سلام به همگی
به نظرتون خانواده ها چه نقشی در ازدواج ها دارند؟
اینکه چرا این سوالو میپرسم ،بر میگرده به فیلم فاصلهها که چندی پیش از تلوزیون جمهوریاسلامی پخش میشد، یادتونه؟
شاهرخ استخری بازیگر نقش فکر میکنم سعید، عاشق و دلباخته دختری بود به نام بیتا،
از همون موقع این سریال منو متوجه سوالی کرد، که الان موقعیتو مناسب میبینم برای پرسیدن.
اینطور که من یادم میاد سعید تو یه قسمت از فیلم، طی قراری که با بیتا داشت، دوست داشت که از خونوادش بدونه، اینکه موضوع ازدواجو با خونواده مطرح کنه و از این جور صحبتها که خیلی کاری باجزئیاتش نداریم.
بیتا بر خلاف سعید خیلی زرنگ بود و در جواب گفت:
پدرم پزشکه ،مادرم استاد دانشگاس، و برادرم خلبان!!! اینجا بود که گل از گل سعید شکفت و تو همین حالها بود که یه ضدحال اساسی خورد چرا؟چون بیتا خندید و گفت دروغ گفتم.
شروع کرد به دوباره گفتن:
پدرم زندانه، به جرم قاچاق مواد مخدر، و به زودی هم اعدام میشه، مادرم با یکی فراریه، و برادرمم....
گرد شدن چشمای سعید اجازه نداد ادامه بده و دوباره خندید ...
بیتا ادمه داد:
ببین!!من همونم!من همون آدمم! بیتام! چرا اینقدر رنگ عوض میکنی؟؟ واقعیت منم که روبروت نشستم، تویی که اینجا قرار داری، دونستن درباره خونواده ها فقط مارو از هم دور میکنه.
…
..
.
نظر شما چیه؟
ببینید من میدونم که ذاتو نمیشه عوض کرد، اما محیط و شرایط و زندگی همه ی افراد خونواده که به یک صورت نیست، تحصیلات به یک حد نیست افکار، شخصیت، احساسات و عواطف در یک سطح نبوده و نیست، دید به زندگی، نوع نگرش ،خواستهها، هدفها، معیارها یکی نیست، همه و همه با هم فرق داره نداره؟
چرا بیتا باید به اون صورت زندگی میکرد؟ و به خاطر اینکه از زمین تا آسمون با مردی که دوسش داشت، فرق داشت، راه غلطی رو ادامه میداد و اجازه عاشق شدن رو ،عوض شدن رو به خودش نمی داد؟
آخر فیلمم که مشاهده نمودید...
تاثیر پذیری رو انکار نمیکنم، اما به نظر من، مهمترین وجه اشتراک افراد خونواده فقط قرار گرفتن تو یه محیط مشترکه همین!
به عبارتی نه میشه همه رو با یه چوب زد و نه با یه دست نوازش کرد .
چه بسیار بودند پسرهایی که دختر ایدهآلشون رو، زن رویاهاشونو به خاطر خونواده از دست دادن و بالعکس!!
برخلاف همه نعمتهای دنیایی که جفت و شماره دوم سومی برای خودشون دارن، تنها خونوادس که نمیشه تغییرش داد، همه ی ما یک پدر داریم و یک مادر.
ادامه دادن راه اونا واجب نیست و اونا هم نمیتونن تفکراتشون رو به فرزندانشون منتقل کنند چه خوب و چه بد!
میدونم که خونواده نقش مهمی رو ایفا میکنه، اما برام جالبه که نظرتون رو بدونم، اینکه چقدش مهمه برام مهمتره ،بیشتر مایلم نظر اون کسایی رو بدونم که روی خط تعادل نیستند، یعنی یا اینوری ان یا اون وری!حد تعادل اون چیزی نیست که من دنبالشم، جز در موادری که دلیل اثبات شده و قانع کنندهای در میون باشه .
منتظر نظراتتون میمونم.
این مطلب آخرین بار توسط glasy_heart در چهارشنبه 5 بهمن 1390 - 21:13 ، و در مجموع 1 بار ویرایش شده است.
عضو شده در: 3 بهمن 1390 پست: 529 محل سکونت: ساوه ...
امتياز: 13590
سلام، به نظر من که خانواده خیلی مهمه، از نظر علم جامعه شناسی هم ثابت شده که از همون بدو تولد خانواده نقش مهمی رو تو شکل گیری شخصیت فرد داره، اینکه تو چه خانواده ای تکامل پیدا میکنه مهمه و خواه یا ناخواه میشه الگوی فرزند، یعنی فرزند همه چیزو با ترازوی پدر و مادر می سنجه، در کل ذات آدمها به خانواده برمیگرده، البته این به این معنی نیست که محیط بیرون و جامعه تآثیر گذار نیست، ولی به نظر من تأثیری که از خانواده میگیره بیشتره. چون همیشه برای حرکت در ابتدا یه جرقه ای نیازه، تا بدونیم کدوم راه رو در پیش بگیریم، اگه به تاریخ مراجعه کنیم می بینیم که همه انسانهای بزرگ و ماندگار از خانواده های متدین و اصیل برخوردار بوده اند، یعنی از ریشه پاک بوده اند، البته همیشه استثنائاتی هست که آمار و ارقام را بر هم می زند، پس نمی توان صد در صد نتیجه گرفت، باز هم نسبی است، مثلا ممکن است فردی از تربیت صحیح خانواده محروم شده باشد ولی با قرار گرفتن در جامعه و چالش ها تغییر یابد. در ضمن داشتن وجه مشترک خانواده ها معیار بر خوشبختی نیست، بلکه باید خانواده طرفین بافرهنگ و مدرک باشند.
میدونم که همیشه همه چی استثنا داره مثلا از یه خونواده فرهنگی یه کارتن خواب و یا برعکسش هم موجود باشه.
اما یه راهی رو معرفی کنین برای پی بردن به ذات آدمی!!!
چون ذات هرگز به نمایش گذاشته نمیشه جز در مواردی که وقت و موقش برسه و هزار البته ممکنه موقع دونستن ما با اونموقع مورد نظر همخونی نداشته باشه و این یعنی عدم شناخت.
بگین چه طور میشه این استثناعات را تشخیص داد و از بقیه موارد جداشون کرد...
اما مسئله اینه که شاید اون بیتا خانمی که در بهترین شرایط ممکن قرار داره به دل شما نشینه و حاضر نباشید که اون رو برای زندگی انتخاب کنید و بالعکس.
من میخوام عکس العملتون رو در این باره بدونم.نمیخوام که این قضیه رو به احساسات دخترا ربط بدین چون برعکس این قضیه هم امکان پذیره و تعددش تو آقایون حتی بیشتره
شاید اون دختر یا پسری که شرایطش در حد عالی نیست اخلاق و روحیه ای در حد عالی داشته باشه چیزی که شاید تو خانواده ای که درجه یک هست و سطح اجتماعیش بالاتره وجود نداشته باشه
نمیدونم تونستم منظورمو خوب بیان کنم یا نه
خوشبختانه و یا متأسفانش رو خودم هم نمیدونم!! اما چیزی که مسلم هست، در کشور عزیز ما ایران، ازدواج دو شخص تنها خلاصه در ارتباط اون دو نمیشه، و به طور واضح تر ما در کناره ازدواج زوج، ازدواج خانوادههای دو طرف رو هم داریم.
به شخصه، خانواده رو حتی در جهاتی مهمتر از خوده شخص میدونم.
اون ذاتی هم که مورده بحث دوستان هست، غیر قابل تغییره و نشأت گرفته از همون کانون خانوادس، حالا چه در زمینهی وراثت و یا تربیت، که دقیقاً یادم نیست در چه تاپیکی اما مفصلاً دربارش صحبت کردم!!
دوستان، دردانه جان، پر بیراه نگفتن، شناخت ذات حداقل قبل ازدواج غیر ممکن، من هم با نظر ایشون موافقم، البته نه فقط از طرف آقایون، بلکه برای خانمهای محترم
خوشبختانه و یا متأسفانش رو خودم هم نمیدونم!! اما چیزی که مسلم هست، در کشور عزیز ما ایران، ازدواج دو شخص تنها خلاصه در ارتباط اون دو نمیشه، و به طور واضح تر ما در کناره ازدواج زوج، ازدواج خانوادههای دو طرف رو هم داریم.
به شخصه، خانواده رو حتی در جهاتی مهمتر از خوده شخص میدونم.
به نظرت همه اینطور فکر میکنن؟؟؟ندیدین کسایی که زمین تا آسمون با طرفشون فرق دارن؟؟؟بگین مثالهاتونو منو بقیرو روشن کنید یعنی میخواین بگین استثنایی وجود نداره؟؟؟
نقل قول:
اون ذاتی هم که مورده بحث دوستان هست، غیر قابل تغییره و نشأت گرفته از همون کانون خانوادس، حالا چه در زمینهی وراثت و یا تربیت، که دقیقاً یادم نیست در چه تاپیکی اما مفصلاً دربارش صحبت کردم!!
دوستان، دردانه جان، پر بیراه نگفتن، شناخت ذات حداقل قبل ازدواج غیر ممکن، من هم با نظر ایشون موافقم، البته نه فقط از طرف آقایون، بلکه برای خانمهای محترم
بله موافقم
پس یعنی تنها راه همون دعا کردنه که یه دونه بهشتیشو بزاره جلو پامون
عضو شده در: 2 فروردین 1389 پست: 3473 محل سکونت: IRAN
امتياز: 87705
نقل قول:
یعنی میخواین بگین استثنایی وجود نداره؟؟؟
استثنا که همیشه هست...ولی دنبال استثنا که نباید بود.....بهتره بدنبال قواعد کلی باشیم چرا که استفاده از تجربیات و دیدگاههای کلی میتونه درس آموز باشه و جلوی تجربیات ناگوار و غیرقابل جبران را بگیره
استثنا که همیشه هست...ولی دنبال استثنا که نباید بود.....بهتره بدنبال قواعد کلی باشیم چرا که استفاده از تجربیات و دیدگاههای کلی میتونه درس آموز باشه و جلوی تجربیات ناگوار و غیرقابل جبران را بگیره
تقریبا قانع کننده بودددد...
یا به عبارتی:به آنچه میدانی عمل کن و به آنچه نمیدانی احتیاط کن.آدم که نقدو ول نمیکنه نسیه رو بچسبه نه؟
اما
نقل قول:
اما مسئله اینه که شاید اون بیتا خانمی که در بهترین شرایط ممکن قرار داره به دل شما نشینه و حاضر نباشید که اون رو برای زندگی انتخاب کنید و بالعکس.
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید