تاریخ: سهشنبه 27 دی 1390 - 14:35 عنوان: ای زمین، دهان باز کن!
همكار در ساوهسرا
عضو شده در: 16 تیر 1390 پست: 1290 محل سکونت: ساوه
امتياز: 33520
كنار خیابان ایستاده بودم. عجله داشتم باید زودتر میرسیدم. یك دفعه صدایی توجهم را به خودم جلب كرد.
جوانی داخل یك ماشین مدل بالا نشسته بود، شیشه ماشین را پایین كشیده بود و میگفت: خانوم كجا میرید؟! ما میتونیم در خدمتتون باشیم. این اتول قراضه متعلق به خودتونه.
اعتنایی نكردم.
اون هم پس از مدتی معطلی، راهش را گرفت و رفت. بعد از آن یك ماشین دیگر نگه داشت و شبیه همان حرفها را تكرار كرد. در آن لحظه آرزو می كردم زمین دهان باز میكرد و مرا میبلعید. پیش خودم فكر كردم من چه وجه شباهتی با آن دخترانی كه آنها فكر میكنند از آن دسته هستم دارم؟! بالاخره تاكسی آمد و سوار شدم. كنارم یك جوان ۲۲ و ۲۳ ساله نشسته بود. وقتی ماشین حركت كرد، نگاهی به من انداخت و لبخندی تحویلم داد...
چند لحظهیی نگذشته بود كه احساس كردم چیزی پهلویم را میآزارد. وقتی توجه كردم دیدم
و در دستش كاغذی مچاله شده بود. آن را روی پای من انداخت. من كه كنجكاو شده بودم بدانم
درون كاغذ چه چیزی نوشته شده آن را برداشتم و باز كردم روی آن نوشته بود سیاوش تلفن...
سرتاپایش را نگاه كردم و با غیظ كاغذ را از پنجره به بیرون انداختم. پس از آن به او تذكر دادم كه
درست بنشیند وقتی راننده فهمید چه اتفاقی رخ داده ماشین را نگه داشت و او را از ماشین
پیاده كرد و گفت: كسی كه به ناموس مردم رحم نكنه، مردم هم به ناموس او رحم نمیكنند.
بحث مزاحمت كه به علت فقر فرهنگی و عدم آشنایی با حقوق اجتماعی افراد در ایران به وضوح دیده میشود، حاصل یك جامعه ناهنجار است كه بدین صورت خود را نشان میدهد.
و بسیار جای تأسف دارد،که این حرکات در جامعهای( اسلامی)(مذهبی) دیده میشود و شوربختانه طی سالهای اخیر روندی صعودی با سرعت نور داشته است.
بحث را با سؤالی جنجالی شروع کنیم...البته با عرض پوزش از آقایان محترم، ساوه سرا
علت دله گی و بی غیرتی جوان ایرانی چیست؟
آیا جواب بی حیایی خانمهاست و یا فقر فرهنگی و یا تربیت نا صحیح خانوادگی و یا....آزاد نبودن روابط زن و مرد؟؟ به بحث پیوند بخورید تا از نقطه نظرات شما دوستان استفاده کنیم.
تاریخ: سهشنبه 27 دی 1390 - 19:32 عنوان: پاسخ به «ای زمین، دهان باز کن!»
کاربر دائمی
عضو شده در: 9 آبان 1389 پست: 1044 محل سکونت: خونه بابام فعلا
امتياز: 27975
الگوی حجاب و عفاف مهدهای کودک در وزارت ارشاد در حال تدوین است
معاون اجتماعی سازمان بهزيستی کشور از طراحی "الگوی حجاب و عفاف و پوشش مناسب" مهدهای کودک در وزارت ارشاد خبر داد.
به گزارش دانشجونیوز، علی محمد زنگانه در گفتگو با خبرنگار ایسنا عنوان کرد که الگوی پوشش مناسب در مهدهای کودک در حال تدوین است: "الگوی حجاب و عفاف و پوشش مناسب مهدهای كودك به گونهای كامل و جامع و به صورت لباس فرمی يكسان در ستاد صيانت ازحقوق شهروندی و حجاب و عفاف وزارت كشور و مراجع ذیربط در وزارت ارشاد در حال تدوين است."
