عضو شده در: 2 فروردین 1389 پست: 3473 محل سکونت: IRAN
امتياز: 87705
حکایـت دو گـدا
دو گدا تو یه خیابون شهر رم کنار هم نشسته بودن. یکیشون یه صلیب گذاشته بود
جلوش، اون یکی یه ستاره داوود...!!!
مردم زیادی که از اونجا رد میشدن به هر دو نگاه میکردن ولی فقط تو کلاه اونی
که پشت صلیب نشسته بود پول مینداختن.
یه کشیش که از اونجا رد میشد مدتی ایستاد و دید که مردم فقط به گدایی که پشت
صلیبه پول میدن و هیچ کس به گدای پشت ستاره داوود چیزی نمیده.
رفت جلو و گفت: رفیق بیچاره من، متوجه نیستی؟ اینجا یه کشور مسیحیه، تازه
اینجا مرکز مذهب کاتولیک هم هست.
پس مردم به تو که ستاره داوود گذاشتی جلوت پول نمیدن، به خصوص که درست نشستی
بغل دست یه گدای دیگه که صلیب داره جلوش.
در واقع از روی لجبازی هم که باشه مردم به اون یکی پول میدن نه به تو.
گدای پشت ستاره داوود بعد از شنیدن حرفهای کشیش رو کرد به گدای پشت صلیب و
گفت: هی "موشه" نگاه کن کی اومده به برادران "گلدشتین" بازاریابی یاد بده؟!
هنرهاي بازاريابي خيلي با اهميت هستش بخصوص هنرهاي تصويري و بدور از شلوغي و اشفتگي اگهي هاي معرفي كالا. وقتي سايت هاي فروشندگان كالا را تماشا ميكنيم ياد مغازه سمسازي ادم مي افته يا بازار شام. از بس شلوغ و بي قواره هستش كه ادم سرسام ميگيره معلوم هست از هنر تبليغات خيلي كم اطلاع هستند .............
. توليد كالاي خوب يك طرف كفه ترازو هستش و هنرهاي بازاريابي يك طرف ديگه ترازو. توليد كنندگان با دو تا مسئله مواجه هستند. اول اينكه نيازهاي مورد نظر مشتريان داخلي را تامين كنند. دوم اينكه در مقابل رقابت هاي جهاني شگرد و استراتژي هاي قوي ابداع كنند تا هم بازارهاي داخلي را از دست ندهند و هم اينكه در بازارهاي خارجي جايي براي خود بدست اورند....... اين نوشته زير يك تكه توضيحات در اين باره است در بخش بعدي داستان هاي خوب هم براتون ميذارم تا مطالب زياد خشك نباشه............مولف
--------------
انواع برخورد با مشتری :
با توجه به اینکه سود ما از مشتری تأمین می شود ضروری است با مشتری نهایت دقت را اعمال کنیم آقای (استیفن کاوی ) می گوید: چهار نوع برخورد میتوانیم با مشتری داشته باشیم.
1. برخورد برنده – برنده: که هر دو طرف از آن سود می برند.
2. برخورد برنده – بازنده: که ما به هدف و خواسته خود رسیده ولی مشتری خیری عایدش نشده و ناراضی و خشمگین میشود.
3. برخورد بازنده – برنده : مشتری به خواسته اش می رسد ولی ما زیان می کنیم. این شیوه هم حیات سازمان را به خطر میاندازد.
4. برخورد بازنده – بازنده: که در اثر سوء تدبیر، هر دو طرف زیان می کند.
کد:
[code]http://www.zibaweb.com/
[/code]
---------------------------------
[size=18]وظايف دو گانه توليد كننده و مشتري
خريدار( با يك دسته نياز و داشتن مقداري پول مشخص براي خريد كالا و خدماتي خاص درجيب) و توليد كننده وفروشنده( كسي كه قادر است با نيروي سرمايه و علم و دانش خاصي كالاهاي خاصي را براي رفع نيازهاي دسته بندي بخصوصي توليد و براي فروش عرضه مي كند)اين دو دسته روبروي هم در واقع دو طرف يك معامله و معاوضه را تشكيل ميدهند كه اگر موازنه مابين اين دو بدرستي رعايت شود امر معامله بشكل دار مدت ادامه ميابد.
