يك شنبه 9 اردیبهشت 1403

   
 
 پرسشهای متداول  •  جستجو  •  لیست اعضا  •  گروههای کاربران   •  مدیران سایت  •  مشخصات فردی  •  درجات  •  پیامهای خصوصی


فهرست انجمن‌ها » بحث‌هاي عمومي » رازهای شاد بودن

ارسال موضوع جدید  پاسخ دادن به این موضوع   تشکر کردن از تاپیک
 رازهای شاد بودن « مشاهده موضوع قبلی :: مشاهده موضوع بعدی » 
نویسنده پیام
Aliabadi
پستتاریخ: پنج‌شنبه 12 اسفند 1389 - 01:07    عنوان: رازهای شاد بودن پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

مدیر انجمن
مدیر انجمن

عضو شده در: 30 بهمن 1388
پست: 2274

blank.gif


امتياز: 60455

آنچه را دوست داريد ، كشف كنيد، انچه را كه كشف كرديد، ان را علاقه و سرگرمي خودتان بكنيد، علاقه و سرگرمي خود را تبديل به شغل دلخواه خويش سازيد تا هر روز خوشبخت و شاد باشيد ..... مولف


رازهاي شاد بودن

کافی است چيزی را پيدا کنی که خوشحال ات می کند.»

او اين اصل را می دانست اما خوشبختی به اين راحتی ها برای کريستوفر ملونی، بازيگر مشهور، به دست نيامد. ملونی می گويد حالا که آن خوشبختی را به دست آورده، مشتاق است آن را با ديگران سهيم شود...

وقتی خيلی جوان بود، مادرش به او هديه ساده ای داد که زندگی اش را تغيير داد. در آن زمان او برای پيدا کردن مسيرش در زندگی درگير کشمکش سختی بود. پزشکی را دوست داشت ولی از بيمارستان متنفر بود! دوست داشت يک وکيل باشد ولی دوست نداشت درس بخواند و بيشتر از همه به سمت بازيگری جذب شده بود؛ شغلی که به او اجازه می داد در نقش های مختلف ظاهر شود و شغل های متفاوتی را بازی کند.

ملونی آين سخت کار کردن را از خانواده اش به ارث برده بود. پدرش يک پزشک فوق تخصص بيماری های غدد بود که روزی ۱۶ ساعت کار می کرد و مادرش هم تمام وقت در خانه درگير تربيت او و خواهر و برادر ديگرش بود. هر چقدر که عاشق بازيگری بود، کمتر بازيگری را به چشم يک کار می ديد و آن را تلاش حرفه ای در خور پسر يک دکتر نمی ديد ولی گفت وگو با مادرش باعث شد راه برای او هموار شود.

ملونی می گويد: «من نمی دانستم بايد با زندگی ام چه کار کنم و مادرم به من گفت که تو چرا با همه چيز اينقدر سخت برخورد می کنی؟ فقط کافی است کاری را پيدا کنی که تو را خوشحال می کند. مادرش همه چيز را برای او آسان کرد: «فقط کاری را پيدا کن که خوشحال ات می کند!» مادرم روش سعادت را به من نشان داده بود و من مصمم شدم دنبال علاقه ام بروم.»

او به ياد می آورد که به خودش گفته بود: «من می خواهم بازيگر شوم و نهايت سعی خودم را خواهم کرد؛ چراکه می دانم در اين راه، سختی های زيادی خواهد بود.» و طبق معمول، هميشه افراد منفی بافی بودند که به او می گفتند چگونه می توانی بازيگر شوی؟ خيلی ها هستند که در اين راه شکست خورده اند. ابتدا گفته های آنها ملونی را بسيار ناراحت می کرد ولی نهايتا ملونی دليل اصلی اين ممانعت ها را فهميد: «افراد شکاک ترس های خودشان را به زبان می آورند! خيلی ها هم هستند که نمی خواهند کسی پيشرفت کند ولی من نبايد به آنها اجازه می دادم که مرا از رسيدن به هدفم بازدارند.»

● منفی ها را کنار بگذاريد
بعد از اينکه ملونی تصميم اش را گرفت، برای رسيدن به هدفش (بازيگری)، در دانشگاه در رشته نمايش شروع به تحصيل کرد ولی او با سيستم تحصيلی مخالف بود. بعد از اينکه مدرک ليسانس اش را گرفت، از تحصيل دست کشيد و به نيويورک رفت تا برای بازيگرشدنش تلاش کند: «هزار و يک راه برای رفتن وجود دارد ولی شما بايد راهی را پيدا کنيد که راه درست باشد.»

او به کلاس های معتبر نمايش در موسسه های معروفی رفت و به صورت پاره وقت، کارهای اقتصادی انجام می داد. اولين نقشش را در سال ۱۹۸۹ در تلويزيون ايفا کرد. او در دهه ۱۹۹۰ طيف گسترده ای از توانايی هايش را به نمايش گذاشت. نقش های بسياری را بازی کرد؛ از دايناسور (در فيلم دايناسور) گرفته تا يک گانگستر (در آخرین دُن) و به کلاس هايش ادامه داد تا اينکه در سال ۱۹۹۷ به موفقيتی بزرگ دست پيدا کرد: «من احساس می کردم به اندازه مقطع دکترا از بازيگری ياد گرفته ام ولی هميشه در حال يادگيری بودم.» ملونی می گويد: «اگر شما روزی ۱۴ ساعت فقط کار کنيد ولی چيزی نياموزید، تلاش هوشيارانه و پويايی نکرده ايد.»

طی ۱۱ سال بازی موفق در سريال های تلويزيونی باعث شد او جايزه «اِمی» را به دست آورد و يکی از گران ترين بازيگران تلویزيونی شود. شهرت او در سخت کوشی و نيز خوش خلقی اش فرصت های بسياری را برای او به وجود آورد.

● در بازی بمان
او از کار کردن لذت می برد و در آمد برايش مهم نبود. ملونی می گويد: «وقتی در آزمونی موفق نمی شدم برايم مهم نبود. من هر آنچه که لازم بود اثبات کنم، اثبات می کردم.» او هيچ وقت اجازه نمی داد اين ردشدن ها او را از بالا رفتن و پيشرفت دور کنند. او هميشه به آيين خانوادگی اش ـ سخت کوشی ـ وفادار ماند. با روزی ۱۴ ساعت کار، خيلی وقت ها او نمی توانست فرزندانش را چند روز ببيند. «من آنها را وقتی خوابيده اند می بينم. ديدن آنها در خواب خوشايند است ولی راضی کننده نيست.» ملونی هرگاه زمانی به دست می آورد بچه هايش را به گردش، سيرک و تفريح می برد. «من بايد کار کنم به خاطر خواهش عقلم ولی بايد فرزندانم را ببينم به خاطر خواهش روحم.»

● کمک به کودکان
کمک به کودکان از علاقه مندی های بارز ملونی است. او پول و وقتش را در اختيار برنامه هايی مثل سيب بزرگ دلقک سيرک قرار داده است؛ برنامه ای که دلقک ها را برای شاد کردن کودکان مريض به بيمارستان ها می فرستد. همسر ملونی هم به عنوان عضوی از هيات مديره به اين سازمان کمک می کند.

او همچنين به عنوان سخنران در سازمان آموزش خنده فعاليت می کند. اين سازمان جراحانی را برای کمک به کودکان به کشورهای جهان سوم می فرستد. او سال گذشته هم به عنوان سخنران «آموزش خنده» به هاييتی رفت. در آنجا با همسرش از کودکانی که تحت حمايت اين سازمان قرار گرفته بودند، عکس گرفتند و موقع بازگشت آنها را به فرزندانشان نشان دادند و خيلی نامحسوس به آنها نشان دادند که چگونه می توان به ديگران کمک کرد. دختر بزرگ تر آنها، موفيای ۹ ساله، موضوع را گرفت و به نفع سازمان يک ايستگاه فروش کيک و شربت راه اندازی کرد و پول به دست آمده از آن را به سازمان اهدا کرد.

ملونی معتقد است شما نمی توانيد به زور مسايل را به کودکان تلقين کنيد و به جای سخنرانی های طولانی مدت و روش های مستقيم، بايد از آموزش های نامحسوس و الگو شدن به کودکان آموزش داد و درآخراو می گويد: «سخت کار کنيد، شاد باشيد و لذت ببريد.»

کد:
http://tebyan-zn.ir/News-Article/blest_family/-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%B1%D9%85%D9%88%D8%B2-%D8%AE%D9%88%D8%B4%D8%A8%D8%AE%D8%AA%DB%8C-/2010/11/13/10975.html
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی [وضعيت كاربر:آفلاین]
تشکرها از این تاپیک
Aliabadi از این تاپیک تشکر میکنم 
soveh
پستتاریخ: پنج‌شنبه 12 اسفند 1389 - 09:33    عنوان: پاسخ به «رازهای شاد بودن» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

مديريت كل انجمن‌ها
مديريت كل انجمن‌ها

عضو شده در: 2 فروردین 1389
پست: 3473
محل سکونت: IRAN
blank.gif


امتياز: 87705

نقل قول:
آنچه را دوست داريد ، كشف كنيد، انچه را كه كشف كرديد، ان را علاقه و سرگرمي خودتان بكنيد، علاقه و سرگرمي خود را تبديل به شغل دلخواه خويش سازيد تا هر روز خوشبخت و شاد باشيد .....

Applause Applause Applause
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email شناسه عضویت در Yahoo Messenger [وضعيت كاربر:آفلاین]
SibeSorkh
پستتاریخ: سه‌شنبه 17 اسفند 1389 - 18:35    عنوان: پاسخ به «رازهای شاد بودن» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

کاربر دائمی
کاربر دائمی

عضو شده در: 24 آبان 1389
پست: 1253
محل سکونت: حوالی خدا
iran.gif


امتياز: 32905

دشتت درد نکنه Applause
به نظر من شاد بودن زیاد سخت نیست اگه بخوای Very Happy
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی مشاهده وب سایت این کاربر [وضعيت كاربر:آفلاین]
Aliabadi
پستتاریخ: چهار‌شنبه 18 اسفند 1389 - 04:41    عنوان: پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

مدیر انجمن
مدیر انجمن

عضو شده در: 30 بهمن 1388
پست: 2274

blank.gif


امتياز: 60455

دوست عزيز ممنون از لطفتون، نظرتون كاملا درسته. شخصا هم اين نظر رو دارم Smiling
با اينجال كساني هستند كه شايد براشون مشكل باشه و بدنبال ان باشند كه كمتر غمگين و بيشتر شاد باشند.
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی [وضعيت كاربر:آفلاین]
نمایش پستها:   
ارسال موضوع جدید  پاسخ دادن به این موضوع   تشکر کردن از تاپیک صفحه 1 از 1

فهرست انجمن‌ها » بحث‌هاي عمومي » رازهای شاد بودن
پرش به:  



شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید
شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید
شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید


Home | Forums | Contents | Gallery | Search | Site Map | About Us | Contact Us
------------------------------------------------------------------------

Copyright 2005-2009. All rights reserved.
© by Aftabgardan Cultural Center : Aftab.cc