آقای زنگانه با اعلام اینکه عمده انحراف در مهدهای کودک کلانشهرها اتفاق می افتد از ارزیابی مهدهای کودک در هشت شهر آذربايجان شرقی، آذربايجان غربی، اصفهان، البرز، تهران، خراسان رضوی، خوزستان و فارس در برنامه پايش فراگير مهدهای كودك خبر داد.
وی افزود: "نخست طرح پايش فراگير مهدهای كودك از اواخر مهر تا پايان آبانماه انجام شد و طی آن سه هزار و ٧٢٩ مهدكودك مورد ارزيابی قرار گرفتند و مراحل بعدی طرح پايش فراگير، استقرار برنامههای بازنگری و پروژهها بهبود وضعيت مهدهای كودك را شامل می شود و تا پايان برنامه پنجم توسعه ادامه دارد."
معاون اجتماعی سازمان بهزيستی در ادامه گفت: "رعايت حجاب اسلامی و پوشش ساده در ٩٧ درصد مهدهای مورد ارزيابی رعايت می شود و واحد كار مرتبط با مفاهيم دينی و مذهبی در برنامه ساليانه بيش از ٩٤ درصد مهدهای مورد ارزيابی قرار گرفته وجود دارد."
اختلاط کودکان دختر و پسر ممنوع
در تابستان امسال نیز، با صدور دستورالعمل اجرایی در دوره پیش دبستانی، اختلاط کودکان دختر و پسر در این مراکز ممنوع اعلام شد.
در بخشی از این دستورالعمل ذکر شده بود: اختلاط نوآموزان دختر و پسر در کلاسهای پیشدبستانی ممنوع است و فقط در مراکزی که تعداد نوآموزان به حد نصاب نرسد، این امر با کسب مجوز از آموزش و پرورش منطقه بلامانع است.
تاریخ: سهشنبه 27 دی 1390 - 21:29 عنوان: پاسخ به «ای زمین، دهان باز کن!»
همكار در ساوهسرا
عضو شده در: 16 تیر 1390 پست: 1290 محل سکونت: ساوه
امتياز: 33520
یعنی اگه که دختر و پسر رو از بنده قنداق تا سره سفرهی عقد، از هم دور کنیم، همه چیز درست میشه؟
نظرتون چیه شرایط بند قنداق رو کمی عقب تر ببریم و این طرح جالب رو از رحم مادر شروع کنیم و وجوده دو قلوهای پسر و دختر رو ممنوع کنیم!!!
آقای ایرانی فکر نمیکنم اون عکسی که قرار دادین بنا به شرایطی که درش قرار داریم منصفانه باشه...چشم جوونهای ما دریده تر از این حرفاس!
اول بهتره دنبال علت باشیم و بعد راه حل!
میگم منشأ تمام معضلات اجتماعی خانوادس دوستان با این نظر موافق هستن؟؟
به شخصه نظرم اینه که متأسفانه بسیاری از حریمها در خانوادهی ایرانی داره از بین میره! حریم زن و شوهری، حریم مادر و پسری! حریم دختر و پدری! حریم پدر و مادری! خواهر و برادری!
و با شکستن این حریمها در خانواده شکافی به بزرگی فاجعه در جامعه به وجود میاد..چرا؟؟
توضیح میدم...پیشاپیش از بیان بعضی الفاظ و کلمات عذر خواهی میکنم.
قدیمترها چشمها و گوشها بسته تر بود و دین و ادب و حیا راهی بازتر در زندگیها داشت. به نحوی که حریم زناشویی و عشق بازی مرد و زن در چهار دیواری اتاق خوابشان بود و نه در جلوی چشمانه فرزند و کمی اسفناک تر در جلوی دید بزرگان فامیل و جوانان فامیل!!!
قدیمترها اگر در خانهای برادر بود...مادر آرام در گوش دخترش نجوا میکرد که به احترام وجوده برادرت رعایت خیلی چیزها را بکن جان مادر، لباسهای تنگ نپوش، دامنهای کوتاه نپوش، لباسهایی که ...... را در پیش چشمان برادر نمایان میکند نپوش، آرایش غلیظ نکن، با عشوه راه نرو...
و حتی این احترام برای پدر که دختر از وجود و هستیش بود نیز رعایت میشد و حتی مادر برای پسر...
چرا؟ چون شیطان در کمین است همراه با هر نفس به ما نزدیک تر میشود و اگر زمینه مهیا باشد با نفسهایمان یکی میشود..........
قدیمتر ها زنان همسایه وقتی برای سبزی خریدن بیرون میآمدند تنها برای سبزی خریدن بود و نه گفتگو عمو سبزی فروش..سبزی گل داره..درد و دل داره...نه برای نمایش اندامهای نیمه پنهان به وسیلهی چادر های نازک....
قدیترها مردان سر به زیر تر و سیر تر بودند... و حتی اگر زنی را بی حجاب میدیدند شیطان را لعنت میکردند و چشم ها را میبستند بر هرزگی زن نماهای عصزشان و اما حالا همراهی میکنند شیطان را در ور اندازی اندام ناموس دیگری...
واااااااااااااای از این ماهواره، امان از این ماهواره که باز کرده چشمان نیمه باز پسر دبستانی را...وای از این غدهی سرطانی خاموش که رخنه کرده در خانهی مسلمان ایرانی و تبر میزند به ریشه ی ایمان و اخلاق و شرف و انسانیت و هر چه خوبی ست.
قدیمترها حواسها بیشتر به بچهها جمع بود...
و مادر میدانست در کشوی میز کودکش اگر فیلمی هم باشد..فیلم.....نیست ! و اگر خوابیده خواب است و خدایی نکرده ساعت 1 شب از لای در اتاق به صورت کاملا نامحسوس! با پدر پای نشستن و دیدن فیلمهای ...ماهواره نیست...
امان از تربیت نا صحیح، امان از نامادری ها و نا پدریها....امـــــــــــــــــــــــــــان.
تاریخ: سهشنبه 27 دی 1390 - 23:31 عنوان: پاسخ به «ای زمین، دهان باز کن!»
مدیريت كل سایت
عضو شده در: 19 شهریور 1384 پست: 1201 محل سکونت: ساوه
امتياز: 28580
من اولاً به عنوان یک جنس مذکر، متأسفم و به جای تمام پسرهای ایرانی خجالت کشیدم.
ثانیاً این رو که گفتید، ذهنم رفت طرف همین صحنه که خودم توی تاکسی شاهدش بودم... متأسفم بگم که وقتی اون پسر دستش رو روی پای اون دختر گذاشت، دختر هم دستش رو به گرمی گرفت و فشرد
من فکر میکنم دلیل اصلی، رفتار امثال این دختر هست...
البته باید بگم که اون دختر معلوم الحال بود و من تأسفم اینه که پسری که به rezvaneh, گیر داده چطور نفهمیده که یک دختر چادری و سنگین اهل این کارها نیست!
خیلی عجیبه!
یعنی میگید چون گاهی دخترهای چادری هم راه میدن اون پسر اینطوری شده؟
در مورد اینکه ما دختر و پسر رو از هم جدا کردیم و حجاب تن زنان کردیم و این باعث شده که این اتفاقات بیفته، من بعد از امتحاناتم یک پست در آفتابگردان ارسال خواهم کرد و در مورد مستند Human Planet صحبت میکنم.
به طور مختصر:
در صحنهای از این فیلم، شاهد هستیم که فیلم به قبیلههای آفریقایی که بویی از تمدن نبردن میره.
اونجا طبیعتاً لباس و پوشش مطرح نیست و علناً میبینید که همه بدون پوشش هستند. (البته جالبه که در اون قبلیهها که نه اسلامی هست و نه دینی، عقلشون حکم کرده که خانمها حداقل عورتشون رو بپوشونن. اما برای مردان محدودیت خاصی نیست)
مراسم عجیبی دارن که انسان شرمش میگیره بگه که من هم مثل اونها انسان هستم!
مثلاً یکی از مراسم اینه که در یک مراسم رقص و انتخاب، هر سال زن و شوهر میتونن خیلی راحت از هم جدا بشن و با یک زن و شوهر دیگه جا به جا بشن (نعوذ بالله! یعنی مثلاً من برم بشم مرد یک خانم دیگه و مرد اون خانم بیاد بشه همسر زن من!!)
خلاصه، اونجا صحنه عجیبی دیدم که باعث شد متوجه بشم که زندگی به اون صورت هرگز نمیتونه جلو شهوات رو بگیره و چه بسا افزایش میده...
صحنه اینه:
فیلم روی پیرمردی که در کنار رفیقش خودش رو برای مراسم انتخاب همسر آرایش میکنه، زوم کرده.
پیرمرد (فکر کنید 70 ساله) در حال آرایش خودش، به رفیقش میگه:
هر سال وقتی آواز خوندن رو شروع میکنم، 6 - 7 تا دختر میان طرفم!
خیلی سخته که تصمیم بگیری: همه رو یهجا یا:
بقیهش رو خودتون ببینید:
http://img.aftab.cc/news/90/human_planet_tip.jpg
جمله صحنه آخر با کمال شرمندگی: هر کدوم برای یکی از شبهای هفته.
تاریخ: چهارشنبه 28 دی 1390 - 00:05 عنوان: پاسخ به «ای زمین، دهان باز کن!»
کاربر دائمی
عضو شده در: 9 آبان 1389 پست: 1044 محل سکونت: خونه بابام فعلا
امتياز: 27975
نقل قول:
آقای ایرانی فکر نمیکنم اون عکسی که قرار دادین بنا به شرایطی که درش قرار داریم منصفانه باشه...چشم جوونهای ما دریده تر از این حرفاس!
اون عکس چند سال اینده رو داره نشون میده
نقل قول:
میگم منشأ تمام معضلات اجتماعی خانوادس دوستان با این نظر موافق هستن؟؟
بله موافق ام
اما منشا 100% نیست
50+1 %
چون بچه از 7 سالگی عملا بیشتر عمر خودش رو تو جامعه و مدرسه میگذرونه
نقل قول:
قدیترها مردان سر به زیر تر و سیر تر بودند... و حتی اگر زنی را بی حجاب میدیدند شیطان را لعنت میکردند و چشم ها را میبستند بر هرزگی زن نماهای عصزشان و اما حالا همراهی میکنند شیطان را در ور اندازی اندام ناموس دیگری...
چون مکان هایی بود برای افراد مجرد برای تامین نیاز هاشون
چشم و دل سیر بودن
نقل قول:
یعنی میگید چون گاهی دخترهای چادری هم راه میدن اون پسر اینطوری شده؟
تاریخ: چهارشنبه 28 دی 1390 - 01:36 عنوان: پاسخ به «ای زمین، دهان باز کن!»
مديريت كل انجمنها
عضو شده در: 2 فروردین 1389 پست: 3473 محل سکونت: IRAN
امتياز: 87705
در تاپیک مربوط به حجاب در آفتابگردان صحبت هایی کردم که به نظر من ریشه مشکل اصلی این تاپیک هست و مجدداً اونها را نقل می کنم:
نقل قول:
نمیدونم باید واژه حریم را توضیح بدم یا نه؟
با اجازتون با یک مثال کمی این واژه را باز می کنم
ببینید حتی خونه و کاشانه انسان هم حریم و یک محدوده داره که خیلی مشخصه و گاهی با دیوار مشخص شده و گاهی با نرده و شکل های مختلف... ما اگر به هر شکلی بخواهیم این حریم را نقض کنیم و از این محدوده بگذریم کار نادرستی کرده ایم. نقض این محدوده فقط به شکل بالا رفتن از دیوار اون منزل نیست...ما اگر روی پنجه پا بایستیم و یا گردن دراز کنیم و نگاه بی اجازه به درون خانه بیاندازیم هم حریم را نقض کردیم و مرتکب گناه و اشتباه شده ایم.
حجاب یک خانم هم همان حریم اوست و به هرشکلی که بخواهیم در جامعه او را اذیت کنیم و وارد محدوده ی شخصی او بشویم دچار اشتباه شده ایم حتی اگر این حرمت شکنی بوسیله نگاه خیره و مداوم باشه.
مطمئنا منظور منو متوجه میشید...گاهی یک رنگ لباس یا زیبایی یک شخص، توجه انسان را جلب می کند ولی این جلب توجه و یک نگاه کوتاه کردن با چشم چرانی و آزار دادن متفاوت هست و واقعا بعضی وقتها احساس می کنم برخی از مردان با چشم هاشون بیش از دست هاشون یک زن را مورد اذیت و....قرار می دهند و این خیلی ربطی به نوع حجاب اون زن بستگی ندارد و بیش از هر چیز به بیماری و عقده های مرد مربوط میشه. البته این یک واقعیت هست که موارد خاص در هر جامعه ای جلب توجه خواهد کرد همانطور که در یک شهر اروپایی به یک زن با حجاب اسلامی بیش از یک زن با تاپ و دامن نگاه میشه و مورد توجه قرار می گیره. اما باز هم دقت کنید که توجه کردن با چشم چرانی و حریم و پرده درانی خیلی متفاوته.
پس خواهش می کنم اشتباه و گناه خودمون را به گردن زنان نیاندازیم، حتی اگر آن زن نقض قانون جامعه اسلامی را کرده است ما حق نداریم خود را توجیه کنیم و با چشم هامون و حرکتهامون اون را تحت فشار قرار بدهیم. حریم ها را حفظ کنیم.
نمونه ی خوب این رفتار درست جامعه لبنان هستش با مردمی با ادیان مختلف، شیعه سنی مسیحی و ... در این جامعه زنانی با حجاب بسیار کامل و زیبا و همچنین زنانی با لباس های غربی مانند دامن های کوتاه و تاپ و غیره هم می بینیم و هردو گروه بسیار بسیار بیش از زنان ایرانی به وضعیت لباس و مرتب بودن خود و وضعیت جسمانیشون رسیدگی می کنن و اگر از حق نگذریم از خانم های ایرانی خوشگل تر هم هستند ولی بشخصه هرگز چشم چرانی به این شکل و حد ایرانی را حتی در محله های پایین شهر بیروت هم ندیدم. و همه بخوبی و راحت و بدون ترس در کنار هم زندگی می کنن و در هر ساعتی از شبانه روز با خیال راحت در خیابانها تردد می کنند و مثل شهرهای ایران هرگز نیست که زنان حتی با حجاب کامل بعد از تاریک شدن هوا با ترس و لرز در خیابان رفت و آمد کنند و سوار تاکسی شوند. پس ایراد بی حجابی بخشی از جامعه نیست بلکه جای دیگری هست.
حرف من این نیست که ما از لبنان الگو برداری کنیم و یا هرکار دیگه چرا که این امر در تخصص من نیست، بلکه حرف من اینه که:
ما ایرانی ها سالیان درازی ست که حرمت شکنی و دور شدن از اخلاق انسانی را به مسایل دیگر ربط میدهیم، یکی میگه برای اینکه مردان اینطور چشم چرانی نکنن سن ازدواج را به 18 سال برسونیم و یکی میگه برای جلوگیری از گناه کردن زنان را بگیریم و با زور لباس مورد نظرمون را برتن او بپوشانیم و ...............آیا این کارهای ما نتیجه داده؟ ویا نتیجه خواهد داد؟ جواب من خیره
چون ریشه اصلی مشکل را فراموش کردیم. چه زن و چه مرد فراموش کرده ایم که به حریم دیگران احترام بگذاریم، حرمت شکنی نکنیم. با نگاه و دست و فکرمون دزدی نکنیم !!!!
در حالیکه روز به روز در انجام نقض قانون وقیح تر می شویم به دنبال راه فرار و توجیه این اعمال شنیع هستیم.
پس خواهش میکنم قبل از درست کردن جامعه و دیگران....خودمون را درست کنیم
تاریخ: چهارشنبه 28 دی 1390 - 13:56 عنوان: پاسخ به «ای زمین، دهان باز کن!»
همكار در ساوهسرا
عضو شده در: 16 تیر 1390 پست: 1290 محل سکونت: ساوه
امتياز: 33520
ببخشید ایرانی جان! مگه الان مکانهایی نیست برای تأمین نیازهاشون!!!
حالا گیریم که مکانهایی هم نبود برای تأمین نیاز آقا زاده ها، باید چشم دختر مردم رو در بیارن ؟؟
این چه استدلالی شد؟
بله آقا Hamid به نظر من ، چون دختر خانمهای چادری هم....وضع به این شکل در آمده، لااقل چند ساله پیش یه فرقی بین این دو مورد میذاشتن اما حالا....
جای تأسف بارش اونجاست که بعضی از خانمها چادر رو فقط برای گول زدن عام استفاده میکنن...و زیر اون چادر! شینیون، آرایش کامل عروس، لباسهای حریر مانند و...تن میکنن که کجا برن و چی کار کنن، بماند.
من که هیچ امیدی به درست شدن این وضع ندارم، حداقل چند نسل طول میکشه این اوضاع نابسامان درست بشه، حالا اگر قصد درست شدن داشته باشه... پس فردا فرزندان ما میخوان وارد این جامعه بشن آخه، نباید یه فکری کرد، نه به خاطر اینکه اینجا ایران و ناسلامتی یه کشور شیعه و مسلمون! به احترام انسان بودن نباید کاری کرد؟ به احترام حریم انسانیت نباید کاری کرد؟ چرا نباید اینقدر فرهنگ تو ایران باشه که حتی اگه یه خانمی با وضع نامناسب بیرون اومد امنیت داشته باشه؟ چرا با این تمدن و با این همه ادعا بساط ما این شده آخه؟ چرا سهم ما از سفرهی زندگی سالم و با آرامش! فقط شده کاسهی چه کنم؟ چه کنم؟
حالا چند نسله که جوونهای ما اینطوری به صورت مزخرف و غیر قابل باوری رشد کردن، تکلیف با اینا چیه؟ و البته این طور که از ظواهر امر پیداست این صورت مزخرف هنوز ادامه داره....
نمیدونم چرا؟ اما نمیتونم آیندهی روشنی رو واسه جامعه ببینم!
این مسائل مثل یه زنجیرس، اگه یکیش رعایت نشه باعث خلل توی بقیهی مسائل میشه، جوون چشم چرون ما فردا میخواد شوهر بشه... پس بیچاره خانمش.
میخوا بابا بشه....بیچاره دخترش و تربیتی که قراره روش انجام بشه.
دختر بی حجاب از نظر ظاهری و رفتاری! فردا میخواد همسر بشه...بیچاره مردش!
و میخواد مادر بشه....و بیچاره فرزندش....و این چرخه ادامه داره و ادامه داره...تو این کلاف سر در گم من که روزنهی امیدی نمی بینم! بریم همون لبنان زندگی کنیم خیلی سنگینتریم!
این مطلب آخرین بار توسط rezvaneh در چهارشنبه 28 دی 1390 - 20:51 ، و در مجموع 1 بار ویرایش شده است.
تاریخ: چهارشنبه 28 دی 1390 - 20:23 عنوان: پاسخ به «ای زمین، دهان باز کن!»
مديريت كل انجمنها
عضو شده در: 2 فروردین 1389 پست: 3473 محل سکونت: IRAN
امتياز: 87705
نقل قول:
چون با ارشاد و این طور حرفا حداقل جوونهای نسل حاضر ما درست به شو نیستن من به زور و خشونت متوسل شدن رو چارهی کار میدونم، چون ایرانی جماعت تا زور بالای سرش نباشه.....
تقریباً 2 سالی میشه که بنده با این طور رفتارها، برخوردی کاملاً شدید دارم، چون وقتی میبینم کسی برای حریم من به عنوان یک خانم ارزشی قائل نیست، نمیوتنم ساکت بشینم.
یادم نمیره اون جوونی که وقتی تو تاکسی نشسته بودم به شکل کاملاً زنندهای مزاحمم شد! دنبالش بودم تا..... آدرس خونش رو پیداکردم، فردا آفتاب نزده جلوی خونشون تو ماشین منتظر بودم تا بیرون بیاد، خدا خواست و پیاده بود و کوچه خلوت...با سرعت کوبیدم بهش رفتنه بالاشو دیدم، اما پایین اومدنشو نه
نه نترسید زنده موند اما یه سه ماهی پاش تو کچ بود تا بفهمه، مزاحم هر کسی نشه!
اگرکه جدی گفتید این حرفهارو و از روی عصبانیت نبوده که باید بگم برای تفکرتون و دیدگاهتون به جامعه متاسفم.
متاسفانه شما جامعه انسانی را با ........اشتباه گرفتید.
قابل توجهتون باید بگم سال 74-75 کسی که آستین کوتاه میپوشید را میگرفتن و دستاشو رنگ میزدن و کسی که ژل میزد را میبردن و وسط موهاش 4 راه می انداختن....خب اون موقع شما ابتدایی بودید و یادتون نیست.
نتیجه ی اون اعمال خشونت این شد که الان آستین کوتاه یه امر معموله و ژل زدن هم طبیعی شده که از اول هم من نمیدونم چه اشکالی داشتن؟
اینطور که شما فکر می کنید نیست دوست عزیز
اگر قرار باشه هرکس خودش مجری قانون من درآوردیش باشه دیگه سنگ روی سنگ بنا نمیشه و جامعه تبدیل به جنگل حیوانات میشه و هرکسی که قوی تر بود بیشتر وحشی گری میکنه.
لطفا با یه روانشناس و جامعه شناس مشورت کنید تا متوجه اعمال خشونت بشید.
در ضمن بوسیله همین نوشتتون دادستان میتونه به عنوان مدعی العموم برای شما بخاطر اخلال در نظم عمومی و ترویج بی قانونی اعلام جرم کنه و برای کاری که انجام دادید تقاضای مجازات بکنه پس مراقب باشید.
به هرحال اگر جامعه با روش شما درست میشد که تا الان درست شده بود ولی خب می بینید که بدتر هم شده و خواهد شد
و اگر دیده باشید یک تبلیغ تلویزیونی هم برای مبارزه با خشونت ساخته شده و پخش میشه.
به حریم دیگران احترام بزارید و در صورتی که این امر را در دیگران نمی بینید منطقی تر برخورد کنید و چنانچه برای شما آزاردهنده بود از راه قانونی آن با مسایل برخورد کنید.
تاریخ: چهارشنبه 28 دی 1390 - 20:49 عنوان: پاسخ به «ای زمین، دهان باز کن!»
همكار در ساوهسرا
عضو شده در: 16 تیر 1390 پست: 1290 محل سکونت: ساوه
امتياز: 33520
دوست عزیز سوه جان، باور بفرمایید نه به روانشناس احتیاجی هست و نه جامعه شناس، و این برداشت شما رو کمی غیر منصفانه میدونم،
اجازه بدین قبل اینکه برم زندان و دوستان لطف کنن و برام کمپوت بیارم کمی واضح تر از خودم دفاع کنم!!
من به جامعهی انسانی مثل باغ وحش نگاه نمیکنم، اما هستند آدمهایی که واقعاً با رفتارهاشون بیشتر غریزهی حیوانی رو به انسان القا میکنن...و این غیر قابل انکاره...انسان میتونه طوری زندگی کنه که عروج کنه و طوری زندگی کنه که سقوط!
حقیقتاً جرأت انجام دادن این کار رو نه دارم و نه در خودم میبینم که چشمم رو روی خیلی از مسایل ببندمو...همچین عملی رو انجام بدم....
یکی از دوستان روانشناسم که دورادور پیگیر این تاپیک هست، از من خواست که به صورت کاملاً واقعی این مطلب رو بنویسم تا عکس العمل دوستان رو در مورد این قضیه بسنجیم!؟ که شوخبختانه یا متأسفانه با برخورده شدید شما به عنوان یک آقا مواجه شدیم! البته من از عواقبشم مطلع بودم ولی به قولی دل رو به دریا زدیم! فکر نمیکنم بعد از برخورد شدید شما دوست عزیز دیگه خانمی بیاد و کار من رو تأیید کنه که البته منتظر همچین تأییدی بودم....
امیدوارم دوستان من رو ببخشن، به خاطر برداشتهای غلطی که ممکنه پیش بیاد من بعضی مطالب تاپیک قبل رو پاک میکنم، بازم از برخورده به جاتون که نشاندهندهی خیلی چیزهای مثبت و امیدوار کنندس تشکر میکنم!
تاریخ: چهارشنبه 28 دی 1390 - 21:04 عنوان: پاسخ به «ای زمین، دهان باز کن!»
کاربر دائمی
عضو شده در: 9 آبان 1389 پست: 1044 محل سکونت: خونه بابام فعلا
امتياز: 27975
نقل قول:
ببخشید ایرانی جان! مگه الان مکانهایی نیست برای تأمین نیازهاشون!!!
کجا هست ما خبر نداریم
نقل قول:
حالا گیریم که مکانهایی هم نبود برای تأمین نیاز آقا زاده ها، باید چشم دختر مردم رو در بیارن ؟؟
این چه استدلالی شد؟
خوب من کی گفتم چشم دختر مردم رو در بیارن
همون اول گفتم جدا سازی زن و مرد باعث این شده
اون مکان هایی هم که میگم
مرد میرفت میدید بابا خبری نیست و همه زن ها یکی اند
دیگه کاری به به زن های کوچه و خیابون نداشتن
نقل قول:
جای تأسف بارش اونجاست که بعضی از خانمها چادر رو فقط برای گول زدن عام استفاده میکنن...و زیر اون چادر! شینیون، آرایش کامل عروس، لباسهای حریر مانند و...تن میکنن که کجا برن و چی کار کنن، بماند.
منم خواستم همین رو بگم
اما از بعضی بیشتره
نقل قول:
چرا نباید اینقدر فرهنگ تو ایران باشه که حتی اگه یه خانمی با وضع نامناسب بیرون اومد امنیت داشته باشه؟ چرا با این تمدن و با این همه ادعا بساط ما این شده آخه؟ چرا سهم ما از سفرهی زندگی سالم و با آرامش! فقط شده کاسهی چه کنم؟ چه کنم؟
شما اون کاریکاتور تو نشریه خاتون رو دیدید
تا وقتی دیدگاه ............... ما این طوریه همین اشه و همین اشه
نقل قول:
حالا چند نسله که جوونهای ما اینطوری به صورت مزخرف و غیر قابل باوری رشد کردن، تکلیف با اینا چیه؟ و البته این طور که از ظواهر امر پیداست این صورت مزخرف هنوز ادامه داره....
اووووووووووووووووووووووووف کجاشو دیدی
چند سال دیگه باید پشت ما نماز بخونی
ما رو به عنوان لوتی هاس سال 40 هستش
به اون عنوان یاد میکنند
نقل قول:
چون با ارشاد و این طور حرفا حداقل جوونهای نسل حاضر ما درست به شو نیستن من به زور و خشونت متوسل شدن رو چارهی کار میدونم، چون ایرانی جماعت تا زور بالای سرش نباشه.....
در این مورد خاص زورررر فایده نداره
امکنا داره تاثیر موقت داشته باشه در حد چند هفته اما این ملت راهی باز گیر میارن
ایرانی رو نشناختی
نمونه اش من
نقل قول:
ادم نمیره اون جوونی که وقتی تو تاکسی نشسته بودم به شکل کاملاً زنندهای مزاحمم شد! دنبالش بودم تا..... آدرس خونش رو پیداکردم، فردا آفتاب نزده جلوی خونشون تو ماشین منتظر بودم تا بیرون بیاد، خدا خواست و پیاده بود و کوچه خلوت...با سرعت کوبیدم بهش رفتنه بالاشو دیدم، اما پایین اومدنشو نه
نه نترسید زنده موند اما یه سه ماهی پاش تو کچ بود تا بفهمه، مزاحم هر کسی نشه!
ای ملت
من دیگه از انجام هر گونه بحث معذورم
امنیت جانی ندارم
اینجا داره
تا زمانی که حمید من رو بیمه نکنه دیگه بحث نمیکنم
بیمه تکمیلی هم بی زحمت یادت نره
این مطلب آخرین بار توسط irani در چهارشنبه 28 دی 1390 - 21:11 ، و در مجموع 1 بار ویرایش شده است.
تاریخ: چهارشنبه 28 دی 1390 - 21:05 عنوان: پاسخ به «ای زمین، دهان باز کن!»
همكار در ساوهسرا
عضو شده در: 16 تیر 1390 پست: 1290 محل سکونت: ساوه
امتياز: 33520
soveh جان اما باور بفرمایید به عنوان یک خانم این رو از صمیم قلب میگم و در اوج ناراحتی و غم اجتماعی...
که به عنوان یک زن از جامعه و مردها گریزانم و یه ترس تلخ همیشه همراهم، قبل از فوت پدرم هم این ترس با من بود و حالا بیشتر از پیش من رو رنج میده!
من همیشه آرزوی جامعهای رو داشتم که بتونم راحت صبح نه با بابای خوبم که دیگه نیستن بلکه تنها برم پارک بالای خونه بدون مزاحمت و بدون نگاههای پر سوال و مشکوک، بدون تیکه اندازی، بدوام...
دوست دارم زمانی که توی تاکسی می شینم اینقدر برام ارزش قائل باشن که درست بشینن و من مجبور به جمع کردن خودم و یا حتی پیاده شدن نباشم...
دوست دارم با آرامش برم و با آرامش بیام.
دوست دارم اینقدر امنیت باشه که من هیچ مشکلی در سوار شدن تاکسی شخصی نداشتم.
دوست دارم خیلی سنگین و موقر با ظاهری آراسته برم دوچرخه سواری، خیلی چیزها رو دوست دارم...که تو این جامعهی انسانی!!!! به اون نخواهم رسید اونم در آرامش.
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید