي است كه درمان محقق مي شود. با توجه به دسته بندي نوع صدا ها،احساساتي از جمله غم ، خشم يا شادي به بيماراين امكان را ميدهد تا خود با موسيقي احساسات خود را بيان نمايد و به ساختن احساسات مثبت به خود كمك كند... مولف
===========================
امروزه در رويکردهای سلامت نگر واژه «سلامتي » يک مؤلفه سه بعدی ، روانی ، اجتماعی ، جسمانی محسوب می‌شودبر اساس تخمين سازمان جهاني بهداشت در حال حاضربر طبق نتايج حاصل از طرح مطالعاتی وزارت بهداشت، درمان وآموزش پزشکی سال ۱۳۷۸ ميزان شيوع اختلال روانی در جمعيت بالای ۱۵سال ايران ۲۱٪ گزارش شده که از اين ميان ۱۵/۱ در هزار جمعيت مبتلا به شديدترين حالات بيماری‌های روانی اند.
۲۵٪ جمعيت جهان از اختلالات روانی( بيست و پنج درصدي)، رفتاری و عصبی در رنجند
کارکردهای درمانی هنر با عناوينی چون و «پالايش رواني و... شناسانه هنر به شکل امروزی نخستين بار توسط زيگموند فرويد ارائه شد سالها بعد (۱۹۵۸) کرامر.مشخصا به منظور رفع اختلالات هيجانی در کودکان به شيوه نقاشی درمانی متوسل شد.وی هدف هنر درمانی را ايجاد موقعيتی برای انتخاب و تغيير رفتارها می‌داند و به باور او اين کار فرصتهايی را برای تجربه مجدد تعارضها پديد می‌آورد، تا از اين راه به رفع ، تحليل ، يا پاسخگويی آنها بپردازد از ديدگاه فيليپ ويليامزانجام فعاليتهای خلاق با استفاده از مواد و روشهای (هنری - ديداری -شنيداری) را هنردرمانی گويند. [ويليامز، فيليپ -(۱۳۷۵)هدف از فعاليتهای هنر درمانگرانه رشد هويت ، شخصيت و نيزبرانگيختن احساس موفقيت درکودکان ازطريق ابزارهای ابتکاری خودمحور استدبا بهرگيری از شيوه‌های هنری ويژه به درمان‌گيرکمک کند تا مکنونات غير کلامی خود را در قالب اثری بديع و خلاق به منصه بروز و اظهار برساند.»
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید
.gif){kind=icon}
.gif){kind=icon}