نكات مهم براي توليد كنندگان و فروشندگان كالا و خدمات
توليد كنندگان و فروشندگان اجناس وظايفي نسبت به مشتري دارند كه با رعايت ان علاوه بر رضايت امر خريد و فروش را بشكل دراز مدت ميسر ميسازد.
بر مصرف كنندگان نيز وظايفي نسبت به توليد كنندگان و فروشندگان هست كه با رعايت ان باعث دلگرمي توليد كننده و فروشندگان و بهبود محيط عرضه اجناس و تثبيت بازار كالا و خدمات ميشوند.
وظايف توليد كنندگان نسبت به مشتري
1. شناخت نيازهاي مشتري، دسته بندي نيازها بر اساس مشتريان
2. تقويت تكنيك هاي مهندسي و صنعتي جهت بهبودكيفيت كالاهاي توليدي كه به تمامي نيازهاي هر دسته ازمشتريان استانها با همه ابعادش جوابگو باشد و بهتر از توليد كنندگان خارجي بتواند رضايت مشتريان بومي خويش را تامين كند. لازمه ان استفاده از علوم مهندسي ، مديريت صنعتي و توليد ،مردم شناسي، شناخت رابطه علم جغرافيا و روانشناسي اجتماعي است.
3. استانداردهاي قابل قبول در جذب اعتماد مشتري بوسيله رعايت اصل درستكاري وعدالت در دريافت بهاء اجناس مورد فروش، مجهز و بي نقص بودن اسباب وسايل خريد و فروش مانند ترازو نظم مغازه بوسيله قفسه بندي موضوعي تا وقت مشتري گرفته نشود، عدالت و درستي در دريافت اجرت كارو هزينه تمام شده خدمات واقعي.
براي صرفه جويي در نيروي انساني جهت اطلاع رساني به مشتري استفاده از تكنيك هاي مدرن روزارزان قيمت از جمله ، اعلام نرخ اجناس بوسيله ليست تصاوير كالا همراه با قيمت تعيين شده بوسيله تلويزيون ديجيتالي برحسب هفته جاري ويا ماه جاري در محل فروش كالابه مشتريان از طريق نشان دادن ويدئويي كه ليست قيمت ها همراه با عكس بشكل تمام وقت كه دران به مشتريان درحال خريد نمايش داده ميشود، نصب تابلو هاي كوچك دست نويس زيبا و خوش خط روي اجناس انبوه شده مثل ميوه و تره بار، نصب تابلو قيمت ها با خط خوانا ، زيبا و چشم نواز در سالن هاي غذاخوري و ساندويج فروشي ها، هتل ها ، رستوران ها و غيره ،مبل مان منظم و دسته بندي شده اجناس يك مغازه براي اسان يافتن اجناس بوسيله مشتريان و صرفه جويي وقت مشتريان با نصب تابلوهاي راهنما در مغازه هاي بزرگ و وانبارهاي بزرگ. در اين بخش كساني كه خوش نويس هستند و يا دررشته كامپيوتر تحصيل كرده اند نانشان حسابي تو روغن است. براي اين دو شغل در اين بخش شانس هاي كاري زيادي براي هميشه هست. زيرا بوسيله خطاطان و خوش نويسان و متخصصان كامپيوتري بخش بزرگي از اين نابساماني ها بسرعت رفع شدني است.
4. روشهاي مفيد تبليغاتي براي معرفي كالا وبازاريابي علمي، تربيت نيروي انساني مجهز به دانش تجارت و روانشناسي وشگرد و استراتژي هاي فروش بشكل تئوري و عملي. دانش تثوري كافي نيست و لازمه پيشرفت فعاليت هاي عملي و كاربردي بالاترين اهميت را داراست. در اين بخش نيز كساني كه در رشته هنر، گرافيك ، خطاطي ، مهندسي اقتصاد و كامپيوتر تحصيل كرده اند. داراي بازار مساعدي هستند و مي توانند بشكل علمي درمديريت بازارها و سامان بخشي ان و معرفي كالا ها و بازاريابي نقش مثبتي با توانمندي خويش ايفاء نمايند. تكنيك هايي كه با بخش بصري و سمعي سروكاردارند دراين بخش كاربردهاي زيادي دارند.
5.رعايت كامل حقوق مشتري، دادن اطلاعات و اگاهي هاي لازمه مربوط به كالا به مشتري از طريق نصب اتيكت شناسنامه كالا با تاريخ شروع و پايان مصرف و مشخصات دقيق علمي ، غذايي و بهداشتي كالا با ذكر ادرس و مشخصات محل توليد. درجلب اعتماد مشتري مهمترين استراتژي براي يك توليد كننده است . اين دسته خدمات عامل جذب مشتري براي دراز مدت است. توليد كننده ايي كه به اين نكات توجه ندارد نمي تواند مشتريان زيادي را جذب نمايد و بازار فروش را دير يا زود از دست خواهد داد وبا كمبود درامد مواجه خواهد بود. زيرا امروزه بسياري مراكز توليدي به اين توانمندي ها مجهز شده اند. در بخش غذايي وجود كارشناسان مواد غذايي و گرافيك و هنر تهيه ايندست خدمات را اسان مي سازد. در بخش صنعتي و تكنيكي بودن مهندسين خوش كلام و خوش قلم با توانمندي وگرايش هاي هنري و تبليغاتي از جمله تخصص در رشته عكاسي و گرافيك در نوشتن راهنماي مصرف كالا و نوشتن شناسنامه كالا ميتوانند اين كمبود را به اساني از بين برده و بر شهرت كارخانه و مراكز توليد كننده بشدت بيفزايند و مشتريان زيادي را از راه چشم يعني بوسيله عكس و متون نوشتاري جالب به خود جذب نمايند.
6. مديريت كيفيت و مديريت بحران :مجهز بودن كارخانه ها و شركت هاي توليد كننده به گروه متخصص ومنتقد براي بررسي نواقص كالا وتصحيح شيوه توليدي كالا،تصحيح شيوه هاي كاري و سازماني كارخانه و مركز توليدي در جلوگيري از بحران نقش ساز است. كارخانه ايي كه به نواقص كالاهايش بيش از ديگران اعتراف دارد. در واقع در يك قدمي موفقيت قرار دارد و از ديگران پيش تر است و قدم بعدي اقدامات و راهكارهاي حل نواقص است.وقتي گروهي متخصص كالاهاي كارخانه خويش را مورد ازمايش و تست قرار ميدهند و به ان سنگ مهك ميزنند در واقع درپي كيفيت بهتروبهبود توليدات خود هستند. با كشف نواقص اين متخصصين ميتوانند براي راه حل هاي جديد فكري كرده و راه حل هايي كارگشا را بتدريج بيابند. بشريت در سايه ازمايش و خطا توانسته كيفيت توليداتش را بهبود بخشد. تمامي كشورهاي صنعتي با استفاده از روش ازمايش و خطادر ازمايشگاههاي خويش برروي كالاهاي خود صدها آزمايش انجام ميدهند تا بدانند كالاي توليد شده شان چقدر دوام و كيفيت و مقاومت دارد و چه تواني درجذب مشتريان بازارهاي جهاني خواهند داشت. بهترين گروه نقادان در كارخانه ها و شركت هاي توليد كننده شامل مهندسين رشته هاي مختلف از جمله مهندسين رشته فلزشناسي، مهندسان رشته شيمي و فيزيك، مهندسين رشته ماشين سازي، مهندسين رشته مكانيك، خاك شناسان، متخصصين علوم غذايي، متخصصين علوم روانشناسي بخصوص روانشناسي اجتماعي، پزشكان با رشته تخصصي مي باشند. زيرا يك متخصص ترس وواهمه اي از نقد و بررسي پديده اي ندارد و نقدو بررسي بخش مهمي از كار او را تشكيل ميدهد. يافتن راه حل براي مشكلات موجود بخش ديگر از توانايي فكري او در مواجه با رويدادها و موانع بخش توليد است. با اين توانمندي امكان رقابت با رقباي جهاني نيز بوجود ميايدو كيفيت كالاها به استاندارد موفقيت نزديك ميشوند.
نقد يعني بررسي و زير و رو كردن يك چيزي و پي بردن به نواقص و قوت هاي يك چيزي. مولانا كه مي گويد نقد و بررسي يعني زير و روكردن سكه هاي طلا از غير طلا. در قديم مردم بوسيله سكه هاي طلا ونقره در بازار خريد و فروش ميكردند. دران شرايط اين امكان وجود داشته كه سكه هايي با روكش طلايي به شكل تقلب وارد بازار شود. تنها كساني كه بعنوان زرگر و صنعتگر از كيفيت و مشخصات طلا و نقره اگاهي داشتنه اند مي توانسته اند سكه تقلبي را از سكه واقعي تشخيص دهند. كسي كه اين دانش و فراصت را داشته ميتوانسته جنس واقعي را از غير واقعي تشخيص دهد و قادر به نقد و انتقاد بوده . درم واحد پول در قديم بوده و نقد و انتقاد درم يعني تشخيص سكه هاي واقعي از سكه هاي تقلبي و غير واقعي. وقتي به ريشه انتقاد و نقد مي پردازيم مي بينيم كه اين معناني و مفاهيم از زندگي كشاورزي و دهقانان ريشه و شكل گرفته.همانگونه كه درفرهنگ دهخدا امده . جدا ساختن كاه از غله ....... مولف
--------------
در فرهنگ دهخدا مي خوانيم:
هم از آن كيسه دهش نقد كه او دادت
نقد او بايد بردنت به بازارش .
ناصر خسرو( لغات نامه دهخدا)
بهشت آن ستاند كه طاعت برد
كرا نقد بايد بضاعت برد.
.انتقاد. [ اِ ت ِ ](ع مص ) سره كردن . (منتهي الارب ) (آنندراج ). سره گرفتن . (ناظم الاطباء). بيرون كردن درمهاي ناسره از ميان درمها. (از اقرب الموارد). بهين چيزي برگزيدن . (تاج المصادر بيهقي ). || گرفتن درم را. (منتهي الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). درمها را نقد گرفتن .(از اقرب الموارد). نقد ستدن . (تاج المصادر بيهقي ).نقد بستدن . (مصادر زوزني ). نقد ستانيدن . (غياث اللغات ) (آنندراج ). نقد گرفتن پول . (فرهنگ فارسي معين ). || جوان شدن كودك . (منتهي الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بجواني رسيدن كودك . (از اقرب الموارد). || آشكار كردن عيب شعر بر قائل آن . (از اقرب الموارد). خرده گرفتن . (فرهنگ فارسي معين ). || كاه از دانه جدا كردن . (غياث اللغات ) (آنندراج ). جدا كردن (خوب از بد يا كاه از گندم و مانند آن ). (فرهنگ فارسي معين ). || (اصطلاح علم حديث ) عبارت از تعليل است و منتقَد حديثي است كه درآن اختلاف روايت باشد از جهت افزوني و كمي رجال اسناد يا از جهت تغيير پاره اي از اسناد از جهت اختلاف در الفاظ متن حديث يا از جهات ديگر. (از كشاف اصطلاحات الفنون ). و رجوع به همين كتاب شود. || (اِمص ) نقد كردن . (ناظم الاطباء). بِه ْگزيني . خرده گيري . (فرهنگ فارسي معين ). سره گيري . (يادداشت بخط مؤلف ). || (مص ) جدا ساختن كاه از غله :
بر سر خرمن بوقت انتقاد
ني كه فلاحان همي جويند باد
مولوي( از فرهنگنامه دهخدا)
-----------------
وظايف مشتريان نسبت به توليد كنندگان كالا
1. اعلام نيازها و درخواست هايش از توليد كنندگان بشكل شفاف
2. برقراري رابطه حسنه و محترمانه در موقع خريد اجناس
3. خوش حسابي و پرداخت هزينه كالا و خدمات دريافتي
4. تقدير و تشويق از توليد كنندگان زحمت كش كه كالاهايشان كيفيت خوبي را عرضه مي كند تا اين دسته تقويت و دل گرم شوند و درفعاليت اقتصادي صنعتي خويش فعال تر شوند .
5. حمايت از توليد كنندگان با كيفيت و زحمت كش داخلي بوسيله خريد كالا و خدمات مورد نياز خويش در مقابل فروشندگان خارجي
اين هم دو تا سايت با مقاله هاي كوچك خوب از سايت تحقيقات اقتصادي
کد:
http://eghtesadgar.com/managing_essays.asp
مقالات مديريت
کد:
http://eghtesadgar.com/ad_essays.asp
مقالات بازاريابي و تبليغات
[/size]
این مطلب آخرین بار توسط Aliabadi در یکشنبه 21 اسفند 1390 - 04:26 ، و در مجموع 1 بار ویرایش شده است.
مرد جوانی از سقراط رمز موفقيت را پرسيد که چيست. سقراط به مرد جوان گفت که صبح روز بعد به نزديکی رودخانه بيايد … هر دو حاضر شدند. سقراط از مرد جوان خواست که همراه او وارد رودخانه شود. وقتی وارد رودخانه شدند و آب به زير گردنشان رسيد سقراط با زير آب بردن سر مرد جوان، او را شگفت زده کرد. مرد تلاش می کرد تا خود را رها کند اما سقراط قوی تر بود و او را تا زمانی که رنگ صورتش کبود شد محکم نگاه داشت. سقراط سر مرد جوان را از آب خارج کرد و اولين کاری که مرد جوان انجام داد کشيدن يک نفس عميق بود. سقراط از او پرسيد، “در آن وضعيت تنها چيزی که می خواستی چه بود؟ پسر جواب داد: “هوا”” سقراط گفت:” اين راز موفقيت است! اگر همانطور که هوا را می خواستی در جستجوی موفقيت هم باشی بدستش خواهی آورد” رمز ديگری وجود ندارد
تاریخ: یکشنبه 21 اسفند 1390 - 05:22 عنوان: داستان ماهيگير
مدیر انجمن
عضو شده در: 30 بهمن 1388 پست: 2274
امتياز: 60455
داستان ماهيگير
یک تاجر آمریکایی نزدیک یک روستای مکزیکی ایستاده بود
یکی قایق کوچک ماهیگیری از کنارش رد شد که داخلش چند تا ماهی بود
از ماهیگیر پرسید: چقدر طول کشید تا این چند تا رو گرفتی؟
ماهیگیر: مدت خیلی کمی
تاجر: پس چرا بیشتر صبر نکردی تا بیشتر ماهی گیرت بیاد؟
ماهیگیر: چون همین تعداد برای سیر کردن خانواده ام کافی است
تاجر: اما بقیه وقتت رو چیکار می کنی؟
ماهیگیر: تا دیر وقت می خوابم, یه کم ماهی گیری می کنم
با بچه ها بازی میکنم بعد میرم توی دهکده و با دوستان شروع
می کنیم به گیتار زدن. خلاصه مشغولیم به این نوع زندگی
تاجر: من تو هاروارد درس خوندم و می تونم کمکت کنم
تو باید بیشتر ماهی گیری کنی. اون وقت می تونی با پولش
قایق بزرگتر بخری و با درآمد اون چند تا قایق دیگر هم بعدا اضافه میکنی
اون وقت یه عالمه قایق برای ماهیگیری داری!
ماهیگیر: خوب, بعدش چی؟
تاجر: به جای اینکه ماهی ها رو به واسطه بفروشی اونا رو مستقیــما
به مشتری ها میدیو برای خودت کارو بار درست می کنی...
بعدش کارخونه راه می اندازی و به تولیداتش نظارت میکنی...
این دهکده کوچک رو هم ترک می کنی و می روی
مکــــزیکوسیتی! بعد از اون هم لوس آنجلس! و از اونجا هم
نیویورک... اونجاست که دست به کارهای مهم تری می زنی...
ماهیگیر: اما حالا این کار چقدر طول می کشه؟
تاجر: پانزده تا بیست سال!
ماهیگیر: اما بعدش چی آقا؟
تاجر: بهترین قسمت همینه, موقع مناسب که گیر اومد میری
و سهام شرکت رو به قیمت خیلی بالا می فروشی!
این کار میلیون ها دلار برات عایدی داره
ماهیگیر: میلیون ها دلار! خوب بعدش چی؟
تاجر: اون وقت بازنشسته می شی! می ری یه دهکــده ی ساحلی کوچیک!
جایی که می تونی تا دیر وقت بخوابی! یه کم ماهیگیری کنی
با بچه هات بازی کنی! بری دهکده و تا دیروقت با دوستات گیتار بزنی
و خوش بگذرونی...
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید