دوست دارم تو این تاپیک مطالب زیبایی از قرآنی و دعاها گفته بشه
فقط خواهشا از گفتن مطالب غیر قرآنی پرهیز کنین و همچنین هر متنی که نوشته میشود ذگر شود برگرفته از چه سوره یا دعایی هستش مرسی
تاریخ: شنبه 4 خرداد 1392 - 09:05 عنوان: پاسخ به «عاشقانه ها» الفاظ قرآن همچون دانههای یک تسبیحاند !
کاربر نیمه فعال
عضو شده در: 31 اردیبهشت 1392 پست: 228 محل سکونت: تهران - u.s.a - texas san antonio
امتياز: 6130
قرآن مجموعهاى کامل از معارف، فضایل اخلاقى، قوانین اجتماعى، قصص، تاریخ، اخبار غیبى و ... است که طىّ 23 سال در حالات و شرایط و مکان هاى مختلف (مکه، مدینه، حضر، سفر، جنگ، صلح و. . .) نازل شدهاست. ولیكن كوچكترین اختلاف و تناقض و فساد مضمون و سخافت بیان در آن یافت نمیشود و حسن اسلوب و سلاست و حلاوتى كه در اول آن مشاهده میگردد؛ تا پایان آن حفظ گشته است.
سیر در قرآن این حقیقت را آشکار می سازد که معانى آن با هم تعارض ندارند. همه آنچه را که قرآن بدان مىپردازد و از زمین و زمان و آسمان و ... مىگوید، به منزله دانههاى تسبیحى است که آن ها را به نظم کشانده باشند.
قرآن با حقایق بیرون خود نیز همخوان و همساز است و با علم و عقل اصطکاکى ندارد. اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدیثِ كِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِی ... 1 خدا زیباترین سخن را [به صورت] كتابى متشابه، متضمّن وعده و وعید، نازل كرده است 2... اگر در برخى آیات آن اجمالى باشد، آیات دیگر آن را شرح مىدهند.
دلایل اعجاز در هماهنگی قرآن کریم
1- جغرافیا و جامعهاى که قرآن در آن نازل شده، زیرا جزیرة العرب و مردم ساکن در آن، هنگام نزول قرآن از هرگونه فرهنگ و تمدّن دوربودند. امام على علیه السلام مىفرماید: خداوند پیامبر صلى الله علیه وآله را در میان مردمى نادان که به بدترین نحو زندگى مىکردند و قتل و غارت و فساد و فحشا در میانشان رواج داشت برانگیخت. حال چگونه مىتوان قرآن را با آن همه برجستگى، برآمده از چنین جامعهاى دانست؟
2- پیامبر صلى الله علیه وآله انسانى امّى بود و در جزیرة العرب با اهل جاهلیت بسر برده و یتیم و بدون مربى بوده؛ 40 سال در چنین جامعهاى رشد کرد و تاریخ زندگى وى بسیار روشن بود, قرآن همین مطلب را شاهد وحیانى بودن خود مىداند ... فَقَد لَبِثتُ فیکُم عُمُرًا ... 3 قطعاً پیش از [آوردن] آن، روزگارى در میان شما به سر بردهام ... 4 و این دلیل محكمى است بر اینکه قرآن به نحو اعجاز نازل شد و معجزه باقیه آن حضرت است تا آخر دنیا . 5
عرب زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله توقع معجزه حسی داشت و این کتاب الهی را معجزه نمی دانست. اما گویی خداوند جل جلاله با معجزه خاتم انبیاء خویش، به گونه ای متفاوت به هدایت انسان ها پرداخته و به مخاطب خویش فرمان تدبر در آیات الهی را صادر نموده است . زیرا خاتم انبیاء، آورنده دین اکمل و جاودان است و با تغییر سیستم هدایت بر پایه عقل، آن هم عقلی از جنس کلام، هر زمان حرفی تازه برای گفتن دارد
3- تنها چیزى که از آن زمان گزارش شده و بعدها نیز مخالفان دیگر اسلام به ویژه خاورشناسان آن را پى گرفتهاند, طرح مسئله ناسخ و منسوخ در قرآن به عنوان تناقض است، در حالى که در جاى خود ثابت شده که نسخ، همان تغییر حکم به سبب دگرگون شدن شرایط و مصالح است و در کتابهاى آسمانى دیگر نیز سابقه داشته است.
افلا یتدبرون القرآن ...6
این آیه شریفه انسان را به یک موضوع فطری و وجدانی رهبری می کند و آن این که:
هر کس در ادعا و گفتار خویش بر کذب و دروغ متکی باشد، در نظریاتش اختلاف و در بیانش تناقض، ظاهر و آشکار خواهد بود و چون در کلام الله مجید این اختلاف و تناقض وجود ندارد، پس بنابراین قرآن ساخته و پرداخته فکر بشر نبوده، بر پایه دروغ و افترا بنیان نشده است .
و این کلام الله مجید در هر دو صورت اعجاز خود را حفظ نموده است:
- آن روز که قطعه قطعه نازل می شد؛ در همان متفرق بودنش معجزه بود .
- زمانی هم که از حالت قطعه قطعه بودن خارج و در یک جا جمع آوری شد، جنبه دیگر اعجاز را به خود گرفت.
ناتوانى عرب هاى معاصر نزول که با زبان قرآن به خوبى آشنا بودند و به شدت با آن مبارزه مىکردند، دلیل روشنى بر بطلان این ادعاست. لذا به بانگ بلند فریاد میزند أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ تدبر و تفكر و تامل و نظر و تفهم نمی كنند, در این كتاب آسمانى كه از جانب ذات اقدس ربوبى صادر شده است.
عرب زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله توقع معجزه حسی داشت و این کتاب الهی را معجزه نمی دانست. اما گویی خداوند جل جلاله با معجزه خاتم انبیاء خویش، به گونه ای متفاوت به هدایت انسان ها پرداخته و به مخاطب خویش فرمان تدبر در آیات الهی را صادر نموده است. زیرا خاتم انبیاء، آورنده دین اکمل و جاودان است و با تغییر سیستم هدایت بر پایه عقل، آن هم عقلی از جنس کلام، هر زمان حرفی تازه برای گفتن دارد.
در جاى خود ثابت شده که نسخ، همان تغییر حکم به سبب دگرگون شدن شرایط و مصالح است و در کتابهاى آسمانى دیگر نیز سابقه داشته است
نتیجه آن که:
قرآن از مخاطب خویش می خواهد که در آیات الهی تدبر کند؛ تدبر بر حالات روحی ما اثر می گذارد و ناظر بر قلوب مخاطبین خویش است. آن هم نه بر روی هر قلبی، بلکه قلب اولالباب، كتاب أنزلناه إلیك مبارك لّیدّبّروا ءایاته و لیتذكّر أولوا الألباب 7
قلب صاحبان خردی که موانع پذیرش حق را یکی پس از دیگری از صفحه جانشان می زدایند ( خود را گناهان پاک سازیم. ) و با کمک ابزار فهم قرآن, یعنی آشنایی با لغت عرب و عصر نزول و . . . آیات الهی را آن چنان که باید درک می نمایند و حق تلاوت این کلام آسمانی را ادا می نمایند.
... یتلونه حق تلاوته ... 8
[و] آن را چنان كه باید مىخوانند.9
پی نوشت ها :
1- الامام فخرالدین رازی, نهایة الایجاز فی درایه الاعجاز, تحقیق و دراسه : بکری شیخ امین, بیروت : دار العلم للملایین, 1985 م, چاپ اول, ص57.
2- ابن حمزه العلوی, یحیی, الایجاز لاسرار کتاب الطراز فی علوم حقائق الاعجاز من العلوم المعنویه و الاسرار القرآنیه, تحقیق : بن عیسی باطاهر, بیروت : دار المدار الاسلامی, 2007 م, عبد العظیم, مناهلالعرفان فی علوم القرآن, حققه ک بدیع السید اللحام, محل نشر : دارالقتیبه, چاپ دوم, 1422 ه ق، ج2، ص634ـ635.
3- سوره مبارکه یونس, آیه 16.
4- فولادوند, محمد مهدى، ترجمه قرآن، تحقیق: هیئت علمى دارالقرآن الكریم( دفتر مطالعات تاریخ ومعارف اسلامى)، تهران : دار القرآن الكریم( دفتر مطالعات تاریخ ومعارف اسلامى)، 1415 ق، چاپ: اول, ج 1, ص 210.
5- طیب سید عبد الحسین, اطیب البیان فی تفسیر القرآن, تهران : انتشارات اسلام, سال چاپ: 1378 ش, چاپ دوم, ج 6, ص 361.
6- سوره مبارکه محمد، آیه 24 .
7- سوره مبارکه ص، آیه 29.
8- سوره مبارکه بقره، آیه 121.
9- فولادوند،پیشین، ج 1، ص 19.
تاریخ: شنبه 4 خرداد 1392 - 09:14 عنوان: پاسخ به «عاشقانه ها» شگفتی های پرندگان در قرآن
کاربر نیمه فعال
عضو شده در: 31 اردیبهشت 1392 پست: 228 محل سکونت: تهران - u.s.a - texas san antonio
امتياز: 6130
آیات مربوط به پرواز پرندگان را شاید مهندسان هوا ـ فضا بهتر از هر کسی دیگری درک کنند نگاهی به علوم مربوط به پرواز و شروط لازم برای خلبانی، حساسیت و ظرافت این امر را بیش از پیش روشن میکند.
برخی علومی که مستقیماً به پرواز مربوط است مانند آیرودینامیک، فیزیک دینامیک، فیزیک حرارت، فیزیک الکتریسته و مغناطیس، استاتیک، مقاومت مصالح، هواشناسی و... . اینجا است که خداوند در کنار سایر آیاتی كه دلالت بر عظمت خود، پرندگان را مطرح میکند و انسان را به تفکر در آن دعوت میکند.
در میان آیاتی که به پرندگان پرداخته، دو آیه (ملک/ 19 و نحل/ 79) به یكدیگر شبیهاند كه پرواز را محور قرار دادهاند. در این مجال از نوشتار فرازهای این دو آیه در كنار یکدیگر و به محوریت آیه 19 سوره ملك بررسی میشود:
یکی از نکات دقیق و ظریف این است که در سه قسمت از این دو آیه به واژه دیدن (أَوَلَمْ یَرَوْا) توجه شده است. در ابتدای دو آیه و انتهای یکی از آنها که صفت «بصیر» را برای خداوند انتخاب میکند، شگفتی آن در ارتباطی است که بین این خصوصیت و پرواز وجود دارد، چرا كه بشر پرواز خود را مدیون نگاه به پرندگان است.[1] اکنون نیز این روش از کارآمدترین روشهای پژوهش در این زمینه است.
چشم افرادی که برای خلبانی انتخاب میشوند باید ده دهم و بدون کوررنگی باشد.[2] پرندگان نیز دید تلسکوپی بسیار قویای دارند و از مسافت بالا به خوبی سطح زمین را میبینند. (عبدالرزاق نوفل، الله والعلم الحدیث/ 61)
علاوه بر ساختار فیزیکی چشم، سرعت و دقت پردازش دریافتهای بینایی توسط مغز نیز اهمیت شایانی دارد. اگر سرعت فرار آنها در یک بیشهزار انبوه و هنگام شلیک شکارچی تصور شود، فوقالعاده بودن آن بهتر نمایان میگردد.
آیا پرندهای را مییابید که در اثر برخورد با درخت یا یکدیگر به روی زمین افتاده باشد؟ در حالی که در شهرهای بزرگ مانند نیویورک میتوان چنین حادثهای را مشاهده کرد، جاییکه در شبهای پاییزی پرندههای زیادی به خاطر کوری موقت در اثر نورهای مصنوعی به برجها برخورد کرده، کشته میشوند.[3]
در آیه دیگر (نحل/ 79) عبارت ذیل را بیان میفرماید كه حاوی نكات قابل توجهی است: «مسخرات فی جو السماء»: «جو» به معنای هوا است (العین، 6/ 196؛ لسان العرب، 14/ 157؛ المفردات/ 213) این فراز میتواند از دو زاویه حائز اهمیت باشد
یکی از سۆالات مهم درباره مهاجرت پرندگان، چگونگی مسیریابی آنان است. راهیابی توسط الگوهای مغناطیسی زمین از جدیدترین نظریات در این رابطه است. آنچه در اینجا مناسب بحث حاضر است این است که آنها نه تنها امواج مغناطیسی زمین را درک میکنند بلکه آن را به شکل «الگوهای دیداری» میبینند.[4]
دقت در شکل ظاهری پرندگان «إِلَى الطَّیْر» نشان میدهد تمام وجود آنها براى پرواز هماهنگ است. ساختمان دوكى شكل، پرهاى لیز، سبك و تو خالى که با گیرانداختن هوا باعث سبکی آن میشوند، استخوانهایی که در عین استحکام، سبک و عموماً تو خالی است و حتی در پرندگانی مثل عقاب در داخل استخوانها کیسههای هوایی وجود دارد، سینه پهن که امكان سوار شدن بر امواج هوا را مىدهد، ساختمان مخصوص بالها که نیمه انتهای آن نیروى بالابرنده ایجاد مىكند، نیمه خارجی آن پرنده را به سمت جلو هل میدهد. (احمد فۆاد، رحیق العلم والإیمان/ 185)
ساختمان دم كه با قابلیت مانور، حركت سریع به چپ و راست، گاه با گشودن آن باعث کاهش سرعت و حفظ تعادل در نشستن میشود و گاه به همراه بالها در مقابل باد پهن میشود و همچون باد بادکی اوج میگیرد و... . (مكارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، 11/340؛ بیآزار شیرازی، عبدالكریم، قرآن و طبیعت، پدیدههای شگفتانگیز عالم آفرینش/ 122) همه از ظرافتهایی است كه در خلقت پرندگان به كار رفته است.
نباید فراموش کرد که پرنده موجودی است زنده و خصوصیات فیزیولوژیکی او نیز باید او را در این راه همراهی کند، زیرا اگر قرار باشد مشکلات ناشی از پرواز در ارتفاع، حیات او را به مخاطره اندازد، تناسب اندام ظاهری، سودی نخواهد بخشید، بنابراین او در دو بخش باید با پرواز هماهنگ باشد:
1ـ ظاهری؛ 2ـ سازگاری فیزیولوژیکی. برخی از این ویژگیها عبارتنداز:
میانگین فعالیتهای حیاتی در بدن پرندگان میانگین بالایی است، به این معنا كه نسبت به سایر حیوانات داری قدرت هضم غذای بیشتر، قلب بزرگتر و قویتر و نبض سریعترند. درجه حرارت بدن آنها بالاتر و دستگاه تنفسی مناسبتر برای نیازهای تنفسی، فشار و قند خون بالا و هماهنگى قدرت دید و سایر حواس نیز از دیگر ویژگیهای آنها است.(كارم، السید غنیم، الاشارات العلمیة فی القرآن الکریم. 329؛ باشا، احمد فۆاد، رحیق العلم والإیمان/ 184) بررسی فراز بعدی، لزوم این سازگاریها را بهتر نشان میدهد.
ارتفاعات بالا «فَوْقَهُمْ» چه در کوهنوردی و چه در پرواز مشکلات عدیدهای را به خصوص برای موجود زنده میتواند به وجود آورد. کمبود اکسیژن، کاهش فشار هوا، تغییرات دما، تغییرات چگالی هوا از این مواردند که می توانند منجر به برخی مشکلات زیستی شوند.
آذرخش یکی دیگر از حوادثی است که هر جسم پرندهای را تهدید میکند. شناختن اینكه كدام ابر خطرناك است و پرواز در چه ارتفاع و مسافتی برای پرندگان بیخطر و لازم است میبایست آنان را هواشناسان ورزیدهای كرده باشد.
به عنوان مثال پرستوی دریایی فشار سنج درونی دارد که از فاصله چند صد کیلومتری هوای توفانی را تشخیص داده و راه مناسب را انتخاب میکند. (مستند شبکه قرآن، ساعت 30: 21، 21/ 2/ 1387)
در آیه دیگر (نحل/ 79) عبارت ذیل را بیان میفرماید كه حاوی نكات قابل توجهی است: «مسخرات فی جو السماء»: «جو» به معنای هوا است (العین، 6/ 196؛ لسان العرب، 14/ 157؛ المفردات/ 213) این فراز میتواند از دو زاویه حائز اهمیت باشد:
ظرافت ادبی كه در این فراز از آیه به كار رفته است قابل تأمّل میباشد (صَافَّاتٍ وَیَقْبِضْنَ)، چرا كه «صف» به حالتی گفته میشود که پرنده بالهای خود را باز نگه میدارد و پرواز میکند. «یقبضن» به حالت دیگر پرواز یعنی «بال زدن» اشاره دارد
1ـ تأثیر جو در نگهداری پرنده.
زیرا پرنده با همین هوا است که پرواز میکند و اگر خلأ حاکم باشد قادر به پرواز نیست. علاوه بر آن جریانات هوایی كه در طبقات فوقانی جو میوزد میتواند بالشتك خوبی برای سوار شدن پرنده بر روی آن باشد. (كارم، السید غنیم، الاشارات العلمیة فی القرآن الکریم . 331)
2ـ هماهنگی متقابل پرنده برای شناور ماندن در جو.
از سوی دیگر خود این جو میتواند مشکلساز باشد که پرنده باید توان دست و پنجه نرم کردن با آن را داشته باشد. تأثیرات جوی بر جِرم پرنده، مستقیماً علمی به نام آیرودینامیک را پدید آورده است و غیرمستقیم نیز با دو علم دیگر از چهار علم پایه پرواز، یعنی: «میكانیك پرواز» و «سازههای هوا فضایی» در ارتباط است.[5]
حرکت هوا، کم و زیاد شدن فشار آن، تند و کند شدن سرعت باد، جریانات پیچیده و گردآبی، برش باد و انفجار رو به پایین هوای سردِ چگال، عواملی است که جسم پرنده و خصوصیت آیرودینامیکی آن باید پاسخ مناسب را به تغییرات آن بدهد.[6]
ظرافت ادبی كه در این فراز از آیه به كار رفته است قابل تأمّل میباشد (صَافَّاتٍ وَیَقْبِضْنَ)، چرا كه «صف» به حالتی گفته میشود که پرنده بالهای خود را باز نگه میدارد و پرواز میکند. «یقبضن» به حالت دیگر پرواز یعنی «بال زدن» اشاره دارد. (مكارم شیرازی، تفسیر نمونه، 24/ 344)
«صافات» اسم فاعل یا صفت مشبهه است[7] که ثبات را میرساند و با حالت صاف نگه داشتن بالها تناسب دارد، زیرا حالت پرنده در آن هنگام ثابت و یکنواخت است، اما «یقبضن» به صورت فعل مضارع آمده که استمرار را میرساند و با بال زدن پرنده که یکی پس از دیگری اتفاق میافتد و استمرار دارد همخوان است.
(مَا یُمْسِكُهُنَّ إِلَّا الرَّحْمنُ)؛ «كه جز (خداى) گستردهمهر آنها را نگاه نمىدارد» این همه نعمت جلوهای است از رحمت بیانتهای الهی که او (إِنَّهُ بِكُلِّ شَیءٍ بَصِیرٌ)؛ «(چرا) كه او به هر چیزى بیناست»
پی نوشت ها :
1. محمد بن احمد، قرطبى، الجامع لأحكام القرآن
2. رضاییاصفهانی، محمد علی، درآمدی بر تفسیر علمی قرآن
3. باشا، احمد فۆاد، رحیق العلم و الإیمان
4. ابوالفتوح رازی، حسین بن على، روض الجنان و روح الجنان فى تفسیرالقرآن، تحقیق: محمد جعفر یاحقى، محمد مهدى ناصح
5. فراهیدی، خلیل بن احمد، العین
6. قرشی، سید على اكبر، قاموس قرآن
7. حمیدی كلیجی، سعید، قرآن و طبیعت «پدیده های شگفت انگیز عالم آفرینش»
منبع :
دو فصلنامه تخصصی قرآن و علم ؛سال پنجم، شماره 8، بهار و تابستان 1390
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید