تاریخ: چهارشنبه 20 آبان 1394 - 00:24 عنوان: پاسخ به «««««««قانون جذب و کائنات»»»»»»»
عضو فعال
عضو شده در: 3 بهمن 1390 پست: 529 محل سکونت: ساوه ...
امتياز: 13590
چرا قانون جذب برای عده ای عمل نمیکند؟
تا به حال شده از خوانــــدن کتاب های روانشناسی و تکرار عبارات تاکیدی خسته و دلزده شوی و با غرولند به خودت بگویی:«دیگر جواب نمی دهد» یا گاهی اوقات وقتی همه تلاشت را برای رسیدن به کاری انجام می دهی و نتیجه ای نمی گیری، زیر لبت زمزمه کنی:«قانون جذب یک دروغ بزرگ بیش نیست»! اما بگذار همین الان خیالت را راحت کنم که این تنها مشکل شما نیست و میلیون ها مردم دیگر مانند خودت نمی توانند به درستی از قانون جذب استفاده کنند. اما ما به شما با دلیل و مدرک ثابت می کنیم مشکل فقط خود شما هستید نه قانون جذب!
- هیچ کس بدشانس نیست
کمتر کسی را می توان پیدا کرد که از ثروتمند شدن خوشش نیاید. زمانی که قانون جذب برای اولین بار مطرح شد و میلیونرهای موفق پرده از این راز بزرگ برداشتند، هرکس وسوسه شد تا برای یک بار هم شده این قانون را در زندگی شخصی اش به کار گیرد. حتی آنهایی که در ظاهر مخالف این موضوع بودند در خلوت خودشان عبارات تاکیدی را مثل یک اکسیر جادویی به زبان می آوردند تا با چشم های خودشان از صحت این موضوع باخبر شوند.
بر اساس قانون جذب، شما می توانستید هرچیزی را در زندگی تان جذب کرده و برای این کار تنها کافی بود چشم هایتان را ببندید و جذب کنید. جذب کردن با تکرار عبارات تاکیدی مثبت و تجسم کردن راهی میانبر برای رسیدن به رؤیاهایی بود که همیشه سرکوبش می کردید. حتما شما هم برای یک بار هم شده این کار را انجام داده اید اما جز موارد جزئی نتوانستید نتیجه شگفت انگیزی که قانون جذب از آن صحبت می کرد را به دست بیاورید و نتیجه این شد که دیگر خودتان را از گروه دوستداران قانون جذب کنار کشیدید و باز هم با کسالت و از سر ناامیدی گفتید:« آدم باید کمی شانس داشته باشد» این جمله شما و خیلی از افرادی است که دیگر اعتقادی به قانون جذب ندارند. اما نتیجه مطالعات دکتر «بروس لیپتون» روانشناس، نشان داده هیچ اشتباهی در قانون جذب اتفاق نیفتاده است بلکه گره اصلی این معمای پیچیده ذهن ناخودآگاه شماست.
- رازی که میخکوب تان می کند
من عاشق میلیونر شدن هستم و شب و روز به این موضوع فکر می کنم. قانون جذب به من یاد داده که خودم را در خانه زیبا و اتومبیل های مجلل تصور کنم و با تکرار عبارات تاکیدی مثبت رؤیای میلیونر شدن را سوی خودم جذب کنم. کمی بعد، ناگهان در محیط کاری من اتفاقی جدید می افتد. رئیس بخشی که در آن کار می کنم، سمت من را به سمتی بالاتر تغییر می دهد و حقوق من به همین اندازه افزایش پیدا می کند. اما بعد از اینکه در سمت جدیدم مشغول به کار شدم آنچنان از این وضعیت متعجب و شگفت زده هستم که بیشتر از اینکه به تثبیت کارم فکر کنم، ترس از دست دادن سمت جدیدم جایگزین همه افکار مثبت من می شود تا جایی که حتی خودم را لایق درآمد بیشتر نمی دانم و به همین دلیل بعد از مدتی سمت جدیدم را به راحتی از دست می دهم. این مثالی است که دکتر لیپتون می زند. در واقع ۹۹درصد (به این رقم دقت کنید) زندگی شما در دست ذهن ناخودآگاه شماست و حققیت تلخ این است که بخش عمده ای از ذهن ناهوشیار شما توسط افکار منفی پر شده است که تنها با تصویرسازی رؤیاها و تکرار عبارات تاکیدی نمی توانید آنها را از ذهنتان پاک کنید. مثل این می ماند که هوا کاملا تاریک است و شما مدام تکرار می کنید «هوا روشن است.» در این شرایط تکرار عبارات تاکیدی در مورد روشن بودن هوا نمیتواند اصل موضوع را تغییر دهد پس کمی به آن فکر کنید.
- فرمول جادویی رؤیاها
دکتر «بروس لیپتون» می گوید:«ذهن ناهشیار میلیون ها برابر قوی تر از ذهن هوشیار است. اگر ذهن ناهوشیار با خواسته های ذهن هوشیار ناهماهنگی نداشته باشد هیچ مسئله ای نیست، چون در این شرایط قانون جذب به صورت خودکار عمل می کند و هیچ نیازی نیست کاری کنید که قانون جذب را در زندگیتان خلق کنید اما اگر این ۲ ضمیر ناخودآگاه و خودآگاه شما با یکدیگر هماهنگ نباشد، قانون جذب هیچ تاثیری ندارد. برای مثال شما آگاهانه می خواهید که حسابتان پر از پول باشد و با تکرار عبارات تاکیدی سعی می کنید این حس را به وجود بیاورید اما اگر در ذهن ناخودآگاه شما این عقیده وجود داشته باشد که شما لایق آن همه پول نیستید، هرگز ثروتمند نمی شوید. ذهن ناخودآگاه شما شبیه یک ضبط صوت عمل می کند و همیشه تمایل دارد که موزیک های قدیمی تان را پخش کند؛ به خصوص همان ترانه هایی که از دوران کودکی والدین بارها و بارها برایتان تکرار کرده اند. شما ترانه های ضبظ صوت ذهنی تان را در ۶ سال اول زندگی با جملات منفی پر کرده اید.
جملاتی مانند: «تو به اندازه کافی خوب نیستی» «تو لیاقتش را نداری» یا «آدم های دیگر بهتر از تو هستند و تو مجبوری بهتر از دیگران باشی» و... چه این پیام ها مستقیم به شما رسیده باشد چه غیرمستقیم، بعد از سال ها که در چنین موقعیت های مشابهی قرار می گیرید آن نوارها دوباره تکرار می شود و مشکل اینجاست؛ شما روی نواری که در حال پخش است عباراتی دقیقا مخالف را به زبان می آورید و در این حالت هیچ نتیجه ای دریافت نخواهید کرد. شما خودتان را فریب داده اید که فرد مثبتی هستید، چون در تمام لحظاتی که در حال تکرار جملات مثبت و تصویرسازی برای رؤیاهایتان هستید، نوار منفی ضبط صوت ذهن ناهوشیارتـــان درحال پخش ترانه های ناامیدکننده و دلسردکننده است.
- فوت آخر
به عقیده دکتر لیپتون تنها راه حل استفاده از قانون جذب آن هم به صورتی مفید و نتیجه بخش، قبل از هرچیز خاموش کردن افکار منفی است و این کار تا زمانی که افکار منفی تان همچنان در ذهن ناهوشیارتان در حال تکرار است، نتیجه بخش نیست، زیرا عبارات تاکیدی که آگاهانه از سمت شما تکرار می شود جزو ذهن هوشیارتان است و ذهن خودآگاه شما تنها یک درصد روی زندگی شما تاثیر می گذارد. اما این موضوع انکار تاثیر تکرار عبارات تاکیدی نیست بلکه مشکل اصلی بیشتر افراد این است که هیچ شناختی از افکار خود ندارند. برای این کار بهتر است قبل از هرچیز جای آرامی را در نظر بگیرید و بدون اینکه در مورد خودتان و افکارتان فکر و قضاوتی کنید، اجازه بدهید افکار منفی تان خودش را آشکار کند. بعد از اینکه به ذهن ناخودآگاه تان و جملات منفی این ضبظ صوت مجازی دست پیدا کردید سعی کنید دکمه خاموش آن را برای همیشه بزنید و اگر باز هم با جملات منفی مواجه شدید تنها به عنوان یک تماشاچی به آن نگاه کنید نه یک تحلیل گر! بعد از این کار حالا نوبت جایگزین کردن عبارات تاکیدی مثبت و تصویرسازی است.
تاریخ: چهارشنبه 20 آبان 1394 - 00:33 عنوان: پاسخ به «««««««قانون جذب و کائنات»»»»»»»
عضو فعال
عضو شده در: 3 بهمن 1390 پست: 529 محل سکونت: ساوه ...
امتياز: 13590
10 انتخاب اشتباه
"ای کاش"؛ این ساختار یکی از غمگین ترین عبارات زبان است.
هیچ یک از ما دوست نداریم روزی برسد که ناگهان سر از خواب برداریم وببینیم زمانمان تمام شده است. حسرت یکی از تلخ ترین حس های تجربه شده بشر است. در این مطلب ۱۰ انتخاب که نهایتاً به حسرت می انجامند را به همراه شیوه گرفتار نشدن در آن ها آورده ایم.
۱. گذاشتن صورتک برای تحت تأثیر قرار دادن دیگران
اگر چهره ای که به دنیا نشان می دهید همواره یک صورتک باشد روزی خواهد آمد که صورتی پشت آن نمانده باشد. زیرا هنگامی که زمان زیادی را صرف تمرکز بر درک دیگران از خودتان کنید ناگهان فراموش خواهید کرد که واقعاً چه کسی هستید. از قضاوت دیگران نترسید؛ شما قلباً می دانید که چه کسی هستید و چه چیزهایی برای شما واقعی هستند. نیازی نیست برای تحت تأثیر قرار دادن دیگران بی نقص باشید. بگذارید دیگران با دیدن چگونگی کنار آمدن شما با نقص هایتان تحت تأثیر قرار بگیرند.
۲. اجازه دادن به دیگران در ساختن رویاهای شما
عظیم ترین چالش زندگی کشف خودِ واقعی انسان است. چالش دوم شاد بودن با خودِ یافته شده است. قسمت مهم در این مرحله، تصمیم شما مبنی بر متعهد بودن بر اهداف و رویاهایتان است. آیا افرادی در اطراف شما هستند که با شما مخالف اند؟ چه خوب! وجود چنین افرادی نشانگر قرار داشتن شما در مسیر خودتان است. گاهی کارهای شما توسط دیگران اشتباه و دیوانه وار توصیف می گردند؛ اما، وقتی شما دراثر لذت انجام دادن چنین کارهایی گذر زمان را از یاد ببرید و زمان با سرعت سپری شود شما در حال انجام دادن کار درست هستید.
۳. همراهان منفی نگر
اجازه ندهید افراد نگرش منفی خود را به شما القاء کنند. اصلاً با چنین افرادی رابطه برقرار نکنید. اگر تفنگ را به آن ها ندهید، آن ها نمی توانند ماشه را بکشند. همیشه به یاد داشته باشید که همراهی با انسان های منفی نگر یک انتخاب است نه یک وظیفه. اگر این نگرش شما باشد، شما محبت را جایگزین خشم، بخشندگی را جایگزین طمع، و صبر را جایگزین اضطراب خواهید کرد.
۴. غرور و خودپسندی
داشتن زندگی پر از کردار نیک بهترین سنگ مزار برای انسان است. افرادی که الهام بخش آن ها شده اید و شریک عشقتان بوده اند زمان زیادی پس از رفتن شما این اعمال را به یاد خواهند داشت. بنابراین، اسمتان را به جای سنگ، روی دل ها حک کنید. آنچه برای خود انجام داده اید با شما می میرد و آنچه برای دیگران انجام داده اید زنده می ماند.
۵. ایستایی و رشد نکردن
اگر می خواهید گذشته خود را بشناسید به شرایط حال خود توجه کنید. اگر می خواهید آینده خود را پیش بینی کنید در شرایط کنونی خود کاوش کنید. باید قدیمی ها را رها کنید تا جا برای جدیدها ایجاد شود. راه های گذشته دیگر رفته اند و هیچ گاه برنمیگردند. اگر اکنون به این نکته پی ببرید و برای جبرانش اقدام عملی کنید خود را در مسیر موفقیت قرار داده اید.
۶. شانه خالی کردن زیر بار مشکلات
شکست وجود ندارد، آنچه تجربه می کنیم نتیجه کارهایمان است. حتی اگر دنیا وفق مراد شما نچرخید، دلسرد نشوید. آنچه می توانید فرابگیرید و به سراغ تجربیات دیگر بروید. کسی که آرام آرام قدم بردارد و پیوسته در حال حرکت باشد در انتها پیروز می شود. برنده جنگ قبل از پیروزی نهایی مشخص شده است. این امر، نتیجه یک روند پیوسته شامل گام های کوچک، تصمیمات درست و اعمال مناسب است که روی هم انباشته می گردند و به یکباره به لحظه افتخارآمیز پیروزی منتج می شوند.
۷. مته به خشخاش گذاشتن
باید زندگی را لمس کنیم، نه اینکه آن را خفه کنیم! گاهی اوقات باید آرامش خود را حفظ کنید و اجازه دهید زندگی بدون نگرانی مدام اتفاق بی افتد. یاد بگیرید پیش از آنکه زیاد زندگی را هل دهید قدری جا برای نفس کشیدن باقی بگذارید. وقتی گرد و غبار فرونشیند دوباره می توانید جنگل را ببینید و گام های آینده را بردارید. نیازی نیست برای رسیدن به جایگاه بزرگ دقیقاً آن را بشناسید. همه چیزِ زندگی در نظمی بی نقص قرار دارد چه درک کنید چه نه. فقط برای وصل کردن تمام نقطه ها به کمی زمان نیاز دارید.
۸. راضی شدن به کمتر از آنچه استحقاق دارید
آن قدر قوی باشید که گاهی اوقات امور را رها کنید و آن قدر خردمند باشید که به آنچه لیاقتش را دارید برسید. گاهی قبل از اینکه بتوانید تمام قد بایستید لازم است قدری خم شوید. گاهی برای دیدن آینده باید چشم ها را با اشک شست. از پا ننشینید.
۹. همیشه منتظر فردا بودن
مشکل اینجاست که همیشه فکر می کنید زمانی که در اختیاردارید بینهایت است. اما روزی از خواب برمیخیزید و می بینید زمانی برای انجام آنچه آرزویش را داشته اید در اختیار ندارید. آنگاه یا به اهداف خود رسیده اید یا لیست بلندی از بهانه های مختلف برای نرسیدن در اختیار خواهید داشت.
۱۰. تنبل و دم دمی مزاج بودن
دنیا هیچ چیز به شما بدهکار نیست. پس به جای زندگی در اوهام قدری عمل کنید. به جای تل انبار کردن آرزوها یک اسکلت خوب بنا کنید. مسئولیت زندگی خود را بپذیرید. شما مهم هستید و دیگران به شما نیاز دارند. اگر منتظر بمانید تا اینکه روزی کسی بیاید و برای شما کاری بکند خیلی دیر شده است.آن روز همین الآن است و آن شخص کسی نیست جز خود شما.
این مطلب آخرین بار توسط mahdiss در چهارشنبه 20 آبان 1394 - 01:03 ، و در مجموع 1 بار ویرایش شده است.
تاریخ: چهارشنبه 20 آبان 1394 - 00:36 عنوان: پاسخ به «««««««قانون جذب و کائنات»»»»»»»
عضو فعال
عضو شده در: 3 بهمن 1390 پست: 529 محل سکونت: ساوه ...
امتياز: 13590
فکر کردن به ارزوها
شخصی را ملاقات می کنید که به نحو چشم گیری موفق است. بعد می فهمید هم سن و سال شما یا حتی جوان تر از شماست
یا اتفاقی یکی از هم کلاسی های قدیمی خود را می بینید و متوجه می شوید که او صاحب تمام چیزهایی است که شما آرزویش را دارید. یا شاید در یک کتاب یا وب سایت مطلبی را درباره کارآفرینی موفق بخوانید و ناگهان متوجه شوید که او با استفاده از ایده ای که شما قبلاً در سر داشته اید به این پیروزی و سعادت دست یافته است و آرزو می کنید ای کاش شما جای او بودید.
و این بدین معنا نیست که شما ایده ندارید.
بدین معنا نیست که از استعدادها و توانایی های لازم بی بهره هستید.
هم چنین، به معنای عدم سخت کوشی یا تنبلی شما نیست.
پس چیست؟
چیست که بین افراد موفقی که به تمام خواسته ها و اهدافشان می رسند با اشخاصی که پیوسته تلاش می کنند اما هرگز کار بزرگی انجام نمی دهند تفاوت ایجاد می کند؟
خوب پاسخ درست در درون شماست. اما نگذارید سادگی آن فریبتان دهد. این همان چیزی است که ما را در بازی زندگی عقب انداخته است.
حقیقت این است که رسیدن به خواسته هایتان در این جهان تماماً به افکار شما وابسته است.
افراد موفق تنها به چیزهایی که می خواهند فکر می کنند.
به این مطلب فکر کنید : وقتی کاری مهم پیش روی خود دارید یا با مشکلی خاص مواجه می شوید، دوست دارید تمام مراحل انجام کار را بی عیب و نقص به اتمام برسانید. اما همین تمایل ممکن است باعث شود در ذهن خود بیشتر راجع به مواردی که ممکن است اشتباه شود فکر کنید؛ و بدون اینکه متوجه شوید، این طرز برخورد مانع از دستیابی به برنامه ای مفید و کارآمد خواهد شد، همانطور که شاید حدس زده باشید این عمل شانس اشتباه انجام دادن کارها را دوچندان خواهد کرد.
اگر تمایل دارید کارهای خود را به این صورت انجام دهید باید بدانید تنها نیستید.
اگر از مردم سؤال کنید در زندگی خود چه می خواهند یا تصمیم دارند به چه اهدافی دست یابند، آن ها اغلب مقدار زیادی از زمان و انرژی خود را صرف گفتن اینکه چه چیزی را نمی خواهند خواهند کرد.
ما در زندگی خود زمان زیادی را صرف اینکه چه چیزهایی ممکن است اشتباه شود یا غلط از کار در بیاید، تلاش برای جلوگیری از وقوع این موارد و مقابله با نتایجی که نمی خواهیم، می کنیم.
مطمئناً نمی خواهیم موارد بد یا اشتباهات مهلک برایمان اتفاق بیفتند، پس باید اقدامات احتیاطی منطقی و معقول را در نظر بگیریم. اما اگر دائماً به چیزهایی که نمی خواهیم فکر کنیم، در زندگی مان بیشتر اتفاق می افتند و پیوسته آن ها را تجربه می کنیم.
بگذارید یک بار دیگر این مطلب را بگویم چون خیلی مهم است :
فکر کردن در مورد چیزهایی که نمی خواهیم احتمال وقوع آن ها را بیشتر خواهد کرد.
و افکار ناخودآگاه شما نیز هستند، یعنی همان افکاری که شما به دنبالشان نیستید. افکار ناخودآگاه تأثیری عمیق بر روی تجربیات زندگی واقعی ما دارند.
اکثر اوقات کارهای مان را به صورت کاملاً ناخودآگاه انجام می دهیم بنابراین آنچه در ناخودآگاه ماست دنیای ما را شکل می دهد به عنوان مثال ترس ها و ناکامی های مان را. آیا تا به حال متوجه شده اید زمانی که امری نامطلوب یا چیزی بد اتفاق می افتد، شما به افکار منفی خود ادامه می دهید و ناگهان اتفاق بد دیگری می افتد؟
و اگر شما ترکیبی از افکار مثبت و منفی را در ذهن خود داشته باشید، آنچه تجربه خواهید کرد شرایطی بینابین از مجموع این افکار است.
اما تقصیر شما نیست.
تحت کنترل افکارمان نیستیم.
علت اصلی این است که بیشتر ما در اکثر مواقع تحت کنترل افکار خود نیستیم. در امان برنامه هایی (عادات فکری) هستیم که از دوران کودکی ما در حال اجرا هستند؛ و بدتر از، کاملاً از آن ها بی اطلاعیم.
مطمئناً، ممکن است نسبت به برخی از سطوح فکری که ما موقعیتی مشابه را بارها و بارها ایجاد می کنیم آگاه باشیم. اگر با همکاران خود مشکل داریم، تغییر شغل دردی را از ما دوا نمی کند زیرا هنوز هم تمام برنامه هایی که راجع به بی گناهی است در درون ماست.
شاید این قضیه در روابط شما نیز دیده شود؟
بعضی افراد تمایل دارند با فردی یکسان بارها و بارها قرار بگذارند و فقط هر بار ظاهر و نام شخص متفاوت است. اگر خودتان این مطلب را تجربه نکرده اید، حداقل در زندگی یکی از نزدیکان یا دوستان خود شاهد آن بوده اید.
این برنامه ها باعث می شوند با خود فکر کنیم که شخص کوچک یا ناتوانی هستیم.
ما را وادار می کنند که بپذیریم تحت کنترل افکار و ذهنیات درونی خود هستیم.
ما باور می کنیم که این تقدیر ماست و نمی توانیم سیم کشی داخلی خود را تغییر دهیم و یا هر تغییری که در پی آن هستیم در نهایت سخت یا کند خواهد بود.
فکر می کنیم افکارمان بر حسب عادت، ما را در شک و تردید نگه می دارند. در حقیقت ما در چرخه ای دورانی گیر افتاده ایم. ایده ای داریم و می خواهیم آن را به عرصه ظهور برسانیم، اما در عین حال ذهن مان پر از دلایل و بهانه هایی است که می گویند نمی توانی از عهده انجام آن برآیی. هر زمان که به این ایده فکر کنید، این دلایل و بهانه ها را بارها و بارها تکرار خواهید کرد تا این که سرانجام خود را با این بهانه های محدود کننده در زندانی محبوس می کنید.
اما راهی برای خروج از این چرخه دورانی وجود دارد.
راهی که به ما کمک می کند کنترل افکارمان را به دست بگیریم، این بهانه های محدود کننده را از بین ببریم و به زندگی سعادتمندانه و شادی که لیاقتش را داریم برسیم.
نکته طلایی : شما معمار سرنوشت خود هستید، شما پیوسته در حال خلق کردن هستید.
ذهن شما یک ماشین خلاق است به هر چه فکر کنید، به طریقی به واقعیت زندگی تان تبدیل خواهد شد مگر اینکه این افکار را خنثی کنید یا فوراً به نحوی متضاد بیندیشید.
در هر ثانیه از روز افکار بی شماری به ذهن ما خطور می کند یا در اطراف سرمان پرسه می زنند. می دانم یک کمی ترسناک است! به هر حال، پذیرفتن این نکته که این افکار تأثیری مستقیم و ملموس بر روی زندگی ما دارند اولین قرص تلخ و ناگواری است که باید قورت دهیم.
اما تنها راهی که می تواند منجر به خوشبختی ما شود این است که مسئولیت کامل هر آنچه که در حال خلق آن در جهان خود هستیم اعم از خوب، بد و زشت را به طور کامل بر عهده بگیریم.
اگر چیزی که در زندگی خود خلق می کنید، بزرگ و عالی است، تبریک می گویم. به تفکر بر مبنای عقاید کنونی خود ادامه دهید و طرز فکر خود را تغییر ندهید.
اما اگر مسائلی در زندگی تان است که دوست دارید حل شوند یا چیزهایی را خلق کرده اید که با معیارهای شما هم خوانی ندارند، طرز فکر خود را تغییر دهید، تنها به چیزهایی بیندیشید که می خواهید در زندگی تان پدیدار شوند و برای شروع تنها کافیست مسئولیت ۱۰۰% درصد تمام جوانب زندگی تان را بپذیرید.
برخی اوقات به سختی می توانیم متوجه رابطه علت و معلولی بین افکار و تجربیاتمان شویم.
زمان می برد تا فردی نسبت به این مطلب آگاه و هوشیار شود و اگر برای نخستین بار است که چنین مقاله ای را می خوانید، احتمالاً باید چندین بار آن را در موقعیت های مختلف مطالعه کنید تا بتوانید بر مبنای آن زندگی کنید و حقیقت موجود در آن را درک کنید.
نگران نباشید، مشکلی نیست
تمام یادگیری در این سطح تجربی است بهتر است به جای اینکه تنها آن را به عنوان یک نظریه فکری بپذیرید. به خودتان فرصت دهید تا این مطالب را در واقعیت تجربه کنید و درستی آن را به خود ثابت کنید.
نظریه قادر نیست زندگی تان را تغییر دهد.
تا زمانی که مطالب تئوری به عمل تبدیل نشوند، سودمند نخواهند بود.
اجازه بدهید در مورد اینکه چطور می توانید با استفاده از این بینش تغییرات ملموس و بزرگی برای رسیدن به موفقیت در زندگی خود ایجاد کنید، صحبت کنیم
چطور چیزهایی را که می خواهیم در زندگی خود خلق کنیم نه چیزهایی که نمی خواهیم.
گام اول : شما در وضعیتی دشوار گیر افتاده اید!
اکنون که این حقیقت را می دانید، احساس می کنید قوی تر شده اید و توانایی بیشتری برای رسیدن به خواسته هایتان دارید شما مسئول تمام چیزهایی هستید که در دنیای واقعی برایتان اتفاق می افتد
اما این خبر بزرگی است. زیرا دوباره شما را به صندلی رانندگی و میدان مسابقه بر می گرداند.
اگر چیزی بد یا خوبی در زندگی خود خلق کرده اید قادر خواهید بود بارها و بارها آن را خلق یا به کلی آن را حذف کنید. عالی ست. اما برای رسیدن به این توانایی باید مسئولیت هر آنچه در زندگی برایتان اتفاق می افتد را بپذیرید.
گام دوم : نسب به ذهن خود حساس باشید.
این را بدانید هر فکر و اندیشه ای که در ذهن شماست اگر با اندیشه ای متضاد جایگزین نشود، سرانجام به واقعیت تبدیل خواهد شد. پس مراقب افکار خود باشید افکاری که به زندگی شما کمکی نمی کنند و باعث شکست شما می شوند را کنار بگذارید.
تنها بر روی چیزهایی که می خواهید خلق کنید، تمرکز کنید.
گام سوم : بدانید که قوی هستید.
درباره آرزو داشتن، امیدوار بودن یا خیال بافی نیست درباره تمرکز بر چیزهایی است که می خواهیم.
درباره استقبال از این حقیقت است که به هر چه فکر کنیم، به همان تبدیل خواهیم شد. هر چه را برای مدتی طولانی در ذهن خود نگه داریم به واقعیت تبدیل خواهد شد. پس خواسته ها و اهدافمان را در ذهن خود نگه داریم، به آن ها بیندیشیم و انتظار داشته باشیم که در دنیای واقعی اتفاق بیفتند.
توصیه طلایی
آرام و ساکت بمانید وقتی به دنبال کلمات برای توصیف اهداف و خواسته هایتان هستید، دچار شک و تردید خواهید شد.
به خاطر بسپارید که نمی توانید در زندگی همه را راضی نگه دارید، اهدافتان را در ذهن خود نگه دارید، بر روی آن ها تمرکز کنید و تنها برای رسیدن به خواسته هایتان تلاش کنید.
و اگر موفق شدید؟
اگر شما پیروز شوید نه تنها در دستیابی به اهدافتان استاد خواهید شد بلکه به فردی خلاق تر و باهوش تر تبدیل خواهید شد. زیرا دیگر لازم نیست که پیوسته با افکار و شک و تردیدهای خود مبارزه کنید.
احساس آزادی بیشتری می کنید زیرا کنترل ذهن و افکار خود را به دست گرفته اید. شرایط ما را محدود نمی کند. طرز فکر و شیوه برخورد ما با این شرایط است که ما را به دام می اندازد و باعث عدم پیشرفت و شکست ما می شود.
فرض کنید هیچ شک و تردید و محدودیتی بر سر راهتان وجود نداشت، دوست دارید به چه شخصی تبدیل شوید؟
در واقع، اگر خودتان را باور کنید می توانید در مدت کوتاهی به شخصیت آرمانی خود دست یابید.
این مطلب آخرین بار توسط mahdiss در چهارشنبه 20 آبان 1394 - 01:01 ، و در مجموع 1 بار ویرایش شده است.
تاریخ: چهارشنبه 20 آبان 1394 - 00:39 عنوان: پاسخ به «««««««قانون جذب و کائنات»»»»»»»
عضو فعال
عضو شده در: 3 بهمن 1390 پست: 529 محل سکونت: ساوه ...
امتياز: 13590
احساس انرژی دارد
اگر در حال روحی مطلوبی نیستید و انرژی شما به حداقل رسیده یک لبخند کوچک بزنید و بعد به این سوال فکر کنید: اگر من به خواسته خود رسیده بودم، الان چه احساسی داشتم. خواسته شما در حال حاظر هر چیزی میتواند باشد، اما عمدتا همان چیزیست که نبودش شما را ناراحت و بیانرژی کرده است ...
مثلا تصور کنید که فردی با اعتماد به نفس هستید و بعد احساس حاصل از با اعتماد به نفس بودن را تجربه کنید.
یا اگر روز بدی داشتهاید تصور کنید که امروز روز خوبی داشتهاید و همه چیز همانطور که باید پیش رفته؛ اکنون احساس حاصل از داشتن چنین روز خوبی را در خود تجربه کنید.
اگر درگیر امتحانات و درسها هستید، تصور کنید که اگر بهاندازه کافی مطالعه کرده بودید و اکنون کاملا آماده امتحان بودید چه احساسی داشتید؟ این احساس را نیز تجربه کنید.
احساس انرژی دارد و انرژی یعنی توانایی انجام کار.
احساس مثبت شما به شما انرژی میدهد و طبق قانون جذب و قانون ذهن این احساس انرژی قدرت مندی است که موضوع فکر و تصور شما را به زندگی شما جذب میکند.
احساس مثبت، وقایع مثبت را جذب زندگی میکند و احساس منفی وقایع منفی را به زندگی میکشاند.
پس هرگاه با موقعیت دشواری روبرو هستید، از آخر تصور کنید. یعنی پیش از انجام کار تصور کنید که اگر کار انجام شده باشد، چه احساسی خواهید داشت. سپس آن احساس را در خود نگاه دارید و به سمت انجام کار پیش بروید.
این موفقیت شما را بیشتر تضمین میکند تا تشویش و نگرانی و اضطراب.
تاریخ: چهارشنبه 20 آبان 1394 - 00:42 عنوان: پاسخ به «««««««قانون جذب و کائنات»»»»»»»
عضو فعال
عضو شده در: 3 بهمن 1390 پست: 529 محل سکونت: ساوه ...
امتياز: 13590
تکنیک های تلقین
انسان موجودی تلقین پذیر میباشد و تلقین پذیری یکی از ویژگیهای انسان است تلقین تاثیر فوق العاده ای بر انسان دارد. شاید یکی از دلایلی که اسلام زندگی را با گفتن اذان در گوش نوزاد آغاز میکند و با تلقین به میت تمام میکند اهمیت تلقین باشد. بنظر میرسد یک بعد از ابعاد اذکار و عبادات هم بعد تلقینی آنها میباشد.
همه انسانها با درجات مختلف تلقین پذیرند و این تلقین پذیری در خلسه بسیار افزایش مییابد. دانشمندان به دفعات نشان داده اند هر نوع تلقین مورد پذیرش ضمیر ناخودآگاه قرار میگیرد امروزه دانشمندان اثبات کرده اند که بخشی از اثرات داروها اثرات تلقینی آنها است لذا در پزشکی امروز استفاده از شبه داروها مطرح شده است که فاقد اثرات خاص دارویی و شیمیایی میباشند.
در تمام اعصار تلقین نقش مهمی در زندگی انسان بازی کرده است. از تلقین میتوان برای منظبط کردن و تحت کنترل در آوردن نفس خود استفاده کرد. تلقینِ سازنده، نیروی شگفت انگیزی میباشد. یادتان باشد تلقین فی نفسه قدرتی ندارد مگر اینکه ما قبولش کنیم. بنابراین با آگاهی از اثرات تلقین از آن در جهت مثبت استفاده کنید و خود را از تلقینات منفی دیگران و محیط در امان نگه دارید.
شما می توانید از هر یک از انواع تلقین که تمایل داشتید استفاده کنید. یاد آوری می نماییم که جملات تلقینی باید مثبت و کوتاه باشد و از قبل آماده و در دسترس قرار گرفته باشند، توجه کنید که برای تاثیر گزاری بیشتر این جملات را بسیار جدی و محکم و با باوری عمیق در ذهن خود تکرار کنید و یا بر زبان جاری سازید. جملات تلقینی زیر برای رسیدن به تمرکز خوب و تقویت حافظه پیشنهاد میگردد. (البته بسیار بهتر است تلقینات در حالت خلسه انجام گیرد)
- من همواره از هوش، شهامت و ذکاوت سرشارم.
- من به فرایند زندگی اعتماد دارم و ایمن هستم.
- من خودم را دوست دارم و تایید میکنم.
- من از آرامش الهی سر شارم.
- من دارای حافظه عالی و قدرتمند هستم.
- تمرکز من فوق العاده است.
- من با عشق و علاقه مطالعه میکنم.
- من با محبت به خودم توازن می بخشم.
- خواندن و مطالعه کردن به من احساس آرامش میدهد.
- من خوب و راحت مطالعه میکنم و خوب و راحت یاد میگیرم.
- من در جلسه امتحان بخوبی مطالب را از ذهنم به برگه امتحان منتقل میکنم.
- من از درس خواندن و امتحان دادن لذت می برم.
- من نسبت به خود صادق هستم، من مسئول پیشرفت خودم هستم.
خلسه چیست؟
خلسه حالتی بین خواب و بیداری است که امواج ذهنی در شرایط آلفا قرار می گیرند و تلقین پذیری انسان افزایش مییابد. در حالت خلسه انسان در:
۱- آرامش قرار میگیرد.
۲- توجه از امور عادی جدا میشود.
۳- آگاهی و تمرکز بیشتر میشود.
۴- حواس پنجگانه فیزیکی تضعیف میشود.
۵- حواس برتر هویدا و تقویت میشود.
۶- ضمیر خودآگاه کنار رفته و ضمیر ناخودآگاه پدیدار میگردد.
۷- در این حال امواج فکری انسان در سطح آلفا قرار می گیرد و تلقین پذیری انسان بیشتر میشود.
بنابراین مناسب است که در حالت خلسه از تلقین استفاده نمود تا تاثیرات بیشتری به همراه داشته باشد. باید توجه داشت که خلسه از نظر کیفیت به دو نوع مثبت و منفی تقسیم بندی میشود باید خلسه منفی را شناخت و اگر پیش آمد از خلسه خارج شد.
ویژگیهای خلسه مثبت:
۱- تنفس آرام و عمیق است
۲- ضربان قلب طبیعی است
۳- شخص احساس آرامش و رهایی دارد
در حالی که در خلسه منفی تنفس تند و سطحی است و شخص حالت اظطراب و تنش دارد.
در زندگی روزمره حالت هایی پیش می آید که مشابه خلسه میباشند باید در این شرایط و موقعیت ها به خود تلقین مثبت نمود.
حالت های مشابه خلسه:
۱-مواقعی که در حال استراحت هستید
۲- زمانی که خیلی خوشحال یا خیلی ناراحت هستید.
۳-لحظاتی قبل از این که به خواب بروید
۴- بلافاصله بعد از بیدار شدن
۵-قرار گرفتن در مکانهایی که جزء اهداف شما است.
۶-در موقع بیماری، حوادث
لحظات قبل از بخواب رفتن و بلافاصله بعد از بیدار شدن یک خلسه طبیعی عالی، مثبت، عمیق و بسیار سودمند و مفید میباشد. این دو نوبت خلسه بسیار ارزشمند میباشد و میتوان از آن در جهت تغییر در عادات و رفتار و نیز تصحیح باورهای ذهنی غلط در سطح ناخودآگاه استفاده نمود. بنابراین برای افزایش تمرکز و تقویت حافظه شما باید از این دو نوبت خلسه طبیعی استفاده نمایید. خلسه فی نفسه مفید میباشد بدین معنی که اگر شما در حالت خلسه قرار بگیرید و تلقین هم نکنید، صرف قرار گرفتن در خلسه برای سلامتی جسم و ذهن و تقویت تمرکز مفید میباشد.
تکنیک ساده برای قرار گرفتن در حالت خلسه
یک روش ساده و موثر برای رفتن در خلسه استفاده از تنفس و شمارش معکوس میباشد بدین ترتیب:
۱-زمانی برای رفتن به خلسه در نظر بگیرید که در شرایط متعادل باشید و فرصت کافی برای انجام تمرین داشته باشید.
۲-بر روی زمین دراز بکشید و دستهای خود را در کنار بدن قرار دهید. ( می توانید روی یک صندلی مناسب خود را رها کنید)
۳-بدن خود را رها کنید بطوری که هیچ قسمت از بدن شما منقبض نباشد.
۴-قبل از شروع تمرین به خود یاد آوری کنید که با هر شمارش معکوس آرامش و رهایی شما بیشتر میشود و با رسیدن به عدد یک شما در خلسه ای مناسب قرار میگیرید و کاملا آماده انجام تلقینات هستید.
۵-تنفس عمیق و آرام با توجه بر دم و بازدم انجام دهید.
۶-شمارش معکوس را از ۲۰ تا ۱ انجام دهید. هر عدد را در ذهن خود مجسم کنید، لحظه ای خیره به آن نگاه کنید و سپس به عدد بعدی بروید.
۷-تلقینات مورد نظر را انجام دهید.
۸-با چند نفس عمیق، آرام آرام به حالت طبیعی برگردید.
قبل و بعد از تمرین به خود تلقین کنید که در تمرینات بعدی با شمارش های کمتر و در زمان کوتاهتری به خلسه های عمیق تر خواهید رفت.
تخیل و تصویر سازی ذهنی
تخیل نیرویی است که اندیشه را به ترتیبی تازه و متفاوت گردهم می آورد. تخیل یعنی توانایی آفرینش آرزو، هدف یا تصویری در ذهن، در تخیل هدفمند و ارادی از این توانایی برای تجلی و تحقق اهداف یا آرزو ها استفاده می شود. شما بر این خواسته و تصویر تمرکز می کنید و انرژی می دهید تا به صورت عینی در عالم مادی محقق شود. روش تفکر کنونی شما فقط یک عادت است که می تواند تغییر کند.
تخیل و تصویر ذهنی کلید ذهن شهودی هستند. استفاده از تجسم خلاق شنا کردن در مسیر آب است یعنی بدون تلاش و تقلا، به اعتقاد روانشناسان بزرگ تخیل بزرگترین نیروی ذهن است. دانشمندان علوم ذهنی می گویند انسان می تواند آنچه را در تخیل خود تصور میکند بیافریند. آدمی همان می شود که در خیال خود تصویر می کند. تخیل نیرومندتر از اراده است و اگر نبردی بین این دو رخ دهد تخیل پیروز میدان خواهد بود.
برتری شما در این است که کشف کنید چگونه نظام باورهای خود را تحت تاثیر قرار دهید. برای این منظور یکی از موثرترین راهها تصویر سازی ذهنی است. تجسم و تخیل مثبت و هدفمند تمرینی برای استفاده از توانمندی ها و انرژی های ذهنی میباشد. برای رسیدن آسانتر به اهداف و ایجاد تحول در خود، تقویت اراده، افزایش تمرکز و تقویت حافظه.
تخیل هدفمند و مثبت ابزاری قدرتمند در دست شما است. با سخاوت کائنات خلاقیت نامحدود در هر لحظه از زندگی شما جریان دارد. اگر آنچه را می خواهید واضح و شفاف به ذهن خلاق خود بدهید، خواستهایتان به سراغتان می آیند. تخیل مثبت و هدفمند، فن استفاده از نیروی خیال برای آفرینش خواسته های شما است.
تخیل کلیدی است برای دست یابی به تمرکز و آرامش در زندگی. صاحبنظران می گویند استفاده از تخیل هدفمند و هوشیارانه معجزه می کند. آنچه را در ژرفترین لایه ذهن به آن می اندیشید و منتظرش هستید به سوی خود جذب می کنید. تجسم یا آفرینش ذهنی موضوع تازه ای نیست، انسانهای پیش از تاریخ هم با تخیل و اثرات آن آشنایی داشتند.
دو هزارو پانصد سال پیش یونانیان قدیم از این قانون ذهنی استفاده می کردند. چارلز فیلمور می گوید تخیل این توانایی را به آدمی می دهد تا خود را از زمان و مکان برون فکند و وراء هرگونه محدودیت قرار گیرد. اگر در نیت و خواسته خود صمیمی، صادق و آماده تغییر باشید، براحتی به هدف می رسید.
در استفاده از تخیل لازم است ذهنی باز داشته باشید. وقتی تجسم خلاق به هوشیاری مداوم و آگاهی شما بدل شد، می فهمید خود آفریننده زندگی خویش هستید. هدف نهایی این است که تخیل مثبت در هر لحظه از زندگی شما در حال ساختن آرمانهایتان باشد.. هدف محقق شده را خود را در ذهن نگهدارید. از جملات تلقینی هم استفاده کنید و از خود و همه سپاسگذاری کنید. هر چه قدر نسبت به خودتان احساس بهتری داشته و قدردان خود باشید، شادتر خواهید بود و انرژی خلاق شما افزایش مییابد
کاربردهای تخیل و تجسم:
۱-افزایش تمرکز
۲-تقویت حافظه
۳-ایجاد آرامش
۴-موفقیت در آزمونها
۵-افزایش اراده و اعتماد به نفش
۶-رسیدن به اهداف مادی، عاطفی، ذهنی، معنوی و ...
تکنیک تخیل و آزمون ها
برای استفاده از قدرت تخیل جهت موفقیت در کنکور و تقویت تمرکز باید هدف خود را به تصویر بکشید. اساتید اعتقاد دارند بهتر است تصویر مربوط به بعد از رسیدن به هدف باشد. به عنوان نمونه برای قبولی در کنکور بهتر است مراسم جشن فارغ التحصیلی خود را تصویر سازی کنید برای این منظور ابتدا تصویری باشکوه از مراسم جشن فارغ التحصیلی خود بسازید که در آن مراسم شما را بعنوان دانشجوی نمونه و ممتاز معرفی می کنند، هر قدر می توانید تصویر مراسم را باشکوه و احساس بیشتر بسازید. تشویق های دیگران را ببینید، خوشحالی خود و دوستان و خانواده خود را احساس کنید و... . شما باید قبل از انجام تکنیک تصویر مربوطه را کامل و بدون اشکال در ذهن خود ساخته باشید.
مراحل انجام تکنیک
۱-زمان مناسب را برای انجام تکنیک انتخاب کنید.
۲-در حالت خلسه قرار بگیرید. (میتوانید از تکنیک خلسه استفاده کنید)
۳-تصویر مراسم جشن فارغ التحصیلی را با دقت و تامل در ذهن مرور کنید.
۴-با چند تنفس عمیق و آرام به حالت طبیعی باز گردید..
۵-برنامه ای منظم برای تکرار تکنیک در نظر بگیرید.
توجه: می توانید از خلسه طبیعی قبل از خواب استفاده کنید.
تاریخ: چهارشنبه 20 آبان 1394 - 00:46 عنوان: پاسخ به «««««««قانون جذب و کائنات»»»»»»»
عضو فعال
عضو شده در: 3 بهمن 1390 پست: 529 محل سکونت: ساوه ...
امتياز: 13590
شانس بهتر است یا انرژی مثبت؟
شما فقط به یک طریق می توانید وقت و زندگی خود را تحت کنترل در آورید و آن هم تغییر دادن روش فکر کردن، کار کردن و نحوه روبرو شدن با سیل بیپایان کارهایی است که هر روز بر سرتان میریزد.
وای من چقدر خوش شانس بودم که نمره بالا گرفتم...
اوه مایکل تو واقعا بد آوردی...
همه ما معمولا ًبه دنبال موفقیت شاد و در صورت نرسیدن به خواستههایمان اندوهگین میشویم. برای نمونه، گرفتن نمره بالا در یک امتحان موجب شادمانی یک دانشجو و مردود شدن در یک درس، موجب اندوهگینی او می شود.اما واقعا چطور میشود فردی دچار اتفاقات مثبت یا منفی شود؟؟؟؟
شما فقط به یک طریق می توانید وقت و زندگی خود را تحت کنترل در آورید و آن هم تغییر دادن روش فکر کردن، کار کردن و نحوه روبرو شدن با سیل بیپایان کارهایی است که هر روز بر سرتان میریزد. میزان تحت کنترل در آوردن کارها و فعالیتهایتان بستگی دارد به اینکه تا چه حد بتوانید انجام بعضی از کارها را متوقف کنید.
آیا تا به حال به این موضوع فکر کردهاید که این خود ما هستیم که از طریق بسیاری از اعمالی که انجام میدهیم یا اندیشههایی که میکنیم و حرفهایی که بر زبان میآوریم، مجازاتها و تنبیهات خود را تعیین و مشخص میکنیم. یعنی اگر تفکرات و اندیشههای ما مثبت باشند ما انرژی مثبت موجود در پیرامونمان را به خود جذب میکنیم و اگر تفکرات و اندیشههای ما منفی باشند، به تناسب انرژی منفی موجود در پیرامونمان را جذب می کنیم.
راستی انرژی مثبت چیست؟
انرژی مثبت اساساً همان چیزی است که در ذهن خود تصوری درست و مثبت از آن داریم؛ یعنی همان نور، خوبی، محبت، عشق، انفاق، صبر، احسان به همنوع، امیدواری و...
و به همان اندازه انرژی منفی همان چیزی است که در ذهن خود تصویری منفی ونا درست از آن داریم؛ تاریکی، ظلمت و نفرت بد جنسی، شرارت، رذالت، بیصبری، خودخواهی، تعصب، ناامیدی و یأس و اندوه.
این دو انرژی مثبت و منفی در دو قطب مخالف از همدیگر فعالیت میکنند و ضد یکدیگر هستند. زمانی که ما بتوانیم این انرژیها را در درونمان، آرام سازیم و بر آنها تسلط یابیم بیدرنگ خدمتگذار ما میشوند.
شانس نوعی انرژی
واقعاً شانس چیست؟ ایا واقعیت دارد؟ انرژی مثبت چیست؟ انرژی منفی چیست؟ ایا این چیزها واقعیت دارد؟ یا خرافهای بیش نیست. در این مقاله سعی شده است که با دیدگاه علمی و غیرمتعصبانه به این امر پرداخته شود. زیرا این مسئله سوال بسیاری از مردم است.
ابتدا باید در مورد انرژی و ماهیت آن صحبت کنیم. خیلی از آدمها حتی نمیدانند که این دنیایی که در آن زندگی میکنیم از چه چیزی ساخته شده است پس ابتدا باهم طبق نظریههای علمی راه خود را پیش میبریم و به این میپردازیم که دنیا از چه چیز ساخته شده است:
دنیای اطراف از ماده و انرژی ساخته شده است : ماهیت انرژی هنوز به طور کامل کشف نشده است اما میدانیم که انرژی با فرکانس نیز سنجیده میشود. هرچه فرکانس یک انرژی بالاتر باشد قویتر است.
ماده از چه ساخته شده است؟ از ملکول
ملکول از چه ساخته شده است؟ از اتم
اتم از چه؟ از پروتون و الکترون و نوترون.
الکترون که جرم ندارد و در حقیقت فقط انرژی است. پروتون تمام جرم اتم را در بر دارد. و اما پروتون از چه ساخته شده است؟ در کتاب استفان هاوکینگ آمده است: "تقریباً بیست سال پیش چنین فکر میشد که پروتونها و نوترونها ذراتی بنیادین هستند ولی آزمایشهایی که در آنها پروتونها با سرعتهای زیادی به پروتونها یا الکترونهای دیگر برخورد میکردند نشان دادند که آنها در واقع از ذرات کوچکتری تشکیل یافتهاند و آنها کوارک هستند."
و اما آخرین سوال کوارکها از چه ساخته شدهاند؟
جواب سوال را خود استفان هاوکینگ به ما داده است میدانیم که استفان هاوکینگ بزرگترین دانشمند زنده قرن است. او میگوید کوارکها از انرژی ساخته شدهاند. پس میتوانیم بگوییم همه چیز در این دنیا از انرژی ساخته شده است.
چون طبق نظریه نیوتون جهان از ماده + انرژی ساخته شده است که دیدیم که اخیرا کشف شده است که ماده نیز از انرژی ساخته شده است.
تنوع نوع ماده در دنیا به فرکانس و طول موج انرژی مربوط میشود اگر همه چیز در دنیا دارای یک فرکانس و ارتعاش بود همه چیز یکی میشد.
هرچه فرکانس بالاتر باشد پس جنس لطیفتر میشود.
لطیفترین جنسی که قابل دیدن و لمس کردن است آتش است و سختترین اجناس سنگ و فلز هستند که ارتعاش پایینی دارند . ما اما میخواهیم بپردازیم به جنسهای لطیف و در آنها کنکاش کنیم.
افکار ما و خاطرات و ذهن ما مادهای هستند با انرژی و فرکانس بسیار بالا به خاطر همین غیر قابل دیدن ،اما قابل درک هستند. برای همین است که وقتی فکر میکنیم یا درس میخوانیم گرسنه میشویم چون از توان موجود در خود برای تولید انرژی فکر استفاده کردهایم و حال باید انرژی از دست رفته را بر گردانیم.
ما همیشه بدنبال آن هستیم که دستگاهی را به وجود آوریم که جواب خیلی از سوالهای ما را داشته باشد و تا به امروز انرژی اکثر آنچه که در سالهای پیش عجایب خوانده شده است را پاسخ بدهد مثل کارهای عجیبی که مرتاضهای هندی انجام میدهند. تنها کاری که مرتاضها انجام میدهند بالا بردن ارتعاشات بدن و ذهن است. به خاطر همین میتوانندبه زعم خود حتی از دیوار رد شوند، اجسام مختلفی را بدون درد و خونریزی وارد بدن کنند زیرا ارتعاشات خود را بالا بردهاند و بدن تبدیل به یک ماده با انرژی بسیار بالا شده است و بنابراین عکس العملها و رفتار متفاوتی را از خود نشان میدهد. اما چطور میشود ارتعاش را بالا برد؟ این مسئله بحث بسیاری دارد که در این جا در یک یا دو صفحه نمیتوان گفت فقط میتوان به این نکته اشاره کرد که یکی از راهها تمرکز کردن است.
بسیاری از اوقات هنگامی که به چیزی معتقد هستیم همان بر سرمان میآید. مثلاً معتقدیم که بعد از هر خنده گریه هست این باعث میشود که ناخودآگاه ما انرژیهایی از خود ساطع کنیم که در جهان هستی تأثیر گذار باشد. ناخودآگاه دوست دارد ما را به سمتی ببرد که ما معتقد به آن هستیم بنابر این ما را به سمت گریه کردن میکشاند و ما در تمام لحظات بدون اینکه خودمان بدانیم به سمت گریه کردن سوق پیدا میکنیم که در نهایت علت آن را پیدا میکنیم (ناخودآگاه آن را پیدا میکند) و گریه میکنیم. انرژی افکار ما در محیط پخش میشود و روی همه چیز تأثیر می گذارد.
احتمالاً حتماً برای شما پیش آمده که از محل و یا مکانی متنفر باشید و دوست نداشته باشید که به آنجا بروید. این مسئله دقیقا به خاطر وجود انرژیهای منفی موجود در آنجا است که روی شما تأثیر گذاشته و شما به صورت ناخودآگاه از آنجا فراری میشوید. و هزاران پدیده دیگر که علت همه آنها انرژی است. در مورد شانس هم همینطور است:
وقتی ما احساس کنیم خوش شانس هستیم بر روی محیط و جهان هستی تأثیر میگذاریم. فکر ما، احساس ما و باورهای ما باعث میشود انرژیهایی در دنیا پخش شود که ما را به سمت خوش شانسی هدایت کند. هر انسانی که معتقد است بسیار بدشانس است همیشه بدشانسی میآورد. بین افرادیکه می شناسیم خیلیها را میبینیم که به بدشانسی خود معتقد هستند و همچنان بدشانسی میآورند. بهتر است از این به بعد فکر کنیم خوش شانسیم. به هر حال اگر هم هیچ تأثیری نداشته باشد این فایده را دارد که روحیه بهتری برای زندگی داریم و در خیلی از موقعیتها از اعتماد به نفس بهتری برخوردار خواهیم بود.
کاربرد انرژی
بدون انرژی هیچ کاری انجام نمیشود فقط زمانی که به حد کافی انرژی داشته باشیم میتوانیم درست بیندیشیم و مسائل را با بینشی دقیق و صحیح مورد ارزیابی قرار دهیم. زمانی که انرژی کافی داشته باشیم میتوانیم به مسائلی که برایمان اهمیت دارند و کارهایی که باید انجام شوند، بپردازیم اما فراموش نکنیم تنها هنگامی میتوانیم احساس خوشبختی را درون خویش پیداکنیم که از انرژی ذخیره شده کافی برای افزایش کیفیت همه کارها در زندگی برخوردار باشیم. در بدن ما برای تداوم حیات فعل و انفعالات بسیاری بهطور خودکار انجام میشود فعل و انفعالاتی که هیچگاه به آن فکر نمیکنیم، ما میتوانیم از این فعل و انفعالات بدن خود انرژی لازم را خلق و احساس خوشبختی را از هر آنچه که هماکنون در پیش رو داریم به دست آوریم، پس انرژی مثبت به یکدیگر بدهیم.
افکار مثبت ومنفی
افکارمثبت، افکاری سازنده، انگیزه و انرژی بخش هستند که بر اثر تلقین، تکرار و تمرین به ذهن راه مییابد و باعث می شود ذهن و فکر مثبت شود. در این صورت کنترل فکر در اختیار ماست، در حالیکه افکار منفی، افکاری بازدارنده و مخرب هستند و وقتی به ذهن راه یابند، تعمیم یافته و به سرعت تمام ذهن را اشغال میکنند. در این حالت ما در اختیار تفکرات منفی خود قرار داریم.
نحوه تکلم انسانها بیانگر نحوه تفکر آنهاست. مثبت بیندیشیم و مثبت بگوییم تا انرژی مثبت خود را به دیگران منتقل کنیم.
شور و نشاط، تضمین خوشبختی
آیا شما هم افرادی را میشناسید که دارای انرژی فوقالعادهای هستند و حتی تا سنین بالا نیز به طور غیرقابل تصور فعال و توانمند باقی میمانند؟ ما چه چیزی را باید از این افراد بیاموزیم؟ آنها یک اصل مهم را شعار زندگی خود قرار میدهند؛ هر کاری که برای ما لذتبخش باشد آن را آسانتر و کم زحمتتر انجام میدهیم و در عین حال احساس خوشحالی و خوشبختی را در حاشیه اعمالمان لمس میکنیم. اگر کاری را با علاقه و لذت انجام دهیم بهطور معمول انرژی کمتری به کار میبریم و برای آن کار شور و شوق از خود نشان میدهیم مگر خوشبختی اکنون چیزی جز داشتن شور و نشاط در هر موردیست؟ به عبارتی شور و نشاط تضمین خوشبختی است.
نگرانی مثبت
فراموش نکنید که نگرانی و فشار، یک جنبه مثبت نیز دارد. نگرانی مثبت میتواند قدرت و انگیزه به وجود بیاورد. هنگام صرف تلاش زیاد برای انجام کار یا مبارزهطلبی (مثلاً در مسابقات ورزشی، امتحانات، ارتقای شغلی رقابتجویانه) ما در حال تجربه نگرانی مثبت هستیم. از موارد دیگر نگرانی مثبت میتوان از انجام همراه با موفقیت یک وظیفه یا تکلیف مشکل برای برتری یافتن بر دیگران و تجربه کردن تأیید و تحسین آنان نام برد.
غول چراغ جادو
غول چراغ جادو میگوید: شنیدم که میگویی دیگران باعث شدهاند که در این نقطه که مورد رضایتت نیست قرار گیرید اما ارباب من، اصلاً دیگران در این تفسیر وجود ندارند. هر یک از ما دیگری است که مستقل میاندیشد و عمل میکند. اگر به دقت به رفتارها بنگری، درخواهی یافت که ناتوانی عاطفی و خونسردی و عدم تفاهم و مقاومت در برابر دگرگونیهای مثبت و آنچه را که در دیگران میبینی به راستی از خود توست. تو خود بر روی آنها با اندیشهای متفاوت و تنها روی محدوده باورهایت تمرکز نمودهای. اگر کاری انجام نشده این خودت هستی که آن را انجام ندادهای. اگر سوءتفاهمی ایجاد شده خودت به آن باور دامن زدهای اگر در رنج و فشار عاطفی قرار داری خودت آن را برگزیدهای. اگر تمامی آنچه را که آرزو داری انجام نمیشود این خودت هستی که تن به دگرگونی نمیدهی پس نباید از عدم هستی در خوشبختی شیرین خودت رنج ببری.
هیچکس نمیتواند به شما بیاموزد که تو باید حتماً دگرگون شوی مگر خودت بخواهی ارباب من، هیچ کسی نمیتواند برایت از بیرون شادی و آرامش مهیا کند تا خودت این احساسات زیبا را در درون خویش مهمان کنی البته اگر بتوانی با حداقلها هم سازگار باشی هیچکس نمیتواند استعدادهای شما را تا واقعاً خودت نخواهی از قوه به فعل درآورد و تو را تحقق بخشد. شما خود و تنها خود میتوانی خویشتن را دریابی و از نو آغاز کنی. تنها کافیست روی دو پایت بایستی و فریاد برآوری این یگانه کسی است که میتواند جایگاه بودن را در این نقطه پر کند.
تاریخ: چهارشنبه 20 آبان 1394 - 00:50 عنوان: پاسخ به «««««««قانون جذب و کائنات»»»»»»»
عضو فعال
عضو شده در: 3 بهمن 1390 پست: 529 محل سکونت: ساوه ...
امتياز: 13590
ده کلید طلایی برای رسیدن به آرزوهای درونی!
سعی کنید در همه موارد زندگی، گیرنده خوبی باشید. از هدایا، اسرار، و معجزات با روی باز استقبال کنید؛ و خیلی باز تر با مسائلی نظیر شادی، عشق و نعمت های فراوان برخورد کنید.
اگر بخواهید خواسته هایتان را عینیت ببخشید، پیش از هر چیز باید بدانید که همه چیز از درونتان شروع می شود. این افکار شما هستند که احساساتتان را خلق می کنند، احساسات باعث ایجاد رفتار متفاوت در شما می شوند و همین رفتار ها هستند که بر روی اموری که شما در زندگی از خود در مقابل دیگران آشکار می سازید، تاثیر گذار واقع می شوند.
از جمله موارد حیاتی دیگر که همواره باید به خاطر داشته باشید این است که بطور کامل دریابید که لازم نیست حتماً تمام این مراحل را به تنهایی طی کنید. زندگی ما طوری پایه ریزی شده که برای رسیدن به موفقیت باید مانند یک ارکستر سمفونی در کنار یکدیگر و در نهایت هماهنگی و هارمونی کار کنیم و در عین حال از نیروهای طبیعی که برای خوشبختی و سعادت ما آماده به کار هستند کمک بگیریم. زمانیکه متوجه شدید باید دقیقاً چه چیزی را آشکار سازید، آنوقت باید اهداف و نیات خود را مشخص کرده، توجه خود را متمرکز کنید، تصویری از آرزوهایتان را مجسم کنید، درست مثل اینکه در حال حاضر برایتان رخ داده اند، متشکر و قدردان باشید، برای انتخاب های مناسب بعدی به جلو گام بردارید، تصور کنید که برای همیشه هیچ گونه نگرانی، شک و تردید، و ترسی وجود نداشته و آزاد و رها هستید.
زمانی که برای پشتیبانی و حمایت خود را با کائنات همسو بسازید، چیزی نخواهد گذشت که شاهد اسرار و معجزات زندگی و زندگی کردن خواهید شد.
و حالا 10 کلید طلائی برای خلق زندگی که آرزویش دارید و نحوه آشکار ساختن سرمایه های درونی:
1- قدرت برتری را انتخاب کنید که حقیقتاً و کاملاً شما را دوست می دارد و به شما عشق می ورزد. کسیکه قلباً به شما علاقه دارد و می خواهد تا شما از تمام خوشی ها و ثروت های جهان بهرمند گردید.
2- هنگام طراحی نقشه رسیدن به موفیت، بهتر است از خوش بینی و توانمندی کمک بگیرید. یک تصویر ذهنی کاملاً روشن از آرزوهایتان مجسم کنید و سعی کنید در این راه دقیق، روشن و منحصر بفرد عمل کنید.
3- هر زمان و هر لحظه حس کامیابی خود را زنده نگه دارید.
اجازه ندهید افکاری نظیر کمبود، محدودیت، و یا چشم و هم چشمی به ذهنتان وارد شوند. فقط با این حقیقت روبرو شوید که فراوانی بی حد و حصری در کائنات وجود دارد که برای همه افراد از جمله شما کفایت خواهد کرد.
4-در افکار، گفتار و رفتار خود عقاید نیرومند، مثبت، و پشتوانه دهنده را به کار بندید.
5- طبق چیزی که اعتقاد دارید درست است، عمل کنید. مطمئن باشید به هر چیزی که فکر می کنید، گسترش پیدا خواهد کرد؛ جایی که توجهتان را به آن معطوف میکنید، باید درست همان جایی باشد که آرزوهایتان در آن قرار گرفته اند.
6- زمانیکه در مورد مسائل مالی صحبت می کنید همیشه از "حداقل" و " یا بیشتر" نیز استفاده کنید. به عنوان مثال: "من هر ماه می توانم حداقل 100هزار تومان و یا بیشتر پس انداز کنم." به حقایق مالی خود "و یا بهتر" اضافه کنید. برای مثال: "من در حال حاضر یک مرسدس بنز 500SL قرمز آلبالویی دارم که داخل آن کرم رنگ است یا بهتر." سعی نکنید انرژی هایی که از سوی کائنات به سمت شما روانه هستند را محدود کنید.
7- سعی کنید در همه موارد زندگی، گیرنده خوبی باشید. از هدایا، اسرار، و معجزات با روی باز استقبال کنید؛ و خیلی باز تر با مسائلی نظیر شادی، عشق و نعمت های فراوان برخورد کنید.
8- قدردان نعمات زندگی خود باشید. هر تجربه، هر رابطه، و هر سکه 1 ریالی که كسب می کنید، همه و همه هدایایی هستند که به آن شکل بخصوص خودشان را آشکار ساخته اند. می بایست نسبت به هدایایی که مانند سیلی پرخروش به سمت شما سرازیر می شوند، آگاهی داشته باشید و از تک تک آنها قدردانی نمایید.
9- نسبت به خود و دیگران سخاوتمند باشید. هر چیزی که ببخشید دو مرتبه چند برابر شده و به خودتان باز می گردد و این نمودی از کائنات است که شما برای دریافت آن باید آماده و خواهان بوده و توانایی اش را داشته باشید.
10- برای زمان حال خودتان را آماده کنید. اگر در گذشته باشید، احساس گناه و پشیمانی به شما دست خواهد داد. اگر زندگی خود را از آینده پر کنید، با ترس مواجه می شوید. شما حالا در زمان حال هستید و توانایی این امر را دارید که ثروتی بی حد و اندازه و نعماتی فراوانی را خلق کنید.
همچنانکه از این 10 کلید استفاده می کنید، درهای موفقیت بزرگ شما گشوده میشوند تا سرمایه های بی پایان شخصی شما را به منسه ظهور بگذارند. هر روز که از خواب بلند می شوید با خود عهد ببندید که سرمایه های درونی و موفقیت خود را بیش از پیش آشکار خواهید ساخت و طوری زندگی می کنید که زندگیتان سرشار از ثروت، فوق العادگی، دوست داشتن، جذابیت، سلامت و پر از تجربه های جدید باشد!
تاریخ: چهارشنبه 20 آبان 1394 - 00:55 عنوان: پاسخ به «««««««قانون جذب و کائنات»»»»»»»
عضو فعال
عضو شده در: 3 بهمن 1390 پست: 529 محل سکونت: ساوه ...
امتياز: 13590
تفکر مثبت برای پیشرفت
اخیرا کتاب جدیدی با نام «دیدن اتومبیل های قرمز» در آمریکا منتشر شده است. این کتاب به یکی از کتاب های پرفروش آمازون تبدیل شده است. این کتاب درمورد اهمیت دیدگاه مان و تاثیر آن در موفقیت صحبت می کند. در این شماره به نکات مهم این کتاب می پردازیم. امیدواریم در سال ۱۳۹۱ مثبت تر فکر کنیم و بهترین سال زندگی مان را رقم بزنیم.
- آیا به موضوعات خوب فکر می کنید یا موضوعات بد؟
مردم به طور طبیعی به نتایج منفی فکر می کنند، نه مثبت. اغلب نتایج منفی نصیب افراد بدبین می شود. از طرف دیگر، برای مردم مثبت اندیش، اتفاقات خوب پی درپی رخ می دهد. این درست مانند زمانی است که یک اتومبیل قرمز می خرید و پس از آن همه اتومبیل های قرمز اطراف خود را می بینید. دیدن اتومبیل های قرمز برای شما معنی دار می شود. شما به اتومبیل زیبا و جدید خود افتخار می کنید و بسیار هیجان زده هستید، درنتیجه زیاد به آن فکر می کنید. وقتی اتومبیل قرمز نقطه اصلی تمرکز شما باشد، اتومبیل های قرمز همه جا در اطرافتان ظاهر می شوند.
پیام این است که «بر هر چیزی تمرکز کنید، مقدار بیشتری از آن را به دست می آورید.» اگر موضوعات خوشایند را تجسم کنید، اتفاق خواهند افتاد. البته همین موضوع درمورد موارد ناخوشایند نیز صدق می کند. بازیکن گلفی که مدام نگران پرتاب توپ به درون دریاچه است، همیشه آن را به درون آب می اندازد. اگر نگرش شما مسیرتان را مشخص کند، پس خوب است که افکار خود را به مسیر مثبتی هدایت کنید. این سه گام را انجام دهید:
۱. به آن فکر کنید
به خودتان قول دهید که فعالانه به مطالب مثبت و فقط به نتایج مثبت فکر کنید. در اجرای این برنامه کاملا جدی باشید و آن را مانند قراردادی با خودتان درنظر بگیرید. هدف شما: کنترل فعالانه فرایند تفکرتان است.
۲. آن را ببینید
خروجی های مطلوب خود را مجسم کنید. آن ها را به طور شفاف و با جزئیات کامل ببینید.
۳. آن را انجام دهید
برای دست یابی به خروجی های مطلوب، اقدامات مثبت انجام دهید. پافشاری کنید. برای اثرگذاری بر مواردی که در توان شماست، به سختی کار کنید. وقتی کارها به خوبی پیش می روند جشن بگیرید. اقدامات خود را به صورت روزانه، هفتگی و ماهانه برنامه ریزی کنید.
- از دست عادات ذهنی خلاص شوید
دائما از فرایند فکری و عادات ذهنی خود آگاه باشید. به عادت مضر تفکر منفی باز نگردید. مردم در روز به ۱۲۰۰۰ تا ۵۰۰۰۰ مورد مجزا فکر می کنند. ۷۰ درصد این تفکرات، نگرانی از نتایج نامطلوب در آینده است. دلیل آن چیست؟ دکتر «اِلن وبر» توضیح می دهد که «شرایط اجتماعی و تجربیات زندگی» باعث تفکر منفی می شود. تذکرات رایج در والدین مانند «مواظب باش صدمه نبینی!» کودکان را برای اندیشیدن به نتایج منفی و نه مثبت شکل می دهد.
به علاوه، اغلب مردم فکر می کنند که شایسته موفقیت نیستند یا توانایی دسترسی به آنرا ندارند. برای شروع تفکر مثبت، باید بر این مانع غلبه کنید.
- بادامه مغز شما چگونه کار می کند؟
بادامه مغز مسئول عکس العمل نشان دادن به «ترس و نگرانی» است که با حضور خطرات فیزیکی یا اضطراب احساسی به وضعیت ترس وارد می شود. حالت ترس باعث ترشح ماده ای شیمیایی به نام کورتیزول می شود که عوارض فیزیولوژیکی مضری به دنبال دارد. انسان ها می توانند از تفکر مثبت برای رد کردن این حالت ترس در بادامه مغز استفاده کنند. تفکر مثبت از ترشح کورتیزول جلوگیری می کند و به جای آن مغز را وادار به ترشح «سِرُتونین» می کند که با «خلاقیت، نوآوری و تمرکز» در ارتباط است. این موارد در نقطه مقابل ترس و نگرانی قرار می گیرند.
مغز توانایی فوق العاده ای برای خلق مسیرهای عصبی جدید دارد. با تفکر مثبت می توانید مغز خود را وادار به بازسازی کنید. فرایند تغییر عصبی پویاست و گام به گام نیست. بنابراین همیشه مثبت بیاندیشید. با این کار می توانید مسیرهای عصبی جدیدی در مغز خود ایجاد کرده و نتایج مثبت تری را تجربه کنید.
- از موارد کوچک شروع کنید
سعی نکنید یک شبه تغییرات بزرگی در تفکر خود ایجاد کنید. این کار ممکن است بادامه مغز را تحریک کند و باعث ترشح کورتیزول شود که نتایج منفی زیادی به همراه دارد. به جای آن ذهن خود را تغییر دهید، اما این کار را به صورت تدریجی انجام دهید. در فعالیت های جدیدی مثل گسترش مهارت های جدید مشارکت کنید. با ترس های خود روبه رو شوید و برای غلبه بر آن ها به سختی کار کنید. کارهایی که امیدوارید در حوزه های مختلف زندگی انجام دهید را به دقت مشخص کنید.
تصور نتایج مثبت برای رویدادهای پیش رو می تواند به اتفاق افتادن آن ها به همان ترتیب کمک کند. آلوارو پاسکوآل، متخصص مغز، برای نشان دادن عملکرد این تکنیک های تجسم، دو گروه را در یادگیری نواختن پیانو مورد بررسی قرار داد. این دانشمند گروهی را انتخاب کرد که و به آنها توضیح داد که با کدام انگشت کدام نت را بنوازند و از آن ها خواست که پنج روز و روزی ۲ ساعت بر پیانو تمرین کنند. گروه دیگر استفاده از انگشتان برای نواختن نت را به طور مجازی یاد گرفتند. آن ها پنج روز و هر روز به مدت ۲ ساعت با گوش دادن به نت هایی که نواخته می شد، خود را در حال نواختن پیانو تجسم می کردند. پس از آن، هر دو گروه نت ها را روی پیانو اجرا کردند و هر دو تقریبا به یک اندازه نواختن صحیح پیانو را آموخته بودند.
تجسم کار پیچیده ای نیست. خود را در حال انجام کاری تصور کنید که آرزویش را دارید، مثلا ارائه یک سخنرانی فوق العاده.. آن را شفاف و با جزئیات مجسم کنید.
از افراد منفی دوری کنید. به دنبال دوستان خوش بین باشید و با آن ها ارتباط برقرار کنید. چهار حالت باعث ناآرامی ذهنی می شود. «فرّار بودن، عدم قطعیت، پیچیدگی و ابهام.» برای رویارویی با آن ها، تصویر واضحی از خواسته های خود در ذهن حفظ کنید. با یادآورهای تصویری یعنی نشانه هایی که سفر ذهنی جدید شما را به یادتان می آورند به خود کمک کنید. می توانید به سادگی از روش «اتومبیل های قرمز» استفاده کنید. بعضی افراد لباس قرمز می پوشند تا تفکر مثبت را به خود یادآوری کنند. افراد دیگر اشیای قرمزی را به عنوان یادآوری کننده در محل کار خود قرار می دهند.
- چند تمرین عملی
برای این که تفکر مثبتی داشته باشید، اول باید خودتان را بشناسید. برای اجرای ۶ گام «اتومبیل قرمز» این فهرست ها و جداول را تهیه کنید:
۱. احساسات/ علایق و نقاط قوت
کارتان را با نوشتن احساسات، علایق و نقاط قوت خود آغاز کنید. تحقیقات نشان داده اند که تنها ۲۰ درصد از مردم از نقاط قوت شخصی خود هر روز فعالانه استفاده می کنند. برای تعیین نقاط قوت خود گروهی که در آن قرار می گیرید را مشخص کنید، مثلا «موفق: همیشه می خواهید دستاوردهای بزرگ داشته باشید. فرمانده: می خواهید کارها را اداره کنید. مشاور: یک متفکر منظم هستید. جمع کننده: از جمع کردن افراد در کنار هم لذت می برید. احساسات و علایق شما به زندگی تان هیجان می بخشد.
۲. احساسات/ علایق، نقاط قوت و ارزش ها
ارزش های خود را به فهرست تان اضافه کنید. اصول معنی داری که اثر مستقیمی بر کار بعدی شما دارند را انتخاب کرده و فهرستی از اهداف مهم خود تهیه کنید. ارزش های رایج شامل شجاعت، عزم و امانت داری هستند. پنج ارزش را در جدول خود بگنجانید.
۳. فهرست مشارکتی
کارهایی که می خواهید انجام دهید را در طوفان مغزی بررسی کنید. سپس فهرستی از اهداف خود تهیه کنید.
۴. دایره کامل
نموداری با بیضی کوچکی در مرکز آن و محورهایی رو به بیرون رسم کنید. روی هر محور دایره ای بکشید که نماد یکی از حوزه های وسیع زندگی شما مثل روابط، سلامتی و تندرستی، شغل، معنویات، تحصیلات و... است. نقطه ای مشکی به نشانه میزان انجام درست وظایف هر گروه روی هر محور بکشید. هرچه نقطه مشکی به هر دایره نزدیک تر باشد، در آن حوزه بهتر عمل کرده اید.
۵. تنظیم جملات «می خواهم...»
پس از تفکر دقیق درباره همه موضوعات و تمرینات بالا و نوشتن پاسخ های خود، مجموعه ای از جملات «می خواهم....» را برای هر گروه اصلی زندگی خود تهیه کنید. مثال: گروه پولی: می خواهم بیشترین درصد ممکن را در برنامه ۴۰۱بازنشستگی خود سرمایه گذاری کنم. گروه شغلی: می خواهم در سال آینده کاری پیدا کنم که از آن لذت ببرم و در آن احساس چالش و ارزش داشته باشم.
این موارد را کاملا شفاف بنویسید. جملات «می خواهم..» را مثبت و قطعی بنویسید. آن ها باید «خاص، قابل اندازه گیری» و بر دارای مهلت معین باشند. بنابراین «می خواهم بیشتر مطالعه کنم» اثرگذار نیست. به جای آن بنویسید: «می خواهم ۲۰ صفحه در روز مطالعه کنم.»
جملات «می خواهم...» را بر اساس «احساسات، نقاط قوت و ارزش ها، مهارت ها و مزیت های حرفه ای و عواملی خارجی اثر گذار بر اهداف خود، مثل پیشرفت های تکنولوژیکی و ملاحظات بازار بنویسید. برای کوتاه مدت نیاندیشید.
۶. کاربرگ پل
در تمرین بعدی برای شناخت خود، «کاربرگ پُل» را تهیه کنید. این کاربرگ چهار موردی را نشان می دهد که «پلی برای رسیدن شرایط مطلوب» ایجاد می کند. فهرستی از شرایط فعلی خود، برای مثال: «من نامنظم کار می کنم و شرایط نامساعدی دارم»، آنچه آرزو دارید به دست آورید: «می خواهم در ۱۸ ماه آینده فلان مقدار پول به دست آورم»، چیزی که باید داشته باشید: «می خواهم هر ماه یک فعالیت خاص دوستانه/خانوادگی برنامه ریزی کنم» و آنچه خوب است اما ضروری نیست: «می خواهم ماهانه حداقل ۱۰ درصد درآمدم را در بازار سهام یا بازار مسکن سرمایه گذاری کنم» را تهیه کنید. جملات مربوط به خواسته ها، ارزیابی شرایط فعلی، بایدها و فهرست موارد خوب اما غیرضروری را با گروه های نمودار دایره ای خود مرتبط کرده و برای هر مورد مهلتی مشخص کنید. یاداشت همه موارد، باعث تمرکز تفکر و برنامه ریزی می شود.
- این تکنیک های ذهنی برای تیم نیز مفید هستند
تمرین هایی که در بالا به آن ها اشاره شد، علاوه بر افراد برای تیم ها نیز مفید هستند. تیم هایی که از فرایند ارزیابی شخصی پیروی کرده و فهرستی از خواسته های خود تهیه می کنند، می توانند هویت خود به عنوان یک گروه و مواردی که مایلند به آن ها دست یابند را شفاف سازی کنند. اعضای تیم می توانند پیشاپیش این تمارین را اجرا کرده یا برای کمک به دیگر اعضای تیم، از آن ها استفاده کنند.
اگر همه با تفکر «ماشین قرمز» سازگار شوند، سازمان سود زیادی کسب خواهد کرد. برای تغییر فرهنگ خود به شکلی مثبت، به همه یاد دهید که بر خواسته های خود تمرکز کنند، نه بر نگرانی ها و ترس ها. چنین تغییری بسیار انرژی بخش است.
تاریخ: چهارشنبه 20 آبان 1394 - 00:59 عنوان: پاسخ به «««««««قانون جذب و کائنات»»»»»»»
عضو فعال
عضو شده در: 3 بهمن 1390 پست: 529 محل سکونت: ساوه ...
امتياز: 13590
یازده راه قانون جذب
روانشناسان، متفکران عصر جدید و رهبران مذهبی سال های متمادی است که حول مسئله " قانون جذب" صحبت می کنند، اما در واقع این قانون پس از انتشار کتاب "راز" در سال ۲۰۰۶ محبوبیت خود را در میان عموم مردم بازیافت. قانون جذب بسادگی در این جمله خلاصه می شود: "ما هر آنچه را که به آن فکر کرده، چه خوب چه بد، جذب خود می کنیم." باور کنید یا نکنید، امروزه پژوهش های علمی ثابت کرده که افکار مثبت، زندگی ما را تحت تأثیر همه جانبه خود قرار می دهند.در زیر به یکی از محبوب ترین کتاب های موجود در این موضوع یعنی قانون جذب اشاره می کنیم: کتاب "مبانی تعالیم ابراهیم، استر و جری هیکس"
۱- شما اتفاقات خوب یا بد را براساس تفکراتتان تجربه می کنید:
"کسی که همیشه در مورد بیماری صحبت می کند، بیمار می شود و کسی که به طور مداوم در مورد رفاه صحبت کند، در رفاه و آسایش به سر خواهد برد." استر و جری هیکس در این کتاب اشاره می کنند که "شما همه ی این ها را براساس تفکرات تان جذب می کنید." با تمرکز بر روی چیزی، باعث می شوید آن مسئله برایتان اتفاق افتد.
۲- شما با فکر کردن به چیزی آن را به سمت خود جذب می کنید، حتی اگر آن را نخواهید:
بر اساس این کتاب "شما با فکر کردن به چیزی از طریق قانون جذب، آن را بزرگ و بزرگتر و قویترخواهید کرد." بنابراین سعی کنید افکار خود را مثبت نگه دارید.
۳- هر چه بیشتر بر روی مسئله ای تمرکز کنید، قویتر می گردد:
مورد مذکور این قابلیت را به شما می دهد که حقیقت زندگی خود را با افکارتان ساخته و مسائلی که دوست داشته تجربه کنید، روزی به آنان دست خواهید یافت. شما با نگرانی های خود باعث می شوید اتفاقات بدی برایتان رخ دهد.
۴- بهتر است به احساسات خود اعتماد کنید تا آن که بیش از حد به تصمیماتتان فکر کنید:
به بیان دیگر: به ندای قلب خود گوش فرا دهید. به جای فکر بیش از حد به انتخابهایتان اجازه دهید احساساتتان، شما را به سمت درست هدایت کند. با این کار زندگی رضایتمندانه تری را تجربه خواهید کرد.
۵- شما با تفکر مثبت خود می توانید باعث گردید اتفاقات خوب با سرعت بیشتری برایتان رقم خورد:
برادران هیکس در این کتاب می نویسند: "خواستن و تمایل" شامل تمرکز به یک موضوع آن هم به صورت کاملأ مثبت می باشد. وقتی که به موضوعی با دقت نظر کامل به گونه ای مثبت می نگرید، آن مسئله بسرعت برایتان به وقوع خواهد پیوست . . . شک نکنید."
۶- برای ایجاد یک تغییر، باید به مسائل آن گونه که آرزو دارید باشند، بنگرید نه آن گونه که در واقع هستند:
این رازی است که تنها افراد موفق می دانند و در کتاب های علمی با عنوان "تجسم دیداری" از آن یاد می شود. مایکل فلپس هر شب قبل از خواب خود را برنده تجسم می کرد. همان گونه که می بینید وی در حال حاضر پرافتخارترین قهرمان تاریخ بازیهای المپیک و دارنده ۲۲ مدال شنا است. در این کتاب می خوانید: "به منظور تأثیر هر چه بیشترِ تفکرات مثبت بر روی اتفاقات، بایستی نادیده بگیرید که چه کارهای دشواری هستند- و هم چنین به این که دیگران شما را چگونه می بینند کاملاً بی توجه باشید. و تنها تمام تمرکز خود را حول این محور بگنجانید که دوست دارید چه اتفاقاتی برایتان به وقوع بپیوندند.
۷- شما می توانید قدرت مغناطیسی جذب اتفاقات خوب خود را با اختصاص دادن زمان روزانه به "افکار قدرتمند" افزایش دهید:
۱۵ دقیقه از روزتان را به طور جدی به فکر کردن در مورد اهداف، رؤیاهایتان و آن چه از زندگی می خواهید اختصاص دهید. برادران هیکس می گویند این عمل شانس شما را برای رسیدن به موفقیت بسیار افزایش می دهد.
۸- موفقیت یک منبع تمام نشدنی است. هر کس می تواند از آن بهره برد:
فراموش نکنید که موفقیت دیگران، موفقیت شما را محدود نمی کند. از آن طرف براساس آنچه که در کتاب نوشته شده، شما با جذب موفقیت، موفقیت دیگران را محدود نخواهید کرد.
۹- به خودتان اجازه ندهید در ناامیدی ها غرق شوید:
ناامیدی تنها باعث جذب اتفاقاتی است که ناراحتی شما را بیشتر خواهند کرد و تنها نشانه آن است که شما به هدفی که در زندگی آرزویش را داشته اید، نرسیده اید. بنابراین به جای حسرت خوردن برای از دست دادن آرزوهایتان، تنها به آنچه دوست دارید و می خواهید، فکر کنید.
۱۰- از تماشای برنامه های تلویزیونی همانند جنایت و بیماری که انرژی های منفی را به شما منتقل می کنند، اجتناب کنید:
با دیدن این برنامه ها تنها موجب می گردید به آنان بیشتر فکر کرده و شانس اتفاق افتادنشان را افزایش دهید. باز هم یادآوری می کنیم که: "با توجه شما به هر چیزی، آن مورد بیشتر و بیشتر به سمت شما کشیده می شود."
۱۱- بدانید اگر روابط تان با دیگران بد است، تنها خودتان موجب آن گشته اید:
توجه به مسائل منفی هم چون گرفتن انتقام می تواند موجب ویرانی روابط شخصیتان باشد. با این ذهنیت که "هیچ چیز به وقوع نخواهد پیوست مگر آن که شخصاً آن را جذب کرده باشید"، می توانید از روابط بد با همسر و بستگان تان رهایی یابید.
تاریخ: یکشنبه 15 آذر 1394 - 15:33 عنوان: پاسخ به «««««««قانون جذب و کائنات»»»»»»»
عضو فعال
عضو شده در: 3 بهمن 1390 پست: 529 محل سکونت: ساوه ...
امتياز: 13590
30 راه برای نفوذ دردل افراد
اصول دوستیابی و نفوذ بر دیگران و رهبری مؤثر به قرار زیر است :
1 - انتقاد، شکایت و محکوم نکنید.
2 - صادق باشید.
3 - در دیگران انگیزه ایجاد کنید.
4 - ذاتاً به دیگران علاقه مند باشید.
5 - همیشه حتی در هنگام مشکلات و سختی ها خنده رو باشید.
6 - به یاد داشته باشید که نام هر فردی زیباترین و مهمترین کلمه است.
7 - شنونده خوبی باشید . دیگران را تشویق کنید در مورد خود صحبت کنند.
8 - بر اساس علایق دیگران صحبت کنید.
9 - طوری رفتار کنید که دیگران احساس کنند مهم هستند و هر کاری که از دستتان بر می آید صادقانه برایشان انجام دهید.
10 - بهترین راه موفقیت در بحث، اجتناب از آن است.
11 - به « نظر » دیگران احترام بگذارید. هرگز نگویید « اشتباه می کنید »
12 - اگر اشتباه کردید، سریع و صادقانه آن را بپذیرید.
13 - دوستانه صحبت کنید.
14 - طوری صحبت کنید که طرف مقابل همیشه در پاسخ تان « بله » بگوید.
15 - اجازه دهید طرف مقابل بیشتر صحبت کند.
16 - اجازه دهید طرف مقابل احساس کند از شما برتر است.
17 - صادقانه همه چیز را از نگاه طرف مقابل ببینید.
18 - با عقاید و آرزوهای مثبت و سازنده دیگران همراه شوید.
19 - با افراد مثبت و انگیزه دهنده دوست باشید.
20 - عقایدتان را به دیگران تحمیل نکنید.
21 - خود را با علائم غیر کلامی طرف مقابل هماهنگ کنید.
22 - صادقانه از دیگران تعریف کنید.
23 - اشتباهات دیگران را غیر مستقیم تذکر دهید.
24 - قبل از انتقاد از دیگران در مورد اشتباهاتتان صحبت کنید.
25 - به جای دستور صریح، سؤال کنید.
26 - در دیگران احساس امنیت ایجاد کنید.
27 - هر پیشرفت جزیی و هر نکته مثبتی را تحسین کنید.
28 - مشوق باشید و بکوشید اشتباه دیگران را آسان و قابل اصلاح نشان دهید.
29 - بگذارید افراد از انجام پیشنهادات شما خوشحال شوند.
30 - اگر برای کسی کاری انجام می دهید، انتظار جبران نداشته باشید.
تاریخ: یکشنبه 15 آذر 1394 - 15:38 عنوان: پاسخ به «««««««قانون جذب و کائنات»»»»»»»
عضو فعال
عضو شده در: 3 بهمن 1390 پست: 529 محل سکونت: ساوه ...
امتياز: 13590
چگونه انرژی منفی را از خود دور کنیم؟
تعریف انرژی منفی با اصطلاحات علمی سخت است ولی مسلما هر كسی آن را تجربه كرده است.
این بدان مفهوم نیست كه آنها بد یا منفی هستند ولی به این معناست كه آنها با منبع درونی انرژی مثبتشان قطع رابطه كردهاند!شاید شما تجربه رفتن به جایی یا بودن با افرادی را دارید كه باعث میشوند احساس بدی پیدا كنید؛ احتمالا احساس خستگی بكنید.
گرچه سخت است علت دقیق ناراحتیتان را معلوم كنید ولی به هر حال آن را احساس میكنید. در عوض، امكان دارد شما در كنار بعضی افراد خودبهخود احساس بهتربودن و داشتن آرامش بیشتر بكنید.
این تجربیات اتفاقی نیست؛ اینها نتیجه تبادل مشخص انرژی است. وقتی شخصی انرژی كمی دارد، فقط بودن با فرد دارای انرژی زیاد به او نیرو میدهد، در عین حال از انرژی خود آن شخص اندكی كاسته میشود. انتقال انرژی از شخصی به شخص دیگر موجب برقراری تعادل و توازن میشود.
مثلا اگر شما احساس خوبی دارید و با كسی كه احساس بدی دارد ارتباط برقرار میكنید، بعد از مدتی آن فرد احساس بهتری پیدا میكند و احساس خوب شما كمتر خواهد شد. ممكن است این تغییر را خود احساس نكنید ولی طی چند ساعت یا چند روز متوجه میشوید كه احساس خوبی ندارید. درك این تشابه به توضیح تبادل انرژی مثبت و منفی كه همیشه در جریان است، بیشتر كمك میكند.
وقتی منفیبافی میكنیم چه اتفاقی میافتد
هرچه بیشتر منفیبافی میكنیم و راهی هم برای رهاساختن آن نمییابیم انرژی خود را راكد نگه میداریم.
وقتی درگیر منفیبافی میشویم ممكن است سعی كنیم اعتماد و اطمینان داشته باشیم ولی وقتی دست به كاری خطیر میزنیم، همچنان دستخوش اضطراب و سردرگمی میشویم؛ بدینترتیب اعتمادبهنفس ما زائل شده است. ما آرزوی درونیمان را برای فعالیت بیشتر و پیشرفتكردن احساس میكنیم ولی متوجه میشویم عقب نگه داشته شدهایم.
اما وقتی درگیر منفیبافی میشویم، شاید دلمان بخواهد شاد باشیم ولی احساس میكنیم كه با افسردگی و تأسفخوردن برای خود، بیشتر در خود غرق میشویم. لذت ما كم میشود و احساس میكنیم میل درونیمان شادبودن است اما آن را نمییابیم. این فرایند در افرادی با حساسیت كمتر كه از كمبودهای خود بیاطلاع هستند، متفاوت است. آنها تاحدودی شاد هستند ولی این افراد از دیرباز مفهوم لذتبردنهای واقعی را از بین بردهاند.
فراموش نكنیم وقتی منفیبافی میكنیم ممكن است بخواهیم نسبت به خودمان احساس خوبی داشته باشیم ولی هنوز گرفتار احساس گناه و بیارزشی هستیم. ما نمیتوانیم خلوص، معصومیت و خوبی را كه حاصل آن است احساس كنیم.
ما به خاطر اشتباهات گذشتهمان احساس تباهی و بیهودگی میكنیم و نمیتوانیم خودمان را ببخشیم. در نتیجه احساس میكنیم در قبال دیگران مسئول هستیم. اگر هنگام كودكی برای اشتباهاتمان تنبیه میشدیم ممكن است خودمان هم مجازاتكردنمان را ادامه دهیم.
روحهای حساس، منفیگرایی دیگران را به درون خود میكشند چون آنها بیشتر در معرض خطر هستند. منفیگرایی كه آنها احساس میكنند تركیبی از منفیبافیهای خودشان همراه با منفیبافیهای دیگران است. آنها مانند اسفنج به هر جا كه میروند منفیبودن و احساسات منفی دیگران را به درون خود میكشند.
اما چیزی كه به دیگران اجازه میدهد حساسیت كمتری داشته باشند توانایی فرونشاندن احساسات است. بعضی افراد هنگام عصبانیت نیاز ندارند احساساتشان را مورد بررسی قرار دهند تا به احساس بهتری برسند. این افراد فقط میخواهند احساساتشان را انكار كنند یا نپذیرند و سرانجام به راه خودشان بروند. این روش برای افرادی كه حساسیت كمتری دارند مفید است ولی برای كسانی كه حساسترند نمیتواند مفید واقع شود.
در واقع افراد، منفیگرایی خود را سركوب میكنند، آنها نهتنها این احساسشان را به دیگران منتقل میكنند بلكه منفیگرایی كمتری را از جهان جذب میكنند.
تبادل انرژی
افراد حساس كسانی هستند كه انرژی منفی بیشتری جذب میكنند. مگر اینكه خودشان از حساسیتشان به نوعی كم كنند. این افراد بسیار تأثیرپذیر هستند و اغلب زود مریض میشوند و نسبت به خودشان احساس منفی دارند.
در واقع بیش از حد خوردن یكی از راههای كمكردن حساسیتمان یا زائلساختن احساساتمان است. وقتی افراد گرفتار هر یك از موانع موفقیت شخصی هستند، اغلب با انرژی مثبت خود واقعیشان قطع ارتباط میكنند و به جای آن انرژی منفی به بیرون میفرستند.
بعضیها به دلیل نوع زندگیشان، دوستانشان و طرز فكرشان، انرژی منفی منتشر میكنند. این افراد ممكن است در تمام مدت یا بعضی اوقات این انرژی منفی را منتشر كنند اما افرادی كه با طبیعت واقعی خود بیشتر در تماس هستند، خودبهخود انرژی مثبت منتشر میكنند. بودن در كنار این افراد حال شما را عملا بهتر میكند، به همین دلیل است كه ما به سوی افراد موفق كشیده میشویم.
تخلیه انرژی منفی
نخستین گام در فرا گرفتن فرایند تخلیه انرژی منفی، رسیدن به آرامش بیشتر و مراقبه و برقراری تعادل است. درست همانطور كه شما توانایی جذب انرژی توسط نوك انگشتانتان را در مراقبه دارید، قدرت بیرون فرستادن آن را هم دارید.
دومین گام برای بیرون فرستادن انرژی منفی، فرستادن انرژی منفی به جایی است كه صدمهای به آن نمیزند. انرژی منفی توسط طبیعت جذب میشود و صدمهای به آن نمیزند. به همین دلیل است هنگامی كه گرفتار استرس یا اضطراب هستید، با رفتن به گردش در جنگل یا طبیعت خودبهخود به آرامش بیشتری دست پیدا میكنید. همچنین با توجه به همین موضوع بعضی افراد از رفتن كنار دریا یا درازكشیدن در آفتاب، لذت میبرند. عوامل طبیعی با جذب انرژی منفی، انرژی مثبت منتشر میكنند.
گیاهان، گلها و درختان معمولا بهترین هدف برای تخلیه انرژی هستند. برای اغلب افراد گلها بسیار قدرتمند هستند و میتوانند به بهبود حال آنها كمك كنند.
اكنون میتوانیم درك كنیم كه چرا افراد از دریافت گل به عنوان هدیه خوشحال میشوند یا چرا وقتی میخواهیم به كسی ابراز علاقه كنیم به او گل هدیه میدهیم. وقتی شخصی گلی را به عنوان هدیه دریافت میكند، آن گل به او كمك میكند تا احساسات منفی خود را رها كند و به حس بهتری دست یابد.
محل دیگر برای تخلیه انرژی منفی ظرف پر آب، وان حمام، استخر، حوض یا دریاچه است.
هرچه حجم آب بیشتر باشد قدرت تخلیه انرژی هم بیشتر است. آب، انرژی منفی را جذب میكند؛ برای حفظ جریان انرژی و استفاده از مراقبه و مدیتیشن منظم، مهم است روزانه 8 تا 10 لیوان آب بنوشید.
آتش عنصر نیرومند دیگری از طبیعت است كه ما میتوانیم برای تخلیه انرژی منفی خود از آن استفاده كنیم. به اوقات خوشی فكر كنید كه میتوانید دور یك آتش جمع شوید و داستانهای مختلف تعریف كنید.
آتش قادر است انرژی منفی را از ما دریافت كند؛ بنابراین برای دورشدن از انرژی منفی میتوانیم از آن استفاده كنیم.
این آگاهی مهم درباره انرژی میتواند به راحتی اشتباه فهمیده شود؛ مثلا ممكن است شخصی از بودن در كنار افرادی با انرژی منفی یا سرزنشكردن دیگران برای مشكلات، مضطرب شود.
اگر شما انرژی مثبت زیادی دارید، گرفتن انرژی منفی بخش اجتنابناپذیر زندگی است. شما نمیتوانید از آن فرار كنید. به جای اینكه درصدد اجتنابكردن از انرژی منفی باشیم، فقط نیاز داریم برای تخلیهكردن و رهایییافتن از آن مصمم باشیم.
این تبادل طبیعی انرژی بسیار شبیه وضع هوا در طبیعت است. یك سیستم فشار ضعیف همیشه یك سیستم فشار قوی را جذب میكند. جریان هوای گرم همواره در یك اتاق سرد بالا میرود. اگر خانه شما گرم و راحت است و پنجرهها دو جداره نیستند، در زمستان جریان هوای سرد را خواهید داشت و گرمای درون تحت تأثیر سرمای بیرون قرار خواهد گرفت؛ حتی اگر دستتان را به پنجره نزدیك كنید، جریان هوا ر احساس میكنید. طبیعت همیشه در جستوجوی تعادل است. به همان صورت، وقتی كه شما انرژی مثبت زیادی دارید، انرژی منفی را هم جذب میكنید.
رمز موفقیت شخصی این است كه با شارژ مجدد میتوانید ادامه دهید و سپس انرژی منفی را كه جذب میكنید تخلیه كنید. كوشش برای اجتناب از انرژی منفی در صورتی مهم است كه خسته و بیمار هستید. ولی اگر هر روز با مراقبه و مدیتیشن و دریافت آرامش و رهایی به هر طریقی كه خود سراغ دارید، خود را تقویت سازید و سپس عشق خود را با اطرافیان تقسیم كنید، بیشترین رضایت خاطر را خواهید داشت. همچنان كه قدرتتان را برای جذب انرژی مثبت و تخلیه انرژی منفی تقویت میكنید، مقابله با چشمان منفیگرا شما را نیرومند میسازد.
تاریخ: یکشنبه 15 آذر 1394 - 15:41 عنوان: پاسخ به «««««««قانون جذب و کائنات»»»»»»»
عضو فعال
عضو شده در: 3 بهمن 1390 پست: 529 محل سکونت: ساوه ...
امتياز: 13590
قانون توانگری
- حقیقت تکاندهنده دربارهٔ توانگری
توانگر بودن، بهطور کامل درست است نه نادرست؛ مجبور هستید که ثروتمند باشید، زیرا حق ندارید فقیر باشید. این وظیفهٔ بیچون و چرای ما است که از راههای شرافتمندانه ثروتمند شویم. همیشه فکر کنید که از آسمان طلا میبارد.
- چند نکتهٔ مهم برای رسیدن به هدفها و آرزوها
۱- قانون خلاء:
در آزمایش و تنهائی به فکر آرزوهای خود باشید. به آنها برنامه دهید و آنها را مرتب کنید...
۲- قانون تخیل
فکر کنید که به آرزوی خود رسیدهاید و با آن، زندگی شادمانه و سرشار از آرامشی دارید.
۳- قانون دعا
دعا کنید. از خداوند بخواهید که کمکتان کند. با او صادقانه صحبت کنید تا شما را اجابت کند.
۴- قانون اعتمادبهنفس
خسته نشوید. روی هدف خود بایستید و پافشار کنید. استفاده از عبارتهای تأکیدی خیلی مهم است. این عبارتها کمک میکنند تا شما به خواستههای خود برسید و قدرت فوقالعادهای هم دارند. مانند: ”هماکنون همه چیز و همه کس سبب توانگری من میشود“ یا ”من هماکنون موجب توانگری همه چیز و همه کس میشوم“.
این فکرها را بهکار بگیرید تا به خواستههای خود برسید.
همیشه مدیتیشین کنید.
هر جا که هستید به یاد خداوند باشید و از او کمک بخواهید. از او بخواهید ترس و اضطراب را از شما دور کند.
یک مراجعهکنندهٔ بازرگان داشتیم که هر وقت از او میپرسیدم: ”وضع کسب و کار چهطور است؟“
میگفت: ”بد نیست“ ولی بعد از مطالعه کتاب، اینگونه پاسخ میداد: ”وضع کسب و کار علای است، چون از آسمان طلا میبارد“ در مدتی کوتاه، او به ثروتی دستنیافتنی رسید.
اینگونه فکرها و تلقینها، نه تنها شما را خوشبختتر و ارزشمندتر خواهند ساخت، بلکه در عصر نوین از راههائی بیشمار و شگفت، وجود شما را برای همنوعانتان به برکتی بزرگتر و غنیتر تبدیل خواهد کرد.
یکی از آرزوهای همه کسانی که دارای اندیشهٔ توانگر هستند، این است که بتوانند روی پای خود بایستند و از نظر مالی مستقل باشند. استقلال مالی، در اصل به معنای آزادی مالی است. سعی کنید قدر پول خود را بدانید، از آن درست استفاده کنید و برای آن از خداوند طلب دعای خیر کنید تا خداوند به آن برکت دهد. از جملههای مثبت استفاده کنید، به آن انرژی بفرستید تا روز به روز زیادتر شود.
از جملههای کلیدی مثبت استفاده نمائید. مانند ”از نظر خداوند همه چیز ممکن است“.
”هر روز به یاری خدا، صاحب استقلال مالی بیشتری میشوم!“ مطمئن باشید که استقلال مالی نیز، از راه خواهد رسید.
”از وفور بیکران و غنی نعمتهای خداوند لبریز هستم، خداوند تمام نیازهای من را برآورده میسازد“.
تاریخ: یکشنبه 15 آذر 1394 - 15:46 عنوان: پاسخ به «««««««قانون جذب و کائنات»»»»»»»
عضو فعال
عضو شده در: 3 بهمن 1390 پست: 529 محل سکونت: ساوه ...
امتياز: 13590
خانه قانون جذب و دفع دارد؟
در اکثر مواقع کلمات و خاطرات کودکی، مثل خانه، برای ما با عشق همراه است؛ خانه محل اصلی عشق در دوران کودکی هر فرد است، جایی که غذا می خوردیم، می خوابیدیم، به ما توجه می شد، می خندیدیم، گریه می کردیم . تجربه ی عشق های دوران نوجوانی و جوانی با آن عشق اولیه دوران کودکی مرتبط است.
۱- بعضی از ما دوست داریم تجاربمان را تکرار کنیم. مثلاً همیشه از یک مسیر خاص می رویم از یک سوپر خاص خرید می کنیم و با این کار در دنیای در حال تغییر احساس امنیت می کنیم.
در مورد کودکی نیز همینگونه است، ما کودکی خود را تکرار می کنیم و اغلب موقعیت هایی را به طور نا خود آگاه جستجو می کنیم که شبیه موقعیت های دوران کودکی ماست، صرف نظر از اینکه تجارب کودکی مثبت بوده باشد یا منفی بعضی افراد تمایل به تکرار شرایط دارند.
خانه برای ما همواره محل عشق بوده حتی اگر در آن پدر و مادر دعوا می کردند. تصور ما از عشق، تصوری است که در خانه شکل گرفته است.اگر در خانه طرد و عدم پذیرش بوده است، ما عشق را با طرد و عدم پذیرش می فهمیم. تصور دیگری نمی توانیم داشته باشیم چرا که تنها تجربه ی ما از عشق همان است. یا اگر پدر معتاد بوده ما عشق را با مواد درک کرده ایم، بنابراین ممکن است در تجارب بعدی عشقمان به دنبال کسی برویم که یکی از ویژگی های اصلی او اعتیاد است. به همین دلیل است که بسیاری از افرادی که پدر یا برادر معتاد داشته اند، در انتخاب همسر نیز معمولاً جذب افراد معتاد می شود گویی که می خواهند به شرایط خانواده بازگردند!
اگر خانه برای ما به معنای هرج و مرج باشد، ممکن است اشخاص بی ثباتی را پیدا کنیم که ما را در ایجاد یک رابطه ی غم انگیز و پر هرج و مرج کمک کنند. اگر خانه به معنای تنهایی باشد، ممکن است کسی را پیدا کنیم که به ما عشق، محبت و توجه کافی نداشته باشد تا دوباره احساس تنهایی کنیم. اگر خانه به معنای ترس باشد، ممکن است جذب کسی شویم که دائماً از ما انتقاد کند و ما را تهدید به ترک شدن نماید تا همیشه این احساس ترس را تجربه کند. ما به طورر ناخودآگاه چیزی را انتخاب می کنیم که برای ما آشناست. گویی "به خانه باز می گردیم".
۲- اما برخی از ما در همان کودکی هم خانواده ی خودمان را نپذیرفته ایم. برخی از ما دلمان می خواست مادر دیگری داشته باشیم. برخی از ما پدر اصلی خود را ناپدری می دانستیم و یا اینکه مادر خود را نامادری به حساب می آوردیم. برخی از ما خانه و خانواده خود را محل مناسبی برای عشق نیافتیم و ازخانه و خانواده خود بیزار هستیم. اینگونه افراد معمولاً در تجربه ی عشق از خانه فرار می کنند و به سمت شرایطی حرکت می کنند که در تضاد با خانه ی کودکی باشد. به عنوان مثال اگر فردی خانواده ی مذهبی داشته است، در فرار از خانه به دنبال خانواده هایی خواهد بود که مذهبی نباشد و یا اگر خانواده ی متمول و پولداری داشته است، در فرار از خانه ممکن است به سمت خانواده ای فقیر حرکت کند. یا اگر خانه برای آنها تداعی تنهایی می کند، در عشق به دنبال در جمع بودن هستند، گویا اصلاً حاضر نیستند که به خانه بازگردند.
البته توجه به چند نکته ضروریست:
ـ شاید در بعضی خصوصیات فرار از خانه و بعضی موارد بازگشت به خانه وجود داشته باشد و به طور مطلق وجود نداشته باشد اما اینجا به طور موردی بررسی کردیم و به نظر می آید یکی از این دو نوع گرایش به طور کلی تمایل بیشتری دارد.
ـ همه ی این مسائل به طور نا خودآگاه هستند، پس اگر شما تلاش هشیارانه ای برای درک و تأثیر گذاری بر روی این تمایلات انجام دهید، می تواند بر آن جنبه هایی که نمی خواهید فائق آیید.
تاریخ: یکشنبه 15 آذر 1394 - 15:48 عنوان: پاسخ به «««««««قانون جذب و کائنات»»»»»»»
عضو فعال
عضو شده در: 3 بهمن 1390 پست: 529 محل سکونت: ساوه ...
امتياز: 13590
راز جاذبه یک بانک دولتی
برخی هم وطنان در روزهای اخیر در تلویزیون با یک آگهی جدید روبرو شده اند.این آگهی مربوط به تبلیغ حسابهای قرض الحسنه پس انداز یک بانک دولتی است و هدف اصلی آن جلب مشتری برای افتتاح حساب در این بانک می باشد.
این آگهی شاید برای نگاه اول قدر ناآشنا باشد .آگهی مذکور شبیه یک مستند ،طراحی شده و جریانی سریع داشته و در آن افرادی جلوی پس زمینه ای با نقوش مبهم زرد رنگ به سرعت ظاهر شده و با کاتهای مداوم جریان محتوا را هدایت می کنند. افراد حاضر در این آگهی از ظاهر و چهره های متفاوتی برخوردار بوده و قدری متفاوتتر از تیپهای معمول جامعه ایران هستند.
برخی هم وطنان در روزهای اخیر در تلویزیون با یک آگهی جدید روبرو شده اند.این آگهی مربوط به تبلیغ حسابهای قرض الحسنه پس انداز یک بانک دولتی است و هدف اصلی آن جلب مشتری برای افتتاح حساب در این بانک می باشد.
محتوای این آگهی هم قدری متفاوت است! در این آگهی از قانونی به عنوان قانون جاذبه یاد می شود.طبق قانون جاذبه مذکور، فرد به هر چیز فکر کند به آن دست می یابد. پیام اصلی این آگهی این است که هر چیزی را چه ببینید چه به خاطر آورید و چه تصور کنید، هر چیزی که روی آن متمرکز شوید را به سوی خود جذب می کنید. و هرگاه این تمرکز همراه با احساسات شدید باشد جذب آن سریع تر خواهد بود.
این آگهی مبتنی بر اندیشه ای است که در آن فرد با تصور واقعی شرکت در مسابقه بانک و جایزه گرفتن یک اتومبیل واقعا به آن دست خواهد یافت.شما فقط کافی است که تصور کنید که در اتومبیل نشسته اید و واقعا به آن دست یافته اید. در این تیزر،قانون مذکور ،قانون جاذبه نامیده می شود.یعنی فرد به هر چیز فکر کند به آن دست می یابد.در نهایت به شکل اغواگرایانه ای به مخاطب این گونه القا می شود، تو با تصور جایزه 25 میلیون تومانی گرفتن در بانک حساب باز می کنی و تمام انرژیهای هستی به کمک تو می آیند و تو واقعا برنده می شوی.
در این آگهی از قانونی به عنوان قانون جاذبه یاد می شود.طبق قانون جاذبه مذکور، فرد به هر چیز فکر کند به آن دست می یابد.
حال واقعیت چیست و ریشه تئوریک این تیزر از کجا آمده است؟
با بررسی ساده ای متوجه می شویم که تیزر مذکور برگرفته از فیلم مستند راز (secret)، محصول 2006 كشور استرالیا به كارگردانی دروت هریوت
پیام اصلی فیلم راز كه از كتاب «علم پولدارشدن» نوشته والاس واتلز در سال 1910 (98 سال قبل) اقتباس شده چنین است: «راز بزرگ جهان هستی به ما میگوید انسان به گونهای خلق شده است كه میتواند به تصوراتش جامه عمل بپوشاند. در واقع هر كس به آرزوهای مثبت و بزرگ فكر كند، ناخودآگاه تمام انرژی و توانش برای تحقق آن آرزو و تصور متمرکز می شود و اگر مایوس نشود و از تلاش دست برندارد، به آرزو و تصور خود خواهد رسید».
در این فیلم دکتر جان دمارتینی(فیلسوف)، دکتر فرد آن ولف (فیزیکدان کوانتوم) ، باب دویل (نویسنده) ، بیل هریس ( روانشناس) ، دکتر جان هگلین (فیزیکدان کوانتوم) ، جیمز آرتور ری (فیلسوف) ، نیل دونالد والش (نویسنده) و ... از این راز صحبت می کنند.
پیام اصلی فیلم راز كه از كتاب «علم پولدارشدن» نوشته والاس واتلز در سال 1910 (98 سال قبل) اقتباس شده چنین است: «راز بزرگ جهان هستی به ما میگوید انسان به گونهای خلق شده است كه میتواند به تصوراتش جامه عمل بپوشاند. در واقع هر كس به آرزوهای مثبت و بزرگ فكر كند، ناخودآگاه تمام انرژی و توانش برای تحقق آن آرزو و تصور متمرکز می شود و اگر مایوس نشود و از تلاش دست برندارد، به آرزو و تصور خود خواهد رسید».
قانون جذب یا law of attraction فیلم «راز» یا همان The Secret چیست؟
قانون جذب همان راز معروف و ادعایی این مجموعه پرسروصدا در کل جهان است که میگوید فقط چیزهایی به سمت تو میآیند و نصیبت میشوند که تو چهار مرحله را برای رسیدن به آنها طی کرده باشی :
1- آنها را خواسته باشی و در واقع صدا زده باشی . که اینکار به صورت فکر کردن به آن خواسته شروع میشود .
2- یقین داشته باشی که به محض طلب و خواستنت چیزی در جهان هستی شروع به تغییر و سازماندهی و دوباره چیدن دنیا میشود که تو به خواستهات برسی .
3- تا لحظه وصال یعنی تا لحظه رسیدن به آنچه طلب کردهای طوری فکر کنی و رفتار کنی و از همه مهمتر احساس کنی که انگار به آن چیز رسیدهای!
4- از کاینات و جهان هستی به خاطر هر چه به شما میدهد و داده و خواهد داد تشکر و سپاسگذاری کنید.
هر شرایطی که الآن در آن قرار دارید چه پولدارید چه فقیر ، چه خوشبختید چه آزرده خاطر ؛ همگی به خاطر این است که شما قانون جذب را برای شرایط فعلی خودتان به کار گرفتهاید
قانون جاذبه را میتوان به صورت خلاصه در سه عبارت ساده بیان کرد
1- افکار ، 2- فرکانس ، 3- اجسام .
افکار به فرکانس تبدیل می شوند و فرکانسها اجسام را در پی دارند.از منظر فیلم راز جهان هستی مانند غول چراغ جادو است که با فهم قانون جاذبه به کمک تو می آید!
نکاتی که از این نوع استدلال حاصل می گردد این است که :
1- به نوعی اومانیسم و انسان گرایی شدید در این نگاه تاکید شده است:
در این نگاه کیهان و نیروهای آن که معادل خداوند و ملائک هستند به تسخیر انسان در می آید و در واقع انسان به صاحب اصلی ترین قدرت تبدیل می شود.از نگاه این تفکر انرژی کیهانی مانند غول چراغ جادو در خدمت انسان قرار گرفته و مسخر او میشود.در واقع به جای بندگی انسان ما با بندگی انرژی هستی (نعوذ بالله خدا)رو برو می شویم.
2- مشیت خداوندی و نیروهای ماورائی مانند ملائک یا به فراموشی سپرده می شود و یا حداکثر به عنوان نوعی از انرژی کائنات شناخته می شود.
3- مقوله دعا و استجابت برای دریافت چیزی و یا برآورده شدن نیازی مطلقا فراموش گردیده است.هم چنین مفهوم تمرکز بر موضوع ؛نسبتی با مفهوم دعا به معنای دینی ندارد.چرا که به محض تمرکز و درک قانون جاذبه فرکانسها ایجاد شده و حتی جسم را به دنبال دارند.چرا که در ادبیات دینی ما بسیاری از دعاهای خالص نیز استجابت نمی گردد.امام علی (ع) در نامه 31 خود به فرزندش امام حسن در نهج البلاغه چنین می فرماید:
اما هرگز نباید از تاخیر در اجابت دعا مایوس گردی زیرا بخشش به اندازه نیت است . گاه می شود که اجابت به تاخیر می افتد تا اجر و پاداش و عطای درخواست کننده بیشتر گردد . و گاه می شود که درخواست می کنی اما اجابت نمی گردد در حالیکه بهتر از آن بزودی و یا در موعد مقرری به تو عنایت خواهد شد و یا اینکه به خاطر چیز بهتری این خواسته ات برآورده نمی شود زیرا چه بسا چیزیرا می خواهی که اگر به تو داده شود موجب هلاکت دین تو می شود . روی این اصل باید خواسته تو همیشه چیزی باشد که جمال و زیبائیش برایت باقی و وبال و بدیش از تو رخت بربندد مال برای تو باقینمی ماند و تو نیز برای آن باقی نخواهی ماند.
4- مساله توکل به عنوان یک مساله مهم در راه رسیدن به حوائج فراموش شده است
5- به نوعی خلقت(تبدیل فکر به فرکانس و جسم) و دخالت در خلقت برای انسان تاکید شده است.
سوال دیگر از صدا و سیما است.آیا عمق ادعاهای این تیزر مورد بررسی قرار گرفته است؟ایا درباره لایه زیرین معرفتی آن پرسش شده ؟
شاید اگرچه این محتوا در کوتاه مدت نشاط آفرین و مفید باشد اما عمق ادعاهایی که توسط سازندگان آن طرح شده این قدر زیاد است که باید درباره آن کنکاش کرد.
اما سوال دیگر از صدا و سیما است.آیا عمق ادعاهای این تیزر مورد بررسی قرار گرفته است؟ایا درباره لایه زیرین معرفتی آن پرسش شده است؟آیا اصول ذیل که جزو ضوابط تولید تیزرهای تبلیغاتی تلویزیون است رعایت گردیده است؟
اصل چهارم -آگهی نباید مروج عقاید خرافی بوده و یا با بهره گیری از آن تهیه شود.
اصل هشتم - سفارش دهندگان و سازندگان آگهیها باید مستندات لازم قانع کننده و قانونی برای ادعاها و استدلال های موضوع آگهی را ارائه کنند.
نتیجه :سیما در شرایطی به این آگهی اغواگرانه غیر منطبق با آموزه های دینی ما اجازه پخش میدهد كه برخی از معمولی ترین مفاهیم اجتماعی روز اجازه پخش در سیما را ندارند.
در سالهای گذشته تبلیغات اغواگرانه و قرعهكشیهای لارتاریگونه بانكها همواره مورد اعتراض اقتصاددانان و جامعه شناسان دلسوز كشور قرار داشته و این گونه تبلیغات، تضعیف كننده فرهنگ كاری و رواج دهنده مصرفگرایی ، روحیه حرص و مفت طلبی دانسته شده است. حال مشکل دوچندان شده که این تبلیغات به همراه معنویتهای مدرن و ماورا گراییهای غربی و یا برخی عرفانهای شرقی غیر اسلامی شده است! گویا مفهوم قرض الحسنه قرآنی به گوش متصدیان بانک نخورده است.
خداوند در قرآن کریم می فرماید:من ذی الذی یقرض الله قرضاً حسناً فیضاعفه له اضعافاً کثیره و الله یقبض و یبسط و الیه ترجعون. (264 - بقره)
کیست که به خدا قرض دهد, قرض نیکو را, تا آن را برای او مضاعف سازد به اضعاف بسیار و خداست که تنگ می گیرد و یا می بخشد و بازگشت همه شما به سوی اوست.
حال عبارت زیبا و بسیار تامل برانگیز وام به خداو ضمانت بازگشت بیشتر آن از سوی خدا کجا و تمرکز و استفاده از قانون جاذبه و انرژی کائنات برای دریافت بک جایزه کجا! كه در آن چند متخصص روانشناسی، فیزیك كوانتوم، فلسفه و الهیات خطاب به بیننده فیلم ، فرضیه «انسان به آنچه میاندیشد، جذب میكند» را تشریح میكنند.
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید