Savehsara

Aliabadi

روزهاي خوش با مادربزرگ

روزي..... سالهاي دور..... با مادرپزرگ مهربان مي گفتيم و مي خنديديم، از او پرسيدم، مادربزرگ! چرا بعضي آدما با اينكه خيلي باهوشند ولي موفق نيستند و وسط راه پنچر مي كنند؟ مادربزرگ گفت عزيز من ! بخاطر اينكه استقامت و حوصله ندارند..... چه بسا آدماي با استقامت به هدف اشون مي رسن ولي با هوش هاي كم حوصله به هدف نرسيده اند. ... بعد ديدم مادر بزرگ راست ميگه..... اگر الماس الماس شده بخاطرهمين استقامت اش بوده وگرنه ذغال چوب هم كربنه، الماس هم كربنه. بعد بياد شاعر افتادم كه ميگه، گر صبر كني زغوره حلوا سازيم .....و با اميد است كه زندگي ساخته و پرداخته ميشود.

اميد چه ميتواند باشد؟

اميد انگيزه دروني و احساس مثبت بشربه رويش و عشق به زندگي است. عشق به زندگي از اميد جدا نشدني است وبا استقامت همراه است. اميد شامل همه امكانات ، توانايي هاي پنهان و ابتكارات يك انسان در سفرزندگي است. پي بردن به منابع اميد يكي از مهترين آموزشهاي اجتماعي را تشكيل ميدهند كه به بهبود روند زندگي و برنامه ريزي كمك مي كند. اميد شور و شوق، عشق به زندگي است و به زندگي هيجان مي بخشد. همانگونه كه يك نقاش با استفاده از كنتراستها زيبايي هاي نهفته را اشكار مي سازد. كنتراستها نيز كمك مي كنند تا اميد بيشتر به چشم ايد. كنتراستها زندگي چيستند؟ كنتراستها نيازهاي ادمي را نشان ميدهند. همانگونه كه در كوير آب معنا و مفهوم مي يابد، در ميان يخها و برفهاي قطبي نيز شدت نياز به گرما و اتش پديدار ميشوند.

اميد سرچشمه عمل و بهروزي يك انسان و نگاه مثبت او به زمان حال و آينده است.فعاليت و تلاش و هدفمندي در زندگي روزانه درافزايش نيروي اميد موثر هستند و بر سر شاري ان مي افزايند. خلاقيت ها ي يك انسان، دوستان اش، خانواده اش همه منابع اميد يك انسان را تشكيل ميدهند. توانهاي پنهان يك انسان، دانشي و حرفه اي كه ممكن است امروز و يا روز ديگر فرا گيرد،دوستاني كه ممكن است امروز و يا فردا يافته شوند، ليست موفقيت هاي بزرگ و كوچك در زندگي، انگيزه تحمل در سختي ها و فراز و نشيب زندگي همه سرچشمه هاي اميد افرين را تشكيل ميدهند. همه اين پديده ها نمودي از عشق و علاقه به زندگاني هستند.

اميد به زندگي انسان نظم و سامان ميدهد وبه انسان ميگويد به كجا حركت كند و به تفكر مثبت وعمل مثبت دست زند. خوشبيني ازعوامل مهم و موثر در تقويت نيروي اميد است.خود اميد انگيزه افريني مي كند و مقاومت و توان روحي يك انسان را به توان ميرساند وعامل اصلي اين انگيزه خوشبين بودن به موفقيت و فعاليت در سفرندگي است.
عناصر اميد سلامتي، خوشبيني به زندگي، ايمان و توكل بر خداوند، داشتن كساني كه دوستشان داريم و به انها محبت داريم مي باشد. اميد داشتن به زندگي وارمغانهاي ان، عامل سلامتي روحي و جسمي يك انسان است.
اگر مي شد اميد را با قلم نقاشي كرد، مي شد ان را به اينگونه نقاشي كرد:

دفتر يادداشت سفيد يك نويسنده ، حساب بانكي بالاي محبت هادر گنجينه روح، روزنه ريز نور در تونلي تاريك در نگاه كارگران معدن، قدمهاي كوچك يك نوزاد نوپا، روزنه ريزجوشش اب در يك چشمه سار زيبا،جمله محبت آميز يك پدر، نوازش مهر آميز يك مادر، بدرقه پرشوق يك دوست،آواز زيباي يك قناري،زمزمه زيباي اهنگ باران بر روي خاك ،سبز شدن درختان دم عيد، لذت ورق زدن يك كتاب عتيقه يافته شده، شادي متراكم يك دانشجودروقت تحويل پايان نامه اش، مهر قبولي كارنامه درشروع تابستان داغ ، اجابت دعا هاي پايان نماز،درسهاي خوب يك معلم ،حل مسله رياضي، كلمه زيباي امام زمان، رگه هاي زيباي فيروزه در پس تخته سنگهاي معدن ،كتابي بي نظير با دهها كليد روشنايي، اتصال وعلاقه و محبت به خدا ، اغاز بهار، مزد يك كارگر درعصر غروب و غروبهاي ديگر، ديدن يك آبشار زيبابوسيله يك كوهنورد از پس بيابانهاي سوزان،رنگين كماني از پس باران، خرمن سفيد شكوفه هاي بهاري در ديده گان يك كشاورز، نورچراغ كشتي نجات از پس امواج دريا در نگاه يك انسان در حال غرق، دانه هاي سفيد برف درطلوع شهرهاي كويري، شعله هاي اتش گرم در زمستانهاي منجمد و سرد قطب

داشتن هدف در تقويت و توليد اميد مفيد است و انسان را در تحمل سختي ها ياري مي كند .اميد يعني كسي که چرائی برای زنده بودن دارد و با هر چگونه ای استقامت يك برنده مسابقه المپيك را از خود نشان ميدهد..... مولف.

مرديکه به مسئوليت خود در برابر کسی يا کاری که به انتظار اوست واقف شد “چرای” زندگی خود را درک کرده و خواهد توانست با هر “چگونه ای” بسازد .
دکتر ويکتور فرانکل

اميد بروايت دهخدا
اميد. [ اُ / اُم ْ مي ] (اِ) در پهلوي ، اُمِت . در پازند، اُمِذ . (از حاشيه ٔ برهان قاطعچ معين ). آرزو.

(حاشيه ٔ برهان قاطع) (ناظم الاطباء).رجاء. (ناظم الاطباء) (منتهي الارب ) (تاج المصادر بيهقي ). رجو. رجاوة. مهه . (منتهي الارب ) (تاج المصادر بيهقي ). مرجاة. (منتهي الارب ). امل . امله . ترجي . ارتجاء. ترجيه . آرمان . (از يادداشتهاي مؤلف ) :

پناه روانست دين از نهاد
كليد بهشت و ترازوي داد...
ز ديو ايمني وز فرشته نويد
ز دوزخ گذار و بفردوس اميد
اسدي

چشم داشت . انتظار. توقع. (حاشيه ٔ برهان قاطع چ معين ). چشم داشت و انتظار و نگراني و توقع. (ناظم الاطباء). بيوس . برمو. پرمو. پرمور. پرموز. (از يادداشتهاي مؤلف ). انتظار براي چيزهاي خوب . توقع و چشم نيكي از مردم و از هر چيزي داشتن . مقابل بيم كه انتظار شر است :
شوم پيش او گر پذيرد نويد
به نيكي بود هر كسي رااميد.
فردوسي

نبيني باغبان چون گل بكارد
چه مايه غم خورد تا گل برآرد...
بامّيد آن همه تيمار بيند
كه تا روزي برو گل بار بيند.
ويس و رامين چ مينوي ص 362 و 363).

اميد داشتن . [ اُ/اُم ْ مي ت َ ] (مص مركب ) اميدوار بودن . امل . (فرهنگ فارسي معين ). ترجيه . (تاج المصادر بيهقي ). اميد داشتن بر چيزي و يا در چيزي ؛ چشم داشتن و بر آن چيز نگران بودن . (ناظم الاطباء). تأميل . بيوسيدن . رجاء. ارتجاء. ترجي . (يادداشت مؤلف ). خواستن . آرزومند بودن :