يك شنبه 16 اردیبهشت 1403

   
 
 پرسشهای متداول  •  جستجو  •  لیست اعضا  •  گروههای کاربران   •  مدیران سایت  •  مشخصات فردی  •  درجات  •  پیامهای خصوصی


فهرست انجمن‌ها » مطالب علمی » جامعه شناسی چیست؟

ارسال موضوع جدید  پاسخ دادن به این موضوع   تشکر کردن از تاپیک
 جامعه شناسی چیست؟ « مشاهده موضوع قبلی :: مشاهده موضوع بعدی » 
نویسنده پیام
soveh
پستتاریخ: جمعه 30 اردیبهشت 1390 - 00:12    عنوان: جامعه شناسی چیست؟ پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

مديريت كل انجمن‌ها
مديريت كل انجمن‌ها

عضو شده در: 2 فروردین 1389
پست: 3473
محل سکونت: IRAN
blank.gif


امتياز: 87705

دوستان عزیز
رشته دانشگاهی من جامعه شناسی نیست ولی از اونجایی که به این علم علاقه دارم سعی میکنم زمانهایی که بیکارم Worried تا حدودی در مورد این رشته و مطالبش مطالعه کنم.
تعریف جامعه شناسی چیست را هم در یک سایت چند وقت پیش دیدم و بنظر تعریف جالب و مختصری هست. البته نمیدونم چقدر درسته؟!!!
بسیار خوشحال میشم، دوستانی که توی این رشته تحصیل کردند و یا در موردش اطلاعاتی دارند در این تاپیک نظر بدهند و من و بقیه عزیزان را با این موضوع بیشتر آشنا کنند.
متشکرم




تعریف جامعه شناسی:

جامعه شناسی مطالعه قوانین و فرایندهای اجتماعی است که مردم را نه تنها به عنوان افراد و اشخاص بلکه به عنوان اعضاء انجمنها ،گروهها و نهادهای اجتماعی شناسانده و مورد بررسی قرار می دهد .دامنه جامعه شناسی بینهایت وسیع است و از تحلیل برخوردهای گذرا بین افراد در خیابان تا بررسی فرایندهای اجتماعی جهانی را در بر می گیرد .
● مقدمه
انسانها بیشتر عمرشان را در گروهها زندگی می کنند؛آنها به عنوان اعضای خانواده ، ساکنان یک محله یا شهر، اعضای یک گروه خاص اجتماعی یا اقتصادی و یا مذهبی و قومی نیز به عنوان شهروندان یک ملت با یکدیگر رابطه دارند. انسانها حتی اگر خودشان هم آگاه نباشند که اعضای یک گرو هند ، باز به شیوه هایی فکر و عمل می کنند که دست کم بخشی ازآنها را عضویت در گروه تعیین می کند. نوع لباسی که آدمها می پوشند، نوع خوراک و نحوه خوردن آنها، عقاید و ارزشهایشان و رسومی که رعایت می کنند، همگی تحت تأثیر عضویت آنان در گروههای گوناگون می باشند.
جامعه شناسی را می توان به عنوان بررسی علمی زندگی گروهی انسانها تعریف کرد.جامعه شناسان در واقع می کوشند تا آنجا که ممکن است این نکته را به دقت و به گونه ای عینی توصیف و تبیین کنند که انسانها چرا و چگونه در گروهها با یکدیگر رابطه دارند.
یکی از اهداف عمده جامعه شناسی پیش بینی رفتار اجتماعی و نظارت بر آن است. این هدف در جامعه نوین بصورتهای گوناگونی تحقق می یابد. همچنین جامعه شناسی به تخفیف تعصبها و پیشداوریهایی که مانع انعطاف پذیری بیشتر انسانها در برخورد با موقعیتهای تازه می شوند، کمک می کنند.
سرانجام باید گفت که بررسی جامعه شناختی شیوه های نگرش و واکنش نوینی را در برخورد با سیمای پیوسته متغیر واقعیت اجتماعی، برایمان فراهم می آورد.
● تاریخچه
جامعه شناسی جوان ترین رشته علوم اجتماعی است. واژه جامعه شناسی را در سال ۱۸۳۸ اگوست کنت فرانسوی در کتاب فلسفه اثباتی اش بدعت گذاشت .کنت را عموما بنیانگذار جامعه شناسی می دانند. او معتقد بود که علم جامعه شناسی باید بر پایه مشاهده منتظم و طبقه بندی استوار گردد.
هربرت اسپنسر انگلیسی در سال ۱۸۷۶ نظریه تکامل اجتماعی را تحول بخشید که پس از پذیرش و رد اولیه ، اکنون بصورت تعدیل شده دوباره پذیرفته شده است. اسپنسر نظریه تکاملی داروین را در مورد جوامع بشری به کار بسته بود. او معتقد بود که جوامع انسانی، از طریق یک تکامل تدریجی، از ابتدایی به صنعتی تکامل می یابند. او در نوشته هایش یادآور شده بود که این جریان یک فراگرد تکاملی طبیعی استکه انسانها نباید در آن دخالت کنند.
لستر وارد آمریکایی کتاب جامعه شناسی پویا را در سال ۱۸۸۳ منتشر کرد. او در این کتاب از پیشرفت اجتماعی از طریق کنش اجتماعی با هدایت جامعه شناسان ، هواداری کرد.
امیل دورکیم در ۱۸۹۵ کتاب قواعد روش جامعه شناسی را منتشر کرد و در آن ، روشی را که در بررسی ماندگارش از خودکشی در گروههای گوناگون به عمل آورده بود، به روشنی شرح داد. دورکیم یکی از پیش گامان تحول جامعه شناسی است. او سخت بر این باور بود که جوامع بشری با باور داشتها و ارزشهای مشترک اعضایشان انسجام می یابند.
ماکس وِبِر (۱۹۲۰-۱۸۶۴)معتقد بود که روشهای علوم طبیعی را نمی توان درباره مسائل مورد بررسی در علوم اجتماعی بکار بست. وبر استدلال می کرد که چون دانشمندان اجتماعی جهان اجتماعی محیط زندگی خودشان را بررسی می کنند، همیشه قدری برداشت ذهنی در بررسیهایشان دخالت دارد. او معتقد بود که جامعه شناسان باید فارغ از ارزشهایشان کار کنند و هرگز نباید اجازه دهند که تمایلات شخصی شان در پژوهشها و نتیجه گیریهایشان دخالت کنند.
درس جامعه شناسی در دهه ۱۸۹۰ در بسیاری از دانشگاهها ارائه شد. در ۱۸۹۵، مجله آمریکایی جامعه شناسی انتشارش را آغاز کرد و در ۱۹۰۵ انجمن جامعه شناسی آمریکا بنیان گذاشته شد.
● ارتباط جامعه شناسی با علوم دیگر
معمولا علوم را به دو شاخه عمده تقسیم می کنند که یکی را علوم طبیعی و دیگری را علوم اجتماعی می گویند. علوم طبیعی با بررسی پدیده های مادی سر و کار دارند ولی علوم اجتماعی عرصه پهناور رفتار انسانی را بررسی می کنند. جامعه شناسی یک علم اجتماعی است.
علوم اجتماعی دیگر عبارتند از: روان شناسی (بررسی رفتار فردی)؛روان شناسی اجتماعی(بررسی روابط افراد با گروه)؛علوم سیاسی(بررسی حکومت،فلسفه سیاسی،و تصمیم گیری دولتی)؛اقتصاد(بررسی تولید،توزیع و مصرف کالاها و خدمات در جامعه)؛و انسان شناسی (شامل باستان شناسی که به مطالعه بقایای تمدن های از بین رفته می پردازد،زبان شناسی که بررسی زبان است،انسان شناسی جسمانی که کارش بررسی تکامل انسان است و انسان شناسی فرهنگی یا اجتماعی که با بررسی شیوه های زندگی در میان اجتماعات سراسر جهان سرو کار دارد.) رشته های جامعه شناسی و انسان شناسی فرهنگی و اجتماعی مفاهیم مشترک بسیاری دارند. جغرافیا (که به بررسی نقش مشخصات اقلیمی در فراگرد های گونا گونی چون رشد،انحطاط و جنبش اجتماعات جهان می پردازد)و تاریخ(که رویدادهای گذشته را بر حسب فعالیتهای بشری ثبت و تعیین می کند)،نیز با جامعه شناسی ارتباط دارند.
درباره تفاوت میان علوم اجتماعی و رشته های جامعه شناسی دو نظریه مطرح می باشد:
الف) نظر اول این است که هر یک از رشته های علوم اجتماعی بطورذ کلی به تحلیل امور و مسائل مربوط به موضوع خود می پردازند.
ب) نظر دوم این است که هر یک از علوم اجتماعی به یکی از ابعاد مختلف واقعیت اجتماعی توجه دارد و رشته های جامعه شناسی هم همین کار را انجام میدهند ، اما با این تفاوت که در این حد توقف نمی کند بلکه سعی دارد در تحقیق و مطالعه از یک لایه اجتماعی آنرا به لایه های دیگر ارتباط دهد و بصورت یک کل واحد در نظر بگیرد و تبیین نماید.
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email شناسه عضویت در Yahoo Messenger [وضعيت كاربر:آفلاین]
تشکرها از این تاپیک
soveh از این تاپیک تشکر میکنم 
mary67
پستتاریخ: جمعه 30 اردیبهشت 1390 - 00:55    عنوان: پاسخ به «جامعه شناسی چیست؟» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

همكار در ساوه‌سرا
همكار در ساوه‌سرا

عضو شده در: 21 دی 1389
پست: 606
محل سکونت: ___
iran.gif


امتياز: 15275

Applause Applause
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email [وضعيت كاربر:آفلاین]
Aliabadi
پستتاریخ: جمعه 30 اردیبهشت 1390 - 17:06    عنوان: پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

مدیر انجمن
مدیر انجمن

عضو شده در: 30 بهمن 1388
پست: 2274

blank.gif


امتياز: 60455

خيلي عالي و فشرده و خوب نقطه نظرهاي جامعه شناسيا را بيان فرموديد
Applause Applause Applause Applause Applause Applause Applause

در جوامع شرقي و ايراني و اسلامي هم با ابن خلدون بايد آشنا شويم كه تحقيقات و نظريات علمي در باره جامعه شناسي بيش از دانشمندان غربي ارائه داده و با اينكه علم جامعه شناسي مانند علم روانشناسي يكي از علوم جوان است اما ابن خلدون در اين راه گامهاي بنيادي را پيش از انان برداشته . خوب بود اگر محققان ايراني خدمات و فعاليت علمي ابن خلدون را در شكل گيري علم جامعه شناسي بيشتر به جامعه ايراني و جهان بشناسانند.
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی [وضعيت كاربر:آفلاین]
Aliabadi
پستتاریخ: جمعه 30 اردیبهشت 1390 - 17:42    عنوان: پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

مدیر انجمن
مدیر انجمن

عضو شده در: 30 بهمن 1388
پست: 2274

blank.gif


امتياز: 60455

ابن خلدون پدر علم جامعه شناسي و تحليل او از ريشه بحران هويت زندگي شهر نشيني در تحليل جوامع شهري امروزي


ابن خلدون مؤسس «علمی از تشکيلات اجتماعی» بوده که به آنچه امروزه جامعه‌شناسی خوانده می‌شود شباهت دارد؛ [۲] چنانچه برخی از محققين ابن خلدون را پدر جامعه‌شناسی می‌شناسند.[۳][۴] بگفته دانشنامه بريتانيکا جامعه‌شناسی در اواخر قرن ۱۹ ميلادی بواسطه کارهای اميل دورکيم در فرانسه، ماکس وبر و گئورگ زيمل در آلمان، رابرت پارک و آلبيون وودبری اسمال در آمريکا ظهور کرد.[۱] جامعه‌شناسی در ايران توسط غلامحسین صديقی (تولد: ۱۲۸۴ هجری شمسی) در سال ۱۳۱۷ هجری شمسی بنيان نهاده شد.

کد:
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%87%E2%80%8C%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C


شهر و ده از ديدگاه جامعه شناسی ابن خلدون

تفاوت موجود ميان جامعه‌های انسانی از ديرباز مورد توجه بسياری از متفکران و جامعه شناسان قرار داشته است. و گروهی از دانشمندان علوم اجتماعی با در نظر گرفتن جنبه‌های مختلف زندگی اجتماعی ، تقسيم بنديهايی از جامعه‌های انسانی به عمل آورده‌اند و برای هر کدام ويژگيهایی ذکر کرده‌اند که با ديگری تفاوت دارد.

ابن خلدون فيلسوف ، جامعه شناس اسلامی قرن هشتم هجری قمری جامعه‌های انسانی را به دو نوع باديه نشين و شهرنشبن تقسيم می‌کند و تفاوت ميان آنها را درارتباط با عوامل اقتصادی روشن می‌سازد. مفهوم همبستگی در حدود پنج قرن پيش‌تر بوسيله ابن خلدون تحت عنوان عصبيت بيان شده است. عصبيت به معنی همياری ، همبستگی ، همگرايی ، ياريگری. ابن خلدون می‌گوید عصبيت در جوامع بدوی نيرومندتر از جوامع شهری است در چندين جا تائيد می‌کند که عصبيت دينی بالاترين ، مهمترين و نيرومندترين عصبيت هاست و جوامعی که پيرامون يک انگيزه الهی گرد آمده‌اند، دارای عصبيت فراوانی هستند.

اما آنچه ابن خلدون درباره دو جامعه باديه نشينان و شهرنشينان مطرح می‌کند ميزان و شدت عصبيت است، اين پديده در ميان مردم باديه نشين بسيار شديد است، به تدريج که اجتماعات باديه تطور پيدا می‌کند به شهر تبديل می‌شود، عصبيتها هم روبه ضعف می‌گذارد و با ضعيف ترشدن عصبيت‌ها ، جامعه قادر به حفظ موجوديت خود نمی‌باشد و بر اثر هجوم گروهی که عصبيت بيشتری دارند شکست می‌خورد و زوال میيابد و اين بيان فلسفی طلوع و زوال شهرها و تمدنها از ديدگاه ابن خلدون است.

کد:

http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%d8%b4%d9%87%d8%b1+%d9%88+%d8%af%d9%87+%d8%a7%d8%b2+%d8%af%db%8c%d8%af%da%af%d8%a7%d9%87+%d8%ac%d8%a7%d9%85%d8%b9%d9%87+%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%b3%d8%a7%d9%86&SSOReturnPage=Check&Rand=0



نقش و تاثير تاريخ در علم جامعه شناسي از ديدگاه ابن خلدون

سال2007-2006 ششصد مین سالگرد در گذشت ابن خلدون است(1406-1332).او اولین متفکّردنیای اسلام است که به روشی علمی به تحليل پديده انحطاط وفرو پاشی مدنيت و نظامهای سياسی و اجتماعی در جهان اسلام پرداخته است. کاربست دانش جامعه شناسی (علم الاجتماع) برای فهم تاريخ ونيز استفاده از تاريخ برای عمومی کردن نظريات جامعه شناسی ازکارهای مهم ابن خلدون است. بطوريکه عده ای اورا پدر جامعه شناسی و نيز عده ای ديگر پدر سياست مقايسه ای دانسته اند .امّا بطور قطع اونخستين انديشمندی بود که در مقدمه به فلسفه تاريخ پرداخت. اهميت ابن خلدون زمانی آشکارمی شود که توجه کنيم وی بدون اينکه وارث يک عقبه عظيم انديشه جامعه شناختی باشد به مباحث اجتماعی می پردازدوبه تصريح خود علم الاجتماع رابنياد گذاری می کند. جامعه شناسی و تاريخ از لحاظ رشته علمی و آکادميک به صورت جداگانه توسعه يافته اند اما به نظر می رسد که موضوعات این دو رشته در بعضی نقاط تلاقی پيدا می کنند. اين تلاقی در دهه های اخير موجب پيدايی متدولوژی جامعه شناسی تاريخی گرديده که در پژوهش های علمی کاربرد وسيعی پيدا کرده است.از مهمترين انديشمندانی که در سنت جامعه شناسی تاريخی کارکرده اندکارل مارکس و ماکس وبر هستندکه در کارهای خود از تاريخ مدد می گيرند. از انديشمندان متاخرتر برينگتون مور و تدا اسکاچپل در تحليل انقلابات و تحولات از اين روش استفاده کرده اند. دريچه های نوينی که در حوزه علوم انسانی به مرور زمان گشوده می شود نظريات گذشتگان را دچارچالش ساخته وجامعه رانيازمند بازتوليدنظريات انديشمندان سلف برای کشف امکانات جديدی از انسان و جامعه می کندو آرا ابن خلدون نيز ازاين قاعده خارج نيست .دراين مقاله سعی شده است به بررسی نقش ابن خلدون در پديداری و کاربست روش شناسی نوين در تحلیل تحولات سیاسی و اجتماعی(بويژه پديده انقلاب) پرداخته شود و رابطه تاريخ و جامعه شناسی در نظريات ابن خلدون و نيزرابطه انسانشناسی و تحولات سياسی بيان شود.همچنين رابطه تئوری ابن خلدون و ساير نظريات قرن بيستمی در باب انقلابات و تاثير گذاری وی را بر انديشمندان دوران معاصر مورد مطالعه قرار می دهيم.به عبارتی اين موضوع که آيا تئوری انقلاب وی در تقسيم بندی رايج انقلابات شرقی و غربی قابل احصا می باشد يا نه بررسی خواهد شد.اين مقاله بربنيان »مقدمه«و»العبر«و برای درون کاوی دلايل صعود و سقوط رژيم های سياسی و عوامل اصلی پديده انقلاب نگاشته شده است.

کد:
http://profdoc.um.ac.ir/paper-abstract-1011034.html


يك كتاب مفيد هم در معرفي و شناخت ابن خلدون و نظريات مدرن اين دانشمند بزرگ

انديشه واقع گرای ابن خلدون
نويسنده : ناصف نصار
ناشر : مركز نشر دانشگاهى - تهران
چاپ اول، 1366 شمسى
نوع جلد : شوميز
قطع : وزيری
تعداد صفحه 259
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی [وضعيت كاربر:آفلاین]
Aliabadi
پستتاریخ: جمعه 30 اردیبهشت 1390 - 18:26    عنوان: پاسخ به «جامعه شناسی چیست؟» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

مدیر انجمن
مدیر انجمن

عضو شده در: 30 بهمن 1388
پست: 2274

blank.gif


امتياز: 60455

يك تكته !

البته بايد به اين موضوع توجه كرد. درست است كه عصبيت يا همبستگي قومي و خانوادگي و ايلي در استحكام و دوام يك گروه بدوي موثر و نقش آفرين است ضعف جوامع بدوي در رفع نيازهاي معيشتي خويش بشكل فعالانه و خلاق و نيز عدم مقاومت كافي در مقابل اسيب هاي طبيعي قابل مشاهده است جوامع بدوي قادر به تطبيق خويش با مشكلات طبيعي نبوده و قادر به حل اين مشكل يعني توليد مايحتاج خويش بشكل سازمان يافته در طبيعت نبوده اند. به اين دليل نيز در هر خشكسالي و قحطي به جوامع شهر نشيني حمله مي كرده اند و از اندوخته انان خويش را تامين ميكرده اند. نمونه اين تاخت و تاز ها را درحملات مغول به ايران ميشود مشاهده كرد كه مغولان داراي گروههاي نظامي سازمان يافته ساز و برگ دار هستند ولي از كشاورزي و زراعت بيزار و از مظاهر زندگي شهري و كشاورزي كه به حوصله زيادي نياز داشته، گريزان بوده اند و در مورد اسكان و شهر نشيني و قبول قيود و قواعد زندگي شهري از خويش مقاومت بيشتري نشان ميداده اند.

نبايد نقش تاريخي جوامع شهري را نيز در باره تقسيم كار اجتماعي و تدوين و سازمان دهي مشاغل و حرفه ها نا ديده گرفت .زيرا روش عقلاني تقسيم كار و تدوين مشاغل و حرفه ها انسان را توانمند ساخت تا به پديده بحران زاي توليد مايحتاج و رفع نيازهاي معاش مادي از جمله توليد غذا و پوشاك و مسكن شكلي منسجم و عقلاني تر بخشد و سطح اسيب هايي ناشي از حوادث طبيعي را در زمينه هاي بسيار زندگي روزمره كاهش دهد. ولي ضعف زندگي جمعي شهري در اين بود كه در كنار كار و فعاليت معاشي و اقتصادي همبستگي اجتماعي و شيرازه ارتباطات انساني را به بوته فراموشي سپرد و اشكال مصنوعي جاي ان را گرفت كه شدت همبستگي جوامع بدوي و جوامع كشاورزي را نداشت و نياز انسانها و گروهها را بخوبي تامين نمي سازد. اين نقص زماني اشكارا رشد و توسعه يافت كه در عصر اخير بخاطر پديده انقلاب صنعتي خانواده بزرگ در جوامع مدرن با تاكتيك هاي خاص از جمله خانه سازي و تقسيم كار متلاشي شد و سطح ارتباطات و همبستگي فرد با خانواده و گروههاي ديگر اجتماعي به اشكال متفاوت ضعيف و كاهش يافت . سيستم اقتصادي حاكم بعد از انقلاب صنعتي در پي ضعيف كردن فرد در اين سيستم برامد تا تسلط بر فرديت اسان تر و فرديت در اين پديده بشكل واضحي اسيب پذير تر و تسلط و كنترل نيازهاي اين فرديت ضعيف مطابق سياست هاي مصرف گرايي بود. هسته خانواده بزرگ از هم فرو پاشيده شد و خانواده كوچك اسيب پذير جاي ان را گرفت كه در نقش هاي اجتماعي خويش با توجه به وظايف و تعهدات سنگين بيشتر مورد اسيب و شكنندگي قرار گرفت و دارد و يكي از علل ان ضعيف بودن شيرازه و همبستگي اجتماعي و خانوادگي و جمعي و عاطفي در هسته خانواده و ديگر گروههاي اجتماعي در زندگي شهري است كه بحران هويت يكي از عوارض و اسيب ها بشمار ميايند . با تقويت و رشد عواطف و شيرازه و هسته درون خانوادگي ميتوان مقداري از اين نقايص را شايد رفع كرد و بر عمق و گستردگي ارتباطات انساني افزود تا جوامع بشري فعلي در چند نسل ديگر از ثبات و همبستگي قوي تري برخوردار بوده و از بحران هويت كمتري رنج ببرند.
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی [وضعيت كاربر:آفلاین]
soveh
پستتاریخ: جمعه 30 اردیبهشت 1390 - 18:53    عنوان: پاسخ به «جامعه شناسی چیست؟» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

مديريت كل انجمن‌ها
مديريت كل انجمن‌ها

عضو شده در: 2 فروردین 1389
پست: 3473
محل سکونت: IRAN
blank.gif


امتياز: 87705

سپاس فراوان Aliabadi, جان Applause
اگر لطف کنید و در مورد شاخه های علم جامعه شناسی هم توضیح بدید بسیار ممنون میشم.
thank
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email شناسه عضویت در Yahoo Messenger [وضعيت كاربر:آفلاین]
atena
پستتاریخ: شنبه 31 اردیبهشت 1390 - 22:26    عنوان: پاسخ به «جامعه شناسی چیست؟» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

همكار در ساوه‌سرا
همكار در ساوه‌سرا

عضو شده در: 26 مهر 1389
پست: 1302

iran.gif


امتياز: 33700

بچه ها شما خيلي حرفه اي هستيدا
ولي ميدونستيد تو حوزه ي علوم انساني و همين جامعه شناسي تو دانشگاه هاي ما هنوز با وجود اين علمايي كه نام بردين كتابهاي نظريه پردازان غربي تدريس ميشه Worried
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی [وضعيت كاربر:آفلاین]
Aliabadi
پستتاریخ: یکشنبه 1 خرداد 1390 - 19:25    عنوان: پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

مدیر انجمن
مدیر انجمن

عضو شده در: 30 بهمن 1388
پست: 2274

blank.gif


امتياز: 60455

باتشكر از دوست عزيز سوه بدرخواست ايشان اين سطور را مي نويسم تا با علم جامعه شناسي با همه اشكال متنوع ان تا حدودي اشنا شويم. اين علم بسيار وسيع و ژرف است و هنوز كه هنوز است به كار علمي و تحقيقات بسيار وسيعي نياز دارد كه متاسفانه عمر يك نسل هم به ان قد نميدهد و اين كار راعلاوه بر اين نسل به نسل هاي تازه نفس و جوان ديگر بايد سپرد. در اينجا توجه شما را به شاخه هاي مختلف اين علم جلب مي كنم. اين علم امروز در بخش هاي كاربردي و اداره و مديريت جامعه استفاده هاي فراواني بخصوص براي مديران و برنامه ريزان اقتصادي و اموزشي در بهبود روند جامعه دارد.

جامعه شناسي علمي است با دامنه وسيع ، مبتكرو خلاق كه از زواياي گوناگون به شناخت نوين در باره نقش هاي اجتماعي دست مي يابد و هر روزه بر گستردگي اين زوايا و فروغ اين دانش افزوده ميشود. با شناخت شاخه هاي گوناگون اين درخت جوان وعظيم هر فرد متخصصي در شاخه شغلي خويش ميتواند جامعه شناسي منطبق با رشته شغلي خويش را مطالعه كرده و به دانش مفيد جديدي دست يابد. بعنوان مثال هر پزشكي نيازمند است كه جامعه شناسي پزشكي و نيز جامعه شناسي بيماران را مطالعه كند تا به عظمت كار خويش بيشتراگاه شود. هر مهندسي و معماري لازم است كه جامعه شناسي ساختمان سازي و معماري را مطالعه كند تا به نقش اجتماعي شغل خود بيشتر واقف گردد. هر تاجري با مطالعه جامعه شناسي تجارت و بازار و اقتصاد به نقش اجتماعي خويش در تاريخ اشنا ميشود. با توجه به شاخه هاي زياد اين دانش براي عدم خستگي خواننده ان را بخش بخش در اينجا مطرح مي سازم. توجه به تاريخچه جامعه شناسي در كشورهاي شرقي و ايران و تمدن اسلامي مهم است تا ما با پيدايش ريشه اين علم در اين مناطق مانوس شويم.

استفاده از علوم و تحقيقات جديد چه در غرب و چه در شرق و نقد و تكميل ان مهم است و ما ميتوانيم از تجارب علمي جهاني استفاده كنيم و نواقص ان را رفع نموده و بر حجم و كيفيت ان بيفزاييم. همانگونه كه پيامبرعزيز حضرت محمد ( ص) فرموده اند. علم را بجوئيد حتي اگر در چين باشد. مي بينيم زماني پيامبرعزيز اين سخن را مي گويند كه وسيله حركت ان زمان اسب و شتر و استر بيش نبوده و سرعت حركت اين حيوانات بعنوان وسيله نقليه ان دوره و زمانه با ان مسافت هاي طولاني زياد نبوده و سفر به اين مناطق دور كاري ساده نبوده. ولي ايشان ميفرمايد براي فراگيري علم و دانش حتي اگر شده به جاهاي دور سفر كن و ان را كسب كن. گاهي ما از علمي استفاده معقول منطقي مي كنيم و حتي با قوه خلاقه بر ان ميفزايئم. گاهي ولي مقلد و دنباله رو كوري هستيم كه از اعتماد بنفس كافي برخوردار نبوده و استقلال انديشه و راي نداريم اين وجه دوم مورد انتقاد و لازم به تصحيح است. ولي كنجكاوي و دانش پژوهي و دانش جويي و نقد دانش از همه نقاط كره زمين امري است كه حتي از فرايض ديني محسوب مي شود. نكته ديگر اين است كه ازميراث علمي و بومي كشور خويش نيز در هيچ زمان غافل نباشيم و ان را ارج داريم و به رشد و تحول و گستردگي ان كمك نمائيم.

جامعه شناسي كار = اين شاخه به بررسي كل تجزيه و تحليل پروسه كار از جمله اشكال و دسته بندي و تاثير كيفي كاربر زندگي بشري، تاريخچه رشدو توسعه كار، روند رشد سازمان بندي كاردرتمام زواياي جامعه و گروههاي اجتماعي بشكل عمودي و افقي با توجه به تسلسل زماني و مكاني مي پردازد.كار فعاليتي است كه در هر جامعه اي به شكلهاي متفاوت وجود داشته ودارد و بخش مهمي از زندگي انسانها را درهر جامعه ايي تشكيل ميدهد واداره زندگي وابسته به توليد خدمات و كالا هايي است كه در اين پروسه در يك جامعه به انجام ميرسد. تقسيم بندي اين دسته فعاليتها بطور مثال شامل بخش خدمات، بخش صنعت، بخش خدمات درماني، بخش دانش و تحقيقات فناوري، بخش كشاورزي، بخش دفاع و جنگ، بخش هنر و توليد فرهنگ و حتي فعاليت هاي ورزشي نيز مي شود. جامعه شناسي كاربعلت اهميت و وسعت ان در زندگي بشري بخش مهمي از تحقيقات جهاني را بخود اختصاص ميدهد. بخش اوليه و مهم تحقيقات در اين زمينه بوسيله جامعه شناس معروف كارل بوشرز در سال هزارو نهصدو چهار ميلادي در رساله علمي كار و ريتموس به انجام رسيد. در اين پژوهش ها به بررسي موضوعاتي مانند همكاري در محيط شغلي، تقسيم كار، كيفيت كار، تكنيك هاي انجام كار، ساختار و هيراشي و سازمان بندي دنياي كار، تصميمات اخذ شده در اين باره، سازماندهي كار در جوامع ديگر، بازار كار، وضعيت مشاغل و بررسي پديده تخصص در زندگي بشري ، فعاليت هاي زمان فراغت ،فعاليت و اعمال و مناسك اجتماعي، انگيزه هاي شغلي و كاري، تشكيل گروههاي شغلي تيم كاري ، روش بحران زدايي در محيط كار، شادي حاصله از كار، جشن هاي مخصوص محافل شغلي مانند تقدير و اهداء جوايز به افراد ورزيده و تقدير از بازنشتگان، ارتقاء رتبه، جشن محصول برداري دهقانان و كشاورزان. بخشي از بررسي هاي علمي جامعه شناسي بهداشت و كار نيز به بررسي اسيب ها و بيماري هاي عارضه از يك شغل خاص با توجه به طبقات اجتماعي مختلف مي پردازد


جامعه شناسي مشاغل و حرفه ها = از مهمترين شاخه هاي جامعه شناسي مرتبط با جامعه شناسي كار است به روند رشد و تكامل مشاغل و ابزار كار در تمامي كشورها و سراسر جهان در تاريخچه انساني ميپردازد. از زماني كه انسان اموخت از سنگ بعنوان اسياب اوليه براي نرم كردن دانه گندم و تبديل ان به ارد استفاده كند اولين اسياب را ساخت ويا با ساخت اولين چرخ در ايران شكل حمل و نقل و توليد تحول شديد يافت. همه دانشمندان به اين امر معترف هستند كه با ساخت چرخ و استفاده از اهرم ها بزرگترين انقلاب درزندگي اجتماعي بشري بوجود امد.
نقش پندارهاي ديني زرتشت در ايجاد و گسترش حرفه و ارزش كار و كاسبي و صنعتگري تاثير فراواني در تاريخ پيدايش اين پديده در ايران داشته. بعنوان مثال بررسي مقوله تاريخچه و پيدايش حرفه و صنايع دستي و روش اموزش صنعتگران ايراني يكي از موضوعات ارزنده اين بررسي هاي علمي جامعه شناسي است كه وجه مذهبي ان براي فرهنگ پژوهان اهميت دارد بطور مثال كسب روزي حلال از طريق كار و كاسبي در فرهنگ ايرانيان ريشه دار است.

تاريخ پيدايش حرفه ها دركشورمان بسيار ريشه دار و قديمي است . بخشي از اسناد مهم تمدن جهاني را در مورد جامعه شناسي كار و ابزار سازي به خود تخصيص ميدهد بطور مثال ابزاركار بسيار و نيز اولين اسياب بادي ساخته شده در تاريخ بشريت در ايران كشف شده و درموزه هاي جهان از ان نگهداري ميشوند. بطور مثال موزه سولين گن در شهر سولين گن كه به ساخت انواع و اقسام ابزارفولادي برنده با كيفيت عالي صنعتي معروف است. موزه معروف ابزار تيز اين شهر از اشياء و ابزار كار فلزي تمدن ايلامي تشكيل شده كه ازمنطقه لرستان و تمدن لرستان بدست امده و به ان موزه منتقل يافته شده. يا موزه ويكتورياي لندن كه در انجا ميتوان ابزاركار بسياري را از ايران مشاهده كرد. در موزه لوز نيز اثار ايراني شامل ابزار كار و زندگي كم نيستند. موزه هاي ديگري نيز هست كه در يك مقاله ديگر به ان پرداخته ميشود.

از جمله حرفه ها و مشاغلي كه در تاريخ ايران موجود بوده اند مانند قالي بافي، نساجي ، روغن گيري، رنگرزي، چرم سازي ، اهنگري و فلزكاري، نان پزي و شيريني سازي ، معماري ، داروسازي و عطاري و غيره است. اين به معني است كه با استناد به تاريخ مي بينيم كه ايرانيان در گذشته در توليد ساختمان و بنا و مسكن، توليد مواد غذايي، توليد پوشاك و مبل مان منزل، در توليد داروهاي گياهي،توليد لوازم و ابزار فلزي مورد نياز زندگي مستقل و مكفي و توليد كننده بوده اند و از منابع بومي و محيطي خويش نهايت بهره برداري اقتصادي را مي كرده اند.بطور مثال از خاك رس ساده تمدن سراميك را پايگذاري مي نمايند كه در ساخت بناي تمدن و شهرسازي همين بس كه با اجرهاي پخته شده شهرها، پل ها و صدها مصنوعات ديگر زندگي ساخته ميشود. ازمهمترين محصولات اجتماعي فرهنگ كسب و كار و حرفه ها پيدايش اشكال وسيع بازارها درتاريخ ايران ودر شهرهاي ايران است كه روند تجارت را رونق شديدي بخشيد كه حتي امروزه بازارهاي ايران و نقش جاده ابريشم در تاريخ تجارت زبان زد وشهره جهانيان است. عدم دنباله روي از روش پيشينيان در باب روش خلاقه صنعت و كشاورزي و كار باعث ضعف ، افزايش وابستگي اقتصادي ، فقر و استرس اجتماعي و سرافكندگي اجتماعي خواهد شد.

هر بازار قديمي ايران در واقع حكم يك موزه زنده فرهنگي را براي جامعه شناسان و محققان جامعه شناس مشاغل و صنعت رادارد. حفظ و ترميم اين ميراث فرهنگي فقط شامل حفظ ديوار و ستونهاي اين بازارها نيست بلكه انتقال دانش صنعتگران قديمي بازار و نيز تجار خرد و كلان در قالب برنامه هاي اموزشي و تاسيس مدارس بازرگاني برخاسته از فرهنگ اصيل بازار باضافه علوم جديد به نسل هاي جوان بعدي بخش مهمتر نگهداري از محتويات اين ميراث اقتصادي، فرهنگي و صنعتي است. مهترين مسئوليت حفاظت از اين ميراث فرهنگي و تاسيس اين گونه مدارس در دست خود بازاريان و صنعتگران بومي هر شهر است. زيرا با فوت هر صنعتگر و هنرمند و بازاري و تاجري بخشي از تجربيات صنعتي نيز نابود و به دست فراموشي سپرده ميشود. با تاسيس مدارس متشكل از صنعتگران بازارها كمكي است تا اين علوم و دانش بسياربا ارزش براي نسل هاي بعدي باقي بمانند. برنامه هاي سازمان يافته سازمان ميراث فرهنگي در كمك به تاسيس اين مدارس حرفه اي در هر شهر و كوي برزي نيز نقش مهم در حفظ اين ميراث تاريخي صنعتي و فرهنگي دارد.


جامعه شناسي صنعتي = رالف دارن دورف در اثر خويش به فعاليت اجتماعي و پروسه رشد صنعت اشاره ميكند كه بخش مهم ترمينولوگي كار را توصيف ميكند.. در اين شاخه جامعه شناسي به بررسي پروسه و سازمان بندي صنعت و اشكال فعاليت صنعتي شكل پذيري سازمانهاي توليدي گروهي پرداخته ميشود كه شكل گيري توليدات مادي و خدمات و امكانات محيطي توليد را تجزيه و تحليل مي كند. بطور مثال در كشورهاي اروپايي در قرون اخير با كشف و استخراج ذغال سنگ در اين سرزمين ها براي اولين بار بشكل وسيعي با وارد كردن اهن به توليد فولاد دست يافته شد. با كمك ذغال سنگ و فولاد اولين ماشين هاي بخارصنعتي ساخته و پرداخته شد. با براه افتادن ماشين هاي بخار اولين شبكه خطوط راه اهن در سراسر اروپا مانند رگهاي يك بدنه ساخته شد. با راه اندازي راه آهن و توليد ماشين هاي صنعتي بخار فعاليت هاي تجاري و توليد و صنعت بشدت افزايش يافت.
در ايران نيز با كمك مهندسين خلاق راه اندازي وسيع صنعت مصنوعات نفتي با كمك منابع فلزي موجود بسيار امكان ساخت ماشين هاي صنعتي فراهم شدني است .با توسعه شبكه ريلي و حمل و نقل و زير ساز هاي منطبق با مواد موجود بومي امكانات بسيار مساعد براي رشد صنعت و تجارت مهيا ميشود. در اين مثال مي بينيم كه ذغال سنگ چه نقش بزرگي را بعنوان منبع اوليه سوخت صنعت در تاريخ گسترش صنعت اين كشورها داشته و همين نقش را نيز نفت مي توان در ايران پذيرا باشد. بخصوص براي كشوري غني مانند ايران كه خود داراي كاني هاي فراوان فلزات نيز هست و از نيروي انساني كار بسيار بالا و جواني برخوردار است. البته همت اين كار بستگي به پشتكار و سخت كوشي مهندسان ايراني دارد تا اين پروسه را تحقق بخشند. اين سخن بدين معني است كه استقلال اقتصادي و رشد صنعتي و تجاري فعلي و اينده كشورمابشكل وسيعي در دست مهندسين سخت كوش و مبتكرو متعهد ايراني و تكنسين هاي متعهد و مبتكر قرار دارد.

جامعه شناسي كشاورزي و زراعت = در اين رشته به فرايند توليد كشاورزي و وضعيت روستا ها پرداخته ميشود. در اين رشته به نحوه فرايند مدرنيزه كردن روستا ها وبهبود كيفي و كمي توليدات كشاورزي مي پردازد. نورمهاي خانواده دهقاني و وضعيت زندگي كشاورزان و زندگي جمعي روستا با همه سازمانهاي اجتماعي زائيده شده در اين واحد مورد مطالعه قرار ميگيرد.

جامعه شناسي كارگران فني و كارمندان وابسته به يك كارخانه و شركت و يا اداره اي = اين شاخه يك رشته جواني است كه در اواخر قرن نوزده پايه گذاري شده وبا توسعه سيستم سرمايه داري و رشد شركتهاي خصوص و اداره هاي خصوصي و رشد كارمندان اين بخش ها شكل گرفت. اين بخش به تحقيقات وسيعي نياز دارد تا ازاد از پندارهاي بسته سيستم سرمايه داري و ماركسيسم قديمي به شناختي نوين و واقعي تر دست يابد.

جامعه شناسي معماري و ساختمان = معماري و ساختمان سازي يك جامعه نشانگر طرز تفكر و انديشه و نوع ارتباطاتي خاص يك قوم است كه در يك مكان جغرافيايي زندگي مي كنند. زيمل جامعه شناس معتقد است كه بنا هاي معماري يك جامعه در واقعه پوسته بيروني ان جامعه را نمايش مي دهند . درزير اين سقف ها ، ديوارها و بناها اجتماعات انساني مشغول فعاليت هاي گوناگوني براي خويش هستند و هر بنايي براي فعاليت خاصي منطبق با نيازهاي عقلاني ان قوم تدارك ديده شده است. بطور مثال ساختمان يك كارخانه نشانگر توليد و فعاليت اقتصادي خاصي است. در زير سقف يك مسجد فعاليت هايي مانند نيايش و فعاليت عرفاني و اموزش هاي فرهنگي به انجام ميرسد. در يك سالن اجتماعات افراد زيادي مشغول فراگيري و آموزش از طريق شنيدن يك سخنراني و كنفرانس هستند. رشته ساختمان سازي و معماري فقط از جنبه ديداري و زيبايي شناسي و استه تيك مد نظرجامعه شناسان نيست بلكه از ديد يك جامعه شناس هر ساختمان و بنايي مانند يك بدنه خاص براي فعاليت اجتماعي بخصوصي بوجود امده و يك دسته فعاليت هاي مخصوصي را براي جمعي در اين مكان ميسر مي سازد و كاربرد عقلاني دارد. بطور مثال ساختمان يك نانوايي مخصوص پخت نان و فروش به گروه اجتماعي خريداران تدارك ديده شده، ساختمان يك بازار براي امور خريد و فروش و معاوضه كالا و مايحتاج دسته هاي اجتماعي ساخته شده. ساختمان يك حمام عمومي براي استفاده اجتماعي افراد زيادي در طول روز بنا شده. مدرسه براي اموزش گروههاي اجتماعي كودك تا جوان در نسل هاي متوالي ساخته شده و ممكن است شبها نيز بعنوان محل اموزش براي افراد مسن تر و يا براي فعاليت هاي اموزشي مانند نهضت سواد اموزي در زمانهاي بخصوص مورد استفاده قرار گيرد. اين دسته فعاليت هاي مخصوص در زير سقف هاي مورد نظر در واقع به گروههاي اجتماعي يك جامعه و فعاليت هاي روزانه و زماني انها شكلي سازمان يافته و پخته ارائه ميدهد . بررسي اين پروسه وچگونگي ان براي جامعه شناسان مد نظر است . از ديد هنري شكل بنا ها برروي روان گروههاي اجتماعي تاثيرات مثبت دارد وچه بسا ديدن يك بنا باعث شادي و شعف و احساس عظمت و تحسين يك بيننده شود. امروزه اين دسته تاثيرات روحي مثبت متاثر از ديدن بنا ها و معماري با محتويات هنري اش بعنوان رشته هنردرماني بناها و معماري ياد ميشود. اين دانش شاخه اي است مستقل و با فرهنگ مرتبط مي شود. علم و تكنيك ساختمان سازي و معماري مقوله اي است پيچيده كه انواع و اقسام تفكرات و احساسات يك قوم دران به ظهورمي رسد و به جمع كثيري از انسانها نمايانده مي شود. بطور مثال يك بناي چيني و يا ژاپني قديمي و يا يك مسجد و كاروانسراي ايراني به وضوع طرز تفكر و احساس هركدام از اين اقوام را به نمايش ميگذارند كه متاثر از فرهنگ خلاق هر كدام از اين جوامع در زمان خاصي بوده است و در واقع به عنوان شناسنامه فرهنگي و معرفه اين اقوام بحساب مي ايند. به اين علت حفظ و نگهداري از ساختمانها و بنا هاي تاريخي هر منطقه از وظايف مهم سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري مي باشد. با محو هر كدام از بناهاي تاريخي در واقع بخشي از شناسنامه فرهنگي نابود و به دست فراموشي سپرده ميشود. عكس برداري ونمونه سازي و حفظ اين بناهاي تاريخي كمكي است به مهندسان جوان و نسل هاي بعدي تا دچار پوكي فرهنگي نشده و با اعتماد بنفس بسيار مثبت و خوب در مقابل هجوم فرهنگي هميشه قادر به استفاده از اين ذخاير فرهنگي و ميراث فرهنگي چه در امر اموزش و چه درامر ايده گيري و الهام گيري باشند. چه بسا كشورهاي ديگر با الهام از اين ميراث فرهنگي دست به تهيه طرحهاي جديدي و جهاني ميزنند و اثار معماري زيادي متاثر از اين اثار اصيل و تاريخي است.
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی [وضعيت كاربر:آفلاین]
soveh
پستتاریخ: سه‌شنبه 3 خرداد 1390 - 14:45    عنوان: پاسخ به «جامعه شناسی چیست؟» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

مديريت كل انجمن‌ها
مديريت كل انجمن‌ها

عضو شده در: 2 فروردین 1389
پست: 3473
محل سکونت: IRAN
blank.gif


امتياز: 87705

Aliabadi, جان، بسیار متشکرم. خیلی خوب بود
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email شناسه عضویت در Yahoo Messenger [وضعيت كاربر:آفلاین]
Aliabadi
پستتاریخ: یکشنبه 8 خرداد 1390 - 21:54    عنوان: پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

مدیر انجمن
مدیر انجمن

عضو شده در: 30 بهمن 1388
پست: 2274

blank.gif


امتياز: 60455

شاخه هاي علم جامعه شناسي

اگردرطبيعت و علم زيست شناسي دقت كنيدمي بينيد كه بسياري از موجودات زنده شامل حشرات مانند زنبورعسل و مورچه ها ، از اب زيان مانند ماهيها گرفته تا پستانداران و غيره به شكل جمعي زندگي ميكنند وبا زندگي جمعي و تقسيم كار قادر به بقاء هستند. انسان نيز از اين قاعده مستثني نبوده و داراي زندگي اجتماعي پيچيده ايي با ساختار عقلاني است. علم جامعه شناسي با ديدي همه جانبه درپي شناخت تمامي ابعاد نهان و اشكار انواع سيستم هاي جامعه و يا جوامع گو ناگون انساني است. همانگونه كه درختان و گياهان گونا گوني وجود دارند، جوامع گوناگوني با مختصات خاص خود وجود دارند.

جامعه شناسان با ابداع تئوري هاي گوناگون درپي تجزيه و تحليل و درك مختصات و تشريح هر جامعه اي با دسته بندي هاي علمي هستند. خصوصيات مشتركي نيزما بين جوامع وجود دارد كه مورد تحقيق قرار ميگيرند و دسته بندي مي شوند. دانشمندان با استفاده از متدهاي رياضي و شاخه هاي ديگرعلوم سعي در گشودن اسراروكشف قوانين نهفته سيستم هاي اجتماعي هستند. براي شناخت ابعاد پيچيده زندگي اجتماعي انسان اشكال اين متدها هر روزه گسترش مي يابد تا به شناخت واقعيت ها و قوانين منتهي شود..يكي از اين متدها استفاده خلاقانه روش پل زدن علم جامعه شناسي با شاخه هاي ديگر علوم است كه به تجزيه و تحليل دقيق تر و شناخت مطلوب تر سيستم هاي اجتماعي انساني كمك مي كند و از سطح خطاها مي كاهد با اين حال بسياري موضوعات هنوز نا شناخته هستند. آشنايي باهر شاخه جامعه شناسي به گسترش ديد و افق ما از زندگي اجتماعي انسان كمك مي كند تا تصوير روشني از ان حاصل كنيم و از ديد خودمركزي به جهان و زندگي ننگريم. حال به معرفي بقيه رشته هاي جامعه شناسي مي پردازيم.

جامعه شناسي سياسي = بررسی رابطه ميان دولت و ساختار قدرت سياسی از يک سو و جامعه يا نيروها و گروههای اجتماعی از سوی ديگر موضوع اصلی اين رشته می‌باشد. يكي از معيارهاي محك مقدار نقش عملي و توانمندي هاي مثبت يك گروه اجتماعي فعال در پيشبرد و عملي كردن اهداف سياسي و بهبودشرايط و رفع مشكلات اجتماعي است. بررسي عناصر قدرت و توانمندي هاي گروههاي اجتماعي بخشي از اين مباحث را تشكيل ميدهند.

جامعه شناسي دين و اديان = اين شاخه به بررسي نقش فلسفه ، احساس و عواطف ديني درتشكيل كنش و رفتارهاي جمعي وعملكرد پيروان يك دين مي پردازد. در اين رشته نحوه شكل گيري نورمهاي مذهبي و تاثير ان دررفتارواخلاق جمعي واعمال پيروان اديان تحقيق ميشود. بطور مثال علاقه به امام حسين (ْع) و نقش عاطفي عاشورا درعامه مردم و تاثيرمهم اين علاقه ، محبت و عشق به امام حسين (ع) در ايام سوگواري از ديد جامعه شناسي جالب توجه است . بررسي ها نشان ميدهد در اين ايام سطح جرايم پائين مي ايد. سطح تعاون وهمكاري اجتماعي بالا ميرود. ميزان بخشش اجتماعي بالا ميرود بطور مثال سير كردن فقرا و افزايش سطح همدردي اجتماعي با محرومان بيشتر ميشود. از نظر جامعه شناسي مذهبي همه اين پديده ها از جنبه اجتماعي وانگيزه هاي جمعي ان و نقش ان در زندگي اجتماعي بررسي ميشود.
يكي از مهم ترين تحقيقات را ماكس وبر در زمينه جامعه شناسي مذهبي و اديان به انجام رسانده ماكس وبر با بررسي هر كدام ازاديان و نقش اجتماعي مذهب درميان پيروان خويش توانسته ساختار هر مذهب و كاركرد اجتماعي و نقش مولد و يا خنثي وغير متحرك آن را دررشد اقتصاد تا حدودي تشريح نمايد. با توجه به تحقيقات عالي علمي اش بخشي از نوشته هاي ماكس وبر خالي از تعصب ديني پروتستاني او نيست. ماكس وبر در خانواده اي پروتستان تربيت يافت و نقش اين تعصب ديني در بعضي از اثارش به چشم مي خورد. او معتقد است كه تنها فرقه مذهبي پروتستانها بوده اند كه با شيوه اخلاقي زهدگرايي ديني شان كه عامل رستگاري را در انجام كاردرطول روز مي دانسته اند، توانسته با كار مداوم و صرفه جويي ناشي از روحيه زهدگرايي ديني به انباشت سرمايه نائل ايد و ريشه هاي اوليه سيستم سرمايه داري درميان پيروان پروتستان شكل يافته . او اشاره ايي به فرق فرقه كاتوليسم در جنوب اروپا و فرقه پروتستان در شمال اروپا مي كند كه فرقه كاتوليسم از انضباط شغلي و ميزان درامد كمتري نسبت به فرقه پروتستان شمال اروپا برخورداند. به همين نسبت نيز دوركهايم به سخت گيري ديني در فرقه پروتستان نسبت به فرقه كاتوليك اشاره مي كند كه سطح خودكشي در ميان فرقه پروتستان بيشتر از كاتوليك هاست.

ماكس وبرمعتقد است فرقه مذهبي پروتستان با تعليم و تربيت مذهبي خاص گروهي خويش با تسلط بر نفس و غرايز در طول زندگي نسلهاي متوالي از جمله عدم پرخوري و پر خوابي و حذف تفريحات و ولخرجي هاي بي مورد و تكيه فوق العاده بر پس اندازو فعاليت شغلي وكاري ، نيايش با هدف رستگاري ديني جهت ورود به بهشت توانسته در زندگي دنيايي به سرمايه زيادي دست يابد و با ان پايه هاي اوليه سيستم سرمايه داري را بنا سازد و اين رويه به رشد عقلاني در تمام شبكه هاي زندگي اعم از كار ومشاغل غيره منجر شده .اين انتقاد بر ماركس وبر وارد است كه بعضي قضاوت هاي اويك طرفه است و گفته هاي او در اين قسمت مبني بر واقعيت هاي تاريخي ديگر اديان نيستند . او مي كوشد كه عقايد اجتماعي خويش را در اين مورد با رنگ و مايه مذهبي خويش بر كرسي بنشاند. ماكس وبر اطلاعات كمي از مختصات جامعه شناسي دين اسلام ونقش عقل درفلسفه زندگي جمعي جوامع اسلامي، تاريخ فرقه هاي مذهبي اسلامي و نقش تكويني عقل دراداره زندگي روزانه و محوري بودن نقش عقل در اقتصاد اسلامي و علوم داشته و نقش ان را ناديده گرفته. اواز ارتباط يك پارچه فلسفه توحيد در دنيا و آخرت در فلسفه اسلام بي اطلاع بوده وتعمق كافي در نقش اجتماعي اين بينش در زندگي جمعي نداشته ونقش بارز اين فلسفه رادر رفتارها و الگوسازي اجتماعي بي تحقيق گذاشته. بعنوان جامعه شناس اديان بر اين واقعيت هاي تاريخي دين اسلام توجه نكرده و نورمها وشيوه عقلاني و ارتباط ان با زندگي اجتماعي را در فرهنگ و سنن اسلام، بعنوان مثال سنن تربيتي زندگي صرفه جويانه صوفيان و عارفان . نورمها وسنن تقسيم ثروت اجتماعي و نيزقوانين مالياتي اجتماعي اقتصاد اسلامي از جمله خمس و ذكات و خيرات و حسنات و نقش وقف را در زندگي اجتماعي جوامع اسلامي ناديده گرفته و از انها سخني به ميان نمي آورد او معتقد است كه در ميان همه اديان فقط فرقه پروتستان بوده كه از عقل گرايي و سطح عالي فعاليت شغلي و رشد اقتصادي وسيع برخوردار بوده و فقط اين گروه به اين درجه رشد رسيده اندو بقيه اديان از ان محروم اندو به اين مرحله نرسيده اند. در حالي كه چنين نبوده و نيست قبل از گروه پروتستان ها در چند صده اخير در جوامع اسلامي در زمانهاي دورتر به فرقه معتزله برميخوريم كه به نقش عقل خيلي بها ميداده اند و حتي حديث و رواياتي را كه با معيارهاي عقلاني مطابق نبوده از بن رد مي كرده اند . حتي فرقه هاي ديگر اسلامي اين انتقاد را برمعتزله داشته اند كه در عقل گرايي افراط ميكنند.


جامعه‌شناسی علم = يکی از شاخه‌های جامعه شناسي است که علم را به مثابه يک فعاليت اجتماعی درميان اقوام بشري مورد مطالعه قرار می‌دهد و به نقش موثراجتماعی علم وتأثيرات اجتماعی آن در زندگي بشري مي پردازد. خصيصه انسان علاوه بر اجتماعي بودن بعلت دارا بودن قوه عقل وخوداگاهي و داشتن قوه خلاقيت، خصيصه فرهنگي و علمي انسان است. در بسياري از اقوام بشري آثاروجود تمدن قابل مشاهده است و بنا بر شرايط جغرافيايي و زيست شناسي هر گروه انساني تمدن وفرهنگي را در هر گوشه كره زمين پديد اورده و بناي تمدني بدون توجه به علوم انجام نشدني است. بطورمثال تمدن در ايران، بين النهرين، مصر، چين ، هند، روم ، در پرو( اقوام اينكا ها) و يونان و غيره بوجود امده و درسطح كره زمين پخش شده و به رشد و توسعه فعلي خود رسيده. همانطور كه در زبان آلفبا نقش آفرين است اين كشورها و مناطق پايه گذار حروف اوليه الفباي علم و تمدن بوده اند. وقتي ما حروف الفبا را داشته باشيم نه قادريم كلمات بلكه جملات و كتابها و كتابخانه هاي بيشماري را خلق كنيم. در ساخت و بسط تمدن نيز حروف الفباي علمي اهميت بسيار دارد كه پايه اوليه اين علوم در تمدن هاي قديمي و كهن ايران و هند و بين النهرين گذاشته شده و جهان امروزي از ثمرات اين تمدنها در دوران هاي بعدي بهره مند شد تا توانست به رشد فعلي دست يابد.

تمدن فعلي بر اساس شواهد تاريخي ساخته همه اين كشورها و سرزمين هاي نامبرده بالااست كه هركدام به شكلي در شكل گيري ان سهيم بوده اند و به همين علت بحث انتقال تمدن ها و فرهنگها و علوم به كشورهاي گوناگون مطرح ميشود كه بحث تاريخي و فرهنگي بسيار مهمي است. هر قومي بنا بر شرايط جغرافيايي و زيست شناسي و تاريخي و فيزيكي خويش با توجه به تجارب و يافته هايش درطول زندگي تمدن و فرهنگي را پديد آورده اند كه با شرايط عقلاني زيستي ان قوم تناسب داشته و باعث پيشرفت ان قوم مي شده خود اين پيشرفت عامل نشر ان در سرزمين هاي ديگر مي شده. به اين دليل ميتوان از تمدنها و فرهنگ ملل و سرقت ان سخن راند. همانگونه كه هر انساني ژن خويش را به ارث مي برد، فرهنگ خويش را نيز بشكل اگاهانه يا نا خوداگاهانه به ارث ميبرد. اقوامي هم هستند كه اين ارثيه ها رااز اقوام ديگر گرفته و به اسم خود به چاپ مي رسانندو بحث انحصار علم راعنوان مي كنند و ميخواهند به همه اثبات كنند كه تنها انها پايه گذار علم بوده اند و بقيه مصرف كننده بدون مصرف هستند. از اين استراتژي رواني در واقع براي تحقير ملل استفاده ميشود. اسناد تاريخي و علمي مي تواند تا حدود زيادي مانع اين سرقت علمي شودوبطلان اين بحث را به اثبات برساند. سرقت علمي با نشر علمي فاصله بسياري دارد. در سرقت علمي يك كشوري مي كوشد با ثمرات ديگران براي خويش وجهه ايي قلابي بيافريند كه واقعيت ندارد. در نشر علمي برعكس اقوام ديگر از ثمرات علمي ديگر ملل بهره مند شده و بر پاره اي از مشكلات زندگي غالب شده و بسا به رشد علم نيز كمك بسياري كنند.... مولف


جامعه شناسي فرهنگ = به بررسي نقش فرهنگ در روندهاي اجتماعي و زندگي اجتماعي مي پردازد. در قسمت هاي پائين تعاريف بيشتري ارائه شده.

تعريف فرهنگ در فرهنگنامه دهخدا
فرهنگ . [ ف َ هََ ] (اِ) (از: فر، پيشوند + هنگ از ريشه ٔ ثنگ ۞ اوستايي به معني كشيدن وفرهختن و فرهنگ ) هر دو مطابق است با ادوكات ۞ و اِدوره ۞ در لاتيني كه به معني كشيدن و نيزبه معني تعليم و تربيت است . (حاشيه ٔ برهان چ معين ). به معني فرهنج است كه علم و دانش و ادب باشد. (برهان ) آ موزش و پرورش . تعليم و تربيت . امور مربوط به مدارس و آموزشگاهها. || كتاب لغات فارسي را نيز گويند.(برهان ). رجوع به فرهنگ نامه شود. || شاخ درختي را نيز گويند كه در زمين خوابانيده سپس از جاي ديگر سربرآورند. (برهان ). و آن شاخه را در جاي ديگرنهال كنند. فرهنج . فرهانج .

فرهنگ
مجموعه پيچيده اي است كه در برگيرنده دانستنيها , اعتقادات ,هنرها , اخلاقيات ,قوانين ,عادات وهرگونه توانايي ديگري است كه بوسيله انسان بعنوان عضو جامعه كسب شده است.
============
در جامعه شناسي و انسان شناسي از فرهنگ تعاريف متعددي عنوان گرديده است . معروفترين و شايد جامع ترين تعريفي كه از فرهنگ ارائه گرديده است , متعلق به ادوارد تايلراست .....

تعاريف ديگر فرهنگ رالف لينتون فرهنگ را تركيبي از رفتار مكتب مي‌داند كه بوسيله اعضاء جامعه معيني از نسلي به نسل ديگر منتقل مي‌شود و ميان افراد مشترك است. به نظر ادوارد ساپير فرهنگ بعبارت از نظامي از رفتارها كه جامعه ب افراد تحميل مي‌كند و در عين حال نظامي ارتباطي است كه جامعه بين افراد بر قرار مي‌كند. با توجه به تعاريف فوق بطوركلي مي‌توان فرهنگ را ميراث اجتماعي انسان دانست كه او را از ساير حيوانات متمايز مي‌سازد. اين وجوه تمايز را كه منحصر به انسان است مي‌توان مبتني بر چهار ويژگي بشرح زير دانست :
تفكر و قدرت يادگيري
تكلم
تكنولوژي
اجتماعي بودن(زندگي گروهي)

بعضي از صفات فوق را مي‌توان درحد بسيارضعيفي در حيوانات نيز مشاهده نمود كه آنها را در حقيقت اعمال و حركات غريزي بايد تلقي نمود و نه ويژگيهاي فرهنگي مثل غريزه مادري , لانه سازي و...
فرهنگ انساني بر عكس در بسياري از موارد بر غرايز بشري لگام مي‌زند و بهمين دليل چنانچه فرهنگ انساني را از انسان بگيرند تمايزي بين انسان و حيوان بجاي نمي‌ماند.

فرهنگي شدن
فرهنگي شدن در حقيقت هماهنگي و انطباق فرد با كليه شرايط و خصوصيات فرهنگي است و معمولاً به دو صورت ممكن است واقع شود. اول بصورت طبيعي و تدريجي كه همان رشد افراد در داخل شرايط فرهنگي خاص است . دوم بصورت تلاقي دو فرهنگ كه بطرق مختلف ممكن است صورت گيرد . فرهنگ در برگيرنده تمام چيزهايي است كه ما از مردم ديگر مي‌آموزيم و تقريباً اعمال انسان مستقيم و يا غير مستقيم از فرهنگ ناشي مي‌شود و تحت نفوذ آن است . براي روشن شدن مطلب يكي از اعمال انسان را مثال مي زنيم : غذا خوردن نيازي بدني و بيولوژيك است , براي زنده ماندن بايد تغذيه كرد ولي وقتي سئوال مي‌شود چه بايد خورد ؟ چگونه بايد خورد؟ چه وقت بايد خورد , نفوذ فرهنگ در اعمال انساني نمودار مي‌گردد. برآوردن نيازهاي غريزي در انسان با مجموعه‌اي از رفتارهاي پيچيده همراه است و اين رفتارها را فرهنگ هر جامعه اي شكل مي‌دهد . در مورد برآوردن نياز تغذيه در جوامع مختلف اشكال گوناگوني ديده مي‌شود و محدوديت ها , مقررات , قواعد و رسومي هست كه افراد هر جامعه را تحت نفوذ مي‌گيرند كه مثلاً چه بايد خورد و از خوردن چه چيز بايد پرهيز كرد. فرهنگ بين افراد مشترك است . هر فردي خصوصياتي منحصر به فرد دارد كه ويژه است و ديگران را از آن بهره‌اي نيست . اين گونه خصوصيات جزو فرهنگ بشمار نمي‌رود مگر آنكه بوسيله افراد ديگر ياد گرفته شود و بصورت رسوم و عادات گروهي در آيد و ديگران در انجام آن شركت كنند. از طرف ديگر فرهنگ گرد آورده جمع است ,ذخيره دانش انساني از طريق نسلهاي متمادي فراهم شده است كه از نسلي به نسل ديگر منتقل مي‌گردد. و بهمين دليل غالباً هر اختراعي بر اساس زمينه عيني گذشته كه حاصل كوششهاي جمعي انسان است متكي مي‌باشد.

کل اين رويکرد بر ضرورت گونه های تازه ای از تحليل اجتماعی درباره نهادها و ساختارهای فرهنگی خاص، و نيز کشف روابط بالفعل بين اين نهادها و وسايل مادی توليد فرهنگی، از يک سو، و صورتهای فرهنگی واقعی و ملموس، از سوی ديگر، تاکيد می کند.آنچه اين عناصر را گرد می آورد مشخصا جامعه شناسی، و البته در چارچوب همگرايی، شاخه جديدی از جامعه شناسی است.
در جامعه شناسي فرهنگي، فرهنگ به كليه باورها، ايده ها، ارزشها و موارد مشابه اطلاق مي گردد. از اين رو مي توان جامعه شناسي فرهنگي را در كنار ساير حوزه هاي جامعه شناسي نظير جامعه شناسي حقوق، آموزش، صنعتي و غيره قرار داد كه بر جنبه هاي فرهنگي زندگي روزمره تاكيد دارد.
فرهنگ عبارت است از ارزش هايی که اعضای يک گروه معين دارند، هنجارهايی که از آن پيروی می کنند، و کالاهای مادی که توليد می کنند. ارزش ها آرمان های انتزاعی هستند، حال آن که هنجارها اصول و قواعد معينی هستند که از مردم انتظار ميرود آن ها را رعايت کنند. هنجارها نشان دهنده ی بايده و نبايدها در زندگی اجتماعی هستند.
. فرهنگ به معناي اعتقادات مذهبي و انجام فرايض ديني كه البته در جامعه ما كاربردهاي متفاوت و متعددي دارد، مانند فرهنگ نماز به معني انجام و اقامه نماز، فرهنگ زكات به معني انجام و اقامه زكات يا فرهنگ قرآني به مفهوم روش هاي متعالي زندگي بر اساس معارف و دستورالعمل هاي قرآني.
۲. فرهنگ به معناي هويت، مانند فرهنگ ايراني _ اسلامي به معناي هويت ايراني _ اسلامي يا فرهنگ غربي به معناي هويت غربي و... .

۳. فرهنگ به عنوان روش پسنديده و مقبول، مانند فرهنگ رانندگي: روش درست و مقبول رانندگي، فرهنگ آپارتمان نشيني: روش درست و مقبول آپارتمان نشيني، فرهنگ مصرف: روش درست و پسنديده مصرف.

۴. فرهنگ به عنوان آداب صحيح معاشرت اجتماعي مانندِ آدم با فرهنگ به معناي انسان مبادي آداب كه روش صحيح معاشرت و برخوردهاي اجتماعي را مي داند و به آنها عمل مي كند.

===================

فرهنگ
هم مساله جامعه شناسی فرهنگ و هم گرايش آن، هر دو در واژه ای نهفته است که حد و مرز اين رشته را تعيين می کند: «فرهنگ » . و کلوکهان [Kluckhohn] (1952) و ویلیامز [Williams] (1958 و 1976) مطالعه کرد.اين واژه که نخست به معنای فرآوری - کشت و زرع گياهان و نيز پرورش حيوانات، و صورت بسطيافته آن، پرورش ذهن انسان - به کار می رفت، در اواخر سده هجدهم، به ويژه در آلمان و انگليس، معنای صورتبندی يا تعميم نوعی «روح » را به خود گرفت که الهام بخش «کل شيوه زندگی » گروهی متمايز و ممتاز از مردم است.هردر [Herder] (91- 1784) نخستين بار واژه فرهنگ را به کيفيتی ويژه يعنی به صيغه جمع، «فرهنگها» ، به کار برد تا عمدا آن را از هرگونه فرهنگ يگانه، يا به تعبير امروزی آن، از هرگونه معنای تک خطی تمدن متمايز سازد.در آن زمان، معنای وسيع و متکثر فرهنگ در پيدايش و گسترش انسان شناسی تطبيقی سده نوزدهم بسيار مؤثر افتاد و همچنان برای معرفی کل شيوه زندگی معين و متمايز از ديگر شيوه ها به کار می رود.

در اين ميان، کاربرد عامتری از فرهنگ به معنای کلی پرورش فعال ذهن با قوت تمام رو به گسترش نهاد.می توان سلسله ای از معانی متفاوت را بازشناخت، از: 1) ذهنيت بالنده - همچون «انسان صاحب فرهنگ » ، «انسان فرهيخته » ، و 2) فرآيندهای اين بالندگی، همچون «علايق فرهنگی » و «فعاليتهای فرهنگی » گرفته تا 3) وسايل و ابزارهای اين فرآيندها، همچون فرهنگ به منزله «هنر» و «آثار فکری انسان گرايانه » .در زمانه کنونی، مورد سوم از همه رايجتر است هرچند که موارد ديگر هم متداول اند.معنای آخر در نوعی همزيستی دغدغه آميز با معنای رايج در انسان شناسی و جامعه شناسی تفصيلی (extended sociology) بر «کل راه و رسم زندگی » مردم مشخص يا گروه اجتماعی معين دلالت می کند.مفهوم فرهنگ از ديدگاه انسان شناختی و جامعه شناختی به منزله «کل راه و رسم زندگی » مشخص و متمايز که در آن مشخصا «نظامی دلالتگر» وجود دارد که نه فقط وجودش برای نظام ضروری است بلکه ضرورتا در تمامی اشکال فعاليت اجتماعی حضور و دخالت دارد، و (2) مفهوم فرهنگ از منظری تخصصيتر و چه بسا متداولتر به منزله «فعاليتهای هنری و فکری » ; گو اينکه اين فعاليتها به سبب تکيه بر نظام دلالتگر عمومی و کلی اکنون چنان تعريف گسترده ای يافته اند که نه فقط هنرهای سنتی و انواع سنتی توليد فکری را در بر می گيرند بلکه تمامی «کنشهای دلالتگر» - از زبان و هنر و فلسفه گرفته تا روزنامه نگاری و مد و تبليغات - که اکنون رشته ای پيچيده و ضرورتا مبسوط را تشکيل می دهند، شامل می شوند. بارزترين کمک جامعه شناسی مشاهده ای به مطالعات فرهنگی در قلمرو مطالعات آثار و نتايج [ نهادها و برنامه های فرهنگی ] بوده است.

واقعيت اين است که در بيشتر موارد پيوندهايی نزديک بين باورهای رسمی و آگاهانه طبقه يا گروهی خاص و توليد فرهنگی وابسته به آن وجود دارد: گاه، پيوندهایی مستقيم با باورها در محتوای عيان آنها; اغلب، پيوندهایی قابل رديابی با مناسبات، ديدگاهها و ارزشهايی که باورها به آنها مشروعيت می بخشند يا آنها را هنجارمند می سازند، نظير گزينشهای ويژه موضوعی (تاکيدها و حذفها) ; و باز، اغلب، پيوندهايی قابل تجزيه و تحليل بين نظامهای باورها و صورتهای هنری، يا بين هر دوی اينها و نوعی «موضع و موضع گيری » بنيادی و زيربنايی در جهان.

کد:
http://www.hawzah.net


جامعه شناسی فرهنگ ( sociology of culture ) را که گاهی جامعه شناسی هنرها می خوانند گرايشی است که در حوزهٔ مطالعات فرهنگ از دهه ۱۹۷۰ قوت گرفت و ناظر بر چيزی است که امروزه تحت عنوان سازمان توليد فرهنگ معروف است. در اين رشته سازمان اجتماعی توليد فرهنگ موضوع مطالعه است. افرادی نظير پِترسون، پاول، بکر و فاين برخی از معروفترین نويسندگان اين گرايش هستند. در تحليل آنها از افراد درباره دستگاه پيچيدهٔ فرهنگ ( مشتمل بر توليد و توزيع و مصرف) به جای تحليل معنا بر ملاحظات بازاری و سازمانی توليدات هنری نظير موسيقی تاکيد می شود. اکثر جامعه شناسان در اين حوزهٔ تخصصی مبنای کارشان را بر يک سری قضايای پوزيتيويستی قرار داده اند. روش شناسی غالب در بين آنها مبتنی بر منطق آماری و نمونه گيری است. در اينجا به گفتهٔ ژانت وولف سازمان های هنری و فرهنگی ( نظير مدارس هنری يا گالری ) موضوعات مطالعه اند. پايبندی اين دسته از جامعه شناسان به عينيت، حتی در پژوهش های کيفی، آنها را از پرداختن به تفسير، بازنمايی و ذهنيت باز می دارد. اين گرايش دست آخر نوعی جامعه شناسی سازمان های هنری است.
جامعه شناسی فرهنگی ( cultural sociology ) نيز از اساس ريشه در جامعه شناسی دارد. اما اين گرايش با مفهوم چرخش فرهنگی ( cultural turn ) يا چرخش به سوی فرهنگ رابطهٔ نزديکی دارد. در اينجا با طيفی از نظريه های جامعه شناسی رو به رو هستيم که تمرکز اصلی آنها بر فرهنگ در معنای بسيار گسترده تری نسبت به درک اين مفهوم در جامعه شناسی فرهنگ است که بيشتر هنرها به معنای خاص را در بر می گيرد. در جامعه شناسی فرهنگی، فرهنگ به کليه باورها، ايده ها، ارزشها و موارد مشابه اطلاق می گردد. از اين رو می توان جامعه شناسی فرهنگی را در کنار ساير حوزه های جامعه شناسی نظير جامعه شناسی حقوق، آموزش، صنعتی و غيره قرار داد که بر جنبه های فرهنگی زندگی روزمره تاکيد دارد

جامعه شناسي خانواد= مطالعه خانواده و ازدواج يکی از مهمترين حوزه های جامعه شناسي است.عملا در تمام جوامع ،هر کس در زمينه ای خانوادگی پرورش می يابد، و در هر جامعه اکثريت عظيم بزرگسالان متأهل هستند يا بوده اند .ازدواج نهاد اجتماعي بسيار فراگيری است. با وجود اين مانند ساير جنبه های زندگی اجتماعی تفاوتهای زيادی در در الگوهای خانواده و ازدواج در ميان فرهنگهاي گوناگون وجود دارد .اينکه چه چيزی خانواده محسوب می شود،ارتباطش با خويشاوندان ديگر ،با چه کسانی می توان ازدواج کرد،زن و شوهر چگونه انتخاب می شوند،ارتباطات ميان ازدواج و تمايلات جنسی همه اينها در فرهنگهای گوناگون بسيار متفاوت اند.
از آنجا که روابط خانوادگی و خويشاوندی جزئی از وجود هر کسی را تشکيل می دهند،زندگی خانوادگی عملا کليه انواع تجربه عاطفی را در بر می گيرد.روابط خانوادگیميان زن و شوهر،پدر و مادر و فرزندان،برادران و خواهران،يا ميان خويشاوندان دور می تواند گرم و ارضاء کننده باشد.اما اين روابط ممکن است به همان اندازه مملو از تنشهايی باشد که افراد را دستخوش نااميدی می سازند و يا آنها را سرشار از احساس عميق اضطراب و گناه می کنند.رويه تاريک زندگی خانوادگی بسيار گسترده است و با تصويرهای خوشبينانه حاکی از هماهنگی که بی وقفه در فيلمهای تجارتی تلويزيون و در جاهای ديگر در رسانه های جمعی مشاهده می کنيم در تناقض است.رويه ناخوشايند خانواده دارای جنبه های متعددی است،از جمله ستيزه ها و دشمنيهايی که به جدايی و طلاق می انجامند،و ارتباط روابط خانوادگی با آغاز بيماری روانی.

h
کد:
ttp://daneshnameh.roshd.ir/



در اين حيطه توجه به ساختار اجتماعي خانواده و طبقات اجتماعي ونورمهاي طبقاتي و ذخيره هاي مالي و شغلي و توجه به شكل گيري و حفظ قدرت و پرستيژدرميان هر طبقه نيز قابل توجه است. بطور مثال در سيستم كاستي هندوستان پسران و دختران در هر كاستي با هم طبقه خود ازدواج ميكنند و يك كاست دركاست ديگرقاعداتا علارغم زندگي مدرن واردنمي شود. برعكس مي بينيم كه در كشورهاي ديگر طبقات اجتماعي حاكم است ولي از سيستم كاستي مانند هندوستان خبري نيست ولي با اين حال ازدواج بيشتر در درون هم طبقه و هم صنف انجام ميشود و پرش ازيك طبقه اجتماعي به طبقه اجتماعي ديگردر مورد ازدواجها يك امر استثنايي است و قاعده قديمي سر جاي خودهميچنان هست وتبادلات اجتماعي به شكل دسته بندي شده درهمان طبقه انجام مي گيرد و اعضاي يك طبقه حاضر نيستند كه منابع قدرت و ثروت و ارث خود را با طبقه ضعيف ترتقسيم كنند و يا به نفع ديگر طبقه ان رااز دست بدهند. فقط در افسانه ها مي بينيم كه شاهزاده اي با اسب سفيدش( كه سمبل طبقه اشرافي بوده) از دختر گدا و زيبا ( از طبقه فقير) خواستگاري ميكند. با اين حال در جهان فعلي شاهد رشد طبقه متوسط در بسياري از كشورها هستيم. اين امر دردنياي ازدواج نقش آفريني هاي جديدي مي كند..... مولف

جامعه شناسي كودك = رشته جواني است كه از قرن هجده به بعد تاسيس شده و به نقش كودك در ايجاد و حفظ جوامع بشري در نسل هاي بعدي در ابعاد مختلف مي پردازد. بررسي تاريخچه كودكي نيز بخشي از علوم آموزشي و تربيت را تشكيل ميدهد كه در عصر اخير مورد توجه قرار گرفته. يكي از فراوده اين تحقيقات تاسيس موزه مخصوص زندگي كودك ، موزه اسباب بازي كودكان ، جمع آوري ادبيات ، قصه و داستانهاي مخصوص كودكان و نقش اجتماعي و تعليمي و تربيتي آن مي باشد.


ريشه اقتصادي توجه و اهميت به كودكان در عصر جديد در كشورهاي مدرن

در عصر جديد مديران سياسي و اجتماعي كشورهاي مدرن مي دانند كه افراد جامعه تامين گر صندوق هاي مالياتي هستند و بايد براي هر نسل برنامه ريزي هاي لازم انجام شود تا درهرنسل صندوق هاي مالياتي و بازنشستگي براي نسل بعدي تامين شود. يكي از اهداف توجه مديران سياسي و اجتماعي جوامع مدرن بخاطر اين دلايل اقتصادي متوجه نسل كودكان و خردسالان است و بر اين اساس تعاريف جديدي از حقوق كودك به عمل مي آيد. اين مديران ميدانند كه اين كودكان مردان و زنان نسل بعدي هستند كه بايد صندوق هاي دولت را با كار و فعاليت اقتصادي خويش پر سازند و گرنه فاتحه كار خوانده شده است و از ثبات سياسي و اقتصادي سخني نمي توان به ميان آورد. بنا بر اين توجه انها به كودكان با توجه به آسيب هاي متقاوت امري منطقي است تا ثبات اجتماعي خويش را در نسل هاي بعدي تضمين سازند. به اين دليل جامعه شناسي كودك كه رشته جواني است از اهميت اجتماعي خاصي بهره مند ميشود.
آسيب شناسي فيزيكي و رواني كودكان ، شناخت علمي بيماري هاي جسمي و رواني كودكان بوسيله رشته جوان روان درماني كودك كه پايه هاي اوليه اين علم در مراكز علمي سوئيس بنا نهاده شد حركتي نوين و علمي و مفيد در اين مورد بحساب مي آيد. اين رشته علمي در اين باره قدمهاي بسيار مفيدي براي شناخت بيماري هاي رواني كودكان و راههاي درماني آن با تحقيقات خود ميسر كرده كه براي دولتمردان و سازمانهاي آموزشي و اجتماعي هر كشوري قابل توجه و با اهميت است.

با توجه به عوايد انقلاب صنعتي و مهاجرت روستائيان از روستا ها به شهرها و رواج كار كودكان و زنان در كارخانه هاي پردود و نا سالم و نيز رواج جرايم شهري و فقر روزافزون ، اين دسته مشكلات ان زمان كارشناسان اجتماعي را بر ان داشت كه به فكر سرو سامان دادن شهرها و جوامعشان بيفتند تا شهرها با مديريت و نظم بهتري كنترل و اداره شوند. يكي از اين پيامدها به مرور زمان توجه بيشتر در باره كودكان و حفاظت از كودكان بود.

خسارات عاطفي و فرهنگي كودكان در دنياي مدرن فعلي

خسارات و آسيب هاي انساني در جنگ جهاني اول و دوم ورشد پديده سرمايه داري وپيامدهاي ازهم پاشيده شدن خانواده بزرگ وگسترده جايگزيني خانواده كوچك و هسته اي به جاي ان يكي ديگر از آسيب هاي آن دوران به پيكر خانواده اروپايي بود كه با طلاق ها و جدايي ها مستقيم اين ضربات برروي زندگي كودكان وارد ميشد. اگر درگذشته كودكان دچار آسيب فيزيكي مي شدند و بعنوان كودكان كار در شهرها و كارخانه ها مورد استثمار قرار ميگرفتند. امروزه اين آسيب هاي فيزيكي جاي خود را به آسيب هاي رواني و افسردگي و آشفتگي داده و بنيان عاطفي و امنيتي خانواده هاي بسياري در اين جوامع دستخوش طلاق ها و جدايي والدين شده و كودكان قربانيان شماره يك آن هستند. استفاده نا مناسب از رسانه هاي گروهي مانند رايانه و تلويزيون نيز در اين ميان بي نقش نيستند. گاهي اين انتقاد به اين جوامع وارد است كه دسته اي ازمردان و زنان اين جوامع بنام آزادي فردي شريك زندگي خويش را به راحتي مثل يك لباس عوض مي كنند وزحمت مقابله با مشكلات زناشويي و خانوادگي را به خويش نميدهند و براي زندگي خانوادگي ساخته و پخته نشده اند. امنيت عاطفي و رواني كودكان را دسخوش زمين لرزه طلاق و جدايي خويش ميسازند و باز كودكان هستند كه قرباني ميشوند. گاهي نيز با كودكان مانند يك بقچه چهل تيكه رفتار ميشود و با خواهر و برادراني غريبه محشور مي شوند كه در خواب هم تصورش را نمي كرده اند. در دنياي مدرن اين دسته خانوادها به خانواده چهل تيكه معروفند ..... مولف

ويليام کورسارو يکی ازمحققان جامعه شناسی کودکی، می نويسد: تا ۱۸ سال پيش جای مطالعات مربوط به کودکی و کودکان در جامعه شناسی خالی بود. اما اينک اين موضوع بشدت مورد توجه بسياری از جامعه شناسان قرار گرفته است ( کورسارو، ۲۰۰۵، ص۵).
تحولات پس از جنگ جهانی دوم، توجه سازمان های بين المللی از جمله سازمان ملل متحد و کميسيون های متعدد ان به مقوله آسيب پذيران جنگ بويژه زنان و کودکان، کودکان آسيب ديده، سوء استفاده نظامی از کودکان در جنگ، قاچاق کودکان برای فروش در بازار سکس و کار و حتی اعضای بدن، کودکان خيابانی وبی سرپرست و ... را افزايش بخشيد،
افزايش خدمات بهداشتی نسبی درممالک درحال توسعه و کاهش نسبی مرگ و مير کودکان در برخی از ممالک فقر نيز سبب سازافزايش جمعيت خردسال و عريض شدن ساختار هرم جمعيتی اين جوامع گرديد. همزمان با آن با رشد نرخ مهاجرت بر اثر فقر، کاريابی، بلايای طبيعی، و مصائب اجتماعی نظير جنگ و کشتارهای جمعی زمينه خروج کستره کودکان از جغرافيای نا امن به جوامع توسعه يافته و امن و تشديد توجه به اين مسئله را فراهم ساخت
تحولات ساختار خانواده نيز از ديگر مواردی است که زمينه سازرشد توجه به مقوله کودکی گرديد. بطوريکه خانواده با کندن انسان و اقتصاد جامعه از وابستگی به زمين، از شکل گسترده با حضور پدرو مادر، عروس و پسران و نوه ها، مادر و پدربزرگ والدين و... به شکل هسته ای دردنيای مدرن تغييرساخت و کارکرد داد. درخانواده هسته ای فقط پدر و مادر بعنوان زن و شوهر و فرزندان زندگی می کنند که درارتباط مستقيم با توسعه سرمايه داری، فناوری، توسعه شهرها، تنوع مشاغل خدماتی و اجتماعی بود. دراين ساختار کودکان نقش محوری تری نسبت به والدين داشته و بيشتر مورد توجه قرار می گيرند. به بيان ديگر رابطه سن سالاری، بجای پير سالاری به خردسن سالاری تغيير نقش می دهد. دراين ميان حضور بيش از پيش زنان در بازار کار و ضرورت نگهداری از کودکان توسط نهادهای جایگزين نقش مادری مانند مهد کودک، مدارس، مراکز بازی و تفريحی مقوله کودکی را بيش از پيش در مرکز توجه قرار داد.

همچنين بايد به اين امر نيز اشاره کرد که کودکان متولد شده در خارج از قاعده ازدواج و وقوع بی سرپرستی سبب ساز اولويت قرار گرفتن مقوله کودکی گرديد. اولريخ بک معتقد است با تحولات ناشی از جامعه مدرن و مدرنيته در مرحله دوم آن، فرديت سازی در برابر جهانی سازی چنان روبه گسترش نهاده است که در ساختار خانواده، اين کودکان و نه والدين هستند که در انتخاب پدر، مادر، خواهر و برادر خود نيز اختيار عمل دارند بويژه در خانواده های دست دوم که هر يک از والدين کودک از ازدواج های قبلی خود دارای فرزندانی هستند که شبکه جديدی از خانواده را تشکيل می دهند! (بک، اولريخ، ۱۳۸۵

برخی نظريه های جامعه شناختی

رويکرد سنتی: شيوه جديد مفهوم پردازی کودکان در جامعه شناسی از ديدگاه های نظری ساختمان کرايی و تفسيری بر می آيد. در نظريه های سنتی در خصوص کودکی اصولا کودکی بعنوان يک مرحله درحال گذار بسوی بزرگسالی قلمداد می شود که ماهيت زيست شناختی داشته و می بايست هم سريعا مسير بزرگسالی را بپيمايد. در اين رهگذر کودکی حلقه اتصال بين نسلی است که وظيفه انتقال فرهنگ و ميراث مادی و غيرمادی خانواده ها و نهادهای اجتماعی را برعهده داشت. دراين نگرش سنتی، کودکان بعنوان " مصرف کنندگان" فرهنگ دست ساخته بزرگسالان محسوب می شوند. در رويکرد سنتی اغلب کودکان و کودکی از خاستگاه نظری مربوط به جامعه پذيری و فرايندی متاثر است که کودکان در آن به سازگاری و درونی کردن جامعه می پردازند.

دراين ديدگاه دو مدل نظری وجود دارد:

۱) مدل اول دترمينيستی deterministic model يا تعين بخشيدنی است که براساس آن کودک يک نقش بنيادی منفعل و يا کنش پذير را ايفا می کند. درعين حال دراين ديدگاه کودک يک نوچه و مبتدی است که برای حفظ جامعه کمک می کند. کودک يک تهديد رام نشده ای است که می بايست از طريق تربيت دقيق کنترل شود. دراين مدل دو رويکرد وجود دارد.
ـ رويکرد کارکرد گرايی functionalist modelمسلط در دهه های ۵۰ و ۶۰ قرن بيستم، در جامعه بدنبال نظم و توازن در جامعه بوده و نقش کودک را دراين ميان بسيار مهم می شمارد. اين دیدگاه ازجمله نظر آلکس اينکلس بدنبال اين بود که کودکان برای درونی سازی جامعه به چه چيزی نياز دارند و والدين با چه راهبردهايی می توانند اين فرايند درونی سازی را تضمين کنند. از نظر تالکوت پارسنز، کودکی برای جامعه يک تهديد است و بايد متناسب با جامعه و درآن در قالب جامعه پذيری شکل گيرد.
ـ رويکرد بازتوليدی reproductive model برعکس بر تضاد و نابرابری های جامعه تاکيد کرده و استدلال می کند که کودکان به انواع متفاوتی از آموزش ومنابع اجتماعی دسترسی دارند. از اين نظر کودکان در فرايند جامعه پذيری با نابرابری فرصت ها و امکانات روبرو شده و لذا از استعداد های برابری برخوردار نمی شوند و کارکرد گرايان بدنبال اعمل سلطه و کنترل بر افراد هستند.
۲) مدل دوم، مدل ساختی constructive model است که در آن کودک بعنوان يک کارگزار فعال و دانش آموز مشتاق ديده می شود که کودک بطور فعال در ساختن جهان اجتماعی خود و جايگاهش در آن مشارکت می کند.
رويکرد مدرن: نظر فيليپ اريس Philip Aries اولين محقق تاریخ کودکی، ايده کودکی با آگاهی از ماهيت خاص کودکی مرتبط است که آنرا از بزرگسالی متمايز می کند. در جوامع دوران ميانی تا اواسط قرن بيستم هيچگاه ايده کودکی به مفهوم نوين مورد توجه نبوده است. کودکی در جامعه بزرگسالان هضم شده بود (کورسارو، ۲۰۰۵، ص ۶۲). از نظر اريس کودکی در دنيای مدرن، يک ساختمان اجتماعی است. يافته های تاريخی او مبنای نظری برای توسعه رويکرد ساختگرايی در ايده کودکی شد. در رويکرد ساختگرايی اجتماعی، نگرش به کودکی فراتر از نگرش بيولوژیک بوده و همانند ساير چيزها مانند طبقه، جنسيت و قوميت در فرايند کنش اجتماعی تفسير شده؛ مورد بحث قرار گرفته و تعريف می شود. در واقع کودکی يک محصول و ساختمان اجتماعی تلقی می شود. برپايه نظريه تفسيری و ساختگرايی، کودکی و بزرگسالی هردو در زمره شرکت کنندگان فعال ساختمان اجتماعی کودکی و بازتولی سهم فرهنگی آنان بشمار می روند (کورسارو، ۲۰۰۵، ص ۷). دراين رويکرد، به تعبير جامعه شناس دانمارکی، کورتروپ Qvortrup ، کودکی بعنوان یک پديده اجتماعی نگريسته می شود.

اين رويکرد مبتنی بر سه انگاره بنيان يافته است:

۱) کودکی دربرابر يک دوره از زندگی، يک شکل ساختاری خاصی را تشکيل می دهد که کودک هم در آن زندگی می کند و هم مقوله يا بخشی از جامعه است. اين رويکرد دربرابر نگرشی می ايستد که با نگرش طولی و تحولی به کودکی دربرابر سه مقوله نگرش روانشناختی، نگرش روانکاوی و نگرش دوره زندگی قرار می گيرد که مبتنی بر روايت بزرگسالی از جامعه شکل می گيرد. بر اين پايه روند کودکی قابل پيش بينی فرض می شود و کودکی و بزرگسالی متعلق به دوران تاريخی متفاوتی انگاشته می شوند.
۲) کودکان خود سازندگان جامعه و کودکی هستند. از طريق مشارکت فعال در فعاليت های سازماندهی شده نظير توليد و مصرف اقتصادی. آنان کنشگران فعالی هستند که در نحوه صرف اوقات فراغت، پوشاک، تغذيه، سفر، آموزش، استفاده از کالا های فرهنگی و رسانه ها، وسايل بازی، انتخاب نوع و ميزان مناسبات اجتماعی خانوادگی و دوستانه و ... مشارکت فعال دارند.
۳) کودکی همانند بزرگسالی در معرض نيروهای مشابه جامعه قرار می گيرد. دراين رويکرد کودک به بازتوليد و توسعه فرهنگ بزرگسالی نيز می پردازد (کورسارو، ۲۰۰۵، ص ۲۹). به بيان ديگر اين فقط بزرگسالان نيستند که بر رفتار وفرهنگ کودکان اثر ميگذارند بلکه کودکان نيز بنوبه خود با بيان خواسته ها و نظراتشان الگو های رفتاری بزرگسالان را نيز تحت تاثير قرار می دهند.
يکی از مهمترين تحولات در زمينه تحقيقات مربوط به کودکان اين است که تحقيق درباره کودکی، به تحقيق با کودکان و برای کودکان تغيير جهت داده است. اين تغيير کودکان را به عامل شناسايی تحقيق تغيير وضع داده است تا صرف موضوع شناسايی (کريستينسن و جيمز، ۲۰۰۰، ص ۳). دراين ميان کودکان بعنوان کنشگران فعال، درکنار بزرگسالان، والدين، معلمان و درمانگران قرار می گيرند و روش تحقيق متناسب با زندگی خودشان را می طلبند. بنظر جامعه شناس فنلاندی، لنا آلاننLeena Alanen در نگرش جديد بر خلاف گذشته، کودکی بيشتر ناظر بر آن چيزی است که هست نه آن چيزی که قرار است بشود.

حقوق کودک

کودک درکنوانسیون جهانی حقوق کودک. پس از جنگ جهانی دوم، در اعلاميه جهانی حقوق بشر که در سال ۱۹۴۸ به تصويب رسيد، به طور محدود به حقوق کودکان اشاره گرديد. اما وضعيت خاص کودکان و تضييع حقوق آنها به ويژه در مخاصمات مسلحانه و آسيب پذيری اين قشر در طول جنگ جهانی دوم، ضرورت توجه به حقوق کودکان و حمايت از آنان را در يک سند مجزا و خاص مشخص نمود. در سال ۱۹۵۹ پيش نويس موقتی اعلاميه جهانی حقوق کودک توسط کمسيون حقوق بشر به شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ارايه گرديد و مورد تصويب قرار گرفت که در واقع اساس و بنياد کنوانسيون حقوق کودک را پی ريزی کرد (برادران و حسين پور، ۱۳۸۶). پيمان نامه حقوق کودک در سال ۱۹۸۹ به تصويب سازمان ملل رسيد و در سال ۱۹۹۰ قريب ۲۰ کشور و هم اينک بيش از ۱۹۰ دولت با امضای خود به اجرای مفاد آن متعهد شده اند. اين کنوانسيون با ۵۴ ماده حقوقی درتعريف کودک آورده است: کنوانسيون حقوق کودک در ماده (۱) خود کودک را چنين تعريف می کند:« منظور از کودک افراد انسانی زير ۱۸ سال است، مگر آنکه طبق قانون قابل اجرا در مورد کودک، سن بلوغ کمتر تشخيص داده شود».

مروری بر مجموعه مفاد حقوقی کنوانسيون حاکی است که ۵۴ ماده قانونی آن در سه زمينه قابل تمايز است:

الف) مفاد قانونی پيش شرط برای شناسايی حقوق اجتماعی کودکان برای حداقل استانداردهای بهداشتی، آموزشی، تامين اجتماعی، مراقبت جسمانی، زندگی خانوادگی، بازی، سرگرمی، فرهنگ و اوقات فراغت؛
ب) مفاد حمايتی برای شناسايی حقوق کودکان برای امنيت آنان از تبعيض، سوء استفاده جسمی و جنسی، بهره کشی، سوءاستفاده معيشتی، بی عدالتی و تضادها؛
پ) مفاد ناظر بر مشارکت کودکان در زمينه حقوق سياسی و مدنی از قبيل داشتن نام و هويت، مورد مشورت و توجه قرار گرفتن، سلامت جسمانی، دستيابی به اطلاعات، آزادی بيان و انديشه و چالشگری در تصميم گيری درباره آنان ( مايال، بری، ۱۹۹۵، ص ۳۶).
بنابراين در ساختار حقوق کودک مبانی حقوقی و انسانی زير مورد تاکيد است: عدم تبعيض جنسی، نژادی، قوميتی و دينی؛ حق حيات، بقا و رشد؛ احترام به ديدگاه کودک؛ عدم شکنجه و باز داشت و زندانی کردن کودکان؛ آزادی انديشه و دين و شرکت در اجتماعات؛ حق تامين بويژه در موقع بی سرپرستی؛ تامين اجتماعی؛ بيمه و بهداشت و درمان؛ آموزش اجباری، زبان مادری و حق تفريح

کد:
http://noorportal.net/1/7525/14756.aspx


نقش مهم شاگردي و آموزش عملي در كنار آموزش هاي كلاسيك براي تامين امنيت شغلي كودكان و نوجوانان


در سير تاريخ خانواده ايراني كودكان هميشه نقطه توجه عاطفي و مركزيت بوده و هستند. در باره گذشت والدين داستانهاي بسياري را ميتوانيم در فرهنگ ايراني بخوانيم. در قديم بچه ها و نوجوانان در بازار در كنار كسب و كارپدر شاگرد وردست پدر مي بوده اند و شغل پدر را مي آموخته تا بعنوان جانشين پدر ان شغل را به ارث برند. در جوامع روستايي نيز پسران در كنار پدران خويش به كشت و كار ميپرداخته و در توليد خانوادگي سهيم مي شده اند. دختران با شركت در كار قالي بافي و غيره نيز در اين نقش اقتصادي خانواده سهيم بوده اند ولي در صده هاي اخيرمي بينيم كه نقش آموزش كلاسيك ضعيف بوده و با سبك آموزش هاي جديد اين ضعف را تا حدودي رفع مي شود ولي نقص آموزش جديد در اين است كه از آموزشهاي عملي دركنارآموزشهاي كلاسيك بي بهره بوده. آموزش عملي بخشي ازآموزش سنتي شغلي را در زمان قديم تشكيل ميداده كه از زمان پهلوي عمدا ناديده گرفته ميشود و از قدرت ان بشدت كاسته ميشود تا بر وابستگي اقتصادي و ضعف توانمندي هاي فني و حرفه اي نسل هاي بعدي افزوده شود و مي بيتين در عصر پهلوي كمپاني هاي خارجي سبز مي شوند و خط توليد در دست اين كمپاني هاي خارجي قرار ميگيرد و بازار خريد و فروش و مصرف ايران نصيب اين كمپاني ها ميشود.

شاگردها در قديم به مرور زمان علاوه بر فراگيري فوت و فن يك حرفه ، بعدها خود صاحب حجره و مغازه و كار و كاسبي مي شدند و به آموزش شاگرد مي پرداخته اند. نقش شاگردي و شركت عملي در دنياي شغلي را نبايد براي نوجوانان و جوانان كم اهميت دانست وآن را به استثمار تبديل كردوبا استثماراشتباه گرفت. زيرا در اينصورت به مصرف كننده هاي مدرن تبديل خواهيم شد. امروزه در دنياي مدرن نصف آموزش را همين دوره شاگردي و اشتغال عملي تشكيل ميدهد. در طول اين تمرين ها كودكان و نوجوانان با فنون و رشته هاي بيشمارآشنا و مانوس مي شوند و بر سطح توانمندي هاي خويش ميافزايند . آموزش كلاسيك به تنهايي براي كودكان و نوجوانان كافي نيست و شاگردي يعني تعليم عملي و يادگيري درعين انجام كار بخش مهمي از آموزش كودكان را تشكيل ميدهد كه در تكميل داده ها و فنون شغلي كودكان و نوجوانان نقش آفرين هستند و كيفيت آموزش را رقم ميزنند. هدف كارعملي و آموزش عملي مي بايد بر يادگيري مهارت و تسلط بر فنون و هنري متمركز باشد كه كودك و نوجوان را در شغل و زندگي فردي توانا تر سازد. حجم انجام كار و خواسته بايد با توان فيزيكي و جسمي كودكان و نوجوانان كاملا متناسب باشد و آسيبي را متوجه كودكان و نوجوانان نسازد. بدون اين دوره عملي آموزش هاي كلاسيك عقيم مي مانند و حكم ناني را مي يابند كه فطير است و خام.

وقتي كه داستان كودكي امير كبيررا ميخوانيم مي بينيم كه امير كبير بخاطر تامين معاش خانواده وردست پدرش بوده و به خاطرهوش فراوان خويش مورد محبت معلم كلاس شاهزاده هاي قاجاري قرار ميگيردو با كمك اين معلم خيرانديش امير كبيردردريافت آموزش ان زمانه سهيم ميشود ويعدها مي بينيم كه اين كودك خردسال و با هوش نقش بزرگي در سرنوشت و آباداني كشور ايران ايفاء مي كند. بررسي كودكي امير كبير و نقش اجتماعي اميركبير براي جامعه شناسان نيز موضوع جالب توجه اي است.

يكي از راههاي ترميم آسيب ها درميان طبقات محروم و كودكان اين طبقه تدوين برنامه هاي سازمان يافته اجتماعي حمايت ازكودكان وتوجه به توسعه امكانات آموزشي و تاسيس مدارس شغلي و رفع مشكلات فرهنگي اجتماعي و كمك مالي به والديني اين دسته كودكان است.

هدف برنامه هاي اجتماعي حمايت از كودكان محروم از بين بردن خلاء موجود و كم بودها و خروج از وضعيت نا مطلوب ايي كه هست و حركت تدريجي به سوي شرايط ايده الي و مثبت ايي كه بايد باشد. اگرسازمانهاي اجتماعي با استفاده از استراتژي هاي واقعي در زدن اين پل توفيق يابند، ميتوان ازاين سازمان ها بعنوان سازمانهاي موفق نام برد.... مولف
در بخش بعدي به بررسي جامعه شناسي آموزش و بررسي ديگر شاخه ها مي پردازيم.
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی [وضعيت كاربر:آفلاین]
soveh
پستتاریخ: دوشنبه 9 خرداد 1390 - 23:18    عنوان: پاسخ به «جامعه شناسی چیست؟» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

مديريت كل انجمن‌ها
مديريت كل انجمن‌ها

عضو شده در: 2 فروردین 1389
پست: 3473
محل سکونت: IRAN
blank.gif


امتياز: 87705

Aliabadi, جان فوق العاده بود. متشکرم
Applause Applause Applause Applause Applause
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email شناسه عضویت در Yahoo Messenger [وضعيت كاربر:آفلاین]
نمایش پستها:   
ارسال موضوع جدید  پاسخ دادن به این موضوع   تشکر کردن از تاپیک صفحه 1 از 1

فهرست انجمن‌ها » مطالب علمی » جامعه شناسی چیست؟
پرش به:  



شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید
شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید
شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید


Home | Forums | Contents | Gallery | Search | Site Map | About Us | Contact Us
------------------------------------------------------------------------

Copyright 2005-2009. All rights reserved.
© by Aftabgardan Cultural Center : Aftab.cc