يك شنبه 9 اردیبهشت 1403

   
 
 پرسشهای متداول  •  جستجو  •  لیست اعضا  •  گروههای کاربران   •  مدیران سایت  •  مشخصات فردی  •  درجات  •  پیامهای خصوصی


فهرست انجمن‌ها » بحث‌هاي عمومي » نقش مهارتهاي مثبت ارتباطي در پيشگيري از اسيب ها مقاله شماره1

ارسال موضوع جدید  پاسخ دادن به این موضوع   تشکر کردن از تاپیک
 نقش مهارتهاي مثبت ارتباطي در پيشگيري از اسيب ها مقاله شماره1 « مشاهده موضوع قبلی :: مشاهده موضوع بعدی » 
نویسنده پیام
Aliabadi
پستتاریخ: سه‌شنبه 16 شهریور 1389 - 21:47    عنوان: نقش مهارتهاي مثبت ارتباطي در پيشگيري از اسيب ها مقاله شماره1 پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

مدیر انجمن
مدیر انجمن

عضو شده در: 30 بهمن 1388
پست: 2274

blank.gif


امتياز: 60455

نقش مهارتهاي ارتباطي در پيشگيري از اسيب هاي فردي و اجتماعي مقاله شماره 1

نوشته هايي كه با مولف پايان مي يابند از نويسنده است و مطالب ديگر از سايت هايي نقل قول شده اند كه در زير هر مطلب ادرس سايت را هم ذكر شده ... مولف



لزوم ارتباطات انساني

انسان موجودي است هوشمند و صاحب عقل و عواطف كه توانست با كمك زندگي اجتماعي و تقسيم كار از اين هوشمندي و عقل به بهترين شكل استفاده كند و بر موجودات ديگر در طبيعت برتري يابد. وقتي به تاريخچه اجتماعي انسان نگاه مي كنيم مي بينيم كه زندگي ادمي بدون تقسيم كار اجتماعي بسيار سخت و رنج زا و طاقت فرسا مي نمود. با تقسيم كار اجتماعي اساس مدنينت و تمدن انساني فراهم شدو انسان نه تنها بر طبيعت سخت زندگي غلبه مي كند بلكه پايه هاي تمدنها را بنا مي نهد و در سايه اين تقسيم كارمي بينيم كه نظم اجتماعي هم خود بخود بوجود مي ايد و با اين دوپديده يعني تقسيم كار اجتماعي و نظم اجتماعي انسان نه تنها مشكلات معيشتي و اقتصادي خود را حل كرد از بردگي و عجز طبيعت ازاد مي شود و بر طبيعت غالب وبا شناخت و تسلط بر طبيعت علارغم ضعفهاي جسمي اش به زندگي ادامه ميدهد و ير عرصه پيشرفت خود ميفزايد و تمدنها را خلق مي كند. هر رشته تمدن به معناي حل يك سلسله مشكلاتي بوده كه پيش پاي انسان قد علم كرده و با سررشته عقل حل و فصل ميشود
با تشكيل اجتماع و تقسيم كار انسان توانست علاوه بر تامين نيازهاي مادي اش و تولد مكرر جامعه ( تولد هر نسل ) به رشد فرهنگي و ديني و عقلي هم برسد و به توسعه ان كماكان مشغول است. عامل تسلط انسان برطبيعت برتري عقلي و حسي انسان بود . از سويي طبيعت سرشت انسان شامل عواطف و احساس و اگاهي و علاقه مند به كشف هستي بودوبر اساس اين خصوصياتي كه انسان داشت، نيازهاي ديگري جز غذا و معيشت هم بودند كه بايد تامين ميشدند كه شامل تفسير زندگي مرگ و جهان و بازگشت به جهان ابدي . يكي از اين نيازها ارتباط عقلاني و عاطفي با انسانهاي ديگر در يك جمع انساني است.هر انساني دوست دارد مورد محبت و حمايت قرار گيرد هر انساني نياز دارد خود را متعلق به جمع بداند ، قسمت عظيمي از نيازهاي رواني فرد فقط در جمع انساني بر اورده مي شود. ارتباط انسان با انسانهاي ديگر به بيان اريك فروم او را از زندان تنهايي رهايي مي بخشد . انسان موجودي است سرشار از عواطف و عواطف رشته ارتباط يك انسان با محيط خويش است. با ابراز عواطف انسان اين زندان تنگ را مي شكند و در بينش و فهم و عواطف ديگران سهيم ميشود ، در شادي ها و غمها ، تبادل دانش تبادل ايي زيبا بر قرار ميشود و بر مفهوم و معني انسانيت و حجم و كيفيت ان افزوده ميشود


نياز مبرم فرد به زندگي جمعي را در داستان رابينسون كروزو بوضوح مي بينيم كه در حادثه ايي... كه درياي طوفاني كشتي او و هم سفرانش را در هم مي شكند و او را به جزيره ايي غريب وگمنام پرتاب مي كند كه ردي از بني بشري در ابتداء در ان نمي بيند. او دراين جزيره خالي از سكنه بعد ازسالي.... به وجود فرد بومي پي مي برد وبا يك فرد بومي در جزيره دوست مي شود... انها حتي در ابتداء زبان هم را نمي فهميدند و بعدها او را «جمعه» مي نامد و از بودن اين تنها انسان در ان جزيره احساس مسرت مي كند .با ايماء و اشاره زبان همديگر را مي اموزند و مي توانند با هم ارتباط كلامي بر قرار كنند و بالاخره پس از دوستي با هم ، با كمك همديگر جزيره را ترك مي كنند ...و به ميان انسانها برميگردند. تعلق به جمع و ايجاد ارتباط كلامي با يكديگر براي تبادل افكار و احساسها يكي از اين نيازهاي مهم زندگي انسان را تشكيل مي دهد كه بدون ان سلامت روان فرد به مخاطره مي افتد. فقط دسته ايي ازبيماران رواني مانند «اوتيستهاي شديد الحال » هستند كه نيازي به ايجاد ارتباط فردي و جمعي نمي بينند. اين دسته از بيماران رواني كه در ايجاد ارتباط مشكلات فراوان دارند و اغلب سكوت مي كنند و فقط با اشياء خود را مشغول مي كنند . عواطف و احساسات در انها بسيارضعيف است و به اين علت نيازي به معاشرت با انسانهاي ديگر در خودرا احساس نمي كنند. بتقويت عواطف انساني و تقويت روابط انساني يكي از هدفهاي درماني اين گروه به شمار مي رود

يكي از اين نيازهاي عميق انسان احساس تعلق به خانواده و دوستان ، قوم و خويشاوندان است كه اورا دوست ميدارند و مورد حمايتش قرار ميدهند. احساس تعلق به گروه از بخش خانواده هم فراتر مي رود و شامل تعلق به گروههاي ديگر اجتماعي مانند هم محلي ها، همولايتي ها، و هموطن ها،همدرسي ها، همكارها هم مي شود. اين تعلق ها بواسطه اشتراكات ديني و وطني و خاكي و فرهنگي و قومي ، شغلي وحرفه ايي و فعاليت و انگيز هاي مشترك ايجاد ميشود كه يك وجدان جمعي مشتركي را خلق مي كند كه افراد را خواه و نا خواه به هم جوش و پيوند مي دهد. هسته اصلي ارتباط يك فرد در خانواده او شكل مي گيرد هرخانواده كانون عواطف و احساس ها و تفكرات و عقايدي است كه شخصيت فرد در ان شكل مي گيرد
هدف اين مقاله بيشتربررسي چگونگي ارتباطات انساني و اثرات مثبت اين ارتباطات در زندگي فردي است. در ايجاد ارتباطات انساني موانعي هم وجود دارد كه در مقاله بعدي به ان اشاره خواهد شد و اين موانع شرح و بسط داده ميشود در انجا بيان خواهد شد كه چه راه حل هاي ممكن براي رفع اين موانع وجود دارد. بهبود روابط انساني مثبت زمينه ساز رشد اجتماعي وعامل براي پيشگيري از اسيب هاي فردي ومقاوم سازي فردي در زندگي است و عاملي است كه خوشبختي و سلامت روان انسان را تامين مي سازد
ارتباطات سارنده زمينه ساز خلاقيت است، زيرابا هر ارتباط انساني مثبت و سازنده( مبني بر معرفت و شناخت و خرد و تقويت عواطف ) ممكن است كه يك سري ايده هاي خلاق جديد، راه حل هاي جديد، افكار جديد، كه شايد به تنهايي به ذهن كسي خطور نكند، بوجود ايد. يكي از عوامل استمرار سلامتي روحي و جسمي داشتن دوستان مناسب ومطمئن و شاد است كه بعنوان يك گروه انساني مفيد فرد را مورد حمايت خود قراردهند. يعني دوستاني كه در غمها و شادي ها شريك يك انسان باشند و در پرتگاههاي مهيب عامل نجات باشند. دوستان مناسب مانند سكوي تور نجات عمل مي كنند. اگر بندبازان سيرك را ديده باشيد هميشه در زير پايشان يك تور ايمني پهن است تا اگر بند بازي دچار خطا شد و به سمت زمين پرت شد نميرد و يا صدمه نبينند. بلكه بر روي تور ايمني فرود ايد. براي يك انسان هم در روي طناب پر تلاتم زندگي دوستان خوب حكم اين تور نجات را دربحرانها دارند .اگر فردي در زندگي خود با مشكل و شكست ايي روبرو شود،اين تورنجات باعث جلوگيري فرد ازفرو افتادن او در ورطه افسردگي وغم مي شود . يك انسان مي تواند با كمك دوستانش بهتر با استرس كنار ايد و اعصابي ارامتر داشته و مقاومت روحي بيشتري از خود در مقابل سختي ها نشان دهد. بر اين اساس انتخاب دوستاني صالح و خير انديش و خوش اخلاق يكي از عوامل مقاوم سازي در زندگي است . با اينگونه دوستان فرد مي تواند راحتربر مشكلات غلبه كند ، اعتماد بنفس قوي تري داشته باشد و زندگي رضايت بخشي را تجربه كند. يكي از فوايد دوستان خوب گفتگو با انهاست.گفتگو عاملي است كه در گشودن گره ها و حل مشكلات كمك مي كند. گفتگو با انسان دوست داشتني به فرد كمك مي كند تا با خلاقيت و حوصله بيشتر و احساس حمايت بتواند مشكلاتش را درك كند و گره هايش را يكي بعد از ديگري بگشايد وراه حل مشكلاتش را بيابد. حس حمايت و نثار محبت انگيزه هاي شخصي را در پيشبرد زندگي شغلي و زندگي خانواده گي بيشتر مي كند. برعكس دوستان نا مناسب خود عامل استرس هستند. بنا براين نحوه انتخاب دوستان براي هر انساني يك امر بسيار مهمي مي باشد.

انسان در تلاطم زندگي در معرض اسيبهاي طبيعي و خلاءهاست كه مانند از دست دادن هاي جورواجور شامل، فوت عزيزان از جمله افراد مهمي مانند مادر بزرگ و پدر بزرگ ، والدين، خواهر و برادر، همسر و فرزندان، از دست دادن شغل و درامد و بيكاري و بي پولي، از دست دادن سلامتي بر اثر تصادف و بيماري، از دست دادن تحصيل و يا حرفه مورد نظربه علت تصادف و بيماري ، از دست دادن دوستان ، جدايي والدين ، قرار گرفتن در مصيبت هاي طبيعي مانند زلزله، جنگ، قحطي، گرسنگي هست و اغلب اين اسيبهاهاي فردي و طبيعي خارج از حيطه انسانهاست وتنها راه حل ادمي تحمل و استقامت است تا از بحران خارج شود.اسيب هاجزه ايي از زندگي طبيعي محسوب مي شوند و اجتناب ناپذيراند. وقتي به داستان ايوب مي پردازيم، مي بينيم كه او كسي است كه مورد تصادم همه نوع مصائب و اسيب ها قرار مي گيرد ولي از مهر و محبت خود ذره ايي به خدا نمي كاهد و با دل پردرد همچنان به ستايش خدا مي پردازد. او نمونه اعظم صبر است. رفتار او در مقابل شدايد الگوي عالي است براي هر انساني. مي بينيد كه حضرت ايوب با احساس عميق ايمان و خداپرستي اش مي تواند اينگونه دوام بياورد. در زندگي انساني متعلق بودن به يك جمع شدت اين مشكلات را مي كاهد و عواطف مذهبي هم يك كانال ديگر تسكين و تقويت صبر هستند. يكي از خصوصيات فرهنگ خوب ايراني اين است كه در عزا و غم فرد و يا افراد عزا دار تنها به حال خود رها نمي شوند . همين مراسم ختم هاي سنتي را ببينيد. محتوا و فرم اين مراسم سنت هاي بسيار عاقلانه برنامه چيني شده و هر روانكاوي اثرات مثبت و مفيدو ترميمي و درماني ان را صد درصد تصديق مي كند در مراسم روز خاك سپاري، سه و هفت و چهل و سال فردي كه فوت شده ، فرد و يا افراد عزادار تنها نيستند و به شكل دسته جمعي عزاداري ميكنند و قدم به قدم همديگررا مشايعت و پشتيباني ميكنند، در حالي كه در كشورهاي صنعتي فرد عزادار بعد از مراسم كفن و دفن تنها به حال خود رها ميشود و اين بار سنگنين را بايد به تنهايي حمل كند. در ايران مراسم كفن و خاك سپاري و ختم علاوه بر احترام و تكريم به شخص فوت شده نوعي درمان و ترميم براي خانواده فرد فوت شده هم هست . با مراسم سوگواري دسته جمعي علاوه بر اينكه فرد عزادار خود را تنها احساس نمي كند بلكه ديگران را شريك غم خود مي بيند و با اين مراسم افراد عزا دار به شكل طبيعي تر مي توانند حادثه سوگ را بتدريج قبول كنند و دچارمخاطرات رواني شديد مانند شو ك روحي ، اضطراب و افسردگي هاي عميق نشوند وبتوانند دوباره به زندگي طبيعي و رواني سالم خود برگردد. نقش مراسم ديني در سبك كردن درد عزاداران وتسكين درد بسيار مهم است. با كمك اين مراسم به عزاداران كمك ميشود تا با پذيرش فلسفه بازگشت به سوي خداو معاد، مرگ را به عنوان قسمت مهمي از زندگي اين جهاني و طرح الهي تلقي كرده واز اسيب پذيري و رنج بيحد محفوظ بمانند. در زندگي ايراني نه تنها فرد در غم و عزا تنها نيست بلكه در شاديها هم جمع در كنار فرد ديده مي شودو به شدت شادي مي افزايد. بررسي اين نقش هم ازديدگاه جامعه شناسانه از اهميت خاصي برخوردار است كه به توانايي و مهارتهاي اجتماعي ايرانيان برمي گرددكه به ادامه زندگي سالم فرد توجه و علاقه داشته و با مراسم هاي خاص تعادل و سلامت لازم را دربروز اسيبها به فرد امكان پذير مي سازند. از ديد جامعه شناسي اگر مسئله را بررسي كنيم، مي بيينيم كشورهاي زياد هر كدام از اين دسته مراسم ها را به فرمهاي مختلف درزندگي اجتماعي خودپرورده اند و ارتباط اين مراسم با عواطف مذهبي جدائي ناپذير است
دنياي مدرن با فلسفه فردگرايي و تهي كردن فرد از هويت اجتماعي خود نقش منفي واسيب رساني در زندگي فردي ايجاد كرده و نقش هاي مثبت زندگي جمعي هر روز كم رنگ تر ميشود و اين به مثابه از دست دادن يك كيفيت مهم ايي است كه نبايد از ان غافل شد. ارزشهاي دنياي مدرن مبني برايزوله كردن و انزوا و بريدن فرد از زندگي جمعي سالم است كه باعث ضربه پذيري بيشتر فرددرمقابله با اسيب هاي فردي و طبيعي مي شود كه همين ايزوله و انزوا ريشه بسياري از كاستي هاو بيماري هاي جسمي و رواني و اعتياد انسان مدرن است كه به رونق بازار روانكاوان و داروسازان ختم مي شود. در حالي كه با تقويت تحكيم عاطفي خانواده گي و زوجين و مراسم هاي فاميلي و داشتن حلقه دوستان مثبت نباز به روانكاو به صفر مي رسد و فرد از نظرارتباطي و عاطفي تامين مي شودو در مقابل هر اسيبي ترميم ميشود و لازمه اين امر اموزش هاي علمي مناسب شيوه هاي روانشناسي اجتماعي و نقش ايجاد و خلق ارتباطات انساني مثبت در پيشگيري از اسيب هاي فردي است . تعليم اين توانائي ها به افراد كمك مي كند تا هنر ايجاد ارتباط را بياموزند و بدانند چگونه روابط خوبي با ديگري برقرار كند و چگونه ان را تحكيم بخشد و چگونه خود و ديگري به يك رابطه رضايت بخش دست يابند و چگونه بر هر تنشي مسلط و ان را حل كنند و چگونه از پس موانع ارتباطي بر ايند و بر سلامت عاطفي و خوشبختي خويش بيفزايند... مولف



مزايای سلامتی دوستان خوب
تحقيقات نشان می دهد که شدت بيماری هايی مثل سرطان در افرادی که دارای دوستان متعدد و خوب هستند و يا به گروه اجتماعی خاصی تعلق دارند،کمتر می باشد و امکان بقا و بازگشت آنها به سلامتی بيشتر است. آنها درد کمتری هم احساس می کنند. دوستان ، توانايی مقابله با مشکلات را در انسان تقويت می کنند. آنها کمک های مادی، حمايت های عاطفی و اطلاعات مفيدی برای مقابله با مشکلات در اختيار انسان قرار می دهند. دوستان شما، مشوق شما در حفظ سلامتتان هستند. افرادی که به شبکه های اجتماعی گسترده وابسته اند دارای اعتماد به نفس بيشتر بوده و دارای اين احساس می باشند که کنترل همه جانبه بر زندگی خود دارند. مطالعه ای ديگر نشان داده که افرادی که دوستان کمتری دارند بعد از مواجهه با حملات قلبی آسيب پذيرتر بوده و احتمال فوت آنها بيشتر است. داشتن دوستان متعدد و البته خوب حتی احتمال ابتلا به سرماخوردگی را نيز کاهش می دهد. افرادی که دارای حمايت های دوستانه هستند کمتر دچار مشکلات قلبی عروقی و ضعف سيستم ايمنی می باشند.سطح هورمون کورتيزول (هورمون استرس)نيز در آنها کمتر است. انسان در تعريفی حيوان اجتماعی معرفی شده است و طبيعتا در جمع و اجتماع تکامل می يابد. اين خاصيت ژنتيکی بشر است که برای حفظ بقا در جمع زندگی می کند. بنابراين احساس تعلق خاطر در نتيجه ارتباط های دوستانه باعث آرامش می شود که تاثيری مثبت در ارتقا سلامتی خواهد داشت.
از طرفی اين حقيقت قابل کتمان نيست که علاقه به فردی ديگر باعث می شود که وضعيت وی برای ما حائز اهميت شده و کوچکترین مشکلی در زندگی وی ، بر ما نيز تاثير بگذارد و به عبارتی می توان گفت که تنش زا خواهد بود. هرچه ارتباط عاطفی ما با دوستان و افرادی که دوستشان داريم بيشتر باشد به مراتب حساسيت بيشتری نسبت به آنها پيدا می کنيم و اين مسئله می تواند برای سلامت مشکل ساز شود. در نهايت می توان اين طور نتيجه گيری کرد که دوستان می توانند استرس زا باشند و از طرفی در هنگام مقابله با استرس به ما کمک کنند و توان مقابله با مشکلات را در ما القا کنند و اين کم پر اهميت نيست.و اما انتخاب تنهايی آيا خطر فوت در شرايط تنهايی بيشتر خواهد بود؟ پاسخ چنين است که اگر فرد احساس تنهايی کند چنين نتيجه ای نيز چندان دور از واقعيت نخواهد بود. مطالعه ای نشان داده که ميزان مصرف مواد مخدر و يا سوء مصرف دارويی در جوانانی که احساس تنهايی می کنند بيشتر است . همچنين فشار خون بزرگسالانی که چنين احساسی دارند نيز بالاتر بوده و کيفيت خواب آنها نيز کمتر است. آنها همچنين مضطرب تر و حساس تر هستند. ضعف سيستم ايمنی يکی ديگر از عواقب احساس تنهايی و بی کسی است.
تفاوت دوستی های زنانه و مردانه
به طور کلی، زنان درحفظ دوستی بهتر از مردان هستند. حس ياری و تيمار کردن و پرستاری زنان قوی تر است. اين الگوی حمايتی آنها و نوع رفتار دوستانه شان باعث کاهش استرس روحی و جسمی می شود. زنان در همدردی و دلسوزی بهتر از مردان عمل می کنند. نوع ابراز دوستی مردان به شکل مصاحبت و هم نشينی و ايثارگری است. مثلا کمک به ديگری در تعمير و بازسازی و.. اما دوستی های زنانه با محتوای احساسی ، عاطفی بيشتری همراه است
گروه ترجمه سلامت نيوز
http://www.salamatnews.com/ViewNews.aspx?ID=16206&cat=8

همه ما بخشی عمده از زندگی خود را در ارتباط با ديگران سپری می کنيم یا در فکر آن به سرمی بريم. تحقيقات، نشان داده است که 75درصد اوقات روزانه ما صرف ارتباط با ديگران می شود و شايد بتوان گفت 75 درصد موفقيتهای ما نيز به روابط ما با ديگران وابسته است. از همين رو، در دهه های اخير، توجه زيادی به مبحث «مهارت در روابط عامل اجتماعی» شده است. اين نکته که برخی انسانها تعاملگران ماهرتری هستند، باعث شده تا پژوهشهای دقيق و منظّمی درباره ماهيت و کارکردهای «تعامل اجتماعی» و عوامل تأثيرگذار بر آن، انجام شود. تحقيقات، نشان می دهد که عوامل بسياری در «تعامل اجتماعی ماهرانه» و «تأثيرگذاری» و «ايجاد محبوبيتْ» نقش دارند ؛ اما نقش عواطف و احساسات در این ميانْ بسيار مهم و چشمگيير است.(1


باوِرز و همکاران (2) در مطالعات خود (منتشر شده به سال 1985م) به اين نتيجه دست يافتند که عواطف و احساسات چه از لحاظ شکل دهی و تأثير بر برخوردها و چه از لحاظ حفظ و پايان دادن روابط، تأثير قابل توجهی بر روابط ميانْ فردی دارند. بروکس و هيث (3 نيز (در پژوهش منتشر شده شان به سال 1985م) به اهميت و نقش عواطف و احساسات در تعامل ميانْ فردی اشاره نموده اند و معتقدند روابط ما با ديگران در صورتی کارآمد و مفيد است که بتوانيم عواطف و احساسات خود را از طريق پيامهای کلامی (زبانی) و غيرکلامی با ديگران در ميان بگذاريم. ديويد برنز در تعريف «ارتباط خوب» می گويد: يک ارتباط خوب، از دو ويژگی برخوردار است: احساسات خود را آشکارا ابراز می کنيد و به طرف مقابل هم امکان می دهيد تا احساسات خود را ابراز کند.(4). بنابراين، ابراز احساسات را می توان به عنوان يک مهارت مهم در تعامل اجتماعی به حساب آورد.(5

ابراز احساسات و نظريه «هوش هيجانی»

تحقيقات تجربی در زمينه مهارتهای اجتماعی به اينجا متوقف نشد ؛ بلکه روانشناسان پس از پی بردن به اينکه عواطف و احساسات، نقش کليدی ای در زندگی اجتماعی انسان دارند و ابزار درست احساسات، يکی از مهارتهای مهم اجتماعی به حساب می آيد، با نگاه عميق و بنيادی تر به اين موضوع پرداختند.

گاردنِر، از «هوشِ بين فردی» نام می برد ؛ اما «هوش هيجانی»، سازه ای بود که روانشناسانی چون سالووِی و جان ماير به عنوان عامل تعيين کننده کسب موفقيت در زندگی فردی و اجتماعی بدان دست يافتند.(6) . هوش هيجانی از ديدگاه سالووی شامل پنج حيطه اصلی از تواناييهای فردی می شود که عبارت اند: 1. شناخت عواطف شخصی، 2. به کار بردن درست هيجانها، 3. برانگيختن خود، 4. شناخت عواطف ديگران، 5. حفظ ارتباطها در اين رويکرد، توانايی ابراز احساسات و اينکه در موقعيتهای مختلف، احساسات مناسب از خود نشان دهيم، يکی از عوامل شناخت «هوش هيجانی» و ملاکهای بررسی آن است.(7) . از آنجا که «کارآيی» در ابراز احساسات، بسيار تغييرپذير است و شرايط و موقعيتهای مختلف، سبکهای متفاوتی از ابراز احساسات را می طلبد، بايد خزانه رفتارهای ارتباطی ما بسيار غنی باشد. برای مثال، مهارتهای مختلفِ لازم، جهت ابراز احساسات را در موقعيتهای زير، در نظر بگيريد:

برای آرام کردن همسر خود بايد بتوانيم او را آرام و برای او دلسوزی کنيم. برای اينکه از دوست افسرده خود حمايت کنيم، بايد روحيه اعتماد به نفس را در او تقويت کنيم و به او نشان دهيم که نگرانش هستيم.

برای اينکه با ديگران دوست شويم، بايد بدانيم که چطور و در چه موقعی مسائل خصوصی خود را برای آنها فاش و چطور با آنها همدردی کنیم. گاهی اوقات بايد ديگری را سر عقل بياوريم و گوشمالی بدهيم و گاه نيز بايد با او کنار بياييم و به کمک يکديگر، راه حلّ مشترکی بيابيم

پس با توجه به اينکه مهارت در ابراز احساسات، مجموعه شخصی از مهارتها را شامل نمی شود، ناگزيريم که مهارتهای متنوّعی داشته باشيم. علاوه بر اين، صِرف توانايی ابراز احساسات به شيوه های مختلف، از ما يک انسان ماهر و موفق نمی سازد، مگر آنکه بدانيم در هر لحظه و نسبت به هر شخص، ابراز کدام نوع احساسات و تا چه اندازه مناسب است. برای مثال، تا وقتی ندانيم چه موقع و تا چه اندازه احساس همدردی مناسب است و چه موقعی جسارت و انتقاد، دانستن راه و رسم همدردی یا جسارت و انتقاد، فايده ای ندارد


چه احساساتی را نسبت به ديگران ابراز کنيم؟

در يک نگاه کلّی، احساسات را می توان به احساسات مثبت و منفی طبقه بندی نمود: بدبينی، حسادت، نگرانی و نااميدی و... جزو احساسات منفی به حساب می آين.. ادامه ...احساساتی مانند همدردی، همدلی، حرمت خود، رضايت از رابطه با ديگران و... جزو احساسات مثبت به حساب می آيند. وجود اين نوع احساسات در افراد، نشانه سلامت روانی آنها بوده اگر به شيوه مناسب و مطلوبی ابراز شوند، باعث بهبود روابط، پايداری دوستيها، استحکام خانواده و رضايت از زندگی خواهند شد. احساساتی نيز وجود دارند که با توجه به موقعيتهای مختلف، می توانند سالم يا ناسالم باشند. خشم و اندوه، نمونه هايی از اين دسته اند. خشم اگر به منظور دفاع از خود و گرفتن حقّی باشد، بايد نشان داده شود. اندوه سالم، همان افسردگی بالينی نيست. وقتی يکی از عزيزان شما می ميرد، کاملاً سالم و بجاست که اندوهگين شويد و اندوهتان را با دوستان و نزديکانتان در ميان بگذاريد. اندوه شما نشانگر مهر و محبتی است که به آن فرد داشته ايد.(8

http://www.hawzah.net/Hawzah/Magazines/MagArt.aspx?MagazineNumberID=3898&id=21584


هنر مولفه هاي غير كلامي مثبت و تاثير مثبت ان

اين مولفه ها چيست؟ ، هنر بيان احساسات مثبت بوسيله حركات مخصوص و ماهرانه


ضمير نا خوداگاه هر انساني از طريق حركات بدني و ايماء و اشاره هاي خاصي در مقابل ديگران عكس العمل هاي احساسي خود را بروز ميدهد و به اين صورت احساسهاي غير كلامي نا خود اگاه خود رانسبت به فرد مقابل نشان ميدهد كه به بنام« مولفه هاي غير كلامي» ناميده مي شوند. مثال شما وقت نداريد و دوستتان يكريز حرف مي زند و شما بايد سر وقت جايي حضور داشته باشيد و دغدقه داريد دير شود. بخاطر حفظ ادب چيزي نمي گوئيد ولي بدون اختيار به ساعتتان و يا درخروجي نگاه مي كنيدو دوست شما متوجه ميشود كه شما وقت نداريد وحرفهايش را كوتاه مي كند.بطور مثال به يكي از اقوامتان برمي خوريد كه ازشب نشيني فاميلي برميگردد و دمق است. وقتي از او مي پرسيد كه شب نشيني چطور بود؟، او به شما مي گويد كه فلاني به من كم محلي كرد. وقتي از او مي پرسيد خوب مگه چه كرد؟ او به شما مي گويد: فلاني رويش را برگرداند يا مثلا جلوم چاي كم رنگ و سرد گذاشت..... اموختن و كشف مولفه هاي مثبت مي توانيد برتقويت دوستي ها و رفتار با اطرافيانتان تاثير مثبتي داشته باشد و بر عكس بكار بردن مولفه هاي غير كلامي منفي مي تواند به ارتباطات صدمه بزند و تنش ايجاد شود، زيرا علاوه بر شما دوستان شما و انسانهاي ديگرهم داراي ضمير نا خود اگاهي هستند كه اين پيامها را خوب دريافت مي كنند و نسبت به ان عكس العمل نشان ميدهند. در علم خودشناسي ثابت شده مولفه هاي غير كلامي مثبت بيشتر از مولفه هاي كلامي مثبت بر روي انسانها تاثير دارد مثال شاد و سرحال بودن فردي كه باعث شادي اطرافيان مي شود، بچه هاي شيرين زبان را ديده ايد چگونه با چند حركت ساده و صادقانه خانه ايي را خوشحال مي كنند . مولفه هاي غير كلامي مثبت وقتي موثر مي افتند كه صادقانه و توام با صميميت باشند،زيرا ضمير نا خوداگاه ادمي بسيار باهوش است و هرحركت مصنوعي را عميقا درك مي كند و تناقض ها را كشف مي كند و رفتارهاي ساختگي و مصنوعي را باور نخواهد كرد و اعتماد ضعيف مي شود ... .مولف
اين مقاله به روان دوست گرانقدري نثار ميشود مولف
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی [وضعيت كاربر:آفلاین]
تشکرها از این تاپیک
Aliabadi از این تاپیک تشکر میکنم 
soveh
پستتاریخ: شنبه 27 شهریور 1389 - 13:43    عنوان: پاسخ به «نقش مهارتهاي مثبت ارتباطي در پيشگيري از اسيب ها مقاله شماره1» پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول

مديريت كل انجمن‌ها
مديريت كل انجمن‌ها

عضو شده در: 2 فروردین 1389
پست: 3473
محل سکونت: IRAN
blank.gif


امتياز: 87705

ممنونم.
مطلب بسیار جالب و زیبایی بود
Applause
بازگشت به بالای صفحه
خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email شناسه عضویت در Yahoo Messenger [وضعيت كاربر:آفلاین]
نمایش پستها:   
ارسال موضوع جدید  پاسخ دادن به این موضوع   تشکر کردن از تاپیک صفحه 1 از 1

فهرست انجمن‌ها » بحث‌هاي عمومي » نقش مهارتهاي مثبت ارتباطي در پيشگيري از اسيب ها مقاله شماره1
پرش به:  



شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید
شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید
شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید


Home | Forums | Contents | Gallery | Search | Site Map | About Us | Contact Us
------------------------------------------------------------------------

Copyright 2005-2009. All rights reserved.
© by Aftabgardan Cultural Center : Aftab.cc