نوروز تولدي دوباره
تعريف واژه نوروز از علامه دهخدا
نوروز. [ ن َ / نُو ] (اِ مركب ) روز اول ماه فروردين كه رسيدن آفتاب است به نقطه اول حمل . (غياث اللغات ). روز اول فروردين كه رسيدن آفتاب به برج حمل است و ابتداء بهار است و اين را نوروز كوچك و نوروز عامه و نوروز صغير گويند، و نيز ششم فروردين ماه روز خرداد كه نوروز بزرگ و نوروز خاصه گويند. (رشيدي ) (از جهانگيري ). به معني روز نو است ، وآن دو باشد، يكي نوروز عامه و ديگري نوروز خاصه ، و نوروز عامه روز اول فروردين ماه است كه آمدن آفتاب به نقطه ٔ اول حمل باشد و رسيدن او به نقطه ٔ اول بهار است . گويند خداي تعالي در اين روز عالم را آفريد و هر هفت كوكب در اوج تدوير بودند و اوجات همه در نقطه ٔ اول حمل بود، در اين روز حكم شد كه به سير و دور درآيند و آدم عليه السلام را نيز در اين روز خلق كرد، پس بنابراين اين روز را نوروز گويند و بعضي گفته اند كه جمشيد كه او اول جم نام داشت و عربان او را منوشلخ ميگويند سير عالم مي كرد چون به آذربايجان رسيد، فرمود تخت مرصعي بر جاي بلندي رو به جانب مشرق گذارند و خود تاج مرصعي بر سر نهاده بر آن تخت بنشست ، همين كه آفتاب طلوع كرد و پرتوش بر آن تاج و تخت افتاد شعاعي در غايت روشني پديد آمد، مردمان از آن شاد شدند و گفتند اين روز نو است ، و چون به زبان پهلوي شعاع را شيد مي گويند اين لفظ را بر حكم افزودند و او را جمشيد خواندند و جشن عظيم كردند و از آن روز اين رسم پيدا شد. و نوروز خاصه روزي است كه نام آن روز خرداد است و آن ششم فروردين ماه باشد و در آن روز هم جمشيد بر تخت نشست و خاصان را طلبيد و رسمهاي نيكو گذاشت و گفت خداي تعالي شما را خلق كرده است ، بايد كه به آب هاي پاكيزه تن را بشوئيد و غسل كنيد و به سجده و شكر او مشغول باشيد و هر سال در اين روز به همين دستور عمل نماييد، و اين روز را بنابراين نوروز خاصه خوانند. (برهان قاطع) (از رشيدي ) (از جهانگيري ) (آنندراج ). و گويند اكاسره هر سال از نوروز عامه تا نوروز خاصه كه شش روز باشد حاجت هاي مردمان را برآوردندي و زندانيان را آزاد كردندي و مجرمان را عفو فرمودندي و به عيش و شادي مشغول بودندي ، و معرب آن نيروز است . (برهان قاطع) (از جهانگيري ) (آنندراج ). اين روز را در نزد پادشاهان عجم و يزدانيان ايران شرف هاست ، گويند در آن روز ايجاد و انشاء خلق شده و سعدتر از ساعات آن روز ساعت تحويل شمس است به حمل ... و سبب حرمت اين روز را وجوه گفته اند: يكي آن است كه در عهد تهمورس آيين و مذهب صابئيه رواج و رونق تمام داشت ، چون شاهنشاهي به جمشيد رسيد تجديد آئين ايزدپرستي كرده ... و ناميد اين روز را نوروز و عيد گرفت ... و گويند در اين روز نيشكر به دست جمشيد شكسته شد و از آن خورده شد و آبش معروف و مشهور گرديده و شكر از آن ساختند، بنابراين در روز نوروز خوردن شكر رسم شده و از آن حلويات ساختند و خوردند و هنوز آن رسم برقرار است . (انجمن آرا).
جشن نوروز يا عيد نوروز يا جشن فروردين يا جشن بهار يا بهار جشن : بزرگترين جشن ملي ايرانيان است كه از نخستين روز فروردين ، ماه اول سال شمسي ، آغاز شود. جشن نوروز و مهرگان دو جشن بزرگ آريائيان بوده است ۞ ، ايرانيان قديم (پيش از عهد ساساني و به هنگام تدوين بخش اول اوستا) جشن نوروز را ظاهراً در اول بهار هر سال و آغاز برج حمل برپا مي داشتند. در دوره ٔ ساسانيان موسم اين جشن با گردش سال تغيير مي كردو در آغاز فروردين هر سال نبود، بلكه مانند عيد اضحي و عيد فطر، مسلمانان در فصول مختلف سال گردش مي كرد. در نخستين سال تاريخ يزدگردي مبداء جلوس يزدگرد واپسين شاه ساساني جشن نوروز مصادف بود با شانزدهم حزيران رومي (ماه ژوئن فرنگي ) و تقريباً در اوائل تابستان . از آن پس هر چهار سال يك روز اين جشن عقب تر ماندو در حدود سال 392 هَ . ق . نوبت جشن نوروزي به اول حمل رسيد و در سال 467 هَ . ق . نوروز به بيست وسوم برج حوت افتاد، يعني 17 روز مانده به پايان زمستان . دراين سال به فرمان سلطان جلال الدين ملك شاه سلجوقي ترتيب تقويم جلالي نهاده شد و بر اساس آن موقع جشن نوروزي در بهار هر سال مقارن تحويل آفتاب به برج حمل تثبيت شد و بدين منظور مقرر شد كه هر چهار سال يك روز برتعداد ايام سال بيفزايند و سال چهارم را 366 روز حساب كنند و پس از هر 28 سال - يعني گذشتن هفت دوره چهارساله - چون دوره چهارساله هشتم فرارسد به جاي آنكه به آخرين سال اين دوره يك روز بيفزايند، اين روز را به نخستين سال دوره بعد يعني دوره نهم اضافه كنند. بدين ترتيب سال جلالي نزديكترين سال هاي جهان شد به سال شمسي حقيقي كه 365 روز و 5 ساعت و 48 دقيقه و 46 ثانيه است
واژه معني
نوروز نوروز. [ ن َ / نُو ] (اِ مركب ) روز اول ماه فروردين كه رسيدن آفتاب است به نقطه ٔاول حمل . (غياث اللغات ). روز اول فروردين كه رس...
نوروز اصل نوروز اصل . [ ن َ / نُو زِ اَ ] (تركيب وصفي ، اِ مركب ) در موسيقي ، يكي از آوازهاي شش گانه ٔ قدما. اين آواز با عراق ، زيرافكند، اصفهان و...
ساز نوروز ساز نوروز. [ زِن َ / ن ُ ] (تركيب اضافي ، اِ مركب ) ساختگي و اسباب نوروز. (رشيدي ). سامان و ساختگي و سرانجام نوروز باشداز اشربه و اطع...
گل نوروز گل نوروز. [ گ ُ ل ِ ن َ / نُو ] (تركيب اضافي ، اِ مركب ) گويا گل سوري است . مؤلف در يادداشتي ذيل شعر سوزني نوشته : لكن سوري تا پن...
باد نوروز باد نوروز. [ دِ ن َ / نُو ] (تركيب اضافي ، اِ مركب ) بمعني باد بهار است . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || نام لحني باشد از موس...
عيد نوروز عيد نوروز. [ دِ ن َ /نُو ] (اِخ ) روز اول فروردين ماه كه روز اول سال مردم ايران و اول بهار است . (ناظم الاطباء) : عيد قدم مبارك نو...
ناز نوروز ناز نوروز. [ زِ ن َ ] (اِخ ) نام نوائي است از موسيقي . (برهان قاطع) (فرهنگ نظام ) (جهانگيري ) (شمس اللغات ) (انجمن آرا) (برهان جامع)...
ده نوروز ده نوروز. [ دِه ْ ن َ ] (اِخ )دهي است از دهستان ده پير بخش حومه ٔ شهرستان خرم آباد. واقع در9هزارگزي شمال خرم آباد داراي 180 تن سك...
نوروز عجم نوروز عجم . [ ن َ / نُو زِ ع َ ج َ ] (تركيب وصفي ، اِ مركب ) شعبه اي است از موسيقي قديم مناسب با حسيني كه در راست پنجگاه نواخته شو...
نوروز عرب نوروز عرب . [ ن َ / نُو زِ ع َ رَ ] (تركيب وصفي ، اِ مركب ) شعبه اي است از رهاوي . (غياث اللغات ) (آنندراج ). نغمه اي است كه در همايو...
نوروز صبا نوروز صبا. [ ن َ / نُو زِ ص َ ] (تركيب وصفي ، اِ مركب ) نغمه اي است كه در همايون و راست پنجگاه نواخته مي شود. (فرهنگ فارسي معين ). ...
تخت نوروز تخت نوروز. [ ت َ ن َ ] (اِخ ) ده كوچكي از دهستان پايين ولايت در بخش فريمان شهرستان مشهد است كه در هفتادوهفت هزارگزي شمال خاوري ...
نوروز مغان نوروز مغان . [ ن َ / نُو زِ م ُ ] (تركيب وصفي ، اِ مركب ) رجوع به نوروز كشاورزان شود.
نوروز طبري نوروز طبري . [ ن َ / نُو زِ طَ ب َ ] (تركيب وصفي ،اِ مركب ) در سيزدهم تيرماه است . (يادداشت مؤلف ).
نوروز عامه نوروز عامه . [ ن َ / نُو زِ عام ْ م َ / م ِ ] (تركيب وصفي ، اِ مركب ) جشن پنج روز اول فروردين ماه . مقابل نوروز خاصه . رجوع به نوروز ...
نوروز كوچك نوروز كوچك . [ ن َ / نُو زِ چ َ / چ ِ ] (تركيب وصفي ، اِ مركب ) در موسيقي ، نوروز خردك . (فرهنگ فارسي معين ). رجوع به نوروز خردك شود.
نوروز كردن نوروز كردن . [ ن َ / نُو ك َ دَ ] (مص مركب ) به نوروز جشن گرفتن . جشن نوروزي برپا كردن : چون ايوان مداين تمام گشت نوروز كرد و رس...
نوروز بزرگ نوروز بزرگ . [ ن َ / نُو زِ ب ُ زُ ] (تركيب وصفي ، اِ مركب ) نام نغمه اي از موسيقي . (غياث اللغات ) (از برهان قاطع). نام نوائي است .(...
نوروز خارا نوروز خارا. [ ن َ /نُو زِ ] (تركيب وصفي ، اِ مركب ) در موسيقي ، نام شعبه اي است از مقام نوا. (بهجت الروح ص 140) (جهانگيري ) (انجمن آر...
نوروز خاصه نوروزخاصه . [ ن َ / نُو زِ خاص ْ ص َ / ص ِ ] (تركيب وصفي ، اِ مركب ) نوروز بزرگ . جشني كه در دنباله ٔ نوروزعامه از ششم فروردين به بعد...
نوروز خردك نوروز خردك . [ ن َ / نُو زِ خ ُ دَ ] (تركيب وصفي ، اِ مركب ) نغمه اي است از موسيقي . (برهان قاطع) (آنندراج ). لحني است . (جهانگيري ). ن...
نوروز نامه اين واژه به تازگي اضافه شده است و هنوز هيچ كسي براي آن معني ننوشته است. براي اينكه براي اين واژه معني بنويسيد اينجا كليك كنيد.
قلعه نوروز قلعه نوروز. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) دهي است از دهستان كرزان رود شهرستان تويسركان ، واقع در 9هزارگزي شمال باختري تويسركان و يك هزارگز...
نوروز معتضد نوروز معتضد. [ ن َ / نُو زِ م ُ ت َ ض ِ ] (تركيب وصفي ، اِ مركب ) روز اول خردادماه بود. (يادداشت مولف از تاريخ قم ص 146). پس نوروز...
واژه معنی
نوروز رهاوي نوروز رهاوي . [ ن َ / نُو زِ رَ ] (تركيب وصفي ، اِ مركب ) گوشه اي از شعبه روي عراق . (رساله ٔ بهجت الروح ص 141).
نوروز بياتي نوروز بياتي . [ ن َ / نُو زِ ب َ ] (تركيب وصفي ، اِ مركب ) در موسيقي ، يكي از شعب بيست وچهارگانه ٔ موسيقي قدما و آن پنج نغمه است و ا...
نوروز جلالي نوروز جلالي . [ ن َ / نُو زِ ج َ ] (تركيب وصفي ، اِ مركب ) جشن نوروز كه در زمان جلال الدين ملكشاه طبق تقويم جلالي در آغاز برج حمل ...
جامه ٔ نوروز جامه ٔ نوروز. [ م َ /م ِ ي ِ ن َ / نُو ] (تركيب اضافي ، اِ مركب ) جامه اي كه در نوروز پوشند. (آنندراج ). جامه ٔ عيد : هرچه زر و جامه ٔ نور...
قشلاق نوروز قشلاق نوروز. [ ق ِ نُو ] (اِخ ) دهي از دهستان خسروآباد شهرستان بيجار واقع در 21 هزارگزي شمال باختري خسروآباد و 6 هزارگزي حسين آباد گ...
نوروز كيقبادي نوروز كيقبادي . [ ن َ / نُو زِ ك َ / ك ِ ق ُ ] (تركيب وصفي ، اِ مركب ) در موسيقي ، نوروز بزرگ . (فرهنگ فارسي معين ). رجوع به نوروز بزرگ...
نوروز كشاورزان نوروز كشاورزان . [ ن َ / نُو زِ ك ِ وَ ] (تركيب وصفي ، اِ مركب ) نرشخي نويسد: و اين ديهه را هر پانزده روز بازار است و چون بازار آخرين ...
حاجي نوروز خاتون حاجي نوروز خاتون .[ ن َ ] (اِخ ) زوجه ٔ عادل آقا بوده است و عادل آقا ابتدا شحنه ٔ بغداد بود و بتدريج در دستگاه ايلكانيان ترقي يافته ...
نوروز از نظر مردمشناسي يكي از مهمترين مراسم سرزمين فلات ايران محسوب مي شودكه تمامي تيره هاي اقوام ايراني از جمله بلوچ، فارس، كرد، آذري، افعان و تاجيك و لر و بختياري را به هم مي پيوندد و ريشه عميق اين جشن بهاري كهن ايراني همبستگي اقوام را با يكديگر نشان ميدهد ، مرزهاي فرهنگي اين جشن وراي مرزهاي خاكي فعلي قرار دارد ومراسم و جشن نوروز سندي ازتاريخ است كه نشانگرمرزهاي فرهنگي ان در وراي سرزمين ها ي وسيعي و اقوام بيشماري را فرا مي گرفته ومي گيرد و با مرزبندي هاي نيروهاي استعماري جهان( مشخصه ان انگليس) از زمان پايان جنگ اول جهاني مطابقت ندارد و مراسم نوروز و جشن نوروز مبين اين حقيقت است كه اين مرزبندي هاي استعماري غرب بخاطر منافع استعماري خودشان در مقابل نوروز شكست خورده است. انها مي روند ومحو ميشوند و لي نوروز همچنان جاويدان به حيات فرهنگي خود ادامه ميدهد و در قلب و روح اين ملت ها جا دارد و باعث همبستگي هميشگي اين ملل با هم است.
سال نودر روز اول بهارجشن گرفته ميشود و يكي از قديمي ترين جشن هاي قبل از دين زردتشت و از ايين هاي مهري است. اين جشن در كشورايران، افغانستان ( كه قبلا جزوء سرزمين ايران محسوب مي شد)، تاجيكستان، بخش شرقي تركيه، و درمناطق كردنشين،تركمستان ، قرقيزستان، آذربايجان، پاكستان، غرب هند، تانزانيا و غيره برگزار ميشود. تاخت و تازهاي يونانيان ، مغول ها ، عرب ها و نيروهاي استعماري غرب از سده 17 و 18 نتوانست از قدرت و جاذبه شگفت اين جشن معنوي عظيم در ميان ملل بكاهد.
اين جشن منبع الهام شاعران و نويسنده گان زيادي از جمله فردوسي ، حافظ ، سعدي، منوچهري ،عنصري ، بيروني ، طبري ، مسعودي اين مسكويه، گرديزي ، خيام . اكثر اين شاعران و نويسنده گان در مورد منابع اساطيري و منابع تاريخي نوروزبياناتي در كتابهايشان ارائه داده اند.
امروزه بيش از 300 ميليون نفر اين جشن را در كشورهاي مختلف برگزار مي كنند ومقدمش را گرامي ميدارند. سازمان يونسكو اين جشن را بعنوان يكي از جشن هاي جهاني در سال 1388برسميت شناخت. ريشه معنوي اين جشن با پرستش خداوند و خلق انسان پيوند خورده است وجشن بهاري در فرودين ماه است كه از منابع اوستا از فرودگان بر ميخيرد كه در روايت ها مبني بر اين است كه با شروع بهار درماه فرودين با فرود فروهرها يا روح گذشتگان به روي زمين همراه است و فروهر ها به زمين فرود مي ايند و هرگاه ببينند كه سامان وخانواده هايشان شاد و مسروراند باز شادمانه به ان سراي بازميگردند ولي اگر خانواده و خويشان خويش را غمگين بيابندآنان نيز غمگين به سراي ديگر باز ميگردند و تا سال ديگر چشم براه باقي مي مانند. شاد كردن روح گذشتگان يكي از ابعاد مراسم هاي شب هاي اخر جمعه است قبل از عيد نوروز است كه همراه با بخشش نزورات است. درقسمت بعد به ريشه هاي مردمي اين جشن اشاره ميشود.... مولف
==========
آشنايي با نوروز در هشت كشور جهان
نوروز مورد استقبال مردم بسياری از سرزمينهای ديگر قرار گرفته و هر چه که میگذرد بر نفوذ و گستردگی آن افزوده میشود، چنانکه امروز از آسيای ميانه گرفته تا آسيای مرکزی، از پاکستان گرفته تا تانزانيا با جلال و شکوه تمام گرامی داشته میشود.
- نوروز در پاکستان
در پاكستان غالبا صفت "عالم افروز" را در مورد نوروز به کار میبرند و اين حکايت از علاقهمندی مردم اين کشور به نوروز دارد. بسياری از خانوادههای پاکستانی مراسم نوروز را گرامی میدارند، به طوری که برای يکديگر کارت تبريک طلايی و الوان مزين به گل و بلبل که نشان از نو شدن طبيعت دارد، میفرستند که معمولا بر آن عبارت عيد مبارک نقش بسته است.آنها هم مانند ايرانی ها خانهتکانی میکنند، لباس نو میپوشند، به ديد و بازديد میروند و سعی میکنند کدورت و غم را از دلها بزدايند و زندگی را به شادی بگذرانند.
خانوادههای پاکستانی به هنگام نوروز سفره نوروزی رنگين میگسترانند و انواع شيرينی و ميوهها را بر آن میچينند و بزرگترها به کوچکترها هديه میدهند.
از آداب و رسوم عيد نوروز در ميان مردم پاکستان تهيه نمودن انواع شيرينی مثل «لدو»، «گلاب حامن»، «رس ملائی»، «کيک برفی»، «شکرپاره»، «کريم رول»، «سوهن حلوا» و همچنين پختن غذاهای معروف اين ايام و عيدی دادن و گرفتن و ديد و بازديد اقوام است.
نوروز در تاجيکستان
نوروز درتاجيكستان، به خصوص در "بدخشان" با شکوه بسيار برگزار میشود. نوروز برای مردم تاجيک که روزگاری سرزمينشان بخشی از ايران بزرگ محسوب میشده عيد ملی اجدادی است و آن را غدير ايام يعنی عيد بزرگ میخوانند.
کلمه ايام در بدخشان مرادف عيد يا به جای آن به کار میرود. هر خانواده چند روز مانده به عيد خود را برای برگزاری آن آماده میسازد. خانه تکانی صورت میگيرد. همه از کوچک و بزرگ با بیقراری منتظر رسيدن نوروز میشوند.
تاجيکها در نخستين روز نوروز، صبحانه را با انواع غذاهای شيرين صرف میکنند که عبارت است از حلوا، شيربرنج، غوز حماچ ، به اين اميد که تا پايان سال زندگی شان شيرين باشد. پس از صرف صبحانه پارچه سرخی را بالای در ورودی خانه میآويزند که آن را نشانه بهروزی و خوشبختی می دانند. آنگاه اثاث خانه را که از قبل تميز کردهاند به طرزی نيکو میچينند، سپس پنجرهها را میگشايند تا نسيم نوروزی در زوايای خانه به گردش درآيد.
همه لباس تازه به تن میکنند و کوچکترها در حالی که غنچهای از گل سرخ در دست دارند نزد بزرگترها میروند و با گفتن"شاگون بهار مبارک" سالی خوش برايشان آرزو میکنند.
در بدخشان در شب دوم سال نو از کله و پاچه گوسفند وگندم غذای مخصوصی تهيه میکنند که به آن "باج" میگويند. نوروز در بدخشان سه روز ادامه دارد.
- نوروز در جمهوری آذربايجان
نوروز يکی از جشنهای بزرگ در جمهوري آذربايجان است. اين جشن همه ساله از بيستم تا بيست و دوم مارس که تقريبا برابر با اول تا سوم فروردين است در اين کشور برگزار میشود. در آذربايجان از چند هفته مانده به نوروز مردم برای برگزاری اين عيد خود را آماده میکنند؛در شب چهارشنبه دختران نيتی در قلب خود میکنند و در گذرگاهها میايستند و اگر سخنی موافق خواست خود از رهگذری بشنوند بسيار خوشحال میشوند و مطمئن می شوند که حاجتشان برآورده خواهد شد . براين اساس مردم سعی میکنند در ايام نوروز سخنی نامناسب که از آن بوی ياس به مشام آيد بر زبان نياورند و از به کار بردن سخنان ناپسند و حزنآور بپرهيزند.
در ميان مراسم نوروزی جمهوری آذربايجان، رسمهايی نظير فرستادن سفره سمنو، انداختن کلاه پوستين به درها، آويزان کردن کيسه و توبره از سوراخ بام در شب عيد و درخواست هديه نورزی از صاحبخانه بسيار قابل توجهاند که در مجموع عاملی برای ايجاد ازدياد محبت و مودت در ميان مردمند. در عيد نوروز نمايشها و بازیهای مختلف که فزاينده شادی میباشند در جمهوری آذربايجان رواج میگيرد. در اين ميان میتوان از اسبسواری، شمشيربازی، کمنداندازی، ورزشهای زورخانهای، طناب بازی و مانند اينها نام برد که در همه آنها اصل بر شادی و نشاط است.
نوروز در قرقيزستان
کلمه نوروز در ميان مردم قرقيزستان که به زبان قرقيزی صحبت میکنند و به خط کريل مینويسند، واژه ای آشنا است، آنها هم عيد نوروز برای آنان از مقدسترين اعياد است و آيينهای نوروزی را با شکوه تمام برگزار میکنند، طوری که هيچ يک از مراسم ملی و مذهبی آنان جلوه و جلال نوروز را ندارد . نوروز در اين سرزمين تنها يک روز است که در بيست و يکم ماه مارس(اول تا دوم فروردين) برگزار میشود .
خانوادههای قرقيزی از نخستين ساعات صبح روز عيد از خانههایشان بيرون میآيند و در ميدانهای بزرگ شهر جمع میشوند. در اين ميدانها بازارهای موقت ايجاد میشوند که در آن انواع اجناس، خوردنی، پوشيدنیها و اسباببازیها عرضه میشوند.. اين مراسم در شهرهای بزرگ ساعتها به طول میانجامند و مراسمی از قبيل نمايشهای سوارکاران با لباسهای عشايری و جنگی در حالی که سلاحهايی نظير شمشير، خنجر، نيزه، سپر، تيرو کمان با خود حمل میکنند موجب میشود تا مردم زمان را فراموش کنند.
نوروز در ازبکستان
عيد نوروز در ازبکستان تعطيل رسمی است. در ايام نوروز سراسر کشور چراغانی میشود مردم لباس نو به تن میکنند؛ از آنجا که دولت کمونيستی اتحاد شوروی سابق، نوروز را جشنی دينی میدانست از برگزاری آن جلوگيری میکرد، در نتيجه مردم به نقاط دور از شهر میرفتند تا بتوانند مراسم نوروزی را برپا دارند. از همين رو بسياری از اين جایها با نام نوروز همراه شده است، نظير نوروز بلاق (چشمه نور)، نوروزسای (جويبار نوروز) و نوروز تپه (فرازگاه نوروز).
در ازبکستان و نيز در تاجيکستان نوروز بدون سمنو، رنگ و بويی ندارد. سمنو برای آنان همانند ايرانيان، يادآور نوروز است. همچنین آيين چهارشنيه سوري همانند ايران در بسياری از شهرها و نواحی گوناگون ازبکستان با شور و حال تمام برگزار میشود و بخصوص در بخارا و سمرقند از شکوه و استقبال بسيار برخوردار است.
نوروز در افغانستان
نوروز در افغانستان يا به عبارتی در بلخ و مزار شريف هنوز به همان فر و شکوه پيشين برگزار میشود. در روزهای اول سال همه دشتهای بلخ و ديوار و پشت بامهای گلی آن پر از گل سرخ میشود. بلخ سبدی از گل سرخ يا اجاق بزرگی می شود که اين لاله ها در آن میسوزد. اين گل فقط در بلخ به وفور میرويد و از اين رو جشن نوروز و جشن گل سرخ هر دو به يک معنی به کار میرود.
از آيين و رسم نوروزی در سرزمين بلخ میتوان به شستشوی فرشهای خانه و زدودن گرد و غبار پيش از آمدن نوروز و انجام مسابقات مختلف از قبيل بزکشی، شتر جنگی، شتر سواری، قوچ جنگی و کشتی خاص اين منطقه اشاره نمود.
نوروز در قزاقستان
مردم قزاقستان نوروز را اعتدال بهاری میدانند و بر اين باورند که در اين روز ستارههای آسمانی به نقطه ابتدايی میرسند و همه جا تازه میشود و روی زمين شادمانی بر قرارمیشود. به اعتقاد آنها نوروز روزی است که «سنگ نيلگون» سمرقند آب میشود.
در شب سال تحويل هر صاحبخانه دو شمع در بالای خانهاش روشن میکند و خانهاش را خانه تکانی میکند؛ چون مردم قزاق باور بر اين دارند که تميز بودن خانه در آغاز سال نو باعث میشود افراد آن خانه دچار بيماری و بدبختی نشوند.
در عيد نوروز جوانان يک اسب سرکش را زين کرده و عروسکی که ساخته دست خودشان است با آويز زنگولهای به گردنش درساعت سه صبح که ساعتی معين از شب قزير است رها نموده تا به اين شکل مردم را بيدار کنند. عروسک در حقيقت نمادی از سال نو است که آمدن خود را سوار بر اسب به همه اعلام میکند.
نوروز برای قزاقها بسيار مقدس بوده و اگر در اين روز باران یا برف ببارد آن را به فال نيک می گيرند و معتقدند سال خوبی پيش رو خواهند داشت. در عيد نوروز مردم لباس نو و سفيد به تن میکنند که نشانه شادمانی است. ديد و بازديد اقوام دراين ايام با زدن شانهها به يکديگر از آيين و رسوم مردم قزاق در ايام عيد نوروز است، همچنين پختن غذايی به نام نوروز گوژه (آش نوروز) که تهيه آن به معنی خداحافظی با زمستان و غذاهای زمستانی است و از هفت نوع ماده غذايی تهيه میشود در اين ايام جزو آيين و رسوم اين سرزمين است.
مسابقات معروفی نيز در ايام نوروز در قزاقستان برگزار میشود که از مهمترين آنان میتوان به «قول توزاق» اشاره نمود که بين گروه های مرد و زن برگزار میشود. اگر برنده زنها باشند قزاقها معتقدند آن سال خوب و پربرکتی است اگر مردها پيروز شوند آن سال نامساعد خواهد بود.
- نوروز در زنگبار (تانزانيا)
شايد تعجب کنيد اما حتی در زنگبار هم مردم نوروز را جشن می گيرند؛ چراکه در قرنهای گذشته گروه بزرگی از مردم شيراز به زنگبار در کرانههای شرقی قاره افريقا کوچ کردند و آيينهای ايرانی خود مانند نوروز را نيز با خود بردند. جشن نوروز در زنگبار «نوروزی» ناميده میشود و هنوز يکی از جشنهايی است که با تغيير فصل در اين کشور گرامی داشته میشود و بين مردم رواج دارد.
کد:
http://www.hamshahrionline.ir/news-46836.aspx
=========
درهرشهر و روستاي ايران مراسم هاي مختلفي بعنوان پيشواز نوروزو در زمان نوروز وجود دارد كه با زندگي و آرزو و اميدهاي مردم در هم آميخته است . اين جشن در ماه فروردين مورد توجه مردمشناسان است. در منابع ايرانشناسي از دو فصل سرد وگرم ياد ميشود.اين تقسيم بندي با زندگي كشاورزي مردمان و طبيعت بي ربط نبوده و توجه به طبيعت را پاس ميداشته اند و سرو كارشان با طبيعت و تغييرات ان بوده. بر همين اساس نيز تقويم ها بوجود ميايند تا زمان كشت و كار را دقيق تر نشان دهتد. يكي از اين تقويم ها تقويم جلالي است. بر اساس تقويم ها وظايف و برنامه عمومي مردم منظم تر ميشده و فعاليت اقتصادي با اهنگ وملودي طبيعت هماهنگ مي شده... مولف
=========
نوروز» بزرگترين جشن ملى ايرانيان سابقهاى هزاران ساله دارد. از گذشتههاى دور آريايىهاى ساکن در فلات ايران روز اول سال و آغاز بهار را به برگزارى مراسم ويژه و توأم با سرور و شادمانى اختصاص مىدادند. برخى پژوهشگران، ريشه تاريخى اين جشن را به «جمشيد پيشدادى» نسبت مىدهند و نوروز را «نوروز جمشيدى» مىخوانند.
اين گروه معتقدندکه جمشيدشاه بعداز يک سلسله اصلاحات اجتماعى بر تخت زرين نشست و فاصله بين دماوند تا بابل را در يک روز پيمود و آن روز (روز هرمزد) از فروردين ماه بود. چون مردم اين شگفتى را از او ديدند جشن گرفتند و آن روز را "نوروز" خواندند. فردوسى شاعر بزرگ پارسى گوى نيز در شاهنامه پيدایش نوروز را به جمشيدشاه نسبت مى دهد:
به جمشيد برگوهر افشاندند
مر آن روز را روز نو خواندند
سر سال نو هرمز فرودين
بر آسوده از رنج روى زمين
بزرگان به شادى بياراستند
مى و جام و رامشگران خواستند
چنین جشن فرخ از آن روزگار
به ما ماند از آن خسروان یادگار
اما عاملى که «نوروز» را از ديگر جشنهاى ايران باستان جدا کرد و باعث ماندگارى آن تا امروز شد،«فلسفه وجودى نوروز» است: زايش و نوشدنى که همزمان با سال جديد در طبيعت هم ديده مىشود.
دکترحسن ميرزايى جامعه شناس در اين باره مىگويد: «يکى از نمودهاى زندگى جمعى، برگزارى جشنها و آيينهاى گروهى است، گردهم آمدنهايى که به نيت نيايش و شکرگزارى و يا سرور و شادمانى شکل مىگيرند.
برهمين اساس جشنها و آيينهاى جامعه ايران را هم مىتوان به سه گروه عمده تقسيمبندى کرد: جشنها و مناسبتهاى دينى و مذهبى، جشنهاى ملى و قهرمانى و جشنهاى باستانى و اسطورهاى. جامعه ايران در گذشته به شادى به عنوان عنصر نيرودهنده به روان انسان، توجه ويژهاى داشتند. آنها براساس آيين زرتشتى خود چهار جشن بزرگ و ويژه تيرگان، مهرگان، سده و اسپندگان را همراه با شادى و سرور و نيايش برگزار مى کردند. دراين بين نوروز بنا به اصل تازگى بخشيدن به طبيعت و روح انسان همچنان پايدار ماند. گرچه باتوجه به قانون تغيير پديده هاى فرهنگى ، نوروز هم ناگزير نسبت به گذشته با دگرگونى هايى همراه است.»
خوان نوروزی
به هرحال در آيينهاى باستانى ايران براى هر جشن «خوانى» گسترده مىشد که داراى انواع خوراکىها بود. خوان نوروزى «هفت سين» نام داشت و مىبايست از بقيه خوانها رنگينتر باشد.
اين سفره معمولاً چندساعت مانده به زمان تحويل سال نو آماده بود و بر صفحه اى بلندتر از سطح زمين چيده مى شد. همچنين ميزدپان (MAYZADPAN) به منظور پخش کردن خوراکى ها در کنار سفره گماشته مى شد. اين خوان نوروزى برپايه عدد مقدس هفت بنا شده بود.
توران شهريارى، سخنران جامعه زرتشتيان ايران، معتقد است : «تقدس عدد هفت از آيين مهر يا ميتراست و به سالهاى دور باز مىگردد. در اين آيين هفت مرحله وجود داشت براى اينکه انسان به مقام عالى و آسمانى برسد. پس عدد هفت، از پيش از زرتشت براى انسان عزيز بوده و در آيينهاى مختلف و به نمادهاى گوناگون ديده مىشود ، مانند هفت آسمان، هفت دريا، هفت گياه و... »
درهمين راستا اسناد تاريخى نيز از برپايى سفره هفت سين به ياد هفت امشاسپندان خبر مىدهند؛ طبق اين اسناد، هفت امشاسپندان مقدس عبارت بودند از:
اهورامزدا (به معنى سرور دانا)، و هومن (انديشه نيک)، ارديبهشت (پاکى وراستى)، شهريور (شهريارى آرزو شده با کشور جاودانى)، سپندارمزد (عشق و پارسايى)، خرداد (رسايى و کمال) و امرداد (نگهبان گياهان).
از هفت چين تا هفت سين
اما در بسيارى از منابع تاريخى آمده است که «هفت سين» نخست «هفت شين» بوده و بعدها به اين نام تغيير يافته است.
شمع، شراب، شيرينى، شهد (عسل) ، شمشاد، شربت و شقايق يا شاخه نبات، اجزاى تشکيل دهنده سفره هفت شين بودند.
(توضيح از مولف = بنا بر منابع اساطير ايران ،اهميت شيريني و هفت شيريني رامي تواند از اين حادثه درك كرد كه جمشيد وقتي بر اهريمن خشكسالي و قحطي تسلط يافت در همه جا گياهان شروع به رويش كردند و آبها به گردش در امدند و زندگي به نشوو نما پرداخت. جمشيد گياه نيشكر را براي مردمان اورد و به انان هديه كرد و مردم جشن گرفتند و شادماني ها كردند و از ان روز ايرانيان از نيشكر براي تهيه انواع و اقسام شيريني ها استفاده مي كردند و مي بينيم كه شيريني يكي از مظاهر جشن ها و شادماني ها هميشه جاي مهمي را در مراسم به خود اختصاص داده و فرهنگ شيريني سازي و در ايران ريشه بسيار كهن دارد و هر شهر و كوي و برزن ايران شيريني هاي محلي و نان شيرين هاي بسيار معطر و زيبا به چشم ميخورد از جمله شيريني هاي محلي يزد، شيراز، اصفهان، مشهد، ساوه ، كرمان، استان مركزي، شيريني و نان شيرين هاي آذربايجان، كردستان، شمال ايران همه اين نسخه هاي شيريني سازي و نان شيرين ها نيازمند ثبت و چاپ هستند كه بعنوان يكي از اثار نامحسوس فرهنگي به حفظ و نگهداري و انتقال اين دانش به ايندگان نيازمند است تا در مصاف و تهاجم جهان سرمايه داري با كالاهاي مصرفي اش از بين نروند. چه بسا بسياري از كشورهاي ديگرغربي نسخه هاي شيريني محلي كشور ما را اخذ كرده و بنام خود چاپ مي كنندو اين عمل بنام فرهنگ دزدي محسوب مي شود. تحقيق در اين باره و جمع اوري نسخه ساخت اين شيريني ها مي تواند موضوع جالبي براي فرهنگ شناسان، مردم شناسان، كارشناسان علوم تغذيه در باره تاريخچه شيريني هاي شهرها و روستا هاي ايران باشد. شيريني علاوه بر علامتي از شادماني، حامل پيامها، نمادهاي معنوي نيز بوده. در روي نقوش بسياري از شيريني هاي محلي نمادهاي معنوي قابل مشاهده است)
برخى ديگر به وجود «هفت چين» در ايران پيش از اسلام اعتقاد دارند. توران شهريارى در اين باره مىگويد: «در زمان هخامنشيان در نوروز به روى هفت ظرف چينى غذا مىگذاشتند که به آن هفت چين يا هفت چيدنى مىگفتند. بعدها در زمان ساسانيان هفت شين رسم متداول مردم ايران شد و شمشاد در کنار بقيه شينهاى نوروزى، به نشانه سبزى و جاودانگى برسر سفره قرارگرفت.
بعد از سقوط ساسانيان وقتى که مردم ايران اسلام را پذيرفتند، سعى کردند که سنتها و آيينهاى باستانى خود را هم حفظ کنند. به همين دليل، چون در دين اسلام «شراب» حرام اعلام شده بود، آنها، خواهر و همزاد شراب را که« سرکه» مىشد انتخاب کردند و اينگونه شين به سين تغيير پيداکرد.»
البته در اين باره تعابير مختلفى وجود دارد. چنانچه در کتاب فرورى آمده است: که در روزگار ساسانيان، قابهاى زيباى منقوش و گرانبها از جنس کانولين، از چين به ايران وارد مى شد. يکى از کالاهاى مهم بازرگانى چين و ايران همين ظرف هايى بود که بعدها به نام کشورى که از آن آمده بودند «چينى» نام گذارى شد و به گويشى ديگر به شکل سينى و به صورت معرب «سينى» در ايران رواج يافتند.
به هرروى خوراکىهاى خاصى بر سفره هفت سين مىنشينند که عبارتند از: سيب، سرکه، سمنو، سماق، سير، سنجد و سبزى (سبزه)
سمبل هفت سين و معاني انها
سمنو: نماد زايش و بارورى گياهان است و از جوانه هاى تازه رسيده گندم تهييه مى شود.
سيب : هم نماد بارورى است و زايش. درگذشته سيب را درخم هاى ويژه اى نگهدارى مى کردند و قبل از نوروز به همديگر هديه مى دادند.
مىگويند که سيب با زايش هم نسبت دارد، بدين صورت که اغلب درويشى سيبى را از وسط نصف مىکرد و نيمى از آن را به زن و نيم ديگر را به شوهر مىداد و به اين ترتيب مرد از عقيم بودن و زن از نازايى رها مى شد.
سنجد: نماد عشق و دلباختگى است و از مقدمات اصلى تولد و زايندگى. عدهاى عقيده دارند که بوى برگ و شکوفه درخت سنجد محرک عشق است!
سبزه: نماد شادابى و سرسبزى و نشانگر زندگى بشر و پيوند او با طبيعت است.
درگذشته سبزهها را به تعداد هفت يا دوازده که شمار مقدس برجهاست در قابهاى گرانبها سبز مىکردند. در دوران باستان درکاخ پادشاهان ۲۰ روز پيش ازنوروز دوازده ستون را از خشت خام برمىآوردند و بر هريک از آنها يکى از غلات را مىکاشتند و خوب روييدن هريک را به فال نيک مىگرفتند و برآن بودند که آن دانه درآن سال پربار خواهدبود. در روز ششم فروردین آنها را مى چيدند و به نشانه برکت و بارورى در تالارها پخش مىکردند.
سماق و سير نماد چاشنى و محرک شادى در زندگى به شمار مىروند.
(توضيح از مولف = سير يكي از گياهان خانواده پيازيان است كه با پيازهاي ديگر در دفع باكتري و ميكروب ها بسيار موثر است. از اين رو ايرانيان به امر سلامت اهميت فراوراني قائل بوده اند و در اوستا در ستايش سلامتي و دوري از بيماري سرود هاي بسياري به شكل سمبوليك و يا اشاره مستقيم به چشم ميخورد.با داشتن سلامت يك قومي قادر به كار و تلاش و فعاليت و زندگي سالم است. از اين رو در نوروز همگان براي يكديگر آروزي سلامتي و تندرستي مي كنند. )
اما غير از اين گياهان و ميوههاى سفره نشين، خوان نوروزى اجزاى يم داشته است: دراین ميان «تخم مرغ» نماد زايش و آفرينش است و نشانهاى از نطفه و نژاد. «آينه» نماد روشنايى است و حتماً بايد در بالاى سفره جاى بگيرد. « آب و ماهى» نشانه برکت در زندگى هستند. ماهى به عنوان نشانه اسفندماه بر سفره گذاشته مى شود و «سکه» که نمادى از امشاسپند شهريور (نگهبان فلزات) است و به نيت برکت و درآمد زياد انتخاب شده است.
شاخههاى سرو، دانههاى انار، گل بيدمشک، شير نارنج، نان و پنير، شمعدان و... را هم مىتوان جزو اجزاى ديگر سفره هفت سين دانست. «کتاب مقدس» هم يکى از پايههاى اصلى خوان نوروزى است و براساس آن هر خانوادهاى به تناسب مذهب خود، کتاب مقدسى را که قبول دارد بر سفره مىگذارد.
چنانچه مسلمانان «قرآن»، زرتشتيان «اوستا» و کليميان «تورات» را بر بالاى سفرههايشان جاى مىدهند. بر سر سفره زرتشتيان درکنار اسپند و سنجد، «آويشن» هم ديده مىشود که به گفته موبد «فيروزگرى» خاصيت ضدعفونى کننده و دارويى دارد و به نيت سلامتى و بيشتر به حالت تبريک بر سر سفره گذاشته مىشود.
در هرصورت او پيروز است و نامش خجسته است و از نزد خدا مىآيد و خواهان نيک بختى است و با تندرستى و گوارايى وارد شده است و سال نو را به همراه آورده است!
کد:
http://www.hamshahrionline.ir/news-46839.aspx
س. گ. يونگ در كتاب انسان و سمبولهايش با بررسي فرهنگ هاي مختلف به اين تجزيه و تحليل ها مي پردازد كه هر فرهنگي براي خود يك روزپيدايش ، خلقتي و تولدي دارد كه با مراسم و سمبولهاي گو ناگون همراه است.
اين مراسم و جشن ها رابطه نزديك خدا و انسان را بيان مي كنند. نقش ايين ها و مراسم و سمبولها ياداوري اين موضوع از ناخوداگاه انسان به بخش خود اگاه انسان است. اين سمبولها تكرار زندگي و ارج نهادن به ان با ابراز شادي بيان مي شود، زيرا بسياري از احساس هاي معنوي و عميق به كلام نمي ايند ولي با مراسم و سمبولها بهتر بيان ميشوند
در مراسم نوروز نيز اين سمبولها ي معنوي تكرار و با اعمال مثبت نشان داده ميشوند كه بيانگر جشن زندگي است. خداوند بخاطر رحمت و محبت خويش به انسان زندگي بخشيد وبا انسان رابطه بسيار نزديك و سرشار از محبت ايي دارد. اين رابطه شاد و دوستانه است و بعد ديگر اين جشن مراسم شكرگزاري انسان به خدا را بشكل سمبوليك نشان ميدهد. از سويي روانشاسان به اين واقعيت ها اعتراف دارند كه نور و گرما عامل شادي افرين وضد افسردگي است. چنانچه مشاهدات علمي نشان ميدهد در كشورهاي تاريكي مانند سوئد و نروژ ميزان افسردگي هاي عميق نسبت به مناطق جغرافيايي ديگر بيشتر و بالاترين سطح خودكشي به اين دسته كشورها تعلق دارد. برعكس در مناطق مديترانه اي و گرم بندرت اين موارد به چشم ميخورند.
رفع كدورت ها ، بخشش و محبت و تقويت علقه خويشاوندي و دوستان بو سيله ديد و بازديد بسياري از مشكلات روحي انسان را راحت تردرمان ميكند و احساس خوشبختي را بيشتر تقويت مي نمايد. مراسم خانه تكاني بخاطر حركت و فعاليت تاثيرات بسيار مثبتي در رفع كسالت و افسردگي دارد و باعث منظم شدن روان و مغز شده و در بدن هورمون اندوفين توليد ميشود و اندوفين عامل ايجاد شادي و خوشبختي در انسان است. جشن نوروز همراه است با مراسم و اعمالي مثبت از جمله
1. خانه تكاني
2. روشن كردن آتش و گذاشتن شمع در سر سفره هفت سين . اب و روشنايي بخش مهمي از فرهنگ ايراني است كه درمعماري ايراني بطور مرتب منعكس ميشوند
3. تدارك سفره هفت سين به عنوان سمبل هاي زندگي بخش و تكريم زندگي و طبيعت
4. ديد و بازديد اقوام و دوستان براي تقويت علقه و محبت و رفع كدورت ها با روح بزرگواري و بخشش
5. توجه به طبيعت و گردش در طبيعت و ارتباط نزديك با طبيعت كه سمبول زندگي است. امروزه بسياري از روانشناسان و كارشناسان علوم اموزشي و تربيت به تاثير مثبت طبيعت و تاثير ان بر روي انسان واقف اند.
6. پوشيدن لباس نو مثل طبيعت كه از خواب زمستاني بر ميخزد و لباس نو بر تن مي كند
7. بزرگداشت گذشتگان بوسيله اعمال نيك از جمله بخشش غذا و خوراكي و نذري ها به انسان هاي ديگر.
8. برگزاري مراسم هاي ازدواج مقارن با اين جشن در بهار
9. كاشتن درخت
10. ريختن و سبز كردن سبزه براي از راه رسيدن بهار
=========================
چند خط از مقاله ايسنا...... در باره نوروز و نمادهاي هفت سين
هاشميپور بيان كرد: در زمان ساسانيان، رسم بود که 25 روز پيش از نوروز روي هفت ستون، غلات يا حبوبات ميکاشتند و هر کدام محصولش خوب ميشد، باور داشتند که آن محصول در آن سال خوب ميشود.
اين کارشناس رشتهي مردمشناسي اظهار كرد: خانهتکاني، لباس نو پوشيدن، ديد و بازديد و دادن هديه از سنتهاي اين عيد است. براساس اسطورههاي قديمي، برخي ميگويند که جمشيد نخستين پادشاه ايران در ابتدا نامش جم بوده است، هنگامي که او به آذربايجان رسيد، دستور داد که عرشي مرصع بر مکاني بلند و در مقابل طلوع خورشيد برپا کنند و تاجي مرصع نيز بر سرش نهاد و بر تخت خود نشست تا اينکه خورشيد طلوع کرد و شعاع خورشيد بر تاج و تخت او تابيد و از تابش آن، برقي بسيار زيبا درخشيد که مردم از آن بهعنوان روز جديد تفسير کردند. از اين رو، لفظ شعاع را كه در زبان پهلوي «شيد» است، به نام جم اضافه کردند و اسم او را جمشيد ناميدند و جشني شکوهمند برپا کردند و آن روز را عيد ناميدند؛ اما نوروز خاص روزي بود که روز سلامت و عافيت ناميده شد و آن روز، ششم فروردين ماه است که جمشيد در اين روز بر تخت پادشاهي خود نشست و از مردم خواست که جمع شوند و مراسم پاک و باشکوهي را برپا کنند.
او گفت: جمشيد به آنها گفت كه خداوند تبارک و تعالي شما را خلق کرده است. بنابراين شايسته است که جسم و جان خود را با آبهاي پاک بشوييد و بر نعمت خداوند شکرگزاري کنيد. آنها اين کار را هر سال در چنين روزي انجام دادند.
ماهي قرمز، نماد زندگي و حرکت، نشان برج حوت يا اسفند و نشان زايش است، در ضمن نماد نيکبختي نيز است. سبزه و سنبل نماد خرمي و زندگي دوباره است و آيينه نيز نماد رفع کدورتها و يکرنگي است.
هاشميپور اظهار كرد: آب نماد پاکيزگي، پاکي، آباداني و صافي، سکه نماد ثروت، دارايي و مال، تخم مرغ نشانهي نژاد و ازدياد نسل و معمولاً به تعداد افراد خانواده تهيه ميشود، شمع نماد روشنايي و طول عمر تکتک اعضاي خانواده، گل نماد دوستي، شادابي و باروري، سرکه نماد شادي و سمنو بهعلت گندمي که در ساخت سمنو به کار برده ميشود، نماد خير و برکت است.
وي ادامه داد: شيريني نماد شيرين کام بودن و زندگي شيرين داشتن، سيب نماد سلامتي، زايش، عشق، مهر و مهرورزي و عطوفت، سير نماد نگهبان سفره و دافع بيماري، سماق نماد مزهي زندگي، سنجد نماد عشق و دلدادگي و حيات، آجيل و ميوه نشانهي پربرکت بودن سفره، نان نشانهي برکت در سال جديد و اسفند (سپند) نيز نشانهي نماد بوي خوش است
عضو شده در: 2 فروردین 1389 پست: 3473 محل سکونت: IRAN
امتياز: 87705
بسیار متشکرم دوست عزیز
ولی تا جایی که من شنیدم ماهی قرمز چند ده سالی بیش نیست که به سفره هفت سین ما ایرانی ها اضافه شده و علتش هم فقط زیبایی اون بوده و خب چیزی که واضحه اینه که برای خوشحالی لحظه ای مون حاظریم هر سال میلیونها ماهی را که شرایط زندگیشون بسیار حساسه و در توان اغلب ما ایرانی ها نیست، بزور متولد کنیم و با دست های خودمون تن بی جانشون را به سطل های زباله بسپاریم.
خب شاید بگید ای بابا چند تا ماهی فینقیلی که این حرفا را نداره، نمی دونم ولی بدجوری به کشتن و ظلم کردن داریم عادت می کنیم و این برای آینده خیلی خطرناکه
نوروز جشني است با شكوه در ميان چندين ملل جهان و نوروز نقطه اشتراك فرهنگي همه اين ملل با يكديگر است... مولف
=============
سايت اينترنتي جشن نوروز
محمد شيخان با بيان اينکه مجمع عمومي سازمان ملل متحد در روز 23 فوريه سال 2010 ميلادي روز 21 مارس را به عنوان روز جهاني عيد نوروز با ريشه ايراني به رسميت شناخته است، گفت: پايگاه اينترنتي جشن جهاني نوروز با اين نگاه راه اندازي شده است که بتواند موضوع نوروز را با توجه به نگاه و ديدگاه هاي مختلف تبيين کند
وي نحوه برگزاري آيين نوروز در کشورهاي مختلف از جمله ايران، ترکيه، هند، چين، ژاپن، تاجيکستان، افغانستان و... را از ديگر بخشهاي پايگاه اينترنتي جشن جهاني نوروز خواند. آدرس اين پايگاه اينترنتي
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید